seyed
دوست قدیمی
ارسال ها: 133
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۲/۸
اعتبار: 14
تشکرها : 241
( 919 تشکر در 86 ارسال )
|
RE: استودیو های دوبلاژ در ایران دوبله و دورنگی، دوبله فیلم های خارجی، دوبله ی فیلم های ایرانی
دوبلاژ قهرمان قدر ناشناختهی تاریخ سینما است و با قابل فهم كردن سینما برای جهانیان، كه بیش تر بیسواد بودند، به گسترش سینما، چون مردم پسندترین شكل سرگرمی، خدمتی شایان كرده است. دوبلاژ در پیدایش سینماهای ملی و صنایع فیلم نیز موثر بود و زیبایی شناسی و خط مشی سیاسی خود را ارائه كرد كه بر چگونگی روایت داستانهای سینمایی و دگرگونی آنها تأثیر گذاشت. در ایران دوبلاژ رکن اصلی شیوه ی تولیدی مختلط بود و دو شكل عمده پیدا كرد. دوبله ی خارجی Dubbing مربوط به عملیاتی میشد كه برروی فیلم های خارجی انجام میگرفت و در آن دیالوگ زبان فارسی جای دیالوگ زبان خارجی را میگرفت. اما دوبله ی داخلی doubling به دوبله ای گفته می شد که در آن بازیگران اصلی یا بدل های صدای ایرانی دیالوگ فیلم را در نشست های بعد از تولید ضبط میكردند. جدایی صدای كاراكترها از بدن های شان استبداد صدای همزمان را كه معادل صوتی ویرایش نامرئی و اسكلت نگاه دارنده ی روش سینمایی رئالیست كلاسیك بود می شكست. این امر فرصت های فراوانی را نه تنها برای دوبله فیلم های خارجی و داخلی بلكه برای نسخه برداری و باز تولید نیز فراهم میكرد كه در ترجمه ها، ترجمه های غلط، جانشینی ها، حذف های آوایی، کم بودهای به ظاهر، دست آوردهای غیر منتظر، سازشهای فرصت طلبانه، و انواع سانسور، جر و بحث و چانهزنی به کار گرفته می شد. بدین سان، دوبله – واژهای كلی كه به هر دو نوع عملیات دوبله ی فیلم های خارجی و داخلی اطلاق می شد – یكی از مهمترین و معنادارترین جنبه های سینمای ایران است که پیش ازانقلاب شکوفا شد.
بهادر - اسماعیلی - کاملی
دوبله ی فیلمهای خارجی
اسماعیل كوشان نخستین فیلم خارجی زبان را به فارسی دوبله كرد اما نه در ایران. در خلال جنگ جهانی دوم او به عنوان تهیه كننده و مجری بخش فارسی رادیو ایران آزاد و گوینده ی پشت صحنهی فیلم های خبری آلمانی به زبان فارسی به وزارت تبلیغات نازی ها در برلین پیوسته بود و نقشهای كوچكی را نیز در سینمای آلمان در كارخانهی عظیم فیلمسازی نازیها UFA، بازی كرده بود. برنامههای طرفدار آلمان و ضد انگلیسی او مانع از بازگشت او به ایران بود. ازاین رو مجبور شد از آلمان به تركیه نقل مكان كند. آنجا، در سال ۱۹۴۱، با به كارگیری دانشجویان ایرانی، كمدی فرانسوی راندهووی بزرگ هانری دكوان را تحت عنوان "دختر فراری" به فارسی دوبله كرد. كوشان برای یافتن زنانی كه حاضر شوند به عنوان گوینده ی پشت صحنه كار كنند با مشكل مواجه شد اما بالأخره نوریه قوانلو را برای دوبله ی صدای بازیگر اصلی، یعنی دانیل داریو، به كار گرفت. در تركیه او فیلم دیگری را نیز كه رقص و آواز اسپانیایی بود و لا گیتانلا نام داشت دوبله كرد و نام" دختر كولی" را برای آن برگزید. او هر دو فیلم را، هنگامی كه پس از پایان جنگ اجازه یافت به وطن بارگردد با خود به ایران آورد. "دختر فراری" را در ۲۵ آوریل ۱۹۴۶ برای بزرگان شهر و همچنین عموم مردم در سینما كریستال تهران به نمایش گذاشت. فروش ۲۰۰ هزار تومانی فیلم و واكنش مثبت رسانهها در مورد دوبله ی صدای بازیگر فرانسوی توسط قوانلو بسیار ترغیب كننده بود.
استودیوی میترا فیلم كوشان در سال ۱۹۴۸ اولین فیلم ناطق ساخت داخل ایران را به نمایش گذاشت. این فیلم كه "توفان زندگی" نام داشت تهیه كننده، فیلمبردار، و ویراستارش خود كوشان و كارگردان آن محمدعلی دریابیگی بود كه دوره ی تئاتر و سینما را در آلمان دیده بود.
كوشان بر بسیاری از مشكلات تولیدی، تكنیكی، و پرسنلی فائق شد. با شیوهای صنعت گرانه نه تنها این كارها بلكه بسیاری كارهای متفرقهی دیگر را برای این فیلم انجام داد. نتیجه این كارها یك فیلم ملودراماتیك موزیكال اشكآور بود كه در آن عشق واقعی بر ازدواج تحمیلی غلبه میكرد و سخت كوشی و پایداری بر نابرابری طیقاتی برتری مییافت. این فیلم ابتدا در سینما ركس، پس از فیلمی خبری درباره ی مراسم افتتاح كلینیك خدمات اجتماعی شاهنشاهی كه رئیس آن اشرف بود و كوشان آن را ساخته بود، برای مقامات عالی رتبهای از قبیل اشرف و عبدالرضا پهلوی (برادر و خواهر شاه) نمایش داده شد. تازگی داشتن اولین فیلم ناطق فارسی كه در كشور ساخته شده بود بسیاری از تماشاچیان مشتاق را به سالن سینما كشاند.
موفقیت همهجانبهی نخستین فیلم های دوبله شده منجر به شدت فعالیتها برای تأ سیس استودیوهای دوبله جدید، به منظور ِ بهره برداری از اشتیاق مردم نسبت به فیلمهای خارجی دوبله شده به زبان فارسی شد. بین سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۵۴ دستكم ۸ استودیوی دوبله در تهران آغاز به كار كردند و استودیوهای دیگری نیز در ایتالیا كه صنعت دوبله ی پیشرفتهای داشت گشوده شدند. این استودیوها به تقویت صنعت فیلم و سینمای ایران كمك كردند. استودیوی داریوش فیلم در ایتالیا كه سرپرست آن یك ارمنی ایرانی به نام آلكس آقابابیان بود متخصص دوبله ی فیلمهای ایتالیایی به فارسی برای بازار ایران شد. در اولین كوشش خود، "سرگذشت فریدون بینوا"، نه تنها دیالوگهای ایتالیایی را به فارسی ترجمه كرد بلكه اسم های خاص كاراكترها، ازجمله نام قهرمان داستان را در عنوان فیلم فارسی كرد. نمایش آن در سینما دیانای تهران در اكتبر ۱۹۵۲ چنان موفقیتآمیز بود كه یك هفته بعد سینما پارك هم نمایش آن را آغاز كرد.
قسمت عمده ی دوبلاژ در داخل ایران انجام میشد كه به گزارش جمال امید، در سال ۱۹۶۸ به حدود بیستوپنج استودیوی دوبلاژ، ۲۴۰ دوبلور (۱۷۰ مرد و ۷۰ زن) مباهات می کرد و یك اتخادیهی دوبلورهای حرفهای كه در سال ۱۹۶۵ آغاز به كار كرده بود.
كیفیت فنی نسخه های دوبله شده و نیز دخالت های خود سرانه ی زیاد واردكنندگان، توزیعكنندگان، نمایشدهندگان، مأموران سانسور دولتی و دوبلورها در نسخههای اصلی، مشکلاتی بودند که کماکان ادامه داشتند. بسیاری از مشكلات فنی به تدریح از میان رفتند، اما برخی از مشكلات زیبایی شناختی و ایدئولوژیكی شدت یافتند و منجر به پیدایش بوطیقاها و خط مشی های سیاسی چندی شدند.تا دههی ۷۰ توزیعكنندگان و واردكنندگان فیلم های سینمایی استودیوهای دوبله ای را راه میانداختند كه تراك موسیقی و افكت های صوتی را جدا از تراك دیالوگ تهیه میكردند تا دوبلورها صرفاً برروی دوبله ی دیالوگ خود تمركز داشته باشند و فیلمهای دوبله شده موزیك اصلی و افكتهای صوتی خود را حفظ كنند. درواقع، این هنرمندان صدا بسیار كارآمد و پركار بودند و بهترین آنها در دوبله ی صداهای چندین بازیگر خارجی تخصص پیدا میكرد. درواقع، این هنرمندان صدا بسیار كارآمد و پركار بودند و بهترین های آنها در دوبله ی صداهای چندین بازیگر خارجی تخصص داشتند. درنتیجهی موفقیت آنان، تعداد فیلمهای دوبلهشدهای كه در ایران به نمایش درمیآمد به سرعت فزونی گرفت – ۵۹ فیلم در سال ۱۹۵۷، ۱۱۹ فیلم در سال ۱۹۵۸، و۱۸۳ فیلم در سال ۱۹۵۹ دوبله شدند. تا آخر دهه ی۶۰ به ندرت فیلمی خارجی در ایران پیدا میشد كه دوبله نشده باشد.
دوبله فیلم گوزنها
دوبله ی فیلمهای داخلی
به خاطر مشكلات تولیدی گوناگون، تقریباً تمام فیلمهای تجاری كه در ایران ساخته میشدند نیز روند دوبله را از سر می گذراندند، به این ترتیب كه به صورت صامت فیلمبرداری میشدند و هم گفت و گو و هم زمینه های آوایی به طور جداگانه ضبط و در مرحلهی پس از تولید به فیلم اضافه میشدند. درنتیجه، دوبله ی فیلم های خارجی و داخلی محور تمامی صنعت فیلم تجاری شد و بر تولید، سانسور، واردات، پخش، نمایش، و آگهیهای فیلمها تأثیر گذاشت. نهادینه شدن دوبله فیلم های خارجی و داخلی، هم زمانی حركات لب بازیگران با آوازهای از پیش ضبط شده – مانند آنچه در فیلم "گنج قارون" سیامك یاسمی، سال ۱۹۶۵ دیده میشد – فیلمهای سینمایی تجاری و سینما رفتن را مردمی كرد و باعث پیشرفت توانایی فنی صنعت فیلم و احداث خانه های فیلم تازه شد. امابه هرحال، تأثیر منفی عمیقی نیز بر كار تولید فیلم گذاشت. یكی از این پی آمدها آن بود كه بازیگران دیگر مجبور به حفظ كردن دیالوگهای خود نبودند. این موقعیت، تنبلی، بازی فی البداهه، فیلمسازی خودجوش، و این ایدهی مكارانه را تقویت کرد كه فیلمسازی كاری بداهتی است و چندان نیازی به آمادگی و تدارك قبلی ندارد.
تا آخر سال های ۱۹۵۰ بازیگران ایرانی صدای خودشان را در مرحلهی پس از تولید دوبله میكردند اما از سال ها۶۰ به بعد – پیدایش روش تولید مختلط – این كار را ترك كردند و تولید صدای خود را به دوبلورهای حرفهای سپردند. این هنرمندان ِ صدا بر تصویر، متخصص، همه فن حریف و پركار بودند. بعضی از آنان در دوبله صدای بازیگران خارجی و داخلی معینی تخصص داشتند، در حالی كه بعضی دیگرشان بسیاری از صداهای مختلف را دوبله میكردند. آنان – در ادامه ی کار ِ دیلماج های ِ پای ِ پرده - اغلب با گذاشتن گفتههایی به زبان فارسی در دهان بازیگران خارجی، آنان را بومی میكردند. این موضوع مخصوصاً در مورد فیلمهای كمدی و كاراكترهای قوی، ازقبیل كاوبوی ها، آدمهای خشن، خلافكارها، و قهرمانان مرد و زن رمانتیك صدق میكرد. در برخی مواقع این كوششهای بومیسازی بیجا و نامناسب بود، مثلاً هنگامی كه دوبلورها نقش برت لانكاستر را با لهجه تركی ادا میكردند یا نقش تونی كرتیس را با لهجه ی رشتی اجرا میكردند – هردو لهجه با بار فرهنگی مشخصی كه در اصل فیلم وجود نداشت.
همچنین از آنجا كه هر هنرمند صدا بر تصویر، معمولاً صدای چندین كاراكتر خارجی و داخلی را دوبله میكرد، بازآواییها و ناموزونی های تلفیقی فراملی عجیبی بین صداهای دوبله شده و كاراكترهای روی پرده و بین فیلمهای اصلی و فیلم های دوبله شده به وحود میآمد كه باعث تضعیف مرحلهی آیینهای (لاکان) تطبیق هویت تماشاچی با كاراكترهای خارجی یا همدلی با آنان میشد.
بدین ترتیب، به طوری كه ناتاشا دوروویكوا، متخصص مسائل دوبله میگوید، دوبله تبدیل شد به «ماشینی برای پردازش تفاوتهای بین ملت ها» با وجود این، برخی منتقدان، ازقبیل امیرهوشنگ كاووسی به درستی این كوششها را به عنوان كارهایی فریبكارانه و غیراخلاقی مجكوم كردند زیرا باعث نقض «اصالت و یكپارچگی» فیلمهای اصلی میشدند. امابههرطریق، تماشاچیان، مخصوصاً آنهایی كه از طبقات پایین اجتماع بودند ظاهراً از این تغییرشكلها و برابرسازیها خوششان میآمد زیرا از شنیدن اینكه جان وین یا جری لوئیس حرفهای آدمهای گردن كلفت ایرانی یا كمدینها را به زبان میآوردند لذت خاصی میبردند.
این نوع اختلاط فرهنگی كه دوبله به همراه آورد از یك سو فیلمهای اصلی را خراب، و از دیگر سو آنها را نزد تماشاچیانی كه به آن وسیله تجربه ی فیلم دیدن شان غنی شده یود دوستداشتنی كرد. در نتیجه، برخلاف نظر منتقدان بدبین صنایع فرهنگی، «كار ِ» دوبله ی فیلم های خارجی و داخلی، به شدت ضد و نقیض، مبهم، و در پارهای موارد حتی ضد استیلایی بود زیرا به جای فراهم كردن استیضاح کامل و تطبیق هویت با سینما و فرهنگ غربی، سینمای ملی جدید و هویتی غریب آفریدند. علاوه بر آن، هرچه هم كه برخی از كارهای مشخص هنرمندان صدا بر تصویر سوألبرانگیز باشد، واضح است كه با دادن صدا و شخصیت به بازیگران و ستارهها، آنها را زنده کرده و به مردمی كردن سینما در ایران و به ارمغان آوردن لذت برای تماشاچیان خدمتی شایان نموده اند متآسفانه خدمات انفرادی آنان توسط منتقدان و تماشاگران، هر دو، ناشناخته مانده است.
دوبله بٌعد شناختهنشدهی شفاهیت سینمای ایران – و شیوه ی مختلط آن – است زیرا سنت شفاهی در میان برخی از هنرمندان صدا بر تصویر بشدت قوی بود. بسیاری از آنان از رادیو، شفاهیترین وسیلهی رسانههای همگانی، به این حرفه روی آوردند و برخی دیگر از تئاتر. بازیگران كمدی رادیو، ازقبیل حمید قنبری، شخصیتهای گوناگون رادیویی خود را به دوبلاژ فیلم انتقال می دادند و شخصیت ایرانی شدهی تازهای را كه مورد علاقهی تماشاگران بود چنان به درون بازیگرانی خارجی چون جری لوئیس رسوخ می دادند كه گفتههای مشخصاً فارسی، و حتی جوك هایی كه در آن زمان در ایران و در رادیو رایج بود از دهانش بیرون می ریخت. بدین سان جری لوئیس همواره در تسخیر روح بومیشدهی خود بود. همانگونه كه در موسیقی سنتی ایرانی و قصهگویی شفاهی اتفاق میافتد، گاهی تهیه دیالوگ ها و اجرای دوبله به طور همزمان انجام میشد. مترجمهای دیالوگ و هنرمندان صدا بر تصویر، كه مجبور بودند در محدودهی هنر زمانمندی چون سینما كار كنند، متوسل به بدیهه گویی و گذاشتن گفته های آزمودهشده و اصطلاحات رایج در دهان بازیگران میشدند، بسیار شبیه شاعران دوران فرهنگ شفاهی كه تكههایی از عبارتهای شناخته شدهی فرموله را با هم ردیف میكردند. این اتكا به بدیههگویی و عبارتهای فرموله احتمالاً به پیشرفت و دوام تیپ سازی در سینمای ایران كمك كرد.
هنگامی كه تیپی، ازقبیل دهاتی، عروس فرنگی، جاهل، یا شیك پوش پیدا میشد، هنرمند صدا خود را با آن وفق میداد. آنان این كار را با تبدیل یك كاراكتر خارجی به كاراكتری داخلی، یا با اشباع كردن بازیگر داخلی با خصوصیاتی بیش از آنچه از نظر دیداری برروی پرده از خود نشان میداد، یا تبدیل او به یك شخصیت آشنا و دوستداشتنی انجام میدادند. به وجود آمدن همه ی شخصیتهای كلیدی "گنج قارون" – خود قارون، علی خوشحال، حسن جغجغه، زینت (مادر علی)، شیرین، و پسر هندی ادعایی قارون، كه علی نقشاش را بازی میكرد – همگی تاحدی مدیون پویایی كار شفاهی، دوبلاژ، و تیپ سازیاند.
و بالأخره، هر دوبله ای نوعی ترجمه ، دو رنگی و دودوزه بازی است، نه تنها از نظر زبانشناسی، بلكه همچنین از نظر سینمایی، فرهنگی-اجتماعی، وسیاسی. دوبلاژ، مانند سكانسهای رقص و آواز، به كاركردهای مهم روایتی و سیاسی در سینمای تجاری، كه با سانسور شدید مهار شده بود خدمت می كرد. به كارگردانان فرصتی ثانوی میداد تا خطاهای روایتی یا نقطه های ناهموار فیلمشان را تعدیل و تلطیف و مشكلات حلنشدهی آن را رفع و رجوع كنند. با افزودن گفت و گویی چند یا حرفهایی توضیحی، آنان واافتادگیها، صحنهها و آدمهای غایب و عناصری اضافی را كه در اثر فیلمسازی بداهتی در فیلم باقی مانده بود، می پوشاندند یا توضیح می دادند. دوبلاژ همچنین به فیلمسازان این امكان را میداد كه فیلم خود را سانسور كنند و روابط غیراخلاقی یا نكته های بودار سیاسی را لاپوشانی كنند. در این فرایند، نام شخصیت ها، سطرهایی از دیالوگ و داستان، مكانها، و روابط شخصیت ها دستكاری می شد و تغییر پیدا میكرد تا فیلمها هم مطبوع عامه ی مردم و هم قابل قبول برای سانسورچیهای دولتی و مذهبی باشند.
از طریق دستكاری های اساسی از این نوع در طی دوبله، گاه یك تراژدی تبدیل به كمدی میشد. دوبله همچنین با ترغیب هم گنی زبانی و كاهش دادن اختلاف زبانی (باختین) و عدم تفاهم (ارجاع به برج بابل، عهد عتیق) كه مذهبیون و فوق ملیگرایان بسیار از آن بیم داشتند، به هدف ملیگرایی ایرانی كمك كرد. بدین سان بود كه فارسی نه تنها در سینمای ملی بلكه در تلویزیون ملی نیز كه تمام برنامه هایش – که بخش بزرگی از آنها وارداتی بود – دوبله می شد، زبان غالب گردید.
پس از جمهوری اسلامی، دوبلاژ فیلمهای خارجی تبدیل به یك ابزار سیاسی-مذهبی برای سانسور فیلمها شد كه به طور آگاهانه به كار گرفته می شد تا صحنه هایی را كه از نظر آنان غیراخلاقی بود لاپوشانی کنند. محتوای غیر اخلاقی غربی یا خط مشی نادرست سیاسی این صحنه ها تغییر داده یا حذف میشد که خط داستانی، رابطهی شخصیتها، و خط مشی سیاسی تازه ای را به وجود می آورد. مثلاً، از طریق دوبلاژ و برش، روابط جنسی زنان و مردانی كه در فیلمهای خارجی باهم زن وشوهر نبودند – و در ایران اسلامی غیرقانونی محسوب میشود -- به روابط فامیلی یا دوستانه تغییر مییافت. به طور شفاهی، عاشق و معشوق ها خواهر و برادر یا دوست خوانده میشدند، و برای اجتناب از تابوی زنا با محارم تصویرهایی را كه روابط جنسی را القا میكردند با برش حذف میکردند. این گونه تغییرات برای كل فیلم عواقبی اساسی داشت كه تغییرات فراوان دیگری را نیز ایجاب می کرد تا داستان بیخلل و منسجم شود. بدون آن دستكاریهای نهایی در سراسر فیلم، قابل فهم بودن آن از میان می رفت، كه در بسیاری موارد در اوایل جمهوری اسلامی چنین می شد. استراتژی های مشابهی نیز به كار میرفت تا در فیلمها تغییر ایجاد كنند و آنها را از نظر سیاسی به دل خواه خود دست كاری كنند. دوبله، به خاطر امكانات گستردهاش میدان بزرگی را برای مطالعه تنش های فرهنگی ، هویتی ، سیاسی بین خود و غیر ، بین ایران اسلامی و غرب فراهم میكند.
در دههی نخست انقلاب، از آنجا كه دولت فیلمسازی با صدای هم زمان را با فراهم كردن بودجه ی بیشتر، یا مواد اولیه بیشتر با بهای ارزان تر برای فیلم سازانی كه آن گزینه را انتخاب میكردند ترغیب میكرد، دوبله فیلم های ایرانی به میزان بسیار زیادی كاهش یافت. در نتیجه، بیشتر فیلمهای سینمایی هنری با صدای همزمان در محل فیلمبرداری شدند، کاری كه رئالیسم ِ سینمای پسازانقلاب را تقویت کرد.
مٔولف : حمید نفیسی - با اندکی ویرایش
(حمید نفیسی استاد مطالعات فیلم و رسانه ها در دانشکده تاریخ هنر دانشگاه رایس، واقع در شهر هیوستن ایالت تگزاس است. وی درباره تئوریهای تبعید و جابجایی، تبعید و پراکندگی فرهنگی، فیلم، رسانه ها، و سینمای ایران، خاورمیانه و جهان سوم مطالب فراوانی منتشر کرده است. (گپی رایت مقاله 'دوبله و دورنگی ...' در دست نویسنده آن میباشد.)
http://www.dvddoub.persianblog.ir
| |
۱۳۸۸/۹/۱۱ عصر ۱۱:۳۵ | |
تشکر شده توسط : |
بانو, jodiabut, john doe, دشمن مردم, موسيو وردو, سم اسپید, الیشا, رزا, حمید هامون, زاپاتا, مگی گربه, جیسون بورن, ویگو مورتنسن |