درود به همگی

سالیانی پیش کارتونی حول موجود عجیبی به نام پیراهن خالخالی پخش می شد

اسم برنامه رو اگر به یاد دارید راهنمایی فرمایید.

دنبال یک فیلم سیاه و سفید قدیمی هستم که فقط آخر آن را بیاد دارم و حدود 30 سال پیش آن را دیدم. موضوع فیلم در باره تبعیض نژادی و خشونت سفیدپوستان نسبت به سیاه پوستان است. این فیلم خانواده ای سیاه پوست را نشان می دهد که درآن پیرزنی زندگی می کند که مورد احترام سیاه پوستان و حتی سفید پوستان است. افراد سیاه پوست اجازه ورود به بعضی از مکانها را ندارند.

 صحنه آخر فیلم یکی از این مکانها را نشان می دهد (شاید کتابخانه و یا شهرداری) همان پیرزن سیاه پوست در جلو راه می رود و تصمیم به ورود به آنجا را دارد. جمعیت زیادی در پشت سرش حرکت می کنند و پلیس های مسلح سعی در متفرق کردن جمعیت دارند و مدام به پیرزن و دیگران هشدار می دهند. پلیسها علیرغم میل خود جلوی پیرزن  را نمی گیرند و وی وارد آن مکان شده و از آبخوری عمومی آنجا آب می نوشد و سپس خارج می شود. فیلم کمی بعد تمام می شود. کسی از دوستان نام این فیلم را می داند؟ دوبله آن پیدا می شود؟

(۱۳۹۱/۴/۲۶ عصر ۱۰:۱۱)دانتس نوشته شده:  

دنبال یک فیلم سیاه و سفید قدیمی هستم که فقط آخر آن را بیاد دارم و حدود 30 سال پیش آن را دیدم. موضوع فیلم در باره تبعیض نژادی و خشونت سفیدپوستان نسبت به سیاه پوستان است.

شاید فیلم زیبای The Autobiography of Miss Jane Pittman (1974) باشه. (اما این فیلم رنگی بود)

http://www.imdb.com/title/tt0071175/

ظاهرا این صحنه واقعی این رویداده

(۱۳۹۱/۴/۲۶ عصر ۱۰:۱۱)دانتس نوشته شده:  

دنبال یک فیلم سیاه و سفید قدیمی هستم که فقط آخر آن را بیاد دارم

(۱۳۹۱/۴/۲۷ صبح ۰۹:۳۵)شرلوك نوشته شده:  

شاید فیلم زیبای The Autobiography of Miss Jane Pittman (1974) باشه.

همان فیلم است، اما به چه نامی به فارسی ترجمه شده است. کسی از دوستان دوبله آن را دارد؟ در مورد دوبلورهای آن کسی اطلاعی دارد؟

فکر می کنم عکس صحنه آخر فیلم را نشان می دهد، چون چنین رویدادی اتفاق نیافتاده است. در سطر اول از پاراگراف سوم سایت ویکی پدیا نوشته شده که دوشیزه  جین پیتمن یک شخصیت خیالی است. در بعضی از سایتها نیز از وی به نام قهرمان افسانه ای و ماندگار در مبارزات تبعیض نژادی یاد می شود. فیلم بر مبنای رمانی از ارنست ج. گینز ساخته شده  و در سال 1974 از شبکه سی بی اس پخش شد. اهمیت فیلم از آن جهت می باشد که بعنوان یکی از اولین تولیدات  تلویزیونی، از اتباع آمریکایی - آفریقایی همدردی و جانبداری کرده و شور و هیجان را در مردم برانگیخت.

کارگردان فیلم جان کورتی، زندگی یکصد ساله دوشیزه جین پیتمن را از زمان بچگی وی به عنوان برده در مزارع  لوئیزیانا تا دهه 1960 که مصادف با جنبش حقوق مدنی آمریکا می باشد، به تصویر می کشد. زنی که زندگی او تبدیل به سمبلی برای مبارزات آزادی، تبعیض نژادی و عدالت شده است. فیلم داستان شجاعت، بقا، تعصب و امید می باشد.

فیلم موفق به دریافت 9 جایزه امی شد و همچنین نامزد دریافت جایزه  آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی بریتانیا (بفتا) گردید. فیلمی که تا مدتها در ذهن باقی خواهد ماند.

باز هم فیلمی در باره تبعیض نژادی که فقط قسمت آخر آن را بیاد دارم. مزرعه دار سفید پوستی تعداد زیادی برده سیاه دارد که بیشتر آنها در مزارع نیشکر کار می کنند. یکی از برده ها خطایی مرتکب می شود و مزرعه دار دستور می دهد که دیگ بزرگی را پر از آب کرده و زیر آن هیزم بگذارند تا آب بجوش آید. سپس برده سیاه را داخل آب جوش می اندازد و استخوانهای او را تحویل خانواده اش می دهند. کسی نام فیلم را می داند؟

(۱۳۹۱/۴/۲۹ عصر ۱۱:۰۳)دانتس نوشته شده:  

باز هم فیلمی در باره تبعیض نژادی که فقط قسمت آخر آن را بیاد دارم. مزرعه دار سفید پوستی تعداد زیادی برده سیاه دارد که بیشتر آنها در مزارع نیشکر کار می کنند. یکی از برده ها خطایی مرتکب می شود و مزرعه دار دستور می دهد که دیگ بزرگی را پر از آب کرده و زیر آن هیزم بگذارند تا آب بجوش آید. سپس برده سیاه را داخل آب جوش می اندازد و استخوانهای او را تحویل خانواده اش می دهند. کسی نام فیلم را می داند؟

ممکنه فیلم Mandingo (1975) باشه

http://www.imdb.com/title/tt0073349/

(من این فیلمو خیلی وقت پیش دیدم ولی  یک مقداری با فیلمی که شما دیدید فرق داره. فکر می کنم برده رو تو آب جوش گذاشتن تا بدنش برای مبارزه بی حس بشه. همین برده آخر فیلم صاحبشو تو آبجوش می کشه. )

(۱۳۹۱/۴/۳۰ صبح ۰۶:۱۴)شرلوك نوشته شده:  

(۱۳۹۱/۴/۲۹ عصر ۱۱:۰۳)دانتس نوشته شده:  

باز هم فیلمی در باره تبعیض نژادی که فقط قسمت آخر آن را بیاد دارم. مزرعه دار سفید پوستی تعداد زیادی برده سیاه دارد که بیشتر آنها در مزارع نیشکر کار می کنند. یکی از برده ها خطایی مرتکب می شود و مزرعه دار دستور می دهد که دیگ بزرگی را پر از آب کرده و زیر آن هیزم بگذارند تا آب بجوش آید. سپس برده سیاه را داخل آب جوش می اندازد و استخوانهای او را تحویل خانواده اش می دهند. کسی نام فیلم را می داند؟

ممکنه فیلم Mandingo (1975) باشه

http://www.imdb.com/title/tt0073349/

(من این فیلمو خیلی وقت پیش دیدم ولی  یک مقداری با فیلمی که شما دیدید فرق داره. فکر می کنم برده رو تو آب جوش گذاشتن تا بدنش برای مبارزه بی حس بشه. همین برده آخر فیلم صاحبشو تو آبجوش می کشه. )

این تکه  ازفیلم رو حدود20/25 سال پیش یه برنامه بودکه میداد به نام اگر اشتباه نکرده باشم قاره سیاه یا سیاهان آمریکا .این صحنه رو هم قشنگ یادمه که ارباب سفید پوست بایه چنگک برده درشت هیکل رو میندازه توی دیگ جوشان

[/quote]

این تکه  ازفیلم رو حدود20/25 سال پیش یه برنامه بودکه میداد به نام اگر اشتباه نکرده باشم قاره سیاه یا سیاهان آمریکا .این صحنه رو هم قشنگ یادمه که ارباب سفید پوست بایه چنگک برده درشت هیکل رو میندازه توی دیگ جوشان

[/quote]

با تشکر از جناب سناتور. منم این صحنه رو بخاطر میارم ولی نمی دونم مربوط به همین فیلمه یا یک فیلم دیگست. به هر حال ظاهرا تو عصر برده داری،  دیگه وسط بوده ملتو توش آبپز می کردن.

ویرایش: بنظر فیلم همون mandingo است.

حقیقتا من دنبال یک فیلم بودم واسه دهه های 80-90 . دقیقا نمی دونم. Vhs رنگی بود اون موقع. نه اسم فیلم یادمه نه اسم یکی از بازیگراش.

موضوع فیلم : اون که یادمه توی حاشیه جنگ آمریکا و ویتنام بود. هنر پیشه های اصلیش هم 2 تا مرد بودن با یک زن که موها و لباس زنه یادمه زرد بود.
جریان فیلم فکر کنم این بود که نامزد یکی از هنرپیشه های اصلی رو اول فیلم ویتنامی ها ( یا فیلیپینی ها) می دزن می برن. بعد این 2 تا می رن ویتام دنبالش.
صحنه هایی که یادم مونده :
1- مهمترینش این بود که توی اون پادگانه توی ویتنام ( یا فیلیپین) رئیس اونجا به گودال داشت که پر از تمساح داشت و زندانی ها رو آروم آروم با طناب می فرستاد پائیین توی این گوداله که سوسمارا بخورن. البته آخرش خودش رئیسه با جیپ می افته اون تو و منفجر میشه.
2- هنرپیشه اصلیه رزمی کار بود ( رئیس پادگان هم زرمی کار بود)... یه تیرکمون هم داشت. یادمه چندتا رگبار توی چنگل جاسازی کرده بودن که با تیرکمون میزد بهشون کار می افتادن. با قوطی نوشابه و سیم و تشکلیلات دیگه، بمب ساخته بودن. خلاصه 2 نفری میرن یه پادگانو می ترکونن.
3- یه صحنه خفن توی یه معبد بودا هم داشت که با طناب به این 3 نفر حمله می کردن.

  آخرش هم زن لباس زرده تیر می خوره میمیره.
توی ژاندر جنگی، رزمیه.
نمی دونم کسی دیدتش یا نه.

(۱۳۹۱/۵/۳ عصر ۰۲:۴۰)جو گیلیس نوشته شده:  

حقیقتا من دنبال یک فیلم بودم واسه دهه های 80-90 . دقیقا نمی دونم. Vhs رنگی بود اون موقع. نه اسم فیلم یادمه نه اسم یکی از بازیگراش.

ممکنه قسمت دوم از سهگانه No Retreat, No Surrender با نام No Retreat, No Surrender 2 (1987) باشه.

http://www.imdb.com/title/tt0097991/

(۱۳۹۱/۵/۳ عصر ۰۴:۱۷)شرلوك نوشته شده:  

(۱۳۹۱/۵/۳ عصر ۰۲:۴۰)جو گیلیس نوشته شده:  

حقیقتا من دنبال یک فیلم بودم واسه دهه های 80-90 . دقیقا نمی دونم. Vhs رنگی بود اون موقع. نه اسم فیلم یادمه نه اسم یکی از بازیگراش.

ممکنه قسمت دوم از سهگانه No Retreat, No Surrender با نام No Retreat, No Surrender 2 (1987) باشه.

http://www.imdb.com/title/tt0097991/

فکر می کنم همین فیلم باشه. البته با توجه به محتوی و صحنه هاش بعید می دونم دوبله شده باشه

(۱۳۹۱/۴/۳۱ عصر ۰۷:۳۱)شرلوك نوشته شده:  

این تکه  ازفیلم رو حدود20/25 سال پیش یه برنامه بودکه میداد به نام اگر اشتباه نکرده باشم قاره سیاه یا سیاهان آمریکا .این صحنه رو هم قشنگ یادمه که ارباب سفید پوست بایه چنگک برده درشت هیکل رو میندازه توی دیگ جوشان

[/quote]

با تشکر از جناب سناتور. منم این صحنه رو بخاطر میارم ولی نمی دونم مربوط به همین فیلمه یا یک فیلم دیگست. به هر حال ظاهرا تو عصر برده داری،  دیگه وسط بوده ملتو توش آبپز می کردن.

ویرایش: بنظر فیلم همون mandingo است.

[/quote]

من اين فيلم را هم در برنامه سياهپوستان آمريكا و هم بصورت مجزا از شبكه استاني خراسان ديده ام. البته آن زمان نوجوان بودم. تا آنجا كه خاطرم اجازه ميدهد همسر ارباب سفيد پوست وقتي متوجه رابطه همسرش با يك دختر سياهپوست شد طرح دوستي تقريبا اجباري با آن مرد سياهپوست ريخت. ارباب سفيد پوست  وقتي ديد فرزند همسرش سياهپوست است به مرد سياه دستور داد تا ديگ را به جوش بياورد و سپس خود اورا به داخل ديگ انداخت. در انتهاي فيلم هم يك پير مرد سياهپوست كه در پايان معلوم شد پدر آن جوان سفيد پوست بود ارباب سفيد پوست را با ابزار باغباني شبيه شن كش به قتل رساند.

(۱۳۹۱/۵/۳ عصر ۰۴:۱۷)شرلوك نوشته شده:  

(۱۳۹۱/۵/۳ عصر ۰۲:۴۰)جو گیلیس نوشته شده:  

حقیقتا من دنبال یک فیلم بودم واسه دهه های 80-90 . دقیقا نمی دونم. Vhs رنگی بود اون موقع. نه اسم فیلم یادمه نه اسم یکی از بازیگراش.

ممکنه قسمت دوم از سهگانه No Retreat, No Surrender با نام No Retreat, No Surrender 2 (1987) باشه.

http://www.imdb.com/title/tt0097991/

ممنون همین بود، انصافا صحنه های اکشن خوبی داشت

(۱۳۹۱/۴/۲۹ عصر ۱۱:۰۳)دانتس نوشته شده:  

باز هم فیلمی در باره تبعیض نژادی که فقط قسمت آخر آن را بیاد دارم. .....سپس برده سیاه را داخل آب جوش می اندازد.....

(۱۳۹۱/۴/۳۰ صبح ۰۶:۱۴)شرلوك نوشته شده:  

ممکنه فیلم Mandingo (1975) باشه

همان فیلم است اما به چه نامی به  فارسی ترجمه شد؟ این فیلم برداشتی از کتاب "بردگان سیاه" نوشته کایل آنستوت می باشد که توسط محمد قاضی به فارسی ترجمه شده است، رمان قطوری که سالها پیش آن را خواندم. عده ای این فیلم را با فیلم کلبه عمو تم مقایسه می کنند. انتشار کتاب باعث ایجاد جنبش های تبعیض نژادی شد، سینماهایی که فیلم در آنها اکران می شد، مملو از جمعیت سیاه پوستان بود. پس از آن چاپ کتاب و نمایش فیلم در بعضی از کشورها ممنوع اعلام گردید.

 این فیلم پر دیالوگ را قبل از انقلاب دیدم و ظاهرا به سادگی نمی توان آن را در اینترنت پیدا کرد، دوبار دانلود کردم اما فایلهای متراکم  شده (rar)  باز نمی شدند، تا اینکه بالاخره در این سایت آن را پیدا کردم، سایت فیلثر است. همانگونه که در این سایت نوشته شده در این نسخه برخلاف نسخه های دیگر حدود 5 دقیقه از صحنه های برهنگی و خشونت حذف نشده است. صحنه های حذف شده در ایران قبل از انقلاب نیز پخش نشد. فیلم کیفیت خوبی دارد.

 http://kat.ph/mandingo-1975-dvdrip-xvid-...73758.html

 زیر نویس انگلیسی را از اینجا می توان بدست آورد.

 http://www.allsubs.org/search-subtitle/mandingo+1975+en/

 شروع و پایان فیلم با این شعر می باشد: (بدنیا آمدنم در این دوران بدون آزادی است.)

 I was born in this time to never be free

 فیلم مزرعه دار یزرگی بنام وارن مکسول و پسرش هاموند را نشان می دهد که که تفریح فرزند او عیاشی با برده های خریداری است. هاموند در کودکی از روی قاطر افتاده و از آن پس پایش لنگ می شود. پسر عموی  هاموند، چارلز وودفورد او را به مزرعه خود دعوت می کند. در اولین شب اقامت، وی با برده ای سیاه بنام الن آشنا می شود که او را مجذوب خود کرده و نوعی رابطه عشقی بین آنها برقرار می شود و بعدها او را خریداری می کند. مکسول اصرار دارد که پسرش هاموند با خواهر چارلز بنام بلانچ ازدواج کرده و صاحب پسری شود تا خانواده را صاحب وارثی نماید.

 اما بلانچ راز کثیف خود را دارد، وی در 13 سالگی مورد تجاوز برادر خود قرار گرفته و بکارت خود را از دست داده است. در شب ازدواج هاموند متوجه می شود که بلانچ باکره نبوده و نسبت به او خشمگین می شود، بتدریج او را از خود رانده و رو بسوی الن می آورد. هاموند زمانی که برای ماه عسل به نیو اورلئان می رود برده ای قوی از نژاد مندینگو بنام مد را می خرد و امیدوار است که آرزوی همیشگی پدرش برای داشتن مربی ای برای تعلیم و مبارزه با برده های دیگر را برآورده کند.

 تلاش بلانچ برای جلب توجه شوهرش بی فایده است و برای تلافی سعی در فریفتن و اغوا کردن مد دارد و برده سیاه را تهدید می کند که اگر او را تصاحب نکند به اربابش خواهد گفت که او به وی نظر سوء داشته است. رابطه آن دو زمانی فاش می شود که بچه بلانچ، سیاه بدنیا می آید. موضوعات مختلف و پر کشمکش باعث پایان تراژدیک فیلم می شود. در پایان فیلم هاموند به مد شلیک کرده و او را داخل آب جوش می اندازد.

 در هنگام دیدن فیلم بیننده از خود می پرسد چقدر سفید پوستان نسبت به سیاه پوستان ظلم و جنایت کرده و آنها را تحقیر کرده اند. انسان چگونه می تواند نسبت به هم نوع خود اینقدر بی رحم باشد. اما اسم مندینگو چه معنایی دارد؟ مندینگو نام نژادی از سیاه پوستان است که در شاخ آفریقا شامل کشورهای اریتره، جیبوتی، سومالی و اتیوپی زندگی می کنند. مردان مندینگ قوی جثه و زنان آن زیبا بودند. در دوران برده داری مزارعی وجود داشتند که در آنها برده ها را پرورش می دادند، هم برای کار در مزارع  و هم برای فروش در بازار. برای حفظ نژاد مندینگ، صاحبان برده ها آنها را مجبور به ازدواج با یکدیگر می کردند. همچنین بعضی از برده های سیاه مندینگ را برای مبارزه با برده های دیگر و شرط بندی آموزش می دادند که به آنها برده های جنگی گفته می شد. این فیلم را باید دید.

صحنه ای زیبا از فیلم، رویارویی بلانچ با الن

آیا دوبله فیلم مندینگو موجود هست؟

باجه تلفنی تو خیابون قرار داشت که مردی داخلش میشه و گیر میافته بعد از اینکه ماموران نجات حاضر میشن باجه و مرد با هم سوار ماشین میکنن و میبرن به جایی نامعلوم به نظرم مرد هر قدر داد و فریاد میزد کسی متوجه نمیشد تا کمکی کنه در پایان هم یه محلی رو نشون میده که کلی ازین باجه ها بود همراه قربانیها

همیشه دوست داشتم بدونم مفهوم این فیلم چیه؟!

(۱۳۹۱/۵/۵ عصر ۰۳:۱۰)BATMAN نوشته شده:  

باجه زرد رنگ تلفنی تو خیابون قرار داشت که مردی داخلش میشه و گیر میافته بعد از اینکه ماموران

این فیلم کوتاه  The Phone Box (1972) واقعا اثر روانی خاصی رو بییننده میزاره.

فکر می کنم قبلا در تالار کافه یکی از عزیزان در مورد این فیلم مطلبی نوشته بود ولی متاسفانه پیداش نکردم.

به هر حال این فیلم که در ژانر وحشت ساخته شده در نوع خودش بینظیره و بیننده را با ترسناکترین لحظات زندگی که شامل تنهایی، نا امیدی و در نهایت مواجهه با تقدیر محتوم (مرگ) است روبرو می کند.

گیر افتادن در باجه تلفن که خود باجه تلفن یکی از نمادهای اثر ارتباطات است در نوع خود ابتکاری بینظیر است. شما می بینید  بجای اینکه تلفن به شما کمک کند تا بتوانید با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنید خود مانعی است بر سر راه ارتباط شما با دنیای بیرون مثل اینکه ثمره دنیای مدرن تنها انزوای بیشتر بشریت را بهمراه داشته. حتی جمعیتی که در بیرون نظاره گر هستند نیز نمی توانند کمکی به انزوا و درماندگی  انسان گیر افتاده بکنند . در آخر فیلم هم شخص آینده خویش را در باجه های دیگر می بیند ولی هیچ راه فراری برایش پیدا نمی شود.

این قسمت نظر شخصیه و ممکنه شما بزرگان با این نظر مخالف باشید. چرا این فیلم انقدر تلخ و رعب انگیزه. من تنها دلیلی که برای آن می بینم در نگاه مادیگرایانست که انسان ممکن به زندگی داشته باشد و مولفه ایمان به خدا ازش حذف بشه. اونوقت چه ترسی بالاتر از انزوا و مرگ در پوچی برای انسان می توان متصور شد.

فیلم دیگری در باره سیاه پوستان که سالها پیش چند بار از تلویزیون پخش شد. مزرعه دار سفید پوستی که صدها برده در مزارع وی کار می کنند، مهمانی ای ترتیب می دهد و اشخاص زیادی را از شهرهای اطراف دعوت می کند. اما یکی از مهمانها با برده داری مخالف بوده و طرفدار سیاه پوستان است. این شخص در مدت اقامت در آنجا با برده های سیاه ارتباط برقرار کرده و ترتیب فرار آنها را می دهد تا به شهر مجاور بروند، جایی که سیاه پوستان آنجا آزاد هستند. تعدادی از برده ها در طول فرار بدست گروههای جستجو کشته می شوند، فکر می کنم فقط یک زن و مرد پس از رسیدن به شهر آزادی خود را بدست می آورند. کسی از دوستان نام این فیلم را می داند؟

(۱۳۹۱/۵/۵ عصر ۰۸:۰۵)شرلوك نوشته شده:  

(۱۳۹۱/۵/۵ عصر ۰۳:۱۰)BATMAN نوشته شده:  

باجه زرد رنگ تلفنی تو خیابون قرار داشت که مردی داخلش میشه و گیر میافته بعد از اینکه ماموران

این فیلم کوتاه  The Phone Box (1972) واقعا اثر روانی خاصی رو بییننده میزاره.

فکر می کنم قبلا در تالار کافه یکی از عزیزان در مورد این فیلم مطلبی نوشته بود ولی متاسفانه پیداش نکردم.

به هر حال این فیلم که در ژانر وحشت ساخته شده در نوع خودش بینظیره و بیننده را با ترسناکترین لحظات زندگی که شامل تنهایی، نا امیدی و در نهایت مواجهه با تقدیر محتوم (مرگ) است روبرو می کند.

گیر افتادن در باجه تلفن که خود باجه تلفن یکی از نمادهای اثر ارتباطات است در نوع خود ابتکاری بینظیر است. شما می بینید  بجای اینکه تلفن به شما کمک کند تا بتوانید با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنید خود مانعی است بر سر راه ارتباط شما با دنیای بیرون مثل اینکه ثمره دنیای مدرن تنها انزوای بیشتر بشریت را بهمراه داشته. حتی جمعیتی که در بیرون نظاره گر هستند نیز نمی توانند کمکی به انزوا و درماندگی  انسان گیر افتاده بکنند . در آخر فیلم هم شخص آینده خویش را در باجه های دیگر می بیند ولی هیچ راه فراری برایش پیدا نمی شود.

این قسمت نظر شخصیه و ممکنه شما بزرگان با این نظر مخالف باشید. چرا این فیلم انقدر تلخ و رعب انگیزه. من تنها دلیلی که برای آن می بینم در نگاه مادیگرایانست که انسان ممکن به زندگی داشته باشد و مولفه ایمان به خدا ازش حذف بشه. اونوقت چه ترسی بالاتر از انزوا و مرگ در پوچی برای انسان می توان متصور شد.

تشکر!!!!

نمیدونم چرا رنگ باجه به ذهنم زرد اومد در حالیکه قرمز رنگ بوده!

اما وقتی مطلب مینوشتم یه تردیدی داشتم بین رنگ قرمز و زرد!

خیلی کوچیک بودم این پخش شد اتفاقا از فیلمایی هست که یه وقتایی هنوزم بهش فکر میکنم!

فیلم دیگری در باره تبعیض نژادی که یادم نیست از تلویزیون پخش شد یا بزبان اصلی دیدم. نمایندگان سفید پوست از ورود سیاه پوستان به کنگره ناراضی هستند. برای سرکوب سیاه پوستان، دسته کوکلس کلان‌ها به یک روستا حمله کرده و اهالی آنجا را قتل عام می کنند. کسی نام این فیلم را می داند؟