[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان عامه پسند - داستان در پیتی - Pulp fiction
نویسنده پیام
Schindler آفلاین
[.....]
***

ارسال ها: 142
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۴/۶
اعتبار: 17


تشکرها : 219
( 1528 تشکر در 79 ارسال )
شماره ارسال: #16
RE: داستان عامه پسند - داستان در پیتی - Pulp fiction

تشکر فراوان از دزیره عزیز برای توضیحات و همچنین جروشای گرامی و آن نقد خواندنی شان

آن چه در مورد کاراکتر میا برای من هم جذاب است (همانطور که در مورد سایر کاراکترها مشابه اش وجود دارد) یک نوع زنانگی بسیار ناب و دلنشین است. اصولا اگر به کاراکترهای زن در این فیلم نگاه کنیم، هرکدام جلوه هایی پخته و پذیرفتنی دارند. میا، جودی، اسمرالدا و ...

و این یکی دیگر از تفاوت های این فیلم با فیلم های معمولی جنایی یا پلیسی یا ... است. کاراکترها زن در این فیلم نقش تعیین کننده و همیشه در صحنه!! دارند. دیگر خبری از آن فیلم ها نیست که چند کاراکتر مرد راهبری فیلم را بر عهده دارند و زنان صرفا در حاشیه و آن هم یا به شدت منفی یا به شدت از مرحله پرت جلوه میکنند. اینجا زنان حضور دارند و بسیار پررنگ.

[تصویر: 1460322672_4095_1a50b98092.jpg]

مثلا آن کنجکاوی زنانه که اسمرالدای راننده تاکسی در هنگام رساندن بوچ به هتل دارد. این که بوچ کیست و چه کرده و آن حسی که از کشتن یک نفر روی رینگ بوکس داشته است چه بوده است. این صحنه به نظرم یک صحنه بسیار زیبا در این فیلم است که دنباله ای از تضادها را بهمراه خود می آورد. آن که در صندلی عقب نشسته یک مرد بوکسور یُقُر و خشن است (بدن و دستکش بوکس و سایر علائم مردانه) در مقایسه با راننده تاکسی که یک زن با آرایش و زیبایی خاص و  لهجه کلمبیایی اش است که مایل است بیشتر بداند و موفق هم میشود. این اولین باری است که او یک قائل را سوار کرده که همین چند دقیقه پیش فرد دیگری را کشته و حالا دارد میمیرد از فضولی که بداند این حس درونی آن قاتل چه میتواند باشد! حالت بی دفاعی بوچ خشن در برابر حرکات و لحن زنانه اسمرالدا حائز اهمیت است. این حالت چند بار در این فیلم تکرار میشود. از جنس همان کنجکاوی در پایان فیلم که هانی بانی دوست دارد بداند داخل آن چمدان چیست.

[تصویر: 1460322530_4095_fe8b57f9f8.jpg]

نشانه دیگر، آن صحنه رستوران و وینسنت تبه کار و آدمکش است که عملا در برابر زنانگی میا کاملا آچمز است تا آن حد که هیچکدام از مقاومت های وینسنت به نتیجه نمیرسند او مثل موم در دست میا نرم است.

اینجا بیش از هرچیز خلع سلاح بودن مردان خشن را در برابر نیروهای زنانه را میبینم.

این دست فیلم ها برای من همیشه تداعی کننده آن مفاهیم نابی هستند که به سختی میتوان جنس مردانه شان را تصور کرد. مثل "شادی"، "کنجکاوی"، "هیجان" و ...


کوه با نخستین سنگها آغاز میشود و انسان با نخستین درد
۱۳۹۵/۲/۳ عصر ۰۹:۵۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ویگو مورتنسن, oceanic, دزیره, BATMAN, خانم لمپرت, حمید هامون, Memento, ایـده آلـیـسـت, جروشا, پروفسور, Classic
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: داستان عامه پسند - داستان در پیتی - Pulp fiction - Schindler - ۱۳۹۵/۲/۳ عصر ۰۹:۵۰