تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: برنامه های دهه 60
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28

با سلام به همه دوستان

وقتی بعضی از مطالب ارسالی را که نگاه می کنی انگار دوباره گذشته مثل یک فیلم از جلوی چشمانت عبور می کند البته اگر قرار باشد که بین سه مقوله فیلم و سریال و دوبله یکی را انتخاب کنم مطمئنا آن دوبله است به نظر من بدون دوبله خوب دیدن بهترین فیلم های دنیا هم معنی ندارد

البته متاسفانه مدتی است با فعال شدن انجمن گویندگان جوان وضعیت دوبله در بخش کارتون به هم ریخته و عده ای با صداهای معمولی و یکسان خود را دوبلور معرفی می کنند البته در میان انها ممکن است چند نفری صدای متفاوت داشته باشند ولی..


یک نمایش دو قسمتی از یکی از دو شبکه سیما پخش شد که بازیگران در لباس حیوانات ایفای نقش می کردند و نقش های شیر گرگ روباه و سایر حیوانات را داشتند و گرگ و روباه با حیله شیر را از جنگل بیرون کردند و خود به حیوانات زور می گفتند که با درخواست حیوانات شیر بازگشت و حیوانات را نجات داد سال پخش این نمایش را یادم نمی آید ممکن است اگر اطلاعات و عکس و صدای این دو نمایش را اگر داشتید اینجا بگذارید خیلی متشکر می شوم من این نمایش را خیلی دوست داشتم و دارم لطفا در یک سایت این موارد را قرار دهید که فیلثرنشده باشد تا من هم آنها را دریافت کنم

با تشکر از همه اساتید

با سلام خدمت همه پدران سایت کافه کلاسیک
این مطلب را برای روز پدر می نویسم البته جایگاه مادر در قلبمان محفوظ است
روز پدر را به شما تبریک می گویم و امیدوارم سالیان سال سایتان بالای سر خانواده و فرزندانتان پایدار باشد و به همه آرزوهای خوبتان برسید
امیدوارم هیچ فرزندی زحمات شبانه روزی پدر خود را فراموش نکند
شاید برایتان تعجب آور باشد ولی قلب من برای پدران و مادران می تپد
من همیشه خدا را شکر می کنم که سایه پدر و مادرم بالای سرم است ...
اما امروز روز پدر است و کمی درباره پدران امروز می نوسیم
پدرانی که تکیه گاه خانواده و فرزندان خود هستند
بی منت از صبح تا شب برای خانواده خود تلاش می کنند
کمتر کسی به خواسته های آنها توجه دارد
کمتر کسی آنها را درک می کند
کمتر کسی درد دل آنها را می داند
وقتی کوچک بودیم از اینکه پدرمان دست ما را بگیرد احساس بزرگی غرور و قدرت می کردیم
وای به روزی که ما به زمین می خوردیم با افتادن ما دل آنها هم میرفت
دل آدم میسوزد که در این زمانه کمتر فرزندی قدر وجود پدران را می داند و همه چیز را وظیفه پدران می داند و حتی کمی هم به روزهای کودکی خود نگاهی نمی اندازد
کمی فکر کنیم
برای پدرمان چه کاری کرده ایم که از ته قلب خوشحال شود و از ما راضی باشد
چند بار پدرمان را بوسیده ایم
چند بار به او گفته ایم دوستش داریم
نکند روزی برسد که دیگر دیر شده باشد و افسوس بخوریم
فرزندان جواب محبت و زحمات پدران را در این زمانه چگون می دهند
حداقل حداقل آن موفقیت تحصیلی و موفقیت در زندگی یک فرزند است فکر می کنم این پاسخ بسیاری از پدران باشد آیا توانستیم این آرزوهای پدرانمان را محقق کنیم هیچ فکر کرده ایم این آرزوها هم برای فرزند است و نه برای پدر
چقدر پدرانمان را درک می کنیم و سعی می کنیم ببنیم آنها چطور به مسائل فکر می کنند
یادمان نرود پدران ما همیشه و همیشه پدران ما هستند چه این دنیا و چه ...
حرف زیاد است

پدران سرزمینم دوستتان دارم و همیشه وقتی ناراحت بودید یادتان باشد حتما یک نفر به یاد شماست شک نکنید

به نظرم برادران شیر دل همین یه صحنه سانسور شده

تو نسخه ا اصلی چیزه دیگه ای نبود

http://niloblog.com/up/images/863uy5ywcencz0rnzb0.jpg

این مسافر کوچولو آخرش چی میشه؟!نکنه اون دختره از گل میاد بیرون و با هم دوست میشن!

راستی کسی اسمه اصلی کارتون 15 پسرو میدونه؟

گزارشی درباره عروسک های دهه60 که هم اکنون در انبارهای صدا و سیما دارن خاک می خورن رو توی مجله سروش که مربوط به سال 1381 بود رو دیدم..گزارش مفصلی درباره سرنوشت عروسک ها به چاپ رسیده بود ..

dsc02772 [1600x1200].jpg
dsc02773 [1600x1200].jpg

بچه‌های سریال «محله بهداشت»؛ ۲۸ سال پیش / عکس

تلویزیون - مجموعه تلویزیونی «محله بهداشت» به کارگردانانی داریوش مودبیان و حسین فردرو سال 1363 ساخته شد.

به گزارش خبرآنلاین، در این سریال محبوب گروهی بازیگر جوان مانند اکبر عبدی، حمید جبلی، آتیلا پسیانی و... نقش‌آفرینی کردند که بیشتر آن‌ها بعدها چهره‌های شاخص سینما، تئاتر و تلویزیون شدند.

«محله بهداشت» به دنبال موفقیت «محله برو و بیا» ساخته شد. زنده‌یاد مسعود رسام تهیه‌کننده «محله بهداشت» و بیژن بیرنگ نویسنده آن بود.

داریوش مودبیان و حسین فردرو «محله بهداشت» را کارگردانی کردند. مودبیان کار در تلویزیون را از سال 1360 با برنامه‌ای با عنوان «زنگ مدرسه» آغاز کرد. او یک سال بعد برنامه «بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها» را ساخت و بعد در 1362 «محله برو و بیا» را کارگردانی کرد. «محله بهداشت» اوج کار او و گروه معروفش بود.

عکس زیر در یک شبکه اجتماعی منتشر شده است.



جلوی قاب تصویر: حسین محب‌اهری
نشسته از راست به چپ: محمود جعفری، حمید جبلی، زنده‌یاد حسین پناهی، اکبر عبدی، مجید کربلایی و آتیلا پسیانی
ایستاده از راست به چپ: امیر چوپان، فاطمه نقوی، اکبر رحمتی، رضا رویگری، مرتضی ضرابی، زنده‌یاد رضا ژیان و فردوس کاویانی

از برنامه های بیادماندنی دهه شصت، برنامه ای مستند بود که مجری برنامه بکمک چوب و با هنر نجاری خودش، مبادرت به ساختن کارهای چوبی با تمام جزئیات و ریزه کاریها میپرداخت. حتی در یکی از قسمتها، رولز رویس رو بطور کامل ماکت بندی کرده بودند. این برنامه علمی و آموزنده، توسط ریچارد بلیزارد تهیه و تولید شده بود. مثل دیگر سریالهای بی بی سی، سریالی کامل با مستندات زیبا و سرگرم کننده بود. فعلا کتابهای ریچارد بلیزارد در سایتهای آمازون و ... بفروش گذاشته شده که این کتابها در سال 1983 به ساخت این برنامه در شبکه بی بی سی منجر شده بودند. کسانی که از این کتابها بعنوان مرجع و راهنما استفاده کرده اند، براحتی خودروهای دهه 30 تا 50 میلادی رو با تمام جزئیاتش ماکت بندی کرده اند.

   

http://www.biblio.com/books/388401421.html

http://www.tvcream.co.uk/?tag=richard-blizzard

امیدوارم در آینده در دنیای اینترنت، اطلاعات بیشتر و بهتری از این برنامه خاطره انگیز پیدا کنیم.

از دوستان کسی تیتراژ سریال راه قدس رو داره. (البته ممکنه قبلا دوستان در سایت قرار داده باشند ولی انقدر مطالب سایت زیاده که من نتونستم پیدا کنم.)

فکر می کنم این عکسها باید مربوط به همین سریال باشه.

http://www.elcinema.com/work/wk1003328/ph123501975

(۱۳۹۱/۳/۳۰ صبح ۱۲:۳۳)شرلوك نوشته شده: [ -> ]

از دوستان کسی تیتراژ سریال راه قدس رو داره.

تیتراژش از اون نوع هایی بود که آدم هیچوقت از یادش نمیره : ای قدس ... چشم های ما هر روز به سوی تو خیره می شود

زن های خوشکلی هم توش بودن و یادمه که حجاب اونها در آن زمان , بحث هایی را در صدا و سیما دامن زده بود taeed

با اینکه تقریبا تمام سریال در فضای بسته و دکور می گذشت اما گیرایی داستانی خوبی داشت.

قدیم کارتونه یه قسمتی پخش شد که به نظرم ساخته ایران بود و شبیه انیمیشنهای خمیری متحرک

تو یه شهری همه با خوشی زندگی  میکردن و شبیه قوطی مقوایی باریک و دراز بودن یکمرتبه یکی شبیه خودشون اما بزرگتر و سیاه و ترسناک وارد شهر میشه و همه جارو به آتیش میکشه (از دهانش آتیش میزد بیرون) و هر کی هم میره باهاش مقابله کنه میسوزه!و بالاخره اهالی تصمیم میگیرن با هم متحد شن وقتی اینکارو میکنن دیگه اون ناشناس نمیتونه بهشون صدمه بزنه و شعله های آتیش اثری نداره و بالاخره که محاصره میشه و له و لورد میشه میره پی کارش!

پیامه کارتون این بود که با اتحاد هر کاری امکانپذیره

یارو باصطلاح غول یه شکلی تو این مایه ها بود (بیشتر ازین یادم نیومد)

http://www.up.98ia.com/images/pq75v79b9ead57levn8w.jpg

[quote='دن ویتو کورلئونه' pid='11396' dateline='1318609163']

[quote='هری لایم' pid='11257' dateline='1317903478']

یکی از کارتون هایی که در دهه 60 حس ناخوشایندی ایجاد می کرد ,  در مورد یک مرغ ماهیخوار یا پلیکان بود که با وعده دروغ , تعدادی ماهی را فریب می داد تا آنها را به مکانی واهی و خوش آب و هوا منتقل کند . اما پس از اینکه طعمه ها  را با منقار برمی داشت و در غبغبش جاسازی می کرد ,  اندکی که فاصله می گرفت ,  آنها را می خورد و استخوانشان را پرت می کرد تا حدی که به مرور انبوهی از اسکلت ماهی در اطراف و اکناف پراکنده شد . سرانجام ,   یکی از حیوانات که دوست ماهی ها بود (خرچنگ بود به نظرم ) با دیدن اجساد لت و پار شده و اسکلت ماهی های فریب خورده اشک از چشمانش سرازیر شد و تصمیم گرفت انتقام بگیرد . او خود را طعمه پلیکان قرار داد و با این ترفند در آسمان ,   گلوی پلیکان را فشرد و هردو از ارتفاع سقوط کردند و به این شکل مرغ ماهیخوار را به سزای خود رساند .

این کارتون وطنی که احتمالا براساس حکایت های کهن ادبی ساخته شده بود , بیش از آن که پندآموز باشد (چه پندی ,  چه آشی ؟! چه کشکی !؟) موجی از غم و اندوه را برمی انگیخت . مسئولان دلسوز و آینده نگر سیما (!) این نوع از  انیمیشن ها را بار ها و بارها (حتی در ایام نوروز) پخش می کردند ; فقط به این دلیل که خودشان – احتمالا با 40, 50 سال سن -  خوششان می آمد . همیشه برایم این سوال بوده و هنوز  هست که چه کسی تصمیم می گرفت که چه کارتونی پخش شود یا نشود . کاش می شد با او – یا آنها – درمورد این روند و استحاله نرم که تنها بازخورد آن نهادینه شدن افسردگی و اضطراب در دل و جان کودکان دهه 60 بود , گفت و گو کرد . در نیمه دوم این دهه ی سرشار از تناقض ,  تقریبا امکان نداشت که در یک روز غیرمناسبتی و معمولی بنشینی پای تلوزیون و کارتون هایی نظیر تنسی تاکسیدو ,  گربه کلونداک ,  یوگی و دوستان ,  زورو *,  معاون کلانتر ,  گالیور ,  پلنگ صورتی ,  بازرس ,  مورچه خوار , دهکده سبزیجات ,  قصه باغ گلها (خپل) و ...  را تماشا کنی . 

اصل این حکایت در کلیله و دمنه موجود است. البته فضا کمی موهوم و هراس آور است، اماجالب بود. در جالبی اون همین بس که بعد از این همه مدت در خاطرمون مثل آینه باقی مونده.

quote]

البته اون کارتون پند مهمی داشت

اینکه فریب وعده های تو خالی دیگران نخوریم

البته موافقم که تلویزیون داخل از گذشته تا به حال تم افسردگی داشته تا سر زندگی!

با سلام به همه دوستان عزیز

این تاپیک به برنامه های دهه 60 اختصاص داره. نمی دونم از خواننده های اینجا کسی سن و سالش به من میخوره یا نه؟ به هر حال می خواستم اگر کسی از دوستان اطلاعاتی از کارتون های دهه 50 داره اینجا یا تو یه تاپیک جدید بذاره. به خصوص در مورد دوبله و دوبلور های این انیمیشن ها. کارتون هایی که تو ذهن من مونده این ها هستن:

سوپر من، سوپر بوی، آکوامن، بت من و رابین، گروه شکست ناپذیر، عنکبوت (همون اسپایدر من خودمون!)، راکی و بولوینکل (امیدوارم تلفظش رو درست نوشته باشم)، دادلی دورایت، شزن، تارزان ، کینگ کونگ و ...

من خیلی گشتم ولی نتونستم حتی یه صحنه کوچولو هم از دوبله این ها پیدا کنم

یک فیلم پانتومیم خارجی نیمه اول دهه 60 پخش میشد که شخصیت های اون چندتا حشره مثل کفشدوزک که بازیگرش زن بود جیرجیرک و پروانه  بود که اشیا هم بزرگ ساخته شده بود مثل قرص آسپرین یا لیوان اب یا پاکت نامه.دوستان کسی عکسی از اون داره

چه خوب شد گفتی!

خیلی وقته تو ذهنم بود و میخواستم ازش یادی کنم

کفش دوزک تپل، جیر جیرک لاغر، سومی هم به نظرم یه پروانه بود، دقیق یادم نیست

:llerr:ttt1:heart:با درود به همه بچه های کافه کلاسیک:heart::ttt1:llerr

شعر کودکانه 

بازی 

توپ سپیدم قشنگی و نازی              ***     حالا من می خوام برم به بازی

بازی چه خوبه با بچه های خوب         ***     بازی می کنم با یه دونه توپ

.....چون پرت می کنم توپ سپیدم را         ***   قل قل می خوره می ره به هوا

قل قل می خوره تو زمین ورزش           ***    یک و دو سه و چار و پنج و شش(2)

******************************

جوجه جوجه طلایی

جوجه جوجه طلایی - نوکت سرخ و حنایی- تخم خود را شکستی - چگونه بیرون جستی -گفتا که جایم تنگ بود - دیوتذش مثل سنگ بود - نه پنجره نه در داشت - نه کس ز من خبر داشت - دادم به خود یک تکان - مثل رستم پهلوان - تخم خود را شکستم - اینجوری بیرون جستم

******************************

یه توپ دارم قلقلیه

یه توپ دارم قل قلیه ، سرخ و سفید و ابیه ،  می زنم زمین هوا میره   ، نمی دونی تا کجا میره

 من این توپو نداشتم ، مشقامو خوب نوشتم ، بابام به من عیدی داد  ، یه توپ قلقلی داد

*******************************

 عروسک قشنگ من

عروسک قشنگ من قرمز پوشیده      ،     تورختخواب مخمل آبی خوابیده
دیروز مامان رفته بازار اونو خریده    ،   قشنگ تر از عروسکم هیچکس ندیده
عروسک من چشماتو وا کن   ،            وقتی که شب شد اونوقت لالا کن

********************************

اتل متل تو توله

اتل متل توتوله    ،    گاو حسن چه جوره   ،   نه شیر داره نه پستون    ،    گاوشو بردن هندستون
یک زن کردی بستون،اسمشو بزار امغزی،دور کلاش قرمزی ، هاچین و واچین  ،   یک پاتو ورچین

***************************************

کوچولویم کوچولو

کوچولویم کوچولو   ،    صورتم مثل هلو
قد و بالام کوتاهه    ،    چشم و ابروم سیاهه
مامان خوبی دارم   ،    می شینه توی خونه   ،    میبافه دونه دونه
می پوشم خوشگل می شم     ،     مثل دسته گل می شم

*********************************************

آهویی دارم خوشگله

آهویی دارم خوشگله فرار کرده ز دستم     ،    دوریش برام مشکله کاشکی اونو می بستم

ای خدا چی کار کنم آهو مو پیدا کنم        ،         ای خدا چی کار کنم آهو مو پیدا کنم

وای چکنم وای چکنم   ،         کجا اونو پیدا کنم

کاشکی اونو می بستم   ،   کاشکی اونو می بستم

***********************************************

مادربزرگ

مادربزرگ     ،     وقتی اومد    ،     خسته بود
چار قدش و     ،     دور سرش    ،    بسته بود
صدای کفشش که اومد . دویدم    ،    دور گُلای دامنش . پریدم
بوسه زدم روی لُپاش    ،     تموم شدن خستگی هاش

***********************************************

پاییزه

پاییزه و پاییزه  ،   برگ درخت می ریزه
هوا شده کمی سرد    ،    روی زمین پر از برگ
ابر سیاه و سفید  ،   رو آسمونو پوشید
دسته دسته کلاغا    ،    می رن به سوی باغا
همه می گن به یک بار    ،   غار و غارو غارو غار

*******************************************************

 گل همه رنگش خوبه

 گل همه رنگش خوبه  ،   بچه زرنگش خوبه

توی کتاب نوشته    ،         تنبلی کار زشته

تنبل پاشو بیدار شو     ،    از رخت خواب جدا شو

بشور دست و رویت    ،     شانه بزن به مویت

مسواک بزن به دندان  ،    تا بشی شاد و خندان

************************************************

زنبور طلایی

ای زنبور طلایی      ،      نیش میزنی بلایی
پاشو پاشو بهاره    ،     گل وا شده دوباره
برو به دشت و صحرا   ،  جنگل و کوه و دریا
نیش بزن باز به گلها  ،  عسل بساز برای ما

**************************************************

شادانم

 خوشحال و شاد و خندانم ........... قدر دنیا رو می دانم
خنده کنم من ...... دست بزنم من ........ پا بکوبم من  ،    
..... شادانم
.در دلم غمی ندارم ........... زیرا سلامت هست جانم
عمر ما کوتاه س ...................... چون گل صحراست
............... پس بیایید شادی کنیم
بیایید با هم بخوانیم ....................... ترانه جوانی را
عمر ما کوتاه س .................... چون گل صحراست
............... پس بیایید شادی کنیم
گل بریزم من ......... از توی دامن..... بر روی خرمن
........................ شادانم

***************************************************

کودکستان

صبح که از خواب پا میشم     ،        اول آفتاب پا میشم
یه کمی ورزش میکنم    ،     تو باغچه نرمش میکنم
صدا میزنم مامان جون     ،     چایی رو بریز تو فنجون
وقتی چایی رو نوشیدم     ،     مامانو بابارو بوسیدم
میرم به کودکستان    ،    خوشحال و شاد و خندان

*********************************************

کبوتر ناز من

کبوتر ناز من تنها نشسته             ،         دلم براش میسوزه بالش شکسته
به من نگاه میکنه غمگین و خسته     ،      مامان جون مهربون بالشو بسته
کبوتر ناز من خوب میشی فردا         ،      دوباره پر می کشی تو آسمونها

***********************************************

خونه زیبا

وقتی تو خونه مامان خنده به لب داره      ،       دنیا می خنده به ما شادی میاره
بابا که از در میاد با بوسه شیرین     ،     برای ما بچه ها هدیه میاره
تو باغچه خونه ما پر از گل و گیاهه     ،    اگه رو سبزه و گل بذاریم پا گناهه
ما مثل شاپرکها می رقصیم دور گلها     ،   با هم آواز می خونیم تو این خونه زیبا

*****************************************************

پاشو پاشو کوچولو

پاشو پاشو کوچولو...............از پنجره نگاه کن
با چشمای قشنگت ............به منظره نگاه کن
اون بالا بالا خورشید ................تابیده در آسمان
یک رشته کوه پایینتر................پایینترش درختان
نگاه کن اون دوردورا ...........کبوتری می پرد
انگار برای بلبل ..................از گل خبر می برد

******************************************************

باغ وحش

تو قفسای باغ وحش     ،       حیوونای رنگارنگ
پرنده های کوچولو      ،    میمون و شیر و پلنگ
میمونه شکلک میاره    ،   مردُم رو خوشحال میکنه
با یه دونه توپه کوچیک    ،   تنهایی فوتبال میکنه
نگاه کن اون خرس رو   ،   وایستاده روی دو پا
خرگوش رو نگاه کنید   ،   هی میپره تو هوا
طاووس رو نگاه کنید     ،   چه خوشگل و قشنگه
چترشو هی باز میکنه    ،   ناز و خوش آب و رنگه

****************************************************

تلفن

باز تلفن زنگ میزنه        ،       تو گوشم آهنگ میزنه
من گوشیرو برمیدارم        ،       میگم الو سلام دارم
مامان جونم صداش میاد   ،   صدای خنده هاش میاد
از پشت سیم بهم میگه      ،     بزرگ شدی حالا دیگه
صدآفرین بر پسرم         ،      برات یه هدیه می خرم
صدآفرین بر دخترم         ،       برات یه هدیه می خرم

**********************************************

بابای من

وقتی میای به خونه خونه چه زیباست       ،     بابای من قشنگترین بابای دنیاست
بابای خوبم دوستت دارم      ،              اخه تو مهربونی
پدر جون مادرجون شما ها همزبونید     ،     الهی همیشه شما پیشم بمونید

************************************************

قلک

   به قلکم رسیدم ،                    دویدم و دویدم
زدم اون رو شکستم       ،     تا پول بیاد تو دستم
هیچی نبود تو قلک    ،     به جز یک سوسک کوچک
سوسکه بگم چی کار کرد؟    ،     ترسیدوزود فرار کرد
خونه ی اون خراب شد       ،      دلم براش کباب شد
دویدم و دویدم  ،  رفتم برای سوسکه    ،   یک قلک نو خریدم

******************************************************

نی نی توپولی

نی نی کوچولو میآره          ،          آلبوم عکس ها شونو
می بینه دونه دونه             ،           عکس های توی اونو
میبینه توی عکسی             ،           مامان جونش عروسه
نشسته پیش داماد             ،              میخواد اونو ببوسه
داماد کیه؟ باباشه              ،           نی نی تو پولی میخنده
اما لجش میگیره               ،                  زود آلبومو میبنده
میگه مامان نمیخوام         ،                   تو بابا مو ببوسی
چرا نکری دعوت                   ،           منو به این عروسی

****************************************************

سه دختر خاله

 ماسه تا دختر خاله میرویم خونه خاله
میخوریم چلو کباب        ،     میپریم تو رختخواب
رختخواب پاره میشه به مامان گفته میشه
کتک ها خورده میشه

***************************************************

خرگوش من

خرگوش من چه نازه       ،     گوشاش چقدر درازه     
مثل بخاری گرمه           ،         چه خوشگل و چه نرمه
دستاشو پیش میاره       ،             به روی هم میزاره
میخوره برگ کاهو              ،          میپره مثل آهو

**************************************************

کلاغه

کلاغه میگه قار قار           ،          ننه اش میگه زهرمار
باباش میگه ولش کن          ،        چادر سیا سرش کن
از خونه بیرونش کن

****************************************************

همسایمون مریضه

      همسایه مون مریضه      ،          در خونمون تمیزه
بدوبدو دکترش کو                  ،      من که خودم دکترم
از همشون بهترم                   ،               آب انارش بده
پسته گلابش بده

*****************************************************

آخ گردنم

از مدرسه اومدم    ،    رفتم تو آشپزخونه      ،    دیدم مامان آش پخته
هی ریختم   ،   هی خوردم    ،   هی ریختم     ،   هی خوردم
مامان اومد بالا سرم     ،   با ملاقه زد تو سرم    ،   آخ سرمو آخ بدنم     ،   این عضلات گردنم

*******************************************************

ده شلمرود

توی ده شلمرود حسنی تک وتنها بود
حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو
موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه واه واه
نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی
هیچکس باهاش رفیق نبود
تنها روی سه پایه نشسته بود توسایه
باباش می گفت حسنی می آیی بریم حموم    ،     نه نمیام نه نمیام
سرتو می خوای اصلاح کنم؟        نه نمی خوام نه نمی خوام

الاغ خوب کد خدا یورتمه می رفت تو کوچه ها
الاغ خوب و نا زنین     ،    سر در هوا سم در زمین
یالت بلند و پر مو      ،     دمت مثال جارو
یکمی به من سواری می دی؟     نه که نمی دم
چرا نمی دی؟    باید برم بار بیارم دیرم شده عجله دارم
اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه و واه و واه

غاز پرید تو استخر     ،      تو اردکی یا غازی؟
من غاز خوش بیانم     ،    میای بریم به بازی؟
نه که نمی یام    ،    چرا نمی یای؟
چون که من از صبح تا غروب کنار جوب دنبال کار و شست و شو
اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه و واه و واه

درواشد و یه جوجه     ،    پرید اومد توکوچه
  میای با هم بازی کنیم؟ ،             جوجه کوچولو تپل مپلو
مامان جوجه : قدقدقدا    ،     برو خونتون تروبه خدا
جوجه ریزه میزه    ،   ببین چقدرتمیزه   ،     اماتوچی؟
موی بلند، روی سیاه ، ناخن دراز، واه واه واه
- آی فلفلی آی قلقلی میان باهم بازی کنیم؟
فلفلی گفت: نه نمیایم      ،  چرا نمیاین؟    -
قلقلی گفت: منو داداشمو بابام وعموم
هفته ای دو بار می ریم حموم    ،     اما توچی؟
موی بلند، روی سیاه ، ناخن دراز، واه واه واه
باباش اومد  
حسنی میای بریم حموم؟
-میام میام
-سرتو میخوای اصلاح کنم؟
-میخوام میخوام
حسنی نگو یه دسته گل    ،    ترو تمیز وتپل ومپل
توی ده شلمرود     ،     حسنی دیگه تنها نبود

***************************************************

حسنی و درد دندون

حسنی بی دندون شده       ،      زار و پریشون شده
بی احتیاطی کرده              ،    حالا پشیمون شده
بادندوناش شکسته        ،    بادوم سخت و پسته
مک زده به آبنبات         ،       هی جویده شکلات
قندونو خالی کرده       ،       وای که چه کاری کرده
دونه به دونه دندوناش ،    خراب شدن یواش یواش

*********************************************

مادر خوب و نازم

مادر خوب و نازم دلم برات تنگ شده         ،      بی تو دیگه این روزها زندگی بی رنگ شده
بگو تو پشت ابرها چکار داری کجایی؟        ،                   چرا مثل همیشه کنارم نمیایی
بابا میگه که مامان رفته کنار خدا            ،          من دلم میخواد که زودتر بیام اون بالا
مامان خوب و نازم دوست دارم همیشه      ،           هیشکی توی دنیا برام مامان نمیشه
میام یه روز کنارت تا باهات بازی کنم          ،             شاید بتونم امشب خدا رو راضی کنم

*********************************************

خروس

یه خروس چاقو چله        ،        نشسته روی پله
پراش چقدر قشنگه      ،     قشنگو رنگارنگه
قوقولی قوقوش ، قوقولی قوقوش بلنده
بالهاشو هی وا میکنه میبنده
یه تاج داره رو کله اش       ،       ناخن داره روپنچه اش
چشمهای ریزی داره     ،       ناخنهای تیزی داره
خورشید که میره تو خونه    ،          خروسه دلش میگیره

************************************************

دبستان

قوقوله قوقو خروس میخونه         ،       صبح شده چشماتو وا کن
بپوش لباساتو که خیلی دیره      ،       کفشاتو زودی به پا کن
میرقصد از شادی کودک زیبا     ،      میرود به سوی دبستان

*******************************************************

زنگ مدرسه

یک و دو و سه     ،     زنگ مدرسه     ،     زود باش که دیر شد      ،     هنگام درسه.
دو و سه و چهار         ،       همه خبردار     ،     باید که باشیم     ،       دانا و هشیار.
سه و چار و پنج    ،      دانش بود گنج      ،      در راه دانش     ،       باید که برد رنج.
چار و پنج و شش    ،    شد فصل کوشش     ،    باید بکوشیم     ،        در راه دانش.
پنج و شش و هفت     ،    فصل تفریح رفت   ،  شد فصل تحصیل ، هنگام کار است.
شش و هفت و هشت   ،  تابستان گذشت  ،   دبستان شد باز    ،   آموزش برگشت.
هفت و هشت و نه    ،     دیر شده بدو    ،     کتاب را باز کن    ،       حرفش را بشنو.
هشت و نه و ده       ،      می رویم همره     ،      چه روز خوبی       ،     مدرسه به به

********************************************************

آی جغجغه

آی بادبادک!         آی جغجغه!        آی فرفره!
بازیچه دارم بچه ها   ،   ای بچه های کوچه ها    ،   بازیچه های رنگ رنگ  ،   ارزان و زیبا و قشنگ! آمد دوباره پیر مرد    ،   آن پیر مرد دوره گرد    ،  با آن نگاه مهربان    ،   آن پیر مرد خوش زبان
گوید برای بچه ها   ،    حرفی از آن بازیچه ها   
آی جغچغه فریاد کن!     این بچه ها را شاد کن
آی فرفره چرخی بزن!    رقصی بکن در دست من!
آی بادبادک   پرواز کن، بالا برو!    آزاد و بی پروا برو

**********************************************************

حیوانات

حیوانها خیلی هستند  ،   وحشی و اهلی هستند  ***   گاوبچه اش گوساله  ، بز بچه اش بزغاله
گوسفند ومیش و بره  ،  می چرخند توی دره  ***  اسب و شتر تو صحرا  ، بار می برند به هر جا
گنجشک و سار و بلبل  ، می روند روشاخه گل  ***   روباه و شیر و پلنگ   ،   حیوانهای رنگارنگ
تو دشت و کوه و بیشه پیدا می شوند همیشه

********************************************************

من پسرم

من که از گل بهترم     ،      پسرم من پسرم

حرف‌های مادرم     ،       نرود از نظرم

در دبستان همه را   ،    محترم می‌شمرم

از خوش‌اخلاقی من    ،    هست راضی پدرم

***********************************************************

من دخترم

بچه‌ها من دخترم    ،    در خوش‌زبانی نوبرم

در خانه‌داری ماهرم    ،    شریک کار مادرم

چهره‌ی شاد من ببین   ،    شیرین به مثل شکرم

************************************************************

 فرزندان ایران

ما گل‌های خندانیم    ،   فرزندان ایرانیم

ما سرزمین خود را    ،    مانند جان می‌دانیم

ما باید دانا باشیم   ،   هوشیار و بینا باشیم

از بهر حفظ ایران    ،   باید توانا باشیم

آباد باش ای ایران    ،   آزاد باش ای ایران

از ما فرزندان خود   ،    دل شاد باش ای ایران

********************************************

میهن خویش را کنیم آباد

سر زد از پشت ابرها خورشید    ،    باغ و بستان دوباره زیبا شد

فصل سرما و برف و باد گذشت     ،     موقع گردش و تماشا شد

در چمن بر درخت گل بلبل     ،       وه چه شیرین ترانه‌ای دارد

هست خشنود و شادمان زیرا     ،           وطنی، آشیانه‌ای دارد

کودکان این زمین و آب و هوا      ،   این درختان که پرگل و زیباست

باغ و بستان و کوه و دشت همه    ،     خانه ما و آشیانه‌ی ماست

دست به دست هم دهیم به مهر    ،    میهن خویش را کنیم آباد

یار و غم‌خوار همدگر باشیم    ،      تا بمانیم خرم و آزاد

**************************************************

فروردین ماه گلها

فروردین ماه گل‌ها        ،     دنیا دارد تماشا

اردی‌بهشت    ،     از سبزه زیبا می‌گردد صحرا

خرداد آید پیاپی    ،    میوه‌های گوارا

تیر آرد با خود گرما    ،    گرمک می‌گردد پیدا

مرداد از هندوانه    ،    پر می‌شود همه جا

شهریور آید انگور   ،       با خوشه‌های زیبا

مهر آرد برگ‌ریزان    ،    کم‌کم می‌بارد باران

آبان انار رنگین    ،    آویزد از درختان

آذر به و خرمالو    ،    پیدا شود فراوان

دی پرتقال و لیمو     ،    آید خوش‌رنگ و خوش‌بو

بهمن برف و یخ‌بندان    ،    آید با سوز از هر سو

اسفند آید بنفشه    ،      سبزه دمد لب‌جو

********************************************

چشمک بزن ستاره

شد ابر پاره پاره      ،     چشمک بزن ستاره

کردی دل مرا شاد     ،     تابان شدی دوباره

دیدی که دارمت دوست     ،    کردی به من اشاره

چشمک بزن ستاره     ،    شد ابر پاره پاره

در روز ناپدیدی     ،    شب روشن و سپیدی

در ابرهای تیره     ،    چون نقطه‌ی امیدی

پنهان اگر شوی باز     ،    دیدی مرا، ندیدی

چشمک بزن ستاره     ،    شد ابر پاره پاره

با هر مسافری یار     ،    با دوستان وفادار

شب‌های سرد و خاموش     ،    من خوابم و تو بیدار

با نور آسمانی    ،    بر ما شوی پدیدار

چشمک بزن ستاره     ،    شد ابر پاره پاره

*************************************************

درخت

به دست خود درختی می‌نشانم       ،      به پایش جوی آبی می‌کشانم

کمی تخم چمن بر روی خاکش     ،            برای یادگاری می‌فشانم

درختم کم‌کم آرد برگ و باری    ،    بسازد بر سر خود شاخساری

چمن روید در آن جا سبز و خرم     ،     شود زیر درختم سبزه‌زاری

به تابستان که گرما رو نماید       ،     درختم چتر خود را می‌گشاید

خنک می‌سازد آن جا را زسایه      ،     دل هر رهگذر را می‌رباید

***************************************************

شعر کتابهای درسی زمان ما

رنج و گنج

برو کار می کن مگو چیست کار      ***              که سرمایه ی جاودانی است کار

نگر تا که دهقان دانا چه گفت     ***          به فرزندگان،چون همی خواست خفت

که«میراث خود را بدارید دوست        ***              که گنجی ز پیشینیان اندر اوست

من آن را ندانستم اندر کجاست         ***               پژوهیدن و یافتن با شماست

چو شد مهر مه،کِشتگه بَر کنید               ***               همه جای آن زیر و بالا کنید

نمانید نا کنده جایی ز باغ                   ***               بگیرید از آن گنج هر جا سراغ»

پدر مرد و پوران به امّید گنج                  ***               به کاویدن دشت بردند رنج

به گاو آهن و بیل کندند زود     ***              هم این جا،هم آن جا و هر جا که بود

قضا را در آن سال،از آن خوب شخم      ***               ز هر تخم،برخاست هفتاد تخم

نشد گنج پیدا ولی رنجشان             ***               چنان چون پدر گفت،شد گنجشان

***************************************

دو کاج 

در کنار خطوط سیم پیام                    ***                خارج از ده،دو کاج روییدند

سالیان دراز،رهگذران             ***               آن دو را چون دو دوست می دیدند

روزی از روز های پاییزی                         ***               زیر رگبار و تازیانه ی باد

یکی از کاج ها به خود لرزید                 ***              خم شد و روی دیگری افتاد

گفت:«ای آشنا،ببخش مرا              ***               خوب در حال من تأمّل کن

ریشه هایم ز خاک بیرون است               ***               چند روزی مرا تحمّل کن»

کاج همسایه گفت با تندی:                ***                مردم آزار، ازتو بیزارم

دور شو،دست از سرم بردار              ***              من کجا طاقت تو را دارم؟»

بینوا را سپس تکانی داد                   ***              یار بی رحم و بی محبّت او

سیم ها پاره گشت و کاج افتاد   ***               بر زمین نقش بست قامت او

مرکز ارتباط دید آن روز                   ***               انتقال پیام ممکن نیست

گشت عازم گروه پی جویی        ***               تا ببیند که عیب کار از چیست؟

سیمبانان پس از مرمّت سیم                  ***              راه تکرار بر خطر بستند

یعنی آن کاج سنگ دل را نیز                ***              با تبر تکّه تکّه بشکستند

***************************************

میازار موری که دانه کش است

چه خوش گفت فردوسی پاک زاد           ***           که رحمت بر آن تربت پاک باد

میازار موری که دانه کش است        ***      که جان دارد و جان شیرین خوش است

مزن بر سر ناتوان دست زور                ***           که روزی در افتی به پایش چو مور

گرفتم ز تو ناتوان تر بسی است          ***           تواناتر از تو هم آخر کسی است

خدا را بر آن بنده بخشایش است   ***           که خلق از وجودش در آسایش است

***************************************

انار

صد دانه یاقوت دسته به دسته           ***           با نظم و ترتیب یک جا نشسته  
هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان           ***          قلب سفیدی در سینه آن
یاقوتها را پیچیده با هم                               ***          در پوششی نرم پروردگارم
هم ترش و شیرین هم آب دار است       ***       سرخ است و زیبا نامش انار است

***************************************

باز باران

باز باران با ترانه با گهر های فراوان          ***      میخورد بر بام خانه یادم ارد روز باران
گردش یک روز دیرین،خوب و شیرین    ***    توی جنگل هاى گیلان،کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم،نرم و نازک،چست و چابک       ***    با دو پای کودکانه،می دویدم همچو اهو
می پریدم از سر جو،دور می گشتم زخانه         ***      می شنیدم از پرنده،از لب باد وزنده
داستان های نهانی،راز های زندگانی         ***   برق چون شمشیر بران پاره می کرد ابرها را
تندر دیوانه غران،مشت می زد ابرهارا      ***     جنگل از باد گریزان،چرخ ها می زد چو دریا
دانه های گرد باران،پهن می گشتند هر جا     ***  سبزه در زیر درختان،رفته رفته گشت دریا
توی این دریای جوشان،جنگل وارونه پیدا     ***   بس گوارا بود باران! به!چه زیبا بود باران
می شنیدم اندر این گوهر فشانی،راز های جاودانی ***پند های اسمانی،بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا،زندگانی خواه تیره،خواه روشن      ***    هست زیبا،هست زیبا،هست زیبا

*****************************************

کتاب

من یار مهربانم   ،        دانا و خوش‌بیانم

گویم سخن فراوان     ،    با آن که بی‌زبانم

هر مشکلی که داری    ،    مشکل‌گشای آنم

پندت دهم فراوان     ،    من یار پند دانم

من دوستی هنرمند     ،    با سود و بی‌زیانم

از من مباش غافل    ،    من یار مهربانم

************************************************

شعر تیتراژهای برنامه های کودک زمان ما

آقای حکایتی

زیر گنبد کبود  ،  روبه روی بچه ها  ،  قصه گو نشسته بود .
قصه گو قصه میگفت   ،  از کتاب قصه ها
قصه های خوب خوب ،   قصه های آشنا
قصه باغ بزرگ  ،  قصه گل قشنگ    ،   قصه شیر وپلنگ   ،   قصه موش زرنگ
آقای حکایتی اسم قصه گوی ماست   ،   زیر گنبد کبود شهر خوب قصه هاست

*************************************

السون و ولسون

السون و ولسون پسته دارم براتون

گردو و فندق دارم
بادوم بچه ها جون ، بادوم بچه ها جون
السون گول می زنم  ،   ولسونم گول می زنم
دشمن دندوناشونم ،   دشمن دندوناشونم
بیا بخوررریییییییییم
نهههههههههه گول می خوریم

************************************

میرم مدرسه

می رم مدرسه ، می رم مدرسه  .   جیبام پر فندق و پسته

آهای مدرسه ، آهای مدرسه توی کتابات پر از قصه

موش موشک من می خوره غصه که نمی تونه بره مدرسه

************************************

هرکی که شاد نباشه .....

شنبه روز کاره  ،  روز تلاش و کوشش
یکشنبه و دوشنبه  ،  هر کسی کاری داره
سه سه سه سه شنبه  ،  روز میون هفته س
وقتی که چارشنبه شد   ،   روز سه شنبه رفته است
چه خوب پنجشنبه ها  ، دوسش دارن بچه ها
شبش رو زود می خوابن به انتظار فردا ... به انتظار فردا
وقتی رسید به جمعه  ،   هفته دیگه تمومه
هر کی که شاد نباشه  ،  هفته اون حرومه ... هفته اون حرومه

***********************************

مدرسه موشها

ک مثل کپل        ،        صحرا شده پُر ز گل
"گ مثل گردو"        ،     بنگر به هر سو
"ب مثل بهار    ،    هپچه، هپچه"    ،    فکر کن بسیار
"پ مثل پسته     ،    نباش خسته     ،    ایییییش!"
"م مثل موش   ،     قیو، قیو، موش"
برخیز و بکوش    ،    برخیز و بکوش
"یاهاهاهاها، نه ه ه ه ه
خ مثل خونه            نگیر بهونه"
آآآآآآآی بابا جان!
یاهاهاهاها!" (دستگاه شور، آوازِ ابوعطا)
آ مثل آواز      ،     قصه شد آغاز

**********************************

آقا موشه

آقا موشه ، ای شکموی دله / دیدی افتاد آخر دمت لای تله
حالا چشمات از کاسه در اومده / شکسته پات عمرت به سر اومده
چطور بوی گردو رو از یه فرسخی شنیدی / اون تله گنده رو تو یک قدمی ندیدی
آخه زبون بسته مگه تو چشم و گوش نداشتی/همین شکمو داشتی و فکروعقل و هوش نداشتی
یادته یک شب تا صبح نذاشتی من بخوابم / رفته بودی تو گنجم رو دفتر و کتابم
هی بازی کردی چیغ زدی رو کاغذام دویدی / دفتر پاکنویس انشای منو جویدی
دسته گلی تو آب دادی ، من خجالت کشیدم / مزه این بیمزگی رو فردا من چشیدم
آقا موشه ، ای شکموی دله / دیدی افتاد آخر دمت لای تله
حالا چشمات از کاسه در اومده / شکسته پات عمرت به سر اومده

*****************************************************

کوچولو بشین پای رادیو

گنجیشکه میگه جیک و جیک و جیک - ساعتها میگن تیک و تیک و تیک - دوباره اومد یه صبح روشن - خورشید میخنده به تو و به من - کوچولو بشین پای رادیو - نوبت چیه؟برنامه تو -میگه من دارم میام کوچولو - اخماتو واکن - سلام کوچولو

*******************************************************

شب بخیر کوچولو

گنجشک، لالا         ،       سنجاب، لالا
آمد دوباره مهتاب، لالا
لالا لالایی لالالالایی لا لا لا لایی لالا لالایی
گل زود خوابید، مثل همیشه
قورباغه ساکت! خوابیده بیشه
لالا لالایی لالالالایی لا لا لا لایی لالا لالایی

جنگل لا لا لا     ،        برکه لا لا لا
شب بر همه خوش تا صبح فردا

*********************************************************

هادی و هدی

عروسکا! عروسکا!  کجایین؟ مادر بزرگ هادی... هدی بیایین... بیایین

عروسکای قصه ایم نون و پنیر و پسته ایم(۲بار)

پدر کجاست ؟ من اینجام(یه توپ هم می خورد توی سرش)

مادر کجاست؟ همین جام(یه ماهی تابه هم دستش بود)

راستی خودمم آق بابام

عروسکای نازیم قصه رو ما می سازیم - عروسکای خوبیم از نخ و میخ و چوبیم

*********************************************

کار و اندیشه

من کارم... بازو و نیرو دارم...هر چیزی رو می سازم .. از تنبلی بیزارم......اسم من اندیشه به کار می گم همیشه بی کار و بی اندیشه چیزی درست نمی شه... ما کار و اندیشه با هم هستیم همیشه ...می دونیم تنهایی چیزی درست نمی شه

*************************************************

خونه مادربزرگه

خونه مادر بزرگه هزار تا قصه داره       ،      خونه مادر بزرگه شادی و غصه داره
خونه مادر بزرگه حرفای تازه داره       ،      خونه مادر بزرگه گیاه و سبزه داره
کنار خونه ما    ،    همیشه سبزه زاره    ،     دشتاش پر از بوی گل     ،    اینجا همش بهاره
دل وقتی مهربونه    ،     شادی میاد می مونه     ،     خوشبختی از رو دیوار  ، پر می کشه تو خونه
خونه مادر بزرگه هزار تا قصه داره    ،    خونه مادر بزرگه شادی و غصه داره

خونه مادر بزرگه حرفای تازه داره    ،    خونه مادر بزرگه گیاه و سبزه داره

****************************************************

علی کوچولو

علی کوچولو تو قصه ها نیست     ،     مثل من و تو اون دور دورا نیست
نه قهرمانه    ،     نه خیلی ترسو    ،    نه خیلی پر حرف    ،    نه خیلی کم رو
خونشون در داره   ،    در خونشون کلون داره    ،    حیات داره ایون داره    ،   اتاقش طاقچه داره
حیاتش باغچه داره باغچه ای داره گل گلی    ،    کنار حوضش بلبلی    ،    لای لای لای
لی لی لی حوضک لی لی لی   ،    این مادرشه ،  مادر علی
مامان خوبش چه مهربونه    ،    علی کوچولو اینو می دونه
اینم باباش چه خالیه جاش    ،    رفته به جبهه    ،    خدا به همراش
علی کوچولو چه خوب و نازه    ،    واسمون داره حرفای تازه

***************************************************

خانه سبز

سبز سبزم ریشه دارم          ،        من درختی استوارم

سبز سبزم ریشه دارم       ،         در زمستان هم بهارم

شور و عشق و شادیم را          ،     از خدایم هدیه دارم

هرچه هستم، هرکه باشم    ،       چشمه‌ام، پاکم، زلالم

************************************

کارتونها و سریالهای دوران کودکی

این جمله شمارو یاد چی می ندازه ؟

زندگی منشوری است در حرکت دوار ، منشوری که پرتو پر شکوه خلقت با رنگهای بدیع

و دلفریبش انرا دوشت داشتنی، خیال انگیز و پرشور ساخته است.

این مجموعه دریچه ای است بسوی داستان زندگی(تیتراژ کمیاب این مجموعه رو از لینک زیر دانلود کنید)

http://wdl.persiangig.com/pages/download...com%29.avi

(۱۳۹۱/۴/۳ عصر ۱۰:۱۴)BATMAN نوشته شده: [ -> ]

چه جالب که گفتی!

خیلی وقته تو ذهنم بود و میخواستم بگم اما نمیدونستم چطوری بگم

کفش دوزک توپل بود و جیرجیرک لاغر اما سومی (پروانه) یادم نمیاد_ خارجی هم بود

اگر یادتون باشه یک نامه رو میان آب دهنشون خیس می کنند وآخر سر به صورت انیمیشن میرن داخل پاکت وپست میشن

(۱۳۹۱/۴/۴ عصر ۰۱:۱۳)زرد ابری نوشته شده: [ -> ]

این جمله شمارو یاد چی می اندازه ؟

"زندگی منشوری است در حرکت دوار ، منشوری که پرتو پر شکوه خلقت با رنگهای بدیع

و دلفریبش انرا دوشت داشتنی، خیال انگیز و پرشور ساخته است.

این مجموعه دریچه ای است بسوی داستان زندگی"

(تیتراژ کمیاب این مجموعه رو از لینک زیر دانلود کنید)

خیلی خاطره انگیز بود :lovve: کسی اطلاع داره که آیا در نسخه اصلی هم هنگام خواندن نریشن , موزیک متنی در کار بوده یا نه ؟ در نسخه دوبله شده تا لحظه نمایش نام سریال خبری از موزیک متن نیست ( که البته خیلی تاثیر گذار از کار در اومده )

کسی لینک دانلود تیتراژ سالهای دور از خانه ( اوشین ) رو که مانند این لینک , تصوری باشه سراغ نداره. دلمون برای دیدن ریوزو و اِجین تنگ شده :blush:

اون صحنه ای که پدر هانیکو (هیروشی تاچیبانا) موهاشو با شمشیر برید خیلی غم انگیز بود!

غرور سامورایی که داشت___ شکست!

زورو و گروهبان گارسیا


بسیاری از فیلم ها و سریال های آمریکایی که پیش از انقلاب توسط دولت ایران خریداری شده بود، پس از انقلاب هیچگاه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش نشد. اما استثناهایی هم وجود داشت. یکی از آنها، سریال زورو بود که در سه دهه گذشته چندین بار بازپخش شده است.

.bbc.co.uk/persian/arts/2012/06/120627_l42_vid_zorro_final.shtml?bw=nb&mp=wm&bbcws=1&news=1

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28
آدرس های مرجع
  • تالار کافه کلاسیک: https://cafeclassic5.ir/index.php
  • :