سلام دوستان......
اگر سازی میزنید قطعه ای رو رکورد کنید و اینجا بزارید تا دیگر دوستان هم بشنوند ......
این اثر راپسودی روی تمی از پاگانینی ساخته سرگئی راخمانینوف هستش.....
این اثر دو قسمت شامل پیانو سولو و پیانو همراه کنسرتو هستش که من فقط قسمت اول که پیانو سولوست رو زدم...
برای زدن همین یک قطعه نزدیک به شش ماه تمرین کردم ..
اگر صدای نتها لرزان شده ببخشید چون که رکوردر بالای تاج پیانو بود , این اجرای خودمه:
http://uplod.ir/5kb4ibg0dxnr/1_Piano.mp3.htm
این هم اجرای این اثر با پیانوی دیمیتری الکسیف با همراهی ارکستر فیلارمونیک سنت پترزبورگ :
http://uplod.ir/3ry7p7k6vjsd/Rhapsody.wma.htm
قشنگ بود ... میشه تصور کرد که با متن قشنگتر هم میشه ... شعری که قراره به این آهنگ اضافه بشه فارسیه یا انگلیسی ؟ البته با توجه به اسمش احتمالا انگلیسی باشه
موضوع این منو خیلی ناراحت کرد. چون من حدودا تا 6 یا 7 پیش ویولن میزدم. بعدش که پدر بزرگ و مادر بزرگم با فاصله ی کمتر از 40 روز فوت کردن، من تصمیم گرفتم که تا40 هرکدومشون ویولن نزنم. بعد از اون هم کلی هزینه اومد روی زندگی ما. من کاملا متوجه بودم وقتی به پدرم میگفتم که برو منو کلاس دوباره ثبت نام کن خجالت زده میشد. آخر یک روز رفت دوباره قیمت گرفت و فهمیدیم که از قبل هم گرون تر شده. دیگه الان ویولنم داره کوشه اتاق خاک میخوره. حتی وقتی میخوام دوباره برش دارم و بزنم نمیتونم. اصلا دیگه نمیتونم سمتش برم. هر دفعه حتی نگاش که میکنم گریم میگیره! این فقط یه دردو دل بود... تابستون منم بدون ویلن گذشت....
(۱۳۹۳/۶/۳ عصر ۱۱:۰۳)الیزا دولیتل نوشته شده: [ -> ]
موضوع این منو خیلی ناراحت کرد. چون من حدودا تا 6 یا 7 پیش ویولن میزدم. بعدش که پدر بزرگ و مادر بزرگم با فاصله ی کمتر از 40 روز فوت کردن، من تصمیم گرفتم که تا40 هرکدومشون ویولن نزنم. ........................................................................................................تابستون منم بدون ویلن گذشت....
خانم الیزای گرامی ( این اولین باریست که از پس حضورتان درکافه شما شخص مستقیم مورد خطاب بنده هستید ) .
برادر من سالهاست که ویولن مینوازه ( حدود 15 سال ) و از همان روزهای اول که ( حسابی فالش میزد و من تو اون یکی اتاق که یا فیلم میدیدم یا کتاب میخوندم اعصابم خورد میشد ) تا امروزه که عضو ( ارکستر فلارمونیک موکریان ) است و کلی برا خودش اعتبار و ابهت داره ؛ تحت هیچ شرایطی از نواختن و مشق و تمرین فاصله نگرفته و در سخت ترین شرایطش برای اینکه سازش به انگشتانش بی وفا نباشه اون رو زمین نگذاشته ( اگه بگم چه کاری میکرد و الان کجاست و از چه شرایط و گذر زمانی ای عبور کرد شاخ درمیاوری ) .
سازت رو زمین نگذار و همین قدر که تاکنون آموخته ای را دوباره و صدباره تمرین کن ، در آینده اگر فرصتش پیش آمد بیشتر و به سوی مراحل بعدی بهتر قدم بردار.
(۱۳۹۳/۶/۴ صبح ۰۱:۴۹)اکتورز نوشته شده: [ -> ]
(۱۳۹۳/۶/۳ عصر ۱۱:۰۳)الیزا دولیتل نوشته شده: [ -> ]
موضوع این منو خیلی ناراحت کرد. چون من حدودا تا 6 یا 7 پیش ویولن میزدم. بعدش که پدر بزرگ و مادر بزرگم با فاصله ی کمتر از 40 روز فوت کردن، من تصمیم گرفتم که تا40 هرکدومشون ویولن نزنم. ........................................................................................................تابستون منم بدون ویلن گذشت....
خانم الیزای گرامی ( این اولین باریست که از پس حضورتان درکافه شما شخص مستقیم مورد خطاب بنده هستید ) .
برادر من سالهاست که ویولن مینوازه ( حدود 15 سال ) و از همان روزهای اول که ( حسابی فالش میزد و من تو اون یکی اتاق که یا فیلم میدیدم یا کتاب میخوندم اعصابم خورد میشد ) تا امروزه که عضو ( ارکستر فلارمونیک موکریان ) است و کلی برا خودش اعتبار و ابهت داره ؛ تحت هیچ شرایطی از نواختن و مشق و تمرین فاصله نگرفته و در سخت ترین شرایطش برای اینکه سازش به انگشتانش بی وفا نباشه اون رو زمین نگذاشته ( اگه بگم چه کاری میکرد و الان کجاست و از چه شرایط و گذر زمانی ای عبور کرد شاخ درمیاوری ) .
سازت رو زمین نگذار و همین قدر که تاکنون آموخته ای را دوباره و صدباره تمرین کن ، در آینده اگر فرصتش پیش آمد بیشتر و به سوی مراحل بعدی بهتر قدم بردار.
ممنون از راهنمایی های خوبتون! مگه برادرتون از چه شرایط و گذر زمانی عبور کرد؟؟؟ حرفتون برام تاثیرگذار بود... دوباره دیشب ویولنم رو برداشتم و با گرفتنش تو دستم گریم گرفت... ممنون که وقت گذاشتین و مطلب منو خوندین!
الیزا دولیتل / دختر گلفروش دوره گرد....
داستان من و پیانوم،خیلی مثل داستان الیزا دولیتل و ویلونشونه.با سه تا تفاوت.
یکی از تفاوتهاش اینه که من دوباره شروع کردم.امیدوارم شما هم دوباره شروع کنید.
امان از اين ويولن و ويولن زنها!!!
در همسايگي من هم پسر نوجواني هستند كه ويولن مي نوازند!!!
ساعات تمرين هم از 8 صبح الي 12 بعد از ظهره يعني دقيقا وقتي كه ميخوام بخوابم. البته بعضي وقتها كه خوب ميزنه حكم لالايي رو برام داره .ولي كلا خارج از نت ميزنه...
دركل صداي ويولن منو هميشه ياده اون عنكبوته كارتون نيك و نيكو ميندازه . اسمش كلاه قرمزي بود و خارج از نت ميزد!
درود؛
امروز، مشغول گشت و گذار در فولدرهای نوستالژیک بودم که به موردی برخوردم؛
چند سال پیش بود که شروع به یادگیری نواختن سنتور کردم، ولی متاسفانه به علت مشکلات زیاد، نتوانستم به طور مستمر ادامه دهم و بعد از چند ماه قطع کردم!
امیدوارم روزی بتوانم دوباره این ساز خوش صدا را بنوازم؛ البته اگر پیر نشده باشم و شور و شوقی باقی مانده باشد...
قطعه ای که اینجا قرار می دهم، قطعه معروف غوغای ستارگان (امشب در سر شوری دارم)، از کتاب سنتور نوازی استاد پشنگ کامکار است، از آنجا که علاقه ی فراوانی به آهنگ غوغای ستارگان داشتم، بلافاصله که کمی نواختن سنتور را یاد گرفتم شروع به یادگیری این قطعه کردم ...
این قطعه مربوط به اوایل کار من است و مطمئنا خالی از اشکال نخواهد بود و با توجه به ضبط توسط موبایل کیفیت بالایی ندارد، پیشاپیش از ناهماهنگی های موجود پوزش می طلبم، اساتید موسیقی به بزرگی خود ببخشند ...
دانلود غوغای ستارگان-سنتور