[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای امروز "مدرن و پست مدرن"
نویسنده پیام
کنتس پابرهنه آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 171
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۵
اعتبار: 47


تشکرها : 3518
( 2849 تشکر در 120 ارسال )
شماره ارسال: #11
فیلم last night

وقتی برای نخستین بار شب گذشته را دیدم به نظرم یک فیلم معمولی بود. فیلمی که آن موقع فقط به خاطر بازی کیرا نایتلی تصمیم به دیدنش گرفتم. بعدتر اما وقتی دوباره فیلم را دیدم احساسم به آن عوض شد و شب گذشته در لیست بهترین فیلمهای زندگیم قرار گرفت. در این فیلم روابط بین آدمها با ظرافتی خاص به تصویر کشیده شده که شاید با یک بار دیدن فیلم به آن پی نبریم. چند روز پیش بعد از مدتها به تماشای فیلم نشستم و همین بهانه ای شد تا درباره اش چند خطی اینجا بنویسم.

فیلم شب گذشته با رفتن جوانا (کیرا نایتلی) و مایکل (سم ورثینگتون) به یک مهمانی شروع میشود. در مهمانی زنی به اسم لارا (اوا مندس) به جوانا معرفی میشود که همکار جدید مایکل است. نگاه هایی که بین مایکل و لارا رد و بدل میشود و خوش و بش بین آنها حاکی از توجه ای ست که این دو نفر به هم دارند و این موضوع از چشم جوانا دور نمی ماند. بعد از مهمانی جوانا که به رابطه همسرش با لورا شک کرده با دلخوری از مایکل توضیح میخواهد که چرا در چند ماه گذشته از لارا حرفی نزده است. مایکل قسم میخورد که خیانتی در کار نیست و به جوانا قول میدهد که رابطه اش با لورا از همکاری فراتر نرود. روز بعد که مایکل عازم سفر کاری با لورا و دیگر همکارانش میشود، جوانا هم به طور اتفاقی دوست پسر سابقش، الکس (گیوم کنه) را میبیند و برای شب قراری دوستانه میگذارند‌.

از اینجا به بعد این دو ارتباط به شکل موازی به تصویر کشیده میشود. رابطه جوانا با الکس که سرشار از عشق است و رابطه مایکل و لورا که چیزی جز هوس نیست. از صحبتهای جوانا و الکس میفهمیم که چهار سال پیش، الکس برای مدتی جوانا را رها کرده و در این مدت جوانا که از بازگشت الکس دلسرد شده با مایکل ازدواج میکند. الکس و جوانا هر دو از این اتفاق به شدت پشیمان و ناراحتند. جوانا اعتراف میکند که هنوز هم الکس را بیشتر از مایکل دوست دارد. او که شب قبل همسرش را سرزنش می کرد حالا در وضعیت مشابهی قرار میگیرد با این تفاوت که این رابطه بر مبنای هوس نیست و دوست داشتنی عمیق در بین است، اما با این وجود باز هم به همسرش خیانت نمیکند. از آن طرف اما مایکل در دام هوس می افتد و قولی که به جوانا داده را فراموش میکند.

جالبتر از همه اما پایان فیلم است. صبح شده و مایکل که از خیانت جسمی به همسرش پشیمان است، سفر کاری را به پایان نرسانده- پیش جوانا برمیگردد. جوانا بعد از رفتن الکس به فکر فرو رفته و انگار مایکل برایش اهمیتی ندارد... شاید به این فکر میکند که زندگی مشترکش را نمیخواهد...به ترک کردن مایکل فکر میکند یا به اعتراف کردن عشقش به دیگری نزد مایکل...  آنقدر بی تفاوت شده که حتی در جواب دوستت دارم مایکل چیزی نمیگوید و وقتی تصمیم به صحبت میگیرد دوربین قطع میشود و تصمیم جوانا را به عهده مخاطب میگذارد.

در این فیلم شاهد یکی از بهترین نقش آفرینی های کیرا نایتلی هستیم. از طرفی گیوم کنه در نقش الکس آنقدر دوست داشتنی ظاهر شده که رابطه احساسی این دو به خوبی به مخاطب منتقل میشود. تصویری که از عشق الکس و جوانا به مخاطب ارائه میشود متفاوت از آن عشق کلیشه ای ست که در فیلمها میبینیم و من را به یاد عشق سلین و جسی در پیش از غروب می اندازد که بعد از سالها یکدیگر را میبینند و اگرچه هر دو عاشقند اما از ابراز آشکارای عشقشان خودداری میکنند. در اینجا هم الکس به شکل مستقیم از عشقش به جوانا حرفی نمیزند و "دوستت دارم" را به زبان نمی آورد اما نوازش های گاه و بی گاهش،تاسف عمیقش برای از دست دادن جوانا که با تکان دادن سر و به فکر فرو رفتنش دیده میشود، نگاه غمگینش به قاب عکس جوانا و مایکل و بوسه حسرت بارش هنگام خداحافظی، همه و همه حکایت از دوست داشتنی عمیق دارد...

یکی از سکانسهایی که به شدت دوستش دارم جایی ست که جوانا و الکس از هیاهوی مهمانی به پشت بام منزل دوستشان پناه میبرند و بعد از مرور بعضی از خاطرات گذشته وقتی به خاطره ای درباره رقص میرسند، در سکوت با هم میرقصند...


کمین بگیر جهانت را ، سپس شکارچیانت را
به تیرِ معجزه آهو کن
۱۳۹۹/۴/۱۰ عصر ۱۰:۰۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, لوک مک گرگور, rahgozar_bineshan, سروان رنو, دون دیه‌گو دلاوگا, مورچه سیاه, Kathy Day, شارینگهام, زرد ابری, Classic, فورست, پروفسور, بانو الیزا, نورما دزموند, باربوسا, اکتورز, پیرمرد
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
فیلم oppenheimer اوپنهایمر - سروان رنو - ۱۴۰۲/۵/۱۸, صبح ۱۱:۰۱
RE: سینمای امروز "مدرن و پست مدرن" - Dude - ۱۴۰۲/۱۰/۱۵, صبح ۰۲:۲۲