[-]
جعبه پيام
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
» <مارک واتنی> دانلود کارتون قدیمی و نوستالژیک "بامزی" بصورت کامل و دوبله فارسی : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45427
» <کنتس پابرهنه> توی یک دنیای موازی، امروز 45 ساله شده... https://imgurl.ir/uploads/c93116_HL.jpg
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کتاب ها و مجلات سینمایی
نویسنده پیام
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11446
( 18974 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #21
RE: کتاب های سینمایی

(۱۳۸۸/۶/۱۴ عصر ۰۳:۲۹)vic_metall نوشته شده:  

سینمای کارل درایر

چاپ اول تیر 1353

شما الان هموز نسخه چاپ 1353 رو دارید ؟! [تصویر: 17.gif]

و اما بعد ...

چند وقته دنبال نسخه های مجله ستاره سینما هستم. از مجلات خوب قبل از انقلاب هست. تعریفش رو زیاد شندیم . کسی از دوستان داره ؟ سطح مجله چطوره ؟ زرده ؟ قرمزه ؟  چطوریه ؟  [تصویر: 297.gif]

۱۳۸۸/۶/۱۴ عصر ۱۰:۴۸
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : soheil, dered, ماهی گیر
vic_metall آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 105
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۲۱
اعتبار: 6


تشکرها : 89
( 302 تشکر در 64 ارسال )
شماره ارسال: #22
RE: کتاب های سینمایی

(۱۳۸۸/۶/۱۴ عصر ۱۰:۴۸)سروان رنو نوشته شده:  

(۱۳۸۸/۶/۱۴ عصر ۰۳:۲۹)vic_metall نوشته شده:  

سینمای کارل درایر

چاپ اول تیر 1353

شما الان هموز نسخه چاپ 1353 رو دارید ؟! [تصویر: 17.gif]

و اما بعد ...

چند وقته دنبال نسخه های مجله ستاره سینما هستم. از مجلات خوب قبل از انقلاب هست. تعریفش رو زیاد شندیم . کسی از دوستان داره ؟ سطح مجله چطوره ؟ زرده ؟ قرمزه ؟  چطوریه ؟  [تصویر: 297.gif]

سلام

بله من نسخه 1353 دارم

۱۳۸۸/۶/۱۴ عصر ۱۱:۱۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : soheil, dered, ماهی گیر
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 799
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6832
( 6072 تشکر در 445 ارسال )
شماره ارسال: #23
RE: مجلات سینمایی

جای مجله دنیای تصویر در میان این مجلات خالی است. مجله ای که مثل کافه کوچک ما بسیار ساده و رسا حرفهایش را می زد. و کمتر از اصطلاحات تخصصی و پیچیده استفاده می کرد. از همه مهمتر اینکه نگاهی خاص به دنیای زیبا و رویایی سینمای کلاسیک داشت..

درسته. به خصوص آن شماره های جادویی سینما کلاسیک و بازی بزرگان. یادداشت های امیر قادری و بحث کفتربازان توپ و ... از همه جالب تر سایز بزرگ مجله که با جلدهای زیبا از یک کیلومتری روی کیوسک داد می زد که منو بخرید.

از همان شماره اول تا به حال فیلم نگار را خریده و مشتری دائمی آن هستم. حداقلش می توان هرماه یک فیلمنامه خواند تا در این روزگار شلوغ و در کنار همه گرفتاری ها از دنیای سینما دور نشد.

آفرین. من شماره های 1 تا 40 رو تک و توک می خریدم و برای همین ناقصه. می خوام از آرشیو دفتر مجله فیلم نگار سفارش بدم اگر بتونی بگی کدوم شماره هاش واقعا جذاب هست ممنون می شم.

سلام كاش مي شد فيلم نامه هايي كه توي فيلم نگار چاپ ميشه مثل سانت سنت بولوار چند نفر بشينن دوبله كنند ولي ...

ولی چی دوست عزیز ؟ اینجا خودسانسوری ممنوعه. هر طرحی خوبی دارید بگید.

... « مدير مسوول ماهنامه‌ي فيلم‌نگار » نيز با كيفرخواست معاون دادستان به «اشاعه‌ي فحشا و منكرات» و «استفاده‌ي ابزاري از تصاوير افراد» طي مطالب منتشره‌ي خود متهم شد.

اگر سعدی و حافظ هم زنده بودن احتمالا الان به خاطر بعضی شعرهاشون  دادگاهی شده بودن. شاید هم به دلیل مفسد فی الارض بودن دارشون زده بودن.


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۸۸/۶/۱۸ عصر ۱۱:۰۵
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : میثم, ترومن بروینک, dered, ماهی گیر
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 799
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6832
( 6072 تشکر در 445 ارسال )
شماره ارسال: #24
RE: کتاب های سینمایی

(۱۳۸۸/۶/۸ عصر ۰۶:۰۴)بانو نوشته شده:  

کسی جز پرویز دوایی نازنین نیست که هرگاه دست به قلم برده است؛ سرمستم ساخته ...
کتابهای او اغلب خاطره و گاه داستان کوتاهند اما در این میان دو کتاب بازگشت یکه سوار و در ادامه آن امشب در سینما ستاره ،  بهترین خاطرات و تجارب یک سینمایی کهنه کار را پیش روی مخاطب قرار می دهد. گاه عاشقانه گاه کودکانه و گاه؛ استادانه...

لینک دو مطلب زیبا در مورد کتاب جدید پرویز دوایی

http://www.shaparakdaily.ir/shaparak/News.aspx?NID=7854

http://www.khabaronline.ir/news-1503.aspx

پی نوشت:  واقعا درست گفته اند که وصف العیش ، نصف العیش . ما هیچکدام در زمان و مکان داستان های پرویز دوایی نبوده ایم ، فیلم هایی که او دیده را در آن سالن ها روی پرده بزرگ ندیده ایم ، در لذت تماشای یک فیلم کلاسیک دوبله همراه با صدها تماشاگر دیگر شریک نبوده ایم ، اما .... با خواندن شرح حال او ، و  احساس او ؛ ما نیز لذت می بریم.


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۸۸/۶/۱۸ عصر ۱۱:۲۰
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بانو, soheil, سروان رنو, سم اسپید, dered, ماهی گیر
Savezva آفلاین
جک لمون
***

ارسال ها: 212
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۱۰
اعتبار: 38


تشکرها : 989
( 2183 تشکر در 179 ارسال )
شماره ارسال: #25
RE: کتاب های سینمایی

کتاب سینما به روایت هوارد هاکس شامل مصاحبه هایی است که نویسنه آن جوزف مک براید با هوارد هاکس ، کارگردان مشهور آمریکایی  انجام داده است. در این کتاب جذاب، بسیاری از خاطرات دست نخورده و بکر از پشت صحنه فیلمها و زندگی بازیگران از زبان هاکس بیان می شود. به نوعی این کتاب مروری است بر آثاری که هاکس ساخته است. اینکه چگونه این فیلمها ساخته شده است. چگونه بازیگران انتخاب و یا حتی کشف شده اند. با چه نویسندگانی کار شده و ...

این کتاب دارای 37 بخش است که از فیلمهای صامت هاکس آغاز می شود. برخی از فصل های این کتاب  عبارتند از :

فیلم های صامت

فیلمهای ناطق

کار با نویسنده ها

دو فیلم با جیمز کاگنی

گرانت و هپبورن

گروهبان یورک

ارنست همینگوی

زن هاکسی

بوگارت و خواب بزرگ

جان فورد

وسترن

جان وین

رودخانه سرخ

مریلین مونرو

و...

مترجم این کتاب استاد پرویز دوایی است و نشر نی آن را در سال 1381 منتشر کرده است


سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
۱۳۸۸/۶/۲۳ عصر ۰۵:۵۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : soheil, سروان رنو, بانو, سم اسپید, dered, ماهی گیر
vic_metall آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 105
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۲۱
اعتبار: 6


تشکرها : 89
( 302 تشکر در 64 ارسال )
شماره ارسال: #26
RE: کتاب های سینمایی

مجموعه تک نگاری فیلم 1

ماجرای نیمروز

نویسنده : فیلیپ دراماند

ترجمه : محمد شهبا

نشر :هرمس

چاپ 1386

صفحه 150



فایل های ضمیمه بند انگشتی
   
۱۳۸۸/۶/۲۴ عصر ۰۵:۲۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, سم اسپید, dered, ماهی گیر
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11446
( 18974 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #27
RE: کتاب های سینمایی

بد نیست هنگام معرفی این کتاب های ناب چند خطی هم از متن کتاب گلچین شده و نوشته شود تا با سبک نوشتاری آن کتاب بیشتر آشنا شویم. همچنین معرفی نقاط قوت و ضعف کتاب و نظر شخصی کلی در مورد کتاب هم برای دیگران و تصمیم گیری به خرید آن مفید خواهد بود.

چه بسا نویسنده کتاب هنگام جستجو در اینترنت این نظرات را دیده و در نسخه های بعدی مدنظر قرار دهد.

۱۳۸۸/۶/۲۴ عصر ۰۷:۰۹
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : dered, ماهی گیر
vic_metall آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 105
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۲۱
اعتبار: 6


تشکرها : 89
( 302 تشکر در 64 ارسال )
شماره ارسال: #28
RE: کتاب های سینمایی
http://media.farsnews.com/Media/8604/Images/jpg/A0309/A0309024.jpg
ماجراي نيمروز
خبرگزاري فارس: ماجراي نيمروز نوشته «فيليپ دراماند»، ترجمه «محمد شهبا» درباره نقد و تحليلي از فيلمي با همين عنوان در شمارگان 3000 هزار نسخه از سوي انتشارات هرمس منتشر شد.
به گزارش خبرنگار كتاب خبرگزاري فارس، «ماجراي نيمروز» نخستين شماره از مجموعه «تك‌نگاري فيلم» است كه قرار است به صورت منظم در آينده كتاب‌هاي ديگري نيز درباره نقد و تحليل «فيلم‌هاي كلاسيك» و «فيلم‌هاي كلاسيك مدرن» منتشر ‌شود.
«آرشيو ملي فيلم و تلويزيون» جزو واحد مجموعه‌هاي «مؤسسه فيلم بريتانيا» فهرستي از 360 فيلم مهم تاريخ سينما تهيه كرده و قصد دارد مجموعه‌اي از بهترين نسخه‌هاي اين فيلم‌ها را فراهم آورد و آن‌ها را در طول سال به طور مرتب در «نشنال فيلم تيه‌تر» لندن به نمايش بگذارد. «مؤسسه فيلم بريتانيا» دو مجموعه كتاب درباره اين فيلم‌هاي مهم سنمائي منتشر كرده است: يكي مجموعه
«فيلم‌هاي كلاسيك» و ديگري مجموعه «فيلم‌هاي كلاسيك مدرن». كتاب «ماجراي نيمروز» محصول همين مجموعه است.
ماجراي نيمروز سال 1952 ميلادي به كارگرداني «فرد زينه‌مان» ساخته شد. داستان آن از اين قرار است: پيش از ظهر داغ تابستان است در يكشنبه‌اي در اواخر قرن نوزدهم. «ويل كين» از سمت كلانتري شهر كناره گرفته و مي‌خواهد با زني به نام «ايمي» از فرقه «كويكر» ازدواج كند و با هم از آن شهر بروند و در جايي ديگر زندگي كنند. خبر مي‌رسد كه «فرانك ميلر» ياغي قانون‌شكني كه «كين» دستگير كرده بود و به حبس ابد محكوم بوده حالا پس از فقط پنج سال از زندان آزاد شده و قرار است سرظهر به محل زندگي فعلي «كين» برسد تا از او انتقام گيرد. سه نوچه «ميلر» در اين كار همراه او هستند و قبل از او به شهر رسيده‌اند. كلانتر طبق قرار قبلي شهر را ترك
مي‌كند ولي چيزي نمي‌گذرد كه احساس مي‌كند بايد برگردد. «ايمي» شوهرش را ترك مي‌كند تا با قطار ظهر به شهر خودش «سنت لويس» برگردد. تقريبا يك ساعت از فيلم به تلاش كلانتر مي‌گذرد كه مي‌خواهد براي رويارويي با «ميلر» افرادي را دست و پا كند اما اهالي ترسوي شهر كه برخي از آنان حتي از اين قضيه شاد‌مانند او را تنها مي‌گذارند تا خودش با سرنوشتش رو‌به‌رو شود. «كين» وصيت‌نامه‌اش را مي‌نويسد و آكنده از ترس در خيابان‌هاي خالي «هادلي ويل» در تعقيب و گريزي كه به بازي قايم‌باشك مي‌ماند با دار‌ و دسته «ميلر»
روبه‌رو مي‌شود. «ايمي» با شنيدن نخستين شليك منقلب مي‌شود و از قطار پايين مي‌پرد و به شهر برمي‌گردد. اصول اعتقادي‌اش را
زيرپا مي‌گذارد (كويكرها عقيده دارند كه نبايد كسي را كشت) و از پشت به يكي از ياغيان شليك مي‌كند و او را مي‌كشد. «ميلر»، «ايمي» را گروگان مي‌گيرد ولي «كين» موفق مي‌شود در تيراندازي نهايي «ميلر» را از پاي‌درآورد. اهالي شهر با شگفتي و خجالت در ميدان گرد مي‌آيند. «كين» ستاره‌اش را مي‌كند و بر زمين مي‌اندازد و با «ايمي» دوباره شهر را ترك مي‌كند.
«ماجراي نيمروز» در كنار نقد و تحليل اين فيلم از جنبه‌هاي مختلف، تصاويري از اين فيلم را نيز چاپ كرده است.
اين كتاب با قيمت 1500 تومان در 150 صفحه منتشر شده است.
/////////////////////////////////
همشهری آنلاین

فيلم‌هاي هميشه در سينماي كاغذي

سجاد صاحبان زند: سينماي ما در ميانه دهه 1360 تا سال‌هاي پاياني دهه 1370 با استقبالي غيرقابل وصف در جهان روبه‌رو بود و فيلم‌هاي ايراني جايزه‌هاي جهاني را درو مي‌كردند.

اين كه چرا اين موج جهاني ايجاد شده بود از آن چيزهايي نيست كه در اين متن مورد نظر ما باشد. حتي از تب و تاب افتادن سينماي ايران در چند ساله اخير هم چندان چيزي نيست كه در اين نوشته مدنظر باشد. آنچه كه در يادداشت مي‌آيد توجه به وجوه تئوريك در سينماست كه مي‌توان آن را با خواندن كتاب‌هايي با اين مضمون جست‌وجو كرد.

بررسي 2 كتاب ماجراي نيمروز و راننده تاكسي از مجموعه تك نگاري فيلم مي‌تواند تا حدي اين اهميت را به ما يادآور شود. اين 2كتاب از سويي ديگر مي‌تواند راهنماي مناسبي براي منتقدان ما در حوزه سينما باشد، چرا كه با بررسي آثار ارزشمندي كه در اين2كتاب و احتمالا بقيه آثار اين مجموعه خواهد آمد، مي‌توان نمونه‌هاي كابردي و ارزشمندي از نقد و تحليل سينمايي را يافت و اين نكته براي ما كه اغلب با متون تئوريك محض روبه‌روييم، مي‌تواند بسيار كارآمد باشد.

در كنار موارد ياد شده، تنوع نگاه منتقدان مختلف در آثار اين مجموعه، مي‌تواند ديدگاه‌هاي مختلفي را پيش روي ما بگذارد. چنانچه در2 كتاب حاضر نيز مي‌توان آن را مشاهده كرد. اين نقد و تحليل‌ها گاه بر اساس فيلم مذكور رنگ و بوي خاصي به خود مي‌گيرند و گاه به‌دليل تنوع نگاه اين منتقدان به سمت و سوي خاص خود مي‌روند.

فيليپ دراماند در نخستين كتاب اين مجموعه فيلم ماجراي نيمروز  را مورد نقد و بررسي قرار داده است. اين فيلم كه در ترجمه فارسي آن را صلات ظهر نيز ناميده‌اند از جمله كلاسيك‌هاي سينما به حساب مي‌آيد و از همين رو نقد‌هاي بسياري درباره آن نوشته شده است.

شايد از همين رو باشد كه دراماند در اين كتاب بيش از آن كه به تحليل خود فيلم بپردازد، به حواشي آن در هنگام ساخت و پخشش مي‌پردازد. او در اين كتاب كم حجم، نخست به معرفي مولفان اين فيلم كلاسيك سينما مي‌پردازد. فرد زينه من(كارگردان)، استنلي كريمر(تهيه كننده)، كارل فورمن(نويسنده فيلمنانه)، فلويد كرازبي و ديميتري تيومكين(فيلمبرداري) و گري كوپر(بازيگر) در اين فصل معرفي شده‌اند و چگونگي پيوستن‌شان به‌اين فيلم شرح داده شده است.

در فصل دوم چگونگي ساخت و مسائل پيرامون آن از پيش از توليد تا نسخه نهايي شرح داده شده است. آنچه دراماند در ابتداي اين فصل مورد توجه قرار مي‌دهد، بررسي اجتماعي سينماي آمريكا پس از جنگ دوم جهاني است. او از سويي ديگر به ارائه آمار و ارقام مرتبط با فروش اين فيلم و مقايسه آن با ساير آثار سينمايي در سال توليد آن (1952) مي‌پردازد.

نگاهي اينچنيني به مسئله اقتصاد در سينما كه به‌طور قطع در زيبايي شناسي فيلم و توليد فيلم‌هاي مستقل و هنري نيز مي‌تواند بسيار كارآمد باشد، چندان در سينماي ما مورد توجه نيست. از اين‌رو بررسي اجتماعي و اقتصادي دراماند مي‌تواند يك نگاه در اين عرصه قلمداد شود و سينما را به مثابه صنعت نيز پيش روي ما معرفي كند.

در فصل سوم، مولف سراغ متن رفته است. انتظار ما اين است كه او در اين فصل تحليل و نگاه ويژه خود از ماجراي نيمروز را به دست دهد، اما مولف در اين فصل نيز تحليلي اجتماعي از فيلم دارد. او ماجراي نيمروز را با ديگر فيلم‌هاي تاريخ سينما مي‌سنجد و تنها به تحليل داستان و راوبط شخصيت‌هاي آن مي‌پردازد. در اين فصل كمتر مي‌بينيم كه مولف از ميزانسن و كارگرداني اثر بگويد.

فصل چهارم كتاب نيز همين رويه را در پيش مي‌گيرد. دراماند قصد دارد در اين فصل به معاني اين فيلم بپردازد. او در بخش‌هاي اين فصل روابط بينامتني، تفاوت بخشيدن به وسترن، تمثيل‌هاي اجتماعي و در نهايت راهبردهاي جنسيتي را مورد بررسي قرار مي‌دهد. نگاه ويژه دراماند در اين فصل بيش از گذشته نام او را به‌عنوان تحليلگر سينما به نمايش مي‌گذارد.

در كتاب راننده تاكسي، با نگاهي كاملا متفاوت با كتاب اول روبه‌روييم. هرچند كه مولف در كتاب اخير نيز به شرح مسائل تاريخي و اجتماعي پيرامون فيلم مي‌پردازد، اما با تحليلي جانانه، نگاه ويژه خود را  در اختيار مخاطب مي‌گذارد. شايد تازه‌تر بودن فيلم اخير(1976) و بالطبع كمتر مورد تحليل قرار گرفتن آن سبب شده تا دست مولف براي ارائه تحليل‌هاي نو بازتر باشد و در مورد فيلم ماجراي نيمروز با توجه به سال توليد آن كمتر حرف تازه‌اي باقي مانده باشد، اما به هر رو، امي توبين در كتاب اخير تلاش دارد   به شرح سينمايي وجوه مختلف فيلم بپردازد.

به‌عنوان نمونه، در يكي از قسمت‌هاي كتاب كه به موسيقي فيلم پرداخته مي‌شود، نويسنده به نكته جالبي اشاره دارد. او به نحوه روايت فيلم كه روايتي اول شخص است اشاره مي‌كند و در نقد موسيقي يكي از سكانس‌ها مي‌نويسد:درونمايه تلخ و شيرين موسيقي برنارد هرمن نيز همين شكوه نيويورك را بيان مي‌كند؛  شكوهي كه از صدها فيلم كه در آنها نواي ساكسيفون، خطر و عشق را نويد مي‌دهد به اين شهر سرايت كرده است.

 موسيقي برنارد هرمن[كه آهنگساز بسياري از آثار آلفرد هيچكاك نيز هست] البته فيلم را دلچسب‌تر ساخته اما با روايت اول شخص همخواني ندارد، زيرا گاهي به‌نظر مي‌رسد كه جنون تراويس را بيان مي‌كند، ولي گاهي نيز تجربياتي را برمي انگيزد كه بيرون از واقعيت تراويس قرار دارند.

نويسنده همچنين نكات بسيار جالبي را در مورد ميزانسن، فيلمبرداري و تدوين فيلم مورد اشاره قرار داده است. به‌عنوان نمونه او در بخشي از اظهار نظرش در تدوين به زندگي يكنواخت تراويس(شخصيت اول فيلم با بازي رابرت د‌نيرو) اشاره مي‌كند و مي‌نويسد:تراويس مي‌گويد كه هر شيفت12 ساعت طول مي‌كشد(از 6 شب تا6 صبح) و هفته‌اي 6 شب هم كار مي‌كند. اين فصل رانندگي كمتر از 4دقيقه طول مي‌كشد ولي از ضرباهنگ يكنواخت تدوين در مي‌يابيم كه كار تراويس چه خسته‌كننده است، ولي اين دقيقا همان چيزي است كه تراويس مي‌طلبد. در اشاره‌هاي مولف در مورد ميزانسن نيز مي‌توان نكات جالبي را يافت.

او به سكانس‌هاي مرتبط به اتاق تاكسيراني اشاره مي‌كند كه همواره تراويس با كمي فاصله نسبت به رانندگان ديگر قرار دارد.تك نگاري‌هاي فيلم كتاب‌هاي ديگري را نيز در پي خواهد داشت كه عنوان‌هايي جالب دارند:مرده مرده ساخته جيم جارموش، ده ساخته عباس كيارستمي، داستان‌هاي عامه پسند ساخته كوئينتين تارانتينو، محله چيني‌ها ساخته رومن پولانسكي و...به‌نظر مي‌رسد كه اين مجموعه و مجموعه‌هايي از اين دست، سينماي ايران را مي‌تواند وارد فضايي تازه كند

............................................
روزنامه اعتماد ملي > شماره 207 25/7/85 > صفحه 12 (ادب و هنر)
انتشار <تك نگاري>هاي سينما به دبيري شهبا
    مجموعه كتاب هاي سينمايي <تك نگاري> به دبيري محمد شهبا و توسط انتشارات هرمس به زودي منتشر خواهد شد.محمد شهبا، مترجم آثار سينمايي و مدرس دانشگاه، ضمن بيان اين خبر گفت: <اين كتاب ها بر اساس دو مجموعه بزرگ سينمايي است كه توسط موسسه فيلم بريتانيا منتشر شده است.>
  
    وي افزود: <در مجموعه اول موسسه فيلم بريتانيا به 360 فيلم كلاسيك تاريخ سينما و در مجموعه دوم به فيلم هايي كه آنها را با عنوان <كلاسيك>هاي مدرن نامگذاري كرده اند، پرداخته شده است. اين فيلم ها كه اغلب از توليدشان زمان زيادي نمي گذرد، به عنوان فيلم هاي مهم و تاثيرگذار پذيرفته شده اند.>

    تاكنون كتاب هايي چون <ماجراي نيمروز> نوشته فيليپ دراماند، <مرد مرده> نوشته جاناتان رزنبام، <هفت> نوشته ريچارد داير و <ده> كه جف آندرو آن را بر اساس فيلمي از عباس كيارستمي نوشته آماده چاپ است و در حال حاضر در انتظار مجوز به سر مي برند. شهبا با اشاره به كتاب هايي همچون <ماتريكس>، <مخمصه> و <توت فرنگي هاي وحشي> گفت: <اگر مجوزها به موقع برسند و وضعيت كاغذ هم بسامان باشد، قرار است سالي 10 الي 12 كتاب از اين مجموعه ها را منتشر كنيم.> وي افزود: <آنچه كه هم اكنون مورد نظر ما است، چاپ حدود 3007 كتاب از دو مجموعه سينمايي موسسه فيلم بريتانيا است.>  
    محمد شهبا همچنين كتاب <هاليوود جديد> كه به تحولات هاليوود بعد از دهه 70 مي پردازد را منتظر دريافت مجوز چاپ دارد.ترجمه كتاب هايي چون <نظريه هاي روايت) >نوشته والاس مارتين(، <دنياي درام) >مارتين اسلين(، <استادان انيميشن) >نوشته جان والاس(، <عناصر سينما) >نوشته استفان شارپ(، <فيلمنامه نويسي) >نوشته ادوارد ديميرك(، <ميزانسن در سينما) >نوشته بيل نيكولز( و <رازي در ميان نيست) >نوشته پيتر بروك( از جمله فعاليت هاي محمد شهبا در زمينه ترجمه آثار سينمايي است.
................................
روزنامه اعتماد ملي > شماره 920 26/2/88 > صفحه 13 (سينما)
كار نكرده زياد داريم
گفت وگو با محمد شهبا درباره ترجمه کتاب هاي سينمايي

براي آنهايي که دنبال مباحث جدي در سينما هستند نام محمد شهبا برابر است با کلاس هاي تحليل فيلم. کلاس هايي که در آن فيلم هاي نامتعارف اروپايي و آمريکايي نمايش داده مي شوند و شهبا، با وسواس فراوان نکات هر فيلم را به دانشجويانش مي گويد. اما اين تنها بخشي از کارهاي متعدد اوست. او علاوه بر تدريس در زمينه هاي مختلف سينما، مقاله مي نويسد، برنامه راديويي اجرا مي کند و البته ترجمه هم مي کند. اين روزها مجموعه کتاب هاي موسسه فيلم بريتانيا درباره فيلم هاي کلاسيک و کلاسيک هاي مدرن با ترجمه او به بازار آمده. کتاب هايي که هر کدام با روش منحصربه فردي فيلم هاي محبوب سينما را تحليل کرده اند. در اين گفت و گو بيش از هر چيز درباره اين کتاب ها با دكتر محمد شهبا، بحث کرده ايم. اگر چه گفت و گوي ما به اين کتاب ها محدود نشده است. خيلي از كساني كه كار چاپ و نشر مي كنند، ترجيح مي دهند وقتشان را صرف ترجمه كتاب هايي كنند كه پرفروش باشد. شما هم با اينكه در کارنامه تان كتاب هاي ادبي خوب هم هست، ولي عمده وقت تان را در اين سال ها صرف ترجمه كتاب هاي سينمايي كرده ايد. دليلش صرفا كار و علاقه خودتان است يا فكر كرده ايد لازم است مقداري ادبيات سينمايي ما تقويت بشود؟
    اولين دليلش اين است كه من رشته ام سينماست؛ درسِ سينما خوانده ام، سينما هم درس مي دهم و درعين حال، مي بينم در كلاسي كه خودم دارم درس مي دهم منابع درسي بسيار كم است. اين اولين انگيزه است؛ چون کتاب هايي براي دانشجويان خودم ترجمه مي كنم. وضعيت آموزش زبان انگليسي هم که در كشور ما خراب است؛ اگر اين نظامِ آموزش زبان خوب بود و همه انگليسي بلد بودند، ما ديگر احتياج به مترجم نداشتيم. دومين دليلش هم براي من اين است كه اصلاكار ترجمه را دوست دارم. ترجمه، درست مثل جدولي است كه اولش حروف خانه هاي افقي و عمودي اش را پيدا مي كنيد و بعد آرام آرام تا انتها پيش مي رويد. اما درباره اين که چرا كتاب پرفروش ترجمه نكرده ام، فكر مي كنم اين سوال كمي ايراد دارد؛ چون الان چاپ چهارم کتاب »سينما چيست« (نوشته آندره بازن )، که اتفاقا كتاب خيلي تئوريكي است، به بازار آمده و هر بار هم سه هزار نسخه چاپ شده است. پس اين كتاب به نسبت كتاب هاي ادبي هم خيلي پرفروش بوده. . .
    منظورم از کتاب هاي پرفروش، كتاب هايي است كه اقبالي بيشتري بين خوانندگان دارند؛ مثلاگفت وگو با كارگردانان و بازيگران . . .
    بله، ولي علاقه خودم هميشه به نظريه هاي جديد در سينماست. نگاه که مي کنم، مي بينم هنوز هم در حوزه سينما كارهاي ناكرده زياد داريم. فرض كنيد در زمينه تئوري هاي فيلم متاسفانه از اين مجموعه تئوري ها ترجمه فارسي کاملي نداريم...
    هيچ وقت به اين فكر نكرده ايد كه مثلاكتاب هاي ديگر »آندره بازن« را كار كنيد؟
    كتاب هاي ديگر »بازن« که به فارسي ترجمه شده...
    از اين ترجمه ها راضي هستيد؟
    خب، ترجيح مي دهم دوباره کاري نکنم. در غير اين صورت، من در موضع منتقدي ناپيدا در مي آيم كه چون فرضا من از اين ترجمه راضي نيستم، دارم اين كار را مي كنم. در صورتي كه آن قدر كار نكرده در زمينه تئوري هاي فيلم زياد است که اصلافرصت چنين کارهايي پيش نمي آيد.
    چي شد که »هاليوود جديد« (نوشته جف کينگ) را به فارسي ترجمه کرديد؟ جديد بودنش مهم بود يا توضيحي که درباره هاليوود مي دهد؟
    واقعيتش اين است كه كتاب »هاليوود جديد« را مي خواستم بعدا چاپ كنم. متاسفانه در كشور ما يک عده بدون هيچ تحليلي مي گويند »هاليوود بد است« و باز يك عده ديگر هم بدون تحليل مي گويند »هاليوود عالي است. « هدف من از ترجمه اين کتاب اين بود كه بدانيم سينماي هاليوود چيست. گام اول ترجمه كتاب معروف »ديويد بوردول«، »کريستين تامسن« و »جانت استايگر« بود به اسم »سينماي کلاسيک هاليوود« که تا اواخر دهه 60 را شامل مي شد. مي خواستم با ترجمه اين کتاب نشان بدهم هاليوود در دوران كلاسيك چيست و بعد ببينيم هاليوود جديد چه تغييراتي کرده است. اما ديدم آن كتاب 1000 صفحه دو ستوني با فونت 10 است! يعني خيلي وقت مي برد و از آنجايي كه به كار گروهي در ايران اعتقاد ندارم ترجيح دادم »هاليوود جديد« را ترجمه کنم.
    يعني بين كتاب هايي كه در مورد هاليوود جديد نوشته شده، کار »جف كينگ« به نظرتان بهتر از بقيه بود؟
    براي مخاطب ايراني كه با هاليوود كلاسيك ناآشناست بهتر از بقيه بود. اگر كتاب »سينماي کلاسيک هاليوود« ترجمه شده بود، شايد درباره »هاليوود جديد« کتابي را كه »موري اسميت« نوشته كار مي كردم.
    ممكن است بعدا ترجمه اش کنيد؟
    ما در مورد هاليوود جديد منبع به دردبخور به فارسي كم داريم. اين ديدگاه که الان منتشر شده فقط نظر »جف كينگ« است و خب، نظرات ديگري هم وجود دارد. اما به هرحال اول بايد كليت هاليوود مشخص شود تا بعد برسيم به اينكه هاليوود جديد چطور است.
    نکته اي که گفتيد، نکته جالبي است. چون بيشتر مترجم ها وقتي كتابي را كار مي كنند، به اين نتيجه مي رسند كه اين نهايت آن چيزي است كه به آن فكر مي كرده اند و اصلاخودشان را با آن نگاه و فكر تطبيق مي دهند...
    واقعا اين جوري نيست. وقتي کتابي مثل »هاليوود جديد« را ترجمه کرده ام، معنايش اين نيست كه عقايد خود من هم اينهاست. مثلامن با برخي از آراي »بازن« مخالفم و معتقدم كه ديدگاهي كه »بازن« داشت، يكي از جنبه هاي مهم سينما، يعني تدوين را، تضعيف مي كند. در زمينه هاي ديگر مثلادر زمينه روايت هم مي خواستم يك كتاب مقدماتي راجع به اين كه »روايت چيست« بنويسم. مطالب مختلفي را هم جمع آوري كردم و حتي دوباره نشستم كتاب »والاس مارتين« را خواندم كه يك كتاب درسي است. به اين نتيجه رسيدم كه انصافا من هر چيزي بنويسم خوب درنمي آيد. براي اين كه آدمي مثل »مارتين« با منابع دستِ اول كار داشته و سال ها كار كرده و حالامن در اين كشور، بدون منابع، در جايي كه اصلاكار تحقيق و پژوهش هيچ معنايي ندارد چه چيزي مي توانستم بنويسم؟ ديدم كه ترجمه اين كتاب خيلي بهتر از نوشتن يک کتاب ديگر است. هميشه از ما مي پرسند چرا ترجمه مي كنيد؟ چرا نمي نويسيد؟ به نظر من يك پندار نادرست در جامعه ما وجود دارد كه انگار تاليف مرتبه اش بالاتر از ترجمه است! من به اين حرف اعتقادي ندارم و هنوز معتقدم كه ترجمه »بوطيقا«ي »ارسطو« خيلي كار مهم تري است از نوشتن پنج كتاب در مورد درام. در مورد درام كتاب هاي تاليفي زيادي داريم؛ اما اهميت اين پنج کتاب روي هم رفته به اندازه يك ترجمه از اين كار ارسطو نيست.
    شما گفتيد دوست نداريد سراغ کتاب هايي که قبلاترجمه شده اند برويد؛ اما کتاب »فيلم هاي ما، فيلم هاي آن ها« (نوشته ساتياجيت راي) را که قبلاترجمه شده کار کرده ايد. آن ترجمه را نديده بوديد؟
    نه.
    ترجمه »كاظم فرهادي« است و به اسم »آرامش برون، آتش درون« (آموخته هاي يک فيلمساز) از سوي »نشر چشمه« منتشر شده...
    آن کتاب را نديده ام. واقعيت قضيه همان چيزي است كه در مقدمه کتاب نوشتم. در دانشكده هنر در بنگال دنبال كتابي مي گشتم. در بين کتاب هايي که آن جا بود، اين کتاب را ديدم و وقتي بخشي از آن را خواندم ديدم چقدر جذاب است. يك شبه هم تمامش کردم. آن نکته هايي که درباره »جان فورد« يا »ژان رنوآر« مي نويسد جالب است...
    بله البته دليلي ندارد كه با همه حرف هاي »راي« موافق باشيم يا نه.
    نه؛ اين ها نوشته يك فيلمساز است در مورد يك فيلمساز ديگر. .
    دقيقا. جذابيت کتاب براي من بيشتر از اينكه راجع به »جان فورد« يا فيلم هاي »راي« باشد، در اين است که چه قدر شرايط توليد فيلم در »بنگال« 60 سال پيش، شبيه ايرانِ الان خود ماست! ما از نظر توليد فيلم هنوز همان جوري عمل مي كنيم كه آن ها در آن سال ها در بنگال مي کردند. آن ها گروهي مي رفته اند دنبال لوکيشن مي گشته اند. در صورتي كه در سينماي آن سال هاي آمريکا اين امري حل شده است. در دنيا آدم هايي به اسم »لوكيشن منيجر« وجود دارند که كارشان همين است؛ فيلمنامه را مي خوانند و جايي را براي شما پيدا مي كنند. لازم نيست كه كارگردان و دستيار و عکاس بروند جايي را پيدا كنند. البته ما در ايران هم مكان ياب نداريم و كارگردان و دستيارش راه مي افتند و در كوچه ها مي گردند. يا اصلاشيوه آزمون و خطا در سينما؛ در سينماي ايران در هر زمينه راه خودمان را مي رويم و بعد كه جواب نداد، دوباره مسيرمان را عوض مي کنيم. براي همين مدام داريم از اول شروع مي کنيم. همان طوري كه در بنگال ِ60 سال پيش اين كار را مي كردند. وقتي كتاب را مي خواندم مي ديدم كه وضعيت »ساتياجيت راي« در بنگال 1940 چقدر شبيه وضعيت فيلمسازهاي ماست در تهران 1388!
    برسيم به اين مجموعه تك نگاري فيلم. ترجمه اين کتاب ها پيشنهاد خودتان بود؟ آشنايي شما با اين کتاب ها از کجا شروع شد؟
    آشنايي من با اين مجموعه به دوره اي كه در انگلستان بودم برمي گردد. تقريبا يازده سال پيش با اين مجموعه كه موسسه بريتانيا چاپ شان كرده آشنا شدم و چند نسخه از آن ها را هم نويسنده هايش به من اهدا كردند. مثلا»خانواده اشرافي آمبرسون« را خود »ويكتور پركينز« برايم فرستاد. »ايوان تاسكر« که »سكوت بره ها« را نوشته استاد راهنماي خود من در انگليس بود. خب، بيشتر نويسندگان اين كتاب ها را از نزديک مي شناسم و فيلم ها را هم که ديده ام. در ايران هم جاي مجموعه اي فارغ از بحث هاي روزنامه اي يا بحث هاي بيش از حد فلسفي درباره فيلم هاي سينماي جهان خالي بود. نکته جالبي که در اين کتاب ها به چشم مي خورد اين است که هر کدام از آن ها با يک زاويه ديد خاص نوشته شده. درست بر خلاف اين جا که هميشه يک نوع تحليل فيلم وجود دارد و معمولاباقي تحليل ها نفي مي شوند. من معتقدم همه روش هاي تحليل، به يك اندازه خوب هستند و اتفاقا خوبي اين مجموعه اين است كه در آن ديدگاه هاي گوناگوني وجود دارد. جالب تر اين كه در اين مجموعه هيچ كسي، دو كتاب ندارد. بعضي از نويسندگان اين مجموعه اصلامنتقد نيستند. مثلا»ايان مك يوئين« يكي از نويسنده هاي مطرح انگليسي است كه فضاي كارهايش همه درباره تاريخ لندن و محيط آن است. شايد بشود گفت يک جورهايي از لحاظ دلبستگي به تاريخ شبيه »علي حاتمي« است. در اين مجموعه آدم هاي مختلف از کشورهاي متفاوت کار کرده اند؛ مثلايکي از اين ها را يک ايراني نوشته، يكي را يک فرانسوي و... كليتي كه درمي آيد مجموعه اي است راجع به بهترين فيلم هايي كه تقريبا همه ديده اند و در موردش هم خيلي چيزها شنيده اند؛ اما چيزهايي را كه در اين كتاب ها هست کمتر کسي شنيده. براي اينكه از رابطه شخصي و احساسي يك آدم نسبت به فيلم مي آيد. انستيتو فيلم بريتانيا به هر کدام از اين آدم ها گفته است بهترين فيلمي را كه دوست داري راجع بهش كتابي بنويسي بگو. به همين دليل هم محدوديتي در کار نبوده...
    هيچ دو نفري هم نبوده اند كه بخواهند يك فيلم را بنويسند؟
    شايد بوده؛ اما اگر دو نفر هم مي خواستند راجع به يک فيلم بنويسند با آن ها صحبت شده تا از بين فيلم هاي محبوبش يکي ديگر را انتخاب کند. خب، اين مجموعه کتاب ها در دوبخش كلاسيك ها و كلاسيك هاي مدرن منتشر شده. كلاسيك هاي مدرن آنهايي هستند كه تا ساخته مي شوند، كلاسيك مي شوند و کلاسيک ها هم همان هايي هستند که همه مي شناسند. هر نويسنده اي فيلم دلخواهش را انتخاب کرده و درباره آن مفصل نوشته است.
    البته حد كتاب ها و حتي شيوه نگارششان هم با هم فرق مي كند مثلا»جاناتان رزنبام« به رغم اينكه هميشه نقدهايش خيلي ريزبين است موقع نوشتن کتابش درباره »مرد مرده« ورِ شاعرانه وجودش بالازده و بيشتر آن شور و علاقه اي را كه به آن فيلم داشته بروز داده است...
    در همه اين کتاب ها مي شود اين شوروشوق را ديد. البته نويسندگان جنبه هاي مختلفي از فيلم را توضيح مي دهند. مثلانگاه كنيد به کتاب »ماجراي نيمروز« (نوشته فيليپ دراماند). آن جا نويسنده تحليلش خيلي استوار است بر زمينه توليد اثر و زمينه هاي تاريخي و اجتماعي. اينكه چه به سر آدم هاي دست اندركار فيلم آمده. اما در مورد »ماتريكس«، »جاشوا کلاور« طرفدار بحث فلسفي است و دنبال اين است که اصلا»ماتريكس« چيست. در »راننده تاكسي« هم »ايمي توبين« تحليل اجتماعي، سياسي و نژادي وجود دارد.
    »ده« (نوشته جف آندرو) هم نمونه جالبي است. از اين جهت كه ما درباره سينماي كيارستمي از ديد غربي ها غير از چند نقد روزنامه اي يا مجله اي چيزي نداشته ايم. اما اين کتاب نشان مي دهد غربي ها دقيقا از چه چيزهايي در فيلم هاي کيارستمي خوششان مي آيد و چرا اين سينما را »گوهري کمياب« در سينماي امروز مي دانند...
    و اين که اصلاچرا اين اصطلاح را به كار مي برند و چه چيزهايي در اين فيلم مي بينند كه حتي من ايراني نديده بودم. وقتي اين كتاب را خواندم، واقعا نشمرده بودم كه مثلادر سکانسي از فيلم 13 كات وجود دارد! يعني كم كم متوجه اين جزئيات مي شويم. بعد از خودمان مي پرسيم اين فيلمي كه قرار است برش نخورد، پس چرا برش خورده؟ اينها چيزهاي ساده اي است ولي وقتي داريم بررسي سبكي مي كنيم اين جزئيات اهميت پيدا مي كنند.
    در واقع مي شود مقايسه اش كرد با شيوه برخورد منتقدان دوره اول»كايه دو سينما« با سينماي آمريكا كه توي آن فيلم ها چيزهايي را مي ديدند كه خود آمريكايي ها نمي ديدند...
    شايد؛ با اين تفاوت كه ديگر آن زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي نگاه كايه . . . به يك سينماي خارج از فرانسه موجود نيست.
    اساسا هر چيزي كه در سينمايي متعلق به جاي ديگر باشد براي ديگران جذاب است؛ همان جور که سينماي آمريكا براي ما جذاب است.
    اصلادر سينما يک بحث اگزاتيك وجود دارد؛ يعني نوعي بيگانه نمايي در آن هست كه جذاب به نظر مي رسد. اصلاكل سينما خودش چيزي بيگانه است؛ يعني شبيه ديدن فيلم هاي مسافرتي است. تصويري از جايي را به شما نشان مي دهد که نمي شناسيدش. مثلايك مستند درباره پاريس از اين جهت جذاب است كه اين شهر را نديده ايم و مي خواهيم ببينيم كجاست. يا آن جا بوده ايم و آنجايي كه ما بوده ايم با جايي که در فيلم مي بينيم متفاوت است. ماجراي اگزاتيک بودن سينما را بايد از اين منظر ديد.
    در اين مجموعه غير از فيلم »ده« راجع به فيلم هاي ايراني ديگري هم کتاب هست؟
    تا الان که نه؛ ولي احتمالش هست كه آثار ديگر سينماي ايران هم بعدها در اين مجموعه اضافه شود.
    شما مي دانيد ممکن است درباره چه فيلم هايي باشد؟
    جامعه ما روي اسامي حساس است. بگذريم...
    چرا شما با همان سبك انتشار كتاب، يعني کلاسيک ها و کلاسيک هاي مدرن، اين مجموعه را ترجمه نكرديد؟
    مي شود اين طور جواب داد كه همه آن كتاب ها در ايران قابل انتشار نيستند و وقتي كه اينجوري است، جدا كردنش طبق قاعده انستيتو بي معناست. بخش كلاسيك اين مجموعه شامل 360 فيلم است كه همه آن ها را هر سال نشان مي دهند و مرتب هم تكرار مي شوند. يعني اگر فرض كنيم دوم ژوئن فيلمي نمايش داده شود، دوم ژوئن سال بعد هم همان فيلم اکران مي شود. در نتيجه اين انستيتو مي خواهد براي اين فيلم ها 360 منبع منتشر كند.
    مشكل فيلم هاست يا كتاب ها؟
    هردو؛ يعني فيلم هايي كه نمي شود از تلويزيون ايران نشان شان داد و قاعدتا كتابي هم نمي شود درباره شان ترجمه کرد. در نتيجه شمار اين کتاب ها در ايران به شمار اصلي اش نخواهد رسيد.
    شما در برنامه تان چند کتاب براي ترجمه هست؟
    اين كارِ ادامه داري است. يعني ناشر در يك چنين كارهاي طولاني مدتي حداكثر مي تواند سالي پنج، شش كتاب چاپ کند. چاپ کتاب هزينه دارد و اين هزينه بايد برگردد! ناشر كارهاي ديگري دارد که بايد آن ها را هم چاپ کند. يكي از دوستان قبل از اين كه اين كار را انجام بدهم پيشنهاد داد كه مجوز انتشاراتي را بگير به اسم »تك نگاري« و فقط همين را چاپ بكن. اما از آنجايي كه ما ترجيح مي دهيم يكي ديگر اين كار را انجام بدهد و من فقط ترجمه کنم و تحويل بدهم، ترجيح دادم کار خودم را انجام بدهم. يک نكته ديگر هم اين كه بار ترجمه اين مجموعه روي دوش خود بنده است. من در دانشگاه درس مي دهم، علاوه بر آن بايد مقاله بنويسم، کتاب بنويسم، فيلمنامه بنويسم، برنامه راديويي دارم، يا به كشور ديگري بروم و تدريس کنم و در سمينارهاي مختلف شرکت کنم. در کنار همه اين ها کار ترجمه هم دارم و در همه اين گرفتاري ها حالااين تك نگاري ها هم هست و نمي خواهم كسي ديگر آن ها را ترجمه كند؛ يعني تعداد مترجم هاي خوب سينمايي متعهدِ خوش قول و سر موقع كار انجام ده منظم هم كم است، در نتيجه آدم مجبور است خودش کارها را انجام بدهد.
    راستي، در مقدمه کتاب ده نکته اي درباره ذکاوت آقاي كيارستمي نوشته ايد، ماجرايش چه بوده؟
    كتاب كه چاپ شد، يك روز آقاي كيارستمي بهم زنگ زد گفت كه »من معمولاكتابي را كه در مورد خودم چاپ شود نمي خوانم، اما اين كتاب شما را قبلش خوانده بودم! يكي از دوستان کتاب را آورد و ديدم كه کتاب خوبي است. يک صفحه از اولش را خواندم، ديدم خوب است. از وسطش يك صفحه را خواندم، ديدم خوب است. در نتيجه نشستم آن را خواندم و اين اولين كتابي بود كه در مورد خودم بود و تا آخر آن را خواندم!« آقاي كيارستمي را من شخصا خيلي دوست دارم. اصلاهم ابايي ندارم كه بگويم كيارستمي يكي از تجربه ورزترين كارگردان هاي چند سال اخير در دنياست و كارهايش را مي پسندم. يک بار در مادريد در ايستگاه قطار نشسته بودم تا قطار بيايد با كناردستي ام داشتيم حرف مي زديم و او از من پرسيد »از كجا مي آيي؟« گفتم »از ايران.« گفت »آهان؛ از كيارستمي!« اين اتفاق بارها براي من پيش آمده كه ايران را با كيارستمي مي شناسند. من آقاي كيارستمي و البته زيركي شان را دوست دارم؛ براي اين كه وقتي ترجمه کتاب »ده« را بهشان دادم تا درباره اش نظر بدهند گفتند: »من اولين خواننده اين كتاب بودم؛ در نتيجه به عنوان يك خواننده به آن نگاه كردم« اين است كه در مقدمه کتاب نوشتم:»در كمال تواضع و زيركي هيچ پيشنهادي ندادند.«
۱۳۸۸/۶/۲۵ صبح ۰۴:۰۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Savezva, Classic, soheil, سروان رنو, سم اسپید, ترومن بروینک, dered, ماهی گیر
soheil آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 528
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۲۰
اعتبار: 32


تشکرها : 1030
( 2834 تشکر در 400 ارسال )
شماره ارسال: #29
RE: کتاب های سینمایی

۱۳۸۸/۶/۲۵ عصر ۰۳:۱۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سم اسپید, dered, ماهی گیر
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11446
( 18974 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #30
RE: کتاب های سینمایی

من پیشنهاد دادم از هر کتاب چند خط برای نمونه نوشته بشه ... متال جان دیگه سنگ تموم گذاشتن و تمام کتاب ماجرای نیمروز  رو گذاشتن !!  [تصویر: 18.gif]

کتاب گفتگو با بیلی وایلدر با معرفی سهیل:

آیا کتاب فقط گفتگوی مولف با وایلدر هست یا خاطرات وایلدر رو هم شامل میشه ؟

۱۳۸۸/۶/۲۵ عصر ۰۴:۳۵
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ترومن بروینک, dered, ماهی گیر
بانو آفلاین
مدیر داخلی
*****

ارسال ها: 197
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۳۱
اعتبار: 63


تشکرها : 7909
( 3540 تشکر در 125 ارسال )
شماره ارسال: #31
کتاب های سینمایی

با دیدن کتاب سینما به روایت هاوارد هاکس، کتاب دیگری از سینمایی های دوایی به یادم آمد...

رابرت پریش – بچۀ هالیوود...

ترجمه پرویز دوایی

 

محصول انتشارات روزنه کار

مقدمه این اثر به قلم خود دوایی... :

رابرت پریش Robert Parrish در سال 1916 در شهر کلمبوس از ایالت جرجیای آمریکا به دنیا آمد، ولی همانطوری که در کتاب می آید، بیشتر سالهای کودکی و نوجوانی اش را در هالیوود گذراند و در این شهر بود که از اواخر دهه 20 شروع به بازی در فیلم ها کرد و از هفده سالگی در نقش بازیگر جزء تقریبا پای ثابت فیلمهای جان فورد شد... در سالهای بعدی در رشتۀ تدوین در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی تحصیل کرد. مدتی تدوینگر صدا، دستیار تدوین و بعد تدوین کنندۀ اصلی فیلمها بود. در این مقام به جز جان فورد، برای فیلمسازان مهم و سرشناسی مثل لوئیس مایلستون، جرج کیوکر، ماکس اوفولس و رابرت راسن کار کرد و برای تدوین فیلم کارگردان اخیر، جسم و جان در 1947 اسکار گرفت و از 1950 با فیلم فریاد کن خطر به کارگردانی پرداخت. بعضی دیگر از فیلمهایش در این مقام این هاست:

گنگسترها[The Mob]، ماجرای سان فرانسیسکو، ماموریت: پاریس، دوست من گاس(1952)، تیراندازی بی هدف گیری (1953)، دشت ارغوانی(1954)، لوسی گالانت (1955)، آتش زیرین (1957)، زین بر پشت باد (1958)، سرزمین شگفتی انگیز (1959)، به شیوۀ فرانسوی (1963)، دور از ساحل، کازینو رویال(با همکاری)، بوبو (1967)، دافی (1968)، سفر به آن سوی خورشید (1969)، شهری به اسم بَستِِرد (1971)، قراداد مارسی (1974)، بلوز میسی سیپی (مستند، با همکاری، 1984).

پریش کتاب حاضر را در 1976 منتشر ساخت که در این ترجمه چند فصل غیر سینمایی اش حذف شده است. کتاب خاطرات دیگر او با عنوان هالیوود دیگر در این جا زندگی نمی کند در 1989 منشر شد. رابرت پریش در سال 1996 درگذشت.

مترجم از دوست دیرین، حمید نوروزی، که این کتاب را (که مدت ها کتاب بالینی او بود) برایش فرستاد، تشکر می کند، و نیز یادی است با سپاس از نویسنده، که با عنایت، اجازۀ ترجمه این کتاب را به او داد.

                                                                                                                  پ . د


مریم هروی
۱۳۸۸/۶/۲۵ عصر ۰۴:۴۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Classic, سروان رنو, سم اسپید, ترومن بروینک, dered, ماهی گیر
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11446
( 18974 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #32
RE: کتاب های سینمایی

معرفی کتاب بچه هالیوود خاطرات کتابخانه قدیمی محله مون رو برام زنده کرد. در کتابخونه های عمومی معمولا میشه کتاب های خوبی رو پیدا کرد. اون قدیما که برای خوندن درس قبل از کنکور ( یادش نه بخیر ) می رفتیم کتابخونه عمومی شهرمون ، یه ناخونکی هم به فهرست کتابهای سینمایی اش می زدیم. کتابهای عتیقه ای داشت که بعضا خیلی جالب بود... یکیش همین کتاب بچه هالیوود بود که من به خاطر اسمش گرفتم ( آخه خودمون هم بچه بودیم !)

کتابخونه هایی که قدیمی و باسابقه هستن معمولا کتاب های قبل از انقلاب هم توشون پیدا میشه. یادمه اولین بار کتاب هیچکاک همیشه استاد رو از همون کتابخونه امانت گرفتم. از عکس هاش خیلی خوشم می اومد وگرنه نمی دونستم هیچکاک اصلا کیه ! ... و باز یادمه 5 -6 سال بعد که برادرم رفت کتاب رو دوباره امانت گرفت و آورد ، دیدم افراد کتابخوان نما ، چندین صفحه از عکس های قشنگ کتاب رو چیده بودن !!

۱۳۸۸/۶/۲۹ عصر ۰۶:۱۶
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بانو, Classic, dered, فورست, ماهی گیر
nimadark آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 11
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 2


تشکرها : 0
( 22 تشکر در 5 ارسال )
شماره ارسال: #33
RE: کتاب های سینمایی

با آخرین نفسهایم (خاطرات لوئیس بونوئل)

مترجم: علی امینی نجفی

چاپ نخست: 1371

کتابی در مورد برجسته ترین نماینده ی مکتب سورئالیسم در سینما .

اشتباه  بونوئل که مترجم به آن اشاره کرده:

در بخشی از کتاب بونوئل به ماجرای سفر خود به آمریکا(در سال 1930) می پردازد و از آشنایی با

برتولت برشت در آنجا سخن میگوید .در حالیکه برتولت برشت در سال  ۱۹۴۱ بعد از اشغال شدن كلیه ی

كشورهای نوردیك مجبور به مهاجرت به آمریكا شد.


کتابشناسی سینما در ایران  از آغاز تا سال 1366

نویسنده :مسعود مهرابی

چاپ اول: 1367

کتابی که به نظر من بهترین مرجع برای پیدا کردن کتب سینمایی می باشد

در 9 بخش به معرفی کتاب ها میپردازد

1-تاریخ سینما و مرجع

2-تحلیلی و تئوریک

3-آموزش و فنی

4-شخصیت ها

5-فیلمنامه ها

6-مجموعه ها

7-فهرستهای فیلم

8-جشنواره ها

9-پراکنده


بررسی کتاب های سینمایی خارجی (کتاب هایی که در خارج از ایران چاپ میشن)

اواین مورد رو هم خودم معرفی میکنم:

The Ingmar Bergman Archives

 Hardcover: 592 pages

Language: English

Product Dimensions: 20.7 x 15 x 3.6 inches

Shipping Weight: 15.8 pounds

ویژگی های منحصربفرد این کتاب:

نقدها وتوضیحات برگمان در مورد فیلم هایش

تصاویر نایاب از برگمان، صحنه های فیلمبرداری،صحنه های فیلم و ...

توضیح : اینگمار برگمان قبل از مرگش در سال 2007 اجازه دسترسی کامل انتشارات taschen

به آرشیو شخصی وی وچاپ آن ها را به این انتشارات داد.و این کتاب از این لحاظ قابل مقایسه با

سایر کتاب هایی که در مورد وی چاپ شده است، نمی باشد.

توضیحات بیشتر در مورد این کتاب اینجا آورده شده است:

http://www.amazon.com/Ingmar-Bergman-Arc...pd_sim_b_3

کلام آخر: اگر عشق برگمان دارید  این کتاب از نون شب هم واجب تره



فایل های ضمیمه بند انگشتی
       
۱۳۸۸/۶/۲۹ عصر ۰۶:۲۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, Classic, سم اسپید, ترومن بروینک, dered, ماهی گیر
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11446
( 18974 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #34
RE: مجلات سینمایی

پاشید برید مجله دنیای تصویر رو بخرید.

بعد از یکسال دوباره منتشر شده. یا همون شکل و شمایل و همون عکس های روی جلد زیباش ...

۱۳۸۸/۶/۳۰ صبح ۰۹:۲۰
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : dered, ماهی گیر
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 799
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6832
( 6072 تشکر در 445 ارسال )
شماره ارسال: #35
RE: مجلات سینمایی

یادداشت علی معلم برای شماره جدید دنیای تصویر :

«اواخر اسفند 86 به اجبار از هم جدا شديم، تا اواخر اسفند 87 که نوروز شد. دوباره از فروردين سال 88 ارتباط مان قطع شد (در حالي که مشترک مورد نظر در دسترس بود!) تا اواخر شهريور که الان است. و اين فصل ديگري است . دوباره آمده ايم تا در کنارتان باشيم . دوباره راه افتادن قطار دنياي تصوير با نفس گرم خوانندگانش ميسر است که در اين يک ساله و نيم همواره کنارمان بودند، تلفن زدند، نامه فرستادند، ايميل زدند و هر جا عضوي از دنياي تصوير را ديدند هم گلايه کردند و هم شکوه و هم تقاضا. اکنون آمده ايم، با انرژي و سرزنده . همانطور که در شماره اول (هفده سال پيش ) گفتيم آمده ايم که بودن به هر قيمتي را تاب نياوريم . به اميد حق .»

پی نوشت: [تصویر: nocomment.gif]


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۸۸/۷/۱ عصر ۱۰:۰۳
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : dered, ماهی گیر
Surrealist آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 51
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۳
اعتبار: 5


تشکرها : 153
( 149 تشکر در 25 ارسال )
شماره ارسال: #36
RE: کتاب های سینمایی

در راستای پست بالا، کتاب "با آخرین نفسهایم" رو ممکنه بعضاً دوستان در کتاب فروشی ها قادر به یافتنش نباشند، ولی خوشبختانه متن کامل این کتاب به فارسی روی نت به راحتی یافت میشه.

من لینک دانلود این کتاب رو میذارم همینجا، ممکنه به درده کفتربازای توپ بخوره :

http://www.4shared.com/file/134915801/ed...hayam.html

۱۳۸۸/۷/۲ صبح ۱۲:۴۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Savezva, سم اسپید, dered, ماهی گیر
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11446
( 18974 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #37
RE: کتاب های سینمایی

دکتر !  این لینک کتاب بونوئل با چه برنامه ای باز میشه ؟! [تصویر: 297.gif]

۱۳۸۸/۷/۲ عصر ۰۷:۲۲
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : dered, ماهی گیر
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11446
( 18974 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #38
RE: مجلات سینمایی

آقا من بعد از کلی گشت و گذار و سفارش و دادن رشوه به دکه مطبوعاتی محل ، بالاخره تونستم دنیای تصویر رو بخرم. عجب تغییراتی کرده. به طور خلاصه می گم:

قیمت شده 2500 تومان (تورم رو ننه جون مهدی ... ) - کاغذ جلد شده گلاسه ضخیم فرد علاء و کاغذ داخل هم درجه یک شده ( باقلوا ) ... صفحه بندی تا حدودی تغییر کرده و نسبت به قبل بهتر شده - عکس ها همچنان جذاب و توپ و - (بعید نیست دوباره به جرم انتشار تصاویر مبتذل ببندنش ! ) مطالب این شماره هم خواندنی ( مطلب فیلم جدید تارانتینو حرامزاده های بی آبرو عالیه ) -  علی معلم هم چند تا مطلب خوب برای سرمقاله نوشته.

۱۳۸۸/۷/۲ عصر ۰۷:۳۲
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : dered, ماهی گیر
vic_metall آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 105
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۲۱
اعتبار: 6


تشکرها : 89
( 302 تشکر در 64 ارسال )
شماره ارسال: #39
RE: مجلات سینمایی

باسلام

این مجله سینما و ادبیات با شمارش جدیدش واقعا افتضاح به تمام معنا هست

بعد 3 ماه انتظار شماره این مجله در مورد جین کمپیون هست!!! این همه فیلمساز توی دنیا هست اینها رفتن سراغ جین کمپیون!! این مجله هم مسخره شو در اورده

معلوم نیست تحریریه این مجله در 3 ماه به چیزهایی فکر میکنند

جین کمپیون یک فیلم درست حسابی نداره تنها فیلم معروف این کارگردان پیانو هست که یک فیلم متوسط

هست

ای کاش به جای توقیف مجله هفت این دو تا مجله فیلم و سینما و ادبیات بسته میشد

فکر کنم شماره بعدی ان مجله در مورد مسعود کیمیایی یا سامان مقدم یا ارش معیریان باشه!
۱۳۸۸/۷/۲ عصر ۱۰:۵۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : dered, ماهی گیر
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 799
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6832
( 6072 تشکر در 445 ارسال )
شماره ارسال: #40
RE: مجلات سینمایی

خب ،عجیب نیست چون خوشبختانه (یا متاسفانه ) به تازگی تعداد مجلات سینمایی ( یا سینمایی نما ) اینقدر زیاد شده که بنده خداها مطلب کم میارن. شکل و طرح جلدشون هم خیلی شبیه به هم شده . اسامی هم نزدیک به هم هست. فقط قیمت هاست که با هم خیلی فرق داره.

خلاصه هر کی از ننه اش قهر کرده رفته یه مجله فیلم بیرون داده. با وجود اینترنت و دستور مفید copy & paste مطلب زدن آسان شده. فقط باید مواظب برادران ارشاد بود تا طومارت رو نپیچونن .


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۸۸/۷/۳ صبح ۱۲:۳۶
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : dered, ماهی گیر
ارسال پاسخ