هانیبال

--------------

(۱۳۹۴/۹/۱۹ عصر ۰۹:۱۱)کاپیتان اسکای نوشته شده:  

2 - اینگرید برگمن بهتر است یا ناتالی وود ؟

با اجازه ی بزرگترا از منظر عاشقیّت، ناتالی وود 

زنده باد...

زنده باد کاپیتان...

حقیقت اینکه یک تعدادی سوال بی رحمانه طرح کرده بودم ولی بخاطر این حسن انتخاب شما موکولش می کنم به نفر بعدی! مگر اینکه نفر بعدی هم همین قدر خوش سلیقه باشه!

به جاش تعداد زیادی سوال ساده می پرسم! :دی

سوالات سخت و بی رحمانه بپرسید. بیایید این سد سفت و خشک تعارفات را کنار بگذاریم و همانند دوستان واقعی باشیم و از یکدیگر نرنجیم. شاید این صندلی داغ باعث از بین رفتن رنجش های دوستان در کافه شود و دیگر شاید دلخوری به خاطر چیزهای بی ارزش یا کم ارزش نباشیم. 

شخصی:

1) پر رنگ ترین خاطره ای که از دوران 8 ساله جنگ دارید چیه؟

در آموزش نظامی زمان جنگ سقوط از کوه در نیمه شب بسیار سرد در رودخانه و یخ زدن و تجربه ی مرگ. بسیجی رزمنده جوانی که مرا نجات داد اکنون دکتر است و همچنان به خدمت مشغول.

2) بدترین بلایی که سر یک معلم آوردید چیه؟

گذاشتن پارچ آب روی در نیمه باز برای همکلاسی ها که معلم رسید و پارچ به جای این که برگردد از ته به سر معلم خورد و ... فاجعه ای بود!

3) اگه ممکنه یک مورد که (در کودکی) در حق یکی بدی کرده باشید و هنوز عذاب وجدانش رو داشته باشید بگید... .

نه، ... از بدی بیزارم.

4) قاعدتا تجربه زنگ در رو زدن و فرار کردنو همه دارند! آیا گیر هم افتادید؟!

خیر!

5) رابطه تون با فوتبال چه جوریه؟ بازی تون خوبه؟ طرفدار چه باشگاهی (خارجی) هستید؟

هیچ!

6) بهترین و بدترین صفت خودتون رو چی می دونید؟

خونسرد بودن و خونسرد بودن. خونسردی دوستانم را آرام می کند و کینه توزانم را دیوانه!

7) جسارتا چه اتفاقی برای اون یک دونه دندون تون افتاده؟!

ها، ... در زمان ما درگیری و دعوا بخشی از زندگی بود. دست به یقه شدن و کتک کاری شاید ما را می ساخت و پخته می کرد. امروزه ورزش های رزمی، کشتی و دیگر مسابقات جای آن را گرفته.

.

کافه ای:

1) با وجود اینکه کودکی خودتون رو خیلی دوست دارید چرا پست نوستالژیک در کافه ارسال نمی کنید؟ مثلا در تاپیک یادش بخیر!

کودکی ما انقلاب بود و جنگ؛  ...

2) با توجه به حدیث ذکات العلم نشره، فکر نمی کنید پست های تخصصی تون توی کافه خیلی کم شده؟! :دی

گرفتار و درگیرم و آرزو به دل برای بودن و نوشتن در کافه. 

3) هر بار که آنلاین میشید به طور متوسط چند تا پیام خصوصی رد و بدل می کنید؟!

صفر، گاهی هم یکی!

4) میشه ماجرای ممل آمریکایی رو تعریف کنید؟ جملاتی که در اعتبار به هم دیگه نوشتید حس کنجکاوی آدم رو قلقلک میده!

ممل آمریکایی یک تجربه بود. جنس ناب فیلمفارسی، پاچال دار بود و از چکیده‌ی فرهنگ و ادبیات بومی. بی سواد با فرهنگ! دردشناس و نکته سنج؛ پنداری از دل داستان های صادق هدایت بیرون آمده و دستمال فرت را تازه کنار گذاشته و دست به قلم شده؛ اگر درس خوانده بود اصالتش از بین می رفت. خلاصه ی هوش و سواد و معرفت بود بدون مدرسه؛ یادش به خیر!

5) از بین پست های خودتون کدوم بیشتر از همه به دلتون نشسته؟ (لطفا فقط یکی رو نام ببرید. نهایتا 2 تا!)

"تا جایی که پاهایم توان رفتن دارد" (اینجا)و آن صحنه ای که سروان رنو روی پل جلویم را می گیرد. البته نقدهای کازابلانکا و پدرخوانده و علی حاتمی و نیز شعر هیچکاک (آینجا) به نظرم کارهای خوبی درآمد.

6) اگه می تونستید یکی از پست های خودتون رو حذف کنید کدوم رو حذف می کردید؟ :دی

هر پستی یک تجربه است و تجربه را نباید حذف کرد.

7) چرا تاپیک تدوین غیرخطی رو احداث نمی کنید؟ (البته این یکی بیشتر درخواست بود تا سوال!)

بخش تکنولوژی را راه انداختم و بسیار دوست داشتم به آموزش های فیلم سازی و تدوین نیز اقدام کنم اما به گمانم دوستان ترجیح می دهند فیلم ببینند تا با فیلم سازی آشنا شوند. 

کلاسی:

1) بدترین برخوردی که با یک دانش آموز داشتید چی بوده؟ 

از بازی کامپیوتری سر کلاس متنفرم. بچه ها هم می دانند. روزی در کارگاه با جوان گردن کلفتی که حتی یکی از معلمان را زده بود برخورد کردم. روی مانیتور را برگردانده بود و بازی می کرد. درگیر شدیم. کتک کاری سختی روی داد. دست به یقه پرت شدیم توی سالن. کسی جرات نزدیک شدن نداشت. مدرسه به هم ریخت. با وجود گردن کلفتی و به خاطر درگیر شدن با معلمان و دانش آموزان زدمش و خوب هم! حکم اخراجش که آمد مدیر و معلمان و دانش آموزان خوشحال شدند اما ضامن شدم و بخشیدمش. امروزه دوست و رییس یک کارخانه است و بسیار معتبر و آرام شدنش را مدیون همان کتک کاری و بخشش من می داند.

2) آیا دانش آموزای شما آدرس کافه رو دارند و پست های شما رو می خونند؟ آیا شوخی های رایشی هم می کنید با هم؟!

نه، نمی دانم. اینقدر فراگیر داشته ام که بی تردید باید باشند. اما با تاریخ کمتر دانش آموزی را دیده ام که میانه داشته باشد. این فیلم را (ایران در گذر تاریخ) هم به جهت علاقمند کردن دانش آموزان به تاریخ تدوین کرده ام.

3) رابطه تون با اون ها چقدر صمیمانه است؟ نمونه هایی از صمیمانه ترین وجوه رابطه تون بگید!

در کلاس من آمدن و رفتن و خوردن و آشامیدن آزاد است. حرف زدن و انتقاد کردن را خودم یادشان می دهم. کوچک ترین اشکالات مرا می گویند و ترسی ندارند. نه من خودم را می گیرم و نه آن ها و اگر گنده دماغی در کلاس پیدا شود آنقدر با طنز و شوخی اذیتش می کنم تا با کلاس همراه شود.

4) چه خاطره ای از اولین سال تدریس دارید؟ هم خوب هم بد!

ترسناک! دانش آموزی را هر روز به خاطر دیر آمدن تنبیه می کردم و وقتی فهمیدم هر روز صبح باید گله را به صحرا می برده و بعد به کلاس می آمده و من فضایی را در کلاس درست نکردم که حرف دلش را بزند خودم تنبیه شدم و مهارت های ارتباطی ام را افزایش دادم. امروز به خاطر آن تجربه تلخ مشکلات دیگر معلمان را ندارم. 

5) آیا شده طول یک ترم کنترل کلاس از دست تون خارج بشه و تا آخر ترم هم مشکل داشته باشید با دانش آموزان؟

بله، وقتی کلاس دست معلم را بخواند و نقطه ضعف هایش را بفهمد آزارش می دهد و این طبیعی است. معلم نباید نقطه ضعفی داشته باشد تا بتواند در ایجاد ارتباط با فراگیر موفق باشد.

6) آخرین باری که یک جلسه از کلاس رو کنسل کردید کی بوده؟ اصولا هر چند وقتی یک بار این اتفاق می افته؟

کلاس را تعطیل نمی کنم مگر چاره ای نباشد. سالی به زور یکی دو جلسه! 

7) چه رفتاری از دانش آموزان بیشتر از همه شما رو عصبانی می کنه؟

حرف زدن با هم زمان تدریس

.

سینمایی:

1) آیا به نظرتون وقت این نرسیده که سینمای کلاسیک رو بذاریم کنار و نقد فیلم های مدرن رو در دستور کار قرار بدیم؟

باید سینمای کلاسیک رو بازتعریف کنیم. سینمایی که بتواند از بازیگر، صحنه و تکنولوژی یک روح ماندگار بسازد کلاسیک است. سینمایی که در ذهن شما تا مدت ها بماند کلاسیک است. البته سینمای امروز اسیر تکنولوژی است و تمام ضعف هایش را با CG (جلوه های گرافیکی کامپیوتری) می پوشاند. کارگردان می گوید: "خوب چه جلوه ای داریم؟ بیایید برایش فیلم بسازیم!" جاده مالهالند، بازی، در میان ستارگان، ماتریکس (فقط بخش 1)، بالا (Up) و ... به خوبی موفق شده اند در عین بهره گیری از فن آوری یک اثر کلاسیک و به یاد ماندنی بسازند.

2) آیا شما هم عقیده دارید که فرم مهم تر از محتواست؟

فرم و محتوا هر کدام ارزش و جایگاه خود را دارند و برتری دادن یکی بر دیگری آسیب زدن به اثر هنری است. شرط آن است که اثر فرمالیته یا محتوازده نشود.

3) نظرتون درباره چاپلین چیه؟ جز چند نفر اول تاریخ سینماست؟

چاپلین یک روز تمام شد. این تمام شدن از عصر جدید شروع شد در دیکتاتور بزرگ ( آن سخنرانی آخرش را به یاد بیاورید) پیش رفت و در کنتسی از هنگ کنگ دیگر آن فیلمساز برجسته با آثاری مانند سیرک و پسربچه نبود. اما این هیچ از بزرگی و ارزش او در دنیای انسانی سینما کم نمی کند. چاپلین تا انسانیت هست از یادها نخواهد رفت و رتبه‌ی نخست فیلمساز انسانی است.

4) بهترین فیلم با روایت غیرخطی؟

ممنتو؛ کریستوفر نولان

5) کارگردان های زیر را به ترتیب علاقه تون مرتب کنید!

 لینچ/ کامرون/ کوبریک/ نولان/ کازان/ وودی آلن/ ویلیام وایلر

کامرون- کوبریک- نولان- لینچ- وودی آلن- ویلیام وایلر - کازان

6) بازیگران زیر را به ترتیب علاقه مرتب کنید!

  جیمز استوارت/ جانی دپ/ جک نیکلسون/ مارلون براندو/ آل پاچینو/ کریستین بیل/ داستین هافمن

مارلون براند- جیمز استوارت - آل پاچینو - داستین هافمن - جانی دپ - جک نیکلسون - کریستین بیل

7) اگه پایان فقط یک فیلم رو می تونستید تغییر بدید چه فیلمی رو عوض می کردید؟ چه جوری؟

هیچ فیلم با ارزشی نیست که بخواهم  پایانش را تغییر دهم.

.

========================

جناب کاپیتان عزیز:

عذر می خوام که انقدر سوالات زیاد بود...

بعلاوه معذرت می خوام از اینکه بعضی از اون ها خیلی جسورانه بود.

امیدوارم به پای بی ادبی نذارید.

تشکر می کنم از اینکه قبول کردید روی این صندلی بنشینید.

براتون بهترین ها رو آرزو می کنم.

سپاس و درود. سیاست اصلی صندلی داغ را که ایجاد روحیه صمیمی تر میان اعضا و ازبین بردن کدورت های پیش پا افتاده است را از یاد نبرید. دوستان را بی تعارف به نقد بکشید و برای من آرزو کنید تا از گرفتاری های پیش رو نجات پیدا کنم و زمان بیشتری را در کنار دوستان هم کافه ای باشم.

با درود و سپاس