ضمن تشکر از زاپاتای عزیز که یادی از دوستان فعلی کافه کردند ، انصاف نیست از کسانی که عمری را در اینجا سپری کردند و امروز (به هر دلیلی) در جمع دوستان کافه حضور ندارند یادی نشود . بارها گفته ام که آرزوی شخصی من حضور مجدد این دوستان در این انجمن است. میدانم که عده ای از آنها صفحات کافه را گهگاه ورق میزنند اما مدتهاست با کافه قهرند و دوست ندارند با نام کاربری وارد شوند. من از آنها میپرسم : اینکه چرا از این جمع بریدند و نیستند را در مقابل علاقه قلبی همه ما به آنها بگذارند و خود قضاوت کنند در این ترازوی احساس، کدام کفه سنگین تر است. به شخصه از کسانی که در این چند سال از من رنجشی داشته اند و اگر دلی را شکسته ام و بخاطر من از کافه دل بردیده اند عذرخواهی میکنم و حاضرم درحضور جمع از تک تک آنها عذرخواهی کنم و میدانم که سایر دوستان کافه هم چنین هستند. انسانها همه اشتباه میکنند. من هم گاه اشتباه کرده و شاید گاه تند رفته ام. عده ای را میدانم که از من رنجیدند و عده را بیخبرم. از همه طلب حلیت میکنم. معلوم نیست چقدر از عمر تک تک ما باقی است و چه خوبست تا نفس می کشیم و هستیم اینجا در کنار هم باشیم
ساحل افتاده گفت: گرچه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم!
موج ز خود رفته ای تیز خرامید و گفت:
هستم اگر میروم ، گر نروم نیستم (اقبال لاهوری)
موج ز خود رفته رفت
ساحل افتاده ماند
این تن فرسوده را
پای به دامن کشید
و آن سر آسوده را
سوی افق ها کشاند.
ساحل تنها، به درد
در پی او ناله کرد:
موج سبکبال من
بی خبر از حال من
پای تو در بند نیست
بر سر دوشت ، چو من
کوه دماوند نیست
" هستم اگر می روم " ، خوشتر ازین پند نیست
بسته به زنجیر را لیک خوش آیند نیست (فریدون مشیری)
Ario : از اولین های کافه از اوایل سال 88 . اولین ثبت نامی کافه بعد از آدمین محترم سایت در فروردین همان سال . او از اهالی کرمانشاه و از عشاق دوبله است . شاید اگر عشاق دوبله در کافه را 5 نفر بدانیم یکی از آنها آریو گرامی است. کرمانشاهی ها و کردها از نژاد اصیل آریائی هستند و علاقه خاصی به نام آریو و آریا دارند. آریو یک دوبله باز بی نظیر است و یکی از آرشیوداران بزرگ ایران. او سالهاست که در کافه چیزی نمی نویسد اما هر روز به کافه سر میزند و مطالب را میخواند. آریو یک گنج مخفی است که مدتی است گرد طلا رویش را گرفته و دیگران او را نمی بینند اما منصور همیشه او را می بیند که چنان می آید و میرود که چینی احساسش ترک برندارد. چرایش را خودش میداند. شاید کم شدن مطالب جامع و جالب دوبله . نمیدانم. دوستان دوبله باز از کافه شکایت دارند. آنها معترضند کافه ای که زمانی ادعایش فقط دوبله بود و بس، چرا باید اینروزها در آن از سگ و گربه تا راز کیهان مطلب نوشته شود اما از دوبله یادی نگردد. آنها دلشکسته حجم سایر مطالب در برابر حجم اندک مطالب دوبله در کافه اند. آننها عاشق دایره المعارف دوبله نیستند چون صداها را میشناسند. آنها عاشق مطالب منتقدانه دوبله اند. مطالبی پربار که مدتهاست از چنین مطالبی در کافه خبری نیست.. آریو زمانی از فیلمهایی نایاب کلیپ درست میکرد و در کافه میگذاشت. از صحنه های سانسور شده فرار از آلکاتراز بگیرید تا گروهان هفتم... در آنزمان کسی به این فیلمها دسترسی نداشت و امروز .... همه به این فیلمها دسترسی دارند و ما به Ario دسترسی نداریم. او عزیز همه ماست.
واترلو : از عالمان کافه . مسلط به شناسائی فیلمهائی که شما زمانی دیده اید و حتی یک سایه از آنها در ذهنتان باقیست. مسلط ترین فرد به شناسائی گویندگان گمنام در کل نت. کار روی فیلمهای ایتالیائی ، مصری و بخصوص فرانسوی... از اولین و قدیمی ترین آرشیو داران فیلمهای دوبله ... مسلط به تاریخ سینما و تلویزیون. مقیم خارج از کشور که گهگاه به ایران سفری داشت. مدتهاست از ایشان خبری نبود. بازگشتی چند روزه و مجددا غیبت طولانی دیگر. هرچه هست مشکلات زندگی ایشان و بود و نبودهایشان بخاطر مسائل کاریست که نبودنشان را توجیه میکند. اما سوال اینجاست که واقعا اینهمه مدت از نت هم بدور بوده و هستند؟!
Zhivago : ژیواگو (بهنام) اولین و بهترین صداگذار فیلم در ایران بوده و هست. در ایامی که دوستان ما فیلمهای دوبله را روی نوار وی اچ اس میدیدند او صداهای دوبله را از نوارها و سی دی ها جدا و روی دی وی دی ها با دقت بسیار میچسباند. کاری که اینروزها هرکسی با یک نرم افزار میکند او با با برش هایی در حد صدم ثانیه و در طول کل فیلم انجام میداد. خودش میگفت که آنقدر فیلمهایی را که صداگذاری کرده ام دوست دارم که هرکدام مانند بچه های من هستند. میگفت بخاطر شرایط آپارتمانی و عدم امکان بلند کردن صدای فیلم و استفاده از گوشی ، گوشهایم ضعیف شده اند. نمونه هایی از آرشیوش را برای هنرمندان میفرستاد. از مینو غزنوی که صدای خودش را در آهنگ برنادت را از بهنام بیادگار داشت تا اکبر عالمی که نوآوری وی در صداگذاری فیلم چه (چگوارا) (با افزودن یک موسیقی منتخب از طرف بهنام) از چه یک فیلم حماسی تر آفریده بود را تایید کرده بود. بخشی از کارهای مرحوم جورقانیان کار بهنام بود. وقتی دوبله دوم ده فرمان را که از رامین گرفته بودم به او دادیم سه شب نخوابید و از صداهای منقطع تبری یک سینک فوق العاده ساخت (برای اولین بار در کشور). رابین هود را با صداهائی که از بهزاد گرفته بودیم به او دادیم و او سه دوبله فوق العاده (برای اولین بار) ساخت. اینکه تمام دوبله ها را روی یک فیلم بگذارند او ابداع کرد و بعدها بین دیگران رواج یافت ... به تمام دوستان کافه فیلم هدیه میکرد. کاربران خوب را شناسائی میکرد و برای آنها بیادگار فیلم میفرستاد . از فیلم فروشی تنفر داشت و یکی از علل رجعتش از کافه اکراه از فیلم فروشانی بود که در آنزمان به کافه آمده بودند. او در کافه کم نوشت و با 12 پست بعنوان مدیر بخش داخلی انتخاب شد. روحیه حساس و مهربانش هنوز هم در یادهاست.مدتی به شبکه مستند رفت و صداگذاری دوبله فیلمهای مستند را انجام میداد.
این دوستان یکی دو نفر نیستند که در یک پست بتوان از عهده یاد آنها برآمد. معرفی ها را ادامه خواهیم داد ... هم یاد است و هم یادگار ، بنازش (بیادش) می دار تا وقت دیدار