کـارتون های ماندگار و خاطره انگیز کودکی

جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم. » <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437 » <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم... » <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز » <BATMAN> https://www.aparat.com/v/XI0kt » <BATMAN> https://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021 » <BATMAN> https://www.aparat.com/v/pFib3 » <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه » <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز » <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز

پيام :

رتبه موضوع

19 رای - 4.37 میانگین
1
2
3
4
5

حالت موضوع بندی \| حالت خطی کـارتون های ماندگار و خاطره انگیز کودکی
نویسنده	پیام

Kurt Steiner آفلاین

Commanding The 12th Parachute Detachment

ارسال ها: 535
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۱/۲۹
اعتبار: 48

تشکرها : 1330
( 7863 تشکر در 407 ارسال )

شماره ارسال: #733

RE: کـارتون های ماندگار و خاطره انگیز کودکی

به نام خدا

و با سلام به دوستان کافه کلاسیک

[ کودکان اغلب متوجه این واقعیت می گردند که بزرگترها در مواردی فراوان به قول و وعده های خود وفادار نیستند . گاه آنها با یکدیگر نزاع می کنند، به هم توهین کرده و یکدیگر را می رنجانند و در اینجاست که رویای سپری شدن لحظات شاد و زیبا در پایان هفته به پایان میرسد . در این فیلم پسر بچه در هر آخر هفته بی صبرانه منتظر است تا همراه با پدر و مادر خود به گردش و پیاده روی رود . او تنها یک چیز میخواهد؛ اینکه آنها با یکدیگر دعوا نکنند ... اما در جاییکه این خواسته برای او آرزویی دست نیافتنی میشود؛ خود به تنهایی به دیدن آبگیری میرود که به او قول داده شده است ... ]

انیمیشن پدر، مادر و ماهی طلایی

با نام اصلی Papa, Mama I Zolotaya Rybka محصول استدیو KIEV SCIENCE FILM روسیه در سال 1976

این فیلم، یک انیمیشن 8 دقیقه ای به کارگردانی Valentine Kostyleva میباشد . نویسنده : خانم Jeanna Vitenzon

موضوع آن درباره رویای زیبای یک پسر بچه خردسال است . او در میان برگهای زیبا و زرد درختان به دیدن آبگیر مجاور خانه میرود . چوب ماهی گیری اش را که از شاخه ای کوچک ساخته است با دستان کوچک خود به درون حوضچه آب می اندازد و در این هنگام، ماهی زیبایی، در پیش چشمانش ظاهر می شود .

پسرک با شگفتی به ماهی نگاه میکند . ماهی با کودک صحبت میکند و برایش هدایایی زیبا به ارمغان می آورد . اما با اینهمه او غمگین است و در این لحظه کودک از ماهی میخواهد تا پدر و مادرش با هم دوست باشند ...