[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان هایی که جایشان در سینما خالی است
نویسنده پیام
لوک مک گرگور آفلاین
جوینده َطلا
***

ارسال ها: 211
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۶/۶/۳۱
اعتبار: 24


تشکرها : 1005
( 1641 تشکر در 208 ارسال )
شماره ارسال: #4
RE: داستان هایی که جایشان در سینما خالی است

کودکی مفهوم عجیبی دارد. گاه دلمان برایش پر می زند. گاه ممکن است از بعضی شرایطش گریزان باشیم و گاه با شنیدن این کلمه دلمان می گیرد. چرا که می دانیم نمی توانیم حتی برای لحظه ای لمسش کنیم. در واقع چیزی جز خاطرات برایمان نمانده است. خاطراتی که مشابهشان را به شیوه های مختلف تکرار می کنیم, اما عطش ما را که برطرف نمی کنند هیچ، تشنه تر از گذشته، ما را به دنبال رفع آن تشنگی مضاعف می فرستند که همچنان قرار است ما را تشنه تر کنند!

کودکی معمولا به عنوان نماد پاکی و صداقت شناخته می شود اما با اینحال نمی توان منکر این هم شد که خیلی ها شرارت های خود را در آن دوره بروز داده اند. همین دوگانگی باعث شده که بعضی نویسندگان در داستان هایشان به سراغ کودکانی بروند که در ورای ظاهر مظلوم شان دغل بازترین بزرگسالان را نیز خام می کنند. وقتی کسی را دوست داریم بدیهایش را نمی بینیم، یعنی نمی خواهیم که ببینیم و این کار را برای آنها ساده تر می کند. درست مانند عاشق و معشوقی که بدون توجه به خصوصیات دیگری، همدیگر را می خواهند، حالا به هر قیمتی.

سالها پیش قبل از اینکه چشمم به رمان فرشته شریر بیفتد، نویسنده انگلیسی اش تیلور کالدول را نیز نمی شناختم. زنی که بیشتر در نوشتن رمان های تاریخی و مذهبی فعالیت می کرد.

فرشته شریر داستان کودکی ظاهرا دوست داشتنی به نام آنجلو بود که با پدر و مادرش زندگی می کرد. زن و شوهری که در زیر یک سقف زندگی می کردند, اما رابطه آنها به سردی گراییده بود. شاید آنچنان کشمکشی نداشتند, اما احساس شان در آن سالها فاقد احساس زن و شوهری بود. آنجلوی کوچک به خاطر ظاهرش, مظلوم به نظر می رسید. اما از هر فرصتی برای آزار غیر مستقیم و گاه مستقیم دیگران استفاده می کرد. تا به اینجا شاید چندان غیرطبیعی به نظر نرسد. اما وقتی این فرشته دوست داشتنی قصد جان دیگران را هم می کند دیگر به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت.

اما عشق مادری قوی تر از آن است که به دنبال جوابی منطقی برای رفتارهای پسرش باشد. مخصوصاً وقتی که کودک اشک می ریزد و خود را در آغوش مادر می اندازد، مادر چاره ای جز انکار حقیقت و در آغوش گرفتن کودک خویش ندارد. ولی خاله جوان آن بچه با اینکه عاشقانه دوستش دارد و از وی مراقبت می کند, حقیقت امر را نیز تشخیص می دهد. (به هر حال احساس یک خاله متفاوت با احساس مادری است.) اما مطرح کردن موضوع با خواهرش بی فایده است. چرا که مادر هر کسی را حاضر است پس بزند, غیر از فرزندش و کسی که اینچنین حامی بزرگی دارد از هیچ کاری برای رسیدن به امیالش سرباز نخواهد زد. آنجلو وقتی وجود خاله ایی که آنقدر دوستش دارد را خطرناک می شمارد، تصمیم به حذف دائمی وی از زندگی اش می گیرد اما ...

اکثر کودکانی که به عنوان شریر در فیلم ها معرفی شده اند یا جن زده هستند و یا شیاطینی هستند که به شکل کودک درآمده اند. اما به ندرت فیلمی ساخته شده که این قضیه را در چارچوب واقعیت نمایش دهد. به هر حال در صد بالایی از جنایتکاران شرارت های خود را از همان اوایل زندگی بروز می داده اند.

جوزف روبن کارگردان آمریکایی، فیلم قابل تأمل فرزند خوب را در سال ۱۳۹۳ براساس فیلم نامه ای از ایان مک یوون ساخت و در آن مکالی کالکین نقش پسر بچه حیله گر و شیطان صفتی را بازی می کرد که دنیای کوچک خود را به هر قیمتی بر طبق نیازهای خویش پیش می برد. او جن زده نبود! تنها نماد کودکی انسان هایی بود که در دنیا مشکل آفرین می شوند.

فرشته شریر داستان جذابی است و قابلیت این را دارد که تبدیل به یک تریلر روانشناختی پر پیچ و تاب شود و دست روی سوژه ای بگذارد که هنوز یکی از ناشناخته ترین علم های جهان است: درون پر تلاطم انسانی!


من به شانس اعتقاد ندارم. به خودم اعتقاد دارم!
۱۳۹۶/۱۰/۲۷ صبح ۰۴:۱۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, لو هارپر, آمادئوس, بانو الیزا, rahgozar_bineshan, مراد بیگ, Classic, سناتور, شارینگهام, پرنسس آنا, پروفسور, کنتس پابرهنه
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: داستان هایی که جایشان در سینما خالی است - لوک مک گرگور - ۱۳۹۶/۱۰/۲۷ صبح ۰۴:۱۷