تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: دو راهی دیروز و فردا... مسعود کیمیایی
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2

در راستای فرمایشات جناب زاپاتای عزیز...

چند روز پیش من این مستند جالب رو دیدم و ناگفته هایی از قیصر رو دست اندرکاران این فیلم گفتن که جالب بود..

یه صحنه ای بود که خیلی جالب بود و اینکه استاد مشایخی سیگار کیمیایی رو روشن می کنه ..

2009-03-29_193558.jpg

به بهانه درگذشت هوشنگ کاووسی از منتقدان بزرگ تاریخ سینمای کشورمان، سایت خبر انلاین درباره این منتقد مطلبی رو منتشر کرده است..

مردی که قیصر را دوست نداشت


موسوی، سیدعبدالجواد - خدا رحمت کند هوشنگ کاووسی را. او پیشتر ازآنکه به واسطه فیلم ها و دانسته هایش شناخته شود به دلیل مخالفت جنجال برانگیزش با فیلم 'قیصر' مشهور است و البته به دلیل برساختن واژه 'فیلمفارسی'. اگر کسی همت کند و جنجال هایی را که بر سر آن فیلم در گرفته بود تدوین کند بدون شک خواندنی خواهد بود و برای شناخت جامعه روشنفکری ایران مفید و کارآمد.



خدا رحمت کند هوشنگ کاووسی را. او پیشتر ازآنکه به واسطه فیلم ها و دانسته هایش شناخته شود به دلیل مخالفت جنجال برانگیزش با فیلم "قیصر" مشهور است و البته به دلیل برساختن واژه "فیلمفارسی". اگر کسی همت  کند و جنجال هایی را که بر سر آن فیلم در گرفته بود تدوین کند بدون شک خواندنی خواهد بود و برای شناخت جامعه روشنفکری ایران مفید و کارآمد. جالب این که هنوز هم کمابیش مخالفان و موافقان مسعود کیمیایی از همان منظر دهه چهلی ها  سخن می گویند. کانهو فضای نقد در ایران هنوز هم  توسط  کاووسی و دوایی اداره می شود. که البته اینگونه نیست. کیمیایی در "قیصر" موضعی گرفت که انگاری همه ما باید تکلیفمان را با او مشخص کنیم. اگر تکلیف ما با قیصر مشخص شود یعنی با خیلی چیزها تکلیفمان روشن است. دعوای دهه چهلی ها  فقط  بر سر یک فیلم نبود. کسی که در مقابل قیصر موضع می گرفت در حقیقت به دیگران اعلام می کرد  چه نوع حکومتی را می پسندد، از قیافه چه کسی خوشش می آید، دوست دارد سر به تن چه کسانی نباشد، دوستانش چه کسانی هستند، چه کسانی را دشمن می داند و ...الخ. نمی خواهم در گرماگرم فوت خدا بیامرز کاووسی بین مدافعان و مخالفان "قیصر" ارزشگذاری کنم اما این قدر می توانم گفت که مخالفان قیصر اغلب حافظان وضع موجود بودند و موافقان برهم زنندگان وضع موجود. البته این بدان معنا نیست که همه مردم ایران یا طرفدار پرویز دوایی بودند یا دوستدار آقای کاووسی، بدون شک غالب کسانی که فیلم را دیده بودند فارغ از هیاهوی  منتقدین و سینمایی نویس ها کار خود را می کردند و بار خود را می بردند  اما اکثر قریب به اتفاقشان چیزی را که باید می فهمیدند فهمیدند و تکلیفشان را با خودشان مشخص کردند. قیصر سخن زمانه بود، سخنی که آقای کاووسی هم آن را شنید و صادقانه در مقابل آن موضع گرفت. آقای کاووسی از جایی می آمد که باید هم آن موضع تند وغریب را در قبال قیصر اتخاذ می کرد. او نماینده صادق طبقه ای بود که تعرض به وضع موجود را با هیچ توجیهی نمی پذیرفت. به هرحال هرچه  بود با خودش رودربایستی نداشت. بیچاره کسانی که هنوز نمی دانند در برابر "قیصر" چه موضعی باید داشته باشند.

سلام دوستان
اولا که خیلی خوشحالم که اینجا عضو شدم و حتما به طبع اون دوستان جدیدی هم پیدا میکنم و دوما" سال نو رو هم خدمت شما تبریک میگم
اما دوست دارم هرچه زودتر برم سراغ بحث شیرین "مسعود خان کیمیایی" {#smilies.smile}


من در اولین برخوردی که با این تاپیک داشتم دیدم که طبق معمول همه محافل سینمایی وقتی اسمی از مسعود کیمیایی مطرح میشه همه به سراغ قیصر رضا موتوری و گوزنها میرن خوب البته حق هم دارن گوزنها با احترام به تمام هامون دوستان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران هستش و قیصر هم تاثیر گذار ترین فیلم و البته چه فیلمی به یاد ماندنی تر و دردناک تر از رضا موتوری؟؟؟
اما دوستان باور کنید کیمیایی فیلمهای خوب دیگه ای هم داره {#smilies.heart}
ایشون رو فقط به قیصر و گورنها محدود نکنید
به طور مثال فیلم خیلی خوب غزل که فردین رو برای اولین بار در قالب یک شخصیت فوق العاده آرام میبینیم ( به گفته خود فردین زیبا ترین فیلمی که ایشون بازی کرد غزل بود)
یا فیلم جالب گروهبان که واقعا فکر نمیکنم افراد زیادی این فیلم رو دیده باشن و به نوعی تلخ ترین فیلم کیمیایی محسوب میشه. یا سرب و دندان مار و ردپای گرگ و ... بقیه فیلمهای کمتر دیده شده ی ایشون
به نظر من کیمیایی یک بار بیشتر نتونست سطح واقعی خودش رو نشون بده و اون هم فیلم گوزنها بود و علت این که دیگه نتونست فیلمی به خوبی گوزنها بسازه یکی آشفتگی ذهنی خودش و دیگری شرایط بسته و خفقان آمیز سیاسی بود. اما با همون یک فیلم فکر میکنم نشون داد که سطحش چقدر بالا تر از سطح معمول در سینمای ایران هست
کیمیایی بعد از انقلاب به شدت دلسرد شد و این دلسرد شدن بزرگترین دلیل آشفتگی ذهنی هست که چندین ساله اجازه نداده یک فیلم در حد و اندازه های خودش بسازه
البته ایشون حق داره چون بعد از انقلاب هر فیلمی که ساخت یا توقیف شد یا سانسور و یا منتقدین و داوران جشنواره هیچ توجهی به اون نکردن نمونه ی بارزش فیلم سرب بود
و هر فیلمنامه ای که برای ساختن فیلم ارائه میداد رد میشد متاسفانه این مشکل هنوز که هنوزه گریبان گیر آقای کیمیایی هست ( ارجاعتون میدم به جریانی که بخاطر ساخت دست تنها و تبعید سایه ها و خائن کشی به وجود اومد) حالا با این وجود باز هم ما از ایشون توقع داریم که یک شاهکار تحویلمون بده در حالی که نه امکانات در اختیارش قرار میگیره نه بودجه نه حتی مجوز
مساله ی دیگر این که ما امروز حتی یک بازیگر خوب هم نداریم که در حد و اندازه ی قهرمان کیمیایی باشه البته این مشکلیه که تمام کارگردانهای خوبمون باهاش دست و پنجه نرم میکنن اما شانس بزرگی که اونا دارن این هست که فیلمهاشون انقدر قهرمان محور نیست و میتونن از همین مانکنهای امروزی هم استفاده کنن شخصیتهاشون رو باور پذیر جلوه بدن در حالی که فیلم کیمیایی هرگز این بازیگرهای کوچیک رو قبول نمیکنه و مردم هم اینها رو در قالب قهرمان باور نمیکنن
با تمام این اوصاف فکر میکنم همین که کیمیایی مثل خیلیهای دیگه هنوز میدون رو خالی نکرده و هنوز داره فیلم تفکر بر انگیز میسازه ( نه در مورد آشغالهایی که مردم کنار دریا ریختن) مغتنم هست
امیدوارم آدمهایی مثل فراستی. کیمیایی رو به سرنوشت ناصر تقوایی و بهرام بیضایی و ایضا" داریوش مهرجویی و یا (خدایی ناکرده) علی حاتمی دچار نکنن

سلام بر دوستان

چندی پیش که یک نظر سنجی در خصوص آثار کیمیایی در بخش مسابقه و سرگرمی برگزار نمودم هنگام بررسی و استخراج آثار کیمیایی در نظر سنجی نکته ای توجه ام را جلب نمود که امروز پس از آنکه موفق شدم اطلاعاتم را در خصوص آن نکته تکمیل نمایم تصمیم گرفتم آنرا با دوستان به اشتراک بگذارم.

مسعود کیمیایی معمولا در هر مقطع از چند هنرپیشه  ثابت برای فیلمهایش استفاده می کند. البته این روش در بین کارگردانان ایرانی شایع می باشد. برای مثال خانم برومند در اغلب آثار خود از هنرپیشه های ثابتی استفاده می کند.

بگذریم، کیمیایی معمولا در اغلب آثار خود به سراغ هنرپیشه های مطرح رفته است و نقش اصلی فیلم خود را به آنان واگذار نموده است. او در اغلب آثار خود از عوامل پشت صحنه یا بستگان آنها بعنوان نقشهای مکمل و یا گاها سیاه لشگر بهره می برد. اغلب هنرپیشه های بزرگ ایرانی حداقل یکبار مقابل دوربین او قرار گرفته اند. اما از چهره های شاخصی که تا کنون مقابل دوربین کیمیایی قرار نگرفته اند می توان به علی نصیریان - داوود رشیدی - اکبر عبدی و پرویز پرستویی اشاره نمود. حتی مرحوم فردین نیز به اعتقاد خودش بهترین نقش خود را مقابل دوربین کیمیایی ایفا می کند و آنقدر از این نقش راضی بود که پس از اتمام فیلم یک قالیچه اعلا بخاطر اعتماد کیمیایی به او ، به کیمیایی پیشکش میکند.

اما در اغلب فیلمهای کیمیایی نامهایی را می بینیم که اگر چه زیاد آشنا نیستند اما آنها بارها و بارها در فیلمهای کیمیایی ظاهر گردیدند. مسعود کیمیایی تا زمان ارسال این پست 27 فیلم بلند سینمایی ساخته است . شاید جالب باشد که دوستان بدانند  رکورد دار بیشترین بازی در فیلمهای کیمیایی مشترکا متعلق است به سعید پیردوست و پولاد کیمیایی با 12 بار حضور در فیلمهای او. شاید بسیاری از دوستان تا کنون نام اکبر معززی را نشنیده باشند. اکبر معززی  پس از ایندو  با 11 بار حضور و جلال پیشوائیان با 10 بار حضور در رتبه دوم و سوم می باشند. نام عباس قاجار نیز شاید برای دوستان آشنا نباشد اما بد نیست بدانید او با بهشت بار حضور در رتبه چهارم و بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان و کیانوش گرامی مشترکا با هفت بار حضور در فیلمهای کیمیایی در رتبه پنجم این لیست  می باشند.

آما زیر  در خصوص تعدد و تکرار هنرپیشه ها در فیلمهای مسعود کیمیایی به ترتیب تعداد حضور را شخصا استخراج نمودم و به دوستان ارائه میدهم ( بنده چند بار چک نمودم اما ممکن است دچار خطا نیز شده باشم ، دوستان چنانچه به موردی برخوردند به بنده اطلاع دهند تا اصلاح نمایم). لازم به ذکر است که لیست مذکور صرفا بر مبنای حضور این افراد در فیلمها فهرست شده است نه بر مبنای مدت حضور یا تاثیر گذاری آنها، که اگر غیر این باشد شاید به جرات بتوان گفت هنرمندی مانند هادی اسلامی صرفا با یکبار حضور در آثار کیمیایی  چه از لحاظ مدت حضور و یا تاثیر گذاری به مراتب سرآمدتر از کل حضورهای سعید پیر دوست با 12 بار حضور می باشد.

1 - دوازده بار حضور:

سعید پیر دوست - خاک- گوزنها- غزل-خط قرمز- تیغ و ابریشم-سرب-دندان مار-گروهبان-ردپای گرگ - سربازهای جمعه - حکم - سفر سنگ

  پولاد کیمیایی  -سرب-تجارت - سلطان - فریاد - اعتراض - سربازهای جمعه - حکم - رئیس- محاکمه در خیابان - جرم - متروپل - ضیافت

2 - یازده بار حضور

اکبر معززی - مرسدس - ضیافت - فریاد - اعتراض - تیغ و ابریشم - حکم -  رئیس - جرم- خط قرمز- سفر سنگ - محاکمه در خیابان

3 - ده بار حضور

جلال پیشوائیان - بیگانه بیا - قیصر- رضا موتوری - بلوچ- خاک-خط قرمز- تیغ و ابریشم- - ضیافت - تجارت - جرم

4 - هشت بار حضور

عباس قاجار - خط قرمز - گروهبان - دندان مار- سرب- رد پای گرگ - ضیافت - مرسدس - فریاد

5 -هفت بار حضور

بهروز وثوقی  - بیگانه بیا -قیصر - رضا موتوری - داش آکل - بلوچ- خاک- گوزنها

فرامرز قریبیان - بیگانه بیا- خاک- گوزنها- غزل-ردپای گرگ-تجارت - رئیس

کیانوش گرامی - سلطان - مرسدس - فریاد - اعتراض - سربازهای جمعه - جرم - ضیافت

6 - شش بار حضور 

محمد رضا فروتن - مرسدس - فریاد- اعتراض - سربازهای جمعه - محاکمهدر خیابان - متروپل

علی اصغر طبسی - محاکمه - رئیس - سربازهای جمعه - جرم- مرسدس - سلطان

7 - پنج بار حضور

پروین سلیمانی - خاک- گوزنها-سرب - سلطان - غزل

امرالله صابری  - غزل - گوزنها - بلوچ - خط قرمز - سفر سنگ

محمد ولی احمد لو  - سفر سنگ - گروهبان - تیغ و ابریشم - دندان مار- ردپای گرگ

8 - چهار بار حضور

نظام الدین شفایی- خاک - ذاش آکل- بلوچ - گوزنها

نصرت کریمی- غزل-سرب- سفر سنگ - دندان مار

سیامک اشعریون - رد پای گرگ - سرب - مرسدس - دندان مار

9 - سه بار حضور

جلال مقدم - رد پای گرگ - سرب - دندان مار

جمشید مشایخی -قیصر-سرب - جرم

بهمن مفید - قیصر - رضا موتوری- داش آکل

خسرو شکیبایی-خط قرمز - حکم - رئیس

فریماه فرجامی-خط قرمز- تیغ و ابریشم-سرب

علی محزون-خط قرمز- تیغ و ابریشم - سفر سنگ

نرسی کرکیا-سرب- تیغ و ابریشم-دندان مار

شاهد احمد لو-سرب-گروهبان - دندان مار

 نیکی کریمی-ردپای گرگ - محاکمه - جرم

گلچهره سجادیه -دندان مار-گروهبان-ردپای گرگ

شاهپور کلهر - محاکمه در خیابان- رئیس - جرم

هوشنگ نوری - سلطان - مرسدس - فریاد

داوود عمادی - مرسدس - سربازهای جمعه - دندان مار

پارسا پیروز فر - ضیافت - مرسدس- اعتراض

10 - دو بار حضور

پوری بنایی - فیصر- غزل

شهرزاد - قیصر- داش آکل

حسن شاهین - قیصر- رضا موتوری

ژاله علو - داش آکل - سلطان

ایرن  - بلوچ-خط قرمز

فرزانه تاییدی - خاک - سفر سنگ

نعمت الله گرجی- خاک- گوزنها

سعید راد - سفر سنگ-خط قرمز

جمشید هاشم پور-خط قرمز- تیغ و ابریشم

فرامرز صدیقی - تیغ و ابریشم-دندان مار

امین تارخ-سرب - رئیس

احمد نجفی-دندان مار-گروهبان

فریبرز عرب نیا - ضیافت- سلطان

حسن جوهرچی - ضیافت - سلطان

مهدی خیامی - سلطان - ضیافت

رامبد شکرآبی - مرسدس - اعتراض

داریوش ارجمند - اعتراض - رئیس

میترا حجار - اعتراض - فریاد

رامین پرچمی - ضیافت - اعتراض

مریلا زارعی - سربازهای جمعه - حکم

بهرام رادان - سربازهای جمعه - حکم

عزت الله انتظامی - حکم - رئیس

مهناز افشار - متروپل - رئیس

عنایت بخشی - گوزنها - فریاد

کامران باختر - تیغ و ابریشم - رد پای گرگ

سید ابراهیم بحرالعلومی - ضیافت - مرسدس

شقایق فرهانی - محاکمه در خیابان - متروپل

حامد بهداد - محاکمه در خیابان - جرم

سوسن سلیمی - اعتراض - مرسدس

صفحات: 1 2
آدرس های مرجع