موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار. زین چار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب. حمدونه* و مرغ و سگ و خوک آخر کار
سلام و عرض ادب و احترام و تبریک سال نو خدمت دوستان و هم محفلی های قدیم و جدید و حاضر و غایب، کوچ کردگان و بازماندگان
سال ۱۳۹۵ با تمام سختیها و ناملایماتش گذشت و سالی نو، چون هندوانه ای دربسته در پیش روی ماست. امیدوارم سالی پربار و پرخیر و برکت با حداقل تلخ کامی ها برای مردم ما باشد.
بازگشت موقت بنده به پاتوق قدیمی، همراه با غیبت همراهان بسیار گرانقدری است که مایه افسوس است.برایشان در هر جای عالم که هستند آرزوی سلامتی و خرسندی دارم و حضور تازه نفسان را خیرمقدم عرض می کنم.
سخن را با شعری عامیانه آغاز کردم تا درآمد سخنی باشد که به نظرم قابل تامل است.
نفوذ فضای مجازی در عمق جامعه ما واقعیتی انکارناپذیر است گرچه این مسئله مختص کشور ما نیست اما متأسفانه معمولاً ما در چنین مواجهاتی، راه افراط و تفریط را در پیش میگیریم. انگشتان شناور بر روی صفحه نمایش تبلتها و موبایلهای هوشمند در هر جا و هر لحظه از رختخواب تا سر کلاس درس و حین راه رفتن در خیابان، صحنه ای عادی است. شاید علت آن است، مردمی که آرزوهایشان را در جهان واقع دور از دسترس می بینند، سعی در رسیدن به آن در فضای مجازی دارند. اما مطلبی که می خواهم به آن بپردازم چیز دیگری است.
روزگاری ایرانی از دسترسی به علم و دانش محروم بود و زمانی که فرصتی یافت در تمام عرصه های علم خود را نشان داد. امروزه به مدد فضای مجازی دسترسی به بسیاری از مطالب بسیار ساده و آسان شده، اما برعکس انتظاری که باید داشته باشیم، رویکرد مردم به مسائل، گاهی بطور غیرقابل باوری سطحی و دور از انتظار است.
بحث ملی گرایی و گرایش به سنت های قومی که در سده اخیر با فراز و نشیبهایی همراه بوده در سالهای اخیر بار دیگر مورد توجه بخش قابل توجهی از مردم بویژه جوانان قرار گرفته است. شخصاً در صدد رد یا تأیید چنین گرایشی نیستم اما معتقدم هر گرایشی تنها در صورتی که با مطالعه و فکر باشد، قابل احترام است و الا تفاوتی با جاهلیت ندارد.
مسأله چهارشنبه سوری برای بخش قابل توجهی از مردم، چنان حیثیتی شده است که اگر در شب موعود قادر به برگزاری آن در حد و اندازه خانمان سوزی اش نشوند در شبها و روزهای آتی به نیت قربۀ الی الله قضای آن را به جا می آورند. علامت فروهر را در سر و گردن و دیوار خانه شان می آویزند و بر البسۀ دور از فرهنگ ایرانیشان نصب می کنند اما... اما کمترین دقت و توجهی به فرهنگ و رسوم خود ندارند.
نوروز جشن و سنتی باستانی است که در بین اقوام مختلف داخل و خارج ایران رواج داشته و دارد. در گذر زمان به این سنت باستانی، رسومی افزوده و یا از آن کاسته شده است. یکی از آرایه های آن، نامگذاری سال ها با نام برخی از حیوانات است که اصالتا متعلق به قوم اویغور (از اقوام کوچ نشین آسیای مرکزی) است و شاید قریب هزار سال است که در بین اقوام ایرانی هم رواج دارد. ورای مفهوم و یا فایده چنین سنتی، شایسته است اگر میخواهیم آن را به کار ببریم حداقل ظاهر آن را ضایع نکنیم.
در شعر فوق نام سالها آورده شده است. این شعر ساخته و پرداختۀ من نیست. من هم آن را از پدربزرگم در سن 5-6 سالگی آموخته ام. در هیچ جای آن، نامی از خروس برده نشده است. از قضا در اکثر فرهنگ و زبان های رایج دنیا، جنس نر و ماده ماکیان، نامهای متفاوتی دارند و جنسیت آن ها با لفظ نر و ماده از هم تفکیک نمی شود. این مسأله حتی در مورد شیر با آن یال و کوپال و هیمنه وجود ندارد. مطمئناً مردم ایران زمین هم می دانند فرق مرغ و خروس در حد تفاوت میان زن و مرد است و کسی نیست که جنسیت زن و مرد را تشخیص ندهد و یا روز زن را روز مرد بنامد؟! همانقدر که اگر کسی ساعت را از سین های هفت سین بداند!
(۱۳۹۵/۱۲/۲۹ عصر ۱۱:۵۶)سروان رنو نوشته شده: [ -> ]سروان جان سال مرغ است نه سال خروس!!!!و اما سال 96 سال خروس است
خوشبختانه بعد از انقلاب هم، در شبکه های سیما و برنامه های تلویزیونی حتی در زمان جنگ، همواره به این سنت نامگذاری سالها با نام حیوانات مزبور، اشاره می شده است و چیزی نیست که بگوئیم به علت فاصله زمانی طولانی از یادها رفته است.
امسال در فضای مجازی وقتی اولین پیامهای تبریک دوستان را با نام سال خروس دیدم، تعجب کردم ولی با خود گفتم شاید از روی کم حواسی و مشغله فراوان این روزهاست ولی وقتی دیدم همه جا به جای سال مرغ با اعتماد به نفس فراوان می گویند سال خروس، و برچسب هایی(استیکر)هم بر این اساس تهیه کرده اند، متحیر ماندم. مصیبت تا جایی است که وقتی لفظ صحیح را هم می گویی با نگاه عاقل اندر سفیه مواجه می شوی. بسیاری از کاربران فضای مجازی که حداقل 30 سال از عمرشان گذشته، اگر مبتلا به بیماری فراموشی نباشند، باید به خاطر بیاورند که هیچ گاه در 12 و 24 سال قبل سالی به نام سال خروس نداشته ایم ولی چرا امسال ناگهان بعد از چندین قرن مرغ سال، تغییر جنسیت داده است، الله اعلم.
حقیقت امر این است و پرواضح که صرف نام اصلاً اهمیتی ندارد بلکه این مطلب مشتی است از خروار بی دقتی، سطحی نگری و اعتماد بیش از حد به فضای مجازی و تکرار بدون فکر مطالب و بازنشر آنها، که موجب نگرانی است. مطمئناً اگر این رویه ادامه پیدا کند، نسل های بعدی ما بدیهی ترین واقعیات تاریخی و مسایل فرهنگی خود را از دست می دهند و رابطۀ آنان با نیاکان خود که هم اکنون هم به مدد تک فرزندی و دو فرزند کافی است به پایین ترین سطح خود تنزل یافته، بطور کلی قطع خواهد شد.
بیاییم در این سال نو قبل از بازنشر هر مطلبی یکبار آن را با تأمل بخوانیم.
امیدوارم در سال مرغ، مرغ بختتان تخم طلا بگذارد.
*حمدونه: بوزینه