[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان هایی که جایشان در سینما خالی است
نویسنده پیام
لوک مک گرگور آفلاین
جوینده َطلا
***

ارسال ها: 210
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۶/۶/۳۱
اعتبار: 24


تشکرها : 1000
( 1623 تشکر در 207 ارسال )
شماره ارسال: #7
RE: داستان هایی که جایشان در سینما خالی است

اگر از مردم بپرسید که آیا الکساندر دوما را می شناسند یا نه، احتمالا نه نخواهند گفت و اگر باز بپرسید چگونه او را می شناسید، آنها نام داستان های رابین هود، سه تفنگدار و کنت مونت کریستو را بر زبان خواهند آورد و تعدادی از آنها نیز خواهند گفت که تاکنون آثارش را نخوانده اند و او را به خاطر اقتباس های تصویری بیشمار داستان هایش می شناسند و به همین دلیل تک تک حوادث شان را حفظ کرده اند!

اما این نویسنده مشهور بیشتر از این ها نوشته بود. داستان هایی که در تلویزیون و سینما بسیار اندک به آنها توجه شده است. لاله سیاه یکی از آثار اوست که در طول تاریخ سینما تنها چند اقتباس گمنام از روی آن عرضه شده است. مشهورترین آنها نسخه دهه شصتی آن با بازیگری آلن دلون است که داستان را به شکل وحشتناکی تحریف کرده اند و این داستان تاریخی با فضای نسبتا غمگینش، مبدل به فیلمی کمدی در سبق و سیاق فیلمهای شمشیر بازی گشته است!

لاله سیاه که آمیخته ای از یک داستان غیر واقعی و حوادث بسیار مهم تاریخی است درباره مسابقه ایست که شهرداری هارلم ترتیب داده است. به این شکل که هرکس بتواند تا موعد مقرر لاله سیاهی را پرورش دهد برنده جایزه ۱۰۰,۰۰۰ گیلدری خواهد شد. در این میان دکتر جوان کورنلیوس ون بارلی در حال پرورش لاله اش هست، غافل از اینکه همسایه بدجنس او باکستل نیز در صدد انجام همین کار است و چون توانایی آنرا ندارد قصد دارد لاله دکتر را بدزدد. این داستان خیالی مصادف است با یکی از فاجعه بار ترین حوادث تاریخ هلند، یعنی به دار آویخته شدن یوهان دویت نخست وزیر هلند و برادرش توسط توسط اوباش بدون آنکه حتی در دادگاه محاکمه شوند.

دکتر کورنلیوس از همه جا بی خبر گرفتار توطئه ای که همسایه اش باکستل برایش طرح کرده می شود و به عنوان زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد می گردد. اما او در زندان نیز دست از پرورش دادن لاله اش بر نمی دارد و با کمک رزا، دختر بسیار جوان رئیس زندان که به صورت مخفیانه و بدون آگاهی پدرش به دیدنش می رود تمام سعیش را برای بزرگ کردن لاله اش می کند و این تازه شروع حوادث بعدی است.

لاله سیاه شاید شهرت کنت مونت کریستو را نداشته باشد، اما این به معنای آن نیست که ارزش اقتباس شدن را ندارد و البته شاید از این منظر که هر دو داستان کسی را روایت می کنند که به ناحق فعال سیاسی معرفی شده و به زندان می افتد مشابه به نظر برسند، اما الکساندر دوما به خوبی می دانست چگونه داستان هایش را بی شباهت به هم روایت کند و درنتیجه خوانندگان شباهتی بین این دو اثر نخواهند یافت.

راستش اگرچه همیشه معتقد بودم که اقتباس های تصویری متعدد بیننده را از داستان تکراری بیزار می کنند، اما در همان حین گاهی نیز این فرصت را به انسان ها می دهند تا اقتباس مورد علاقه خود را از بین آنها بیابند.


من به شانس اعتقاد ندارم. به خودم اعتقاد دارم!
۱۳۹۶/۱۱/۱۲ صبح ۰۳:۴۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مراد بیگ, جیمز باند, پرنسس آنا, لو هارپر, دون دیه‌گو دلاوگا, سروان رنو, پروفسور, کنتس پابرهنه
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: داستان هایی که جایشان در سینما خالی است - لوک مک گرگور - ۱۳۹۶/۱۱/۱۲ صبح ۰۳:۴۰