تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: برنامه های دهه 60
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28

دوستان چند روز پیش گفتم که یک کتاب دوم ابتدایی دارم مربوط به سال 1315و به قول معروف میخوام رکورد اون کتاب رو بشکنم.چند صفحه از این کتاب رو اسکن کردم ولی به خاطر اینکه کاغذها خیلی قدیمی هست حقیقتا ترسیدم بیشترصفحه ها رو بازکنم تا کتاب ازبین نره،فقط خواهش می کنم از دوستان این عکس ها رو هیچ جای دیگه کپی نکنید چون همون طور که قبلا گفتم این کتاب براییکی از دوستان من هست که الان من با ایشون قطع رابطه کردم و اگر این عکسها رو تو نت ببینه مطمئنا پشت سر هم چیزهایی خواهد گفت. خواهش می کنم عکس ها رو فقط برای یادگاری ارشیو کنید.

به نقل از تابناک

پیکر"بی بی قصه‌های مجید" پروین دخت یزدانیان صبح امروز تشییع شد.

به گزارش خبرنگار مهر، پروین دخت یزدانیان بازیگر فیلم به یاد ماندنی قصه‌های مجید در سن 89 سالگی روز گذشته در گذشت و امروز صبح مراسم تششیع جنازه وی آغاز شد.

تشییع جنازه پروین دخت یزدانیان صبح یکشنبه از مقابل منزل وی واقع در خیابان باغ دریاچه آغاز و پیکر آن مرحومه در گلستان شهدای نجف آباد در کنار همسرش جهانبخش پوراحمد به خاک سپرده شد.

در مراسم تشییع و خاک سپاری این هنرمند و هنرپیشه اصفهانی بازیگرانی چون مهدی باقر بیگی، مرتضی حسینی و پوراحمد حضور داشتند.

پروین دخت یزدانیان علاوه بر قصه های مجید در سریال‌هایی چون خواهران غریب، شب یلدا و سریال سرنخ ایفای نقش داشته است.

حرف‌های منوچهر نوذری درباره دو شخصیت معروفش / فیلم


تلویزیون - مرحوم منوچهر نوذری در یکی از برنامه‌های قدیمی «صندلی داغ» درمورد دو شخصیت معروف رادیویی خود صحبت کرد.



به گزارش خبرآنلاین، مجری محبوب تلویزیون و صداپیشه رادیو در فایل ضمیمه این خبر که بخشی از برنامه «صندلی داغ» با اجرای محمد مهاجری است درمورد دو شخصیت محبوب رادیویی «آقای ملون» و «دست‌ودل‌باز» صحبت کرد.

دانلود منوچهر نوذری

امروز توی مجله سرنخ این مطلب رو دیدم..درباره حیواناتی که توی فیلم ها به ایفای نقش پرداخته بودن ،مطالبی نوشته بودن..

dsc02530 [1600x1200].jpg

يادي از برنامه قورباغه سبز

در ميانه دهه 60  يعني سالهاي 65 تا 68 مجموعه تلويزيوني قورباغه سبز با بازي و عروسك گرداني شادروان عليرضاتوپچيان به شبكه دو تلويزيون مي آمد و درآن روزگاري كه تلويزيون محدود به دو كانال بود نسل كودك و نوجوان  دهه 60 را با اشتياق پاي جعبه جادو مي نشاند . قورباغه اي دوست داشتني بهمراه  مجري - بازيگري كه با سيماي نجيب و بازي گرم و گيرايش  باعث مي شد بچه ها مجذوب برنامه اش باشند.

اما تقدير براي عليرضا توپچيان جور ديگري رقم خورده بود ، قلب مهربان او بناگاه در پانزده بهمن ماه  1368 از تپيدن باز ايستاد و در سن 38 سالگي براي هميشه در قطعه 44 بهشت زهرا آرام گرفت و هيچگاه آنطور كه بايد از زحماتش تقدير نشد و هرگز ديگر برنامه هايش هم ديده نشد و يادش به آرشيوهاي غبار گرفته سپرده شد . امروز براي همنسلان ما او و قورباغه عروسكي دوست داشتني اش خاطره اي شيرين  از يك دوران سپري شده است.

متاسفانه او در روزگاري اين دنياي خاكي را ترك كرد كه امكانات رسانه اي امروز نيود. حتي براي گذاشتن عكسي از ايشان در اينترنت جستجوي بسيار كردم كه فقط يك عكس رنگ و رو رفته پيدا كردم . اگرچه ديگر يادي از زنده ياد توپچيان نمي شود و مطمئنا كسي نمي داند در بهمن ماه 68 و در ايام فجر او چه زحمت و استرسي را تحمل  كرد كه بچه ها را شاد كند و سرانجام نيز جانش را براي كودكان سرزمينش گذاشت .

اگر چه او در بين ما نيست اما خاطره و يادش براي نسل ما تا ابد زنده است . او در غروبهاي دلگير با سيماي دوست داشتني اش به خانه ها مي آمد و دلهايمان  را شاد مي كرد . همين براي ما مهم است و براي ايشان هم هنرش باقي صالحات.

روحش شاد و يادش گرامي

امروز در فضای اینترنت می گشتم که به مصاحبه ای از محمد شیری برخورد کردم در مورد برنامه های تلویزیون در اوایل دهه 60 و جالب حضور چند تن از دوبلورها در این برنامه ها.به قسمتی از این مصاحبه توجه کنید:

(یك روز در اداره تئاتر آقای شجاع‌زاده را كه از دوستان خوب من است, دیدم. به من گفت می‌خواهد یك برنامه هفتگی تلویزیونی با نام سینما‌تئاتر بسازد. چون در سال 1360 بودیم عنوان برنامه را هم گذاشت سینما‌تئاتر 60 كه هر پنجشنبه شب پخش می‌شد و مجری آن ناصر طهماسب بود. بررسی سینما‌ این برنامه و تئاتر جهان بود و در پایان یك میان‌پرده نمایشی هم داشت.

این برنامه بعدها تبدیل شد به برنامه جنگ هنر هفته كه جمعه‌شب‌ها از شبكه دو پخش می‌شد؟

 بله, جنگ هنر هفته تداوم همان برنامه بود و فرخ نعمتی آن را تهیه كرد. مقطعی هم منوچهر اسماعیلی مجری آن بود. مرحوم شیبانی هم متن‌ها را می‌نوشت. در گروه سینما‌تئاتر نام‌های آشنای زیادی حضور داشتند. از آقایان دوبلورها بهرام زند و شهروز ملك‌آرایی بودند كه در این برنامه‌بازی می‌كردند.)

کسی از دوستان این برنامه هارو یادش میاد؟

از دوستان كسي يادش مياد سينماهاي خياباني را در اواخر دهه 60 توي برخي ميدانهاي تهران چادر ميزدند و آپارات و صندلي هاي آبي فلزي كه تاشو بود يه چادر ميزدن شايد به ابعاد 3 در 4 يا كمي بيشتر كه داخلش 10 يا 15 صندلي ميگذاشتن و تعداد 20 تا 30 نفر عقب مي ايستادن و مشغول تماشاي فيلم ميشدن فيلمهايي در حد خشم اژدها , تصور كنيد اون هجمه آدم را داخل چادر به اون ابعاد و فيلمي اينچنين مهيج, خاطره خيلي جالبي بود يكي ميرفت بيرون يكي ميومد هل ميدادن يكي از روي صندلي مي افتاد يكي تخمه ميخرد الان كه فكرشو ميكنم ياده فيلم سينما پاراديزو ميوفتم فقط با كمي فشردگي و ازدحام بيشتر يكي حرف ميزد يكي ميگفت الان ميره انتقام ميگيره يكي ميگفت بابا ساكت يكي زير فشار دست و پا ميزد كلا موج مكزيكي بود سمت ايستاذه ها

يادش بخير اين صحنه ها با فضاي فيلم يه جذابيت كميك ايجاد كرده بود الان بهش فكر ميكنم خندم ميگيره.

فيلمهايي هم كه پخش ميشد يكيش اگه اشتباه نكنم گيوتين بود يه آدمي كه نقش منفي فيلم بود يه كلاهي داشت كه هر كسي كه باهاش مخالف بود به سمتش پرت ميكرد و گردن طرف و ميبريد وخلاص. فيلم رزمي چيني بود (اونموقع فقط فيلم چيني وارد ميكردن) ماجرايي بود و خاطره اي از همه چيز راضي بوديم نارضايتيمونم به ساعت نمي كشيد بازي و تفريح, چيزي از غم و قصه نميدونستيم فكر ميكرديم روئين تنيم, يادمه موشك بارون كه ميشد ميومديم توي خيابون تو آسمون دنبال موشك ميگشتيم. يا يه سال با پسر خالم وسط حال زير لوسترخوابيده بوديم نزديك 6 يا 7 صبح خونه شروع كرد به لرزيدن يه زلزله خفيف بود من بيدار شدم ديدم لوستر بالاي سرمون داره تكون ميخوره يكدفعه پسر خالم از خواب پاشد بهش گفتم بخواب چيزي نيست زلزلست و هر دو خوابيديم . بعد از اين داستان سوژه كرده بوديم هر چي پيش ميومد ميگفتيم بخواب چيزي نيست زلزلست.

 موز خم كن رو يادتون مياد!!

يه برنامه اي بود شبيه چرا و به چه علت! ( نام برنامه رو يادم نمياد )

در بخشي از برنامه مشاغل معرفي مي شد.

يادمه يه بار يه آقايي رو نشون داد كه داشت مي رفت سر كار.

وارد يه كارگاه شد.

كيفش رو ميز گذاشت و يه چكش از توي كيفش درآورد و بعد دستكش پوشيد، خيلي مراقب بود كه ديسيپلين كارش رعايت بشه.

روي ميز يه گيره آهن بري شبيه به اين بود:

يه موز برداشت، توي گيره گذاشت و گيره رو محكم كرد.

بعد با چكش به آرامي روي اون كوبيد و سعي مي كرد اونو خم كنه.

ما همه غرق تماشاي برنامه بوديم.

مي دونيد شغلش چي بود؟

موز خم كن!!

ما كه بااشتياق برنامه رو نگاه مي كرديم، تازه فهميديم چه كلاهي سرمون رفته و اصلا همچين شغلي وجود نداره!

(۱۳۹۱/۲/۲۳ عصر ۰۱:۳۵)دنی براسکو نوشته شده: [ -> ]فيلمهايي هم كه پخش ميشد يكيش اگه اشتباه نكنم گيوتين بود يه آدمي كه نقش منفي فيلم بود يه كلاهي داشت كه هر كسي كه باهاش مخالف بود به سمتش پرت ميكرد و گردن طرف و ميبريد وخلاص. فيلم رزمي چيني بود (اونموقع فقط فيلم چيني وارد ميكردن)

گیوتین را هو مینگ هووا (کارگردان فقید چینی و در اصل هنگ کنگی) در اوایل دهه 70 ساخت. بعدها گیوتین 2 هم ساخته شد که در این فیلم اگر گیوتین اول با ضربه چتر فلزی خنثی میشد گیوتین دوم که روی آن سوار بود بطرز وحشتناکتری عمل میکرد... اما با این وجود قهرمان فیلم ، روش خنثی کردن هر دو را در آن واحد کشف کرد. گیوتین یک نوآوری در بین فیلمهای رزمی آنزمان بود که اگر کسی میدید هرگز آنرا از یاد نمی برد

(۱۳۹۱/۲/۲۰ عصر ۰۱:۲۹)مریم نوشته شده: [ -> ]   جنگ هنر هفته تداوم همان برنامه بود و فرخ نعمتی آن را تهیه كرد. مقطعی هم منوچهر اسماعیلی مجری آن بود. کسی از دوستان این برنامه هارو یادش میاد؟

جنگ هنر هفته شبهای جمعه با اجرای فرخ نعمتی بود. بیاد دارم در اولین برنامه از این سری به تحلیل فیلم قیصر پرداخته شد و کار جسورانه ای بود چرا که در آنزمان نام بردن از فیلمهای پیش از انقلاب در حکم محاربه با امام زمان بود!  در یک صحنه بخشهائی از یک فیلم قبل از انقلاب با حضور مرحومه مهری ودادیان نشان داده شد که نام فیلم را بیاد ندارم. بعدها همین برنامه در ایام دهه فجر به معرفی و نقد فیلمهای جشنواره فجر اختصاص یافت و هر ساله در ایام دهه فجر پخش میشد

(۱۳۹۱/۲/۲۵ عصر ۱۱:۳۲)اسکارلت اوهارا نوشته شده: [ -> ]موز خم كن رو يادتون مياد!! ...ما كه بااشتياق برنامه رو نگاه مي كرديم، تازه فهميديم چه كلاهي سرمون رفته و اصلا همچين شغلي وجود نداره!

بیاد دارم در مسابقه نامها و نشانه ها (با اجرای مسلط رضا معینی ) که بعدها مسابقه هفته (با اجرای مرحوم منوچهر نوذری) جایگزین آن شد اما هرگز بدان سطح از آموزش نرسید و در بخشی از این مسابقه یک شاغل حضور می یافت و دو گروه (که هر گروه دو نفر بود) باید طی مدت زمان خاصی با سوالهای متعدد شغل وی را کشف و اعلام میکردند... اکثرا شغلها کشف میشد اما دقیقا بیاد دارم در یک برنامه با وجود حضور دو گروه بسیار زبده و تلاشهای بی حد و حصر آنها شغل مهمان برنامه تشخیص داده نشد... در نهایت معینی خطاب به مهمان گفت: بفرمائید خودتون رو معرفی کنید... و مهمان در نهایت تواضع و آرامش گفت: فلانی هستم، روشول ساز

(روشول = سفیداب. برای شستشوی بدن در حمام، که روی کیسه مالیده میشد و وقتی به بدن مالیده میشد استحمام واقعی را میشد با تک تک سلولهای پوست حس کرد و نه مثل نسل جوان امروز که با یک صابون درپیتی و یک لیف نرم زیر دوش میروند و اسم این کار را هم استحمام میگذارند... )

(۱۳۹۰/۱۲/۲۶ عصر ۰۱:۵۲)اسکارلت اوهارا نوشته شده: [ -> ]

بعضي وقت ها هم مشق هاي نوشته شده ي دفتر مشق قبلي ام را جدا مي كردم و به دفتر مشق جديد مي چسبوندم. اونوقت با يه اعتماد به نفسِ مثال زدني، مشق ها رو به خانم معلمم نشون مي دادم و چندتا آفرين و باريكلا هم دريافت مي كردم .......

یک آفرین هم از طرف من به شما بابت پاک کردن استادانه ی سال (در بین روز و ماه و سال)  در امضای معلم طوری که دوستان متوجه نشوند

(۱۳۹۱/۲/۲۰ عصر ۰۱:۲۹)مریم نوشته شده: [ -> ]

امروز در فضای اینترنت می گشتم که به مصاحبه ای از محمد شیری برخورد کردم در مورد برنامه های تلویزیون در اوایل دهه 60 و جالب حضور چند تن از دوبلورها در این برنامه ها.به قسمتی از این مصاحبه توجه کنید:

(یك روز در اداره تئاتر آقای شجاع‌زاده را كه از دوستان خوب من است, دیدم. به من گفت می‌خواهد یك برنامه هفتگی تلویزیونی با نام سینما‌تئاتر بسازد. چون در سال 1360 بودیم عنوان برنامه را هم گذاشت سینما‌تئاتر 60 كه هر پنجشنبه شب پخش می‌شد و مجری آن ناصر طهماسب بود. بررسی سینما‌ این برنامه و تئاتر جهان بود و در پایان یك میان‌پرده نمایشی هم داشت.

این برنامه بعدها تبدیل شد به برنامه جنگ هنر هفته كه جمعه‌شب‌ها از شبكه دو پخش می‌شد؟

 بله, جنگ هنر هفته تداوم همان برنامه بود و فرخ نعمتی آن را تهیه كرد. مقطعی هم منوچهر اسماعیلی مجری آن بود. مرحوم شیبانی هم متن‌ها را می‌نوشت. در گروه سینما‌تئاتر نام‌های آشنای زیادی حضور داشتند. از آقایان دوبلورها بهرام زند و شهروز ملك‌آرایی بودند كه در این برنامه‌بازی می‌كردند.)

کسی از دوستان این برنامه هارو یادش میاد؟

در ادامه فرمایشات دوست عزیز و گرامی، mmmm:این شبها تقریبا ساعت 1 شب (صبح) برنامه ای از کانال دو پخش میشه به اسم سینمای اندیشه که بیشتر فیلمهای شوروی سابق و اروپای شرقی رو نقد و بررسی میکنه که از چهره نقادان و تحلیلگران برنامه مثل علی معلم و جیرانی و ... معلومه که باید مربوط به دهه شصت باشه ولی من اصلا یادم نمیاد که این برنامه رو دیده باشم. با این وضعیت پخش شاید کسی در خانه تکانی آرشیوها پیداش کرده باشه و حیفش اومده باشه که این برنامه بهش توجهی نشده. :!z564bگرچه با این شرایط پخش فکر نمیکنم مشتری خاصی هم داشته باشه.:D

(۱۳۹۱/۲/۲۵ عصر ۱۱:۳۲)اسکارلت اوهارا نوشته شده: [ -> ]

 موز خم كن رو يادتون مياد!!

يه برنامه اي بود شبيه چرا و به چه علت! ( نام برنامه رو يادم نمياد )

در بخشي از برنامه مشاغل معرفي مي شد.

يادمه يه بار يه آقايي رو نشون داد كه داشت مي رفت سر كار.

وارد يه كارگاه شد.

كيفش رو ميز گذاشت و يه چكش از توي كيفش درآورد و بعد دستكش پوشيد، خيلي مراقب بود كه ديسيپلين كارش رعايت بشه.

روي ميز يه گيره آهن بري شبيه به اين بود:

يه موز برداشت، توي گيره گذاشت و گيره رو محكم كرد.

بعد با چكش به آرامي روي اون كوبيد و سعي مي كرد اونو خم كنه.

ما همه غرق تماشاي برنامه بوديم.

مي دونيد شغلش چي بود؟

موز خم كن!!

ما كه بااشتياق برنامه رو نگاه مي كرديم، تازه فهميديم چه كلاهي سرمون رفته و اصلا همچين شغلي وجود نداره!

اسکارلت عزیز، بینهایت ممنونم بخاطر یادآوری قشنگتون. واقعا این قسمت برنامه رو هیچوقت فراموش نمیکنمashk ولی اینطور که یادم مونده این برنامه جزئی از برنامه جعبه اسباب بازی بود. البته اگه اشتباه نکرده باشم.:huh:

http://www.wdrmaus.de/

راستی کارتون فیلم جامدادی توشیا - پلاستو یادتونه؟ موجودی که تو جامدادی دختربچه  ای زندگی میکرد و تو هر قسمت با لوازم التحریر مختلف ماجراهای جالبی داشت؟؟

http://chomikuj.pl/stare_bajki/Polskie/P...*c4*99tnik

برنامه سینمای اندیشه در سال 73 پخش می شد از شبکه 2 ساعت 11 شب.خوب به خاطر دارم که برای دومین بار فیلم هملت کوزینتسف را در این برنامه دیدم.برنامه خوبی بود.

(۱۳۹۱/۲/۲۶ صبح ۰۹:۲۹)منصور نوشته شده: [ -> ]

یک آفرین هم از طرف من به شما بابت پاک کردن استادانه ی سال (در بین روز و ماه و سال)  در امضای معلم طوری که دوستان متوجه نشوند

در خصوص اين مطلب بايد عرض كنم كه در قسمت سال، خانم معلم هزار و سي صد و درشكه nnnn:را درج كرده بودند و من با اجازه سركلانتر رنو ، به خاطر حفظ روحيه جوانان كافه، در اين سند تاريخي مهم دست برده و آن را تغيير داده ام.

باشد كه اينجانب مورد عفو سر كلانتري محترم قرار گيرم.ashk

رزا نوشته شده:

اسکارلت عزیز، بینهایت ممنونم بخاطر یادآوری قشنگتون. واقعا این قسمت برنامه رو هیچوقت فراموش نمیکنمashk ولی اینطور که یادم مونده این برنامه جزئی از برنامه جعبه اسباب بازی بود. البته اگه اشتباه نکرده باشم.:huh:

رزاي نازنين، به خاطر ابراز لطفت ممنونم. موقع نوشتن اين مطلب خودم هم خيلي هيجان زده بودم. اين قسمت از برنامه خيلي خلاقانه طراحي شده بود و واقعا به ياد ماندني بود، يادش بخير.

راستش من باز هم اسم برنامه رو به ياد نياوردم.

... این شبها تقریبا ساعت 1 شب (صبح) برنامه ای از کانال دو پخش میشه به اسم سینمای اندیشه که بیشتر فیلمهای شوروی سابق و اروپای شرقی رو نقد و بررسی میکنه ...

آره. من هم یکی دو شب که بیخوابی به سرم زده بود نشستم ببینم بدرد می خوره یا نه ؟! idont اما همونطور که گفتید همه اش فیلم های شرقی و شوروی و فوق هنری و فلاکتی پخش می کنه و کلا از اون ور بام افتاده :cheshmak: دوره این جور برنامه ها و نقدها گذشته.  این روزها با فراوانی DVD و مه پاره و اینترنت و ... دیگه کی میره تو غار ؟!  راستی جا داره حالا که بحث به اینجا رسید , به خاطر برنامه هفت ( رحمه الله ) یک فاتحه بخونیم [تصویر: pop.gif]

در خصوص اين مطلب بايد عرض كنم كه در قسمت سال، خانم معلم هزار و سي صد و درشكه nnnn:را درج كرده بودند و من با اجازه سركلانتر رنو ، به خاطر حفظ روحيه جوانان كافه، در اين سند تاريخي مهم دست برده و آن را تغيير داده ام.

ماشااله اعضای کافه یکی از یکی تیزتر و باهوش تر ...  چه می کنه این نسل دهه شصتی ... [تصویر: z5.gif]

و اما بعد ...

داشتم ولگردی  وبگردی می کردم که یکدفعه این وبلاگ رو دیدم که لینک های خوبی در مورد برنامه های دهه شصت داشت: http://kish2009.persianblog.ir/

البته بعضی از چیزهاش پولی هست اما  لینک های رایگان هم میشه توش پیدا کرد.

همچنین یک فروم ساده و جالب هم در مورد دوران کودکی دیدم که بد نیست یک سری بزنید. موارد ناب و خوبی توش هست: http://koodaki-nojavani.9forum.info/

اینم چند نمونه:

بد نیست چند تا از مغزهای اونجا رو با کافه کلاسیک آشنا کنیم  :eee43

فیلمی قدیما تلویزیون پخش کرد ماله japan سیاه و سفید بود در مورد جنگ زمانه ساموراییها که یه خانومی رو نابینا میکنن و از دختر و پسرش جدا میشه و تا سالها اسمه اونهارو صدا میزنه (اسمایی شبیه سوشیو آنجو) فرزندانه دلبندم کجائید اگه کسی اسمه این فیلمو میدونه به ما هم بگه؟!

(۱۳۹۱/۳/۸ عصر ۰۴:۳۳)BATMAN نوشته شده: [ -> ]

فیلمی قدیما تلویزیون پخش کرد ماله japan سیاه و سفید بود در مورد جنگ زمانه ساموراییها که یه خانومی رو نابینا میکنن و از دختر و پسرش جدا میشه و تا سالها اسمه اونهارو صدا میزنه (اسمایی شبیه سوشیو آنجو) فرزندانه دلبندم کجائید اگه کسی اسمه این فیلمو میدونه به ما هم بگه؟!

این فیلم یکی ازبزرگترین و شاید برترین فیلم ملودرام در کل تاریخ سینمای جهان است. اسم فیلم "سانشوی مباشر" ساخته ی کنجی میزوگوشی و کشور ژاپن. به شخصه عاشق این فیلم هستم و هربار که دیدم چشمهام خیس اشک شدند. از قدیم گفته اند خداوند هیچ بلندی را پست نکند... در این فیلم شاهدیم که فرمانداری بنام تایرو را بخاطر مخالفت با نظام سرمایه داری از کار برکنار میکنند. خانواده این فرماندار زوشیو و تاماکی و آنجو که اولی همسر فرماندار و دومی پسرش و سومی دخترش هستند در راه رسیدن به تبعید گاه فرماندار، متحمل چه فلاکتهائی میشوند...مادر را به بدکارگی می برند و فرزندان را به بردگی سانشوی مباشر... بعدها این دو فرزند از بردگی سانشوی بی رحم می گریزند ... زوشیو به مقامات بالا میرسد و دستور منع برداری و تبعید سانشو را صادر میکند، آنجو خودکشی میکند و سالها بعد زوشیو مادرش را کنار رودخانه می یابد...

یکی از تکان دهنده ترین فیلمهای تاریخ سینما

دوبله این فیلم یکی از شاهکارهای دوبله ایران است

صحنه خودکشی آنجو و داخل رودخانه رفتنش هنوز مو را بر بدن راست میکند... گامهایی آرام بسوی مرگ

برنامه خاطره انگیز کودکان در دهه ۶۰ / فیلم


برنامه خاطره انگیز کودکان در دهه ۶۰ / فیلم


تلویزیون - «علی کوچولو» با بازی امید آهنگر یکی از به یادماندنی‌ترین برنامه‌‌های دهه 60 بود.



به گزارش خبرآنلاین، شخصیت اصلی این مجموعه پسرک خردسالی به اسم علی با بازی امید آهنگر بود که پدرش به جبهه رفته بود و با مادرش در یک خانه کوچک با حیاط نقلی زندگی می‌کرد.

 این سریال به شیوه فتوانیمیشن ساخته شده؛ یعنی از شخصیت‌های اصلی داستان عکس گرفتند و تمامی عکس‌ها روی تصاویر پس زمینه که نقاشی هستند قرار داده‌اند.



 دانلود فايل ضميمه

(۱۳۹۱/۳/۹ صبح ۰۹:۲۱)منصور نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۱/۳/۸ عصر ۰۴:۳۳)BATMAN نوشته شده: [ -> ]

فیلمی قدیما تلویزیون پخش کرد ماله japan سیاه و سفید بود در مورد جنگ زمانه ساموراییها که یه خانومی رو نابینا میکنن و از دختر و پسرش جدا میشه و تا سالها اسمه اونهارو صدا میزنه (اسمایی شبیه سوشیو آنجو) فرزندانه دلبندم کجائید اگه کسی اسمه این فیلمو میدونه به ما هم بگه؟!

این فیلم یکی ازبزرگترین و شاید برترین فیلم ملودرام در کل تاریخ سینمای جهان است. اسم فیلم "سانشوی مباشر" ساخته ی کنجی میزوگوشی و کشور ژاپن. به شخصه عاشق این فیلم هستم و هربار که دیدم چشمهام خیس اشک شدند. از قدیم گفته اند خداوند هیچ بلندی را پست نکند... در این فیلم شاهدیم که فرمانداری بنام تایرو را بخاطر مخالفت با نظام سرمایه داری از کار برکنار میکنند. خانواده این فرماندار زوشیو و تاماکی و آنجو که اولی همسر فرماندار و دومی پسرش و سومی دخترش هستند در راه رسیدن به تبعید گاه فرماندار، متحمل چه فلاکتهائی میشوند...مادر را به بدکارگی می برند و فرزندان را به بردگی سانشوی مباشر... بعدها این دو فرزند از بردگی سانشوی بی رحم می گریزند ... زوشیو به مقامات بالا میرسد و دستور منع برداری و تبعید سانشو را صادر میکند، آنجو خودکشی میکند و سالها بعد زوشیو مادرش را کنار رودخانه می یابد...

یکی از تکان دهنده ترین فیلمهای تاریخ سینما

دوبله این فیلم یکی از شاهکارهای دوبله ایران است

صحنه خودکشی آنجو و داخل رودخانه رفتنش هنوز مو را بر بدن راست میکند... گامهایی آرام بسوی مرگ

فکرشو نمیکردم کسی یادش باشه خیلی حال کردم!دستت طلا

اگه بهم بگن غم انگیزترین فیلمی که دیدی چیه من هم اینو انتخاب میکنم!دقیق یادم نسیت کی دیدم اما به نظرم دورانه کودکی بود اما همون موقع هم اعصابم بهم ریخت از دیدنش بخصوص صحنه ای که زنه رو بیرحمانه کور میکنن

(مثله اینکه فیلمه معروفی بوده و من نمیدونسم!)

(۱۳۹۱/۳/۹ عصر ۰۸:۲۱)BATMAN نوشته شده: [ -> ]

(مثل اینکه فیلمه معروفی بوده و من نمیدونسم!)

از نظر من برای دیدن سانشوی مباشر دو اثر دیگر از همین کارگردان را هم باید دید که اکثرا در همان دهه 60 از سیما پخش شدند

سانشوی مباشر

اوگتسو موناگاتاری

زندگی اوهارا

این فیلمها بیشتر دارای مفاهیم فلسفی و انسان شناختی و پیچیدگیهای زندگی هستند درست مانند جویندگان جان فورد یا سرگیجه هیچکاک)... من توصیه میکنم هر وقت کسی دلش گرفت ، هر وقت یادش رفت که بود و اکنون کجاست ،... و خلاصه اینکه هر وقت بخشی از خصلتهای انسانی اش بر مابقی خصائص غلبه کرد و این خصلت تنها حاکم وجودش شد حتما این فیلمها را ببیند... فیلم داستان توکیو را پیشنهاد نمیکنم چون فیلمی بشدت خسته کننده است و دیدن آن صبر ایوب می طلبد (درست مانند استاکر)... مطمئن باشید این فیلمها شما را زیر رو خواهند کرد.

(۱۳۹۱/۳/۲ عصر ۱۰:۴۱)سروان رنو نوشته شده: [ -> ]

مجله نهال انقلاب را سری داشتم اوایل دهه 60هرهفته چهارشنبه ها منتظرش بودم  4 تومان میدادم یه نهال یه کیهان بچه ها می گرفتم  یادش بخیر ...

ion besoiu & julieta

anton & adnana

تیتراژ
http://uplod.ir/54ejtj5wkran/videoplayba...8rJFnl-hJE
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28
آدرس های مرجع