[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> آدمیرال گرامی سپاس
» <آدمیرال گلوبال> ممنون از مارک واتنی بابت کارتون های اخیر...
» <مارک واتنی> رابرت عزیز ارادتمندم
» <رابرت> تشکر از اظهار محبت شارینگهام عزیز و سپاس از مارک واتنی به خاطر مجموعه "پروفسور بالتازار"
» <رابرت> آلبرت کمپیون عزیز، متأسفانه مشکل عدم رعایت پاکیزگی و حقوق شهروندی در مناطق شمالی کشور به خاطر حضور بعضی گردشگران بی‌فرهنگ، مضاعف می‌شود!
» <شارینگهام> برگی زرین در کارنامه ی رابرت عزیز
» <مارک واتنی> کارتون به یاد ماندنی "پروفسور بالتازار" دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...8#pid45508
» <آلبرت کمپیون> جناب رابرت، مطلب "نوروز خود را چگونه گذراندم؟" خیلی حق بود. شما تنها نیستید برادر، ما هم تقریباً همین مشکلات رو داریم.
» <رابرت> به یاد مرحوم قاسم افشار در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45504
» <شارینگهام> مستند «سرانجام رعفت» هم اکنون از شبکه ی مستند
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 7 رای - 3.86 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای صامت
نویسنده پیام
MunChy آفلاین
شوالیه تاریکی
***

ارسال ها: 145
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۸
اعتبار: 14


تشکرها : 157
( 890 تشکر در 98 ارسال )
شماره ارسال: #9
RE: سینمای صامت

لحظه هاي صامت محبوب من (قسمت اول | خنده های ماندگار)


1) اولين مورد از فيلم ناشناخته (The Unknown) تاد براونينگ هست. به هر حال ستاره سينماي وحشت در دوران صامت يعني لانی چینی براي خودش کارنامه اي از بهترين فيلم ها رو داره و اينجا هم يکي از بهترين نقش آفريني هاش, به نظر من بهترين, رو ارايه ميده. قبلا يک فايل GIF از اين صحنه درست کرده بودم و اينجا هم آپلودش کردم . قضيه از اين قرار هست که چيني به عنوان آلونزوي بدون دست (Alonzo The Armless) در سيرکي مشغول به کار هست در حالي که در حقيقت دست هاش سالم هستن و مشکلی ندارن. دختر مورد علاقه آلونزو هم توي همون سيرک مشغول به کار هست و البته از عشق آلونزو به خودش خبر نداره. خلاصه اينکه کار به جايي ميرسه که آلونزو براي رسيدن به دختر هر دو دست خودش رو قطع مي کنه. وقتي با دختر روبرو ميشه میبینه که مرد ديگه اي اونجا هست که دخترک اون رو نامزد خودش معرفي مي کنه. حالا در چنين شرايطي چه کاري غير از اين خنده ديوانه کننده از آلونزو بر مياد؟!


2) فيلم مردي که مي خندد (The Man Who Laughs) بر اساس کتاب معروف ويکتور هوگو که ترجمه هم شده, داستان پسري رو روايت مي کنه که به خاطر درگيري پدرش با پادشاه مورد خشم قرار ميگيره و به اين ترتيب زخمي هميشگي روي صورتش ايجاد مي کنن. گويي که هميشه در حال خنديدن هست. پسرک که بزرگ شده در یک کاروان نمایشی مشغول به کار هست در حالی که دختر مورد علاقه اش که نابیناست هم در همون کاروان زندگی می کنه. صحنه ای هست که این دو در کمال آرامش همدیگه رو در آغوش گرفتن تا اینکه مردمی که منتظر دیدن مرد همیشه خندان هستن این صحنه رو می بینن و به این دو نفر می خندن. در همین حال مرد همیشه خندان هم با چهره ای که چیزی غیر از خنده ازش نمیاد اشک میریزه در حالی که چهره اش همچنان خندان به نظر میاد. خلاصه ترکیب این غم و اندوه در اون چهره خندان دل آدم رو کباب می کنه. يک نکته جانبي جذاب هم اينکه يکي از خالقين کاراکتر جوکر (در سري بتمن) يعني باب کين در مصاحبه اي در سال 1994 رسما شخصيت اصلي اين رمان/فيلم رو منبع الهام خلق جوکر اعلام کرد.


3) مورد سوم از فيلم طلوع (Sunrise) يکي از بهترين عاشقانه هاي تاريخ سينماست. داستان دو روستايي که به شهر ميان و چند ساعتي رو تفريح مي کنن و عشق از دست رفته خودشون رو دوباره پيدا مي کنن. به هر ترتيب زن و شوهر به شهر ميان و اينور و اونور ميگردن و متوجه ميشن در کليسا مراسم ازدواجي در حال برگزاري هست. وارد ميشن و اونجا ميشينن. مرد نميتونه خودش رو کنترل بکنه و شروع مي کنه به گريه کردن و از همسرش ميخواد که به خاطر همه کارهايي که کرده ببخشتش. هر دو از کليسا بيرون ميان در حالي که دوربين به شکلي تنظيم شده که انگار عروس و داماد اينها هستند. همديگه رو مي بوسن و لبخند شادي و رضايت يکبار ديگه به چهره هر دو روشنايي ميده. خلاصه که لبخندي موندگار هست.

۱۳۸۹/۵/۲۱ عصر ۱۲:۰۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سم اسپید, موسيو وردو, بهزاد ستوده, بانو, دشمن مردم, سروان رنو, دلشدگان, Savezva, Classic, Kassandra, میثم, بهمن مفید, رزا, الیشا, چارلز کین, ژان والژان, مگی گربه, BATMAN
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سینمای صامت - Classic - ۱۳۸۸/۹/۳, عصر ۰۱:۲۸
RE: سینمای صامت - Classic - ۱۳۸۸/۹/۶, عصر ۱۱:۱۶
RE: سینمای صامت - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۶, عصر ۱۱:۲۳
RE: سینمای صامت - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۱۴, عصر ۱۲:۳۱
RE: سینمای صامت - Classic - ۱۳۸۸/۹/۱۴, عصر ۱۱:۲۵
RE: سینمای صامت - Classic - ۱۳۸۸/۱۱/۱۴, صبح ۰۱:۰۹
RE: سینمای صامت - دشمن مردم - ۱۳۸۹/۴/۴, صبح ۰۷:۳۸
RE: سینمای صامت - سم اسپید - ۱۳۸۹/۵/۷, صبح ۰۳:۱۹
RE: سینمای صامت - MunChy - ۱۳۸۹/۵/۲۱ عصر ۱۲:۰۵
RE: سینمای صامت - سروان رنو - ۱۳۸۹/۵/۲۳, عصر ۱۰:۴۸
RE: سینمای صامت - Kassandra - ۱۳۸۹/۹/۱۰, صبح ۱۱:۵۰
RE: سینمای صامت - MunChy - ۱۳۸۹/۶/۲۴, عصر ۰۹:۳۴
RE: سینمای صامت - MunChy - ۱۳۸۹/۱۱/۶, عصر ۰۱:۵۷
RE: سینمای صامت - Savezva - ۱۳۹۱/۱/۹, صبح ۱۲:۲۷
RE: سینمای صامت - پرشیا - ۱۳۹۱/۱۲/۱, عصر ۰۲:۰۸
RE: سینمای صامت - پینک فلوید - ۱۳۹۲/۹/۲۹, صبح ۰۳:۵۰
RE: سینمای صامت - پینک فلوید - ۱۳۹۲/۹/۳۰, صبح ۰۱:۴۶
RE: سینمای صامت - بانو الیزا - ۱۳۹۴/۹/۲۸, عصر ۰۴:۰۹
RE: سینمای صامت - جیمز باند - ۱۳۹۴/۱۰/۱۲, عصر ۰۴:۰۳