سینما شهر فرنگ (آزادی) و یک دنیا خاطره :
میخوام یک پرونده جدید تو این کافه باز کنم. پرونده که چه عرض کنم یه غصه نامه در خصوص سینما وآنهم سینمایی بنام آزادی و یا بهتر بگم نوستالوژی ای بنام سینما آزادی.
کمتر سینما رو یی را سراغ داریم که از این سینما خاطره ای نداشته باشد. بخصوص پدران ما که لذت دیدن جنگ ستارگان یا قیصر را تو این سینما از بهترین لحظات عمر خود میدانند و ما رو حسرت بدل.
نام اولیه این سینما شهر فرنگ بوده است. در دانشنامه ویکی پدیا در خصوص تاریخ ساخت این سینما آمده است:
سینما شهر فرنگ، سوم اردیبهشت ۱۳۴۸ با اکران فیلم سینمایی مارلیک، در چهارراه عباسآباد تهران آغاز به کار کرد. نمایش فیلمهای مطرحی مثل جنگ ستارگان باعث شد ضلع شمال شرقی چهار راه عباس آباد و سینما شهر فرنگ، به سرعت به پاتوق دوست داران فیلم بدل شود. منظره همیشگی چهارراه شهید بهشتی در آن دوران، صفهای طویل در مقابل سینمای شهر فرنگ بود. به طوری که در سال ۱۳۷۵ این سینما با فروش ۱۵۰ میلیون تومانی خود، لقب پرفروشترین سینمای ایران را به خود اختصاص داد.
البته باید خدمت دوستان عرض کنم که صاحبان اصلی این سینما برادران روحانی (هیچ ارتباطی با ریاست محترم جمهوری نداشتند - منظور روحانی از اون لحاظ ) ابتدا میخواستند نام برادوی را روی این سینما بگذارند که بنا به هر دلیلی منصرف شدند و نام شهر فرنگ را به پاس خاطرات خود از دستگاه شهرفرنگ به روی این سینما نهادند که البته برادران روحانی (ایندفعه از این لحاظ) پس از انقلاب نام آزادی را روی این سینما نهادند.
اما همانطور که اغلب دوستداران سینما میدانند این سینما نیز مانند بسیاری از سینماها پس از انقلاب خیلی خوش اقبال بود که به کمیته امداد یا یکی از دفاتر ارگانها تبدیل نشد و به مصادره بنیاد مستضعفان درآمد.
پس از جنگ تحمیلی باز این سینما دچار تغییر و تحول گردید و اینبار به حوزه هنری واگذار گردید. این سینما یکبار قبل از انقلاب (سال 1355) و یکبار پس از انقلاب (سال 1369) دچار آتش سوزی شد اما هر دوبار از این آتش سوزی جان سالم بدر برد تا اینکه عزرائیل در فروردین ماه سال1376 برای گرفتن جان این سینما عزم خود را جزم کرد.
ساعت ۱۳:۱۵ روز جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۷۶، کانالهای هواکش سمت راست سالن مشتعل میشود. وقتی تماشاچیان مشغول تماشای اولین سانس فیلم کمدی تعطیلات تابستانی بودند، آتش به سرعت در میان تجهیزات پلاستیکی میپیچد و دود غلیظ آن، منجر به گریز تماشاچیان میشود. شیشهها بر اثر حرارت بر سر مردم خرد شده و در کمتر از ۲۰ دقیقه و با وجود تلاش آتش نشانان، آتش آنجا را به تلی از خاکستر بدل میکند. مأموران موفق میشوند سینمای شهر قصه را که در نزدیکی آن قرار داشت از آتش سوزی نجات بدهند، ولی چند روز بعد سینمای شهر قصه را هم نیز برای جلوگیری از فروریختن احتمالی دیوارها، تخریب میکنند. تا هشت سال پس از آتش سوزی ویرانهای در شرق چهارراه عباس آباد و جنوب خیابان وزرا خودنمایی میکند.
شخصا در این 8 سال هربار که از مقابل ویرانه های این سینما میگذشتم دلم کباب میشد. در همین اثنا هم از بروبیکر نشنیده بگیرید اما شایعات بسیاری مبنی بر آتش سوزی عمدی جهت تغییر کاربری زمین این سینما هم بگوش میرسید. راست یا دروغ الله و اعلم.
ساختمان قدیمی سینما آزادی ساعاتی پس از آتش سوزی (سال ۱۳۷۶)
خبر زیر در خصوص آتش سوزی در سینما عینا از روزنامه اطلاعات سی ام فروردین سال 1376 استخراج شده است :
سینما آزادی تهران بعدازظهر روز جمعه طعمه حریق شد و خسارات زیادی به بار آورد.
به گزارش سازمان آتشنشانی، گسترش آتش به حدی بود که دقایقی بعد به سینما شهر قصه نیز سرایت کرد که با تلاش ماموران آتشنشانی خاموش شد. صمد بابایی یکی از تماشاچیان داخلی سینما آزادی گفت: حریق ابتدا از قسمت لژ در داخل سالن نمایش با صدای مهیبی آغاز شد و پس از لحظاتی گسترش یافت. وی گفت: به علت اینکه در سالن نمایش، جمعیت زیاد نبود، موفق شدیم سریعا سینما را ترک کنیم.
یکی از کارکنان سینما آزادی گفت: به علت اینکه دیوارهای داخل محل نمایش از چوب است و روی آنها ابر و مخملدوزی شده است آتش خیلی به سرعت محوطه سینما را فرا گرفت و ما به سرعت تماشاگران را به خارج از سینما هدایت کردیم.
حمید فضیلتی، مدیرعامل سازمان آتشنشانی نیز که در محل حضور یافته بود گفت: آتش ساعت ۱۳:۱۵ دقیقه آغاز شد و کارکنان سینما برای اینکه شاید خودشان بتوانند آتش را خاموش کنند با تاخیر، وقوع آتشسوزی را به سازمان آتشنشانی اطلاع دادند. وی افزود: پردهها و طبقات ۱، ۲ و ۳ سینما آزادی به طور کامل سوخته است و امکان ریزش سقف سینما نیز وجود دارد.
مدیر عامل سازمان آتشنشانی گفت: در این حریق به سینما شهر قصه نیز خساراتی وارد شد.
فضیلتی گفت: اولین واحد ایستگاه آتشنشانی ساعت ۱۳:۴۶ دقیقه به محل رسید و ۵ ایستگاه دیگر آتشنشانی در فرونشانی حریق به سرعت به محل حادثه شتافتند. وی افزود: ریزش مواد مذاب از سقف سینما که بر اثر ذوب شدن مواد فلزی به این حالت در آمده بود، در ابتدا مشکلاتی را به وجود آورده بود.
مدیرعامل سازمان آتشنشانی در مورد علت ایجاد حریق گفت: پس از بررسی کارشناسان علت ایجاد حریق اعلام خواهد شد. مدیرعامل سازمان آتشنشانی افزود: ماموران امداد آتشنشانی قسمت بالای ساختمان سینما آزادی را که بر اثر آتشسوزی آسیب دیده بود، تخریب کردند. این اقدام به گفته قائممقام شهرداری منطقه ۶ تهران به خاطر جلوگیری از ریزش سقف و دیواره بالایی سینما انجام شد. وی که بر عملیات ماموران امداد آتشنشانی و شهرداری نظارت میکرد، افزود: تخریب قسمتهای آسیب دیده بالای سینما به خاطر رفت و آمد اهالی و مردم از خیابانهای مجاور انجام خواهد شد.
خوب دوستان گرامی ماراتن ساخت و طراحی و معماری از همین الان شروع میشود. در دانشنامه ویکی پدیا در خصوص روند بازسازی سینما آمده است :
در سال ۱۳۷۶ حوزه هنری به عنوان مالک سینما آزادی اقدام به برگزاری یک مسابقه معماری جهت تهیه طرح بازسازی این مجموعه نمود. بیش از ۱۶۰ طرح به دفتر مسابقه ارسال شد و نهایتا پس از داوریهای طولانی، طرح مهندسان مشاور توان (طراح بابک شکوفی) به عنوان برنده انتخاب شد.
البته بعدها به دلیل تغییر مدیریتهای مکرر و مطرح شدن خواستههای جدید و همچنین عدم امکان خرید زمین شرقی سینما آزادی و الحاق آن به زمین موجود، که از فرضهای اولیه مسابقه بود، طرح دچار تغییراتی شد و اجرای آن به تعویق افتاد.
پس از کشوقوسهای فراوان، پروژهٔ بازسازی سینما آزادی طی مراسمی با حضور محمدباقر قالیباف، تعدادی از مدیران ارشد شهرداری تهران و نهادهای فرهنگی کشور در روز بیست و نهم فروردینماه سال ۱۳۸۵ آغاز شد.
عملیات اجرایی بازسازی سینما آزادی به طور جدی در سال ۱۳۸۵ با مشارکت شهرداری تهران آغاز شد و در اواخر بهمن ۱۳۸۶ به پایان رسید. مجموعهٔ جدید تجاری-فرهنگی سینما آزادی دارای ۵ سالن شامل یک سالن ۶۰۰ نفره و چهار سالن ۲۰۰ نفره، دو رستوران، سه کافیشاپ و ۴ طبقهٔ تجاری است. هماکنون مدیریت این پردیس سینمایی به عهدهٔ رضا سعیدیپور میباشد که با بیش از ۱۲۰هزار نفر بازدیدکننده در ماه پربازدیدترین سینما کشور محسوب میشود.
خوب دوستان عزیز سینما تکمیل شد و از بروزترین تکنولوژیها نیز بهره مند شد اما بنظر من همزمان با این تغییر و تحول خاطرات 30 ساله خود را که از 50 سال پیش شروع شده بود را با خود همراه با شعله های آتش به دود سپرد.
حالا وفتی قدم به این سینما میگذارم اصلا نمیتونم احساس کنم پدر من وقتی داشت فیلم جنگ ستارگان رو اینجا میدید چه احساسی داشت. اما وقتی کنار حوض قدیمی خونه پدری میشینم میتونم حس کنم وقتی بعد از دیدن فیلم اومده کنار این حوض یه آبی به سر و صورتش زده چه احساسی داشته.
حاضر بودم مشقت دیدن یک فیلم رو روی همون صندلیها و همون امکانات تحمل کنم اما در و دیوارهای سینما هنوز مثل قدیم بودن و با من حرف میزدند. امروز این سینما خیلی مدرن شده ولی نمیدونم چرا خاطرات من از این سینما مدرن نشده.
شما چطور؟ از این سینما چقدر خاطره دارید؟
اگر دوست دارید خاطرات خود را از این سینما با دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
به امید روزی که دیگر هیچ سینمایی آتش نگیرد
مخلص همه
بروبیکر