تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: 10 تیتراژبرتر
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

کافه نشینان گرامی:

قصد داشتم در تالار ( مسابقه و نظر سنجی ) این برگهء جدید را براه اندازم اما فعلآ اجازهء ایجاد تایپیک جدید خارج از محلهء چینی ها را ندارم.

در صورتیکه مدیران عزیز احساس کردند ایجاد چنین برگه ای خارج از تالار مشخص شده اش باعث بی نظمی در آرشیو کافه میشود ، خودشان صاحب اختیارند.

( :Dدر خواست اجازه گرفتن برای ایجاد این صفحه در تالار مذکور را ندادم که مدیران گرامی دلشان بحالم بسوزدashk )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نظر سنجی

از نظر شما : بهترین تیتراژهای آغازین فیلمهای سینمایی ای  که دیده اید ( ازنظرنوع تدوین و ارتباطش با داستان فیلم / دخالت موسیقی / طولانی یا کوتاه بودن / ویا حتی بخاطر خاطره انگیز بودنش) کدامند؟

لطفآ به 10 مورد اشاره کنید.

توجه : اگر موردی را به یاد دارید ولی احتمال میدهید از فیلمی کمتر دیده شده است لطفآ حدالمقدور تصویری ( در حد یک فریم ) از آن ارائه دهید.

مثال : برفرض که فیلم کینه فیلم گمنامی باشد واین درحالیست که من از دیدن ساختار تیتراژ آن واقعآ لذت برده ام، پس تصویری از آن را به نمایش در می آورم تا شاید یاد آوری برای سایر دوستان باشد.

[تصویر: 1371247116_3053_271a7f0b3c.jpg]

پ ن : فعلآ خودم ده تیتراژ برترم رو نمیگم.

با تشکر

امیدوارم استقبال بشه.



مدتها قبل دوست خوب من جناب آقای واترلو مبحثی با همین عنوان ایجاد کردند که متاسفانه دوستان ما استقبال نکردند... ناگفته ها در اینخصوص زیادند بشرطی که متکلم وحده شخص خاصی نباشد. بنظر میرسد این دو تاپیک باید با هم ادغام شوند

http://cafeclassic4.ir/thread-273.html

(۱۳۹۲/۳/۲۶ عصر ۱۲:۴۰)منصور نوشته شده: [ -> ]

مدتها قبل دوست خوب من جناب آقای واترلو مبحثی با همین عنوان ایجاد کردند که متاسفانه دوستان ما استقبال نکردند... ناگفته ها در اینخصوص زیادند بشرطی که متکلم وحده شخص خاصی نباشد. بنظر میرسد این دو تاپیک باید با هم ادغام شوند

http://cafeclassic4.ir/thread-273.html

با تشکر از استاد عزیز جناب منصور (خان).

تایپیکی رو که شما اشاره کردید مرور کردم و انصافآ از خواندن مطلبی که شما گذاشته بودید لذت بردم.

البته تایپیک مورد نظر یک مقدار با این تایپیک تفاوت دارد و در اینجا بیشتر به فیلمهای سینمایی نه سریال و انیمیشن توجه شده است. امیدوارم دوستان کم لطفی نکنند تا همین انتخاب 10 تیتراژ برتر از نظر کاربران ضمینه ای برای شرکت شما و سایر اساتید کافه در ایجاد بحث و گفتمان دراین خصوص باشد.

به نظر من تیتراژ شناسنامهء یک فیلم و اوج نمایش خلاقیت یک تدوینگر است و این در حالیست که گاهآ تیتراژیک فیلم را کسی جدااز تدوینگر اصلی فیلم انجام میدهد.

درهرحال مسئلهء مهمیست ، امیدوارم دوستان اهمیت بدهند.

اگر اين تاپيك جايي براي  انتخاب برترينهاي حوزه تيتراژ در آثار سينمايي و تلويزيوني باشه اقدامي بجاست.

بهرحال بنده ده تا از بهترين تيتراژهاي انتخابي ام را ذكر مي كنم . البته بسيار بيشتر از اين ده تاست اما بخاطر عدد ده محدوديت دارم.

1) يكي از تيتراژهاي جالبي كه در خاطرم مانده و سالهاست بسيار علاقمندم دوباره آن را ببينم مربوط به يك اكشن نسبتا خوش ساخت اما مهجور ساخته شادروان ناصر مهدي پور بنام گريز (1371) است . كلمه گريز با گرافيكي جالب بر پرده نقش مي بندد و ناگهان يك اتومبيل بطرف اين كلمه حركت و كات مي شود و فيلم آغاز مي گردد.

2)مادر ،ساخته علي حاتمي با آن كبوتران و صندلي خالي و موسيقي ماندگار كامكار

3)تجارت، ساخته مسعود كيميايي كه برشي از صحنه هاي جالبي از  فيلم كوتاهي است كه او در اواسط دهه 40 براي برادران اخوان صاحبان استوديو مولن روژ ساخت تا جوازي براي ورودش به سينماي حرفه اي باشد . ديدن احمدرضا احمدي و فرامرز قريبيان در سالهاي جواني بسيار خاطره انگيز است.

4)تنگنا ، ساخته اميرنادري فقط بخاطر صداي جاودان فريدون فروغي

5) قيصر ، عباس كيارستمي يكي از تيتراژهاي ماندگار تاريخ سينماي ايران را با موسيقي اسفنديارمنفردزاده به كيميايي و دوستدارانش تقديم كرد.

6) يكي از تيتراژهاي بسيار خاطره انگيز قطعا مربوط به مجموعه انيميشن مهاجران با آن موسيقي جادويي و صداي البته جادويي تر صادق ماهرو است . هنوز كه تيتراژ اين سريال را مي بينم شوروشعف دنياي كودكي به سراغم مي آيد.( البته همين احساس را نسبت به تيتراژ بل و سباستين نيز دارم).

7)تيتراژ مدرسه موشها كه جاي خود دارد!

8) تيتراژ مجموعه تلويزيوني كاراگاه كاستر با صداي پر از نجابت غلامعلي افشاريه كه بعد از شليك گلوله اي و آمدن تصوير كاستر با لحن زيبايي نام سريال را اعلام مي كند.

9) تيتراژ جالب و هميشه ماندگار سريال ناوارو با صداي زنده ياد حسين باغي و البته آن جمله تاريخي بهرام زند : ناوارو به گوشم!

10) و تيتراژ هميشه جاودان سريال هزاردستان كه نيازي به توضيح ندارد. موسيقي جادويي مرتضي حنانه براي همه نسلها پرخاطره است .

3 بار هی پست مینویسم اما آخر سر میگه حجم عکسهات زیاته! واسه همین شرمندانسیون هستیم از اینکه پست شما رو آپ بنماییم!asabi در صورتی که همه عکسها رزولیشن کوچک و در حجم نهایت 20کیلوبایت آپ شده بودند. به هرحال اگه تونستم، عکسی به این مطلب اضافه میکنم وگرنه دوستان مشتاق، زحمت بکشن و خودشون فیلمها رو برای تیتراژ ببینن.

و اما 10 تیتراژ برتر اینجانب:

- تیتراژ آغازین "ترمیناتور2، روز داوری" که با موسیقی زیبای "برد فیدل" حسابی ماندگار هست.

- تیتراژ آغازین سه گانه "اسلحه ب ر هنه" ساخته دیوید زوکر که به شکلی بسیار کمدی طراحی شده. یک چراغ گردون پلیس وسط کادر هست و دائم به هر چیزی و هر محلی سرک میکشه و همه چیز رو به مسخره میگیره تا مخاطب متوجه بشه با یک فیلم کاملا کمدی طرفه

- تیتراژ آغازین مجموعه فیلمهای "پلنگ صورتی" ساخته بلیک ادواردز به ویژه فیلم "گلوله ای در تاریکی" که تصور می کنم برای اولین بار در سینما از انیمیشن برای معرفی عوامل یک فیلم استفاده شد.

- تیتراژ آغازین "صبحانه در تیفانی" یک به خاطر موسیقی زیبا و جادویی "هنری مانچینی" و دوم به خاطر متناسب بودن سکانس های معرفی شخصیت اصلی فیلم (جایی که هپبورن فقید جلوی جواهرفروشی تیفانی ایستاده به لباسهای شیک و جواهرآلاتش، یک بسته صبحانه در دست و البته فونت طلایی رنگ عنوان فیلم)

- تیتراژ آغازین "خارش هفت ساله" به خاطر نوع متفاوت معرفی، همه عوامل فیلم پشت کاشی هایی پنهان شده اند (درست مثل کاشی های وینفون امروزی!) و البته وقتی اسم فیلم ظاهر میشه، حرف T با طراحی بسیار زیبا شروع میکنه به خاراندن I که بیانگر ذوق بالای تدوینگر یا فیلمساز هست.

- تیتراژ آغازین "چگونه همسر خود را بکشیم؟" به خاطر متفاوت بودن استفاده از خط در این فیلم. جالبه که همه عوامل فیلم که معرفی میشن داخل یک قاب عکس هستند. البته ابتدا می بینیم که یک پس زمینه سیاه و ترسناک با آهنگی در همین ژانر پخش میشه وقتی هم عنوان فیلم ظاهر میشه، کلمه کشتن با رنگ قرمز متمایز شده هست.

- تیتراژ آغازین "با مرگ کشتن". همه عوامل  و بازیگران اصلی داخل یک صندوقچه قلعه مانند (لوکیشن اصلی فیلم) به شکلی کاغذی قرار گرفتند و اینم یک نوع نگاه متفاوت و جذاب دیگه هست.

- تیتراژ انتهایی "رالف خرابکار" به خاطر ترانه های بسیار جذاب و استفاده از کاراکترهای اصلی فیلم در بازیهای کامپیوتری خاطره انگیز دوران کودکی

- تیتراژ آغازین "پدرسالار" به خاطر آهنگ بسیار زیباش و البته "هزاردستان" که هنوز اینطور سبکی رو در کارهای ایرانی سراغ ندارم.

قبلآ اشاره داشتم که اگردوستان در نظرسنجی شرکت نمایند بنده فعلآ تیتراژهای برترم رانگه میدارم تا از علاقه مندی های سایرکاربران ( ازرودستشان ) تقلب کنم:D

دراینجافعلآ 5 موردرا اشاره میکنم:

1 : وحشی ( یک وحشی ) بابازی مارلون براندو.

مارلون براندو بهمراه دوستان موتورسوارش روبروی دوربین می آیند و سپس کلوزآپ براندو که انگارچیزی تو چشمش رفته و دارد درش میاورد و نامش در تصویردرج میشود . کرومای بک گراند تصویر(درختان و جاده ) کاملآ حس میشود اما برای آن دوران تکنیکی و حرفه ای محسوب میشود.

در انتهای تیتراژ دوربین برروی آسفالت جاده گذاشته شده و یکی از موتورسیکلت ها تا نزدیکترین حدامکان به لنز دوربین می آید و بایک حرکت ( دست و فرمان خوبی داشته ) دوربین را دور میزندو صدای استکاک لاستیک چرخ بر آسفالت.

2 : خارش هفت ساله ( بیلی وایلدر )

قطعات رنگی که در کنار هم چیده شده اند ( درابعاد نا مساوی ) و هربار یکیشان برجسته میشود و سپس کنارمیرود تا ( نام فیلم / بازیگران و سایر توضیحات ) دیده شوند و سپس جای خالیش را کادر دیگری ( قطعهء دیگری ) پرمیکند و این قطعات مدام درحال چرخش هستند.

در آن دوران و دردست نبودن برنامه هایی حرفه ای و مدرنی چون 3دی مکس و آفترافکت ، خلق این تیتراژ کاربسیار زیبایی بوده و برای همیشه قابل تحسین است.

( جناب بازرس کلوزو ی عزیز نیز به این تیتراژ اشاره فرموده بودند )

3 : سرگیجه ( آلفرد هیچکاک )

تصویر مواجی که واقعآ هم سرگیجه میاورد و در دورنگ سیاه و سفید که درهم تنیده شده اند و بیننده احساس میکند که دارند به ژرف یک چاله میکشندش.

4 : خوب بد زشت ( سرجیو لئونه )

موسیقی فوق العادهءENNIO MORRICONE

هربار به شخصیت یکی از افراد اشاره میشود و سپس تصویرش ( فریز ) ثابت میشود و نامش درتصویر درج میشود.

5 : کینه ( که در اولین پست به آن اشاره کرده بودم )

تصاویری به رنگ های سفید و قرمز ( شبیه خونی که بر لنز دوربین ریخته شده باشد ) و آن موهای بلند که هربار بر روی تصویر عبور میکند پس از گذشتنش نامی هویدا میشود.

5 مورد دیگرم را چندوقت دیگر ( درآینده ) مینویسم و تا شرکت سایردوستان منتظر میمانم.:cheshmak:

:!z564b اشاره : تیتراژ آخرین نسخهء جیمزباند هم ( اسکای فال ) در نوع خودش زیباست ، با صدای ( آدل = خوانندهء زنی که ترانهء فیلم رامیخواند ). و حرکت دوربین وار تصویر و گذشتن از میان اتفاقاتی که به شیوهء انیمیشن طراحی شده اند.

mmmm:

پنج مورد دومم :

6 . پنجرهء عقبی ( هیچکاک )

سه پرده به ترتیب و با آرامی بالا میروند و محوطهء یک حیاط مانند دیده میشود. دوربین به تدریج به لبهء پنجره نزدیک میشود و در انتها گربه ای ازچند پله بالا میرود. ( نوشته ها به دورنگ سفید و قرمز( سایه ) که به ترتیب اسامی نیز پله مانند تایتل میشوند.

7 . مظنونین همیشگی ( برایان سینگر )

دریا ، شب ، کشتی و یک موسیقی نصبتآ ترسناک ( پیانو ، فلوت ، سازهای زهی (ارکستری مانند ویلون سل و کنترباس ). همه چی به ابهت  و ترسناک بودن کایزرشوزه می افزاید.

8 . پدرخوانده ( کاپولا )

فقط بخاطرموزیک زیبا و ماندگارش و معرفی نام فیلم ( دردوبلهء فارسیش ).

9 . تایتانیک ( جیمزکامرون )

موسیقی فوق العادهء جیمز هورنر ( که اسکارهم گرفت ) و تصاویر آبی و نارنجی که یک فیلتر ( glow ) هم بر روی تصاویر زدند تا تصویر روئیایی و بلور شود، که همگی به زیبایی این تیتراژ ابتدایی می افزاید. انگار از همین آغاز یک حسی میگوید  این افراد که درحال خداحافظی هستند ، قراراست دیگرهیچ گاه بازنگردند.

نکته : تنها نام فیلم و کمپانی های سازنده در تیتراژ آغازین درج میشوند. ( این فیلم اسکاربهترین تدوین را نیز دریافت کرده ).

10 . دسپرادو ( رابرت رودریگز )

با اینکه فیلمی تجاری و عامه پسند ( برای کسانی که اکشن و بزن بزن دوست دارند ) اما : موسیقی زیبای ( لوس لوبوس ) که توسط گروه های دیگری نیز اجرا شده است و تایتل های قرمز رنگی که گرمی آنها برتصویر احساس میشود تیتراژ آغازین زیبایی را خلق کرده اند.

سه گیتاریست به رهبری ماریاچی ( باندراس ) و فضای شلوغ یک کافه بارکه در انتهای آن همه شلوغی صدای تشویق تنها یک نفر و سکوتی که در کافه ایجادمیشود .

نکته : ( تدوین فیلم را خود کارگردان " رودریگز " انجام داده است ).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

باتشکر

اکتورز

mmmm:

(۱۳۹۲/۵/۶ صبح ۱۲:۴۸)اکتورز نوشته شده: [ -> ]

9 . تایتانیک ( جیمزکامرون )

موسیقی فوق العادهء جیمز هورنر ( که اسکارهم گرفت ) و تصاویر آبی و نارنجی که یک فیلتر ( glow ) هم بر روی تصاویر زدند تا تصویر روئیایی و بلور شود، که همگی به زیبایی این تیتراژ ابتدایی می افزاید. انگار از همین آغاز یک حسی میگوید  این افراد که درحال خداحافظی هستند ، قراراست دیگرهیچ گاه بازنگردند.

منصور تا مدتها پس از دیدن تایتانیک (که برای اولین بار روی نوار وی اچ اس با کیفیت سیاه و سفید و ضبط شده از پرده سینما دید) مدتها در این فکر بود که این آهنگ را (یا اقلا رگه های آشنائی از آنرا) جائی شنیده است و جیمز هورنر یک تقلب فاحش کرده که حتی تاکنون هم، کسی آنرا کشف نکرده و بر او نتاخته است. شاید هم امتیاز این تقلب را از سازنده واقعی اثر بشکلی خفی گرفت تا اعتراضی نباشد. نمیدانم... و بعدها به یادم افتاد که اصل این اهنگ مربوط است به آهنگ اوشن (اقیانوس) اثر ونجلیس.  و یاد گرفتیم که تقلب فقط در ایران ما نیست که موسیقی نی داود را حنانه به نام خود روی هزاردستان بگذارد و فرزندان حنانه نوه های نی داود را راضی کنند که صدای این تقلب را به گوش دیگران نرسانند.

   

(۱۳۹۲/۵/۶ صبح ۰۸:۱۵)منصور نوشته شده: [ -> ]

 و یاد گرفتیم که تقلب فقط در ایران ما نیست که موسیقی نی داود را حنانه به نام خود روی هزاردستان بگذارد و فرزندان حنانه نوه های نی داود را راضی کنند که صدای این تقلب را به گوش دیگران نرسانند.

منصور عزيز ، به نكته اي اشاره كرده ايد كه من براي اولين بار شنيده ام و در جايي به آن برنخورده ام ، اگر امكان دارد ماوقع را برايمان شرح دهيد...با سپاس

(۱۳۹۲/۵/۶ عصر ۰۹:۳۴)زاپاتا نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۲/۵/۶ صبح ۰۸:۱۵)منصور نوشته شده: [ -> ]

 و یاد گرفتیم که تقلب فقط در ایران ما نیست که موسیقی نی داود را حنانه به نام خود روی هزاردستان بگذارد و فرزندان حنانه نوه های نی داود را راضی کنند که صدای این تقلب را به گوش دیگران نرسانند.

منصور عزيز ، به نكته اي اشاره كرده ايد كه من براي اولين بار شنيده ام و در جايي به آن برنخورده ام ، اگر امكان دارد ماوقع را برايمان شرح دهيد...با سپاس

چند سال قبل نوادگان مرحوم مرتضی خان نی داود شکوائیه ای علیه مرحوم مرتضی حنانه تسلیم دادگاه کردند که در آن صراحتا قید شده بود " موسیقی هزاردستان بويژه موسیقی عنوان بندی این سریال که در  پیش درآمد اصفهان اجرا گردیده در اصل مربوط به استاد نی داود است و نه حنانه" فرزندان حنانه به دادگاه فرا خوانده شدند و مراتب از طریق مدارک اثبات گردید. لیکن خبرهای دیگری از ماوقع منتشر نشد ... بنظر میرسد نوادگان در هر شکل ممکن یکدیگر را راضی و از انتشار خبر بشکل گسترده ممانعت کردند اما واضح است که این رضایت هرگز دلیل موجه بودن این کار نبوده و نیست.

(۱۳۹۲/۵/۷ صبح ۰۷:۳۵)منصور نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۲/۵/۶ عصر ۰۹:۳۴)زاپاتا نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۲/۵/۶ صبح ۰۸:۱۵)منصور نوشته شده: [ -> ]

 و یاد گرفتیم که تقلب فقط در ایران ما نیست که موسیقی نی داود را حنانه به نام خود روی هزاردستان بگذارد و فرزندان حنانه نوه های نی داود را راضی کنند که صدای این تقلب را به گوش دیگران نرسانند.

منصور عزيز ، به نكته اي اشاره كرده ايد كه من براي اولين بار شنيده ام و در جايي به آن برنخورده ام ، اگر امكان دارد ماوقع را برايمان شرح دهيد...با سپاس

چند سال قبل نوادگان مرحوم مرتضی خان نی داود شکوائیه ای علیه مرحوم مرتضی حنانه تسلیم دادگاه کردند که در آن صراحتا قید شده بود " موسیقی هزاردستان بويژه موسیقی عنوان بندی این سریال که در  پیش درآمد اصفهان اجرا گردیده در اصل مربوط به استاد نی داود است و نه حنانه" فرزندان حنانه به دادگاه فرا خوانده شدند و مراتب از طریق مدارک اثبات گردید. لیکن خبرهای دیگری از ماوقع منتشر نشد ... بنظر میرسد نوادگان در هر شکل ممکن یکدیگر را راضی و از انتشار خبر بشکل گسترده ممانعت کردند اما واضح است که این رضایت هرگز دلیل موجه بودن این کار نبوده و نیست.

دوستان گرانقدرم، تا جاییکه من می دانم ماجرا به این شکل نبوده است. قضیه را بهتر است قدم به قدم بررسی کنیم.

تیتراژ هزاردستان چگونه قطعه ایست؟ یک قطعۀ ارکسترال بر پایۀ یک ملودی اصیل شناخته شده: پیش درآمد اصفهان.

همانگونه که در مبحث تنظیم اشاره شد، تنظیم کننده شخصیست که الزاما باید موسیقیدان باشد و آهنگسازی و هارمونی بداند...

اما چه شد که این موسیقی کمی جنجال آفرید، گفته می شود ملودی اصلی یعنی (پیش درآمد بیات اصفهان) که همه به نام مرحوم مرتضی خان نیداوود می شناسیمش و سالهاست در کلیۀ کتب آموزشی موسیقی اصیل به همین نام به ثبت رسیده است، نقل قولیست از یک نوازندۀ احتمالا مشهدی(دقیق نمی دانم و نمی خواهم خدای نکرده با اطلاعات غلط دوستان را گمراه کنم)، که مرحوم نیداوود این تم زیبا را از او گرفته و پرورش داده و این قطعۀ فوق العاده که دربردارندۀ چندگوشۀ خاص اصفهان از جمله بیات راجه است و حتی یک ورود بسیار نرم به شور دارد و فرود مجدد به اصفهان (که نشان از حرفه ای بودن سازنده اش است)، را ساخته است. گفته می شد مدتی میان وراث آن بندۀ خدا (نوازندۀ احتمالا مشهدی) و خانوادۀ نیداوود جدلی بوده که متاسفانه نتوانستم مدرکی پیدا و ضمیمۀ نوشته کنم. نظر شخصی من این است که مرحوم نیداوود حتی اگر چنین نیز کرده باشند، به احتمال زیاد شبیه الهام گرفتن مرحوم ابوالحسن صبا از نوازندگان قومی-محلی برای ساخت ملودیهای مطرحی چون دیلمان یا زردملیجه بوده است. ایشان ملودی را با گوش از عوام الناس می گرفتند و با دانش موسیقیایی خود، می پروراندند و ملودی شکیلی از یک قطعه یا نوای کوتاه محلی خلق می کردند.

اما، نکتۀ اساسی، بیگناهی محض جناب حنانه در این ماجراست. ایشان به واقع چه کرده اند؟ روی یک ملودیِ خوب، تنظیمی بسیار قوی و اثری شکیل و ارکسترال ارائه کرده اند، یعنی یک عمل کاملا موجه و علمی. چیزی که باید هر ملودیسازی آرزویش را داشته باشد، روزی ملودی اش آنقدر خوب بشود که برای ارکستر انتخاب و تنظیم گردد.

من متاسفانه سند و مدرکی ندارم، اما می دانم از نظر علمی نباید هیچگاه میان وراث یک ملودیساز و تنظیم کننده جدالی رخ دهد که اصل اثر متعلق به کیست. اصلا گفتن صفت (اصل) برای این پروسۀ خاص بی معناست. در مبحث پاپ نیز اشاره شده بود؛ مثلا مرحوم بابک بیات یک ملودیساز بسیار بسیار قوی و بی مانند بودند، اما در تنظیم تا محمد اوشال ایران بودند، ارکستراسیون اثر بدون تردید به اوشال واگذار می شد. در شناسنامۀ اثر نیز ذکر می شد: ملودی (و یا گاه آهنگساز) بابک بیات - تنظیم (یا ارکستراسیون یا آرانژمان یا سازبندی) محمد اوشال.

با تکیه بر این اصل، گمان می کنم حکایتی که درخصوص این آهنگ در حافظۀ اجتماع ثبت و اندکی کمرنگ نیز شده است، مربوط به قسمت ملودی کار و جدال بر سر سازندۀ اصلی ملودی بوده و نه بخش دوم یعنی جدال ملودیساز و تنظیم کننده.

با مهر... بانو

(۱۳۹۲/۵/۷ عصر ۱۰:۱۹)بانو نوشته شده: [ -> ]

دوستان گرانقدرم، تا جاییکه من می دانم ماجرا به این شکل نبوده است. قضیه را بهتر است قدم به قدم بررسی کنیم.

نکتۀ اساسی، بیگناهی محض جناب حنانه در این ماجراست. ایشان به واقع چه کرده اند؟ روی یک ملودیِ خوب، تنظیمی بسیار قوی و اثری شکیل و ارکسترال ارائه کرده اند، یعنی یک عمل کاملا موجه و علمی.

1- وقتی فرج اله سلحشور فیلمنامه شهاب الدین طاهری را بنام خود فیلم کرد و ادعا کرد این فیلم به داستان طاهری فقط یک شباهت کوچولو دارد و با انواع ترفندهای وکیل و قاضی با پشتوانه سیما از دادگاه جست ، وکیل وی هم مثل شما گفت مریم عزیز ( سلحشور ما بیگناه محض است)

http://isna.ir/fa/print/91122918085/%D8%...http://isna.ir/fa/print/91122918085/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%AD%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D

2- وقتی داریوش مهرجوئی را بهنگام پاگذاردن در دیار آمریکا در فرودگاه (در دهه 80) انگشت نگاری کردند و وقتی وکیل وی از ماوقع پرسید و جواب آمد مهرجوئی شما به علت دزدی از داستان عروسک ساز هنریک ایبسن در فیلمی با نام سارا تحت تعقیب است و ... و در نهایت مهرجوئی با هر ترفندی از بلا جست وکیل وی مریم عزیز در نهایت سخن شما را بر زبان راند ( تهمت آمریکائیها یک لودگی محض بود)  ...

یاد بگیریم که ذیل هر نوشته ای ، فیلمی ، اثری ، موسیقیی ، کتابی ، نقاشیی و هر اثر هنریی که نام خود را درشت و واضح بعنوان پدید آورنده اثر حک می کنیم ، با عبارتی ریزتر بنویسیم : براساس ملودی فلان ، براساس داستان فلان ، براساس هنر فلانی...

و یاد بگیریم که از هیچ کپی کننده ای دفاع نکنیم. حتی اگر خدا باشد و از دست مخلوق ضعیفی چون  بشر کپی کرده باشد.

و یاد بگیریم که اگر در یک کتاب 2000 صفحه ای جمله ای متعلق به شمای نویسنده نبود ، ته ته کتابتان بنویسید آن جمله متعلق به چه کسی است .حتی اگر همه ی کلمات همان یک جمله را هم جابجا کرده بودید.

(۱۳۹۲/۵/۸ عصر ۰۵:۴۶)منصور نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۲/۵/۷ عصر ۱۰:۱۹)بانو نوشته شده: [ -> ]

دوستان گرانقدرم، تا جاییکه من می دانم ماجرا به این شکل نبوده است. قضیه را بهتر است قدم به قدم بررسی کنیم.

نکتۀ اساسی، بیگناهی محض جناب حنانه در این ماجراست. ایشان به واقع چه کرده اند؟ روی یک ملودیِ خوب، تنظیمی بسیار قوی و اثری شکیل و ارکسترال ارائه کرده اند، یعنی یک عمل کاملا موجه و علمی.

1- وقتی فرج اله سلحشور فیلمنامه شهاب الدین طاهری را بنام خود فیلم کرد و ادعا کرد این فیلم به داستان طاهری فقط یک شباهت کوچولو دارد و با انواع ترفندهای وکیل و قاضی با پشتوانه سیما از دادگاه جست ، وکیل وی هم مثل شما گفت مریم عزیز ( سلحشور ما بیگناه محض است)

http://isna.ir/fa/print/91122918085/%D8%...http://isna.ir/fa/print/91122918085/%D8%A7%D8%B8%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%AD%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D

2- وقتی داریوش مهرجوئی را بهنگام پاگذاردن در دیار آمریکا در فرودگاه (در دهه 80) انگشت نگاری کردند و وقتی وکیل وی از ماوقع پرسید و جواب آمد مهرجوئی شما به علت دزدی از داستان عروسک ساز هنریک ایبسن در فیلمی با نام سارا تحت تعقیب است و ... و در نهایت مهرجوئی با هر ترفندی از بلا جست وکیل وی مریم عزیز در نهایت سخن شما را بر زبان راند ( تهمت آمریکائیها یک لودگی محض بود)  ...

یاد بگیریم که ذیل هر نوشته ای ، فیلمی ، اثری ، موسیقیی ، کتابی ، نقاشیی و هر اثر هنریی که نام خود را درشت و واضح بعنوان پدید آورنده اثر حک می کنیم ، با عبارتی ریزتر بنویسیم : براساس ملودی فلان ، براساس داستان فلان ، براساس هنر فلانی...

و یاد بگیریم که از هیچ کپی کننده ای دفاع نکنیم. حتی اگر خدا باشد و از دست مخلوق ضعیفی چون  بشر کپی کرده باشد.

و یاد بگیریم که اگر در یک کتاب 2000 صفحه ای جمله ای متعلق به شمای نویسنده نبود ، ته ته کتابتان بنویسید آن جمله متعلق به چه کسی است .حتی اگر همه ی کلمات همان یک جمله را هم جابجا کرده بودید.

بنده با صحبتهای شما کاملا موافقم. بحث روی چیز دیگریست. نوشته بودم: از نظر علمی، تنظیم با آهنگسازی زمین تا آسمان توفیر دارد. اصلا نمی شود بحثی میان ملودی ساز و تنظیم کننده قائل بود یعنی چنین بحثی موضوعیت ندارد. در ماجرای تنظیم، به هیچ وجه اصل ملودی و سازنده اش مخدوش نشده و زیرسوال نمی روند. (البته اگر روال، اصولی طی شود و کسی به اصطلاح زرنگی به خرج نداده و هردوبخش را به نام خود تمام نکند.) در این مورد نیز همه جا ذکر شده تیتراژ هزار دستان تنظیم برای ارکسترش به عهدۀ حنانه بوده است. آیا غیر از این دیده ایم؟! آیا نوشته شده: هردوبخش ملودی و تنظیم اثر حنانه؟

به همین دلیل می گویم این قضیه و جنجالش در بخش نخست یعنی سازندۀ اصلی ملودی (نوازندۀ مشهدی یا مرحوم نیداوود) صورت گرفته و نه در بخش دوم (ملودی و تنظیم کننده).

و باز هم تکرار می کنم، حق با شماست و این یک توهین محض بود اگر مرحوم حنانه علاوه بر ارکستراسیون، مدعی ساخت این ملودی نیز می بودند.

(۱۳۹۲/۵/۸ عصر ۰۵:۴۶)منصور نوشته شده: [ -> ]

2- وقتی داریوش مهرجوئی را بهنگام پاگذاردن در دیار آمریکا در فرودگاه (در دهه 80) انگشت نگاری کردند و وقتی وکیل وی از ماوقع پرسید و جواب آمد مهرجوئی شما به علت دزدی از داستان عروسک ساز هنریک ایبسن در فیلمی با نام سارا تحت تعقیب است و ... و در نهایت مهرجوئی با هر ترفندی از بلا جست وکیل وی مریم عزیز در نهایت سخن شما را بر زبان راند ( تهمت آمریکائیها یک لودگی محض بود)  ...

داريوش مهرجويي در فيلم سارا برداشتي آزاد از اين داستان كرده بود كه اين نوع اقتباسهاي ادبي در بسياري از كشورهاي دنيا مرسوم است.

در همين ايران خودمان و خصوصا بعد از انقلاب فيلمسازان بسياري از اين داستانها استفاده كرده و با ايرانيزه كردن وقايع و شخصيتها فيلم خود را - موفق يا ناموفق - ساخته اند كه اين كار عملا سرقت ادبي محسوب نمي شود و با توجه به اينكه هنريك ايبسن نروژي يكصدسال پيش از ساخت اين فيلم در اسلو بدرود حيات گفته است و هرگز به آمريكاي قرن  نوزدهم نيز پايش را نگذاشته كه حقوق آثارش را به ناشران ينگه دنيا واگذار نمايد ، احتمالا اين اتفاق براي داريوش مهرجويي ارتباطي با فيلم سارا و رمان ايبسن نداشته است. كما اينكه چنين شكاياتي اگر وجود داشته باشد پروسه طولاني و پر سر و صدايي در دنيا خواهد داشت  كه در دهه 70 در اين رابطه هرگز مطلبي در رسانه ها- خصوصا مطبوعات معتبر سينمايي - چاپ نشده است.

(۱۳۹۲/۵/۸ عصر ۱۱:۳۵)زاپاتا نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۲/۵/۸ عصر ۰۵:۴۶)منصور نوشته شده: [ -> ]

2- وقتی داریوش مهرجوئی را بهنگام پاگذاردن در دیار آمریکا در فرودگاه (در دهه 80) انگشت نگاری کردند و وقتی وکیل وی از ماوقع پرسید و جواب آمد مهرجوئی شما به علت دزدی از داستان عروسک ساز هنریک ایبسن در فیلمی با نام سارا تحت تعقیب است و ... و در نهایت مهرجوئی با هر ترفندی از بلا جست وکیل وی مریم عزیز در نهایت سخن شما را بر زبان راند ( تهمت آمریکائیها یک لودگی محض بود)  ...

داريوش مهرجويي در فيلم سارا برداشتي آزاد از اين داستان كرده بود كه اين نوع اقتباسهاي ادبي در بسياري از كشورهاي دنيا مرسوم است.

در همين ايران خودمان و خصوصا بعد از انقلاب فيلمسازان بسياري از اين داستانها استفاده كرده و با ايرانيزه كردن وقايع و شخصيتها فيلم خود را - موفق يا ناموفق - ساخته اند كه اين كار عملا سرقت ادبي محسوب نمي شود و با توجه به اينكه هنريك ايبسن نروژي يكصدسال پيش از ساخت اين فيلم در اسلو بدرود حيات گفته است و هرگز به آمريكاي قرن  نوزدهم نيز پايش را نگذاشته كه حقوق آثارش را به ناشران ينگه دنيا واگذار نمايد ، احتمالا اين اتفاق براي داريوش مهرجويي ارتباطي با فيلم سارا و رمان ايبسن نداشته است. كما اينكه چنين شكاياتي اگر وجود داشته باشد پروسه طولاني و پر سر و صدايي در دنيا خواهد داشت  كه در دهه 70 در اين رابطه هرگز مطلبي در رسانه ها- خصوصا مطبوعات معتبر سينمايي - چاپ نشده است.

مورد ذکر شده، درباره فیلم سارا (اقتباس داریوش مهرجویی از نمایشنامه معروف خانه عروسک اثر هنریک ایبسن) نیست بلکه برای دیگر ساخته مهرجویی یعنی فیلم پری رُخ داده بود.

فیلم پری در سال 1373 براساس سه داستان کوتاهِ به هم مرتبط با نام های فرانی، زویی و یک روز خوب برای موزماهی از نوشته های جروم دیوید سلینجر، ساخته شد که ظاهراً این اقتباس بدون اجازهٔ مؤلف بوده و باعث شکایت نویسنده شد و گویا مهرجویی به همراه نیکی کریمی ملاقاتی با وکیل این نویسنده معاصر آمریکایی در این خصوص داشته اند. البته در تیتراژ ابتدا و انتهایی فیلم از سلینجر یاد شده ...

 جی . دی سلینجر

داریوش مهرجویی ماجرا را اینگونه روایت کرده: « نيويورک تايمز مطلبي درباره مرور آثار من در فستيوال نيويورک منتشر كرد. كنار مطلب، عكس بزرگ نيكي كريمی در فيلم پری را چاپ كرد و زير عكس نوشته بود اين فيلم بر اساس برداشتی آزاد از كتاب فرانی و زویی سلينجر ساخته شده است. همين مطلب باعث شد وكيل سلينجر به شكايت تهديد كند...فيلم پری قرار بود در نيويورک در سينما به نمايش درآيد اما وكيل سلينجر پخش كننده فيلم را به شكايت تهديد كرد. به خاطر همين فيلم پری در هيچ جای دنيا به اكران عمومي درنيامد و تنها دی وی دی های اين فيلم فروخته شد. » (روزنامه اعتماد - شماره 1967 - 13/3/88 - صفحه 16)

(۱۳۹۲/۵/۶ صبح ۰۸:۱۵)منصور نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۲/۵/۶ صبح ۱۲:۴۸)اکتورز نوشته شده: [ -> ]

9 . تایتانیک ( جیمزکامرون )

موسیقی فوق العادهء جیمز هورنر ( که اسکارهم گرفت ) و تصاویر آبی و نارنجی که یک فیلتر ( glow ) هم بر روی تصاویر زدند تا تصویر روئیایی و بلور شود، که همگی به زیبایی این تیتراژ ابتدایی می افزاید. انگار از همین آغاز یک حسی میگوید  این افراد که درحال خداحافظی هستند ، قراراست دیگرهیچ گاه بازنگردند.

منصور تا مدتها پس از دیدن تایتانیک (که برای اولین بار روی نوار وی اچ اس با کیفیت سیاه و سفید و ضبط شده از پرده سینما دید) مدتها در این فکر بود که این آهنگ را (یا اقلا رگه های آشنائی از آنرا) جائی شنیده است و جیمز هورنر یک تقلب فاحش کرده که حتی تاکنون هم، کسی آنرا کشف نکرده و بر او نتاخته است. شاید هم امتیاز این تقلب را از سازنده واقعی اثر بشکلی خفی گرفت تا اعتراضی نباشد. نمیدانم... و بعدها به یادم افتاد که اصل این اهنگ مربوط است به آهنگ اوشن (اقیانوس) اثر ونجلیس.  ......

اقیانوس در موسیقی متن مستندی محصول ۱۹۹۸، «دریاهای عمیق، رازهای عمیق»  همراه با موسیقی‌های دیگری از ونجلیس از آلبوم های پیشینش، مورد استفاده قرار گرفته است.

آلبوم اقیانوس محصول سال ۱۹۹۶  ونجلیس می‌باشد. این آلبوم در اکتبر ۱۹۹۶ در اروپا و در ژانویهٔ ۱۹۹۷ در ایالات متحده منتشر شد و به دلیل هم زمانی با ساخته شدن موسیقی تایتانیک این احتمالی که شمافرمودید جایز می باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بهرحال اثر هورنر بسیار زیبا و مناسب برای فیلم کامرون بود.

آدرس های مرجع