[-]
جعبه پيام
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 4.33 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یادداشت های روزانه
نویسنده پیام
راتسو ریــزو آفلاین
پیانیست کافـه
***

ارسال ها: 107
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۲۶
اعتبار: 26


تشکرها : 977
( 1565 تشکر در 39 ارسال )
شماره ارسال: #10
RE: یادداشت های روزانه

شنبه  21 بهمن 91

 

(( ... و جوانی ام را به یاد می آورم و احساسی را که دیگر هرگز باز نخواهد گشت، این احساس را که من جاودان هستم و عمرم از دریا، زمین و همه انسان ها فزون تر خواهد بود؛ این احساس فریب آمیز که ما را به سوی لذت ها، خطرها، عشق، تلاش های بی ثمر، به سوی مرگ می کشاند. این اعتقاد پیروزمند به توان خویش، حرارت زندگی در یک مشت خاک، اخگر و فروزشی در دل که با گذشت هر سال کم فروغ تر می شود، سرد و کوچک تر می شود تا آن که از میان می رود، و دریغا که پیش از پایان زندگی خود آدمی از میان می رود ... ))

 

اینها قسمتی از کتاب جوانی نوشته جوزف کنراد است که توسط رابرت پریش در کتاب بچه هالیوود نقل می شود. همان کتابی که قولش را داده بودم که اگر عمری بود بیشتر در موردش بنویسم. کتابی شیرین با ترجمه عالی پرویز دوایی نازنین چاپ شده توسط انتشارات روزنه کار در سال 1377، البته نمی دانم شاید مجددا" چاپ شده باشد.

رابرت پریش همان پسرکی است که در تصویر به همراه چارلی چاپلین دیده می شود


رابرت پریش بازیگر، تدوین گر و کارگردان هالیوود که در سالهای اوج نظام استودیویی با افرادی چون چارلی چاپلین، جان فورد، جرج کیوکر و ... همکاری کرد و در سال 1947 برای تدوین فیلم جسم و جان رابرت راسن اسکار گرفت.

جسم و جان


 

از سال 1950 به کارگردانی رو آورد که از مشهورترین آثارش می توان به دشت ارغوانی با بازی گریگوری پک که دوبله آن را تقریبا" همه اعضای کافه دیده اند اشاره کرد. از دیگر آثار معروفش می توان به باد را زین کن و به سبک فرانسوی اشاره کرد.

 

باد را زین کن

به سبک فرانسوی


کتاب هم شرح خاطرات بی شمار رابرت پریش از سالهای کار در هالیوود به زیباترین شکل ممکن است. اگر هنوز نخوانده اید که شک دارم، درنگ نکنید.

اما چند خط دیگر هم از کتاب بخوانید:

... آن روز دو فیلم دلیجان و سفر دریایی دراز به زادگاه را نشان میدادند.

سه ساعت بعد که نمایش تمام و چراغ ها روشن شد، فورد رو به من کرد و پرسید: خوب، جان وین چند بار حرف زد؟

چنان مجذوب تماشای فیلم شده بودم که بعد از دو سه نوبت اولیه در هر یک از دو فیلم، دیگر شمارش از دستم در رفته بود. حدسا" گفتم: در دلیجان هفت بار  و در سفر دراز ... پنج بار، جمعا" دوازده بار.

گفت: در هر مورد یکی دو نوبت را جا انداختی، ولی به هر حال درس دومت این است؛ نگذار قهرمانت حرف بزند مگر اینکه واقعا" چیز مهمی داشته باشد که بگوید!!!




خیلی چیزهای دیگر هم هست که می خواستم در موردشان بنویسم، از قدرت کارگردانی مایکل چیمینو در دروازه بهشت و شکارچی گوزن؛ از شرلی مک لین دوست داشتنی، از جشنواره فیلم فجر و لحظه ای که می خواستم سرم را مثل میخ بکوبم به دیوار سینما و از کلاغ هانری ژرژ کلوزو و از کنسرت رضا یزدانی که 25 بهمن ماه در تالار حافظ شیراز برگزار می شود؛ اما امروز خیلی خسته ام یک سفر کوچک و اعصاب خورد کن کاری داشتم، اما قصد دارم فیلم مشت ها در جیب اثر مارکو بلوکیو محصول 1965 را ببینم، شاید در مورد او هم بنویسم و اینکه چه فیلم ساز متعهد و سخت کوشی است...


تا بعد ...


تکرار می کرد: نمی شود کاری اش کرد... نمی شود کاری اش کرد...
خیلی خنده ام گرفت، انگار چیزی هست که بشود کاری اش کرد
. زندگی در پیش رو - رومن گاری
۱۳۹۱/۱۱/۲۱ عصر ۰۹:۵۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Papillon, پرشیا, اسکورپان شیردل, حمید هامون, رزا, بانو, مگی گربه, سم اسپید, کنتس پابرهنه, ژان والژان, واتسون, Memento
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۹, عصر ۰۸:۱۸
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۱۰, عصر ۱۱:۱۸
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۱۱, عصر ۰۷:۴۶
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۱۲, عصر ۱۱:۱۰
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۱۳, عصر ۰۷:۳۲
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۱۴, عصر ۰۷:۱۱
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۱۵, عصر ۰۷:۴۳
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۱۶, عصر ۰۷:۲۰
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۲۰, عصر ۰۷:۳۸
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۲۱ عصر ۰۹:۵۱
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۲۲, عصر ۰۶:۵۲
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۲۵, عصر ۰۵:۵۱
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۲۷, عصر ۰۲:۴۸
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۱/۲۹, عصر ۰۸:۵۷
RE: برای راتسو ریزو - دزیره - ۱۳۹۱/۱۱/۳۰, صبح ۰۹:۳۱
RE: یادداشت های روزانه - پرشیا - ۱۳۹۱/۱۲/۴, صبح ۰۳:۵۹
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۲/۱۸, عصر ۰۱:۵۷
RE: یادداشت های روزانه - راتسو ریــزو - ۱۳۹۱/۱۲/۱۹, عصر ۰۷:۵۱