به نام خدا
منوچهر نوذری......مردی برای تمام فصول
توضیح
رسم بر این است که یادنامه ی هر هنرمند فقیدی را در سالمرگ وی منتشر کنند.اینجانب هم از مدت ها قبل در صدد آماده سازی این مطلب بودم.ولی از آن جا که ما ایرانی ها مردمی شب امتحانی هستیم، این کار را به روز 16 آذر یعنی سالروز درگذشت مرحوم نوذری موکول کرده بودم که درکمال تاسف، به علت به گل نشستن کشتی اینجانب،این امر محقق نشد.به هر حال به مصداق مثل معروف" ماهی را هر وقت از آب بگیری،تازه است." امشب مصمم شدم که با یک هفته تاخیر این یادنامه را به شما یاران تقدیم کنم.امیدوارم که مقبول افتد.
سینما و تلویزیون ایران، تا به حال ستارگان پرفروغ زیادی را به خود دیده است که با هنرنمایی های خود چشم ها را خیره و زبانزد عام و خاص شده اند.
ولی کمتر کسی رامی توان یافت که در این وادی به گرد پای منوچهر نوذری برسد.
مرحوم نوذری با درخشش در اغلب سطوح هنرهای نمایشی ، بدون شک یکی از برترین هنرمندان تاریخ ایران به شمار می رود.
آن مرحوم در عرصه های مختلف رادیو ، تلویزیون، سینما ، تئاتر و حتی دوبله فعالیتی مدام و موثر داشت.
اما صد حیف و صد افسوس که سال های پایان عمرش را مظلومانه گذراند و غریبانه از دنیا رفت.
روز16 آذر 1384،به راستی روز تلخ و بدیمنی بود.از آن جهت که حادثه ی سقوط هواپیمای خبرنگاران، خبر درگذشت منوچهر نوذری را در خود گم کرد.
همگی ما بر ارزش والای شغل خبرنگاری واقفیم، اما شایسته نبود که مسئولین به پرواز ابدی یکی از چهره های تکرار نشدنی هنر این مملکت بی توجهی کنند.
زندگی نامه و سابقه ی کاری ایشان را همگان می دانند.
بنابراین با تکرار مکررات،وقت شما عزیزان را نمی گیرم و به نقل برخی از خاطرات جالب و شنیدنی ازمحافل گوناگون بسنده می کنم.
خاطره ای از زبان مرحوم نوذری به نقل از مجله ی رشد نوآموز:
وقتی که5ساله بودم،به مدرسه رفتم و سر کلاس تهیه نشستم.در آن زمان به کلاس آمادکی یا همان پیش دبستانی ،تهیه می گفتند.چند روزی از مدرسه رفتن من نگذشته بود که مدیرمان مرا صدا کرد و از من خواست که به مادرم بگویم:به مدرسه بیاید،با او کار دارد.من هم که ترسیده بودم که چه کار بدی ازمن سر زده، به مادرم گفتم.او هم نگران شد و مرا مواخذه کرد.ولی من گفتم که کاری نکرده ام.فردای آن روز،با مادرم به نزد مدیر مدرسه رفتم.مادرم با همان حال نگران و تشویش،ملتمسانه از مدیر خواست که مرا ببخشد.ولی مدیرمان خندید و گفت:"نه خانوم! پسر شما کاری نکرده... من شما را خواستم تا بهتون بگم ، پسر شما لازم نیست سر کلاس تهیه بنشیند.چون تیزهوشه و می تونه از حالا بره سر کلاس اول!"
به نظر من،مسابقه ی هفته بهترین مسابقه ی تاریخ تلویزیون بوده است.
نزدیک10 سال و با اجرای بسیار زیبای منوچهر نوذری.
تسلط بر اجرا و بذله گویی های وی رمز موفقیت این برنامه بود.
بنده ،علاقه مندی خود به سینمای کلاسیک را مدیون مرحوم نوذری می دانم.چون از وقتی که در بخش سینمایی مسابقه ی هفته، بخش هایی از یک فیلم کلاسیک را پخش می کرد،من هم به تدریج با کارگردان ها بازیگران ایرانی وخارجی آشنا شدم.پنج شنبه ها، دفترچه به دست ،منتظر شروع این برنامه می نشستم.هر سوالی که پاسخش را نمی دانستم، می نوشتم تا به اطلاعاتم اضافه شود.در بخش سینمایی هم،یک علامت به اضافه ی بزرگ می کشیدم و نام فیلم و کارگردان آن را یادداشت می کردم.از همین جمع آوری یادداشت ها، به چند فیلم کلاسیک که نامشان را کسی نمی دانست، دست یافتم .مثل
دسته ی فرشتگان به کارگردانی رائول والش
چند خاطره ی خنده دار از مسابقه ی هفته:
بخش سینمایی یکی از برنامه ها، به قسمتی از فیلم ایرانی در مسیر تندباد مربوط می شد.
نوذری: در فیلم چه کسی آیزنه(شوهر خواهر) بود؟
شرکت کننده: آیزنهاور!
نوذری:آیزنهاور؟ شاید آیزنهاور (رییس جمهور اسبق آمریکا) آیزنه ی یه نفر باشه، ولی آیزنهاور نمی تونه آیزنه باشه!(نگاه کش دار و خنده ی نوذری از این جوک دست اول)
***
نوذری:بلندترین آبشار جهان در کجا قرار دارد؟
شرکت کننده:در پس قلعه!
***
_از کی بپرسم؟
_از شماره ی16
_حواست کجاست؟ما 15شرکت کننده بیشتر نداریم!
***
این هم خاطره ی معروف با عادل فردوسی پور
https://www.aparat.com/v/jBWF6/%D8%AD%D8...8%B1%DB%8C
در عرصه ی رادیو هم که با به یادگار گذاشتن دو شخصیت ملون و دست و دل باز،چهره ای طنزآلود از آدم های دو رو و خسیس به نمایش گذاشت.
https://www.aparat.com/v/QgaqV
دوستان عاشق دوبله!
خبر داشتید که اولین دوبلور نقش جیمزباند را در فیلم دکتر نو مرحوم نوذری ایفا کرده بودند؟
این مطلب را در مجله ای سینمایی که مختص مجموعه فیلم های جیمزباند بود، خواندم.
ان شاالله در فرصتی مناسب متن مصاحبه ی آن مجله را اسکن شده به کافه ارسال خواهم کرد.
التماس دعا