[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 2.67 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بازبینی: بیلیاردباز، تراژدی سهمگین سارای معصوم
نویسنده پیام
جو گیلیس آفلاین
فیلمنامه نویس
***

ارسال ها: 107
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۴/۱۷
اعتبار: 24


تشکرها : 726
( 1279 تشکر در 68 ارسال )
شماره ارسال: #3
RE: بازبینی: بیلیاردباز، تراژدی سهمگین سارای معصوم

یکی از دلایل عشق ورزی من به این فیلم سکانس پایانی فیلم هستش که با بازی زیبای سه بازیگر مرد فیلم (نیومن، جرج سی اسکات و جکی گلیسن ) همراهه.

"بشکه مینه سوتا" (جکی گلیسن) داخل باشگاه بیلیارد مشغول خواندن روزنامه است."برت گوردون" (جورج.سی.اسکات) با عینک دودی به چشمانش در گوشه ای ایستاده و دارد با خودش بازی می کند. "ادی فلسن" (پل نیومن) با چوب بیلیاردش وارد می شود و ابتدا "برت" را برانداز می کند ، بعد یک راست سراغ "بشکه" می رود و از او دعوت بازی میکند.

http://cafeclassic4.ir/imgup/3042/1346442350_3042_b91ce20c55.jpg

"ادی" پیشنهاد می کند دست اول را سر سه هزار دلار که تمامی موجودی اش است شرط ببندند و به "بشکه" می گوید اگر همین دست اول را ببازد، یک راست به "اوکلند" می رود و قید بیلیارد را می زند.بعد رو به "برت" می کند و برای او رجز می خواند تا اورا عذاب الیم بدهد:

http://cafeclassic4.ir/imgup/3042/1346442415_3042_33e60aca48.jpg

- به نظرتو چه جوری بازی کنم برت ، از یه راه مطمئن؟

-خودت همیشه می گفتی این جوری بازی کنم، مطمئن با حساب کمیسیون ...

-آره کمیسیون بگیرا زود می میرن مگه نه برت؟

- چطور ممکنه ببازم، شار دوازده...

- تو حق داشتی برت، فقط کافی نیست آدم استعداد داشته باشه، شار چهار.

- آره حالا شخصیت پیدا کردم، تو یه اتاق هتل در روی ویل

بشکه : بازی کن ادی تنددست

ادی: من بازی می کنم بشکه، هر وقت باختم نوبت توئه. شار پنج سردی

داخل کردن تک تک توپ ها به درون سوراخ ها و دیزالو روی چهره عصبی برت و بشکه. بشکه از ادامه بازی انصراف می دهد و ادی پول برنده را می گیرد. برت به حالتی کلافه سر او داد می کشد : کجا میری ادی؟تو به من بدهکاری.

http://cafeclassic4.ir/imgup/3042/1346442473_3042_452479e970.jpg

ادی:چه جوری حساب کردی برت؟به نظرت چقدر بهت بدهکارم؟... اگه بهت ندم چی میشه؟

برت (با خنده ای از عصبانیت) : گفتی اگه ندی اونوقت دوباره انگشتات میشکنه، تمام انگشتات.

بشکه به نیت خیرخواهانه از ادی می خواهد که پول را به برت بدهد . ولی ادی که به سیم اخر زده به برت می گوید :خیال می کنی هنوز مدیر منی ها؟

برت:من تاجرم پسر جون.

ادی (با بغض درگلو) : در واقع ما چاقو تو تنش کردیم برت (اشاره به سارا) ... آره همش تقصیر ما بود.

برت: اگه این اتفاق رد "لویی ویل" نمی افتاد، بالاخره یه جا پیش می اومد.... اون سرنوشت اش بود.

http://cafeclassic4.ir/imgup/3042/1346442530_3042_aeaf9fa932.jpg

ادی : ولی ما عوضش کردیم مگه نه برت؟ ابته گلوی تو رو نمی گیره. چون تفش کردی بیرون، همونجور که هر چیز دیگه رو تف می کنی بیرون. ولی تو گلوی من مونده. دوسش داشتم برت، اما با بیلیارد عوضش کردم. ای بابا اینا برای تو معنی نداره، چون برای هیچی ارزش قائل نیستی. فقط بردن، به قول خودت بردن، مسئله مهم فقط همینه. تو نمی دونی بردن یعنی چی برت، تو بازنده ای چون وجودت مرده. فقط در صورتی می تونی زندگی کنی که هرچی دور و برته رو بکشی. این زیادیه برت، قیمت زیادیه. اگه فهمیده بودم نمی مرد سارا نی مرد (با بغض) تازه به نظرم هیچکدوم از این حرفا ارزش نداره برت، سارا زندگی کرد و مرد. به نظر من بهتره کارمو یکسره کنن، چون اگه فقط کتکم بزنم، دوباره همه تیکه هامو جمع می کنم میذارم رو هم. اونوقت خدا میدونه برت، اول برمیگردم تو رو می کشم.

افراد برت قصد هجوم آوردن به سمت ادی را دارند، ولی برت با دست جلویشان را می گیرد و رو به ادی می کند و سرش را تکان می دهد و می گوید "خیله خب، فقط می خوام دیگه از این به بعد پا ت وسالن های بیلیارد نزاری."

ادی در حین رفتن با لحنی محترمانه خطاب به بشکه که در فکر فرو رفته می گوید : آقای بشکه تو هم بیلیاردت خیلی خوبه.

بشکه با حسرت جوابش رو دوستانه میده : عین تو ادی تند دست.

http://cafeclassic4.ir/imgup/3042/1346442586_3042_d1ec7b1503.jpg

ادی مکثی می کند و از باشگاه خارج می شود.نمای عمومی از محوطه داخلی باشگاه، بشکه بلند می شود و کتش را تن می کند، نظافتچی ها جارو می زنند

دور باطل و یکنواخت زندگی ادامه دارد ولی آخرین حضور و ترکتازی "ادی" چیز دیگری بود. او در این نمایش واقعی آخر هم استعداد داشت و هم شخصیت ....


من بزرگم... این فیلم ها هستند که کوچک می شوند
۱۳۹۱/۶/۱۰ عصر ۱۱:۲۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : شرلوك, ناخدا خورشيد, بانو, راتسو ریــزو, dered, Papillon, سروان رنو, اکتورز, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: بازبینی: بیلیاردباز، تراژدی سهمگین سارای معصوم - جو گیلیس - ۱۳۹۱/۶/۱۰ عصر ۱۱:۲۰