[-]
جعبه پيام
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 9 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی
نویسنده پیام
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #32
RE: سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی

" بانویی " که از اساطیر آمد

- مروری بر چگونگی ظهور فیلم درخشان " بانوی زیبای من"

در اساطیر یونان باستان آمده است که پیگمالیون مجسمه ساز قبرسی از مخالفان سرسخت زنان بود با اینحال سالها روی شاهکارش که پیکر یک زن بود زحمت کشید. او که از زنان بیزار بود تمام نفرتش را درمجرای هنرش ریخت و روزبروز این مجسمه زیباتر و خواستنی تر شد و بیش از پیش شبیه انسان گردید و از آنجا که عشق و نفرت دو روی یک سکه اند رفته رفته پیگمالیون که تا آن زمان می اندیشید وابستگی به هنرش برای زیستن کافیست ، دلبسته تندیس بی جان شد و چون دست آخر عاشق یک موجود بیجان شده بود زار و حیران گشت. ونوس الهه مهربان عشق در آسمانها طاقت دیدن رنج این عاشق بی نوا را نداشت پس مجسمه را جان بخشید و پیگمالیون را به وصال محبوبش رساند...

برنارد شاو نویسنده شهیر انگلیسی برمبنای این افسانه در سال 1912 نمایشنامه ای کمدی انتقادی در پنج پرده نوشت که بعدها نه تنها به مشهورترین اثر او مبدل شد و اجراهای موفقی روی صحنه تئاتر داشت، بلکه يك قرن پس از تولد شاو دست مایه فیلم موزیکالی با شهرت و محبوبیت صد چندان گردید. این اثرملهم از اساطیر در قالب لندن آن زمان و با اشاره زیرکانه به نظام طبقاتی بریتانیا وحمایت ازجنبشهای استقلال طلبی زنان نوشته شد و "پیگمالیون" نام گرفت.  داستان ، شرح زندگى دخترى اهل "كاكنى" (بخش صنعتى لندن) است كه با كمك يك آموزگار سخت گیر و خشک خصوصى، به بانويى جذاب وممتاز تبديل مى شود.

 نمایش‌نامه‌ی «پیگمالیون» نوشته‌ی جورج برنارد شاو با ترجمه‌ی آرزو شجاعی از سوی نشر قطره به چاپ رسیده است.در معرفی این نمایش‌نامه می‌خوانیم:  هنری هیگینز، پروفسور زبان‌شناسی، شرط می‌بندد که در مدتی کوتاه الیزا دولیتل دختری کاملاً عامی را به نحوی تعلیم دهد که بتواند او را در میهمانی عصرانه‌ی یکی از سفرا به عنوان دوشس دولیتل معرفی کند. آیا هنری موفق می‌شود شرط را ببرد؟ پیگمالیون یک سیندرلای مدرن نیست، داستان مردی است فرهیخته که نقش پیگمالیون را بازی می‌کند و به گالاتای خود زندگی می‌بخشد. هیگینز سمبولی از عقل و منطق و الیزا سمبول قلب و محبت بی‌دلیل است. بسیاری از منتقدین هنوز هم «‌پیگمالیون» را یکی از بهترین نمایش‌نامه‌های برنارد شاو می‌دانند.

در سال 1962 جک وارنر رییس کمپانی وارنر بروس امتیاز این اثر را به مبلغ بی سابقه 5.5 میلیون دلار خرید که این نرخ تا 12 سال بعنوان رکورد دار خرید یک اثرباقی ماند. او آلن جی لرنر را به کار گرفت تا فیلمنامه موزیکال اقتباسی اش ، تئاتر "بانوی بی شیله پیله من" را عینا به فیلم برگرداند. بانوی زیبای من از این حیث تنها اثر موزیکالی است که کاملا باهمان دیالوگها و ترانه ها و بدون حذف حتی یک صحنه از تئاتر به فیلم برگردانده شد. البته پایانی که برای نسخه تئاتری و فیلمی این اثر درنظر گرفته شده بود با پیام اجتماعی کتاب شاو مبتنی بر حمایت از استقلال زنان مغایر بود .

هرچند این تئاتربا موفقیت بر پرده برادوی و وست اند با اجرای آهنگین و زیبای جولی اندروز مورد استقبال فراوان قرار گرفت.حتی جایزه بهترین موزیکال تونی را نیز درسال 1957 ربود اما علیرغم انتظار خاص و عام،  جک وارنر راغب به دادن نقش اول فیلمش به اندروز نبود . او به چهره ای ناب تر و محبوبترو البته پولسازتر نیازداشت :  - آدری هپبورن

آدری هپبورن در آن زمان 35 ساله بود اما با کمی گریم کاملا به قالب نقشش که الیزا دولیتل  نوزده ساله بود درآمد. انتخاب زیرکانه جرمی برت سی ساله (بازیگر مشهور نقش شرلوک هلمز در سریالی به همین نام) در نقش جوانک عاشق پیشه -  فِرِدی، نیز به همین منظور شکل گرفت تا در تقابل این دو آدری مسن تر نشان ندهد.

 دستمزد آدری یک میلیون دلار بود که تا آن هنگام پس از الیزابت تایلور (بازیگر اول فیلم کلئوپاترا) رکورد شکن بود.  هپبورن نهایت تلاشش را در اجرای آواها و ترانه های فیلم نمود اما  این صدای مارنی نیکسون خواننده بود که روی ترانه های فیلم دوبله شد. نیکسون قبلا نیز در" داستان وست سایت "بجای ناتالی وود و در فیلم "پادشاه و من" بجای دبورا کر آوازخوانی کرده بود. البته بعد از دیدن فیلم آدری کلی از این بابت شاکی شد. شاید عمده ترین دلیل عدم توجه اسکار آن سال به نقش آفرینی زیبای آدری هپبورن در این فیلم نیز همین امر بود و انتخاب  متقارن جولی اندروز برای ایفای نقش و اجرای آوازها در فیلم  "مری پاپینز" به عنوان بهترین بازیگر اسکار درواقع دهن کجی  عوامل اسکار به این تصمیم وارنر بود...

کارگردانی فیلم "بانوی زیبای من "به جرج کیوکر کارگردان زن مدار آمریکایی لهستانی سپرده شد. او به هنر بازیگرانش بیش از دیالوگها اهمیت میداد وبه علت توجه خاصش روی ظاهر ساختن  قدرت و جذبه زنان اکثر هنرپیشگان زن تمایل داشتند با او کار کنند.

جک وارنر برای نقش پروفسور هیگینز زن گریز وخشک و مقرراتی چندین گزینه را درنظر داشت: راک هودسن ، کاری گرانت ، پیتر اوتول جرج ساندرز ... اما این سرانجام رکس هریسون بازیگر نقش تئاتری همین فیلم بود که وارنر را متقاعد نمود او را در فیلم نیز بکار گیرد. هریسون که در صحنه تئاتر مقابل جولی اندروز بازی کرده بود ، مایل نبود تا در نسخه سینمایی ، آدری هپبورن جایگزین  اندروز شود ولی پس از اتمام فیلم ، به زمره طرفداران آدری هپبورن پیوست. وی در جریان دریافت اسکار بهترین بازیگر مرد برای" بانوی زیبای من" ، جایزه اش را به دو بانوی زیبا ( جولی اندروز ، آدری هیپبورن ) تقدیم کرد.

فیلم "بانوی زیبای من "جوایز اسکار 1965 را درو کرد : بهترین فیلم ، بهترین کارگردان ( جرج کیوکر) ،  بهترین بازیگر نقش اول مرد ( رکس هاریسون) ، بهترین موسیقی متن اقتباسی (آندره پِروین) ، بهترین طراحی لباس  (سسیل بیتون) ، بهترین صدا (جرج گرو) ، بهترین فیلمبرداری رنگی و بهترین طراحی صحنه ، سناریوی فیلم نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و همچنین استانلی هاولی و گلادیس کوپر برای ایفای نقش مکمل مرد و زن نامزد اسکار شدند. اما بهرتقدیر و باهرعلت همانگونه که ذکر شد جای هپبورن در این لیست عریض و طویل خالی بود...

بدنیست بدانیم  برگردان پارسی این فیلم جاودان نیز در نوع خود شاهکاری ماندگار محسوب میشود. مدیر دوبلاژ این فیلم  آقای علی کسمایی است. مهین کسمایی نیز به جای آدری هپورن و ابوالحسن تهامی نژاد به جای رکس هریسون  هنرمندانه و استادانه در این فیلم آواز خوانده و حرف زده اند و همچنین فرهاد، خواننده محبوب ایرانی، نخستین تجربه خوانندگی اش را دراین فیلم با اجرای آواز " اگه یه جو شانس داشتیم" به جای پدر آدری هیپورن داشته است.

راویان اخبار میگویند قرار است نمایش موزیکال “بانوی زیبای من” از ˝آنسامبل اپرای ایران˝در تاریخ 6 و 7 مهرماه 93در تالار وحدت به روی صحنه برود. پیش فروش بلیت این موزیکال در سایت ایران کنسرت آغاز شده است. ضمنادر اواخر سال 2014شاهد اجرای دوباره  بانوی زیبای من این بار در صحنه باشکوه تئاترباشیم کلایو دیویس تهیه کننده برای ایفای نقش دو شخصیت اول تئاترش آن هاثاوی و کولین فرث را در نظر دارد. به این ترتیب امید آن میرود که بانوی زیبای اساطیری بار دیگر از میان گلها نمایان شود و برادوی را گلستان نماید.

منابع:

مجله هنری ایران فیلم -مقاله بانویی که از اساطیر آمد از خانم لمپرت

http://classichollywoodcentral.com/?p=1240#more-1240

http://www.rogerebert.com/reviews/great-...-lady-1964

http://www.hollywoodreporter.com/news/cl...hes-696016

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A...9%85%D9%86

http://isna.ir/fa/news/91100100110/%D9%8...8%B4%D8%B1


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۳/۶/۲۹ صبح ۱۱:۳۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : کنتس پابرهنه, برو بیکر, سرهنگ, سناتور, حمید هامون, BATMAN, Papillon, پیرمرد, Classic, سروان رنو, اسپونز, پرشیا, هانا اشمیت, مگی گربه, آمادئوس, Kathy Day, ژان والژان, دکــس, هایدی, ایـده آلـیـسـت, اشپیلمن, L.B.Jefferies, زرد ابری, آلبرت کمپیون
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی - Negar - ۱۳۸۸/۱۲/۱۲, عصر ۰۳:۵۳
RE: سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۶/۲۹ صبح ۱۱:۳۵