[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> آدمیرال گرامی سپاس
» <آدمیرال گلوبال> ممنون از مارک واتنی بابت کارتون های اخیر...
» <مارک واتنی> رابرت عزیز ارادتمندم
» <رابرت> تشکر از اظهار محبت شارینگهام عزیز و سپاس از مارک واتنی به خاطر مجموعه "پروفسور بالتازار"
» <رابرت> آلبرت کمپیون عزیز، متأسفانه مشکل عدم رعایت پاکیزگی و حقوق شهروندی در مناطق شمالی کشور به خاطر حضور بعضی گردشگران بی‌فرهنگ، مضاعف می‌شود!
» <شارینگهام> برگی زرین در کارنامه ی رابرت عزیز
» <مارک واتنی> کارتون به یاد ماندنی "پروفسور بالتازار" دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...8#pid45508
» <آلبرت کمپیون> جناب رابرت، مطلب "نوروز خود را چگونه گذراندم؟" خیلی حق بود. شما تنها نیستید برادر، ما هم تقریباً همین مشکلات رو داریم.
» <رابرت> به یاد مرحوم قاسم افشار در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45504
» <شارینگهام> مستند «سرانجام رعفت» هم اکنون از شبکه ی مستند
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بهترین فیلمهای کارگردانان
نویسنده پیام
Negar آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 60
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱۱/۲۳
اعتبار: 6


تشکرها : 129
( 664 تشکر در 32 ارسال )
شماره ارسال: #4
RE: بهترین فیلمهای کارگردانان


دوره ی آثار هنری هیچکاک به دو دوره ی فیلمسازی او در انگلستان و آمریکا تقسیم میشه.

عمده ی آثار اولیه آزمون و خطاهای او در حیطه ی مسایل فنی و تکنیکی فیلمسازی بوده و بعدها با استفاده از تجارب قبلی با قدرت بیشتری فرم و محتوای آثارش رو به هم نزدیک می کنه.


از نظر من قدرتمند ترین فیلم او از هر دو وجهه تکنیک و محتوا فیلم پنجره ی رو به حیاط یا همان Rear window هست که به جرات می شه گفت هیچ پلانی قابلیت حذف شدن از این فیلم رو نداره و تک تک نماها حساب شده فیلمبرداری و تدوین شده. از لحاظ محتوا هم هیچکاک گوشه چشمی به عنصر اساسی سینما یعنی نگاه کردن و تماشا داشته همانطور که در طول فیلم شاهد نگاه های کنجکاوانه ی جیمز استیوارت به خانه های همسایه ها هستیم که درواقع اشاره ای به عنصر تماشای فیلم از سوی تماشاگر داره؛ چرا که طبق فرض، بازیگر فیلم در جایگاه نقش، از دیده شدنش توسط تماشاگر باخبر نیست. بعلاوه هیچکاک با کمترین دیالوگ، بیشترین معانی رو در فیلم ابراز کرده تا جایی که نگاه بازیگران به هم در سکوت و یا سکانس معرفی شخصیت اصلی در ابتدای فیلم بدون هیچ کلامی شخصیت اصلی، محیط زندگی او، شغلش و حادثه ای که برای او اتفاق افتاده رو برای ما نمایش می ده. از طرف دیگه عنصر تعلیق در داستان فیلم ازین جهت که تماشاگر هم همزمان با کاراکترها از ماجرای قتل خبر پیدا می کنه، کشش روایی بسیار خوبی به فیلم داده.



البته بهترین استفاده از تعلیق رو به نظر من هیچکاک در فیلم سرگیجه کرده که دومین فیلم منتخب من در بین آثار استاده.

سرگیجه که به جرات عاشقانه ترین اثر هیچکاکه تا نیمه ی فیلم بر تعقیب و گریزهای اسکاتی و مادلِن و گرفتار شدن اسکاتی در دام عشق زن می پردازه و تماشاگر رو در هاله ای از ابهام فرو می بره و در نیمه ی دوم با بکارگیری سوسپانس و سهیم کردن تماشاگر در درک حقیقت، بر هیجان او در پیگیری داستان اضافه می کنه.

در این فیلم هم هیچکاک با دقت هرچه تمام تر بر جزییات صحنه نظارت کرده و حتی گفته می شه رنگ ماشین های در حال گذر هم با انتخاب او انجام شده.

بکارگیری رنگ قرمز و سبز در سکانس های مختلف با توجه به تغییر روابط شخصیت ها بادقت انجام شده و  انتخاب این دو بعلت تاثیر روانشناسانه ی دو رنگ بوده؛ چرا که در روانشناسی رنگها قرمز و سبز دارای تضاد رنگی به میزان همسنگ هستند چنانکه در تصویر سیاه و سفید تشخیص رنگمایه های اونها از هم به راحتی ممکن نیست. نمونه ای از کاربرد رنگ برای مثال در صحنه ایه که اسکاتی ، مادلن رو پس از نجات دادن به خونه میاره مرد، لباس سبز و زن، روبدوشامبر قرمز به تن داره که در اینجا حاکی از قرار گرفتن دو کاراکتر رودر روی هم در موقعیت عاطفی یکسانه (پس از بازی های تعقیب و گریز) و از طرف دیگه پیشگوی جدایی ناخواسته ی ایندوست. البته در جای جای فیلم ازین دست بکارگیری رنگها دیده میشه مثلا لباسها یا اشیایی با زمینه ی سبز و قرمز و با خالهای سفید (لباس جودی، کراوات اسکاتی، سقف هتل و...) که می تونن حکم موتیف داشته باشن. یا رنگ طوسی که رنگی خنثی ست و بکارگیری آن برای لباس مادلن کاملا با شخصیت خنثی او که فقط با مقاصد مادی، همبازی یا در واقع بازیچه ی جنایت رفیق اسکاتی شده هماهنگی داره و زمان دل بستن به اسکاتی  لباس او به رنگ سفید تغییر می کنه و در انتهای فیلم با معلوم شدن دروغ او برای اسکاتی رنگ سیاه و سقوط به تاریکی برازنده اش می شه.




از رنگها که بگذریم همونطور که گفتم این فیلم سرشار از حس عشقی اثیری و دست نیافتنیه که هیچکاک با زاویه ها و حرکات دوربین تماما حساب شده، این حس رو تقویت کرده. سکانس بازسازی مادلن توسط اسکاتی و حرکت دوربین چرخان بدور اسکاتی و جودی در هاله ی نور سبز انگار ماورایی (که در واقع نور نئون تابلوی هتله) بخوبی بیانگر همین حال و هواست. صحنه ای که به جرات می شه گفت هرکسی رو تحت تاثیر قرار میده. در کل در این فیلم هم هیچکاک به تعادل بسیار خوبی میان فرم و محتوا دست پیدا کرده.



فیلم سوم منتخب من میان آثار استاد، سایه ی یک شک است که به علت طولانی شدن مطلب و خستگی اینجانب از تایپ کردن در یک ارسال جدید در موردش می نویسم.{#smilies.shy}





فایل های ضمیمه بند انگشتی
   

کورها به راه حل فکر می کنند، من بینا هستم.
گدار
۱۳۸۸/۱۱/۲۹ عصر ۰۳:۱۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, Savezva, Classic, بانو, رزا, سم اسپید, الیشا, ژان والژان, oceanic, گولاگ
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
بهترین فیلمهای کارگردانان - Savezva - ۱۳۸۸/۵/۲۵, صبح ۰۷:۳۲
RE: بهترین فیلمهای کارگردانان - Classic - ۱۳۸۸/۶/۱۸, عصر ۱۰:۴۵
RE: بهترین فیلمهای کارگردانان - Rick - ۱۳۸۹/۳/۲۲, عصر ۰۶:۴۶
RE: بهترین فیلمهای کارگردانان - Rick - ۱۳۸۹/۳/۲۳, صبح ۱۲:۴۲