[-]
جعبه پيام
» <شارینگهام> یاد و خاطر استاد ناظریان گرامی باد https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=56&pid=4539
» <سروان رنو> دختران رادیوم , یک تراژدی تاریخی .... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=846&pid=4538
» <اکتورز> بیستم اسفند سالروز آسمانی شدن استاد خسرو شایگان بود کسی کە در نوجوانی آرزو داشتم صدایم لااقل یک ذرە شبیە بە صدای ایشان میشد ولی نشد / روحش شاد
» <رابرت> آن نواهای آسمانی در "رادیو کافه" به مناسبت آغاز ماه رمضان https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=228&pid=4537
» <BATMAN> یکی از کارگردانهای مورد علاقم شیامالانه چون هر فیلمی که دلش میخواد میسازه و نظر دیگران براش بی اهمیته
» <BATMAN> جالبه نولان و شیامالان هم سن و سالن ولی دومی خیلی جوانتره https://s8.uupload.ir/files/227296_967_1du.jpg
» <BATMAN> اسکار نولانو پیرش کرد تا بهش جایزه بهترین فیلم و کارگردانی رو بده https://s8.uupload.ir/files/ee5345_3l6g.png
» <شارینگهام> دستت درست رفیق! واقعاً که ثابت شد دل به دل راه داره، ممنون.
» <مموله> بازرس https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=509&pid=4536
» <رابرت> تن‌مون تو قبر هم باید بلرزه... در "دوبله و دوبلورها" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=56&pid=4536
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 10 رای - 4.3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دیالوگهای ماندگار
نویسنده پیام
نسیم بیگ آفلاین
(تنها در فانوس دریایی)
*

ارسال ها: 122
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۱۱/۹
اعتبار: 9


تشکرها : 74
( 627 تشکر در 117 ارسال )
شماره ارسال: #401
RE: دیالوگهای ماندگار

آسایشگاه روانی استون هرست :

دکتری خطاب به دکتر دیگر که برای فرار تلاش می کرد :

((ما برای فرار همون قدر شانس داریم که یکی تو قبر زنده بشه و بخواد با چنگ و دندون قبر رو بکنه و بیاد بیرون !))


من جنگلی شدم مراد
۱۳۹۳/۱۲/۲۲ عصر ۰۹:۱۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, زینال بندری, BATMAN, اسپونز, زرد ابری, خانم لمپرت, بلوندی غریبه, ژان والژان, پرشیا, Kurt Steiner
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #402
RE: دیالوگهای ماندگار
...

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۳/۱۲/۲۵ صبح ۰۹:۲۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, Princess Anne, زینال بندری, سید رسول, برو بیکر, اسکارلت اُهارا, حمید هامون, Classic, زاپاتا, BATMAN, بلوندی غریبه, سروان رنو, جروشا, مگی گربه, سناتور, ژان والژان, پرشیا, Kurt Steiner, زرد ابری, Memento
BATMAN آفلاین
Nightmare
*

ارسال ها: 790
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۳/۵
اعتبار: 81


تشکرها : 10474
( 12693 تشکر در 564 ارسال )
شماره ارسال: #403
RE: دیالوگهای ماندگار

دیالوگهایی طنز و احساسی از مجموعه خانه سبز

رضا صباحی و عاطفه صدر درباره موضوع "حقوق زنان در خانواده" با هم بحث و مشاجره میکنند 

سپس طبق عادت همیشگی شان درگیری لفظی صورت میگیرد و لحظاتی بعد دیالوگهای جالب و طنزی را از این زوج به یادماندنی شاهد هستیم

رضا/ بنده ديگه يه لحظه ام اينجا نميمونم! متوجه شدی؟!

عاطفه/ يعنی ميخوای بری قهر؟

رضا/ من غلط  ! کجا دارم برم؟! 

من دفتر کارم اينجاست، مادرم اينجاست، خواهرم، پسرم، عروسم اينجاست، همه اينجان اونم ور دل شما! کجا دارم برم عاطفه خانوم؟!

من يه مردِ بی کسِ در عين حال با کسم! من يه مرد تنهای در عين حال ؟

نرگس/ داداش! فکر نميکنی يه لحظه ای که گفتی داره خيلی طول ميکشه؟!

رضا/ بله! پس خدانگهدار!

عاطفه/ ببينم! حرف که ميزنيم؟ هان؟

رضا/ بله!

عاطفه/ پس اشکالی نداره ميتونی بری!


! I'M BATMAN I'M VENGEANCE
۱۳۹۴/۱/۲۰ صبح ۰۲:۴۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, هانا اشمیت, برو بیکر, Memento, خانم لمپرت, اسکورپان شیردل, سرهنگ آلن فاکنر, هایدی, سروان رنو, حمید هامون, پرشیا, Kurt Steiner, Princess Anne, پیرمرد, زینال بندری, مگی گربه, زرد ابری, پهلوان جواد
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #404
RE: دیالوگهای ماندگار

این هم یک دیالوگ ماندگار که اصولا کسی روش نمیشه بش بگه دیالوگ ماندگار.

ولی اگه از ممیزی بودن صحنه صرف نظر کنیم، دیالوگ جالبی است.

جمله ای که در عین اینکه باطنا از روی ضعف زده میشه ولی غرور و قدرت خاصی توشه.

دیالوگی مخصوص یک دختر پولدار مغروری که عشقش اونو از درون به خفت کشیده...

------------------------------------------

Rose:  As a paying customer, I expect to get what I want.

شاه فیلم تایتانیک:

رز [در لحظه ای که از جک می خواد اون نقاشی کذایی رو بکشه] :

به عنوان یک مشتری که داره پول میده، توقع دارم که به چیزی که می خوام برسم.

۱۳۹۴/۱/۲۰ عصر ۰۹:۰۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : اسپونز, سروان رنو, BATMAN, Kathy Day, ژان والژان, هانا اشمیت, زینال بندری, زرد ابری, آلبرت کمپیون
Jacques Clouseau آفلاین
بازرس کلوزو
***

ارسال ها: 94
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۱۴
اعتبار: 10


تشکرها : 440
( 1045 تشکر در 49 ارسال )
شماره ارسال: #405
RE: دیالوگهای ماندگار

پدر سابرینا (جان ویلیامز): خوشحالم که دیوید رو فراموش کردی

سابرینا (آدری هپبورن): آره فراموش کردم اما با یک عشق دیگه، حالا این عشق و چطوری فراموش کنم؟

پدر سابرینا: این عشق هیچ عاقبتی نداشت دخترم همه با تحسین می گفتند خانواده لارابی بزرگواری به خرج دادن و با دختر شوفرشون وصلت کردن

اما تو رو هم تحسین می کردند؟ نه عزیزم. تو دنیا فقط بعضیا هستند که اعمالشون بزرگواری به حساب میاد، هیچوقت یه آدم فقیر و نمیگن بزرگواری به خرج داده با یک آدم ثروتمند ازدواج کرده!


من به همه مظنونم و در عین حال به هیچکس مظنون نیستم
۱۳۹۴/۲/۱۵ عصر ۰۶:۱۰
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پرشیا, Kurt Steiner, Classic, Papillon, omideee, سرهنگ آلن فاکنر, Princess Anne, هایدی, BATMAN, ژان والژان, خانم لمپرت, سروان رنو, حمید هامون, پیرمرد, هانا اشمیت, زینال بندری, مگی گربه, زرد ابری, Memento
Jacques Clouseau آفلاین
بازرس کلوزو
***

ارسال ها: 94
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۱۴
اعتبار: 10


تشکرها : 440
( 1045 تشکر در 49 ارسال )
شماره ارسال: #406
RE: دیالوگهای ماندگار

پسر عمه زا خطاب به مهمان برنامه : گوش کن دخترم، مهمترین عامل طلاق؛ ازدواجه!


من به همه مظنونم و در عین حال به هیچکس مظنون نیستم
۱۳۹۴/۳/۱۰ عصر ۰۲:۲۴
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Kurt Steiner, خانم لمپرت, هایدی, پیرمرد, حمید هامون, Princess Anne, Papillon, سروان رنو, هانا اشمیت, ژان والژان, Memento, زینال بندری, الیزا دولیتل, زرد ابری
دکــس آفلاین
رحمه الله علیه
*

ارسال ها: 103
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۱۱/۵


تشکرها : 735
( 1257 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #407
نوستالژی آدمایی که دوستشون داری اما بهشون نرسیدی

[به بهانه پخش فیلم افق]

اطلاعات عملیات یعنی بی نام و نشان شدن، جلو افتادن، از همه بریدن، دل کندن، قید همه چی رو زدن، سر دادن، تن دادن، اما تسلیم نشدن...

کاش من و تو بازم تو قایق عاشورا سینه دریا رو بشکافیم و جلو بریم. یاد تو همیشه با منه؛ یاد تو و اون قایق عاشورا، عاشورا و تشنگی، تشنگی و دریا....

۱۳۹۴/۳/۲۳ عصر ۱۲:۵۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : برو بیکر, Kurt Steiner, BATMAN, حمید هامون, خانم لمپرت, سروان رنو, ژان والژان, زینال بندری, Memento, زرد ابری
BATMAN آفلاین
Nightmare
*

ارسال ها: 790
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۳/۵
اعتبار: 81


تشکرها : 10474
( 12693 تشکر در 564 ارسال )
شماره ارسال: #408
RE: دیالوگهای ماندگار

یوسف پیامبر 1387

داستان یوسف و زلیخا به قدری گیراست که مخاطب رو براحتی جذب میکنه

از این رو تماشای هر نسخه از این حادثه تاریخی میتونه حائز اهمیت باشه

شخصا سریال یوسف پیامبر رو در زمان پخش اول دنبال میکردم

دیالوگ انتخابی در عین شفاف بودن حاوی پیام مهمیه

مردم با شمشیرهیچ آیینی را نمیپذیرند

خلاصه ای از داستان یوسف و زلیخا

تابلوی نقاشی از لحظه پاره شدن لباس یوسف بدست زلیخا اثر گیدو رنی هنرمند ایتالیایی

تابلوی نقاشی اثر فیلیپ ویت هنرمند آلمانی با مضمون مشابه


 نقاشی قهوه‌ خانه‌ای با موضوع ورود یوسف پیامبر به مجلس زلیخا اثر استاد «جواد عقیلی»



! I'M BATMAN I'M VENGEANCE
۱۳۹۴/۴/۱۷ صبح ۰۲:۵۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, سروان رنو, Papillon, خانم لمپرت, زینال بندری, حمید هامون, مگی گربه, Memento, پیرمرد, زرد ابری
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,254
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11424
( 18948 تشکر در 1591 ارسال )
شماره ارسال: #409
RE: دیالوگهای ماندگار

(۱۳۹۴/۴/۱۷ صبح ۰۲:۵۶)BATMAN نوشته شده:  


 نقاشی قهوه‌ خانه‌ای با موضوع ورود یوسف پیامبر به مجلس زلیخا اثر استاد «جواد عقیلی»

لباس مصری ها اینطوری بوده ؟! مصری ها چنین لباس هایی می پوشیده اند ؟!  tajob2

ریخت و شمایل اشخاص در این نقاشی به ایرانی ها یا آسیای میانه ای ها بیشتر شباهت دارد.


رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
۱۳۹۴/۴/۱۷ صبح ۰۸:۳۰
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Papillon, تایتوس پولو, زینال بندری, حمید هامون, BATMAN, زرد ابری, Memento
تایتوس پولو آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 23
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۳/۲۷
اعتبار: 2


تشکرها : 28
( 212 تشکر در 14 ارسال )
شماره ارسال: #410
RE: دیالوگهای ماندگار

حق با جناب سروانه.

بنده هم داشتم دنبال شمر و عمرسعد در پس زمینه تصویر میگشتم!:blush:

البته دور از شوخی، نقاشان قهوه خانه برای کشیدن چهره، اندام و حتی فیگور و حالت شخصیت ها از یک سبک و سیاق از پیش تعریف شده پیروی میکردن و این تکنیک قرن ها مو به مو از استاد به شاگرد منتقل میشده و هیچگونه تخطی از این اصول جایز نبوده.

۱۳۹۴/۴/۱۷ عصر ۱۲:۱۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, زینال بندری, حمید هامون, Papillon, BATMAN
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #411
Smile RE: دیالوگهای ماندگار

ایوی[ناتالی پورتمن] : تو عادت داری همه چیز رو به شوخی بگیری؟

گوردون [استفان فری] : نه. فقط چیزای جدی رو.

---------------------------------------------------

این دیالوگ من رو یاد یکی میندازه که سر هیچ کدوم از امتحان هاش استرس نداشت ولی پای بازی های فوتبال مثل بید میلرزید...

۱۳۹۴/۴/۱۷ عصر ۰۵:۴۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : خانم لمپرت, زینال بندری, حمید هامون, Papillon, برو بیکر, Kurt Steiner, هانا اشمیت, BATMAN, ژان والژان, الیزا دولیتل, مگی گربه, rahgozar_bineshan, زرد ابری, Princess Anne
دکــس آفلاین
رحمه الله علیه
*

ارسال ها: 103
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۱۱/۵


تشکرها : 735
( 1257 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #412
RE: دیالوگهای ماندگار

چاپلین - 1992

...movies are for the people
Most people work for a living and don't make
very much. It pleases them to see officials 
and the upper class kicked on the backside

فیلم ها برای مردمند، مردم برای یه زندگی عادی کار میکنن ولی پول زیادی درنمیارن
این باعث میشه که اونا از اینکه یه آدم باکلاس و مرفه اردنگی بخوره، خوششون بیاد

۱۳۹۴/۴/۲۰ صبح ۰۷:۲۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Kurt Steiner, زینال بندری, خانم لمپرت, Memento, هانا اشمیت, حمید هامون, ژان والژان, الیزا دولیتل, سروان رنو, rahgozar_bineshan
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #413
RE: دیالوگهای ماندگار

فیلم زیبای The WickerMan 1973

دیالوگ بین کریستوفر لی و ادوارد وودوارد در صحنه ای که بچه ها از روی آتیش می پرند.

گروهبان: مذهبی؟ اون هم با بچه هایی که دارن لخت می رقصند؟

لورد: اون ها از تعلیمات مذهبیشون لذت می برند.

گروهبان [با عصبانیت]: اما اونا ... لخت اند.

لورد [با خونسردی]: طبیعتا. خیلی خطرناک تره که با لباس از روی آتیش بپری.

۱۳۹۴/۵/۳ عصر ۰۳:۲۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : برو بیکر, ژان والژان, هانا اشمیت, پیرمرد, BATMAN, خانم لمپرت, سارتانا, حمید هامون, rahgozar_bineshan, زرد ابری, Princess Anne
لوئیس دگا آفلاین
جاعل اوراق قرضه ملی
***

ارسال ها: 14
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۴/۱۸
اعتبار: 9


تشکرها : 20
( 213 تشکر در 6 ارسال )
شماره ارسال: #414
RE: دیالوگهای ماندگار

Harvey

(1950)

Harvey

Elwood P. Dowd: Years ago, my mother used to say to me, she'd say "In this world, Elwood, you can be oh so so smart, or oh so pleasant." Well, for years I was smart... I recommend pleasant. You may quote me.

الوود داود: مادرم همیشه بهم می گفت " الوود توی این دوره و زمونه، تو باید یا خیلی باهوش باشی، یا خیلی خوش مشرب". خوب، من سال ها باهوش بودم  ... اما خوش مشرب بودن رو پیشنهاد می کنم. می تونید از طرف من نقل قول کنید.


امضاء نزدیک بین
۱۳۹۴/۵/۴ صبح ۱۲:۵۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, Memento, ژان والژان, الیزا دولیتل, Kurt Steiner, BATMAN, هانا اشمیت, سروان رنو, خانم لمپرت, سارتانا, حمید هامون, مگی گربه, rahgozar_bineshan
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #415
RE: دیالوگهای ماندگار

فیلم زیبای

Ex Machina 2015

[تصویر: 1438084798_5850_4d67692a8c.jpg]


- چرا ايوا رو ساختي؟

- چه سؤال عجيبي، تو اگه ميتونستي، نميساختيش؟

-------------------

پی نوشت: چیزی که بعضی ها 1400 سال زور می زدند تا بفهمونند رو بعد از گذشت 1 ساعت از فیلم گفت.

۱۳۹۴/۵/۶ عصر ۰۳:۳۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : BATMAN, لوئیس دگا, ژان والژان, حمید هامون, زرد ابری, Princess Anne
لوئیس دگا آفلاین
جاعل اوراق قرضه ملی
***

ارسال ها: 14
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۴/۱۸
اعتبار: 9


تشکرها : 20
( 213 تشکر در 6 ارسال )
شماره ارسال: #416
RE: دیالوگهای ماندگار

The Wizard of Oz

(1939)

oz

Dorothy: [has just arrived in Oz, looking around and awed at the beauty and splendor] Toto, I've a feeling we're not in Kansas any more.

دروتی: [تازه وارد اوز شده، در حالی که به اطراف نگاه می کند و مبهوت زیبایی جادویی محیط است] توتو، یه حسی به من می گه که ما دیگه تو کانزاس نیستیم.


The Matrix

(1999)

cypher

cypher: buckle your seatbelt dorothy 'cause kansas is going bye-bye.

سایفر: کمربندت رو ببند دروتی، چون کانزاس قراره غیب بشه.


امضاء نزدیک بین
۱۳۹۴/۵/۷ صبح ۰۲:۵۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Memento, BATMAN, پیرمرد, ژان والژان, خانم لمپرت, حمید هامون, هانا اشمیت, سروان رنو
لوئیس دگا آفلاین
جاعل اوراق قرضه ملی
***

ارسال ها: 14
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۴/۱۸
اعتبار: 9


تشکرها : 20
( 213 تشکر در 6 ارسال )
شماره ارسال: #417
RE: دیالوگهای ماندگار

سوته دلان

(1356)

مجید ظروفچی: چله‌ی زمستون دست ما رو گرفته برده سالن تابستونی، اونم فیلم آرشین مالالان. می‌گم آخه اینم فیلمه؟ آرتیستش تارزان سنگلجم نیست. می‌گه موزیکاله. می‌گم نامسلمون پس چرا دم در نوشتی بزن‌بزن؟ می‌گه موزیکال یعنی همین. از اوّل تا آخرش می‌زنن و می‌خونن. سراسر زدوخورد که ننوشته‌م! آخ که چه‌قدر دلم لک زده برا یه فیلم سراسر زدوخورد.

حتما به این صفحه از وبلاگ محسن آزرم سری بزنید.

کات/.


امضاء نزدیک بین
۱۳۹۴/۵/۷ عصر ۰۲:۴۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, ژان والژان, حمید هامون, هانا اشمیت, سناتور, خانم لمپرت, BATMAN, فرانکنشتاین, Papillon, سروان رنو, مگی گربه, دکــس, rahgozar_bineshan, Memento
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #418
RE: دیالوگهای ماندگار

فیلم هواپیماها ، قطارها و اتوموبیل ها  به کارگردانی جان هیوز

داستان در مورد شخص متمولی است که سعی دارد به سرعت با هواپیما خودش را به یک شهر دور برساند.

در فرودگاه با فرد چاق، بدبو  و بی ملاحظه ای آشنا می شود که بعدا متوجه می شود مسافر صندلی بغل اوست.

بعد از مشکلی که برای هواپیما پیش می آید فرد متمول مجبور می شود که از وسایل نقلیه دیگر استفاده کند ولی به شکل عجیبی همیشه مجبور می شود با این فرد چاق همسفر شود.

به یاد ماندنی ترین صحنه فیلم در اوایل فیلم است که استیو مارتین قصد دارد به سرعت خودش را به یک تاکسی برساند. در سوی دیگر خیابان فرد دیگری (با بازی افتخاری کوین بیکن) نیز برای رسیدن به این تاکسی کمین می کند.

لحظه ای نمای بسته چهره دو نفر را می بینیم که خصمانه به هم نگاه می کنند و شروع به کورس گذاشتن می کنند. نهایتا استیو مارتین دیرتر می رسد و از کوین بیکن می خواهد که با او همدردی کند و بگذارد اون با تاکسی برود. دیالوگ متعلق به این صحنه است:

- قربان؟ ببخشيد...من خيلي ديرم شده ، ميدونم اين تاکسي شماست...مي تونم ازحس همدردي تون بخوام که اجازه بديد با تاکسي تون به هواپيمام برسم؟

- من همچین حسی ندارم.

- می تونم بهتون 10 دلار بدم. نه 20 دلار

- من 50 دلار می خوام.

- باشه.

- کسی که حاضره برای یک تاکسی 50 دلار بده، 75 دلار هم میده!

- مهم نیست. باشه. بیا 75 دلار. ولی تو یه دزدی.

- نه! تو یه احمقی!

که البته این مربوط نسخه دوبله شده فیلم هست. در نسخه اصلی در جواب میگه "نه! من یک وکیلم"

-------------------------------

پی نوشت: اگر حس می کنید داستان فیلم آشناست ولی آنرا ندیده اید به این دلیل است که در سال 2010 یک بسیار شبیه به این ساخته شده است که البته این دیالوگ از آن حذف شده است.

۱۳۹۴/۵/۱۰ عصر ۰۸:۰۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, مگی گربه, خانم لمپرت, برو بیکر, حمید هامون, BATMAN, ژان والژان, واتسون, زرد ابری
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #419
RE: دیالوگهای ماندگار

من نبودم... خودش در رفت!

۱۳۹۴/۵/۱۳ صبح ۱۲:۱۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, rahgozar_bineshan, حمید هامون, BATMAN, Kurt Steiner, ژان والژان, واتسون, زرد ابری, پهلوان جواد
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #420
RE: دیالوگهای ماندگار

Contact 1997

- اينجا چي رو بررسي ميکني؟

- چيزهاي معمولي،غبارهاي فضايي، نواخترها، اجرام مختلف و اينجور چيزها... تو چی می نویسی؟

- چیزهای معمولی، اسم ها، فعل ها، صفت ها ...

۱۳۹۴/۵/۱۳ عصر ۰۹:۵۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : دکــس, پیرمرد, برو بیکر, BATMAN, خانم لمپرت, حمید هامون, ژان والژان, واتسون, لوئیس دگا, زرد ابری
ارسال پاسخ