بهزاد عزیز، هیچگاه بدون مدرک و صرفا بخاطر مخالفت با کسی پشت سر نوشتاری که زحمت روی آن کشیده و وقت گذاشته میشود ادعایی مطرح نکنید چراکه منجر به اتلاف وقتی مجدد برای نویسنده میشود
(۱۳۸۹/۴/۲۵ عصر ۰۴:۳۹)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]از خود منوچهر اسماعيلي خواندم كه 1355 دوبله شده كه مهم نيست حدود همين سال بود كه اولين مرتبه فيلم را ديدم
بدون شرح و از زبان خود اسماعیلی در ماهنامه فیلم
(ایشان دو سال قبل نیز در برنامه تلویزیونی که به مناسبت ولادت پیامبر اکرم(ص) در تلویزیون حضور پیدا کرده و درخصوص این فیلم صحبت کردند دقیقا به سال 1358 اشاره کردند)
(۱۳۸۹/۴/۲۵ عصر ۰۴:۳۹)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]فيلم عمر مختار به مديريت خسرو خسروشاهي دوبله شد
بدون شرح و صرفا از زبان احمد رسول زاده (که ناظریان را مدیر دوبلاژ این فیلم میداند)
http://www.4shared.com/video/IYHFwPHq/RasolZadeh.html
(۱۳۸۹/۴/۲۵ عصر ۰۴:۳۹)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ] به شهادت مصطفي عقاد وفيلم پشت صحنه بيشتر براساس حركات و عادات امام خميني بوده تا شخصيت واقعي عمرمختار
خوشحال میشوم ببینم در کدام منبع موثقی چنین کلامی از زبان عقاد خارج شده است.. فیلم تلویزیونی 1976 پشت صحنه (http://www.imdb.com/title/tt0815461) به زبان اصلی در اختیار منست و در هیچ جای آن اشاره ای به امام خمینی نمیشود. اگرهم در دوبله این پشت صحنه چنین مطلبی از زبان گوینده ای خارج شده است دال بر ادعای عقاد نیست.
مصطفی عقاد به کمک سرهنگ قذافی که علاقه مفرطی به قهرمان ملی خود (عمر مختار) داشته و دارد در یکی از جلسات مهمانی با عقاد ساخت فیلمی را با سرمایه گذاری دولت لیبی به وی پیشنهاد میکند. عقاد برای ترسیم چهره از مختار دست به دامان گریمورهای هالیوود میشود و عکسی با گریم از کوئین را لابلای دیگر عسکهای خود نزد قذافی می برد. به عمد عکسها را پیش وی زمین می ریزد طوری که عکس کوئین با گریم مذکور جلو چشمان قذافی باشد. قذافی با دیدن عکس منقلب میشود و از عقاد می پرسد او کیست. عقاد پاسخ میدهد عمر مختار شماست که از منابع خارج از لیبی پیدا کرده ام. قذافی میگوید چقدر نورانی... عکسهائی که من از مختار دارم از او چهره ای لاغر و مردنی نشان میدهد با ریشی و ابروئی کم پشت! و عقاد میگوید به نظر شما این مختار است یا آنها که شما دیده اید؟ و قذافی میگوید قسم بخدا که این مختار است و باید مختار تو همین قیافه باشد! و بعد آن سرمایه هنگفت وی که حتی برای گروه فیلمبرداری در وسط بیابان استخر و جکوزی هم ساخت!
(۱۳۸۹/۴/۲۵ عصر ۰۴:۳۹)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]اگر به شهاد ت شما ايرج ناظريان هم مدير دوبلاژ بوده دليل انتخاب احمد رسول زاده همان است كه عرض شد وآنچه شما بيان كرديد غير انساني است گناهش بگردن مجلاتي كه از آن نقل قول مي كنيد
غیر انسانی؟! در جامعه دوبلاژ ایران اخلاق همیشه جایگاه خاص خود را ندارد. یادتان هست گویندگی محمود قنبری بجای آلن دلون در فیلمی که 10 سال قبل از سیما پخش شد! (اسلحه بزرگ؟) نمونه ها زیادند و حوصله من کم
(۱۳۸۹/۴/۲۵ عصر ۰۸:۰۲)واترلو نوشته شده: [ -> ] نسخه عربی رو دوبله شده یکبار شبکه اول نشان داد
من ندیده ام و خود اسماعیلی هم در گفتگوهای خود دائم بر این نکته اشاره دارد که نسخه عربی هرگز دوبله نشد. انچه اشاره گردید ، از زبان وی بود. ممکن است دوبله ای که اشاره کردید بعدها توسط کسانی دیگر انجام شده باشد.
(۱۳۸۹/۴/۲۵ عصر ۰۴:۳۹)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]وقتي پسر شما ، دختر شما مي پرسد چرا توي فيلم ، عدير خم نبود شما چه جواب مي دهيد
وقتي مي پرسد چرا اذان را اشتباه گفت يا جا انداخت چه جواب مي دهيد
از این خیانتها در تاریخ دوبلاژ ایران زیاد است. یاد فیلم کتاب آفرینش می افتم که اسماعیل را با اسحاق (آنکه به قربانگاه برده میشود) عوض کردند. فیلم براساس باورهای تورات ساخته شد و ما نسخه ای که براساس قرآن است میشنویم! اینها خیانت است یا تحریفهای ایرج دوستدار که دائم بعنوان تنبان عثمان روی نیزه است؟
و حرف آخر به سام اسپید عزیز
سام عزیز شیعه و سنی همه یک خدا را می پرستند.همه. در تمام ادیان الهی تکثر فرقه ها وجود دارد. در خود مسیحیت با وجود سه وفرقه اصلی، بیش از 46 فرقه فرعی(همچون صابئیان و ...) وجود دارد که هریک عقاید خاص خود را دارند. افراط در منکوب کردن عقاید سنیان از طرف شیعان افراط گرا (در پیش از انقلاب با رسمهای مسخره و لوده ای چون عمرکشان و امثالهم) و یا از طرف سنیهای وهابی(همچون جلوس در درگاه الهی با کشتن یک شیعه) ، جلسات مناظره مسخره ای که هرگز به سرانجام نخواهند رسید و اینکه فلانی خوب است و فلانی نه ، نه تنها مای ایرانی را از هم دور میکند بلکه کفار را در برابر ما جسورتر خواهد کرد. در سال 1376من در اولین فاروم فارسی نت با نام ایرانکلیک به اندازه کافی با برادران سنی مناظره کرده ام و بعضا ما سخنانی بجا و گاهی نیز آنها سخنانی صحیح را مطرح کردند. در این گیرودار کاربری با عنوان لامذهب که مطالعات خاصی در دین اسلام کرده بود و گفتارهایش عمدتا برگرفته از کتب امثال کسروی و دشتی بود ازین فاصله ها بهره برداری و موجبات زدن تیشه به ریشه هردو مذهب را فراهم میکرد. سنیان میگفتند شما کافرید چون مرقد امامان خود می بوسید و من می گفتم اگر ما کافریم شما که در مقبره عبدالقادر گیلانی( از بزرگان اهل تسنن در عراق) سر تعظیم فرود می آورید و ... باید کافرتر باشید! آنها میگفتند آیه مُهری که در نماز استفاده میکنید کجاست؟ و من میگفتم آیه ای که بگوید استفاده نکنید کجاست؟ این نماد خاک است خاکی که انسان از آن زاده میشود و و و ...الی ماشا الله که اگر کتاب شبهای پیشاور مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در مناظرات را هم ده جلد کنیم مطمئن باشید به نتیجه ای نخواهیم رسید چراکه اصولا تفاوتی نیست.تفاوت در پیشگاه خدا نه در عقیده که در قلب مستور است. حکایت آن شبان که خدا صرفا به قلب او توجه داشت و نه به زبان و باورهایش یا حتی کردارهایش.
بیاییم قلبهای خود را از گناه پاک کنیم. مطمئن باشیم هرکه باشیم هرکجا باشیم و با هر مسلکی که باشیم پیش خدا مقبولیم.