[-]
جعبه پيام
» <اکتورزhttps://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=626&pid=2332
» <Emiliano> یادآوری زیبایی بود «کستر آرچر» عزیز.
» <کستر آرچر> جناب Emiliano با خبر مرگ انزو استایولا به یاد دیالوگ مشهور فیلم دزد دوچرخه افتادم: "وقتی قراره آخرش بمیرم، چرا باید خودمو از غصه بکشم؟"
» <Emiliano> «انزو استایولا»، بازیگر کوچیک «دزد دوچرخه» (1948) هم رفت.
» <Emiliano> ممنونم از راهنمایی‌ت «جناب سروان» عزیز. هر کار کردم، ویرایش نشونی‌ها رو پیدا نکردم و دم دستی‌ترینشون، «تغییر امضا» بود که موقّتاً اونجا قرارش دادم. ممنون.
» <کستر آرچر> منتها حصار در حصار کاملا نایاب و سوزنبانان هم فقط فایل صوتیش موجوده
» <کستر آرچر> این لینک دوستان علاقمند را به فایل‌های بیش از صد تله‌تئاتر هدایت می‌کند https://t.me/sinateletheater/915
» <سروان رنو> آدرس رو بذار توی پروفایل ات امیلیانو ؛ اینجا میره زیر دیده نمیشه.
» <Emiliano> با اجازهٔ مدیر عزیز، کانال «تلگرام»ی بنده برای تبادل رایگان روزنامه، مجلّه، کتاب کودک نوجوان و کتاب‌های درسی قدیمی: https://t.me/majallateraygan
» <BATMAN> امیدوارم تعطیلات خوب و خوشی داشته باشید/ دوبله https://www.youtube.com/watch?v=pj7-KSkcnec&t=861s زبان اصلی https://www.youtube.com/watch?v=MDkPPfKafRk&t=1071s
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 3.33 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطرات سودا زده من
نویسنده پیام
رابرت آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 136
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۶/۲۰
اعتبار: 27


تشکرها : 1782
( 1993 تشکر در 136 ارسال )
شماره ارسال: #35
جلسه‌هایی که می‌رفتیم... (قسمت دوم- شوراهای فیلمنامه)

(۱۴۰۰/۹/۸ صبح ۰۱:۲۶)رابرت نوشته شده:  

در پست‌های قبل به عرض رساندم که:

در بهمن ۱۳۷۴ با امید، انگیزه و اشتیاق فراوان، مشغول تحصیل در رشته تولید (گرایش برنامه‌سازی تلویزیونی) دانشکده صدا و سیما شدم.

پس از پایان تحصیلات، با عنوان رسمی کارگردان -و البته با شغل‌های متفاوت کارگردانی، تصویربرداری، تدوین و نویسندگی- در واحدهای مختلف معاونت‌های سیاسی، استان‌ها و سیما فعالیت کردم.

به طور خلاصه طی این سال‌ها در هر سه بخش اصلی تولید، تأمین و پخش برنامه تلویزیون تجربه کسب کردم و در شوراهای مختلف عضویت داشتم.

شورای طرح و برنامه اداره کل مهندسی و مدیریت پیام مرکز بودجه

شبکه سه سیما

نمایندگی پوشاک بچه­گانه غنچه در کرج

مرکز سیمای استان­ها

پخش سیمای البرز

مرکز سیمای استان­ها

اداره کل تأمین برنامه­های خارجی سیما

پخش شبکة جام جم

اداره کل تأمین برنامه­های خارجی سیما

اداره کل سیمای استان­ها

پخش اخبار سیما

واحد آموزش معاونت سیما

از آبان ۱۳۹۰ تا آخرین روزهای خدمت در سازمان صدا و سیما (اول اردیبهشت ۱۳۹۶) به طور مستمر در شوراهای طرح و برنامه معاونت استان‌ها، شوراهای بررسی فیلمنامه و نیز جلسات برآورد تولید آثار مراکز استانی حضور داشتم.

در این دوره، عملاً بی‌پولی سازمان جهت ساخت آثار نمایشی آغاز شده و از بودجه‌های کلان سال‌های قبل خبری نبود. در واقع مسئولان روی چند اثر شاخص و پر خرج متمرکز شده و اقبال خاصی نسبت به تولید آثار متعدد ارزشمند نشان نمی‌دادند. تفاوت و تبعیض بین مراکز استانی و تهران از منظر برآورد هزینه تولید، نوع محاسبه مبلغ پرداختی و حتی زمان تسویه حساب از زمین تا آسمان بود! گاه حتی یک فیلم تلویزیونی زیبا و بی‌ادعا در مرکز استانی با یک/ پنجم هزینه نسبت به تهران تولید شده و متأسفانه هنگام پخش نیز به دلیل عدم نمایش از شبکه‌های سراسری، چندان دیده نمی‌شد. در آن سال‌ها دو مرکز فارس و اصفهان بیشترین رقابت* در تولید فیلم تلویزیونی را داشتند و گاه آثار دیدنی و بسیار زیبایی نیز تولید می‌کردند.**

سخن کوتاه کنم. طی سال‌های یاد شده، اعضای شورای طرح و برنامه نمایشی چند بار تغییر کردند.

خانم پوران درخشنده (کارگردان)، جناب عباس اکبری (نویسنده و مترجم آثاری چون راهنمای فیلمنامه‌نویسی سید فیلد)، مرحوم ضیاءالدین دری (کارگردان) و آقای سید ناصر هاشم‌زاده (مشاور فیلمنامه بسیاری از آثار جناب مجید مجیدی) از بزرگان و معتبرینی بودند که از آنها نکاتی را یاد گرفتم و از هم‌نشینی‌شان لذت بردم. البته این فهرست بسیار مفصل‌تر است. بعضی اعضای این شوراها از کارشناسان خوش‌قریحه و باسواد سازمانی بودند که به دلیل ناشناس بودن نزد عموم، نام آنها را نیاورده‌ام و اتفاقاً هر کدام نقش و تأثیر بسزایی در بهبود کیفیت آثار نمایشی داشته‌اند.

اما از این اسامی که بگذریم، تعدادی از کارگردان‌ها، مدیران سابق شبکه‌ها و افراد دارای نفوذ در تلویزیون نیز عضو این شوراها بودند که متأسفانه بیشتر به دنبال منافع شخصی و پر کردن جیب خود بوده‌ و هستند! طبعاً از منظر اخلاقی و به خاطر اینکه افراد مورد نظر در اینجا، توانایی توجیه و یا دفاع از خود را ندارند، مجاز به ذکر نام‌شان نیستم؛ اما همین قدر بدانید که گاه شرف بعضی دزدان که به ناچار و برای سیر کردن شکم زن و بچه از دیوار خانه مردم بالا می‌روند، از بعضی آقایان و خانم‌ها بیشتر است!

شاید این سؤال پیش بیاید که مگر اعضای این شوراها چگونه انتخاب می‌شدند که این بلبشو پیش می‌آمد؟shakkk!

در حالت معمولی و استاندارد، اعضای شورا می‌بایست توسط مدیر امور نمایشی هر واحد و یا شبکه انتخاب شوند؛ اما متأسفانه در مواردی اعضای شورا توسط مقام‌های بالای سازمانی و با ملاحظات غیر کاری انتخاب شده و شورا از حالت کاربردی و علمی- هنری خود خارج می‌شد.

بدیهی است در یک شورای استاندارد و سالم، هیچ کدام از اعضا حق ندارند، طرح‌های خود و یا بستگان‌شان را ارائه کنند؛ مخصوصاً اگر شورا در معاونت امور استان‌ها تشکیل شود و طبق اساس‌نامه فقط نمایندگان ۳۳ مرکز استانی، مجاز به ارسال طرح و یا فیلمنامه باشند.

حال فرض کنید، یک شورای فرمایشی تشکیل شده و اعضای فرمایشی با کمال وقاحت، طرح‌ها و فیلمنامه‌های خود، دوستان و بستگان‌شان را ارائه کرده و حتی مانع بررسی طرح‌های استانی شوند!

***

در بسیاری از جلساتی که افراد فوق‌الذکر حضور داشتند، انرژی سایر کارشناسان صرف خنثی کردن توطئه مصوب‌سازی فیلمنامه توسط این حضرات و جلوگیری از رسیدن به مقاصد خاص‌شان می‌شد! این دسته نه تنها همیشه به دنبال تصویب طرح‌ها و فیلمنامه‌های پر منفعت برای خود و اطرافیان‌شان بودند؛ بلکه جلوی تولید آثار ارزشمندی که برای‌شان نان نداشت، می‌گرفتند! دهان به دهان شدن با این نوع آدم‌ها سخت و طاقت‌فرسا بود و البته گاه منازعات کلامی، به داد و فریاد در اتاق جلسات منجر می‌شد.

فرض کنید:

۱) رییس یک واحد مهم در همان هفته اول انتصاب، طرح سریال تاریخی مربوط به زمان مشروطه آقازاده‌اش را برای بررسی و لاجرم تصویب به شورای تحت نظر اداره خودش ارسال کند!***

۲) یک کارگردان نور چشمی با حمایت یک مقام سازمانی، طرح و داستانی به شدت تکراری را، آن هم برای یک سریال ۳۰۰ قسمتی به شورا ارائه کند و حتی زحمت تغییر لوکیشن تصویربرداری را به خود ندهد! پیشاپیش یک تهیه کننده جوان و رانت‌خوار سینما نیز برای پیگیری امور و شرکت در جلسه برآورد طرحی که هنوز مصوب نشده است، معرفی شود!****

۳) یک نویسنده/ کارگردان/ استاد (!) که به صورت فرمایشی به عضویت شورا درآمده است، طرح یک سریال به شدت ضعیف را طی دفعات به شوراهای شبکه‌‌ها ارائه کرده و هر بار نتیجه ردّ گرفته باشد و این بار، آن طرح ضعیف و پر اشکال را به شورایی ارائه دهد که خودش را به عضویت آن درآورده‌اند!*****

فرض کنید هر سه مورد بالا در مدت کوتاهی اتفاق بیفتد و اعضای پاک‌دست با این طرح‌ها مخالفت کنند و فرض کنید نتیجه این مخالفت، برکناری کارشناسان مخالف و انتصاب تعدادی از دوستان و نور چشمی‌های موافق این طرح‌ها باشد!

*** 

سخن به درازا کشید. با تمام این اوصاف، ماحصل این جلسات تولید ده‌ها اثر نمایشی (فیلم تلویزیونی و سریال با کیفیت و گاه بی‌کیفیت) و صدها فیلمنامه قابل قبول بود که به واسطه بی‌پولی هیچ‌گاه ساخته نشده و به محاق رفتند!

از آن تأسف‌بارتر اینکه، بعضی عناوین خوش‌ساخت از شبکه‌های بدون مخاطبی چون شما پخش شده و حتی فرصت دیده شدن توسط عموم بینندگان را نیز پیدا نکردند.

                                                                                                            ادامه دارد   

-----------------------------------------------------------

* البته این رقابت سخت، گاه به یک چشم و هم‌چشمی فرسایشی و آزار دهنده برای خودشان و دیگران تبدیل می‌شد!:cheshmak:

** مراکز خراسان رضوی، سمنان، بوشهر، گیلان، آذربایجان شرقی، یزد، کرمانشاه و ...، نیز طی آن سال‌ها آثار نمایشی در خور توجهی تولید کردند.

*** فرض کنید این آقای رییس پس از ماه‌ها تلاش و با وجود مخالفت جدی سایرین، سرانجام طرح سریال گل پسرش را با مبلغ ۸۰۰ میلیون برای نگارش ۲۶ قسمت فیلمنامه برآورد کند!

**** فرض کنید اعضای پاک‌دست شورا آن قدر محکم (به قیمت برکناری) در مقابل این طرح بایستند و مشکلات متعددش را با سند علمی و صورت‌جلسه کارشناسی بیان کنند، که طرح سریال ۳۰۰ قسمتی به هوا برود.

***** فرض کنید این آقای نویسنده/ کارگردان/ استاد، علیرغم مردود شدن چند باره طرحش، با اعتماد به نفس مثال زدنی! فیلمنامه‌ کامل آن را نیز بنویسد و مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان هم به شکل علی‌الحساب دریافت کند!


يا رادَّ ما قَدْ فات... (ای برگرداننده آنچه از دست رفته است...)
۱۴۰۱/۱۲/۱۴ عصر ۱۰:۴۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : آرلینگتون, باربوسا, کوئیک, مراد بیگ, Emiliano, سروان رنو, مارک واتنی, BATMAN, شارینگهام, Classic, پهلوان جواد, ماهی گیر, مورفیوس, پیرمرد, اکتورز, آدمیرال گلوبال, کلانتر چانس
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۰/۶/۳۰, عصر ۱۰:۰۹
پیش شماره - رابرت - ۱۴۰۰/۶/۳۱, عصر ۰۹:۳۵
خارج از نوبت - رابرت - ۱۴۰۰/۷/۱۸, عصر ۱۱:۳۲
آنا... - رابرت - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۵:۲۷
RE: آنا... - مموله - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۹:۳۵
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۲/۳۱, صبح ۰۱:۱۸
RE: خاطرات سودا زده من - Classic - ۱۴۰۲/۳/۱, صبح ۱۱:۰۵
RE: خاطرات سودا زده من - سناتور - ۱۴۰۲/۳/۴, عصر ۰۳:۲۳
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۱۱/۲۵, عصر ۱۰:۳۵