[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 8 رای - 3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
برباد رفته ( ویکتور فلمینگ )
نویسنده پیام
1991 آفلاین
Willi
***

ارسال ها: 39
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۵/۲۶
اعتبار: 1


تشکرها : 151
( 201 تشکر در 24 ارسال )
شماره ارسال: #2
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ )

ممنون سروان جان! بلاخره بربادرفته هم صاحب‌تاپیک شد.

این زیری که می‌خونید متنیه که مستقیماً بعد از دیدن بربادرفته نوشته شده و اینکه .. خیلی هم طولانیه. برا همین دو قسمت‌ش می‌کنم شایدم سه قسمت!! کسی چه می‌دونه؟!!!

×××

1

تا سه ساعت و اندیه پیش پدرخوانده بهترین من بود. بهترینی که آن بالا نشسته بود و اجازاه‌ی نفس کشیدن به بقیه نمی‌داد! فیلمی که بارها تحسینش کرده بودم و برای تک‌تک بازیگرانش پیراهن پاره می‌کردم. اما الان چه؟ حالا که بربادرفته را دیده‌ام چه؟ باید آن عظمت را پایین بکشم؟ دیگر آن پیرمرد عبوس صدا خفه‌کن را به بایگانی ذهنم منتقل کنم؟ حتماً همینطور است. امشب مهمترین اتفاق فیلمیک من رخ داد! پرچم پدرخوانده پایین کشیده شد. حالا بربادرفته یکه‌تاز ذهن من است.

فیلم با بلبل زبانی‌های دختری خوش‌بر و رو که ادا دارد و عشوه می‌آید شروع می‌شود. برای دوقلو‌هایی که از همان اول هم مشخص است اصولاً در باقالی تشریف دارند. مامی را با آن چهره‌ی عبوس و وحشتناک و بانمک‌ش که تا کمر از پنجره بیرون آمده و اسکارلت را با نعره به برگشتن دعوت می‌کند می‌بینیم. همینجاست که عاشق این نابازیگری می‌شوم که حاضرم با تمام بازیگران ایران طاقش بزنم!

عجب موجود سرزنده‌ایست این اسکارلت! چه قـِرهایی که نمی‌دهد با آن دامن‌های گل و گشاد و پف و پرهایی که دارد! انگاری که کفشهایش چرخ دارند و یا روی یخ سور می‌خورند. از صبحانه نخوردنش و بعد خوردنش مشخص می‌شود که از این دختر نُنُرهای خانم خان‌باجی نیست که نُقل مجلسشان گیس و گیس کشی فلانی و سرخاب سفیدآب بَهمانی باشد. همین است که جذابش می‌کند. متفاوت است. کسی مثل او نیست. سرخی لبهایش همه‌ی صورتش را بُلد می‌کند. این بازی با رنگ است. خنده‌ی سرخ، گونه‌ی سرخ، چهره‌ی سفید. بین خودمان باشد ولی همان لحظه‌ی اول من هم رفتم در جرگه‌ی عاشقان سینه‌چاک این بانو !

از آنهایست که چهل خر را با یک میخ می‌بندند. همه‌ی دخترها از او متنفرند و همه‌ی پسرها تا حد مرگ او را می‌خواهند. وقتی از ریش لینکولنی کندی تعریف می‌کند برق شیطنت از چشمانش می‌ریزد و اینجاست که کپتان‌رت کبیر وارد می‌شود. اشلی که از همان اول هم بوق بود. همان اول هم یک لجبازی دخترانه بود برای تصاحب مردی که خیال می‌کرد او را دوست دارد، خیال می‌کرد! همه‌ی زن‌ها همینطورند. تنها راه تشخیص عشق واقعی زن‌ها این است که ببینی چه کسی می‌تواند توجه آنها را جلب کند درحالی که سعی در این دارند که به چیز دیگری توجه کنند. اینجاست که مشخص می‌شود چه کسی را دوست دارند و یا از او متنفرند.

این چهره به ما نشان می‌دهد که با یک آنْ‌شِرلی با موهای قرمز طرف نیستیم. گاهی ممکن است گرگی باشد در لباس برّه‌ایی بیچاره که نیاز به کمک دارد. همان برّه‌ی بیچاره‌ایی که کندی را به پای سفره‌ی عقد نشاند و آخرش هم با یک مرگ بظاهر مردانه، در راه دفاع از همسر وفادار(!) به اتمام رسید و ... فرط! این دختری که شما در قاب تصویر می‌بینید عجوزه‌ای است زیباتر از نامادری سفیدبرفی. کسی که سر دو شوهر را زیر آب می‌کند بدون اینکه لکه‌ایی به بینی‌اش بیافتد.

خب! بگذریم .. اسکارلت جوان ما باز هم از لج‌بازی‌های دخترانه‌اش می‌خورد اما این هنوز برای او کم است. او جای بیشتر خوردن را دارد. زنی که خواهیم دیدش بنیه‌ی قویی خواهد داشت. وقتی دختری در جوانی بیوه می‌شود دو حالت دارد. یا دوباره ازدواج می‌کند و یا نمی‌کند. اگر کرد بدانید که قلبی دارد به بزرگی قلب اسکارلت. قلبش بی شباهت نیست به بلورهای کربن. قابلیت آن را دارد که الماس باشد و یا گرافیت ولی نکته‌ی مهم این است که بتواند چینش کربن‌هایش را کنترل کند. بدموقع گرافیت نباشد و قبل از اینکه همه چیز بر باد برود الماس باشد.

وقتی اسکارلت ما، بیوه‌ی جوان قصه‌ی ما با رت ناشناخته، با لباس سیاه، در حراجی برده‌های عشق می‌رقصند کم لطفی است که بلند نشوی و به افتخار این لحظه از سینمای جهان یک هورای بلند نکشی. عشقی که مطمئنن از همین لحظه به‌طور کاملاً رسمی شروع می‌شود. اسکارلتی که شوق رقص دارد در آغوش شخصی می‌افتد که عاشق اوست. شاید خودش نداند ولی ما که فیلم را دیده‌ایم که می‌دانیم! ای اسکارلت احمق! تو هم نمی‌دانی که روزی به پای همین روتی می‌افتی که برای تنها رقص به آغوش او افتاده‌ایی و حساب آدمش نمی‌کنی، ای نجیب‌زاده‌ی جنوبی! رقصی که با لباس چین‌دار مشکی انجامش دادی. رقصی که شاید نحس بود، شاید خوش‌یمن ..

ادامه دارد ...

۱۳۸۹/۷/۱۷ عصر ۰۶:۴۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : jack regan, دشمن مردم, الیشا, رزا, فورست, dered, مگی گربه, L.B.Jefferies
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - 1991 - ۱۳۸۹/۷/۱۷ عصر ۰۶:۴۵
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - 1991 - ۱۳۸۹/۷/۱۹, صبح ۰۶:۲۲
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - 1991 - ۱۳۸۹/۷/۱۸, عصر ۰۹:۲۸
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - Classic - ۱۳۸۹/۷/۲۰, عصر ۱۱:۵۸
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - Classic - ۱۳۹۱/۴/۱۹, عصر ۰۹:۰۲
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - Savezva - ۱۳۸۹/۷/۲۱, عصر ۱۲:۳۶
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - MunChy - ۱۳۸۹/۷/۲۴, عصر ۰۱:۱۰
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - Blanche - ۱۳۹۲/۸/۱۵, عصر ۰۵:۳۶
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - terme - ۱۳۹۲/۵/۲۷, صبح ۰۴:۴۶
RE: اسکارلتِ برباد رفته - منصور - ۱۳۹۲/۵/۲۷, صبح ۱۱:۵۵
RE: اسکارلتِ برباد رفته - سروان رنو - ۱۳۹۲/۵/۲۸, صبح ۱۲:۰۴
RE: اسکارلتِ برباد رفته - مگی گربه - ۱۳۹۲/۵/۲۸, صبح ۰۵:۵۵
RE: اسکارلتِ برباد رفته - منصور - ۱۳۹۲/۵/۲۸, صبح ۰۶:۴۰
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - terme - ۱۳۹۲/۵/۲۸, صبح ۰۹:۲۵
RE: برباد رفته ( ویکتور فلمینگ ) - Savezva - ۱۴۰۱/۳/۱۸, عصر ۰۹:۰۰