[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 11 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سکانسهای به یاد ماندنی
نویسنده پیام
بانو آفلاین
مدیر داخلی
*****

ارسال ها: 197
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۳۱
اعتبار: 63


تشکرها : 7909
( 3540 تشکر در 125 ارسال )
شماره ارسال: #11
سکانسهای به یاد ماندنی

- دار المرحوم سلطان ناصری؟ - تفضل...تفضل یا ولدی...!

فصلی از مادر که بهتر است آنرا به جای سکانس بصورت کامل بیاورم، از ورود برادر غریب جنوبی به خانه آغاز می شود و شرحی که مادر بر این ماجرا می دهد از ابتدا تا انتهای فصل معارفه، دلنشین با دیالوگهایی محکم که چون دانه های مروارید بر رشتۀ فیلمنامه ای استوار سوارند... قلم حاتمی بی نظیر بود...

مادر(صدای بدری نورالهی به جای مرحومه رقیه چهره آزاد- آرام،متین،شمرده):

این ناخدای جوون، یادگار عهد تبعید پدرتونه، هرچه پدر در خاک تبعید اسارت کشید، پسر مرد دریا شد و آزاده. بعد از تمرد پدرتون از حکم تیر در قضیۀ مسجد گوهرشاد، 40 سال پیش از این در شبی برخلاف همچین شبهای گرم تابستون، چلۀ زمستون، پدرتون رو به بهانۀ حموم بردن به خونه آوردن...(پن آرام دوربین از پنکه به پرده، صدای رعد و برق بر تصویر می نشیند...عکس قدیمی پدر...مادر ادامه می دهد) ماه طلعت و جلال الدینو نداشتم، محمد ابراهیم ده-چارده ساله بود، غلامرضا پنج شیش ساله...آه...ماه منیرم تازه به حرف افتاده بود...(لانگ شات از خانه ای قدیمی در شب، چند پنجره روشن، صدای باران تند...کالسکه ای مقابل خانه متوقف می شود با صدای شیهۀ اسب و سپس تند می گذرد...زن با فرزندانش از بالکن به بیرون می نگرند، در باز می شود...مرد خانه، از پس در، خیس از باران نمایان می شود، خیره به نگاه زن با لبخند، وارد حیاط می شود، همچنان نگاه هاشان به هم گره خورده است...نگهبان پشت سر مرد در را می بندد. مرد برای زن دست تکان می دهد، زن موهای کودک کوچکترش را نوازش می کند، با پسر بزرگش به هم لبخند می زنند...راهرو و نرده ها، در تاریکی شب تنها مکان روشنند، مرد با نگهبان راه می افتند و در ورودی پله ها...مرد حین بالا رفتن می ایستد و مامور می ماند...)

پدر(خسرو خسروشاهی به جای امین تارخ): اتاق خالی در طبقۀ پایین هست! رو انداز و نان هم پیدا می شه...

نگهبان: به حرمت شب عاشقا، حریم این خونه باید از حضور اجنبی خالی باشه، منم شبو با عهد و عیالم سر می کنم، صبح اول وقت مراجعت می کنم برای بردن شما.(بلند و نظامی) شبتون سحر نشه سلطان!

(مادر کمک می کند تا پدر پالتویش را ازتن درآورد، اتاقی محقر،نور کم، میز صندلی چهارپایه،گوشه فرش برگشته است و طشتی فلزی زیر چکۀ آب سقف قرار دارد)

پدر: خدا رو شکر، هنوز عکسمونو از سر طاقچۀ اتاق خودمون بر نداشتند!

مادر(مهین کسمایی به جای فریماه فرجامی): عکستون سر طاقچه، اسمتون بر در خانه و عشقتون در دلهای ماست، تا قیامت.(کمک می کند تا لباس خانه بپوشد، مرد می خندد...)

-         این خانه رو من ویران کردم.

-     تا من هستم، این سقفها جرات زمین ریختن ندارن! سارا ستون سنگی سختیست ایستاده زیر این طوفانهای بارون خورده! به این حوضچه های مسین هم اعتنا نکنید، اسمشونو گذاشتم حوضهای زمستانی!

-         با خودت نمی گی کاش شوهرم به اون ماموریت نمی رفت؟

-         نه!

-         تمرد منو از حکم تیراندازی قبول داری؟

-         بله!(می نشیند)

-         ولی عاقبت اون جماعتی که پناه آورده بودند به مسجد گوهرشاد، به خاک و خون افتادند...

-         فرمان تیر و آتش رو گلوی دیگری صادر کرد نه حنجرۀ شریف شوهر من!

(نگهبان از درب حیاط بیرون می رود اما همانجا، می ایستد به پاسداری خانه...)

-         یعنی دنیامو به آخرت فروختم؟

-     نه! صاحب منصب بودین، شدین صاحب نام. در همان حمایل غل و زنجیر هم سردارین. حالا ستاره های شرفو بر پیشانی دارین، فقط چندتا پولکو از دوشتون برداشتن!

-         بچه ها چه می کنن؟ (مرد سیب زمینی کوچکی را پوست می کند)

-         شیطنت، بازیگوشی...(مرد می خندد) و این دخترک، شیرین زبانی!

-         پسرها باید مرد بار بیان!

-         حالا می خوام لذت بچگیشونو ببرن...

-         مثل زردۀ تخم مرغ می مونه! (خیره به سیب زمینی گرد و کوچک با لبخند...)

-         تو خونه برنج و آرد و حبوبات داشتیم، نخواستم تدارک شام مهمانی ببینم، خواستم بدونین بچه ها چی می خورن!

-         هر شب نان و سیب زمینی؟

-         یه شب با نعناع، یه شب با گلپر! نمی ذارم یکنواخت شه!

-     وقتی یک زن کدبانو در خانه داری، هرچه فقیر باشی، توانگری. کدبانوی عاشق، نیاز چندانی به رفتن بازار نداره، از برکت دستهاش مطبخ همیشه دایره و از حسن سلیقه اش، سفره سفرۀ ضیافت! (نگهبان تنها زیر باران، به نان لوله شده اش گاز می زند...)

-     عهد کردم تا اتمام دورۀ زندان، برای گذران زندگی بجز دستام، دستی رو به یاوری نگیرم. همه هستن، برادرم، خویشاوندان شما، حتی کسبه! به محمد ابراهیم پیغام دادن به مادر بگوبیاد بار و بنشن ببره، ما با سلطان حساب داریم... قبول نکردم، با چرخ این چرخ خیاطی، رفتم به جنگ چرخ فلک!

-         زنده ماندن من باعث حیرته، حتی...حتی امید تبعید هم هست...

-         هرجا بری بچه ها رو به بال و پر می گیرم، پر می کشیم مثل سیمرغ سوی شما...

-         مهیا کردن خانه سخته...شاید مجبور بشی در مسافرخانه سر کنی...

-         کنار شما هرکجا باشیم، اسم اونجا خونه است! سردار حسین قلی خان ناصری...

(حولۀ تا زده ای را به دست مرد می دهد و مرد، با لبخند می گیرد...)

-         به شرط اونکه زن خانه تو باشی، سارا!

 

(در گرگ و میش هوا، درب خانه باز می شود...صبح آمده است...)

-         به من اعتماد نکردی ؟

-         قصد زندانی فراره، وظیفۀ محافظ، حفاظت.

(سوار کالسکه می شوند)

-         شبو سخت گذروندی!

-         می ارزید به اینکه یه خونوادۀ دلشکسته، یه شب خوش باشن سلطان....

(مادر...بدری نورالهی، ادامه می دهد...پس زمینه دریاییست به غروب نشسته...)

پدر تبعید شد، من و بچه ها شدیم اهل آن شهر تا تبعیدگاه، وطن باشد برای پدر نه غربت...آسمان بندر، آتش می بارید...تاوان وصل ما، تلف طفلم بود و نجات فرزند، سبب ساز مرگ شوهر...مرد بی سامان، همسری گرفت به خواست من...از طایفۀ بدوک، حاصل آن وصلت، این نابرادریست....

(و ختم جملات به هدایا...چادر غرقه در گل یاس و ....)

لینک دانلود سکانس : http://www.4shared.com/file/146880026/23...http://www.4shared.com/file/146880026/23728188/m

 [تصویر: madar1.JPG?rnd=0.26973338024573856]

با مهر...بانو


مریم هروی
۱۳۸۸/۸/۱۴ عصر ۰۸:۵۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Classic, سروان رنو, سم اسپید, رزا, حمید هامون, الیشا, بهمن مفید, زرد ابری, Ferina, دانته, اکتورز, دایی جان ناپلئون, ریچارد, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سکانسهای به یاد ماندنی - بانو - ۱۳۸۸/۸/۲, عصر ۰۷:۳۲
سکانسهای به یاد ماندنی - بانو - ۱۳۸۸/۸/۳, عصر ۰۷:۵۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۸/۴, صبح ۱۲:۳۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - واترلو - ۱۳۸۸/۸/۴, صبح ۰۶:۱۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۸/۱۰, عصر ۰۱:۱۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - بانو - ۱۳۸۸/۸/۱۰, عصر ۰۹:۵۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۸/۱۰, عصر ۱۱:۱۰
سکانسهای به یاد ماندنی - بانو - ۱۳۸۸/۸/۱۴ عصر ۰۸:۵۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۸/۱۴, عصر ۱۱:۴۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۹/۳, عصر ۰۱:۳۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۹/۱۴, عصر ۱۱:۰۷
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۱۷, عصر ۰۱:۱۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۱۸, صبح ۱۲:۱۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۹/۱۸, صبح ۱۲:۴۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۹/۱۹, عصر ۱۱:۵۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - seyed - ۱۳۸۸/۹/۲۰, صبح ۱۲:۴۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۲۳, صبح ۰۸:۱۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۲۶, عصر ۰۳:۰۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۹/۲۸, عصر ۱۱:۰۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - seyed - ۱۳۸۸/۹/۲۹, صبح ۱۲:۲۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۱۰/۲, صبح ۰۸:۱۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۱۰/۴, صبح ۱۲:۴۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۱۰/۱۱, صبح ۰۶:۲۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Savezva - ۱۳۸۸/۱۰/۱۱, عصر ۱۰:۴۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۱۰/۱۴, عصر ۰۲:۴۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۸/۱۱/۳, عصر ۱۱:۲۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۸/۱۲/۵, صبح ۰۹:۱۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۲/۶, صبح ۰۷:۱۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۲/۱۳, صبح ۰۶:۴۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۲/۱۸, صبح ۰۷:۴۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Rick - ۱۳۸۹/۳/۲۲, عصر ۰۶:۱۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Rick - ۱۳۸۹/۳/۳۰, صبح ۰۵:۴۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۹/۳/۲۷, عصر ۰۲:۵۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Scarlett - ۱۳۸۹/۴/۸, صبح ۱۱:۰۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۹/۴/۱۲, صبح ۱۲:۱۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۴/۱۲, عصر ۱۲:۵۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۴/۱۳, صبح ۰۶:۱۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۴/۱۴, عصر ۱۲:۳۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۴/۱۶, صبح ۰۶:۲۹
Roman Holiday - Peter Pan - ۱۳۸۹/۵/۱۳, عصر ۰۹:۴۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - norman.bates - ۱۳۸۹/۵/۱۴, صبح ۰۲:۰۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - MunChy - ۱۳۸۹/۷/۴, عصر ۱۰:۴۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Green - ۱۳۸۹/۷/۵, عصر ۱۰:۵۷
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - زبل خان - ۱۳۸۹/۹/۱۱, صبح ۱۱:۴۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - FONDA - ۱۳۸۹/۹/۱۲, صبح ۰۱:۴۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - سناتور - ۱۳۸۹/۱۰/۵, عصر ۱۰:۰۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۹/۱۰/۷, صبح ۱۲:۲۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Mallory - ۱۳۸۹/۱۰/۶, عصر ۱۱:۳۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - سناتور - ۱۳۸۹/۱۰/۷, عصر ۰۷:۳۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - دزیره - ۱۳۸۹/۱۰/۸, صبح ۰۸:۲۰
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - جورج بیلی - ۱۳۸۹/۱۰/۱۴, صبح ۰۱:۱۷
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۸۹/۱۰/۱۴, صبح ۰۸:۰۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - هری لایم - ۱۳۸۹/۱۱/۷, عصر ۰۴:۰۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - بانو - ۱۳۸۹/۱۱/۸, عصر ۰۴:۱۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Classic - ۱۳۸۹/۱۱/۱۰, صبح ۱۲:۰۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - هری لایم - ۱۳۸۹/۱۱/۱۴, صبح ۰۲:۴۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - هری لایم - ۱۳۸۹/۱۲/۳, عصر ۰۴:۵۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - دزیره - ۱۳۹۰/۲/۱۹, صبح ۰۷:۳۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - california - ۱۳۹۰/۲/۲۰, صبح ۰۲:۰۰
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - زبل خان - ۱۳۹۰/۲/۲۰, عصر ۱۲:۴۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - ماری - ۱۳۹۰/۴/۱۵, عصر ۱۲:۱۰
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - jack regan - ۱۳۹۰/۵/۱۸, صبح ۰۸:۲۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - منصور - ۱۳۹۰/۸/۳۰, صبح ۰۸:۴۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - چاپلین - ۱۳۹۰/۹/۱۴, صبح ۱۲:۴۷
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - چاپلین - ۱۳۹۰/۹/۲۲, صبح ۰۱:۲۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - سناتور - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳, عصر ۰۹:۱۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - بتی - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵, عصر ۰۴:۵۰
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - dered - ۱۳۹۱/۴/۲۰, عصر ۱۱:۲۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - آماندا - ۱۳۹۱/۶/۱۴, عصر ۰۸:۱۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - شرلوك - ۱۳۹۱/۶/۲۰, عصر ۰۵:۱۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - آماندا - ۱۳۹۱/۶/۲۰, عصر ۰۷:۲۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - آماندا - ۱۳۹۱/۶/۲۰, صبح ۱۱:۱۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - رزا - ۱۳۹۱/۹/۲۴, صبح ۱۲:۵۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - آماندا - ۱۳۹۲/۲/۵, صبح ۱۲:۱۰
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۳/۴, عصر ۰۴:۴۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۴/۸, صبح ۰۹:۴۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۱۱, صبح ۰۳:۰۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۱۱, صبح ۰۳:۳۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۱۱, صبح ۰۴:۵۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۴/۱۲, عصر ۰۱:۱۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۲۵, صبح ۰۳:۲۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Schindler - ۱۳۹۲/۵/۶, صبح ۰۶:۰۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۵/۲۹, عصر ۰۶:۰۰
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۷/۹, صبح ۰۲:۱۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - اکتورز - ۱۳۹۲/۷/۱۰, صبح ۰۲:۰۷
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۸/۱۰, عصر ۱۰:۵۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۸/۲۴, عصر ۰۸:۰۳
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - برو بیکر - ۱۳۹۲/۸/۲۷, عصر ۰۹:۳۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - برو بیکر - ۱۳۹۲/۸/۲۸, عصر ۰۴:۵۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۱۰/۹, صبح ۰۴:۱۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷, صبح ۰۱:۲۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۲/۱۱/۱۴, عصر ۰۶:۵۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱/۱۶, عصر ۱۱:۴۰
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۳/۱/۲۰, صبح ۰۲:۳۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۳/۱/۳۱, صبح ۰۱:۴۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۳/۲/۳, عصر ۰۸:۳۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - BATMAN - ۱۳۹۳/۲/۱۸, صبح ۰۳:۲۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - برو بیکر - ۱۳۹۳/۵/۳۰, عصر ۱۲:۱۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - زرد ابری - ۱۳۹۳/۱۱/۷, صبح ۰۷:۲۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - زرد ابری - ۱۳۹۴/۱/۲۸, عصر ۰۹:۳۹
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Kurt Steiner - ۱۳۹۴/۲/۲۵, صبح ۰۱:۳۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - Kurt Steiner - ۱۳۹۴/۴/۱۰, عصر ۰۵:۳۶
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - سارا - ۱۳۹۴/۵/۲۴, عصر ۰۱:۴۱
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - لو هارپر - ۱۳۹۴/۸/۱۳, صبح ۰۲:۱۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - لو هارپر - ۱۳۹۴/۸/۱۴, صبح ۰۳:۳۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - زبل خان - ۱۳۹۴/۱۰/۶, عصر ۰۲:۳۲
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - هستی گرا - ۱۳۹۴/۱۰/۱۱, صبح ۱۰:۱۸
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - هستی گرا - ۱۳۹۴/۱۰/۱۱, عصر ۱۲:۰۴
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - پروفسور - ۱۳۹۹/۳/۳۱, صبح ۱۱:۲۵
RE: سکانسهای به یاد ماندنی - فارست - ۱۴۰۱/۶/۱۹, عصر ۱۰:۱۳
[split] اینترنت گردی ... - FONDA - ۱۳۸۹/۱۰/۴, عصر ۰۸:۱۰
RE: [split] اینترنت گردی ... - سروان رنو - ۱۳۸۹/۱۰/۵, صبح ۱۲:۴۰
RE: [split] اینترنت گردی ... - Classic - ۱۳۸۹/۱۰/۱۳, عصر ۱۱:۴۳