آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
با سلام به میثم عزیز
باعث افتخار من است که استادی چون شما مقاله ایی به این زیبایی در این تایپیک بنویسند . من سالهاست که از وبلاگ وزین شما استفاده میکنم و بدون تعارف وبلاگ شما یکی از بهترین مرجع های دوبله میباشد . من افتخار میکنم که در حضور اساتیدی چون شما شاگردی کنم و شرط ادب نیست در حضور اساتید شاگرد لب به سخن باز کند. شکسته نفسی نفرمایید مقاله شما به قدری کامل و جامع است که حتی تحسین اساتید کافه کلاسیک را در پی داشته و خوشحالم که شما شخصا این مقاله را در اینجا نوشتید . و از لطف شما سپاسگذارم .
در مورد دوبله فیلم دیگران : به نظرم این فیلم دوبله قابل قبولی دارد . صدای خانم ژاله کاظمی بهترین گزینه برای نیکول کیدمن بود و در این فیلم به خوبی احساسات و ترس نیکول کیدمن رو با صدایشان به مخاطب منتقل می کنند . هر چند گویندگی خانم مریم شیرزاد به جای نیکول کیدمن هم شنیدنی است .
اما به نظر من گویندگی زنده یاد ژاله کاظمی در فیلم بیمار انگلیسی بسیار بسیار شنیدنی است . گویندگی استادانه و ماندگار ایشان در این فیلم باعث خلق شاهکار دیگری از ایشان شده است . یادش گرامی باد .
اگر عمری باشد با کمک دوستان درباره دوبله درخشان این فیلم هم خواهیم نوشت .
به بهانه تقدیر و تمجید عزیزان کافه کلاسیک از استاد امیر هوشنگ زند برای سالها خدمت به هنر دوبله
نقد و بررسي دوبله روزي روزگاري در امريكا
امير هوشنگ زند نام و صداي آشنايي براي دوستداران دوبله دارد. بيشترين خاطره صدايش براي نسل ما معطوف به صداي شخصيت ماركوپولو «كارتون سفرهاي ماركوپولو» ميشود و نيز داراي كارنامه پرباري در امر مديريت دوبلاژ است. آثاري چون پالپ فيكشن، زير آسمان برلين، معجزه سوم، سهگانه ارباب حلقهها و سريالهايي مانند تجارت مرگ(ترافيك)، روزنامه نگار، برنامهاي براي جنايت و خانه پوشالي از جمله آثار مدير دوبلاژي امير هوشنگ زند ميباشد كه به گفته بسياري از گويندگان و فعالان اين عرصه، فردي هوشمند و كار بلد بهدليل تحصيلات در رشته سينما وآشنايي به زبان انگليسي است.
از كارهاي تازه امير زند در زمينه مدير دوبلاژي ميتوان به دوبله فيلم روزي روزگاري در امريكا (اثر سرجولئونه محصول 1984) اشاره كرد كه بتازگي در برنامه صد فيلم به نمايش درآمد. نوع ساختار اين فيلم به خاطر رفت و برگشتهاي زماني فراوان در طول داستان، دوبله ظريف و موشكافانهاي را ميطلبد چرا كه پرسوناژهاي اصلي در سه مقطع سني(نوجواني، جواني و سالمندي) در تقابل با يكديگر هستند كه بالطبع تغييراتي در لحن و شكل صدا دارند و همين مهم، انتخاب صداهاي مناسبي را از جانب مدير دوبلاژ به ذهن متبادر ميكند.
نسخه به نمايش درآمده روزي روزگاري در امريكا از تلويزيون به لحاظ زماني بسيار كوتاهتر از نسخه اصلي آن بود كه با اين تغييرات اعمال شده بسياري از ديالوگهاي آن نيز حذف شد كه هم به منطق روايي آخرين اثر لئونه ضربه زد و هم دست دوبلورهاي فيلم را تا بتوانند اجراهاي بهتري داشته باشند. در سالهاي اخير، يكي از مباحث چالش برانگيز هنر صنعت دوبلاژ ايران دوبله فيلمهاي رابرت دنيرو بوده كه هيچگاه گوينده ثابتي پيدا نكرده است.
او بسياري از گويندگان با تجربهاي چون منوچهر اسماعيلي، بهرام زند، منوچهر واليزاده، حسين عرفاني، سعيد مظفري، خسرو خسروشاهي و زنده يادان ايرج ناظريان و خسرو شايگان به جاي اين هنرپيشه صاحب سبك صحبت كردهاند، اما اين بار در روزي روزگاري در امريكا، چنگيز جليلوند عهدهدار اجراي صداي نقش نودلز (با بازي رابرت دنيرو) بود كه در گذشته با فيلمهايي مانند اتاق ماروين، امتياز، موهبت الهي، مخمصه (نسخه دوبله ويدئو رسانه)، فرار نيمهشب (اجراي جليلوند در اين فيلم به يادماندني است)، ملاقات با والدين تجربه نقشگويي به جاي دنيرو را دارد.
صداي جوان و كم افت و خيز جليلوند براي مقطع جواني پرسوناژ نودلز در روزي روزگاري... گزينه مناسبي است اما براي مقطع پيري اين نقش به چهره گريم شده دنيرو نمينشيند و هيچ تغييري از لحاظ صداي پير شده با گرفتگيهاي خاصش شنيده نميشود كه در اينجا گويا مدير دوبلاژ هيچگونه راهنمايي براي گويندهاش نداشته است. نقشگوييهاي مورد اشاره جليلوند به جاي رابرت دنيرو تا به حال هيچگاه خاطره خوش صدايش را به جاي مارلون براندو فقيد در فيلمهايي مانند اتوبوسي به نام هوس و دزيره و پل نيومن در بيليارد باز و گربهاي روي شيرواني داغ در ذهن علاقهمندان به دوبله درخشان نكرده و به طور حتم ايشان نياز به تحليلي موشكافانه نسبت به نقشهاي رابرت دنيرو دارند.
انتخاب برتر امير زند از نظر صداي دوبلور براي دوبله روزي روزگاري... ارتباط دارد به صداي ماندگار ناصر طهماسب براي نقش مكس (با نقش آفريني جيمزوود). ناصر طهماسب كه بيشك استاد نقشگويي به جاي شخصيتهاي پيچيده با حالاتي خبيثانه و هوش اهريمني است كه نمونه درخشان اين مقوله را بايد در دوبله آثار جك نيكلسن جستجو كرد، اين بار نيز به خوبي از پس اين نقش نيز برآمده و با تسلط كليه حالات مكس را در صدايش منعكس ميكند بويژه در سكانس ملاقات مكس با نودلز در سنين پيري كه نوعي سياست پيشگي و افكار رازآلود اين شخصيت را از صداي طهماسب ميشنويم.
همانطور كه در قبل ذكر شد، روزي روزگاري در امريكا به بازگويي ماجراهاي شكلگيري يك گروه گانگستري از سنين نوجواني تا پيري ميپردازد كه در دوبلهاش قسمت نوجوانانه شخصيتها چندان يك دست از آب در نيامده، هر چند كه سينا زند اجراي قابل قبولي براي نودلز نوجوان دارد اما نتوانسته هم پاي نقشگويي فوقالعاده سعيد شيخزاده (كه نقش صداي مكس نوجوان را ميگويد) باشد، به علاوه صداي مابقي گويندگان كه نقش ساير بچهها را ميگويند، چندان به بافت صحنههاي فيلم نميخورد. بهتر بود كه امير زند براي صداي پسربچهها از صداي دوبلورهاي متخصص نقشگويي بچهها مانند مهوش افشاري، فريبا شاهين مقدم و شوكت حجت استفاده ميكرد تا در كنار سعيد شيخزاده، دوبله سكانسهاي مورد اشاره اين فيلم ديدنيتر ميشد.
اين مهم را ميتوان تعميم داد به صداي شخصيت اصلي زن فيلم يعني «دبورا» (جنيفر كانلي بازيگر نقش كودكي و اليزابت مك گاورن ايفاگر بزرگسالي اين شخصيت هستند) كه ميشد از صداي دوبلوري استفاده كرد كه هم توانايي بچهگويي را داشته باشد و هم بزرگسالي يك زن را مانند صداي مريم شيرزاد كه در اينجا امير زند از صداي مريم سيگارودي براي دبوراي بزرگسال بهره گرفته است.
درباره صداي نقشهاي مكمل، دوبلورها اجراهاي خوبي داشتند، پرويز ربيعي در صحنه كوتاهي به جاي «جو پشي» نقش گفته و در چند سكانس بسيار مسلط به جاي «دني آي للو» (رئيس پليس شهر) صحبت ميكند.
همچنين ميرطاهر مظلومي در نقشهاي مامور كشتن نودلز و تاجر الماس، تورج مهرزاديان (پليس محله) و خود امير زند (صداي نقش جيمز كانوي اودانل با بازي ترتيت ويليامز) خيلي خوب صدايشان بر چهره بازيگران نشسته است. دوبله روزي روزگاري در امريكا با وجود ضعفهايي كه به آن اشاره شد، دوبله قابل تاملي دارد بويژه از لحاظ ترجمه و اينقدر كه فيلم از لحاظ كوتاه شدن و حذف سكانسهاي كليدي صدمه خورده از لحاظ دوبله خسارتي نديده است، اما در كارنامه كاري امير زند دوبله اين فيلم در مرتبه پايينتري نسبت به دوبلههاي ماندگار ارباب حلقهها و پالپ فيكشن قرار ميگيرد.
قاب کوچک شنبه 04 اسفند 1386 نيروان غني پور
در ضمن به نظر من گویندگی آقای چنگیز جلیلوند به جای بروس ویلیس در پالپ فیکشن بسیار عالیست و مهر باطلی است بر اینکه صدای ایشان از فرم مطلوب گذشته خارج شده است . به نظر من تنها محدودیتها و تنگ نظری های بعضی از افراد اجازه هنر نمایی را به چنگیز جلیلوند نمیدهد . ایشان مرد صد حنجره هستند و هر درصد از حنجره ایشان برای یک صدا ی متفاوت تعریف شده است .به اعتقاد من جناب جلیلوند هنوز هم تسلط کافی به حنجره خودش را دارد . هر چند کارهای ضعیف نسبتا زیادی را در کارنامه ایشان بعد از بازگشت به ایران می توان دید . در ضمن گویندگی جناب بهرام زند هم به جای بروس ویلیس بسیار عالی وشنیدنی است . صدای بهرام زند روز به روز طلایی تر می شود . امیدوارم با انتخاب های بهتر و محدودیتهای کمتر کارهای درخشان بیشتری از این عزیزان شاهد باشیم .
چند هفته پیش تکه کوتاهی ازقسمت اول کارتون مارکوپولو رو دیدم که خاطرات دوران کودکیم رو دوباره زنده کرد .برای بیشتر هم نسلهای من بهترین کار امیر هوشنگ زند گویندگی ایشان به جای مارکوپولو است . صدای ایشان حقیقتا جلوه و شکوه دیگری به شخصیت مارکوپولو داده و به زیبایی بیانگر حالات و احساسات و دل نگرانیهای مارکوپولو است . گویندگیهای درخشان ایرج رضایی – ناصر نظامی- ناصر ممدوح گوشهایتان را نوازش داده و شما را به سال 1254 میلادی می برند .
در ابتدای کارتون بعد از مرگ مادر مارکوپولو راوی داستان میگوید (با صدای گرم ناصر ممدوح بخوانید) : مارکوپولو در سال 1254 میلادی در شهر ونیز ایتالیا متولد شد . در آن زمان ونیز یکی از ثروتمندترین و زیباترین شهرهای جهان بود . بعد از تولد مارکو پدرش ونیز را به منظور بدست آوردن ثروت به مقصد دورترین نقطه های جهان در خاور دور ترک کرده بود ... 13 سال بعد از اینکه نیکولوپولو ونیز را ترک گفت مادر مارکو در گذشت . ( موسیقی کارتون نل هم در کنار صدای ناصر ممدوح شنیدنی است) .
از همین جا از تمامی کسانی که در خرید و ترجمه و دوبله و ... این کارتونها ( که اسمشون با حرف الف شروع تا کسانی که اسمشون با حرف ی شروع میشه ) صمیمانه تشکر و قدر دانی میکنم که دوران کودکی هم نسلهای ما رو به دوران طلایی کودکی مبدل کردند . و یاد عزیزانی رو که در جمع ما نیستند گرامی میداریم . با آرزوی بهترینها برای همه این عزیزان