(۱۳۹۴/۷/۱۵ عصر ۰۳:۱۴)پیرمرد نوشته شده: [ -> ]
از دیگر لطماتی که حذف و نابودی لهجه ها به زبان فارسی وارد می کند، از بین بردن بخش وسیعی از گنجینۀ لغات فارسی است که در نوشتار و گفتار امروزی کمتر استفاده می شوند امّا در لهجه های خاص کاربرد وسیعی دارند. افعالی مانند کاویدن، خفتن، خسبیدن، رفیدن(فروریختن)، بیختن(الک کردن)، هشتن(رها کردن)، توپیدن (پرخاش کردن)، چاپیدن(به تاراج بردن)، چپیدن(به زور خود را جای دادن)، چپاندن(به زور جای دادن)، ...
به نظر من:
اینکه برخی کلماتی که همچنان در شهرستان ها رایج هستند، در زبان معیار منقرض شده اند بر می گردد به فرهنگ مصرف گرایی!!!
در واقع این که یک شهرستانی خیلی دیرتر از یک پایتخت نشین، از گوشی و ماشین خود دل می کند؛ ریشه مشترکی دارد با اینکه خیلی دیرتر یک کلمه قدیمی را رها می کند...
البته مسلما در مورد فراموش شدن لغات، مدت زمان بسیار زیادتری (شاید به اندازه یک یا چند نسل) زمان لازم است.

مساله بر می گردد به یک جور اخلاق عمومی. اینکه چقدر در برابر تغییرات مقاومت نشان می دهیم یا اینکه تا چه اندازه به استقبال تغییر می رویم. اینکه چقدر به داشته های خود دلبسته هستیم.
فارغ از اینکه این سنت گرایی و مقاومت در برابر تغییرات تا چه اندازه مفید (مضر) است؛ مطالعه آن، ریشه خیلی از پدیده های اجتماعی، اقتصادی (و اگر بیشتر ادامه دهیم، مذهبی) را نشان می دهد.
.
از نظر اقتصادی، این طرز تفکر منجر میشود به خرج نکردن، خسیس تر شدن افراد و نهایتا کم شدن گردش پولی.
نتیجه آن هم می شود اینکه شما حاضر نمی شوید برای خرید یک وسیله دکوری پولی خرج کنید و فروشنده وسایل دکوری هم حاضر نمی شود پولی برای خرید کتاب خرج کند و کتاب فروش هم حاضر نمی شود برای بلیط سینما هزینه کند و ...
[البته در صورتی که صنعت کشور، مولد نباشد این فرهنگ منجر به وابستگی بیشتر می شود.]

.
اما تاثیرات اجتماعی آن (حداقل به ظاهر) خوشآیندتر است.
نتیجه آن ماندگاری بیشتر سنت های قدیمی است.
و به شکل خاص، چیزی که این تاپیک به آن علاقمند است... پاس داشته شدن زبان.
البته علاوه بر اینکه کلمات و افعال و دستور زبان ها حفظ می شوند، اسامی قدیمی خیابان ها و محله ها نیز پاس داشته می شوند!
حتی بعضا لغات بیگانه مصطلح نیز پاس داشته می شوند! به عنوان مثال کلماتی مثل سکرتر و ژاندارمری(!) که در قسمت های سنتی شهر به جای منشی و اداره آگاهی استفاده می شود.
یا مورد عجیب دیگری که پاس داشته می شود نام خانوادگی قدیمی افراد است! در بافت های سنتی شهر، تغییر نام خانوادگی تقریبا معنای خاصی ندارد... چون حتی بعد از گذشت ده ها سال(!) همچنان افراد با نام خانوادگی قبلی شان صدا زده می شوند!
مثال آخر چیزیه که خیلی برای خودم جالبه:
آیت الله مدنی، از علمای مشهور شهر کاشان، حدود 110 سال قبل متولد شده اند. پسر ایشان (که همچنان در قید حیات هستند) نیز از علمای فعلی شهر هستند.
اما از آن جایی که پدر ایشان عالم بزرگی بودند، ایشان از کودکی مشهور به «پسرِ آقا» بوده اند.
و ایشان در سن 80 سالگی همچنان «پسر آقا» هستند!
و چیزی که باعث شده در طول این 70 - 60 سال این اسم روی ایشان بماند همین مقاومت افراطی در برابر تغییرات است.
.

.
[جالب اینجاست که وجه تسمیه «آقابزرگ» نیز مشابه است. «ملا محمد مهدی نراقی» از علمایی بوده اند که تا میانسالی به آقاکوچیکه معروف بوده اند... تا اینکه محمدشاه قاجار در طی یک سفر به کاشان از این نام تعجب می کند و ایشان را آقابزرگ می خواند.]
.
اما چیزی که غیر قابل انکار است، گسترش روزافزون فرهنگ مصرف گرایی است... بخصوص بعد از انقلاب دیجیتال
بعلاوه اینکه راهکار دولت فعلی برای خروج از رکود تورمی، رواج این فرهنگ و تشویق به خرید بیشتر است. البته اجناس داخلی.
خلاصه اینکه همانطور که مردم اشتیاق زیادی برای رها کردن تکنولوژی در دسترس و استفاده از تکنولوژی جدید دارند، پتانسیل بالایی نیز برای استفاده از لغات ساختگی جدید دارند و به علت بالا بودن تقاضا، عرضه هم زیاد می شود...
این می شود که به محض اینکه کتابی چاپ می شود که در آن «رهبر» را به شکل «ره بر» می نویسد، «ره بر نویسان» همه جا پر می شوند.
همین طور «لطفن نویسان»، «عایا نویسان»، «slm نویسان»، «farC نویسان» و ...
نتیجه همه این صحبت ها اینکه خیلی از زودتر از چیزی که فکر می کنیم، این لغات در شهرستان ها نیز منسوخ خواهد شد!
.
.
اما چه می توان کرد؟
متاسفانه یا خوشبختانه، هیچ راهی بجز فرهنگ سازی نیست.
و کار فرهنگی هم لطافت، ظرافت و زبان لیّن خاص خودش را می خواهد.
به نظرم یکی از دلایل جبهه گرفتن افراد در برابر این گونه صحبت ها، نادقیق بودن آنهاست که به نوعی آنها را ضعیف و متحجرانه نشان می دهد.
یک راهکار مناسب برای جلوگیری از این اتفاق، ارائه مستندات و استفاده از داده های آماری است.
به عنوان یک مثال:
چند روز پیش معنای یک کلمه را در گوگل سرچ می کردم که با یکی دیگر از قابلیت های ایشون آشنا شدم.
نموداری از میزان استفاده هر کلمه در طول 200 سال اخیر...
کافیست مثلا سرچ کنید: meaning of OK تا ببینید استفاده از کلمه OK در طول سالیان اخیر چه رشدی داشته است.

همچنین برای دیگر کلماتی که در سال های اخیر و در فیلم های اتوبوسی استفاده می شود نمودارهای مشابه و با سرعت رشدهای بیشتری مشاهده می کنید.
در صورتی که برای یک کلمه قدیمی مثل Envy نمودار برعکس است.

یک راهکار پیشنهادی می تواند واکاوی داده های فارسی و استخراج نمودارهای مشابه باشد. البته اطلاعی ندارم که متون قدیمی فارسی تا چه اندازه به شکل تایپ شده موجود است، اما در صورت وجود یک پایگاه داده مناسب، استخراج این داده ها تنها نیازمند به یک تیم چند نفره از دانش آموختگان هوش مصنوعی بخصوص با گرایش های «داده کاوی» و «پردازش زبان های طبیعی - NLP » است بعلاوه یک خبره (Expert) زبان شناسی.
همچنین این تیم نیازمند یک ریاضی دان کاربردی، بخصوص در شاخه «ریاضیات مالی» است که بتواند با استفاده از «سری های زمانی» که اصولا در پیش بینی ارزش سهام و ... کاربرد دارد، تخمین مناسبی از چگونگی تغییرات این نمودارها ارائه کند و مثلا مدت زمان تقریبی انتظار برای منسوخ شدن یک کلمه خاص را پیش بینی کند!
و نهایتا یک کار تحقیقاتی متقن بر اساس این داده ها انجام شود و از آن در راستای فرهنگ سازی استفاده گردد.
از آنجایی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بودجه قابل توجهی برای پاس داشتن زبان فارسی دارد، انجام این پروژه میسر است و تنها نیاز به افرادی دغدغه مند در این زمینه دارد که صرفا به همین دلیل آخری، انجام آن کمی دور از ذهن به نظر می رسد! :دی
.
.
پی نوشت 1:
سرچ کردن کلمات مختلف می تونه خیلی مفرح باشه.
مثلا اگه کلمه war رو سرچ کنید می بینید که در بازه جنگ های جهانی استفاده از این کلمه به شکل معناداری بیشتر است.

یا کلمه walkman که تا قبل از دهه 80 استفاده خاصی نداشته است و اخیرا نیز کمتر استفاده می شود.

کلمه Rifleman رو هم سرچ کردم که ببینم آیا در دوران پخش سریال معروف سم پکین پا، استفاده از این کلمه رشدی داشته است که با یک پیک عجیب روبرو شدم. البته بعد از کمی دقت دیدم این پیک احتمالا مربوط به همان دوران جنگ جهانی است!

یا کلمه Apartment که نمودار عجیبی دارد. شاید این کلمه در طول زمان دچار تغییر معنایی شده باشد...

پی نوشت 2:
چندی پیش یک ویدئوی خیلی جالب می دیدم از نرخ افزایش مسلمانان در اروپا.
در واقع یک کار فرهنگی بسیار حرفه ای بود جهت بیداری امت اروپایی!
اینکه نرخ مهاجرت و فرزندآوری مسلمان بسیار بیشتر از بومیان هر کشور است و پیش بینی اینکه با این روند چقدر طول می کشد تا هر کشور تبدیل به جمهوری اسلامی شود!
دیدن آن را توصیه می کنم:
http://s6.picofile.com/file/8242322768/a...s.mp4.html
پی نوشت 3:
یک نمونه از فعالیت های عجیب و غریب فرهنگستان جهت حفظ زبان فارسی، چاپ کردن یک کتاب ریاضی بود که تمام اصطلاحاتش رو به زبان فارسی ترجمه کرده بودند.
برای خوندن هر خط از کتاب، آدم مجبور میشد چند بار به دیکشنری آخر کتاب مراجعه کنه تا ببینه ترجمه این لغات فارسی به زبان بیگانه چی میشه!
به عنوان مثال:
پرهون : دایره
سه گوشه ی دو پهلو برابر : مثلث متساوی الساقین
همسو پهلو : متوازی الاضلاع
پاپیلی : ذوزنقه!!

.
.