تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: پیشنهاد برای بهبود کافه
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13

با سلام خدمت مدیریت محترم کافه و سایر دوستان بزرگوار / چندین بار برای من پیش آمده که به مطالب ارزنده کافه نیاز داشتم ولی بعلت در دسترس نبودن کامپیوتر  نتوانستم به مطالب مورد نظرم برسم . الان مدتیه که اینترنت موبایلم رو فعال کردم ولی وقتی وارد سایت کافه کلاسیک میشم ، نمی توان لاگ این شد و به غیر از صفحه اصلی حتی نمیتونم به هیچ یک از بخش های کافه دسترسی داشته باشم ، در صورتی که سایت های دیگر این مشکل را ندارند ، لذا از مدیران محترم خواهشمندم که اگر در توان دارند چاره ای بیندیشند ...  :blush:

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مدیران و دست اندرکاران محترم تالار.

دو مورد فنی- تکنیکی بود که اگه اجرا بشن، استفاده از تالار راحت تر خواهد بود.

1-   در مورد آپلودر عکس در تالار: اگه امکان این باشه که با آپلود عکس به کمک آپلودر تالار، هایلایتی از لوگوی اختصاصی کافه کلاسیک یا آدرس کافه بر عکسها حک بشه هم عکسها هویت میگیرن و هم کمکی خواهد بود از لحاظ زیبائی متن و انسجام پستها .

2-   در مورد عکسهای پستهای قدیمی: با قیلثرشدن چندین باره آدرس تالار، عکسهایی که سالهای گذشته توسط آپلودر cafeclassic2.ir , cafeclassic3.ir , cafeclassic.ir  آپلود شده اند دیده نمیشه و در نتیجه گذر زمان این عکسها از متنها حذف شده. از آنجائی که امکان ویرایش پستهایی که مدت زیادی از ارسال آنها میگذرد امکانپذیر نیست، خواهشمندم زمانی رو برای ویرایش کل متنهای قدیمی در نظر بگیرید تا اقدام به ویرایش پستها با آپلودر جدید نمائیم.

 با تشکر و احترامmmmm:

امید که روز به روز تالار بهتری داشته باشیم هم از لحاظ کیفی هم کمی.

با سلام خدمت مدیر عزیز کافه

مدتی است که ساعت سیستم یک ساعت جلو افتاده و ساعت تحریر نظرات دوستان را اشتباه ثبت می کند. لطفا رسیدگی فرمایید

با تشکر

(۱۳۹۱/۱۰/۲۵ عصر ۰۵:۲۹)رزا نوشته شده: [ -> ]

2-   در مورد عکسهای پستهای قدیمی: با قیلثرشدن چندین باره آدرس تالار، عکسهایی که سالهای گذشته توسط آپلودر cafeclassic2.ir , cafeclassic3.ir , cafeclassic.ir  آپلود شده اند دیده نمیشه و در نتیجه گذر زمان این عکسها از متنها حذف شده. از آنجائی که امکان ویرایش پستهایی که مدت زیادی از ارسال آنها میگذرد امکانپذیر نیست، خواهشمندم زمانی رو برای ویرایش کل متنهای قدیمی در نظر بگیرید تا اقدام به ویرایش پستها با آپلودر جدید نمائیم.

از فردا به مدت سه روز امکان ویرایش برای کاربران باز خواهد بود.

لینک های cafeclassic.ir بایستی به صورت خودکار به cafeclassic4.ir و یا بالاتر اصلاح شده باشند. لطفا در صورت مشاهده , لطفا لینک مودر نظر را از طریق گزارش اطلاع دهید.

(۱۳۹۱/۱۰/۲۶ عصر ۱۱:۰۷)اسپونز نوشته شده: [ -> ]

مدتی است که ساعت سیستم یک ساعت جلو افتاده و ساعت تحریر نظرات دوستان را اشتباه ثبت می کند. لطفا رسیدگی فرمایید

تغییر ساعت هر کاربر در کنترل پنل خود کاربر قابل اصلاح است. تغییر ساعت کافه بر روی ساعت شخصی تاثیری ندارد. لطفا جهت اصلاح از طریق کنترل پنل خود اقدام فرمایید.

_________________________بنام خالق بي همتا_________________________

         با عرض سلام ؛

  قبل از هرچيز ميخواهم اداي احترامي بكنم به همه بزرگواراني كه از سال ٨٨ در اين سايت فعاليت داشته اند ، چه آنهايي كه ديگر نيستند ، چه آنهايي كه فعاليت كمتري دارند و البته آن عزيزاني كه هنوز هم فعال ميياشند .

• مدت كوتاهيست كه به جمع شما راه پيدا كرده ام و بشدت مجذوب مطالب متعدد كافه در زمينه هاي مختلف سينما شده ام ( بازيگران ، كارگردانان ، فيلمها ، و بخصوص دوبله ها ) ؛ مطالبي كه توسط كاربران محترم اين انجمن بيان ميشوند ، بحدي علمي و فني و قابل تحسين است ، كه از روز اولي كه شروع به خواندن مطالب كردم ، به اين فكر كردم : اين همه دانش سينمايي ، اين تعداد افراد باسواد در زمينه هاي مختلف سينمايي ؛ چرا صرفا به يك انجمن اينترنتي بسنده كرده اند !؟ چرا اين بزرگواران درطول اين چند سالي كه كنار هم بوده اند ، به فكر انتشار دانش خود در فضاي غير مجازي (!) نيافتاده اند !؟؟؟

• چندين پاسخ گوناگون و صد البته همگي با همراه داشتن دلايلي گوناگونتر به ذهن خود من خطور كرد !!! از جمله : نبود امكانات - هزينه هاي زياد - پشتيباني نشدن از سوي نهادهاي ذيربط - فراهم نبودن شرايط لازم جهت گردهمايي هاي حضوري - مشكلات زندگي - نداشتن روحيه همكاري در بين اعضا- غير ضروري بودن موضوع و …

• اما بنظر بنده اين مباحث در برابر اهميت موضوع ، بسيار ناچيز است . هرگز به ذهنم خطور نكرد و به خودم اجازه ندادم كه تصور كنم لابد علاقه اي به اين موضوع وجود ندارد ؛ زيرا مطمئناً همگي علاقمند هستيد-يم (!). درصورتيكه اهميت موضوع درنزد بزرگواران مورد توجه باشد ، بايد تدابيري انديشيد و كارها و اقداماتي در اين زمينه صورت گيرد كه جامعه هنري و علاقمندان به هنر - كه شكر خدا زياد هم هستند- از فعاليتهاي جديتان بهره مند شوند .

• اهميت اين موضوع بقدري ملموس ميباشد كه ميتوان به وضوح در سينماي ملي آنرا ديد. سينمايي كه بنا به دلايل متعدد افول پيدا كرده و خروجيهاي بسيار سطح پاييني ميدهد . سينمايي كه توانايي قانع كردن مخاطب درون مرزي را ندارد ؛ چه رسد به جهاني شدن ! و اهل سينما و همچنين بزرگواراني همچون شما ، گويا بكلي از تغيير و بهتر شدن اين مهم چشم پوشيده ايد ، ويا عادت كرده ايد كه سينماي خودي را هميشه پايينتر از فرنگ بپنداريد! آيا غير از اين است ؟

- اين آگاهيهاي گسترده و اين دانش عميق از سينماي كلاسيك چه دردي را دوا ميكند ! اگر جامه عمل نپوشد و در سينماي خودمان تاثيرگذار نباشد !؟؟؟ غير از اين است كه براي اين سينما بايد چهار نفر همچون شما دست بكار شوند و براي اعتلاي آن اقدام كنند !؟ آيا انتظار داريد كه كسي جز شما بايد مشكلات را حل كند !؟ آيا سينما و خدمت به آن فقط بازيگري ، كارگرداني ، تهيه كنندگي و امثالهم ميباشد !؟ و يا كمك به افزايش دانش اجتماعي و ايجاد جرقه هاي هرچند كوچك، بي اثر است !!!!!!! 

••••••••

اين كافه دوستانه ي ما ، قابليتهاي زيادي دارد كه ميتواند جنبه هاي جديتري همچون : 

-برگزاري (سمينار ، كنفرانس ، همايش ، گردهمايي) هاي دوره اي

- برگزاري مراسمهاي يادبود بزرگان  و بزرگداشت اساتيد در قيد حيات

- چاپ نشريه ( ماهنامه ، فصلنامه ، هفته نامه ، در زمينه هاي متنوع )

- و … به خود بگيرد .

اميدوارم عرايض بنده ( همانگونه كه مدّنظرم بوده هرچند با نگارش ضعيف ) به خوبي منتقل شده باشد . عاجزانه خواهش ميكتم ، كه اين انجمن و تواناييهاي خود و دوستان فعال در اينجا را دست كم نگيريد ؛ و اميدوارم كه پيشنهادم آنقدر در ديده مباركتان ، دور از دسترس نباشد كه عملي شدنش را خواب و خيال بپنداريد .

با تشكر از وقتي كه صرف خواندن اين موضوع كرديد

ارادتمند شما

فورست

(۱۳۹۱/۱۰/۲۷ صبح ۰۹:۳۴)Classic نوشته شده: [ -> ]

تغییر ساعت هر کاربر در کنترل پنل خود کاربر قابل اصلاح است. تغییر ساعت کافه بر روی ساعت شخصی تاثیری ندارد. لطفا جهت اصلاح از طریق کنترل پنل خود اقدام فرمایید.

متاسفانه من نتوانستم پیدا کنم که در کجای پنل کاربر می توان ساعت را تنظیم کرد. اگر منظور مدیر محترم کنترل پنل کامپیوتر خودم می باشد باید عرض کنم که الآن ساعت سیستم عدد 12:20 را نشان می دهد ولی همانطور که در ثبت پیغام هم می بینید عدد 01:23 ثبت شده است

(۱۳۹۱/۱۰/۳۰ عصر ۱۲:۲۳)اسپونز نوشته شده: [ -> ]

متاسفانه من نتوانستم پیدا کنم که در کجای پنل کاربر می توان ساعت را تنظیم کرد. اگر منظور مدیر محترم کنترل پنل کامپیوتر خودم می باشد باید عرض کنم که الآن ساعت سیستم عدد 12:20 را نشان می دهد ولی همانطور که در ثبت پیغام هم می بینید عدد 01:23 ثبت شده است

ابتدا وارد کنترل پنل خود بشید و مراحل زیر رو طبق عکس ها انجام بدید:

[تصویر: 1358587495_200_63fe6808f0.JPG]

[تصویر: 1358587600_200_4128b07154.JPG]

دوستان گرانقدر کافه کلاسیک، عزیزان پیشکسوت و دوستان جدیدالورود گرامی

پیرو نامه های متعدد دوستان (قدیمی و جدید) تصمیم گرفتم که متن زیر را تنظیم کنم. بر تک تک این پاراگرافها تاکید دارم و آنها را مسایلی کم اهمیت تلقی نمی کنم. توجه شما بزرگواران را خواستارم و منتظر نظرات شما در این خصوص هستم.

این موارد بارها مطرح شده اند، کافه بارها به اوج رسیده و باز، همه چیز از یادها رفته و باز سقوط و رکود و نیاز به جنبشی مجدد.... برای بهبود کیفیت فضا. ایمان دارم که بسیاری از شما با این موارد موافقید....بسیاری از این موارد نیز،توسط افراد قدیمی مطرح شده اند اما باز کافه حرکت رو به عقب را آغاز نموده، اینبار اگر قصد جهشی بلند داریم، دورخیز کامل شده است، پس می توانیم به اوج گرفتن این حرکت امیدوار باشیم...... پس....... :

 در مرحلۀ عضو گیری، کافه تمام سعی خود را داشته تا بهترینها دعوت یا شناسایی و سپس تایید گردند. تا عضوی به فعالیت مطلوب نرسیده و نتوانسته کیفیت کارش را به اثبات برساند، تایید نهایی نیز انجام نگرفته که گمان می شود این امر بتواند در تشویق برای بهبود نوشته ها موثر باشد. چرا که در سایر مجامع و گروهای مجازی مشابه که عضویتها ساده، نوشته ها نیز از همان آغاز ساده و نه چندان پربارند، فضا رفته رفته از اهداف اصلی و زیربنایی خود دور شده و به چت روم بدل گشته است. در این قسمت چیزی که دوستان قدیمی تر را رنجانده  بی توجهی دوستان تازه وارد به استانداردهای مدنظر کافه است.

کمترین انتظاری که از اعضای تازه وارد می رود، مطالعۀ پستهای سابق تالار ها، آشنایی با سرفصلهای موجود و فضای کلی هر تالار است. زمانی که کاربری تازه وارد بدون حتی جستجوی مطالب، پرسشی تکراری را مطرح می نمایند، با دو شیوۀ پاسخ گیری مواجه می شویم.1) دوستانی که  ایشان را متوجه محل پاسخشان در تالار و صفحه فلان می نمایند و توضیح می دهند که به آنجا مراجعه نمایید. و 2) دوستانی که آگاهانه یا ناآگانه مجددا پست نوشته شدۀ قبل را اینبار به نام خود به صفحۀ جدید منتقل می نمایند که این مسئله نه تنها سبب رنجش نویسندۀ اصلی مطلب می شود که بر حجم نوشته ها، بیهوده اضافه می گردد.

در این خصوص خواهش اکید دارم که ابتدا یک جستجوی ساده در مطالب انجام شود و دوم تا حد امکان لینک داده شود به مطلب قبلی، از تکرار پست خودداری شود مگر آنکه واقعا در این تکرار، مطلبی به مطلب قبل اضافه شود و نوشتۀ سابق تکمیل یا اصلاح گردد. این امر سبب حفظ احترام نویسندگان مطالب صفحات نخست تالارها خواهد بود. کسانی که زحمتی کشیده و پستی بسیار عالی را درج نموده اند که به مرور از دید خارج شده و حیف است فراموش گردد.

بالطبع وقتی این رویه -وجود فاصلۀ زمانی از عضویت تا تبدیل به کاربر سه ستاره- برقرار است، اقتضا می کند که کاربران تازه واردِ با دانش، خود را و دانش خود را در همان ارسالهای نخست به دوستان نشان دهند و ثابت کنند قادرند این مرحله را به سرعت طی نمایند. نظارت دقیق بر عملکرد این دوستان همواره وجود دارد، پس جای نگرانی نیست.... تنها باید با نوشتن خود را اثبات کرد. وقتی کسی، کسی را به واقع نمی شناسد، تنها ملاک بر تواناییهای وی، نوع فعالیتش خواهد بود. در جهان مجازی تشخیص بسیار مشکل است. پس محدودیتهایی وضع می شود تا فرد فقط اگر مرد راه است، خودش را به اثبات برساند و از همین یک خوان اول به سادگی بگذرد. و در اینجا نکته ای رخ می دهد، برخی دوستان دو ستاره که از خوان اول می گذرند و به مرحلۀ سه ستاره بودن وارد می شوند، ناگاه حرمت شکنی ها آغاز می شود، انگار فراموش می شود که که هنوز هم باید اخلاق و دانش را توامان داشت تا خوب و مقبول بمانیم نه اینکه فراموش کنیم و ........ اصلا حرمتها را نشکنیم کافیست!

قدم بعد، توجه به ارزش نوشته هاست. تنها معیار صوری در فضای مجازی ظاهرا همین تشکر ها است که چاره ای هم نیست و نمی توان روش تشویقی دیگری جایگزینش کرد. اما، تشکر داریم تا تشکر. اگر به صفحات نخست تالارها سر بزنید، به قدری تشکر گرفتن سخت بود که واقعا باید مطلبی برای ارائه می داشتیم تا شایستۀ تشکر گردیم. اما اکنون.... مطالب خوب و بد آنچنان در گرفتن تشکر دچار هرج و مرجند که به راستی تشخیص صره از ناصره غیر ممکن شده است.

خوب می نویسی:

 1) از این شخص خوشم نمی آید(که خودش جای بحث دارد، یک آواتار مجازی خوش آمدن و بد آمدن دارد آخر؟!)، لذا تشکر نمی زنم. 2) غرورم اجازه نمی دهد تشکر کنم مبادا باورش شود چیز خاصی نوشته! 3) مطلب با هجوم ناگهانی سایر مطالب بدون توجه به کیفیت نوشته ها و مراعات حال نویسنده ای که واضح است زمان گذاشته، به عقب رانده می شود و دیده نشده و لذا تشویق و دلگرمی شایسته ای هم دریافت نمی کند. 4) اصلا از این موضوع که نوشته شده لذتی نمی برم، خواه نویسنده خوب نوشته باشد و خواه بد، من مثلا از موسیقی سبک فلان لذت نمی برم چرا باید از ارسال این هم کافه ای تشکر کنم ؟!

راهکارهای پیشنهادی: 1) کمی سعی کنیم از آسمان به یکدیگر نگاه نکنیم، همه دوستیم و همدل و هم هدف. نوشتۀ خوب باید مورد تقدیر قرار بگیرد چون حقش است. 2) مراعات حقوق دوستانی که زمان گذاشته اند. گاه می توان یک نصف روز حداقل فرصت داد تا نوشتۀ دوستمان دیده شود، بعد در آن تالار مطلب نهاد تا نوشته به عقب رانده نشود. 3) رعایت انصاف و منطق در زمان تشکر. مثلا دوبلاژ یا صدای گوینده ای که معرفی شده را دوست ندارم، اما متوجه زحمت نویسندۀ مطلب هستم. قدردانی ام را اعلام می کنم با تشکر حتی اگر موضوعش مرا مجذوب نسازد.

بد می نویسی:

 1) دوستانی هستند که عذر می خواهم اما روال تشکر فله ای را در پیش گرفته اند. بدون خواندن از همۀ نوشته ها تشکر می کنند. واضح است که روی تشکر این طیف از دوستان نمی توان حساب جداگانه ای باز کرد و پیشرفت یا احیانا پسرفت خود را با تشکر آنان محک زد. 2) دوستانی که به صورت تیمی تشکر می کنند. همۀ ما در کافه دوستان خوبی برای خود پیدا کرده ایم اما، بستن چشم و عملکرد گروهی چنین عواقبی نیز دارد که مثلا از همۀ ارسالهای دوست خوبمان (چه ارسال خوب و چه ارسال بد) تشکر می کنیم. یکی از نتایجش همین هرج و مرج فعلی در تشکر است! تشکرهایی پله پله و یک خط در میان که آزارت می دهند.... چرا از نوشتۀ کپی و پیست فلانی تشکر شده اما از روی نوشتۀ من که با خون دل نوشته ام پریده اند.....؟؟ راستی چرا؟؟؟؟

اصلا سخت نگیریم و برویم سراغ اعتبار که ملاک قدردانی بزرگتریست نسبت به تشکر.

زمانی نوشتن در کافه کلاسیک به قول دوستان جگر شیر می خواست.  می نوشتی خوب هم می نوشتی که شایستۀ اعتبار می شدی ولی مدتیست آن روال زیبا، لوث شده و رعایت نمی گردد.

عکس آواتارت زیباست، نام انتخابی ات مرا یاد فلانی انداخت، یک پستت خوب بود و و و چندین دلیل غیر موجه که روال اعتبار دهی را به هم ریخته و شده بده بستان و خرید و فروش..... و در پاره ای موارد انگار که با چشمداشت هم صورت می پذیرد. به شما اعتبار می دهم، موظفید که تا چند روز آینده جبران نمایید وگرنه از شما خوشم نخواهد آمد!!

شیوه ای عجیب که توسط برخی دوستان قدیمی تر حتی باب شد و اثر اخلاقی اش را گذاشت و شد یک عادت متداول. که الان اگر از کسی دلیل بخواهی برای چه اعتبار دادید، باور کنید بدون گناهی خاص فقط تابع جو حاکمه شده اند  نه چیز دیگری. این یک اشتباه محض است. بگذاریم واقعا سختی بکشیم، تحقیق کنیم، خودمان بنویسیم نه از جایی نقل کنیم تا شایستۀ اعتبار شویم.

و اما.... موردی که این روزها به چشم می آید، نوشتن افرادی با مهارتها، دانش و مطالعات بالا در برخی زمینه ها، در تالارهای غیر مرتبط هم با علایق و هم مطالعاتشان است که در برخی تالارهای مطلقا تخصصی واقعا به چشم می آید و ناراحت کننده است. مثلا موسیقی کلاسیک را فرض کنیم. زمانی که حتی فرق موسیقی کلاسیک با راک را نمی دانیم، چه اصراریست که برداریم در این تالار نیز مشارکت نمائیم؟ چرا باید نظم آن تالار را به هم زد و بعد هم مطلب را در جای غیر مرتبط قراردهیم تا در نهایت جابجایش هم بکنند و این واقعا زیبا نیست.... چرا روی داشته هایمان حساب نمی کنیم؟ نتیجه غیر از این است که مطلبی کمتر پربار و ناقص ارائه کرده ایم که فلان تخصص شخصیمان را هم که تا کنون منحصر به فرد بوده با شک مواجه می کند و کمی جایگاه خود را در اذهان دوستان متزلزل می سازیم..... راستی چرا خودمان را قبول نداریم؟ چرا اگر متخصص دوبله ایم همان را با مهارت و قدرت ارائه نمی کنیم آنگاه اصرار داریم که مثلا در مبحث سینما آنهم ژانر وحشت مطلب بنویسیم؟؟ راستی چرا؟؟

و......

دوستان خوبم.... زمانی که مطلب ما پربار است، نوشته مان زیباست، از درون روشنمان سرچشمه می گیرد؛ نه نیاز به تبلیغ دارد، نه رنگ نه فونت نه اضافات غیرمتعارف..... نه نیاز هست متوسل شویم به جلب محبت در پیامهای خصوصی که گهگاه حرمت هم را می شکنیم و در پشت صحنه به خون هم تشنه می شویم و ........ خدایا...باور نمی کنید نامه هایی شکایت آمیز از رفتار برخی دوستان دریافت می کنم که تاب خواندنشان را ندارم.... کلماتی قبیح را کاربری برای هم کافه ای اش دوستش، به کار برده که باور نمی کنی چنین شخصیت فرهیخته ای این واژگان را هم در دایرۀ لغات داشته باشد......

رعایت حرمت هم کافه ای (که تنها چیزی که بسیاری از ما را با اینهمه فاصلۀ جغرافیایی به هم مرتبط می سازد همین کافه است) به هیچوجه کم اهمیت نیست حفظ احترام، عدم پرخاش در زمان مواجهه با انتقاد و پیشنهاد یک هم صحبت، پرهیز از آسمان و ریسمان چیدن در زمان انتقاد تا مطلب به درازا کشیده نشود، بلکه باید نظر منطقی و درست یکدیگر را با ذهن آزاد بخوانیم و بپذیریم، نه موضع بگیریم و نه سعی کنیم توجیه نماییم..... تازه از این که گذشت مبادا گرفتار پدیدۀ دردناک انتقام و مقابله به مثل شویم که ..... نه این از ذهن به دور است.....

رعایت حضور کاربران مونث و پرهیز از قرار دادن ارسالهایی که از نظر بصری، مطابق عرف جامعه نیستند.... پرهیز از آپلود کردن کلیپهایی که در جمع خانوادگی حتی شرم داریم نمایش داده شوند (که اینجا شاید همه بزرگ باشیم و بالغ اما، که می داند که فردا روزی چه کسی مطلب ما را دید و دانلود کرد...کودکی باشد شاید و آیا این سلب مسئولیت نخواهد بود؟)....

استفادۀ درست از جعبۀ پیام که بسیار با جعبۀ پیام خصوصی متفاوت است و نوشتن در آن معادل نصب یک بیل بورد بزرگ بر سر چهارراه است، که همه می بینند و می خوانند، این که چه بنویسیم، چرا بنویسیم و چگونه استفاده کنیم اصلا مسئله ای سطحی نیست....

 و... ذکر منبع چه در نوشته های تحقیقی و چه در نقل مطلب از مکانی دیگر، امری ضروری است، هم احترام به نویسندۀ اصلی ماجراست و هم راهگشا برای دوستانی که قصد مطالعۀ شخصی در این خصوص را دارند.

دوستان، بعد از چند سال نوشتن و بودن و لمس انواع دورانِ کافه، فقط می توانم بگویم کافه هربار که دچار رکود شده، تنها چیزی که آنرا به تداوم وادار می کند، از خودگذشتگی نویسندگان خوبیست که سعی می کنند حاشیه ها را نادیده بگیرند، بنویسند و سایر دوستان را هم به نوشتن و ادامه امیدوار و وادار کنند. با تمام وجود سپاسگزار عملکرد این گروه از دوستان ارزشمند و فرهیخته ام هستم....

اما، خطر آنجاست که آنچان کیفیت نوشته ها از دست برود که دیگر انگیزه ای حتی برای همین قشر خاص و مهربان و پایدار کافه نیز باقی نماند.....

پس...خواهشمندم این نوشتۀ تلخ را جدی بگیریم.... نظرات خود را بنویسیم و از گذاشتن انتقاد و پیشنهاد، خودداری نکنیم.

همیشه بامهر... بانو

ضمن تشکر از بانوی گرامی من گله مندی خود را بخاطر یک مورد که از علل اصلی سردی دوستان قدیمی از این محفل است عرض میکنم...

اکثریت دوستان این محفل از اعضای شبکه های جدید اجتماعی هستند. شبکه هایی که در راس همه آنها فیس بوک قرار دارد. اگر در جستجوی کسانی باشید که سالها قبل، از فعالان بسیار موثر این محفل بودند و پس از ناز و افاده های آنچنانی که من دیگر حوصله نوشتن در کافه را ندارم و ترک مکاتبت کرده ام و الی ماشاالله ، این کافه را ترک کردند و از آنها تنها نامی در اینجا باقی ماند  ، شک نکنید آنها را در فیس بوک خواهید یافت که این روزها لحظه به لحظه نوشته ها و مطالب خود را آنجا قرار میدهند و صفحات خود را انباشته اند از مطالبی که ادعا داشتند دیگر حال و حوصله نوشتنش را ندارند! آنان چنان معتاد چنان مکتبی شده اند که اگر رد لحظات اتصالشان را به آن شبکه بنگرید خواهید دید که روزی چندین بار بدانجا سر میزنند اما عار دارند که حتی در ماه خانه پیشین خود (کافه کلاسیک) را یاد کنند...

به شخصه هرگز عضو چنین انجمن هائی نشدم. البته زمانی صفحه ای باز کردم اما سفید ماند و هرگز رغبت نکردم به محیطی پا بگذارم که از روشول فروش سر معرل دوگوله تا بزرگترین متخصص ابرنواخترها در آنجا حضور دارند... چرائیش بماند...

بانوی عزیز صحبت از تشکر کردند. شک نکنید کسانی که در فیس بوک هستند از شیفتگان واژه تشکرند. یک کلمه تشکر در اینجا آنها را قانع نمیکند و اآنها دوست تر میدارند آقایان و خانمهای ایکس با پیامهای فدایت شوم به شکل اختصاصی مراتب تقدیر و تشکر خود را به عرض برسانند که شاید در این گیر و دار وابستگیهای قطبی اجناس مذکر و مونث هم کارگر افتد و دلی از عزا درآید!

متاسفانه در این محفل ارتباط دوستان (جدای از چند نفر) شکل حقیقی ندارد. آیا تاکنون کسی پیشنهاد کرده است که کاربران محترم ایمیل یا شماره همراه خود را در تاپیکی که صرفا دوستان کافه بتوانند ببینند در معرض دید سایر دوستان قرار دهد تا ارتباطات شکل نزدیکتر و واقعی تری بخود گیرد؟ من زمانی پیشنهاد یک گردش و مسافرت کوتاه را با حضور همه دوستان کافه در زمان و مکانی معین و مقرر پیشنهاد کردم اما کسانی بشدت مخالفت کردند... و جالب اینکه همان کسان در همان شبکه ها تمایل حریص گونه ای به ملاقاتهای انفرادی دارند و بدیهی است از تجمعات عمومی رویگردان باشند که ماستشان را هرگز کیسه نمیکند...

من متعجیم از دوستان کافه ای که عضو فیس بوک هستند اما هرگز یا نخواسته اند یا نتوانسته اند پای گویندگان ما را که در آنجا عضوند به کافه کلاسیک باز کنند! من عاجزانه از دوستانی که با گویندگان عضور فیس بوک (نظیر آقایان ناصر طهماسب یا تورج مهرزادیان و یا خانمها ناهید امیریان و مینو غزنوی و نادره سالاپور و ...) ارتباط دارند تقاضا میکنم مقدمات حضور آنها در کافه و سپس درج خاطرات و نقطه نظرات آنها را در این مکان میسر سازند. بدانها گوش زد کنید که اگر در فیس بوک حنجره بترکانید حداکثر چیزی که خواهید شنید کلمه ی عالی بود خواهد بود اما در اینجا نظرات شما توسط دوستان ما مورد ارزیابی و نقد قرار خواهد گرفت آنچنانکه خود دوست دارید ارزیابی شوید ضمن آنکه در حافظه کسانی ثبت خواهد شد که از شیفتگان واقعی هنر دوبله یا سینما هستند... به آنها بگویید چطور جرات دارند در چنان محیط بلوه شو و بازار مکاره ای خود را با نام واقعی معرفی کنند اما عار دارند که در کافه کلاسیک که مامن دوستداران و عشاق دوبله و سینماست نام خود را فاش سازند؟!

اعتبار و تشکر!


 نظر شخصیم این که دادن اعتبار به کاربر و تشکر کردن خصوصا برای تازه واردی (حداقل یک اعتبار) که علاقه و اشتیاق میشه از بین نوشته هاش تشخیص داد این حس بهش القا میشه که مفید واقع شده و در نتیجه با انگیزه بیشتری در اینجا حضور پیدا خواهد کرد
شخصا اگه به کاربری اعتبار دادم یا تشکری کردم به همین دلیل بوده
در هر صورت قانون برای همه یکسان هست و من هم از حالا رعایت میکنم__________

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان کافه نشین و تشکر مخصوص از بانوی گرامی و جناب منصور که کاملا صریح و بی پرده درد دلهاشون رو مطرح کردند.

امیدوارم حرفهای منِ کمترین باعث ناراحتی هیچ یک از دوستان نشه. نقد و انتقاد همیشه تلخ و بُرنده ست اما بَرنده کسیه که از همین تلخیها، شیرینی خلق کنه.

ارزش کافه ما بر هیچ عضوی پوشیده نیست، همه دور هم جمع شده ایم با اخلاقیات، روحیات، سواد، مطالعه، شهرها حتی کشورهای مختلف ولی اون چیزی که مهمه محفل دوستانه ای برای صحبت در مورد علایق و عشقهاست. عشق مشترک. پس چرا باید با این حاشیه ها، لکه های تیره بگذاریم بین خاطراتمون توی همین تالار؟ حاشیه گاهی از متن مهم تر میشه اگر توجه ها به آن سمت باشه و چه حاشیه ای زیباتر از این که دوستیها حفظ بشه. این دوستیها جز با شنیدن نظرات هم، با توجه، با احترام قابل تحکیم نیست. راه سختیه ولی امکانپذیره. دلسردی از کجا نشات میگیره؟ ریشه اش از کجاست؟ هرکسی نظری داره و معتقده که اگه فلان شرایط فراهم بشه خواهم نوشت. چرا با فداکاریها این شرایط رو برای هم فراهم نمی آوریم؟ گرچه اگه رعایت حال همنوع باشه، احترام به قانون باشه، همدلی باشه احتیاجی به فداکاری نیست.

 گفتم قانون...در هر کجای کره زمین برای رفاه زندگی اجتماعی قانون نوشته شده... در ایران عزیزمون (نمیخوام از دلایلش صحبت کنم چون نه جامعه شناسم نه دوست دارم کافه قیلثر بشه) هر جا سخن از قانون است، نام درخشان قانونگریزی میدرخشد. شاید هیچ کس یادش نیاد من چطوری به این کافه اومدم، گرچه خاطره ورود به این کافه و نوشتن اولین ارسال و انتظار برای گرفتن نظر برای هرکسی شیرینه. روزهای اول برای من از سخت ترین ها بود ولی "جوگیر" شده بودم و حتی در جواب یکی از دوستان نوشتم "جوگیر" شده ام. شاید لغت "جوگیر" هیچ مناسبتی با پاسخ من نداشت ولی نمیتونستم هیجان و عشق حضورمو با هیچ لغت دیگه ای بیان کنم. متاسفانه همون روزهای اول برای من از شیرینترین ها بود و این خاطره دیگه برام تکرار نشد. این اواخر به دفعات زیادی تصمیم گرفتم که کافه رو ترک کنم ولی هر بار برای بازگشت مصمم تر بودم. حیفه محفلی از دوستان عاشق سینما، دوبله و هنر که هم باسوادند هم فهمیم ترک بشه. اما...این روزها!

چرا حرف هم رو نمی فهمیم؟ چرا فقط در حال توجیه خودمون هستیم؟ چرا باید برای هرمسئله کوچکی به کادر مدیریت مراجعه کنیم؟ چرا باید دیگران تلنگری بزنند که برادرم، خواهرم به موقع تشکر کن، بموقع امتیاز بده، در نوشتن ارسالهایت اول اخلاقیات رو در نظر بگیر؟ تازه کوتاه هم نمی آئیم و حرف از آزادی شخصی می زنیم. مگه بدست آوردن آزادی، غیر از رعایت حقوق سایر افراد محقق میشه؟ مگه در همین خونه های کوچیکمون قانون نداریم و یلخی زندگی می کنیم؟ قانون در ایران برامون بد معنی شده. می ترسیم. گارد می گیریم. اعتراض می کنیم. فکر میکنیم حقمون خورده شده  در حالی که اگه نوبت نفع خودمون باشه تمام قوانین (حتی قانون حقوقی کشورهای همسایه و غرب و شرق) رو ردیف می کنیم. بالا نوشتم:  گرچه اگه رعایت حال همنوع باشه، احترام به قانون باشه، همدلی باشه احتیاجی به فداکاری نیست. حالا میگم اگه احترام باشه، متن مهمتر از حاشیه باشه. (متنی که برای اون در این کافه ایم و به این امید آنلاین میشیم تا از بودن و ماندن بین دوستانمون، کسانی که دوستشون داریم و علایق مشترکی داریم لذت ببریم) احتیاجی به تاکید بر قانونهای نانوشته نیست.

کمی مهربانتر، همدلتر باشیم و توجهمون بر متن جاری بر کافه باشه. محفلی داریم دوستانه، با ارزش. چرا خودمان جزئی از کل نباشیم؟ چرا برای این کل با ارزش تلاش نکنیم. همکاری کنیم بجای تکروی. امتیازها، تشکرها برامون مهم نباشه. دل همدیگه رو شاد کنیم و از غم دوستمون به این راحتی ها نگذریم. به فکر چاره باشیم قبل از اینکه دیر بشه. بجای تمرکز بر نواقص، امکانات رو ببینیم و ازشون استفاده کنیم. کیفیت نوشته ها رو بالاتر بیاریم. دوای درد ندونستن حرف زدن نیست، مطالعه است، مداومت در خواندن و یادگیری لذت بخش ترین لحظات زندگی هر کسیه. مطالعه کنیم و از داشته هامون به این تالار هدیه بدیم نه اینکه عقده نداشته هامون رو اینجا باز کنیم. امتیاز 100 و تشکرهای  10000 تائی به چه دردی میخوره اگه مسئول نوشته هامون نباشیم، اگه براشون زحمتی نکشیم و فقط بنویسیم و ماشینوار تحویل بدیم. پس آن عشق پشت نوشته ها کجا رفته که دلت میخواست از نویسنده اش صدها هزار بار تشکر کنی، به قلمش و توانائی استفاده از جادوی کلامش، به نگاه زیباش غبطه میخوردی نه به فکر این بودی که امتیازت رو به عدد امتیازش نزدیک کنی اونم به هر وسیله ای و ..... بگذریم.....

عضویت در جائی که کیفیت بر کمیت مقدمه، ارسالها خبری نیستند بلکه نتیجه فکر و عشق و زحمتند و در آن جمعی همدل و یکدست تصمیم به اتحاد گرفته اند تا آن لکه های تیره رو پاک کنند شانس بزرگیه که نصیب هرکسی نمیشه. پس قدرشو بدونیم و بسم الله رو بگیم. اینها شعار نبودند، حرف دل خیلی از کاربران بودند که نمی نویسند. امیدوارم عذرخواهی منو بپذیرین اگه کمی تند رفتم و جملاتم شکل نصیحت به خودش گرفت.

کاش در خاطراتمون بنویسیم روزی به کافه ای رسیدم، عضو شدم، ماندم، در آبادیش کوشیدم، یاد گرفتم، یاد دادم، لذت بردم و دوستانی درجه یک یافتم، عضوش هستم و هنوزم هستم و خواهم ماند.

 

با تشکر از بانوی گرامی

ممنونم که حرف دل ما را زدید.ببخشید من صریح و رک می گویم امیدوارم دوستان برداشت اشتباه در مورد خود نکنند.

دو چیز در این کافه مرا به شدت عذاب میدهد:

1-پایین آمدن سطح کیفی مطالب کافه.من حداقل در روز بالای 10 بار به کافه سر میزنم.کافه محدود شده به سلام و علیک و پیامهای درود دوستان بیشتر در اواخر شب برای یکدیگر،مطالب غیر مرتبط و بعضا سطح پایین و تبلیغ فیلم و سریال و کارتون.......همانگونه که گفته اید بایددر تایید ورود دوستان به اینجا فیلتر گذاشته شود.

2- من خیلی وقت است که در کافه نمی نویسم ،از واکنشهای منفی دوستان،از حمله های جانب دارانه شان،از اینکه انتظار دارند من هم مثل آنها فکر کنم و به من حمله میکنند،من یکی از افرادی هستم که به خاطر مطلبم در کافه نا سزا شنیدم در حضور همه و متعجب بودم از دوستانی که بر ناسزای دیگری تشکر میزدند.حرفهای مرا فیلتر نکنید .این حق هر عضو اینجاست که از درددلهای خود بگوید.

 خیلی وقت است که مطلبی را آماده کرده ام،با زحمت،بدون منت بر سر دوستان کافه،مطلبی که در هیچ جا موجود نیست،اما دلم از واکنشهای دوستان میگیرد،میلرزد،می ترسد.

(۱۳۹۱/۱۱/۷ صبح ۰۸:۲۶)مریم نوشته شده: [ -> ]

با تشکر از بانوی گرامی

ممنونم که حرف دل ما را زدید.ببخشید من صریح و رک می گویم امیدوارم دوستان برداشت اشتباه در مورد خود نکنند.

دو چیز در این کافه مرا به شدت عذاب میدهد:

1-پایین آمدن سطح کیفی مطالب کافه.من حداقل در روز بالای 10 بار به کافه سر میزنم.کافه محدود شده به سلام و علیک و پیامهای درود دوستان بیشتر در اواخر شب برای یکدیگر،مطالب غیر مرتبط و بعضا سطح پایین و تبلیغ فیلم و سریال و کارتون.......همانگونه که گفته اید بایددر تایید ورود دوستان به اینجا فیلتر گذاشته شود.

2- من خیلی وقت است که در کافه نمی نویسم ،از واکنشهای منفی دوستان،از حمله های جانب دارانه شان،از اینکه انتظار دارند من هم مثل آنها فکر کنم و به من حمله میکنند

سركار خانم مريم ، شما حرف دل بنده و شايد سايرين را زديد. دقيقا گاهي مطلبي را نگاشتم و چون كه تصور ميكردم فتح بابي براي سهيم كردن بعضي از دوستان در مباحثه اي تخصصي و ايضا جالب و قابل توجه است اما به سرعت به حاشيه كشيده مي شد. جانبداري بيشتر احساسي تا تخصصي برخي از دوستان در تشكرهاي جا و بيجا بيشتر نقش محركي را در شعله وركردن اختلافات دارد تا رسيدن به نتيجه اي مطلوب . فرضا بنده مثلا درباره فلان مطلب اشتباه كرده ام چرا نبايد با دلائل مستند نظريات من نقد شود ؟

اما من بر خلاف نظر شما نه تنها خسته و دلزده نشدم بلكه بنا به تجربياتي كه در روزنامه نگاري كسب كرده ام معتقدم كه نبايد ميدان را خالي كرد. بعضي از دوستان قديمي كافه كه در اعتلاي آن نقش بسزايي داشته اند متاسفانه مانند شهابي زودگذر در كافه حاضر مي شوند و نهايت مشاركتشان يك تشكر خشك و خالي از يك نوشته است. اين رويه اي بسيار اشتباه و در نهايت ويرانگر است . بهمين خاطر گاهي حس ميكنيم كه كافه دچار روزمرگي شده است . چرا نبايد دوستان نويسنده و - نه كپي كار - كافه بيشتر بنويسند و در بحث ها مشاركت داشته باشند . بانوي بزرگوار كافه بحث بسيار خوبي را آغاز كرده اند و دوستان هم توضيحات كاملي داده اند و برخي هم تشكر كرده اند و تمام ... آيا اين همه ماجراست ؟

اين كه از برخوردهاي احتمالي برخي از دوستان كافه هراس داشته باشيم كه ممكن است درباره يك مطلب تعصب نابجا بخرج دهند خودش موجب همين يكنواختي اي مي شود كه امروز متاسفانه كافه كلاسيك درگير آن است. از شما و دوستاني كه از اساتيد بنده هستند و قلم شيوايي دارند ميخواهم اين ميدان را خالي نگذارند.

چندسال قبل بنده با همين قلم الكن و پر نقصم در يكي از جرائد محلي نقدي بر يك سريال شبكه محلي شهرمان نوشتم و در كمال احترام آن را نقد و بررسي كردم . پس از مدتي آقاي فيلمساز با توپ و تشر و احيانا گلايه هاي بسيار در دفتر آن روزنامه محلي حاضر شده و با زباني شبيه لمپن هاي فيلفارسي قديم خواسته بود حق اين حقير را بر كف دستش بگذارد .ايشان گفته بود كه اين جوجه منتقد - البته بزعم ايشان چون 13- 14 سالي در حد بضاعتم قلمزني كرده ام - باعث شده كه تلويزيون مقداري از طلبم را بابت ساخت اين سريال نگه دارد و نپردازد ! خلاصه سركار خانم سردبير مانند خانم كاراگاه مارپل به بنده زنگ زد و گفت تحصيلات شما چيه و چه ارتباطي با سينما داره كه پنبه اين آقا را زده ايد.( البته ايشان هرگز هنگام چاپ مطلب بمن چيزي نگفته بود!) من هم گفتم بنده حسابداري خوانده ام و لطفا خودتان ارتباطش را با نقد پيدا كنيد !! اما مطمئن باشيد به اندازه تمام سالهايي كه اين آقا به بطالت گذرانده فيلم ديده و تحليل كرده ام . البته ديگر توضيح ندادم كه حتي يكبار فيلمي را راحت نديده ام و دائما حواسم به دوربين و كارگرداني و بازيها و دوبله و صدابرداري و... بوده . بهرحال ديدم كه تهديدات اين آقاي فدريكو فليني محلي كار خودش را كرده و روزنامه هم جوابيه تند و غير مؤدبانه ايشان را در جواب يك نقد تخصصي كه با نظارت خودشان چاپ شده بود  در همان صفحه انتشار دادند . وقتي كه از سردبير آن روزنامه سوال كردم چرا لاقل توهين هاي ايشان را تعديل نكرديد گفت كه خواستيم از ايشان دلجويي شود!!

بعد از آن واقعه بنده هم قلم را بوسيدم و كنار گذاشتم و به نوعي مهرم را حلال و جانم را آزاد كردم . اما در كافه كلاسيك اين قصد را ندارم و از دوستان فرهيخته ميخواهم آنها هم گوشه نگيرند و فقط به تشكر اكتفا نكنند. مطمئنا وزانت كافه به نوشته هاي اصيل و بكر دوستان است.

 امروز بعد از مدتها نوشتم.گوشه گیری را هم کنار گذاشتم.با مطلبی تازه.امیدوارم که مورد توجه قرار گیرد.حتما ادامه خواهم داد.

درود

نوشته هاي همه دوستان عزيز را خواندم و بسيار سپاسگزارم كه به نكات واقعا مهمي اشاره كرده بودند. در واقع همه گفتنيها به نوعي گفته شد و هر چه بگويم به هر حال تكراري خواهد بود. چند وقت پيش پس از يك دوره غيبت طولاني برگشتم و واقعا احساس شرمندگي كردم كه نه وقت داشتم كه همه نوشته هاي ارزشمند دوستان را بخوانم و نه حرف تازه اي براي گفتن در مورد بعضي موضوعهايي كه در آنها نياز به كمك و فعاليت مفيد احساس مي شد. اين دفعه هم فكر كنم حدود دو هفته غيبت داشتم و با دريافت پيام بانوي عزيز  و گرانقدر در مورد اين جستار ،مصمم شدم حتما همين امروز به اينجا بيايم و هم سپاسگزاري كنم از همه كافه نشينان عزيز و نازنيني كه با تلاشهاي بسيار زيبا و ارزشمندشان دنيايي سرشار از دانستنيها را بي هيچ مزد و منتي در اختيار علاقمندان-كه بنده هم با عرض پوزش يكي از همانهايي بودم كه بيشتر مصرف كننده بوده!-قرار مي دهند و هم عذرخواهي بكنم كه آنطور كه بايد فعاليت مفيد نداشتم و غيبتهاي طولاني مدت هم در كارنامه ام موجود است! :blush:

واقعا خوشحالم كه در اين دنياي مجازي كه دست كمي از شهر بي قانون ندارد، با كافه كلاسيك آشنا شدم كه در آن  دوستدارانش بيش از هر انجمن ديگري در برابر نوشته ها و حتي افكارشان  پيش از انتشار و البته پس از آن احساس مسئوليت كرده و مي كنند. ashkmmmm:

اما از آنجا كه بايد در اين جستار پيشنهاد يا انتقادي هم داشت، مي خواستم  بگويم اگر امكان دارد لطفا محدوديت زماني كه براي ويرايش نوشته هاي قديمي وجود دارد را برداريد چرا كه در بعضي موارد واقعا ضرورت ايجاب مي كند برخي نوشته ها و يا حتي تصاوير را تغيير داد.

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت مدیریت کافه

با اینکه طرح لوگوی سردر کافه را دوست دارم و به نظرم  زیبا و مناسب است و همچنین ازحدود سه چهار سال پیش (ازدورانی که به عنوان مهمان به کافه سر میزدم _ چه در خارج از کشور و چه پس از بازگشتم به ایران " اواخر87 " وسری اول ثبت نامم در انجمن ) تا کنون تقریبا همهء لوگوهای کافه را ( به گمانم ) دیده ام اما از شما اجازه میخواهم که پیشنهاد بنده را بپذیرید/

پیشنهاد : در اوقات فراغتم مایلم چند طرح جدید را برای لوگو و سردرب کافه طراحی کنم که اگرچه شاید از نظر دوستان همانطور که در مطالعهء نظرات و انتقادات پی بردم که بیشتر به کیفیت مطالب اهمیت میدهند اما دیدن تصویری زیبا به عنوان شناسنامه و ورودی کافه نیز خالی از لطف نیست و شخصا مایلم این خدمت را انجام داده باشم.

در صورت تائید لطفا استانداردهای لوگو ( از نظر ابعاد / فرمت / و ... ) و شیوهء ارسالش را برایم توضیح دهید و در صورت مخالفت لطفا بنده را توجیه کنید.

پ.ن : میگویم چند طرح زیرا شاید بشود  تصویر منتخب را به شیوهء رای گیری و اتفاق نظر دوستان در کافه انتخاب کرد.

ارادتمند

( به خدا من تنها به خاطررفع نیاز دزدی میکنم / به سروان رنو بگویید مرا دستگیر نکند ___ توشیشان:D )

mmmm:

(۱۳۹۱/۱۱/۲۹ صبح ۰۵:۵۸)توشیشان نوشته شده: [ -> ]

پیشنهاد : در اوقات فراغتم مایلم چند طرح جدید را برای لوگو و سردرب کافه طراحی کنم که ...

دوست گرامی , توشیشان ؛

همانطور که در تایپک مربوطه هم نوشته ایم از همه طرح های دوستان خلاق در کافه استقبال می کنیم. برخی از این طرح ها را هم یکی از دوستان خوش ذوق کافه ( کاپیتان اسکای ) طراحی کرده اند. مشتاقانه منتظر طرح های شما و دیگر دوستان هستیم. طول تصویر می تواند از 950 پیکسل تا حدود 1050 باشد و عرض آن هم از 180 تا 220 پیکسل. حجم تصویر هم با حذف کیفیت بین 50 تا 90 کیلوبایت مناسب است. سعی شود که ترکیب رنگ و طرح لوگو مناسب محیط کافه در نظر گرفته شود. می توانید لینک طرح را بعد از آپلود در آپلودر عکس خود کافه ( cafeclassic4.ir/img.php )  اطلاع دهید.

با سپاس

کلاسیک

(۱۳۹۱/۷/۲۰ صبح ۰۹:۳۱)زاپاتا نوشته شده: [ -> ]

زاپاتا میگوید:... از مديران سايت تقاضا دارم در چنين مواردي نام بي محتواي كاربر را حذف نمايند . البته چنين كساني اندك هستند و بود و نبودشان براي سايت پر بيننده كافه كلاسيك قابل اعتنا نخواهد بود ...

صاحب کافه میگوید:

زاپاتای گرامی ؛ به نکته ی خوبی را اشاره کردید. اتفاقا این مشکلی هست که دائما با آن روبرو هستیم و معمولا هر از چند روز وقت زیادی از ما می گیرد.  اینگونه کاربرها , قارچ گونه در همه فروم ها ثبت نام می کنند و چاره ای هم برای جلوگیری صد در صد از ثبت نامشان نیست. ما در حد توان اقدام به حذف آنها می کنیم و البته از دوستان کافه هم می خواهیم که اگر مورد اینچنینی از کاربرانی که قبلا یا به تازگی ثبت نام کرده اند  مشاهده کردند ( که دارای نام و یا پروفایلی بود که زیبنده کافه نیست ) حتما لینک آن کاربر را به مدیران اطلاع دهند تا در اسرع وقت حذف شوند.

با سپاس

********************************************

توشیشان میگوید:

سلام و خسته نباشید به جناب کلاسیک بزرگوار

متوجه شده ام که اخیرآ نه تک و توک بلکه بکلی یاشاید 90% کاربرانی که ثبت نام مینمایند از اسامی عجیب و غریبی که با قوانین کافه همخوانی ندارد استفاده میکنند .

آیا واقعا این عزیزان قوانین و راهنمایی های عضویت در انجمن را نمی خوانند یا میخوانند ولی اهمیت نمیدهند؟

دوست ندارم نام کسی را برده باشم تا نکند مورد رنجش خاطر عزیزی شده باشم اما ای کاش همان عزیز نیز برای انجمن و دوست دارانش ذره ای احترام قائل باشد.

لطفا چاره ای بیندیشید

با تشکر                           توشیشان

:huh:



(۱۳۹۱/۱۲/۱۷ صبح ۰۱:۳۷)اکتورز نوشته شده: [ -> ]

آیا واقعا این عزیزان قوانین و راهنمایی های عضویت در انجمن را نمی خوانند یا میخوانند ولی اهمیت نمیدهند؟

دوست ندارم نام کسی را برده باشم تا نکند مورد رنجش خاطر عزیزی شده باشم اما ای کاش همان عزیز نیز برای انجمن و دوست دارانش ذره ای احترام قائل باشد.

لطفا چاره ای بیندیشید

با تشکر                           توشیشان

خوشبختانه مدتهای مدیدی است که از این نامهای خلق الساعه خبری نیست . من با یکی از این افراد بنام مورچه صحبت کردم که ظاهرا یکی از وب گردان همیشه بیدار و قهار بود و برای لحظاتی كافه را ديده و براي ورود از این نام و هیبت غول آسا استفاده نمود و بعد هم خداحافظ ! البته این کاربر متاسفانه بنده نوازی مفصلی هم کرد.

اما توشیشان / اکتورز گرامی

فعلا کافه نیازمند حضور دوستان قدیمش اش یعنی خیلی قدیمیتر از بنده و شماست ) تا به دوران اوجش برسد. دوستان بزرگوار و قدمای کافه چند لحظه ای حضور پییدا می کنند و بعد هم دیگر خبری نیست . خود بنده مطلبی را اغاز می کنم تا این دوستان وارد بحث شوند و از لابلای این مباحث نکته هایی را دریابیم که متاسفانه چنین نمی شود. حتی بنده دوستان قابل احترام و  فرهیخته ای در کافه دارم که قدیمها اگر مطلبی قرار میدادم از منتقدان همیشگی ام بودند که آنها هم مدتهاست توجهی ندارند. خلاصه نه این وری و نه آن وری ! البته مشکلات کاری و شخصی هم مزید بر علت است . ما هیچکدام تعهد نداده ایم که کارمند کافه باشیم ، این عشق به دوبله و سینما و موسیقی است که ما را گرد هم جمع کرده است . منهای مباحثی که اخیرا در کافه باب شده و می شود که بسیار تخصصی و ارتباط چندانی با کلیت اهداف کافه ندارد و پس از مدتی پدید آورنده تاپیک خودش هم پیگیری نمی کند . نمی دانم چرا مدیران کافه خانه تکانی انجام نمی دهند و جلوی رشد بی رویه این تاپیکهای ناهماهنگ با کافه را نمی گیرند.

امیدوارم عمری باشد و در سال جدید دوستان قدیمی کافه دوباره حضور یابند و کسانی چون بنده باز هم بیاموزیم و برخی از دوستان جدیدتر هم کمی بیشتر تالیف کنند تا کپی. كپي کردن کاری آسان و عبث است ، همينطور نتيجه گيريها و قضاوتهاي بي دليل مانند اينكه مثلا فلان دوبلور نقش را درست نگفته و كارش خوب نيست ، كسي كه درباره هنر قضاوت مي كند بايد دلائلش متقن باشد ، صرف اينكه ازصدا و يا بازي كسي خوشمان نمي آيد هرگز دليل محكمي براي داوري كار او نيست بهمين خاطر است كه ما در كشورمان منتقد سينما بمعناي واقعي انگشت شمار داريم ، و در ساير هنرها هم وضعيت چنين است. بقول ( شرلوک هلمز / بهرام زند ) استنتاج مهم است ، استنتاج واتسون عزیز!

با تشکر ویژه از خانم رزا ، راتسو ریزو ، منصور ،محمد ، ایرج ،رابرت میچم ، بانو ، هامون ، آمادئوس، سروان رنو و برخی از دوستان دیگر که این روزها با مطالب بکرشان چراغ کافه را روشن نگاه داشته اند.

دوست عزیز جناب زاپاتا

1-نخست آنکه  نامهای  خلق الساعه هم چنان در کافه موجود می باشد.الان یکی اسم انتخاب کرده گوساله ی سرخ دستtajob2.حالا اگر گوساله ی سامری بود راه به دهی داشت ولی الان این دست سرخ از کجا پیدا شده؟یا چند روز پیش خانومی حساب کاربری ساخته بود با نام نمی دانم من چی چی هستم ودر جواب سوال های بخش کاربری نوشته بود به تو چه؟ فیلم های مورد علاقه؟به تو چه ؟بیوگرافی؟به تو چه؟ نظر من این است که عضو گیری باید از طریق دعوت نامه باشد یعنی تنها کاربرانی امکان عضو شدن داشته باشند که توسط اعضای دائمی کافه دعوت شده  باشند والبته آن عضو دائم هم نسبت به کیفییت کار ارائه شده توسط آن عضو جدید پاسخ گو باشد.می دانم ممکن است کمی فضا را  بسته کند اما ورود قارچ گونه ی بسیاری از کاربران بی کیفیت را خواهد گرفت.

یک دسته گل دماغ پرور/از خرمن صد گیاه بهتر

2-در مورد رشد بی رویه ی تایپیک های جدید می شود کمی مصداقی تر صحبت کنید.تخصصی شدن برخی تایپیک ها چه ایرادی دارد آیا؟والبته بسیاری از این تایپیک ها با پراکندگی موضوعی از پیش موجود بوده است.

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13
آدرس های مرجع