[-]
جعبه پيام
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 11 رای - 3.82 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زندان : تاریخچه , ادبیات و ... سینما !
نویسنده پیام
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #13
RE: زندان : تاریخچه , ادبیات و ... سینما !

Cool Hand Luke

فیلمی متفاوت


با درود فراوان،

پیشتر در جایی نوشته ام که مقوله زندان در سینما را دوست دارم چون از موضوع فرار از زندان خوشم می آید. سوژه ای است که معمولا پشتش فکر و اندیشه و راهکارهای هوشمندانه نهفته است. به همین بهانه امروز فیلم لوک خوش دست 1967 Cool Hand Luke به کارگردانی استوارت روزنبرگ را دیدم که متعجبم نمود چون بسیار متفاوت از فیلمهای هم ژانر خود بود.

بیش از پردازش داستان، نویسنده و کارگردان روی شخصیت پردازی لوک اصرار ورزیده بودند، گرچه کار آنقدر عالی از آب درآمد که دان پیرس سناریست فیلم برای نگارش فیلم نامه نامزد اسکار شد. البته بازی تحسین برانگیز پل نیومن در نقش لوک جکسون هم که وی را کاندید اسکار نمود، در این میان بی تاثیر نبود. با این حال تنها اسکار فیلم نصیب جرج کندی برای بازی زیبایش در نقش درگلاین شد که آن هم اسکار بهترین هنرپیشه مکمل بود.

فیلم فقط حول محور لوک می چرخد. کاراکتر لوک حاشیه ساز و لاقید ترسیم شده است. او قادر به رعایت چارچوب های اجتماعی نیست. لوک یک جامعه ستیز در درجات خفیف است که با جرمی کاملا مسخره (بریدن پارکومترهای کنار خیابان) که حتی در قانون جزایش تعریف نشده، به زندان می افتد. در آنجا هم با مبارزه ای تن به تن، نابرابر و تا آخرین نفس با سردسته زندانیان درگلاین ملقب به جاهل (جرج کندی) ایستادگی خود را در عین درهم شکستگی، به نمایش می گذارد و بتدریج زندانیان را شیفته محسناتش می کند؛ لوکِ مقاوم، سرخوش، انرژی بخش، محرک و شادی آور... لوک جکسون مردی که دور زمانی قهرمان جنگ بوده و مفتخر به دریافت نشان لیاقت شده است!

ماجراجویی های لوک پایانی ندارد و با اینکه دوره محکومیت او نسبتا کوتاه است اما توان تحمل نظام دیکتاتور مآبانه رییس زندان و عواملش را ندارد و بارها اقدام به فرار می کند. البته بیننده تمام هویت مستبدانه حاکم بر زندان را در عینک آیینه ای سیاه زندانبان خشن و بی رحم، محصور و متجلی می بیند، که اتفاقا در آخرین فرار لوک و درگلاین، با گلاویز شدن جاهل و زندانبان، به پایین می افتد و خورد می شود، صحنه ای کلیشه ای و نمادین که به مذاق بیننده خوش می آید.

اما هر فرار و دستگیری مجدد لوک جکسون با مجازاتی بدتر پاسخ داده می شود هرچند او دست بردار نیست. نکته قابل تامل این است که پشت هیچ یک از اعمال لوک "اندیشه و نقشه" نیست کارهایش خلق الساعه است برای همین شخصیتش غیرقابل پیش بینی است. او یک ضد قهرمان ابن الوقت است که نه نابغه است نه مکار، اما تحسین ما را بر می انگیزد و دوستش داریم چه وقتی که در خلوت مستانه خود، به اموال عمومی آسیب می زند چه وقتی که در نتیجه یک شرط بندی مسخره با حضور همه زندانیان و شاید به هدف شاد کردن آنان با خوردن 50 تخم مرغ چون مسیح مثل نعشی مصلوب روی تخت زندان رها می شود تا با دم و هم خویشتن، خود را از نو احیا کند.

بله با تمام این اوصاف لوک خوش دست، خوش برخورد و ناجی در جمع هم تنهاست و بیننده سردرگم می ماند! پس این بامزگی ها، روحیه بخشی ها، خطر کردن ها و پایداری در برابر نظام زورگوی حاکم آیا خریداری ندارد؟! زندانیانِ دیگر شاید مثل مشتی گوسفند به نظر آیند هرجا علفی باشد چرا می کنند و تمام که شد پی کارشان می روند. پس مبارزه طلبی لوک از کجا نشأت می گیرد؟! شاید همه این ساختار شکنی ها و تمایزها برای آنست که حداقل خودش را به خودش ثابت کند و... می کند و برای همین است که در واپسین لحظات فارغ از بازی تلخ سرنوشت، لبخند می زند...


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۵/۲/۱۴ صبح ۱۰:۲۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Memento, جروشا, Classic, سروان رنو, حمید هامون, Princess Anne, BATMAN, اسکورپان شیردل, Papillon, ایـده آلـیـسـت, دزیره, واتسون, L.B.Jefferies, زرد ابری, بوچ کسیدی, مورچه سیاه, مموله, پیرمرد, مراد بیگ
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع