[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> سریال Slasher فصل اولو دیدم و خوشم اومد ، خونریزی الکی نداره ، ببشتر جنایی و معماییه https://s8.uupload.ir/files/slasher_d89c.jpg
» <BATMANhttps://rooziato.com/1402490975/10-best-...-tv-shows/
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 4 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بیلی وایلدر
نویسنده پیام
موسيو وردو آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 70
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۲۲
اعتبار: 7


تشکرها : 1102
( 336 تشکر در 31 ارسال )
شماره ارسال: #28
RE: بیلی وایلدر

سلام

اي برادر تو همه انديشه اي                                           مابقي خود استخوان و ريشه اي

خارش هفت ساله (خارش سال هفتم) محصول 1955 به كارگرداني بيلي وايلدر و با بازي تام ايول و مريلين مونرو.

دوبله و رنگي

اين چند تا فيلمي كه از بيلي وايلدر ديدم همه آغازشون با صحبت كردن يه نفر شروع ميشد كه مارو ميخواد وارد ماجرا كنه. اين سبك رو خيلي دوست دارم.

خوب وارد بحث همين فيلم ميشم.

آغاز فيلم بسيار زيبا و خلاقانه بود. و با چند تا مربع مستطيل ساده كه كنار هم جور ميشن از كمدي بودن فيلم به مخاطب خبر ميده.

ابتداي فيلم اشاره اي به قبايل سرخپوستي در منهتن ميشه كه در تابستون خانواده هاشون رو به مسافرت به جاي سردتري ميفرستادند و خودشون مثل مرد گرما رو تحمل ميكردند و سراسر تابستون رو دام ميگذاشتند و ماهيگيري ميكردند و شكار ، اونم چه شكاريtaeed

بعد از اطلاع به بي ارتباطي داستان به سرخپوست ها ، فيلم مارو ميبره به 500 سال بعد. و باز هم مردهاي منهتن در تابستان خانواده ها رو راهي سفر ميكنند و به رسم گذشته دسته جمعي به دام گذاشتن ، ماهيگيري و شكار مشغول ميشوند:haha::.

داستان درباره مرديه كه تو دنياي تفكراتش غرقه. با خودش در مورد يه موضوع فكر ميكنه و خودش رو در نقش متهم ، دادستان و قاضي جا ميده. آدم هاي اطرافش هم هميشه جزو متهمان رديف اول هستند كه آقاي قاضي با توجه به تحليل هاي هچل هفتي كه داره هميشه ديگران رو به خيانت متهم ميكنه و در مورد اون ها راي صادر ميكنه. نكته جالب عينيت دادن به اين تفكراتش در دنياي بيرونيه. شكي كه به مونرو ميكنه در مورد لو دادنش پيش همسايه ها و در تلويزيون راي صادرش بود ، ولي تماسي كه با همسرش ميگيره براي اين قضيه عينيت دادن بهش بود كه پس از اون شاد و شنگول ميشه و برميگرده خونه تا اينبار ديگه دست از پا خطا نكنه.

يا مشتي كه به فكّ اون مرد خوش تيپ در انتهاي فيلم ميزنه نيز به نوعي اجراي حكم دادگاه درونش درباره خيانت همسرش بود.

صحنه اي كه خيلي دوستش دارم اونجاييه كه منتظر مونرو هست و توي خيالش مونرو با دكولته قرمز پايين مياد و كنارش روي صندلي پيانو مينشينه. توجه داريد در چند صحنه قبل شرمان به خانم موريس درباره عكس پوستر با حركت خودكار پيشنهاد داد كه كلّ عكس هارو به دكولته تغيير بده.

اين صحنه وقتي يه بار ديگه و اينبار واقعي تكرار ميشه نتيجه عكس در مياد و روياها به حقيقت نميپيوندند. اين رو خيلي خيلي دوست دارم. اين دقيقا فاصله بين خيال و واقعيته. فاصله بين اونچه كه ما ميخوايم باشيم و اون چيزي كه هستيم.

يه صحنه جالب ديگه در دفتر اتفاق ميفته. شرمان از اتاقش بيرون مياد و يه سيگار از منشي ميگيره. ساعت روي ديوار 9:30 رو نشون ميده بر ميگرده و شروع به خوندن كتاي بروبيكر ميكنه. در نماي بعد دكتر بروبيكر وارد دفتر ميشه و اينبار ساعت 5:15 دقيقه است. دكتر وارد اتاق شرمان ميشه و شرمان همچنان مشغول خوندن همون كتابه.وايلدر به چه زيبايي گذشت زمان رو القا كرد.

چند سئوال::huh:

1) وقتي شرمان تو خيالش داره با همسرش بحث ميكنه درباره اين كه خانم موريس ميخواسته باهاش عشق بازي كنه و همين مسئله باعث پاره شدن پيراهنش از پشت شده ، من به ياد قضيه داستان يوسف و زليخا افتادم و اينكه كودك در گهواره به سخن مياد و ميگه اگه لباس يوسف از پشت پاره شده نشونه پاك بودن يوسف و گناهكار بودن زليخا است.

آيا اين پارگي لباس از پشت نميخواسته به نوعي حكم به بي گناهي شرمان و پاك بودن او بدهد؟

2) سيگار: چيزي كه تو اين فيلم زياد ديده شد ولي نكته جالب اين بود كه هم شرمان و هم مونرو ، دود رو به داخل دهان ميكشيدند ولي پايين نميدادند و باز از دهان بيرون ميدادند(گفتن اصطلاح اين عمل خارج از فضاي كافه است)

چه دليلي داشته اين كار؟

1) مونرو و ايول سيگاري نبودند و با توجه به داستان فيلم مجبور بودند ادا در بياورند.

2) اين كار هوشمندانه توسط وايلدر صورت گرفته چون وقتي دود رو پايين ندهند ، دود خروجي غليظ تر ميباشد و با اينكار ميخواسته فضاي فيلم رو يه جورايي پر دود كنه.

3) چيز ديگه اي به ذهنم نمياد ، اگه چيز ديگه اي هم هست منتظر شنيدنم.

3) صحنه بوسيده شدن توسط دوست همسرش در ساحل: من رو به ياد عكس بوسه معروف سيناترا با اشتباه نكنم دبورا كر ميندازه. ربطي هست يا خير؟

تحليل كلّي:

ايول نقشش رو خوب بازي كرد ولي بعضي جاها يه كم زيادي ورجه وورجه ميكرد.

درباره مونرو هم من زياد راضي نبودم. نقشش ميتونست يه نقش كاملا زير پوستي باشه. به ياد بياريد در فيلم شاهين مالت كه در صحنه آخر فيلم ، بوگارت ميخواد تصميم نهاييش رو بگيره درباره اين كه دختر رو لو بده يا نه. بوگارت رو كاناپه نشسته و دوربين تقريبا نمايي بسته ازش ميگيره. اين درگيري اي كه با خودش پيدا ميكنه و بازي با صورتش فوق العاده است. به نظرم اگر مونرو نصف قدرت بازيگري بوگارت رو داشت در اون صحنه اي كه داره با ايول در مورد اين كه زنا از چه مردهايي خوششون مياد و از كيا بدشون مياد ، وايلدر يه نماي بسته ازش ميگرفت ولي همونطور كه ديديد نماي بازي گرفت كه در يك سمت ايول و در طرف ديگر مونرو بود ، مونرو هم جملات رو فقط بيان كرد . شايد اگر يه بازيگر با قدرت بازي بالاتري بود ، اين صحنه يه شاهكار در مي اومد ولي متاسفانه مونرو از ايفاي نقش يه دختر ساده ، پاش رو فراتر نگذاشت.

دكتر بروبيكر در حضوري كوتاه بسيار پر رنگ و دوست داشتني بازي كرد.

فيلم بسيار زيبا و راضي كننده بود.

با تشكر



فایل های ضمیمه بند انگشتی
       

غيبت صغري
۱۳۸۹/۷/۱۲ صبح ۱۱:۱۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رائول والش, john doe, سروان رنو, دشمن مردم, Kassandra, رزا, کاپیتان اسکای, الیشا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
بیلی وایلدر - سروان رنو - ۱۳۸۸/۱۱/۶, عصر ۱۰:۴۸
بیلی وایلدر - بانو - ۱۳۸۹/۴/۱۱, عصر ۱۱:۰۶
RE: بیلی وایلدر - Classic - ۱۳۸۹/۴/۱۱, عصر ۱۱:۵۵
RE: بیلی وایلدر - سم اسپید - ۱۳۸۹/۶/۱۷, عصر ۰۳:۱۴
RE: بیلی وایلدر - دشمن مردم - ۱۳۸۹/۴/۱۲, صبح ۰۲:۰۳
RE: بیلی وایلدر - 1991 - ۱۳۸۹/۵/۲۹, عصر ۱۰:۳۱
RE: بیلی وایلدر - سم اسپید - ۱۳۸۹/۵/۳۰, صبح ۰۱:۰۳
RE: بیلی وایلدر - موسيو وردو - ۱۳۸۹/۷/۲, عصر ۱۱:۳۴
RE: بیلی وایلدر - MunChy - ۱۳۸۹/۷/۴, عصر ۰۹:۳۴
RE: بیلی وایلدر - سروان رنو - ۱۳۸۹/۷/۳, عصر ۱۱:۰۰
RE: بیلی وایلدر - موسيو وردو - ۱۳۸۹/۷/۴, عصر ۰۱:۳۴
RE: بیلی وایلدر - هری لایم - ۱۳۸۹/۷/۴, عصر ۰۸:۰۵
RE: بیلی وایلدر - هری لایم - ۱۳۸۹/۷/۴, عصر ۰۹:۵۶
RE: بیلی وایلدر - Classic - ۱۳۸۹/۷/۴, عصر ۱۱:۲۵
RE: بیلی وایلدر - سم اسپید - ۱۳۸۹/۷/۶, عصر ۱۰:۵۰
RE: بیلی وایلدر - موسيو وردو - ۱۳۸۹/۷/۸, عصر ۰۹:۱۱
RE: بیلی وایلدر - موسيو وردو - ۱۳۸۹/۷/۸, عصر ۱۰:۲۰
RE: بیلی وایلدر - رائول والش - ۱۳۸۹/۷/۹, صبح ۰۲:۳۹
RE: بیلی وایلدر - هری لایم - ۱۳۸۹/۷/۹, عصر ۱۲:۰۴
RE: بیلی وایلدر - رائول والش - ۱۳۸۹/۷/۱۰, عصر ۰۵:۱۲
RE: بیلی وایلدر - موسيو وردو - ۱۳۸۹/۷/۱۰, عصر ۰۷:۵۹
RE: بیلی وایلدر - Classic - ۱۳۸۹/۷/۱۱, عصر ۱۱:۱۱
RE: بیلی وایلدر - john doe - ۱۳۸۹/۷/۱۰, عصر ۰۸:۱۶
RE: بیلی وایلدر - سروان رنو - ۱۳۸۹/۷/۱۰, عصر ۱۰:۵۷
RE: بیلی وایلدر - سم اسپید - ۱۳۸۹/۷/۱۱, صبح ۱۲:۲۷
RE: بیلی وایلدر - رائول والش - ۱۳۸۹/۷/۱۱, عصر ۰۱:۴۴
RE: بیلی وایلدر - هری لایم - ۱۳۸۹/۷/۱۱, عصر ۰۵:۱۶
RE: بیلی وایلدر - موسيو وردو - ۱۳۸۹/۷/۱۲ صبح ۱۱:۱۵
RE: بیلی وایلدر - رائول والش - ۱۳۸۹/۷/۱۲, عصر ۰۵:۲۲
RE: بیلی وایلدر - سروان رنو - ۱۳۸۹/۷/۱۲, عصر ۱۰:۳۶
RE: بیلی وایلدر - Classic - ۱۳۸۹/۷/۲۰, عصر ۱۱:۴۷
RE: بیلی وایلدر - رائول والش - ۱۳۸۹/۸/۱۶, عصر ۰۴:۳۸
RE: بیلی وایلدر - سروان رنو - ۱۳۸۹/۸/۱۶, عصر ۱۰:۴۲
RE: بیلی وایلدر - john doe - ۱۳۸۹/۸/۱۶, عصر ۱۱:۰۲
RE: بیلی وایلدر - سم اسپید - ۱۳۸۹/۸/۱۸, صبح ۰۳:۱۰
RE: بیلی وایلدر - سم اسپید - ۱۳۸۹/۸/۲۳, عصر ۰۷:۴۶
RE: بیلی وایلدر - چارلز کین - ۱۳۹۰/۶/۳۰, عصر ۰۵:۴۸
RE: بیلی وایلدر - چارلز کین - ۱۳۹۰/۷/۱, عصر ۰۱:۱۶