سلام خدمت دوستان عزیز. من امروز بهشت زهرا بودم .امروز رفتم تشییع جنازه مرحوم قطعه ای.لطفا اگر نوشته های من رو دیدید مثل نوشته های شما قشنگ نیست ببخشید.اون چیزی رو که دیدم نوشتم.حیف که دوربین نداشتم تا چند تا عکس هم براتون بفرستم
امروز در هنگام خاکسپاری مرحوم قطعه ای، همت مومیوند میکروفن رو در دست گرفت و بعد از صحبت هایی راجع به هوشنگ قطعه ای از استاد اسماعیلی دعوت کرد تا درباره مرحوم قطعه ای صحبت کنه.استاد اسماعیلی خیلی بغض داشت و چند کلمه بیشتر نتونست صحبت کنه و گریه امونش نداد و آخر سر هم گفت انشاا... که جات سبز باشه و اون جایی هم که می خواهی بری سبز تر از اینجا باشه و میکروفن رو دادند دست استاد محمود قنبری و ایشون گفتند که سابقه اشنایی من با ایشون به سال 42.43 بر می گرده و بعد اشاره کردند به یک سریال قدیمی و گفتند ازکارهای ایشون در اون زمان به سریالی با نام تعقیب اشاره می کنم که ابتدا دوبله این سریال رو منوچهر نوذری که اونجا خوابیده شروع کردن و بعد هوشنگ عزیز که الان اینجا خوابیده دوبله اون رو انجام دادند و این سریال 800 قسمت بود که زنده یاد قطعه ای با زیابیی هر چه تمامتر این سریال رو دوبله کردند بعد هم از استاد ایرج رضایی خواستند که درباره ایشون صحبت کنند که ایشون هم متواضعانه اومدند و چند کلامی صحبت کردند و گفتندحقیقتا حال خوشی ندارم چون هوشنگ از بین ما رفته و گفتند که برای اینکه هوشنگ در بین ما زنده باشه باید شروین رو زنده نگه داریم سپس استاد ممدوح اومدند صحبت کردند و بعد از اون هم امیر صمصامی گفتند می خواهند صحبت کنند و گفتندمن افتخار شاگردی ایشون رو داشتم و ایشون همیشه به طنازی در بین دوبلور ها معروف بودند.در آخر هم شروین قطعه ای اومد و تشکر از حاضرین کرد و گفت در این 3 سالی که پدر مریض بود حتی یک لحظه ازفکر دوبله غافل نبود. خیلی اونجا دلم سوخت چون فکر کنم همسر مرحوم قطعه ای هم قبلا از دنیا رفته چون اسمی از ایشون نیومد و شروین و خواهرش که فکرکنم اسمش شاهد بود تنهایی هم دیگر رو در آغوش کشیده بودن و گریه می کردند. من تا حالا گریه واقعی یک هنرمند رو ندیده بودم ولی امروز منوچهر والی زاده و منوچهر اسماعیلی خیلی گریه کردند.
امروز استاد اصغر افضلی رو دیدم خیلی شوکه شدم چون نسبت به 3 سال قبل که دیده بودمش خیلی ضعیف و رنجور شده بود انشاا... که خداوند ایشون رو در کمال سلامت نگه دارند. همچنین آرشاک قوکاسیان رو ازنزدیک دیدم و باهاش صحبت کردم خیلی خوشحال شد که اسمش رو صداکردم کلا دوبلورها بر عکس هنرمندان دیگه خیلی خونگرم و با روی باز با مردم عادی احوالپرسی می کنند وقتی بهش گفتم به قول استاد اسماعیلی صدای شما رو همیشه می گه که صدای آسمانی و نورانی خیلی خوشحال شد. ول در کل خیلی ناراحت بود و گفت که همه این مرگ و میرها فقط به خاطر این هست که به قشر دوبلور نمی رسند و همیشه مشکل مالی دارند و گفت که مثلا الان باید ماهی 450تومن کرایه بدم در حالی که از دوبله حدود 600 تومن می گیرم ،همچنین خیلی ازدست سعید کنگرانی ناراحت بود و می گفت خیلی بی معرفته در تمام این سالها یک بار به من زنگ نزده و حال من رو نپرسیده.
دنبال حسین عرفانی می گشتم نبود به یکی از دوبلورها گفتم ایشون کجا هستند گفت که مسافرت خارج رفتند ولی بر می گردند و خانم ناظریان هم چندسال هست بدلیل سکته توانایی صحبت رو ازدست داده همین طور یک دست وپای ایشون از کار افتاده.(انشاا... که هرچه زودتر سلامتی اشون رو بدست بیارن).
من شرمنده که نتونستم قشنگ مطالب رو بیان کنم به بزرگی خودتون ببخشید.