تالار   کافه کلاسیک
موسیقی کلاسیک - نسخه قابل چاپ

+- تالار کافه کلاسیک (https://cafeclassic5.ir)
+-- انجمن: تالارهای عمومی (/forumdisplay.php?fid=21)
+--- انجمن: پیانوی سام (/forumdisplay.php?fid=35)
+--- موضوع: موسیقی کلاسیک (/showthread.php?tid=385)


موسیقی کلاسیک - میثم - ۱۳۹۰/۴/۲۴ عصر ۰۳:۳۰


در اینجا به معرفی ، بحث ، تبادل نظر ، درباره «موسیقی کلاسیک» و هنرمندان و آثار گرانمایه آن می پردازیم.

امید است این بحث ، برای علاقمندان آشنا با موسیقی کلاسیک ، خاطره انگیز و انگیزه بخش ؛

و برای کم آشنایان با این گستره ارزشمند هنری ، آموزنده و راهگشا باشد.

 

http://www.img4up.com/up2/03361461111749776820.jpg




RE: موسیقی کلاسیک - ژان والژان - ۱۳۹۰/۴/۲۴ عصر ۰۵:۳۳

با سلام و درود خدمت عزيزان و تشكر از ميثم عزيز بدليل پيشقدم شدن در ايجاد اين تاپيك

در ابتداي كار قطعه زيبايي به نام sarabande از جرج فردريك هندل آهنگساز مشهور آلماني كه ميتوان گفت الهام بخش بسياري از اساتيد موسيقي جهان  از جمله بتهوون ميباشد را به دوستان تقديم ميكنم.

http://www.4shared.com/audio/33UfGb3n/001.html




RE: موسیقی کلاسیک - میثم - ۱۳۹۰/۵/۷ عصر ۱۲:۱۶

ممنونم از ژان والژان عزیز که تنها ارسال این بحث را تا حالا داشته اند. راستش فکر می کردم این بحث با استقبال بیشتری مواجه شود. به خصوص اینکه دوستان علاقمند به موسیقی کلاسیک در این کافه کم نداریم. در هر حال دوستان بی شک مختارند که به بحثی مراجعه نکنند یا هر وقت دوست داشتند مراجعه و مشارکت داشته باشند. ما که صبر ایوب داریم!

اما در هر حال خوب است هر از گاهی این بحث - حتی اگر دوستان علاقه ای به آن نداشته باشند - به روز شود! برای همین به تاسی از ژان والژان عزیز قطعه ای زیبا انتخاب کرده ام که امیدوارم از آن لذت ببرید.

والس دوم از قطعه جاز ، ساخته جاودان دیمیتری شوستاکویچ.  دریافت

این قطعه زیبا در سینما نیز بارها مورد بهره برداری دراماتیک قرار گرفته است. شاید معروفترین آنها فیلم چشمان باز بسته (استنلی کوبریک) باشد که این قطعه چند بار از جمله در ابتدای فیلم در لحظاتی که خانواده دکتر هارفورد هنوز به سامان است ، و در لحظات پایان فیلم وقتی به ظاهر کابوس های خود را پشت سر گذاشته اند ، شنیده می شود.

در سینمای ایران نیز در موسیقی فیلم تحسین شده خیلی دور خیلی نزدیک (سید رضا میرکریمی) رد پای این اثر درخشان به وضوح دیده می شود.




RE: موسیقی کلاسیک - میثم - ۱۳۹۰/۵/۱۵ عصر ۰۴:۱۷


دانوب آبي

ساخته جاويدان «يوهان اشتراوس»

http://www.img4up.com/up2/96502387837249612328.jpg

دريافت




RE: موسیقی کلاسیک - میثم - ۱۳۹۰/۵/۲۷ عصر ۰۵:۰۲

http://www.img4up.com/up2/40442830078741622608.jpg

دریافت


********************

حمله والکیری ها یکی از زیباترین و شوق انگیزترین قطعات نوشته شده توسط ریچارد واگنر است. این قطعه در ده ها فیلم سینمایی به عنوان موسیقی متن استفاده شده است. حمله والکیری ها  با نت های استثنایی اش حس و حال قهرمان عملگرا و با اراده و خلاق و میل به جنگ و مقابله را القا می کند.

شاید خلاقانه ترین استفاده ها را از این موسیقی ، توسط فدریکو فلینی در هشت و نیم (در سکانسی هجو آمیز در ابتدای فیلم) و پینچاس پری در وقتی نیچه گریست (در یک سکانس ذهنی زیبا) و فرانسیس فورد کاپولا در اینک اخرالزمان (در سکانس درگیری هوایی) انجام شده باشد.

واگنر، آهنگساز محبوب بسیاری از فیلمسازان نظیر لوییس بونوئل و بیلی وایلدر بوده است که بارها از قطعات زیبایش در فیلمهایشان استفاده کرده اند.




RE: موسیقی کلاسیک - california - ۱۳۹۰/۵/۲۸ صبح ۰۹:۲۷

                     

موسيقي فيلم خاطرات يك گيشا شروع خويي براي معرفي و شناخت جان ويليامز و ارزش هاي كار آهنگسازي اوست و قطعا به عنوان يكي از آثار درخشان استاد در سال هاي اخير ارزش شنيدن و نقد و بررسي را دارد.

سايوري در فرار از خانه گيشا با تاجر مهرباني به نام چرمن(رئيس) آشنا مي شود كه نقش مهمي در سرنوشتش بازي مي كند. جان وليامز قطعه والس چرمن(chairman's Waltz) را بر اساس شخصيت اوساخته است.

قطعه اي كه يادآور كار فراموش نشدني او در فهرست شيندلر است.

                                                              دريافت 

                                         (john williams( the chairman's Waltz

                                                           .




RE: موسیقی کلاسیک - california - ۱۳۹۰/۵/۲۹ صبح ۰۳:۵۶

                                                                    fransoa sagan

                                                              .... dobar dan tugo ....

                                                   .

                                                                        دريافت

                                                      اثر معروف فرانسوآ ساگان فرانسوي

                                                                                                                                         




[split] نجواها و فریادها... صداهایی ماندگار - زبل خان - ۱۳۹۰/۶/۲۰ عصر ۱۲:۵۰

"آهنگ گاوباز" از اپرای کارمن با صدای زنده یاد حسین سرشار 


قسمتی از اپرای کمیک کارمن به نام آهنگ گاوباز, ساخته ژرژ بیزه را با صدای زنده یاد حسین سرشار و پیانوی لیلی سرکیسیان می شنوید. مکان و تاریخ اجرا : تالار فرهنگ، سال۱۳۴۷ حسین سرشار (۱۳۷۴-۱۳۱۰) خواننده و بازیگر ایرانی بود. سرشار پس از به پایان رساندن دوره هنرستان موسیقی به ایتالیا رفت و در شهر رم، در کنسرواتور معروف "سانتا چچیلیا" به تحصیل آواز مشغول شد..

y o u t u b e . c o m/watch?v=WxeTas87AXI




RE: نجواها و فریادها... صداهایی ماندگار - سناتور - ۱۳۹۰/۶/۲۰ عصر ۰۹:۳۱

دوستان در فیلم کندو یک سکانسی هست که بهروز توی یک کافه رفته که خواننده داره مکزیکی می خونه می خواستم ببینم اون خواننده مرحوم حسین سرشار نبود.




RE: موسیقی کلاسیک - ژان والژان - ۱۳۹۰/۱۰/۱۶ عصر ۰۶:۵۲

در ميان موسيقيدانان عصر حاضر بويژه موسيقي جاز فضايي نام آهنگساز پر آوازه اي به نام ونجليس به چشم ميخورد.ونجليس در سال 1943 در شهر ولوس يونان بدنيا آمد.از سن 4سالگي به آموختن موسيقي پرداخت و به دليل علاقه وافر به موسيقي كلاسيك و كارگرداني سينما به تحصيل در دانشكده هنرهاي زيباي آتن پرداخت.آلبوم spiral از ساخته هاي ونجليس در سال 1977 به بازار عرضه شد.

بنا بر عقيده بسياري از موسيقي دانان آهنگ spiral اوج هنر تلفيق و تركيب نواهاي الكترونيكي است.آهنگ مزبور از 3بخش ابتدايي و مياني و انتهايي با تم هاي متفاوت تشكيل شده ولي با ظرافت خاصي به هم پيوسته است.

http://www.mediafire.com/?88fq7cgv3ix6vdi




RE: موسیقی کلاسیک - ژان والژان - ۱۳۹۰/۱۱/۲۰ صبح ۰۳:۱۶

در ميان موسيقي دانان مشهور آلماني در كنار نام اساتيدي چون يوهان سباستين باخ و لودويك فان بتهون نام استاد پرآوازه اي بنام يوهانس برامس همچون ستاره اي مي درخشد.

وي در سال 1833 در شهر هامبورگ آلمان بدنيا آمد و در سال 1897 در شهر وين چشم از جهان فروبست.قطعه معروف hungarian dances از ساخته هاي بسيار زيباي اين موسيقي دان بزرگ با ريتم بسيار تند و سريع است. البته تا آنجا كه در خاطر حقير باقي مانده اين قطعه زيبا در يكي از فيلم هاي چارلي چاپلين نيز استفاده شده است.

http://www.mediafire.com/?x5hwn4zjtfd6nxb




RE: موسیقی کلاسیک - بتی - ۱۳۹۰/۱۲/۲۰ عصر ۰۲:۵۸

کارمینا بورانا

کارمینا بورانا مجموعه‌ای از آوازهای قرن سیزدهم میلادی است که پایه و اساس کارهای اهنگسازی آلمانی، کارل ارف، برای ساخت آوازهای کر قرار گرفت. این مجموعه- شامل قطعه آهنگ نمایشی و اپرا -بین سال های 1935 و 1936 ساخته شده است و اولین بار در سال 1937 اجرا شد(در دوران قدرت نازی ها در آلمان) و پس از آن به یکی از متداولترین کارهای کرال در قرن بیستم تبدیل شد. این آوازها به صورت جداگانه و یا در فیلم های تلویزیونی و سینمایی- از جمله قسمت اول ارباب حلقه ها- اجرا شده است.

اجرای کر و ارکستر اپرای برلین

http://www.mediafire.com/?ifx2xekujzy

سایتی برای دور زدن مشکل ف ی ل ت ر مدیافایر

http://leech.dverleech.com/mediafire/




[split] Old Song های خارجی - زرد ابری - ۱۳۹۱/۹/۷ صبح ۰۵:۲۴

اطلاعات زیر برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد.

کلود دبوسی ۱۹۰۸

کلود-آشیل دبوسی (به فرانسوی: Claude-Achille Debussy) آهنگساز فرانسوی در ۲۲ اوت ۱۸۶۲ در سن ژرمن آن له زاده شد و در ۲۵ مارس ۱۹۱۸ در پاریس از دنیا رفت.

برخی او را بوجود آورنده سبک امپرسیونیزم در موسیقی می‌دانند اما او خود (همچون موریس راول) از پذیرفتن آن ابا و پرهیز داشت.

دبوسی در خانواده‌ای متوسط بدنیا آمد، در سال ۱۸۷۲ وارد هنرستان موسیقی ( کنسرواتوار ) پاریس شد و به مدت ۱۲ سال در آنجا به فراگیری موسیقی پرداخت. در سال ۱۸۷۹ آموزگارش آنتونین مامونتل، با وجود اینکه از دبوسی چندان دل خوشی نداشت اما او را به نادژدا فن مک، حامی اسرارآمیز چایکوفسکی، که در جستجوی یک نوازنوه پیانو بود، معرفی کرد، دبوسی همچنین به فرزندان او درس پیانو میداد. سه بار اقامت بلند مدت در روسیه برای دبوسی فرصت بسیار خوب و مهمی بود تا فرهنگ موسیقی خود را پربارتر گرداند و نیز به او این امکان را داد تا با موسیقیدانان آن سرزمین آشنا گردد . در این میان او در هنرستان موسیقی به شاگردی گیرو در آمد. آموزگاری که شاگردانش را به اندیشیدن در هنر و تکنیکهای شخصیشان فرا میخواند، روشی که مورد ستایش دبوسی بود و این موجب شد که دوستی ژرفی میان او و آموزگارش برقرار گردد. در ۱۸۸۳ با« کانتات گلادیاتور» در مسابقه جایزه رم شرکت جست اما تنها جایزه دوم را از آن خود کرد، اما سال پس از آن با قطعه « کودک نابغه » موفق به دریافت جایزه رم گردید. اندکی بعد واکنش او به این پیروزی چنین بود : «... که مرا باور کنند یا نه، میتوانم بگویم که تمام شادی من از بین رفت... گرفتاری هایی که یک عنوان رسمی به همراه می آورد را به روشنی میدیدم و دانستم که دیگر آزاد نیستم. »

پس از یک دوره اقامت کوتاه در ویلا مدیسیس، چون سختگیریهای زندگی در آنجا برایش غیر قابل تحمل بود، ویلا را به قصد پاریس ترک کرد و در آنجا در پیوندی عاشقانه با دختری به نام گابریل دوپون که امور مالی دبوسی را بخوبی اداره میکرد و در دیدارهای پیوسته با دوست شاعرش استفان مالارمه روزگار را سپری میکرد. در ۱۸۸۸ برای نخستین بار به بایروت سفر کرد و سال پس از آن به آنجا سفری دوباره کرد، در بازگشت او « دیوانه وار » پیرو ریشارد واگنر شده بود. او سالها بعد با تندی زیادی از واگنر انتقاد میکرد. در سال ۱۸۸۹ و در نمایشگاه جهانی پاریس با موسیقی آسیای دور آشنا گردید، در همین سال به مطالعه اپرای بوریس گودونف اثر مودست موسورگسکی که سن سانس از روسیه آورده بود پرداخت که دریچه‌های تازه‌ای در موسیقی را به رویش گشود. او اپرای رودریگ و شیمن را نیمه کاره رها کرد تا سالها بعد به دست ادیسون دنیسوف تکمیل و در سال ۱۹۹۳ در اپرای لیون اجرا شود.

نخستین اجرای « پیش درآمد بعد از ظهر یک دیو » در ۲۲ دسامبر ۱۸۹۴ با استقبال بسیار خوبی روبرو می‌شود و این سرآقاز آفرینش اثرهای مهمی میگردد و دبوسی هرچه بیشتر به چهره‌ای نامدار و خبر ساز تبدیل میشود. از جمله آثاری که او در این دوره نوشته است میتوان از « سه ترانه بیلیتیس » و« نکتورنها ( شبانه‌ها )» نام برد. نخستین اجرای اپرای « پلئاس و ملیزاند » در پی اختلافی که میان دبوسی و آهنگسازی به نام ماترلینک بر سر گزینش خواننده نقش ملیزاند و کشیده شدن ماجرا به دادگاه با سر و صدای بسیار همراه می‌شود و موسیقی دوستان را به دو دسته تقسیم می‌کند و این اجرا با دخالت پلیس سرانجام بدون موفقیت انجام میگردد ولی اجرای دوم موفقیتی چشمگیر است و تا سه ماه بر روی صحنه اپرا باقی میماند .

در حالیکه دبوسی در سال ۱۸۹۹ گابریل دوپون را برای ازدواج با یکی از دوستان گابریل به نام لی لی تکسیه ترک کرده بود و گابریل بر اثر اندوه فراوان دست به خودکشی زده بود، بار دیگر در سال ۱۹۰۳ با دختر دیگری به نام اما بارداک که دختری موسیقیدان و بسیار زیبا بود آشنا میگردد و یک سال بعد لی لی را برای پیوستن به او ترک میکند، لی لی نیز همانند دوست خود گابریل دست به خودکشی میزند. ماجرا در روزنامه‌ها که به طرفداری از همسر رها شده میپردازند کشیده می‌شود و دبوسی به گوشه تنهایی پناه میبرد. او در سال ۱۹۰۵ با اما ازدواج می‌کند و در این فرصت تنهایی ناگزیر، به آفرینش « دریا » میپردازد. دو هفته پس از نخستین اجرای دریا دخترشان کلود ـ اما بدنیا می آید. دبوسی به زندگی به دور از هیاهوی جامعه ولی در رفاه خود ادامه میدهد در حالیکه نام و هنر او در حال گسترش در سراسر دنیا بود و پلئاس و ملیزاند در بروکسل، برلین، رم، میلان و نیویورک اجرا میشد.

در بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۸ دبوسی دست به آفرینش بخش بزرگی از اثرهای پیانویی خود میزند از جمله دو دفتر « نقشها » و« گوشه بچه‌ها ».در سال ۱۹۱۰ دبوسی از طرف دیاگیلف دعوت می‌شود تا در اثری به نام « شهادت سن سباستین » که نقش اصلی آن را ایدا روبنشتاین داشت با او همکاری کند. دیاگیلف همچنین نوشتن باله‌ای به نام « بازی‌ها » را به دبوسی سفارش میدهد.


کلود دبوسی پشت پیانو، ۱۸۹۳

با آغاز جنگ نخست جهانی روحیه میهن پرستی دبوسی شدت بسیاری می‌گیرد و می‌توان در آن دلیل دشمنیش با آرنولد شونبرگ را که در جبهه روبرو خدمت میکرد و دبوسی او را « خطرناک » می‌خواند، یافت. در این سال‌ها دبوسی اثرهای خود را اینگونه امضا میکرد :« کلود دبوسی، آهنگساز فرانسوی » (برای نمونه سه سونات برای سازهای گوناگون و ۱۲ اتود برای پیانو). او در ۱۹۱۷ در حالیکه بسیار مریض بود برای آخرین بار برای اجرای سومین سوناتش بر صحنه عمومی حاضر شد. او در حالیکه هنوز جنگ به پایان نرسیده بود و در بی تفاوتی دیگران در ۲۵ مارس ۱۹۱۸ بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت و نخست در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد ولی سپس به گورستان دو پاسی انتقال داده شد، دختر و همسر او نیز در همانجا در کنارش به خاک سپرده شده اند.

یکی از کارهای  معروف دبوسی

Debussy, Clair de lune

http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://kamalcd582.persiangig.com/audio/Debussy,%20Clair%20de%20lune%20%28piano%20music%29.mp3




[split] Old Song های خارجی - زرد ابری - ۱۳۹۱/۹/۲۷ عصر ۰۷:۰۷

ولفگانگ آمادئوس موزارت - قطعه شماره 40

از لینک زیر دانلود کنید

http://www.4shared.com/mp3/4A8HV0xC/Wolfgang_Amadeus_Mozart.html




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۱/۱۰/۱۶ صبح ۰۲:۰۱

کاری به نام Vocalise از آهنگ ساز روس, سرگئی واسیلوویچ راخمانینوف که در سال 1912 منتشر شد و توسط اسحاق پرلمان, یکی از بزرگ ترین ویولونیست های قرن بیستم اجرا شده:

Rachmaninoff

لینک دانلود آهنگ:

http://s3.picofile.com/file/7527723224/rachmaninov.mp3.html

Itzhak Perlman




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۱/۱۰/۲۷ صبح ۱۲:۱۹

اثری دلنشین و گوش نواز با نام Palladio اثر موسیقی دان و آهنگساز ولزی, Karl Jenkins:

Karl Jenkins

لینک دانلود آهنگ:

http://s3.picofile.com/file/7527794622/palladio_jenkins_.mp3.html




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۱/۱۱/۲ صبح ۱۲:۰۵

رقص مرگ

Danse Macabre

رقص مرگ (Macabre Dance)  اپوس شماره 40, یک شعر سمفونیک برای ارکستر است که در سال 1874 توسط کامی سن سائن (Camille Saint-Saëns) آهنگ ساز, رهبر ارکستر و پیانیست فرانسوی دوره رمانتیک ساخته شد. در ابتدا و در سال 1872 این کار به شکل یک ترانه هنری برای پیانو و آواز عرضه شد که متن فرانسوی آن توسط شاعر, هنری کازالیس و بر مبنای یک داستان قدیمی فرانسوی ساخته شد. در سال 1874 آهنگ ساز با توسعه و بازسازی اثر, آن را به شعر سمفونیک تبدیل کرد که در آن بجای آواز, از تک نوازی ویولن استفاده شده بود. با وجود بی کلام بودن نسخه ای که خدمت دوستان معرفی می شود, باز هم متن شعر آورده شده تا به شکل گیری حس شما کمک کند و با مطالعه همزمان متن شعر در حین گوش سپردن به موسیقی, درک بهتری از انتخاب سازها و فراز و فرود اثر داشته باشید.

Camille Saint Saen

بر اساس افسانه ها, مرگ هر سال در نیمه شب هالووین ظاهر می شود. او با احضار مردگان از گورهای شان, می خواهد که به رقص مرگ برخیزند در حالی که او ویولن می نوازد (که در اثر با تک نوازی ویولن نشان داده می شود). اسکلت ها به رقص ادامه می دهند تا زمانی که خروس در سحرگاه بانگ بر می دارد و این زمانی است که باید مردگان تا فرارسیدن سال بعد به گورهای خود بازگردند.

من خودم تک نوازی ویولن در این کار را بسیار دوست دارم, به خصوص بعد از تداعی آواز خروس و برآمدن خورشید, تک نوازی بسیار زیبای ویولن حس اندوه دلنشینی را ایجاد می کند.

البته لازم به ذکر است که ژانری به نام رقص مرگ از اواخر قرون وسطی شکل گرفت و در بسیاری از زمینه های هنری, مثل نقاشی, شعر, موسیقی و ادبیات جلوه های خاص خودش را تا امروز به جا گذاشته که از این میان می توان به کار آگوست نورمیگر در سال 1598 میلادی, اثر گوستاو مالر در سال 1901, کاری از دیمیتری شوستاکوویچ به سال 1944 و در نهایت آلبوم سلتیک فراست در سال 1985 و کار گروه آیرون میدن به سال 2003 اشاره کرد.

تابلوی رقص مرگ, اثر جینو سِوِِرینی نقاش ایتالیایی جنبش فوتوریسم

Danse Macabre

 Zig, zig, zig, Death in cadence

Striking a tomb with his heel

Death at midnight plays a dance-tune

Zig, zig, zag, on his violin

The winter wind blows, and the night is dark

Moans are heard in the linden trees

White skeletons pass through the gloom

Running and leaping in their shrouds

Zig, zig, zig, each one is frisking

You can hear the cracking of the bones of the dancers

A lustful couple sits on the moss

So as to taste long lost delights

Zig zig, zig, Death continues

The unending scraping on his instrument

A veil has fallen! The dancer is naked

Her partner grasps her amorously

The lady, it's said, is a marchioness or baroness

And her green gallant, a poor cartwright

Horror! Look how she gives herself to him

Like the rustic was a baron

Zig, zig, zig. What a saraband

They all hold hands and dance in circles

Zig, zig, zag. You can see in the crowd

The king dancing among the peasants

But hist! All of a sudden, they leave the dance

They push forward, they fly; the cock has crowed

Oh what a beautiful night for the poor world

Long live death and equality

http://www.4shared.com/mp3/uHhvPaYf/Danse_Macabre_-_Saint-Saens.html




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ صبح ۰۱:۵۰

Albinoni

تومازو جیووانی آلبینونی (زاده به سال 1671 -  درگذشته به سال 1751) یک آهنگ ساز ایتالیایی سبک باروک است. هرچند در روزگار خود عمده ی شهرت اش را وامدار نگارش اپرا بود, اما امروزه او را بیشتر به واسطه موسیقی سازی, به ویژه کنسرتوهای آبوا می شناسند.

او بر خلاف بیشتر هم عصران خویش, نه درکلیسا و نه در بارگاه نجبا دارای منصب و مقامی نبود و با استقلال تمام به آفرینش موسیقی می پرداخت. از موسیقی دان هایی که از کارهای آلبینونی الهام گرفتند می توان به یوهان سباستین باخ اشاره کرد.

اثر مشهور آلبینونی یعنی آداجیو در جی مینور, که به طور قطع بارها شنیده اید, در حقیقت نمونه ای از یک musical hoax است, یعنی قطعه ای که به وسیله یک شخص ساخته شده و سپس تعمدا به آهنگ ساز دیگری نسبت داده می شود. در این مورد, قطعه در اصل به وسیله ی رمو جیازوتو ساخته شده ولی به آلبینونی منتسب گردیده است.

Remo Giazotto

جیازوتو (زاده به سال 1910 – درگذشته به سال 1998) یک موسیقی شناس, آهنگ ساز و منتقد موسیقی ایتالیایی بود که او را بیشتر به واسطه مطالعاتی که در مورد آلبینونی داشته می شناسند. بهرحال شنیدن این قطعه ی لطیف و گوش نواز, فارغ از هویت سازنده ی آن, بسیار خاطره انگیز است. امید که از گوش سپردن به آن لذت ببرید. جهت آشنایی بیشتر شما با کارهای آلبینونی, قطعه ی دیگری از این آهنگ ساز به نام کنسرتوی آبوا نیز تقدیم حضورتان می گردد.

لینک دانلود قطعه ی آداجیو در G Minor :

http://www.4shared.com/mp3/LP-POxGL/08_-_Tomaso_Albinoni_-_Adagio_.htm

لینک دانلود قطعه ی کنسرتوی آبوا:

http://www.4shared.com/mp3/YcMICPlL/albinoni_-_oboe_concerto_in_d_.html

Aboa

پی نوشت:

آداجیو که از واژه ی ایتالیایی adagio به معنای به آهستگی گرفته شده است, در علم موسیقی به قطعه ای اطلاق می شود که باید به آهستگی نواخته یا خوانده شود.

کنسرتو (concerto) نیز واژه ای با ریشه ی ایتالیایی است که در اصطلاح به قطعه ای در موسیقی کلاسیک گفته می شود که معمولا برای اجرا توسط یک ساز و ارکستر نوشته شده است؛ مثل مثال بالا که برای ساز آبوا و ارکستر بود.

با احترام فراوان

پرشیا




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۲/۱/۱۲ صبح ۱۲:۰۷

حدود دویست سال پیش که رقص های ملایم درباری مثل والتز, کئوادریل و پولکا در محافل نجبای اروپایی جریان داشت, شیوه رقص نوینی سرتاسر اروپای مرکزی را تسخیر کرد: چارداش Csárdás؛ رقصی که از میان مردم برخاسته بود, در سنت های قدیمی هزاران ساله ریشه داشت و موسیقی پرشور آن را نوازندگان چیره دست کولی می نواختند و با این که اوج شکوفایی آن دویست سال پیش بود, هنوز هم در اروپای مرکزی محبوب است.

csardas

رقص شورانگیز چارداش نماد خیزش توده ی مردم در برابر فشارهای خارجی و جور طبقه ی حاکم بود و تا آن زمان, هیچ رقصی چنین شکوهمند و زیبا و در عین حال جذاب و پویا وجود نداشت. شاید این شیوه ی رقص را بتوان رقص ملی مجارها نامید که از فرهنگ سایر ملل نیز تاثیر بسیار پذیرفته است؛ به گونه ای که مجارها و اسلوواک ها آن را بسیار دوست می دارند و سایر ملل اروپای مرکزی از جمله رومانیایی ها, لهستانی ها, کرووات ها و البته کولی ها آن را با آغوش باز پذیرفته اند. در بین آهنگ سازان برجسته ای که به ساخت آهنگ برای چارداش پرداخته اند می توان به فرانتز لیست, یوهانس برامس, یوهان اشتراوس و چایکوفسکی اشاره کرد.

Vittorio Monti

ویتوریو مونتی (زاده به سال 1868, درگذشته به سال 1922) یک آهنگ ساز, نوازنده ی ویولون و رهبر ارکستر ایتالیایی بود که در ناپل به دنیا آمد. تنها کار بسیار شناخته شده ی او, چارداش, حدود سال 1904 ساخته شد که شما را به شنیدن این اثر بسیار زیبا با هنرآفرینی آرشه ی جادویی دیوید گَرِت نوازنده ی نامدار آلمانی دعوت می کنم:

David Garrett

لینک دریافت آهنگ:

http://s4.picofile.com/file/7803209137/David_Garrett_Cs_s_Gypsy_Dance_Vittorio_Monti.mp3.html




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۲/۱/۲۵ صبح ۱۰:۳۹

Pavane

تابلوی La Pavane, اثر گوستاو ژان ژاکه

گابریل فوره (زاده به سال 1845, درگذشته به سال 1924) موسیقی دان و نوازنده ی فرانسوی است که یکی از پیشروترین آهنگ سازان عصر خویش به شمار می رفت و تاثیر شگرفی بر نسل موسیقی دان پس از خود برجای نهاد. او در سن نه سالگی به کالج موسیقی پاریس وارد شد و در آنجا شاگرد کامی سان سئان, یکی از اساتید بنام موسیقی شد که بعدها به دوست نزدیک فوره تبدیل گردید.

Gabriel Faure

در دوران میانسالی, شهرت و موفقیت به فوره روی آورد و از میان مشاغل مهمی که برعهده داشت می توان به رهبری کنسرواتوار پاریس اشاره کرد. موسیقی فوره را پلی دانسته اند که پایان عصر رومانتیک را به نوگرایی (مدرنیسم) قرن بیستم پیوند زده است. هنگامی که در سن 75 سالگی و به علت پیشرفت کم شنوایی, از سمت رهبری کنسرواتوار پاریس باز نشسته شد, به دریافت نشان لژیون دونور نائل شد؛ افتخاری که بر خورداری از آن به ندرت برای یک موسیقی دان ممکن است.

Gabriel Faure

یکی از نامدارترین کارهای فوره, Pavane, قطعه ای ساخته به سال 1887 برای نوعی رقص ملایم به همین نام بود که در اروپای دوره ی رنسانس, قرن شانزدهم و هفدهم میلادی, محبوبیت داشت.

این قطعه احتمالا برای دوستداران سینما نیز خاطره انگیز است, چرا که آن را در درام علمی تخیلی Mr Nobody به نویسندگی و کارگردانی Jaco Van Dormael شنیده اند:

Mr Nobody

لینک دریافت موسیقی:

http://www.4shared.com/music/hfp2IsNN/06_PAVANE.htm

نسخه ی تک نوازی پیانو:

http://www.4shared.com/mp3/Fmi0qThs/Faur_Gabriel_-_Pavane_transcri.htm

نسخه ی تک نوازی گیتار که بسیار شنیدنی است:

http://www.4shared.com/mp3/yFPZKPK2/04_Pavane_In_E_Minor.htm

و در آخر, اجرایی که خودم بسیار دوست دارم و امیدوارم مورد پسند دوستان قرار گیرد:

http://www.4shared.com/mp3/mX0gkOfo/Gabriel-Faure-Pavane.html

موریس راول

در سال 1899 زمانی که موریس راول در کنسرواتوار پاریس شاگرد گابریل فوره بود, قطعه ای به نام پاوانه برای یک شاهدخت مرده (Pavane pour une infante défunte) برای تک نوازی (Solo) پیانو نوشت که بعدها در سال 1910 نسخه ای از آن را برای اجرا توسط ارکستر ساخت.

لینک دریافت موسیقی:

http://www.4shared.com/mp3/WE08KBA3/Ravel_-_Pavane.htm




RE: موسیقی کلاسیک - Achilles - ۱۳۹۲/۳/۱۱ صبح ۰۱:۱۳

چند بازنوازي از Maksim Mrvica پيانيست جوان اهل کرواسي که کارهاشو خيلي دوست دارم ... هر سه آهنگ اجراهايي پر انرژي و زيبا هستند .

[تصویر: 1370036481_3238_c3a4a20f6a.jpg]

نام آهنگ : Grieg's Piano Concerto In A Minor
آلبوم : The Piano Player
هنرمند : Maksim Mrvica
سبک : Crossover Classical
انتشار : 2003
http://s1.picofile.com/file/7785892789/Maksim_Mrvica_Grieg_s_Piano_Concerto_in_A_minor.mp3.html

نام آهنگ : Totentanz
آلبوم : Greatest Maksim
هنرمند : Maksim Mrvica
سبک : Crossover Classical
انتشار : 2008
http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://lostdata.persiangig.com/audio/Maksim%20Mrvica%20-%20Totentanz.mp3

نام آهنگ : He's a Pirate
آلبوم : The Movies
هنرمند : Maksim Mrvica
سبک : Crossover Classical
انتشار : 2012
http://s1.picofile.com/file/7785946555/Maksim_Mrvica_He_s_a_Pirate.mp3.html




RE: موسیقی کلاسیک - oceanic - ۱۳۹۲/۸/۲۱ صبح ۱۲:۲۱

فرانتس شوبرت/Franz Schubert
لینک حاوی یکی از سونادهای معروف شوبرت است
در یک جمله میتوانم بگویم مدهوش کنندست
هنگام گوش کردن به این اثر واقعا تعادلم را از دست میدهم
شاید یکی از تعاریف هنر ناب، رسوخ و نفوذ اثر بدون در نظر گرفتن بوم شخصی است 
که در این شاهکار این توانمندی کاملا مشهود است.

http://www.4shared.com/mp3/WKotYSPp/LARK.html?



RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۳/۱/۳۱ عصر ۰۴:۳۲

ساراساته

پرتره ای از پابلو ساراساته, کاری از جیمز ابوت مک نیل ویسلر

Zigeunerweisen یا آوای کولی, فاخرترین اثر پابلو دو ساراساته, ویولونیست شهیر اسپانیایی و آهنگ ساز دوره ی رومانتیک است که به سال 1878 و برای اجرا توسط ویولن و ارکستر ساخته شده. ظرافت و معصومیت, هنجارشکنی قالب های متداول تصنیف سازی و انعکاس رنج و حرمان کولیان خانه بدوش در آینه ی آفرینش ساراساته از ویژگی هایی است که زیگونروایزن را جاودانه کرده است.

شما رو به شنیدن این اثر گوش نواز با اجرای جادویی اسحاق پرلمان دعوت می کنم.

perlman

لینک دریافت آهنگ:

http://s5.picofile.com/file/8120682250/Itzhak_Perlman_Pablo_de_Sarasate_Zigeunerweisen.mp3.html




RE: موسیقی کلاسیک - سناتور - ۱۳۹۳/۱/۳۱ عصر ۰۹:۳۷

دوستان عزیز درسته که اینجا تاپیک موسیقی بی کلام و کلاسیک فرنگی هست ولی این موسیقی رو اگر گوش بدین روحتون رو نوازش میده. آز آلبوم سدره یک از آثاراستاد جواد معروفی پیانو نواز شهیر و استاد حبیب الله بدیعی از نوازندگان  بی همتای ویلن.

http://s5.picofile.com/file/8120724534/Track_01.mp3.html




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۳/۲/۱۱ صبح ۱۱:۵۷

تارگا

فرانسیسکو تارگا

فرانسیسکو تارگا (Francisco Tárrega) آهنگ ساز اسپانیایی و گیتاریست کلاسیک دوره ی رومانتیک, یکی از نوازندگان نامدار عصر خویش بود که او را با نام ساراساته ی گیتار می شناختند (در پست قبلی ساراساته را به دوستان معرفی کردم). تارگا, بنیانگذار مبانی گیتار کلاسیک در قرن بیستم و یکی از عوامل رویکرد روزافزون به گیتار به عنوان یک ساز رسیتال محسوب می شود.

خاطرات الحمرا (Recuerdos de la Alhambra) یکی از بلندآوازه ترین آثار تارگا, در سال 1896 در شهر گرانادا ساخته شد. گرانادا یا غرناطه, بخشی از آندلس است که کاخ و دژ مشهور الحمرا در آن واقع شده؛ اثری شکوهمند و تماشایی, ملهم از معماری اسلامی که از آثار میراث جهانی یونسکو محسوب می شود و شعرا از آن با عنوان "مرواریدی در دل زمردها" نام می بردند که به رنگ سپید کاخ در زمینه ی محیط سرسبز اطراف آن اشاره دارد. در این اثر از تکنیک ترمولو (Tremolo) استفاده می شود که اغلب, نوازندگان پیشرفته ی گیتار از عهده ی اجرای آن برمی آیند.

شما رو به شنیدن این اثر که توسط دیوید راسل (David Russell), عضو آکادمی سلطنتی موسیقی وبرنده ی جایزه ی Grammy سال 2005 به عنوان برترین سولیست موسیقی کلاسیک, اجرا شده دعوت می کنم.

دیوید راسل

لینک دریافت آهنگ:

http://s5.picofile.com/file/8121831034/David_Russell_Francisco_Tarrega_Recuerdos_de_la_Alhambra.mp3.html

 




RE: موسیقی کلاسیک - Achilles - ۱۳۹۳/۲/۱۱ عصر ۰۵:۳۷

این پست و آهنگ زیبایی که پرشیای عزیز از Francisco Tarrega معرفی کردند منو یاد موضوع جالبی انداخت که گر چه ربط چندانی به موضوع نداره اما شنیدن اون برای دوستان شاید خالی از لطف نباشه
زنگ معروف گوشيهاي نوکيا که از قديم و در انواع گوشيهاي اين شرکت وجود داشته و براي همه ما آشناست در اصل از قسمت کوتاهي از آهنگ Gran Vals از ساخته هاي Francisco Tarrega گرفته شده که از لینک زیر میتونید بگیرید ... البته این آهنگ در اینجا با پیانو اجرا شده

Francisco Tarrega - Gran Vals
http://s5.picofile.com/file/8121885384/Francisco_Tarrega_Gran_Vals.mp3.html

[تصویر: 79305713024102548085.jpg]




RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۳/۲/۱۷ صبح ۰۸:۳۷

با سپاس از آشیل عزیز برای توضیحاتی که در رابطه با تارگا نوشته بودند, در این پست شما رو به شنیدن سولوی ویولون زیبا و ملایمی دعوت می کنم.

massenet

 

Méditation نام اثری از ژول ماسنه (Jules Massenet) آهنگ ساز نامدار فرانسوی است که در کارنامه ی حرفه ای خود, ساخت بیش از بیست و پنج اپرا را به ثبت رسانده است. Méditation برای تک نوازی ویولون همراه با ارکستر نوشته شده و در اصل یک آنتراکت (میان پرده) از اپرای تائیس (Thais) است که بر مبنای رمانی به همین نام از آناتول فرانس شکل گرفت.

Tais

لینک دریافت آهنگ:

http://s5.picofile.com/file/8122458984/Meditation_Massenet.mp3.html





RE: موسیقی کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۳/۲/۳۰ صبح ۱۰:۳۱

آداجیو برای سازهای زهی (Adagio for Strings) یکی از کارهای ساموئل باربر (Samuel Barber) , آهنگ ساز آمریکایی است که به سال 1936 ساخته شد. این اثر اولین بار با رهبری آرتورو توسکانینی, یکی از برترین موسیقی دان های قرن نوزده و قرن بیست به اجرا درآمد. این شاهکار حزن آلود که در سال 2005 برای حفظ دائمی در کتابخانه ی کنگره آمریکا انتخاب شد, یکی از معدود کارهای آمریکایی بود که در زمان جنگ سرد در اتحاد جماهیر شوروی هم اجرا می شد.

 ساموئل باربر

این اثر که به قول منتقدان کمتر چشمی را از اشک بی نصیب می کند, در زمان اعلام درگذشت یا مراسم خاکسپاری بسیاری از نامداران تاریخ از جمله فرانکلین روزولت, جان اف کندی, آلبرت انشتین, گریس کلی پرنسس موناکو و پرنسس دیانا پخش شد. در سال 2004 نظر سنجی برنامه ی Today از شبکه ی بی.بی.سی این اثر را به عنوان محزون ترین کار کلاسیک اعلام کرد. در سال 2006 اجرای ضبط شده ی آن توسط ارکستر سمفونیک لندن, پرفروش ترین قطعه ی کلاسیک در iTunes شد. در ضمن این اثر رو می شه در فیلم های بسیاری از جمله Amélie ساخته به سال 2001 اثر ژان پی یر ژونه, Platoon محصول سال 1986 به کارگردانی الیور استون و اثر مشهور دیوید لینچ The Elephant Man ساخته شده به سال 1980 شنید.

شنیدن این اثر رو به همه ی کلاسیک دوستان کافه ی کلاسیک توصیه می کنم.

لینک دریافت آهنگ:

http://s5.picofile.com/file/8123811200/Adagio_For_Strings_samuel_barber.mp3.html





RE: [split] Old Song های خارجی - شهردار پپونه - ۱۳۹۳/۲/۳۰ عصر ۱۲:۴۲

(۱۳۹۱/۹/۲۷ عصر ۰۷:۰۷)زرد ابری نوشته شده:  

ولفگانگ آمادئوس موزارت - قطعه شماره 40

 از لینک زیر دانلود کنید

http://www.4shared.com/mp3/4A8HV0xC/Wolfgang_Amadeus_Mozart.html

لینک کار نمی‌کند. اما احتمال می‌دهم که اثری که گذاشته‌اید، موومان اول از سنفنی شمارهء چهل اثر موتزارت باشد.

نقدا همین اثر را میگذارم. با اجرایی بسیار نفیس از تره‌ور پینناک

WOLFGANG AMADEUS MOZART 1756-1791

 Symphony No. 40 in G Minor, K. 550

 Mov. 1: Molto allegro 7:23

The English Concert

Trevor Pinnock: directed from the harpsichord On Authentic Instruments

DDD 1995

مشخصات فنی‌تر این اثر هم بماند برای بعد.

چقدر خوب که تاپیک موسیقی کلاسیک را هم راه اندازی کرده‌اید. فقط باید کمی در معرفی و انتخاب آثار، دقت بیشتری شود. خیلی از کارهای معرفی شده، در زمرهء موسیقی کلاسیک قرار نمی‌گیرند.




RE: [split] Old Song های خارجی - پرشیا - ۱۳۹۳/۲/۳۰ عصر ۰۵:۴۵

(۱۳۹۳/۲/۳۰ عصر ۱۲:۴۲)شهردار پپونه نوشته شده:  

چقدر خوب که تاپیک موسیقی کلاسیک را هم راه اندازی کرده‌اید. فقط باید کمی در معرفی و انتخاب آثار، دقت بیشتری شود. خیلی از کارهای معرفی شده، در زمرهء موسیقی کلاسیک قرار نمی‌گیرند.

با توجه به موردی که دوست تازه وارد و ارجمندمان, جناب شهردار پپونه مطرح کردند, لازم دیدم نکاتی چند رو یادآور بشم.

در رابطه با تاریخ موسیقی هنری در اروپا, چه زمانی که موسیقی بیشتر جنبه ی مذهبی و کلیسایی داشت و چه روزگاری که جامه ی سکولار بر تن کرد, سخن بسیار است. در واقع دوره های مختلفی در موسیقی کلاسیک غربی رقم خورده که از دیر و دورهای تاریخ, یعنی حدود سال پانصد میلادی تا روزگار کنونی, یعنی قرن بیست و یکم را شامل می شود. در واقع موسیقی فاخر در غرب با شروع از سده های میانه (قرون وسطی) و بعد رسیدن به عصر رنسانس, دوره ی ابتدایی خود را پشت سر گذاشت و بخش میانی آن با دوره های باروک, کلاسیک و رومانتیک رقم خورد تا به دوره ی مدرن و معاصر قدم گذاشت که از اواخر قرن نوزده تا زمان حال را شامل می شود که مقاطعی مثل دوران آوانگارد و مینی مالیستی را در خود جای می دهد.

اگر منظور دوست گرامی, جناب شهردار پپونه از موسیقی کلاسیک همان بازه ی زمانی حدودا نود ساله ای است که سال های 1730 تا 1820 را دربرمی گیرد و با عناوین موسیقی کلاسیک وینی و یا کلاسیسیسم هم شناخته می شود, باید گفت این یعنی گزینش پاره ی طلایی اما کوچکی از یک سنت حدودا هزار و پانصد ساله با در نظر گرفتن دوره ای که از یوهان سباستین باخ شروع شد و به بتهوون ختم گردید. این دوره شاید تعیین کننده ی هنجارها و معیارهای موسیقی کلاسیک غرب باشد, اما به یقین تمامی آن را شامل نخواهد شد.

به بیان دیگر باید نام های سترگی مثل مونته وردی, تومازو آلبینیونی, آنتونیو ویوالدی,جورج فردریک هندل,  نیکولو پاگانینی, شوبرت, مندلسون, شوپن, شومان, واگنر, وردی, شارل گونو, کامی سان سئان, ژرژ بیزه, چایکوفسکی, آنتونین دِوُرژاک, ادوارد گریگ, ساراساته, گابریل فوره, فرانسیسکو تارگا, گوستاو ماهلر, ریشارد اشتراوس, ویتوریو مونتی, سرگئی راخمانینوف, گوستاو هولست, موریس راول و  دیگران را نادیده بگیریم که عملا چنین چیزی مثله کردن تاریخ هنر موسیقی است.

در رابطه با کارهای معاصری مثل Palladio که از آلبوم سال 1996 کارل جنکینز به نام Diamond Music انتخاب شده, هم باید گفت این اثر عملا در ژانر موسیقی کلاسیک طبقه بندی شده است.

با احترام فراوان

پرشیا




RE: موسیقی کلاسیک - BATMAN - ۱۳۹۳/۲/۳۱ صبح ۰۴:۰۹

هدیه ای برای دوستاران موسیقی کلاسیک


دانلود http://trainbit.com/files/8033841884/Requiem_K.626%28Wiener_PhilharmonikerKarl_Bohm%29.rar

 دانلود http://trainbit.com/files/6981041884/Piano_Trio_In_G_Minor.rar

دانلود http://trainbit.com/files/2535341884/Nights_in_the_Gardens_of_Spain%28LarrochaPianoampLondon_PhilharmonikerBurgos%29.rar

مرجع + دیگر آثار http://dzmusicmirghaed.blogfa.com/tag/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3%DB%8C%DA%A9




RE: [split] Old Song های خارجی - شهردار پپونه - ۱۳۹۳/۳/۱ صبح ۱۲:۵۵

اول از دوست گرامی پرشیا تشکر کنم که به این تازه وارد، که من باشم پاسخی داد. حقیقتش چون منتظر جوابی از سوی سروان رنو هستم، بلافاصله جواب ندادم. اما حالا که هنوز از ایشان جوابی دریافت نکرده‌ام، شرط ادب ندیدم که نوشته‌تان را بدون جواب بگذارم.

(۱۳۹۳/۲/۳۰ عصر ۰۵:۴۵)پرشیا نوشته شده:  

اگر منظور دوست گرامی, جناب شهردار پپونه از موسیقی کلاسیک همان بازه ی زمانی حدودا نود ساله ای است که سال های 1730 تا 1820 را دربرمی گیرد ... عملا چنین چیزی مثله کردن تاریخ هنر موسیقی است.

در رابطه با کارهای معاصری مثل Palladio که از آلبوم سال 1996 کارل جنکینز به نام Diamond Music انتخاب شده, هم باید گفت این اثر عملا در ژانر موسیقی کلاسیک طبقه بندی شده است.

بدون شک منظور من این بازهء زمانی کوتاه نیست و بریده باد زبان من که بخواهم باخ و بارتوک را از دایرهء موسیقی کلاسیک خارج کنم. در این مورد که نوشتم «خیلی» از آثار معرفی شده، در زمرهء موسیقی کلاسیک نیستند، بهتر بود می‌نوشتم «برخی». و البته این اثر کارل جنکینز دقیقا در طبقه بندی موسیقی کلاسیک قرار می‌گیرد.

اما پرگردم به صحبت اول. اصلا موسیقی کلاسیک چیست و چگونه می‌توان تشخیصش داد؟ شاید بهترین کار این باشد که توضیح این مسئله را به یکی از بزرگ‌ترین‌ها بسپاریم. آهنگ ساز، رهبر و شخصیت بزرگ معاصر لئونارد برنستاین:

با کمی تلخیص، در کتاب «تجزیه و تحلیل موسیقی برای جوانان» در فصل «موسیقی کلاسیک چیست؟» برنستاین سعی می‌کند تعریفی مناسب برای موسیقی کلاسیک پیدا کند. موسیقی جدی، موسیقی اهل فضل، موسیقی هنری، موسیقی خوب... هیچ کدام (با مثال‌ها و توضیحاتی که برنستاین می‌دهد) تعریف مناسبی نیستند. نهایتا او به واژه موسیقی دقیق می‌رسد. می‌نویسد:

زمانی که یک آهنگ ساز کلاسیک قطعه‌ای می‌سازد، ساز‌ها و یا اصوات خوانندگانی که اثر او را می‌خوانند و تعداد این ساز‌ها و خوانندگان را به شکل دقیق مشخص می‌کند. این ویژگی مهم‌ترین تفاوت میان موسیقی کلاسیک با سایر شیوه‌ها به شمار می‌رود. از سوی دیگر او دستورالعمل اجرا را برای اثر خود می‌نویسد. در این دستورالعمل‌ها او به اجرا کنندگان و آوازخوانان کمک می‌کند تا چگونگی اجرای تند یا کند، قوی یا ضعیف آن اثر را دریافت کند. آهنگ ساز کلاسیک ممکن است صد‌ها دستورالعمل گوناگون داشته باشد تا به کمک آن‌ها اثر او به شکلی دقیق و به گونه‌ای که او می‌خواهد اجرا شود.

البته اجرای هیچ اثری صد درصد کامل و بر اساس خواسته آهنگ ساز نیست زیرا رهبر ارکستر برای درک آنچه به ذهن یک آهنگ ساز می‌رسد به واژه‌های بی‌شماری نیاز دارد. همین نکته موجب می‌شود که رهبری ارکستر حرفه‌ای بسیار هیجان انگیز باشد.

با وجود تمام تفاوت‌های اجرایی از یک اثر (که از چگونگی تفکر، شخصیت و برداشت رهبران مختلف ریشه می‌گیرد)، همه آن‌ها اثر واحدی را به اجرا در می‌آورند که دارای ریتمی واحد و سازهای یکسان و هدفی مشابه است. رهبران ارکستر کوشش می‌کنند تا نت‌هایی را که بتهوون نوشته است زنده کنند و به شیوه‌ای که موردنظر آهنگ ساز بوده است به اجرا درآورند. با این توضیحات نتیجه می‌گیریم که آن شیوه از موسیقی که شکلی ثابت و غیر قابل تغییر دارد موسیقی کلاسیک خوانده می‌شود. موسیقی کلاسیک پایدار، بدون تغییر و دقیق است و دگرگونی در اجرای آن به سبب تفاوت در شخصیت رهبران ارکستر است.

کمی بعد‌تر می‌نویسد:

چرا به کاربردن واژه کلاسیک نادرست است؟ زیرا در حقیقت موسیقی به نام کلاسیک وجود دارد و آن موسیقی است که در یک دوره مشخص از تاریخ موسیقی به وجود آمده است. چنانکه می‌دانید نام این دوره نیز کلاسیک است. بنابراین تنها آثاری که در آن دوره از تاریخ (قرن ۱۸) به وجود آمده است آثار موسیقی کلاسیک گفته می‌شود.

ضمن اینکه خواندن این کتاب را (فارغ از دانستن نت) به همه توصیه می‌کنم (ناشر آن نشر چشمه است) گمان می‌کنم اگر از ابتدا برای اشاره به موسیقی ِ مبتنی بر اصول مکتب کلاسیسیم و آنچه به مفهوم عام موسیقی کلاسیک خوانده می شود، از یک واژه واحد استفاده نمی کردیم، این مفهوم اینقدر در هم ریخته نمی شد.

با اینهمه گمان نمی کنم عملی باشد که به توصیهء برنستاین نازنین گوش کنیم و هر وقت خواستیم بگوییم، موسیقی کلاسیک، بجایش بگوییم موسیقی دقیق.   لااقل ما چاره‌ای نداریم که هم چنان بگوییم موسیقی کلاسیک و البته مرادمان موسیقی رمانتیک، اکسپرسیونیست، باروک، مینی مال... هم هست.




RE: موسیقی کلاسیک - شهردار پپونه - ۱۳۹۳/۳/۱۰ صبح ۱۲:۴۰

‌‌ همان طور که در نوشتهء قبلی اشاره داشتم، یک نکته در خصوص موسیقی کلاسیک، تردیدناپذیر است و آن هم دقت است. به همین دلیل، ضمن تشکر از زحمت همهء عزیزان، اگر نکته‌ای در خصوص نوشته‌های دوستان به نظرم رسید، آن را بازگو می‌کنم.

میثم' ' نوشته شده:pid='10641' dat

حمله والکیری ها یکی از زیباترین و شوق انگیزترین قطعات نوشته شده توسط ریچارد واگنر است. این قطعه در ده ها فیلم سینمایی به عنوان موسیقی متن استفاده شده است. حمله والکیری ها  با نت های استثنایی اش حس و حال قهرمان عملگرا و با اراده و خلاق و میل به جنگ و مقابله را القا می کند.

حق با میثم گرامی است. این قطعه شاید مشهور‌ترین قطعه از واگنر باشد. این توضیح را هم اضافه کنم که این قطعه، که اسم دقیق ترش «پرواز والکیری» است، بخشی از اپرای والکیری است.

واگنر آهنگساز عجیبی بود. تقریبا فقط اپرا نوشت. از مجموعهء اپرا‌هایش، یک مجموعهء چهارتایی هست که به آن حلقهء نیبلونگن یا تترالوژی رینگ و یا فقط رینگ می‌گویند و شامل چهار اپراست که در برنامه‌های خاصی در سال، در چهار شب متوالی اجرا می‌شود. اپرای والکیری دومین اپرا از حلقه است.




RE: موسیقی کلاسیک - oceanic - ۱۳۹۴/۳/۲۳ عصر ۰۱:۲۹

Moritz Moszkowski, Spanish Dance, 1854-1925

http://www.4shared.com/mp3/i0Qc9G16ba/s111.html?




RE: موسیقی کلاسیک - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۶/۱۲ عصر ۱۲:۳۳

تقدیم به دکس عزیز

سنفونی شماره 9 بتهوون در خیابان

شمماره 9

http://s3.picofile.com/file/8209982276/Symphony_No_9_Beethoven_Dziga_Vertov.mp4.html

138 مگ




RE: [split] Old Song های خارجی - Schindler - ۱۳۹۴/۱۰/۲۰ صبح ۰۴:۵۸

(۱۳۹۳/۳/۱ صبح ۱۲:۵۵)شهردار پپونه نوشته شده:  

چرا به کاربردن واژه کلاسیک نادرست است؟ زیرا در حقیقت موسیقی به نام کلاسیک وجود دارد و آن موسیقی است که در یک دوره مشخص از تاریخ موسیقی به وجود آمده است. چنانکه می‌دانید نام این دوره نیز کلاسیک است. بنابراین تنها آثاری که در آن دوره از تاریخ (قرن ۱۸) به وجود آمده است آثار موسیقی کلاسیک گفته می‌شود.

ضمن اینکه خواندن این کتاب را (فارغ از دانستن نت) به همه توصیه می‌کنم (ناشر آن نشر چشمه است) گمان می‌کنم اگر از ابتدا برای اشاره به موسیقی ِ مبتنی بر اصول مکتب کلاسیسیم و آنچه به مفهوم عام موسیقی کلاسیک خوانده می شود، از یک واژه واحد استفاده نمی کردیم، این مفهوم اینقدر در هم ریخته نمی شد.

با اینهمه گمان نمی کنم عملی باشد که به توصیهء برنستاین نازنین گوش کنیم و هر وقت خواستیم بگوییم، موسیقی کلاسیک، بجایش بگوییم موسیقی دقیق.   لااقل ما چاره‌ای نداریم که هم چنان بگوییم موسیقی کلاسیک و البته مرادمان موسیقی رمانتیک، اکسپرسیونیست، باروک، مینی مال... هم هست.

یکی از چالش هایی که نه فقط در نام گذاری انواع موسیقی که در بسیاری علوم/هنرهای دیگر نیز همواره مطرح بوده این نام گذاری ها و تفاوت بین "نام" و "قید" بوده است. زمانی که عنوان میکنیم "موسیقی کلاسیک" باید مشخص کنیم منظورمان از این "کلاسیک" آیا صرفا یک اسم است یا یک قید؟

آیا ما کلمه کلاسیک را به عنوان یک پسوند به کار میبریم تا پاره ای از انواع موسیقی را "دسته بندی" کنیم و مثلا آن ها در کتابخانه در قفسه ای با این نام جای دهیم؟ یا این که "کلاسیک" بعنوان یک قید مشخص کننده کیفیت و چگونگی دسته مورد نظر است. به گمان من در اینجا هم منظور از کلاسیک بیشتر همان "اسم" است و نه قید. و به همین دلیل آن تعریف برنستاین از موسیقی دقیق تا این حد کلی است و میتوان انواع دیگر موسیقی را هم به راحتی در آن دسته بندی قرار داد.




RE: موسیقی کلاسیک - Schindler - ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ صبح ۰۱:۳۰

زیبایی موسیقی به همینه. این که نمیتونن ازت بگیرنش!
اندی دوفرین

صحنه های جذب انسان به سوی موسیقی اغلب بسیار عمیق و تاثیر گذارند. بویژه که در شرایط غیرمعمول و در زمانی رخ میدهند که انسان فراموش کرده چیزی به نام موسیقی وجود دارد. مثل جذب شدن گره گوار در مسخ کافکا به سوی موسیقی و آن رنج دیدن و زخمی شدن اش. مثل این صحنه بینهایت عمیق در رستگاری از شاوشانک. جایی که اندی دوفرین رنج انفرادی و تنبیه را بر خود میخرد تا به ده ها زندانی بفهماند که هنوز موسیقی هست و امید هست...

در زندانی که زندانبانان همه چیز یک زندانی را تسخیر میکند، این مکالمه چقدر شنیدنی است:

اندی: فراموشش کن... در این دنیا جاهایی هستند که از سنگ ساخته نشده اند. یک چیزی داخلشونه. چیزی که اونها (زندانبانها) نمیتونن بگیرنش... حتی دستشون هم بهش نمیرسه..

رد: از چی حرف میزنی؟

اندی: امید

این صحنه را میتوانید در اینجا ببینید.


اما آن قطعه موسیقی چه بود؟

شاهکاری از موتزارت به نام Sull'aria در پرده سوم از اپرای "ازدواج فیگارو".

گوش دهید..




RE: موسیقی کلاسیک - بوچ کسیدی - ۱۳۹۶/۷/۲۶ عصر ۰۹:۰۷

https://miyanali.com/patch2image.php?patch=usr/gonche/gal8.jpg&359401495


"Mon Amour"


"عشق من"



قطعه ی موسیقی "آرانژوئه” که برای گیتار و ارکستر نوشته شده است، یکی از شاهکار های معروف آهنگساز اسپانیایی “ژواکن رودریگو” است که در سال ۱۹۳۹ در طی آخرین اقامت آهنگساز در پاریس نگاشته شده است. “ژواکن رودریگو”، ۵ قطعه ی موسیقی برای گیتار نوشت که “آرانژوئه” اولین و معروف ترین آنها است. “ژواکن رودریگو”، همانند بسیاری از آهنگ ساز ها و موسیقی دانان، برای نوشتن این قطعه از موسیقی کهن و آهنگسازان قدیمی الهام گرفته است “دومنیکو اسکارلاتی” و “آنتونیو سولر” از جمله ی آن هاهستند. قطعه ی موسیقی “آرانژوئه” نام خود را از باغ های کاخ سلطنتی آرانژوئه که در ابتدا توسط فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا ساخته شد، گرفته است. “ژواکن رودریگو” آرزو می کرد که این قطعه موسیقی، شنونده ی آن را به دنیا و زمانی دیگر ببرد. او اعتقاد داشت که :”اثرش عطر مگنولیا، آواز پرندگان و خروش چشمه های باغ آرانژوئه” را انتقال می دهد.

"ریچارد آنتونی"، خواننده ای فرانسوی است که در سال ۱۹۳۸ در قاهره به دنیا آمد. پدر او که اصالتا مصری بود در حرفه ی نساجی مشغول به کار بود و مادرش که انگلیسی بود، دختر کنسول عراق در قاهره بود. ریچارد آنتونی زندگی مرفهی را در دوران کودکی خود سپری کرد اما ظهور ناسیونالیسم او و خانواده اش را مجبور به ترک وطن کرد.

آنها ابتدا به آرژانتین و سپس به انگلستان رفتند. “ریچارد آنتونی” در سن ۱۳ سالگی به پاریس رفت و در آنجا به ادامه ی تحصیل پرداخت، او در ابتدا فروشنده یخچال بود اما هم زمان در کلاب های شبانه نیز ساکسیفون می نواخت.

رفته رفته به "ریچارد آنتونی" مشهور شد و به یکی از رقبای “جانی هالیدی"خواننده ی معروف فرانسوی تبدیل شد تا آنجا که در سال ۱۹۶۴ به مدت ۱۰ هفته در صدر بهترین خواننده ی جهان قرار گرفت. او سپس یک هواپیمای شخصی خرید و تنها خواننده ای در آن زمان بود که به وسیله هواپیمای شخصی به شهرها و کشورهای مختلف برای اجرای آثارش رفت و آمد می کرد.

در سال ۱۹۶۷، او قطعه ی موسیقی" آرانژوئه عشق من " که توسط " ژواکن رودریگو " نوشته شده بود را اجرا کرد. این قطعه ی موسیقی بعدها به بزرگ ترین موفقیت او در جامعه ی جهانی تبدیل شد. "ریچارد آنتونی" ابتدا بدون اجازه ی  "رودریگو " و به کمک ارکستر فیلارمونیک لندن این قطعه را ضبط کرد اما پس از آن به اسپانیا رفت و اجازه ی " رودریگو " را برای انتشار آهنگ خود کسب کرد.”ریچارد آنتونی” در سال ۲۰۱۱ به عنوان شوالیه ی هنر و ادبیات معرفی شد و در همان سال در وزارت فرهنگ فرانسه توسط “فرانسوا میتران” این نشان به او اعطا شد.

در مجموع “ریچارد آنتونی” در طی حرفه ی خوانندگی خود با بیش از ۱۷ آلبوم، ۲۱ مرتبه در صدر پر فروش ترین خوانندگان قرار گرفت. وی هم چنین امروزه تنها خواننده ی فرانسوی است که این رکورد را همچنان برای خود ثبت کرده است.ریچارد آنتونی” از جمله اندک فرانسویانی است که در کشور های دیگر هم چون آلمان، ایتالیا، پرتغال، اسپانیا،سویس، بلژیک و آرژانتین نیز در دوران هایی از حرفه خود به عنوان بهترین خواننده در نظر گرفته شده است.

https://www.miyanali.com/usr/gonche/gal7.jpg?865729368

...............................

این آهنگ در وصف زیبایی و عظمت باغ‌ها و کاخ سلطنتی آرانخوئز (حدود ۵۰ کیلومتری جنوب مادرید) است که زادگاه این آهنگساز نابیناست و بیانگر احساس درونی وی در ابتدای جنگ داخلی اسپانیاست.از این آهنگ اجراهای مختلفی وجود دارد که از میان آن‌ها می‌توان به اجرای نانا موسکوری، گئورگی زامفیر آهنگساز رومانیایی، دالیدا، خوزه فلیسیانو، آندره‌‌ بوچلی، فاستو پاپتی، پاکو دلو چیا، سارا برایتمن و… اشاره کرد.

http://drfarahnak.com/wp-content/uploads/2015/04/Richard-anthony-2.jpg

...............................

French
mon amour

Mon amour, sur l’eau des fontaines, mon amour
Ou le vent les amènent, mon amour
Le soir tombé, qu’on voit flotté
Des pétales de roses

Mon amour et des murs se gercent mon amour
Au soleil au vent à l’averse et aux années qui vont passant
Depuis le matin de mai qu’ils sont venus
Et quand chantant, soudain ils ont écrit sur les murs du bout de leur fusil
De bien étranges choses

Mon amour, le rosier suit les traces, mon amour
Sur le mur et enlace, mon amour
Leurs noms gravés et chaque été
D’un beau rouge sont les roses

Mon amour, sèche les fontaines, mon amour
Au soleil au vent de la plaine et aux années qui vont passant
Depuis le matin de mai qu’il sont venus
La fleur au cœur, les pieds nus, le pas lent
Et les yeux éclairés d’un étrange sourire

Et sur ce mur lorsque le soir descend
On croirait voir des taches de sang
Ce ne sont que des roses !
Aranjuez, mon amour

*************************

عشق من،بر آب چشمه ساران،عشق من


جایی که باد آن ها را می آورد،عشق من

هنگام شب، که شناور می بینیم

گلبرگ های گل سرخ را

عشق من و دیوارها شکاف بر می دارند عشق من

از تابش خورشید، وزش باد، رگبار و سال هایی که می گذرند

از صبح ماه می که آنها آمدند

و در حالی که آواز می خواندند، ناگهان با ته تفنگ هایشان بر روی دیوارها نوشتند

از چیزهای بسیار عجیب

عشق من، بوته ی گل سرخ نشانه ها را دنبال می کند، عشق من

بر روی دیوار و در هم می تند، عشق من

اسم های حکاکی شده شان را و هر تابستان

گلهای سرخ قرمزی زیبایی به خود می گیرند

عشق من، چشمه ها را خشک کن، عشق من

در خورشید، بادی که در دشت ها می وزد و سال هایی که می گذرند

از صبح ماه می که آنها آمدند

گلی در قلب، پاهای برهنه، قدم های آرام

و چشمانی درخشنده از لبخندی عجیب

و بر روی این دیوار هنگامی که شب به اتمام می رسد

گمان می کنیم که لکه های خون را می بینیم

که جز گل های سرخ نیستند

عشق من،

.....................................

دانلود ترانه

 Free Download



 




RE: موسیقی کلاسیک - ماتیلدا - ۱۳۹۸/۹/۲۱ صبح ۰۸:۵۷

برام عجیبه چرا هیچکس فعالیت نمیکنه ؟؟

اگه باب دیلن برنده جایزه نوبل ادبیات رو میشناسید ،

این یکی از اهنگای مورد علاقم از ایشون :

Sara که برای همسرشون ساختنش .

متن :

I laid on a dune, I looked at the sky

When the children were babies and played on the beach

You came up behind me, I saw you go by

You were always so close and still within reach

Sara, Sara

Whatever made you want to change your mind

Sara, Sara

So easy to look at, so hard to define

I can still see them playin' with their pails in the sand

They run to the water their buckets to fill

I can still see the shells fallin' out of their hands

As they follow each other back up the hill

Sara, Sara

Sweet virgin angel, sweet love of my life

Sara, Sara

Radiant jewel, mystical wife

Sleepin' in the woods by a fire in the night

Drinkin' white rum in a Portugal bar

Them playin' leapfrog and hearin' about Snow White

You in the marketplace in Savanna-la-Mar

Sara, Sara

It's all so clear, I could never forget

Sara, Sara

Lovin' you is the one thing I'll never regret

I can still hear the sounds of those Methodist bells

I'd taken the cure and had just gotten through

Stayin' up for days in the Chelsea Hotel

Writin' sad-eyed lady of the lowlands for you

Sara, Sara

Wherever we travel we're never apart

Sara, oh Sara

Beautiful lady, so dear to my heart

How did I meet you? I don't know

A messenger sent me in a tropical storm

You were there in the winter, moonlight on the snow

And on Lily Pond Lane when the weather was warm

Sara, oh Sara

Scorpio Sphinx in a calico dress

Sara, Sara

You must forgive me my unworthiness

Now the beach is deserted except for some kelp

And a piece of an old ship that lies on the shore

You always responded when I needed your help

You gimme a map and a key to your door

Sara, oh Sara

Glamorous nymph with an arrow and bow

Sara, oh Sara

Don't ever leave me, don't ever go

[تصویر: udl6.png]