تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: راهنمای فیلم نوآر
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12

محله چینی ها         Chinatown

کارگردان : رومن پولانسکی

فیلمنامه :رابرت تاونی

فیلمبردار : جان آلونسو

موزیک : جری گلد اسمیت

بازیگران : جک نیکلسن – فی داناوی – جان هیوستن – پری لوپز – جان هیلرمن – رومن پولانسکی

محصول 1974 پارامونت – رنگی – 131 دقیقه

 

کارآگاه خصوصی جیک گیتس (نیکلسن) از طرف زنی به نام اولین مال ری (داناوی) مامور پیگیری پرونده رابطه همسر او (مسئول تامین آب شهر لس آنجلس) با دختری جوان می شود . به محض آنکه این ماجرا افشا می شود , همسر اولین به قتل می رسد . به مرور گیتس حقایق جدیدی درمورد اولین کشف می کند ; ازجمله اینکه او خواهر فرزند خود نیز هست . این موضوع گیتس را به دیدار نوآ کراس (هیوستن) وا می دارد و سرانجام با او مواجه می شود ; میلیونری که خلق و خوی عجیبی دارد و با اعتماد به نفس کامل اتهام دست داشتن در قتل مسئول آب شهر (همسر قانونی دختر خود) و رابطه با دخترش (اولین)  را می پذیرد ,  اما نه در دادگاه , که در محفلی خصوصی با گیتس , و به او هشدار می دهد که دست از پا خطا نکند . اکنون اولین می خواهد خواهر/دختر خود را از آسیب جسمی و روحی برهاند . اما عوامل کراس مانع می شوند ...

 

محله چینی ها اشاره ای است به جهانی غیر قابل پیش بینی و رخدادهایی که از ما اجازه نمی گیرند تا به وقوع بپیوندند . لحظات پایانی فیلم چنان تکان دهنده است که کارآگاه گیتس که خود چندان ارادتی به اخلاقیات ندارد , کم می آورد و مات و مبهوت تنها نظاره گر است ;  نظاره گر زد و بند آدم های رذل با ماموران قانون و ناتوانی خودش . جمله نصیحت گونه یک پلیس خطاب به گیتس در آخرین لحظات فیلم در یاد می ماند : " فراموشش کن جیک ,  این جا محله چینی هاس ! "

حاشیه باریک         Narrow Margin

کارگردان : ریچارد فلایچر

فیلمنامه : ارل فلتن (بر اساس داستانی از مارتین گلداسمیت و جک لئونارد)

فیلمبردار : جورج دیسکانت

بازیگران : چارلز مک گرو - مری ویندزور – ژاکلین وایت – گوردون گیبرت - کوئین لئونارد – دیوید کلارک

محصول RKO 1952  -  سیاه و سفید -  71 دقیقه

 

همسر یک گنگستر (ویندزور)  تصمیم می گیرد علیه شرارت های شوهرش شهادت دهد . برای این کار مجبور می شود مخفیانه با قطار به شهری دیگر برود تا در دادگاه حضور یابد . مامور پلیس والتر براون (مک گرو) بعنوان محافظ شخصی همراه اوست . براون به رغم تلاش بسیار در انجام وظیفه اش موفق نیست . تبهکاران که رد آنها را گرفته اند , سرانجام شاهد را پیش از رسیدن به مقصد ترور می کنند  ...

 

در این فیلم دوربین همانقدر حرفه ای و حساب شده در این فضای محدود می لغزد که اسباب شعبده بازی در دستان یک تردست  . نقش آفرینی مری ویندزور از بقیه گیراتر است . او متخصص ایفای نقش زنان مرگبار بود . در نیروی شر (آبراهام پولانسکی - 1948) , تک تیر انداز (دمیتریک - 1952) و قتل (کوبریک - 1956) نیز نقش های مشابهی را با قدرت ایفا کرد . از آسیب های فیلم می توان به شخصیت پردازی ضعیف و بازی ناچسب برخی از مسافران قطار اشاره کرد ; مثلا پسربچه ای که به نوعی سرنوشت ساز می شود . صحنه گروگان گیری پایانی هم چندان باور پذیر نیست . فیلم در 1950 تولید شد , اما بنا به دلایلی تا 1952 نمایش آن به تعویق افتاد . نام فیلم به کوپه قطار اشاره دارد . فیلم فاقد موسیقی است و به همین دلیل جلوه های صوتی آن بیشتر جلب نظر می کند .  

خوی حیوانی            Brute Force

کارگردان : جولز داسین

فیلمنامه : ریچارد بروکس (براساس داستانی از رابرت پاترسن)

فیلمبردار : ویلیام دانیلز

موزیک : میکلوش روشا

بازیگران : برت لنکستر – هیوم کرانین – چارلز بیکفورد – وینتر بیسل – سام لیون – ایوون دکارلو – الا رینز – آن بلایت – ری تیل – هووارد داف – چارلز مک گرو

محصول 1947 یونیورسال – سیاه و سفید – 98 دقیقه

 

گروهی از زندانیان قصد دارند بگریزند . سردسته گروه جو کالینز (لنکستر) در آخرین لحظات در می یابد که یک خبرچین اخبار را به رئیس زندان راپرت داده و نقشه لو رفته است ; با این حال کار را تمام می کند ...

 

از آثار تحسین شدۀ داسین در دورۀ اول فعالیت سینمایی اش که تم خیانت را دستمایه قرار می دهد . شخصیت پردازی نقطه قوت کار است از جمله یکی از زندانیان که شوخ و شنگ است و شعر می خواند , اما به مرور نطقش کور می شود . در طول فیلم , پیشینه شخصیت ها به تناوب در فلشبک های کوتاه مرور می شود . اصرار و ابرام جو برای به اجرا درآوردن نقشه فرار (با وجود آگاهی از نتیجه منفی احتمالی آن) بیش از هرچیز بر تقدیر محتوم و گریزناپذیر اذعان دارد .  

جنایت طبق قرارداد      Murder By Contract

کارگردان : اروینگ لرنر

فیلمنامه : بن سیمکو و بن مادو (بدون ذکر نام در عنوانبندی)

فیلمبردار : لوشن بالارد

موزیک : پری بوتکین

بازیگران : وینک ادواردز – فلیپ پاین – هرشل برناردی – کاپریس توریل – مایکل گرینجر – کتی براون – جوزف مل

محصول 1958 کلمبیا پیکچرز – سیاه و سفید - 81  دقیقه

 

جوان منضبط و تیزهوش کلود (ادواردز) از طرف یک گروه تروریستی اجیر می شود تا طبق قرارداد چند نفر را به قتل برساند . او به خوبی (!) از پس ماموریت محول شده برمی آید . قربانی بعدی در شهرکی اطراف لس آنجلس زندگی می کند ; یک زن پیانیست . کلود همراه با دو نفر دیگر که برای تسهیل امور جانبی با وی همسفر هستند , عازم مقصد می شود . این بار اما شرایط طبق روال پیش نمی رود و او به دردسر می افتد ...

 

بر خلاف جف کاستلو در سامورایی (ملویل-1967) که آیین و روش کار برای او اهمیت داشت , کلود به تحقق هدف می اندیشد . او برای دستیابی به نتیجه مطلوب طبق مفاد قرارداد , از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند . گوشه گیر و منزوی نیست ; عاشق شنا و گلف است . در واپسین ماموریت اش 10 روز فرصت دارد تا کار را تمام کند . او به هر راه ممکن برای کشتن زن پیانیست متوصل می شود . حتی وقتی همراهان خود را مزاحم می یابد , به آنها نیز رحم نمی کند . در سکانس عجیب و به یادماندنی پایانی وقتی سرانجام فرصت مناسب نصیب کلود می شود  و قربانی - که دیگر از این بازی مرگ خسته شده -  خود را تسلیم می کند , او قادر به کشتن نیست . از قسمت های به یادماندنی فیلم که موید فضای غیر واقعی آن است , سکانسی است که کلود به فروشگاهی شیک و بزرگ  مراجعه می کند که در آن انواع و اقسام ابزار کشتار به فروش می رسد . از اسلحه سرد تا تفنگ شکاری و حتی ادوات جنگی نظیر مسلسل و تیربار سنگین ... و جالب آنکه فروشنده مغازه با  ادب و نزاکتی مثال زدنی با ارباب رجوع برخورد می کند . موسیقی زیبای بوتکین فضای شاعرانه این فیلم قدر نیافته و انتزاعی را کامل کرده است . وینک ادواردز بازیگر نقش نخست این فیلم برای اولین بار در 1947 در ساخته دلمر دیوز " گذرگاه تاریک" در نقش فرعی یک پلیس جلوی دوربین رفته بود . 

زنی در ساحل      Woman on the Beach

کارگردان : ژان رنوار

فیلمنامه : فرانک دیویس و ژان رنوار (برمبنای داستانی از میشل ویلسون)

فیلمبردار : لئو تاور – هری وایلد

موزیک : هانس ایسلر

بازیگران : رابرت رایان – جون بنت – چارلز بیکفورد – نان لسلی – والتر ساند - ایرنه رایان

محصول 1947 R.K.O – سیاه و سفید - 71  دقیقه

 

افسر گارد ساحلی , اسکات (رایان) که قصد ازدواج با دختری چشم و گوش بسته را دارد ,  به طور تصادفی با زنی ساحل نشین به نام پگی (بنت) آشنا می شود . آنها رابطه ای مبتنی بر هوس را آغاز می کنند . همسر پگی (بیکفورد) که نقاشی نابینا است , به خیانت پگی پی می برد ...

 

کل فیلم براساس یک کابوس شکل می گیرد که در ابتدای فیلم در چند لحظه کوتاه شاهد آنیم و در ذهن تبدار اسکات می گذرد . فضای وهم انگیز و مه آلود و بارانی این فیلم در برخی لحظات تصاویری ناب ایجاد کرده است . ( مثلا صحنه ای که برخورد پرشتاب قطرات باران از پشت شیشه ها در دل شب , حسی از ناامنی و هشدار را به مخاطب القا می کند) ,  اما با وجود این , نشانی از نبوغ کارگردان بزرگ در آن دیده نمی شود . میان بازیگران چارلز بیکفورد نقش آفرینی بهتری دارد . بازسازی لوکیشن های فیلم در استودیو چندان باورپذیر نیست . نان لسلی درنقش نامزد اسکات که از ارتباط او با پگی مطلع است و صبورانه غصه می خورد , کسل کننده ترین جزئ فیلم است .

موج جنایت        Crime Wave

کارگردان : آندره دتات

فیلمنامه : ریچارد وارم سر – برنارد گوردون – کرین ویلبر

فیلمبردار : برت گلنون

موزیک : دیوید بوتولوف

بازیگران : استرلینگ هیدن – جین نلسون – فیلیس کرک – چارلز برانسون – تیموتی کری – تد دکورسیا

محصول 1954 برادران وارنر – سیاه و سفید – 74 دقیقه

 

... سارقان مسلح دستبرد به یک بانک را به عنوان برنامه بعدی در دستور کار قرار می دهند و برای رد گم کردن , جوانی موقر و خانواده دوست را به زور وا می دارند تا به عنوان راننده با آنان همکاری کند و در جهت ضریب اطمینان همسر او را نیز گرو برمی دارند ...

 

از لحظات به یادماندنی این فیلم می توان به صحنه معاینه یک جسد توسط یک دامپزشک مست اشاره کرد . آقای دکتر پس از اطمینان از مرگ او , بدون هیچ ترحمی , حق ویزیت خود را از جیب جنازه بر می دارد .  فیلم در ابتدا با نام شهر تاریک است در 1952 ساخته شد , اما بنا به برخی ملاحظات نام آن به موج جنایت تغییر کرد و  در 1954 به نمایش درآمد .

آفتاب سوزان            Pelein Soleil / Purple Noon

کارگردان : رنه کلمان

فیلمنامه : پل ژگوف – رنه کلمان (براساس داستانی از پاتریشیا های اسمیت)

فیلمبردار : هنری دکا

موزیک : نینو روتا

بازیگران : آلن دلون – موریس رونه - ماری لافوره – ارنو کریسا – الویر پوپسکو – فرانک لاتیمور

محصول 1960 فرانسه و ایتالیا – رنگی – 115 دقیقه

 

تامی (دلون) به دلیل طمع , دوست خوش گذرانش , فیلیپ (رونه) را به قتل می رساند تا کشتی شخصی , پول ها و نامزد او را تصاحب کند ...

 

رفتار متفرعنانه فیلیپ که عامل تحریک تامی است , خیلی خوب و به دور از تکلف پرورانده شده ;  از جمله در سکانسی در اوایل فیلم که فیلیپ صرفا برای تفریح مبلغ قابل توجهی پول به یک گدای نابینا می بخشد . از جذاب ترین لحظات فیلم , صحنه قدم زدن آلن دلون در بازاری سنتی در رم است که با ترنم موسیقی محلی به یک کلیپ کوتاه تبدیل شده .  

گیلدا          Gilda

کارگردان : چارلز ویدور

فیلمنامه : ماریون پارسونت - بن هکت (بدون ذکر نام در عنوانبندی) برمبنای اقتباس جو آیزینگر از داستانی نوشته ای. الینگتن

فیلمبردار : رودولف ماته

موزیک : هوگو فریدهافر

بازیگران : ریتا هیورث – گلن فورد – جورج مک ردی – جوزف کالیا – استیون گری – رابرت اسکات

محصول 1946 کلمبیا – سیاه و سفید – 110 دقیقه

 

عشق مثلثی دو مرد و یک زن : صاحب یک کازینو (مک ردی) , وردست و کارگزار او (فورد) و یک خواننده به نام گیلدا (هیورث) .

 

برای شناخت سینمای آمریکا در دهه 1940 اگر بخواهیم 10 فیلم انتخاب کنیم (نه الزاما از بهترین ها بلکه از موثرترین ها) گیلدا یکی از آنها خواهد بود . همین یک فیلم برای ریتا هیورث کافی بود تا نامش در ردیف تاپ ترین ستارگان سینما ماندگار شود . این فیلم به صورت الگویی برای سینمای عامه پسند در همه دنیا تبدیل شد . برخورداری از داستانی عاشقانه با پس زمینه جنایی ,  هیجان و تعلیق , صحنه های اکشن , رقص و آواز , پایان خوش و ... همه و همه در جعبه شامورتی این فیلم موجود است . آنچه گیلدا را از نمونه های مشابه متمایز می کند ,  بسته بندی یا پکیجینگ یا طرز ارائه آن است .

 

لینک دانلود قسمتی از موزیک جاز فیلم با صدای ریتا هیورث :

 http://www.mediafire.com/?ppd8d6rd8s1somj

شبح بانو           Phantom Lady

کارگردان : رابرت سیودماک

فیلمنامه : برنارد شوئنفلد (براساس داستانی از کورنل وورلیچ)

فیلمبردار : وودی بردل

موزیک : هانس سالتر

بازیگران : فرانک تونه – الا رینز – توماس گومز – آلن کرتیس- الیشا کوک – آرورا میراندا

محصول 1944 یونیورسال – سیاه و سفید -  87 دقیقه

 

مردی 32 ساله به نام اسکات (کرتیس) برای این که از اتهام قتل همسرش تبرئه شود ,  باید اثبات کند که در لحظه وقوع حادثه , پیش او نبوده . او کار دشواری در پیش دارد ; چرا که در آن لحظات به اتفاق زنی عجیب , به تماشای یک شوی موزیکال در یک کازینو رفته بوده . حال , نه تنها آن زن غیبش زده , بلکه اصلا هیچکس به یاد نمی آورد که آنها با هم بوده باشند ;  از جمله صاحب کافه که شاهد آشنایی آن دو پشت میز بار بوده , اما موضوع را کتمان می کند . کارآگاه خصوصی (گومز) با همراهی منشی اسکات (رینز) تحقیقات را آغاز می کنند ...

  

جالب ترین لحظات فیلم یکی صحنه تعقیب مرد کافه چی توسط الا رینز در خیابان های خیس خلوت و ایستگاه مترو است و از آن جذاب تر سکانسی که از دقیقه 40 آغاز می شود و در آن الا رینز به خانه ای می رود  که در آنجا عده ای عشق موزیک که از دم مست و نشئه اند , با شور خاصی موزیک می نوازند که یادآور قسمتی از کارتون گربه های اشرافی است . *

 

----------------------------------------------

* این سکانس عیان تر و بی پرواتر ساخته شده بود . اداره سانسور هالیوود روی آن دست گذاشت و نمایش عمومی فیلم را منوط به حذف یا تعدیل آن کرد . در نتیجه سیودماک به اجبار آنرا تغییر داد و حاصل , چیزی شد که در فیلم می بینیم و لینک دانلود آن سکانس اینجا موجود است :  

http://www.mediafire.com/?xydfc2uhsplth78

دشمن مردم          Public Enemy

کارگردان : ویلیام ولمن

فیلمنامه : هاروی تیو – جان برایت – کوبک گلاسمن (براساس داستانی از جان برایت و کوبک گلاسمن)

فیلمبردار : دو جنینگز

موزیک : دیوید مندوزا

بازیگران : جیمز کاگنی – ادوارد وودز – جین هارلو – جون بلوندل – دونالد کوک – لسلی فنتون – می کلارک

محصول 1931 برادران وارنر – سیاه و سفید – 83 دقیقه

 

در دوران بحران اقتصادی آمریکا دو نوجوان بزهکار از دله دزدی شروع می کنند و در طی چند سال با تشکیل یک باند به کارهای غیر قانونی و جرم و جنایت مبادرت می کنند . گروه های گانگستری رقیب که عرصه را بر خود تنگ می بینند , با آنها مقابله می کنند ...

 

اولین فیلم مهم کاگنی که شکل دهنده شمایل اسطوره ای او نیز بود . سکانس های به یاد ماندنی :

1- کاگنی و وردستش اسبی که در پیست باعث زمین خوردن و کشته شدن دوستشان شده را به مبلغ 1000 دلار می خرند تا بکشند . آنها این عمل را به عنوان یک آئین انجام می دهند که به هر نحو ممکن باید انجام گیرد .

2- کاگنی نصفه یک گریپ فروت را توی صورت دختری که زیاد حرف می زند , له می کند تا ساکت شود .   

 

بوسه  قاتل         Killer's Kiss

کارگردان : استنلی کوبریک

فیلمنامه : استنلی کوبریک و هووارد سکلر (بدون ذکر نام در عنوانبندی) براساس داستانی از کوبریک

فیلمبردار : استنلی کوبریک

موزیک : جرالد فرید

بازیگران : جیمی اسمیت –  آیرن کین – فرانک سیلورا – لوئیس راسل – فیلیس ارلاندی – جری جرت

محصول 1955  یونایتد آرتیستز – سیاه و سفید - 67 دقیقه

 

بوکسوری حرفه ای به نام داوی گوردون (جیمی اسمیت) در ایستگاه قطار نیویورک درحال انتظار , خاطرات خود را مرور می کند ; اینکه در واپسین مسابقه خود که از طریق شبکه های تلوزیونی بطور مستقیم پخش شد , چطور شکست خورد . گلوریا پرایس (آرین کین) دختری که در همسایگی او بود , چگونه مورد آزار یک دلال محبت (سیلورا) قرار گرفت . و در نهایت اینکه چرا و به چه ترتیب مجبور شد آدم بکشد ...

 

دومین فیلم بلند و داستانی کوبریک و اولین اثر مهم او که آن را در 27 سالگی ساخت . عروسک ها و مانکن ها به عنوان نماد اصلی و تکرار شونده در سراسر فیلم در اندازه های مختلف وجود دارند . گلوریا پرایس در خانه اش یک عروسک اسباب بازی دارد . پشت ویترین مغازه ها پر از مانکن و مجسمه است . و درنهایت , صحنه درگیری و قتل در یک کارگاه تولید مجسمه اتفاق می افتد . زمان نسبتا کوتاه فیلم , استفاده محدود از کلام , اتکا به صرف تصویر (یا تصویر و موزیک)  و مستند گونگی , به خصوص در نماهای عمومی شهری و فلش های تو در تو , از ویژگی های این فیلم است . دوربین روی دست و فضا سازی در برخی لحظات یادآور موج نوی سینمای فرانسه است و می توان تاثیر فیلم را بر کارگردانانی نظیر تروفو و گدار محتمل دانست . ارتباط تصویری داوی با گلوریا که در دو آپارتمان جداگانه اما همتراز و نزدیک و روبرو زندگی می کنند ضمن آنکه یادآور فیلم هایی چون به سادگی هرچه تمام تر ( ریچارد کوآین – 1954 ) و پنجره عقبی ( هیچکاک – 1954 ) است , ضمنا اصالت خاص خودش را دارد ; هم به لحاظ ترکیب بصری و هم از نظر ارتباط عاطفی و انسانی که شخصیت ها برقرار می کنند . پلیس در این فیلم یا وجود ندارد یا بود و نبودش یکی است . نیویورک به راستی مخوف , بی در و پیکر و ناامن به تصویر کشیده می شود . موضوع مساله دار فیلم از یک سو و  عدم اعتماد تهیه کنندگان به بازگشت سرمایه موجب شد کوبریک و دوستش هزینه 75 هزار دلاری تولید فیلم را خود تقبل کنند .

قتل        Killing

کارگردان : استنلی کوبریک

فیلمنامه :استنلی کوبریک و جین تامسن (برمبنای داستانی از لایانل وایت) 

فیلمبردار :لوشن بالارد

موزیک :جرالد فرید

بازیگران : استرلینگ هیدن – الیشا کوک – تد دکورسیا – مری ویندزور – کالین گری - وینک ادواردز

محصول 1956  یونایتد آرتیستز - سیاه و سفید - 85 دقیقه

 

تبهکار حرفه ای به نام جانی کلی (هیدن) عده ای را دور خود جمع می کند تا نقشه سرقت پول های جمع آوری شده در گیشه مسابقات اسب دوانی را به اجرا بگذارند . این افراد عبارتند از : یک پلیس (!) , مسئول فروش تنقلات در ورزشگاه , فردی خبرچین , تیر اندازی زبردست , بلیط فروش و یک کشتی گیر سابق . همه چیز طبق نقشه و  دقیق انجام می شود , اما ارتباط بلیط فروش با یک زن هرزه باعث درز پیدا کردن ماجرا می شود و در پی آن دو شرور دیگر به طمع به دست آوردن اموال مسروقه اعضای گروه را به قتل می رسانند و خود نیز جان می بازند . در این میان جانی که دست بر قضا دیر به محفل رسیده و در نتیجه جان به در برده , به همراه پول ها به فرودگاه می رود تا با نامزدش به شهری دیگر بروند ...

 

با این حال و هوا تا به حال چند فیلم ساخته شده که از مهمترین آنها می توان به جنگل آسفالت (هیوستن– 1950) و ریفی فی (داسین - 1954) اشاره کرد . تاثیرپذیری قتل از این دو فیلم غیر از مضمون کلی آن که آشکار است , در برخی لحظات به حدی است که انگار کوبریک آن نما ها را عینا باز سازی کرده ; نظیر بررسی نقشه سرقت دور یک میز کوچک با حضور اعضای گروه در دقیقه 19 تا 21 فیلم (که میزانسن و نور پردازی و زاویه دوربین دقیقا کپی برداری از جنگل آسفالت است) یا انتظار بی صبرانه افراد برای رسیدن پول های مسروقه ... باز از وجوه تشابه دیگر این دو فیلم می توان به معشوقه جانی (با نقش آفرینی کالین گری) اشاره کرد که معصومانه و خالصانه او را دوست دارد ; نظیر رابطه هیدن و هیگن در جنگل آسفالت ;  اما با این تفاوت که جین هیگن در ساخته هیوستن بسیار قوی تر شخصیت پردازی شده بود . لو رفتن ماجرا توسط یک روسپی که با یکی از اعضای گروه در ارتباط بوده و هجوم گانگستر های رقیب  هم قبلا در ریفی فی به بهترین نحو ساخته شده بود .  موسیقی از نقاط ضعف کار است که نه تنها کمکی به فضاسازی اثر نکرده , بلکه در بعضی لحظات زائد و گوش خراش است . از گاف های فیلم می توان به شلیک الیشا کوک به مری ویندزور در دقیقه 77 اشاره کرد که جهت نوک اسلحه با هدف ( ویندزور) زاویه دارد اما منجر به مرگ او می شود .  یکی دیگر از اشتباهات فیلم تکرار چند باره لحظاتی از تصاویر مستند در طول فیلم است که توجیه پذیر نیست . فیلم در بسیاری دقایق با گفتار متن پیش می رود و راوی از تصاویر قبلی گره گشایی می کند . پیر زنی که در انتهای فیلم به همراه سگ ملوسش باعث بدبختی جانی می شود از تبار همان پیرزنان سمج , خوش شانس و رسوا کننده در تاریخ سینماست که نمونه های مشابه آن را در قاتلین پیرزن (مکندریک - 1955) و جنایت در قطار سریع السیر شرق ( لومت-1974) دیده ایم . بازی استرلینگ هیدن و صلابت و چالاکی او و همچنین رابطه بیمارگونه الیشا کوک و مری ویندزور خوب پرداخت  شده , اما این اصلا کافی نیست .  

استخر شنا            Swimming Pool

کارگردان : ژاک دوره

فیلمنامه : ژاک دری – ژان کلود دری یری

فیلمبردار : ژان ژاک تاربس

موزیک : میشل لگراند

بازیگران : آلن دلون – ماریا اشنایدر – موریس رونه – جین بیرکین – پل کراچت – استیو ایکارت

محصول ایتالیا و فرانسه 1969  - رنگی – 120/124 دقیقه

 

رابطه نویسنده ای افسرده حال (دلون) و معشوقه او (اشنایدر) با حضور یک دوست قدیمی (رونه) و دختر نوجوانش (بیرکین) وارد مرحله جدید و خطیری می شود ...

 

طرح کلی فیلم تحت تاثیر آفتاب سوزان (کلمان-1960) است ; با این تفاوت که مثلث به مربع تبدیل شده و به تبع آن ارتباطات پیچیده تر شده است .  از اشکالات بنیادی فیلم وجود دختر رونه است . چطور امکان دارد دلون به عنوان دوست قدیمی رونه و اشنایدر به عنوان معشوقه سابق رونه از وجود دختر او (حتی با این فرض که والدینش از هم جدا شده اند و او نزد مادرش زندگی می کرده ) بی اطلاع باشند ؟  آلن دلون در فیلم نویسنده است . نویسنده ای که کشتی خلاقیتش به گل نشسته . اما در فیلم هیچ نشانی از نویسنده بودن او نمی بینیم ; غیر از یک سری اداهای مرسوم روشنفکری به سبک دهه 1960 اروپا . ژاک دوره در شخصیت پردازی نویسنده , به دم دست ترین نشانه ها بسنده کرده است ; * مثلا سکوت های طولانی , خیره شدن به دوردست ها و ...

 

----------------------------------------

* نمونه موفق در این زمینه : خانه کنار رودخانه (لانگ-1950)

کلید شیشه ای            Glass Key

کارگردان : استوارت هایسلر

فیلمنامه : جاناتان لتایمر (براساس داستانی از دشیل همت)

فیلمبردار : تئودور اسپارکول

موزیک : ویکتور یانگ

بازیگران : آلن لاد – ورونیکا لیک – برایان دانلوی – ویلیام بندیکس - بونیتا گرانویل – ریچارد دنینگ

محصول 1942 پارامونت –  سیاه و سفید - 85  دقیقه

 

در جریان انتخابات ایالتی , یکی از اشخاص پر نفوذ به نام پل مادویگ (دانلوی) حمایت خود را از نامزد مورد نظرش اعلام می کند . او دلباخته دختر کاندیدای مزبور جنت هنری (لیک) نیز هست , اما علاقه جنت معطوف دوست و کارگزار پل ( اد بیومانت با بازی آلن لاد ) است . در این میان پسر کاندیدا (برادر جنت) به قتل می رسد . اکنون همه شخصیت های اصلی در مظان اتهام قرار می گیرند ...

 

این دومین اقتباس از داستانی به همین نام و به قلم دشیل همت است . نسخه اول در 1935 به کارگردانی فرانک تاتل و بازی جورج رافت در نقش اصلی ساخته شده بود . طنز نهفته و دیالوگ های پرداخت شده از ویژگی های خوب فیلم است که وامدار فیلمنامه جاناتان لتایمر و در واقع داستان دشیل همت است . سیر وقایع  مبتلا به پیچ خوردگی است و در مقام قیاس از این نظر بیشتر شبیه خواب ابدی هاکس است تا شاهین مالت هیوستن . تقابل مادویگ پر انرژی و برونگرا با بیومانت کم حرف ,  تلخ و درونگرا و کش مکش و کلنجار آنها از جذابیت های فیلم است . سکانس پایانی که در آن مادویگ از ارتباط نامزد خود (جنت) و دوست خود (بیومانت) آگاه می شود و در کمال آرامش انگشتر جنت ( که هدیه خودش به او بوده )  را پس می گیرد و با آنها خداحافظی می کند , کمی غیر واقعی  به نظر می رسد و با بقیه فیلم تناسبی ندارد . کلید شیشه ای دومین همکاری آلن لاد و ورونیکا لیک به عنوان یکی از زوج های سینمایی دهه 1940 محسوب می شود . آنها در چند فیلم دیگر نیز در کنار هم ظاهر شدند از جمله : این اسلحه کرایه ای است (1942) , کوکب آبی (1946) و سایگون (1948) . 

شامگاه          Nightfall

کارگردان : ژاک تورنور

فیلمنامه : استرلینگ سیلیفانت (براساس داستانی از دیوید گودیس)

فیلمبردار : برنت گافی

موزیک : جورج دانینگ

بازیگران : آلدو ری – برایان کیت – آن بنکرافت – ژاکلین براندو – جیمز گریگوری – فرانک آلبرتسون

محصول 1957 کلمبیا – سیاه و سفید - 78 دقیقه

 

دو تبهکار حرفه ای به گمان این که پول های سرقت شده از بانک نزد یک کارشناس امور بیمه به نام جیمز وانینگ ( آلدو ری) است , او را تعقیب می کنند و مورد تهدید و بعد ضرب و شتم قرار می دهند تا پول ها را تصاحب کنند . در ادامه ,  ارتباط یک مانکن ,  مری گاردنر ( بنکرافت) با وانینگ ,  او  را نیز به دردسر می اندازد ...

 

ژاک تورنور کارگردان فرانسوی مقیم هالیوود , 10 سال پس از ساختن شاهکار خود – از درون گذشته –  و در شرایطی که بیشتر , فیلم ها و سریال های تلوزیونی می ساخت , دوباره به سراغ فیلم نوآر رفت . حاصل کار , متوسط اما سرگرم کننده است . سکانس پایانی فیلم که تقابل نهایی را رقم می زند و در آن یک ماشین یخ شکن مانند هیولایی غول آسا به تعقیب وانینگ می پردازد ,  احتمالا الهام بخش استیون اسپیلبرگ در فیلم دوئل (1971) بوده است .

کابوس           Nightmare

کارگردان : ماکسول شین

فیلمنامه : ماکسول شین (براساس داستانی از کورنل وولریچ)

فیلمبردار : جوزف بایروک

موزیک : هرشل بورک گیلبرت

بازیگران : ادوارد جی رابینسون – کوین مکارتی – ویرجینیا کریستین – ژیس ویلیامز- ماریان کار

محصول 1956 یونایتد آرتیستز – سیاه و سفید – 89 دقیقه

 

یک نوازنده ترومپت به نام استن گریسن (کوین مکارتی) خواب می بیند که کسی را به قتل رسانده . وقتی بیدار می شود , نشانه هایی دریافت می کند که از وقوع این حادثه در عالم واقع حکایت دارند . او به همراه برادر دلسوز خود رنی (رابینسون) که مامور پلیس است , به تحقیق در این مورد می پردازد و سرانجام پی می برد که توسط فردی هیبنوتیزم شده و به او قبولانده شده که مرتکب چنین جنایتی شده است ...

 

فیلم متاثر از فضای فرویدی و ادامه مسیری است که با  زنی در ویترین (لانگ-1944) به اوج رسید و سپس کارگردانانی نظیر خود  ماکسول شین در ترس در شب (1947 ) و نیز پره مینجر در گرداب (1950) به آن پرداختند . پس از آن هیچکاک نیز با سرگیجه (1958) سراغ آن رفت . پس زمینه مشترک همه این آثار , پیوند میان واقعیت و کابوس و نقش پررنگ هر یک بر دیگری است ; خواه این کابوس با هیبوتیزم جهتمند شده باشد یا عامل آن ذهن پریشان خود فرد بوده باشد یا توهمات پارانویایی یا هر چیز دیگر . از به یادماندنی ترین قسمت های فیلم سکانسی است که دو برادر و همسران شان برای پیک نیک به دامن طبیعت رفته اند و ناگهان باران می بارد و آنها مجبور می شوند بند و بساط را جمع کنند . تماشای ادوارد جی رابینسون در چنین موقعیت آشنایی در نوع خود جالب است .

کوچه کابوس          Nightmare Alley

کارگردان : ادموند گولدینگ

فیلمنامه : جولز فورتمن (براساس داستانی از ویلیام لیندسی)

فیلمبردار : لی گارمز

موزیک : کریل موکریج

بازیگران : تایرون پاور – جون بلوندل – کالین گری – هلن واکر – تیلور هولمز – مایک مازورکی

محصول 1947 فاکس قرن بیستم – سیاه و سفید – 110 دقیقه

 

یک کارناوال در حاشیه شهرها برنامه اجرا می کند . یکی از اعضا به نام استن (پاور) که ارتباطات پنهانی با مدیر گروه , زنی مقتدر به نام زینا  (بلوندل) دارد , با خوراندن الکل صنعتی به همسر دائم الخمر او , سبب مرگش می شود . با وجود اینکه هیچ کس از مجرم بودن استن آگاه نمی شود , اما عذاب وجدان گریبان او را رها نمی کند و سرانجام به بیابان گردی نیمه دیوانه تبدیل می شود ...  

 

فضای تلخ فیلم و نوع ارتباطات , بیشتر اروپایی است تا آمریکایی ; مثلا قصاب (شابرول – 1970) را به یاد می آورد . تایرون پاور در آغاز دوره جدیدی از بازیگری , توان خود را در ارائه نقش های درام و غیر تاریخی به رخ می کشد . ادموند گولدینگ سال قبل از آن نیز فیلمی را  با همکاری تایرون پاور به نام لبه تیغ جلوی دوربین برده بود .

شهر تاریک           Dark City

کارگردان : ویلیام دیترله

فیلمنامه : جان مردیت لوکاس

فیلمبردار : ویکتور میلنر

موزیک : فرانس واکسمن

بازیگران : چارلتون هستون – لیزابت اسکات – ویوکا لیندفورس – جک وب – مایک مازورکی

محصول 1950 پارامونت – سیاه و سفید - 98 دقیقه

 

چند کلاهبردار وقتی پی می برند که مردی به نام آرتور وینانت (دان دیفور) بیش از 5000 دلار همراه خود پول نقد دارد , با چرب زبانی او را پای میز پوکر می کشانند و با تبانی و نارو او را سرکیسه می کنند . مرد نگونبخت که در واقع , پول ها متعلق به او نبوده , کمی بعد در اثر شوک و نیز افراط در نوشخواری خودکشی می کند . برادر او سیدنی (مازورکی) از تک تک افرادی که در این ماجرا دست داشته اند ,  انتقام می گیرد . سرانجام نوبت به دنی هالی (هستون) می رسد که حالا با همسر مقتول (لیندفورس) نیز رابطه برقرار کرده است ...

 

با توجه به این که گره ماجرا در آخرین لحظات باز می شود , ابهام و تعلیق از مهمترین مولفه های فیلم به شمار می آید . صحنه های مربوط به خوانندگی لیزابت اسکات در کاباره ای در لاس وگاس و اساسا وجود ناموجه او  از ضعف های مهم  فیلم به شمار می آید . سکانس به دام افتادن یکی از اعضای گروه (که از زخم معده در رنج است)  در خانه اش , از خوش ساخت ترین لحظات فیلم است . چارلتون هستون در 27 سالگی اولین نقش مهم سینمایی خود را با این فیلم تجربه کرد .       

شهر ترس         City of Fear

کارگردان : ایروینگ لرنر

فیلمنامه : رابرت دیلون – استیون ریچ

فیلمبردار : لوشنن بالارد

موزیک : جری گلد اسمیت

بازیگران : وینک ادواردز – جان آرچر – استیون ریچ – پاتریشیا بلیر – لیل تالبوت – کلی تاردسن

محصول 1959 کلمبیا – سیاه و سفید – 81 دقیقه

 

تروریست تحت تعقیب وینک رایکر (ادواردز) در حالی در لس آنجلس پناه می گیرد که کپسولی حاوی ماده شیمیایی خطرناکی موسوم به کبالت 60 با خود حمل می کند . پلیس ردش را می گیرد , اما او  می گریزد . به مرور تاثیر مخرب ماده شیمیایی بر سلامت وینک آشکار می شود . پلیس تلاش می کند تا از طریق معشوقه اش  دختری به نام جون مارلو (بلیر) که او نیز ناخوش شده , محل اختفای وینک را بیابد ...

 

در دوران جنگ سرد , هالیوود با مدیریت افکار عمومی ,  ترس از آسیب و انهدام مردم و شهرهای آمریکا توسط عوامل ناشناخته , بیماری های مهلک , انفجار مواد رادیواکتیو , تروریسم و ... را در جامعه تسری می داد . فیلم هایی نظیر وحشت در خیابان ها (کازان – 1950) ,  قاتل ولگرد نیویورکی (مک ایووی – 1950) و  مرا مرگبار ببوس ( آلدریچ – 1955) با این رویکرد ساخته شدند . شهر ترس هم همینطور . فیلم با سر و شکل یک نوآر جاده ای , دقیق و حساب شده آغاز می شود , اما پس از مدت کوتاهی بی خاصیت می شود  و همانند ضد قهرمان بیمارش , خود را خزان خزان تا انتها می کشاند .  

قاتل ولگرد نیویورکی         Killer that Stalked NewYork

کارگردان : ارل مک ایووی

فیلمنامه : هری ا.س.ک.س (براساس داستان و برگردان میلتن لمن)

فیلمبردار : جوزف بایروک

موزیک : هانس سالتر

بازیگران : اولین کیز – چارلز کوروین – ویلیام بیشاپ – دوروتی مالون – لولا آلبرایت – بری کلی

محصول 1950 کلمبیا پیکچرز – سیاه و سفید - 76 دقیقه

 

وقتی شیلا از سفر کوبا بازمی گردد , درمی یابد که همسرش جواهرات او را به سرقت برده و با خواهر زنش رابطه برقرار کرده است . شیلا که به بیماری واگیردار و ناشناخته ای مبتلا است , در شهر به جست و جو می پردازد تا همسرش و جواهراتش را بیابد و ناخواسته و ندانسته باعث ابتلای شهروندان نیویورکی می شود . اخبار این بیماری مرگبار در شهر منتشر می شود . وحشت و استیصال شهر را در بر می گیرد . نیروی پلیس و سازمان های بهداشت و درمان بسیج می شوند تا بحران را مهار کنند ...

 

فیلم نتوانسته دو موضوع با دو ظرفیت و بازخورد متفاوت را که وجه اشتراک آن ها شخصیت اصلی یعنی "شیلا "  است , بطور هماهنگ پیش ببرد : خیانت همسر و سرقت جواهرات  , و بسیج امکانات برای مقابله با بیماری . آن قسمت از فیلم که به بیماری و ... می پردازد , ساختاری شبه مستند دارد  . این دوگانگی در فرم روایی بیشترین لطمه را به فیلم زده است . نام دیگر فیلم شهر وحشت زده است . (The Frightened City )

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12
آدرس های مرجع