[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> آدمیرال گرامی سپاس
» <آدمیرال گلوبال> ممنون از مارک واتنی بابت کارتون های اخیر...
» <مارک واتنی> رابرت عزیز ارادتمندم
» <رابرت> تشکر از اظهار محبت شارینگهام عزیز و سپاس از مارک واتنی به خاطر مجموعه "پروفسور بالتازار"
» <رابرت> آلبرت کمپیون عزیز، متأسفانه مشکل عدم رعایت پاکیزگی و حقوق شهروندی در مناطق شمالی کشور به خاطر حضور بعضی گردشگران بی‌فرهنگ، مضاعف می‌شود!
» <شارینگهام> برگی زرین در کارنامه ی رابرت عزیز
» <مارک واتنی> کارتون به یاد ماندنی "پروفسور بالتازار" دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...8#pid45508
» <آلبرت کمپیون> جناب رابرت، مطلب "نوروز خود را چگونه گذراندم؟" خیلی حق بود. شما تنها نیستید برادر، ما هم تقریباً همین مشکلات رو داریم.
» <رابرت> به یاد مرحوم قاسم افشار در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45504
» <شارینگهام> مستند «سرانجام رعفت» هم اکنون از شبکه ی مستند
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
احساسات و نگرش ها در مورد فیلمهایی که دیده ایم کتابهایی که خوانده ایم
نویسنده پیام
نینا آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 12
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
اعتبار: 2


تشکرها : 10
( 76 تشکر در 12 ارسال )
شماره ارسال: #3
احساسات و نگرش ها در مورد فیلمهایی که دیده ایم کتابهایی که خوانده ایم

تیتراژمسافر کوچولو رویاگونه است سیاره ای دور کودکی زیبا رو و خوشحال بر روی آن با درختهای بائوبابش با آتش فشان های بامزه اش که با یک جاروی بلند تمیزشان میکند .سیاره ای دور از هر چه بدی است همچون نقطه ای در این جهان پهناور. و منحصر به فرد! همانند همه چیزها ! همه چیزهایی که یک روز خدای مهربان تصمیم گرفت برای ما نقاشی کند. فکر می کنم مسافر کوچولو کودکی همه بچه هاست همه بچه ها که با چشمهای زیبایشان به جهان مینگرند و آن را لبریز از ستاره و شور و هر لحظه دوست داشتنی تر می کنند.

به گذشته ها سرک می کشم به گنجینه عظیم و بینظیر خاطرات ناخنک میزنم و از ورای سالها درختان بائوباب و آتش فشانهای کوچک را می بینم. همین قدر زنده و روشن! طوری که انگار سالیان طولانی بر آن  روزها نگذشته است.

با سرمستی  خاطره بازی میکنم و... سرانجام.... گل سرخ زیبا را می بینم. ..

و به یاد می آورم آن هنگام هم ناراحتی مبهم مسافرکوچولو را حس میکردم قلبم فشرده میشد از دست گل سرخ عصبانی میشدم .

دوران کودکی بسیار زیباست هر چند خیلی از چیزها را نمیدانی اما به تمام جهان با سلاح پاکی و مهر بی چون و چرا مینگری. من میدانستم مسافر کوچولو ناراحت است اما نمیدانستم چرا با آنکه سیاره اش را دوست دارد گل سرخش را دوست دارد با پرنده های مهاجر رفته است نمیدانستم چرا آنقدر از آن ها یاد می کند و چرا باز نمی گردد.

آن را به طور مبهمی حس میکردم  اما.... اما... نامش را نمی دانستم.

نمی دانستم چگونه می آید

نمی دانستم با قلب و روح چه می کند

و نمی دانستم ....آن روزها  این ها را نمی دانستم.

حالا دیگر سالها گذشته است.  و من هر وقت به مسافر کوچولو را در خاطره هایم می بینم قلبم فشرده می شود.

اینبار دلیلش  را می دانم ...

چشمانم را لحظه ای می بندم و باز می کنم یک درخت بائوباب کوچک میکشم و برای مسافرکوچولو و گل سرخ دعا می کنم.


ارتش ما ارتشي از سايه‌ها است
۱۴۰۰/۱۱/۲۰ صبح ۱۱:۵۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : باربوسا, مارک واتنی, سروان رنو, Emiliano, Classic, مراد بیگ, کلانتر چانس, کاپیتان اسکای
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
احساسات و نگرش ها در مورد فیلمهایی که دیده ایم کتابهایی که خوانده ایم - نینا - ۱۴۰۰/۱۱/۲۰ صبح ۱۱:۵۷