تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

(۱۳۹۳/۵/۲۵ عصر ۰۹:۴۴)سلطان هالیوود نوشته شده: [ -> ]

با سلام. خیلی وقت قبل، فیلمی رو دیدم که در اون سه تا برادر فرانسوی بودن که رفتن به آفریقا برای جنگ. در آخر دو تا از برادرها کشته میشن و یکی از برادرها با یک تکه الماس برمیگرده به فرانسه. بیشتر از این یادم نیست... کسی از دوستان میتونه راهنمایی کنه؟ با تشکر.{#smilies.heart}


با سلام. در زمان کودکی فیلمی را دیدم که در آن، یک نفر بود که موهایش به شدت بلند میشد، طوری که به سختی میتونست راه بره... کسی از دوستان میتونه راهنمایی کنه؟ با تشکر.{#smilies.heart}

سلام. فیلم مورد نظر شما در سوال دوم "نسخه سحرامیز" است که قبلا در همین بخش به این فیلم اشاره شده.

http://cafeclassic4.ir/thread-192-page-20.html
http://cafeclassic4.ir/thread-192-page-21.html

(۱۳۹۳/۵/۲۵ عصر ۰۹:۴۴)سلطان هالیوود نوشته شده: [ -> ]

با سلام. خیلی وقت قبل، فیلمی رو دیدم که در اون سه تا برادر فرانسوی بودن که رفتن به آفریقا برای جنگ. در آخر دو تا از برادرها کشته میشن و یکی از برادرها با یک تکه الماس برمیگرده به فرانسه. بیشتر از این یادم نیست... کسی از دوستان میتونه راهنمایی کنه؟ با تشکر

سریال بو ژست اعلی حضرتا! در اینجا و چند پست بعد از آن می توانید اطلاعاتی راجع به این سریال پیدا کنید:

http://cafeclassic4.ir/thread-262-post-6...ml#pid6798

باسلام

در دهه شصت یادم یک سریال انیمیشن ترسناک برنامه کودک کانال یک پخش میکرد که شخصیت اول اون یک افتاب پرست بود که قدرت تغییر شکل به حیوانات دیگه ای رو داشت !!!و بعد از چند قسمت پخش اون قطع کردند!!!

(۱۳۹۳/۵/۲۶ صبح ۰۶:۰۳)vic_metall نوشته شده: [ -> ]

باسلام

در دهه شصت یادم یک سریال انیمیشن ترسناک برنامه کودک کانال یک پخش میکرد که شخصیت اول اون یک افتاب پرست بود که قدرت تغییر شکل به حیوانات دیگه ای رو داشت !!!

با سلام به شما

.

نام انیمیشن هست :

راز یک رمز محصول دهه 70 لهستان با اسم اصلی Tajemnica szyfru Marabuta یا The secrets of

Marabut's code

http://cafeclassic4.ir/thread-149-post-1...l#pid16740

به یاد کاربران محترم تاپیک کارتونهای خاطره انگیز  : رزا ، کاساندرا ، واترلو ، دکتر استرنج لاو  ، دزیره و ... که امیدوارم هرجا هستند موفق باشند .

.

kurt steiner

با سلام. سالها قبل فیلمی رو دیدم که در آن، یک زیردریایی رو  که مدت ها در قعر دریا افتاده بود، از آب درآوردند و  اون رو تعمیر کردند و بعد با اون به یک کشتی بزرگ حمله کردند و گاوصندوق اون کشتی رو خالی کردند و بعدش یهو  یک کشتی دیگه میاد و به اون زیر دریایی حمله میکنه... بیشتر از این یادم نیست... کسی از دوستان میتونه راهنمایی کنه/ با تشکر...{#smilies.heart}


با سلام. سالها قبل فیلمی رو دیدم که در آن، زندگی انسانهای اولیه را نشان میداد و همه ی  آدمها در اون فیلم تقریبا لخت بودند!  در یکی از صحنه های فیلم یادم میاد که، یکی از اونها با یک نی، آب رو از یک سوراخ در صخره ای، وارد دهانش میکرد و با یک نی دیگر، همون آب رو برای استفاده ی  دیگران، از دهانش خارج میکرد! اون فیلم، زندگی انسانهای اولیه رو نشون میداد.. بیشتر از این یادم نیست... کسی از دوستان میتونه راهنمایی کنه؟ با تشکر...{#smilies.heart}

سالها پیش( دقیقا 29 سال پیش)  در ایام دهه فجر در مدرسه فیلمی تقریبا وسترن دیدم. جوانی آمریکایی توسط دولت مرکزی یک کشور دیگه ( اگر اشتباه نکنم، مکزیک ) مأمور شد که رئیس شورشیان را از بین ببرد. (البته این در پایان فیلم معلوم شد) او بعنوان یک زندانی توسط فردی از شورشیان که جزو معاونان رئیس بود نجات پیدا کرد. پس از جنگ و گریز فراوان به مقر رئیس شورشیان رسید و در آنجا بوسیله یک گلوله طلایی ( شاید هم نقره ای ) رئیس شورشیان را کشت. در پایان فیلم هم با این که نصف جایزه را به همان دوستش داد در صحنه پایانی فیلم در قطار توسط دوستش کشته شد.

اگر کسی از دوستان نام فیلم را می داند یا لینک دانلود آن را دارد لطفا اعلام فرماید

(۱۳۹۳/۶/۱ صبح ۱۱:۴۷)Kurt Steiner نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۳/۶/۱ صبح ۱۲:۵۰)اسپونز نوشته شده: [ -> ]

سالها پیش( دقیقا 29 سال پیش)  در ایام دهه فجر در مدرسه فیلمی تقریبا وسترن دیدم. جوانی آمریکایی توسط دولت مرکزی یک کشور دیگه ( اگر اشتباه نکنم، مکزیک ) مأمور شد که رئیس شورشیان را از بین ببرد. (البته این در پایان فیلم معلوم شد) او بعنوان یک زندانی توسط فردی از شورشیان که جزو معاونان رئیس بود نجات پیدا کرد. پس از جنگ و گریز فراوان به مقر رئیس شورشیان رسید و در آنجا بوسیله یک گلوله طلایی ( شاید هم نقره ای ) رئیس شورشیان را کشت. در پایان فیلم هم با این که نصف جایزه را به همان دوستش داد در صحنه پایانی فیلم در قطار توسط دوستش کشته شد.

با سلام به شما :

.

نام فیلم مورد نظر هست :  گلوله ای برای ژنرال

.

A Bullet for the General - 1966  نام اسپانیایی :  ? Quién sabe - چه کسی میداند ؟

http://www.imdb.com/title/tt0061429

.


kurt steiner

                                         با سلام. این فیلم در ایران، به نام  (دست کثیف استعمار )  اکران شده است. دوبلور نقش اول آن، مرحوم استاد ( ایرج ناظریان )  است...{#smilies.heart}

(۱۳۹۲/۱۰/۱ عصر ۱۱:۵۶)اسپونز نوشته شده: [ -> ]

حالا که صحبت از زیر خاکیه من هم یه سوال بپرسم.

یه فیلم پارتیزانی بود که توی یه صحنه اش مادری پسر کوچکش رو برای این که آلمان ها پیداش نکنن زیر برگ ها پنهان می کرد. بعد وقتی خودش کشته شد اون پسر بچه برگ می ریخت روش. در یه سکانس دیگه پدر اون بچه که جزو پارتیزان ها بود پیداش کرد و توی یه آشیانه زیز زمینی مخفی شده بود. وقتی آلمانها با میله دنبال گودال های مخفی زیر زمین میگشتن پدر، با دستش اون میله رو نگه داشت و نگذاشت که مخفی گاهشان لو برود

از دوستان کسی سراغی از این فیلم ندارد؟ مربوط به دوران اواخر دهه پنجاه یا اوایل دهه شصت است. مدتی تلویزیون از این فیلمهای پارتیزانی بلوک شرقی زیاد پخش می کرد.

(۱۳۹۳/۳/۳ عصر ۰۲:۲۸)Kurt Steiner نوشته شده: [ -> ]

ب- فیلم درباره یک گروهی خارجی ایتالیایی تبار که در یک رستوران مشغول به کارهستند . در فضایی که کسی زبان آنها را نمی فهمد و در محیطی که از تبعیض زبان ، به عنوان یک کارگر خارجی در رنج هستند  . دراین محیط سخت وغیردوستانه با زحمت زیاد برای معاش و فرستادن پول به خانواده هایشان کار میکنند . در بهبود بخشیدن به موقعیت خود سعی در  پیشی گرفتن از یکدیگر دارند ولی در این  بین هرکسی تنها به فکر خوبش است و توجهی  به بدبختی سایرین ندارد. تا اینکه ناخواسته ...همه آنها در گیر یک ماجرای دشوار سرقت وگروگانگیری در داخل رستوران می شوند . در این فضا و برای رهایی از این ماجرا به ناگاه رنگ و زبان وملیت فراموش میشود و با کمک یکدیگر سعی در پایان دادن به ماجرا می کنند ، گاهاً از خود گذشتگی می کنند تا ماجرا پایان می یابد و  پس از تمام این کشمکش ها ، آنهایی که جان سالم بدر برده اند با تجربه ای آموزنده و زیبا ، در میان خود دوستان خوبی برای یکدیگر می شوند

سلام

مطمئن نیستم ولی فک کنم اینه

http://www.imdb.com/title/tt0084709/

1- قدیم یه فیلم خارجی رنگی تلویزیون پخش کرد. یه دکتری بود تقریبا میانسال و اهل ورزش. بعد یه باند بتهکاری بودن که سردسته شون یه پیرمرد بود که اگر اشتباه نکنم مو و ریش سفید داشت. رییس تبهکارا بیماری قلبی داشت. تصمیم گرفت اون دکتر رو دستگیر کنن و قلبش رو به رییس تبهکارا پیوند بزنن. بعد دکتر در میرفت و اینا هم به دنبالش. یادمه صحنه های اسکی تو کوههای برفی داشت و هلی کوپتر هم دکتر رو تعقیب میکرد.. 

2- یه فیلم رنگی خارجی دیگه که به نظرم 3 اپیزود داشت. یه اپیزودش میخواستن مجسمه نمکی که منسوب به همسر حضرت لوط بود رو بدزدن. بعد موقع فرار از دست پلیس بارون میومد و مجسمه حل میشد 
یه اپیزود دیگه ش هم فقط یادمه یه بچه بود که معلمش وقتی میخواست تنبیهش کنه بهش میگفت دولا بشه و خودش میرفت بالای پله ها. بعد با سرعت میدوید پایین و با ترکه محکم میزد به باسن بچه...

خوشحال میشم اگر از دوستان کسی راهنمایی کنه

(۱۳۹۳/۶/۱۲ صبح ۰۶:۴۳)فیلیپ ژربیه نوشته شده: [ -> ]

1- قدیم یه فیلم خارجی رنگی تلویزیون پخش کرد. یه دکتری بود تقریبا میانسال و اهل ورزش. بعد یه باند بتهکاری بودن که سردسته شون یه پیرمرد بود که اگر اشتباه نکنم مو و ریش سفید داشت. رییس تبهکارا بیماری قلبی داشت. تصمیم گرفت اون دکتر رو دستگیر کنن و قلبش رو به رییس تبهکارا پیوند بزنن. بعد دکتر در میرفت و اینا هم به دنبالش. یادمه صحنه های اسکی تو کوههای برفی داشت و هلی کوپتر هم دکتر رو تعقیب میکرد.. 

2- یه فیلم رنگی خارجی دیگه که به نظرم 3 اپیزود داشت. یه اپیزودش میخواستن مجسمه نمکی که منسوب به همسر حضرت لوط بود رو بدزدن. بعد موقع فرار از دست پلیس بارون میومد و مجسمه حل میشد 
یه اپیزود دیگه ش هم فقط یادمه یه بچه بود که معلمش وقتی میخواست تنبیهش کنه بهش میگفت دولا بشه و خودش میرفت بالای پله ها. بعد با سرعت میدوید پایین و با ترکه محکم میزد به باسن بچه...

خوشحال میشم اگر از دوستان کسی راهنمایی کنه

سوال دوم مجموعه داستانهای باور نکردنی. داستان اول فکر کنم اون پسر فریتسی چابک بود.

عزت مقبلی فرشید فرزان.چه صداهایی

دوستان یه فیلمی بود بنظرم محصول اسپانیا شاید. شبیه فیلمای وسترن ولی وسترن خاصی بود. یه مرد میانسال بعد مدتها به شهرش برمیگشت. یه شهر خلوت و داغ که هیشه افتاب بود و کمتر صحنه شب تو فیلم نشون میداد. داستانش شاید مال اوایل قرن 20 بود. یه پسر جونتر هم بود که پدرش توسط مرد اول کشته شده بود ولی پسر مدعی بود قاتل پدرشو از پشت زده چون پدرش هفت تیر کش قابلی بوده

خلاصه تو صحنه اخر فیلم خیلی مردونه با هم دویل میکردن و مرد اول برنده میشد. یه جایی تو فیلم کت شلوار خونی پدره نشون داده میشد که از جلو تیر خورده و ادعای پسر باطل میشد. یه شخصیت دیگه هم تو فیم بود که فلج بود و خونه نشین. بعد تو اتاقش با هفت تیرش شلیک میکرد و زنش از دستش خیلی عصبی بود

اگر کسی اطلاعاتی داره ممنون میشم راهنمایی کنه

با سلام.

فیملی که 6 یا 7 سال قبل از شبکه 4 سینما ماوراء( فکر کنم) پخش شد

قضیه از این قرار بود که

زنی آومد توی یه ساختمان که از در و دیوار صدای بچه می اومد .روی در و دیوار عکسهای بصورت مجسمه که به شکل بچه ای با بال بود نقاشی شده بود

این زنه همیشه به یک طرف کشیده می شد توسط یه نیرویی.

و این زن از یه اتفاق بر خوردار می شد

با سلام.

تو دهه هفتاد فیلمی از سینمای ژاپن دیدم که  یه چیزای ازش یادمه . پیرمردی  که رییس یک شرکت خیلی بزرگ با هزاران کارمند که فکر کنم دچار افسردگی بود  ولی یک روز با فردی اشنا شد که فکر می کرد پیرمرد بیکار است و قصد داشت برای اون کاری پیدا کنه واون از افسردگی نجات بده   و تصادفا" اون شخص خودش کارگر  شرکت همون  پیرمرد بود .واتفاقا" پیرمرد رو تو همون شرکت استخدام کرد وپیرمرد مدام می خواست شناخته نشه و ......از اساتید کافه کسی  اطلاعاتی  در باره  این فیلم دارند؟.ممنون

سلام بر همه

فیلمی تقریبا قدیمی که پسر بچه ای  یه سگ داشت

این حیوان بعد از خوردن یه ماده شیمیایی توی ازمایشگاه غول پیکر شد

بعد پسر بچه رفت توی دهن سگه  یه ماده ریخت توی حلقش بعد دوباره کوچک شد


فیلم دوم یه فیلم تقریبا وسترن بود که یه یارویی میاد توی شهر وفکر کنم بانکدار میشه
صحنه اخر فیلم هم گانگستر ها وقتی میخواستن بانک را منفجر کنن
بانکدار پولها و خودش میرن توی گاو صندوق و نمی زاره پولها اسیب ببینه

(۱۳۹۳/۶/۲۸ عصر ۰۵:۴۳)جان لاک نوشته شده: [ -> ]

سلام بر همه

فیلمی تقریبا قدیمی که پسر بچه ای  یه سگ داشت

این حیوان بعد از خوردن یه ماده شیمیایی توی ازمایشگاه غول پیکر شد

بعد پسر بچه رفت توی دهن سگه  یه ماده ریخت توی حلقش بعد دوباره کوچک شد

فیلم دوم یه فیلم تقریبا وسترن بود که یه یارویی میاد توی شهر وفکر کنم بانکدار میشه صحنه اخر فیلم هم گانگستر ها وقتی میخواستن بانک را منفجر کنن بانکدار پولها و خودش میرن توی گاو صندوق و نمی زاره پولها اسیب ببینه

هر دو فیلم رو قبلا بچه های پست اسمش رو گذاشتند اما متأسفانه یادم نیست کجا بوده. ولی هر دو فیلم رو قشنگ یادم هست.


فیلم اول رو فکر کنم سالهای 65-66 تو اوج موشک بارون تهران پخش کردن سگ غول پیکر فکر کنم دوبلور اون پسره نوشابه امیری بود.

فیلم دومی رو هم که چند بار بچه ها پرسیدن و دوستان گفتن و یادم نمونده اون فکر کنم برای 61-2 پخش شد.

(۱۳۹۳/۶/۲۸ عصر ۰۵:۴۳)جان لاک نوشته شده: [ -> ]

سلام بر همه

فیلمی تقریبا قدیمی که پسر بچه ای  یه سگ داشت

این حیوان بعد از خوردن یه ماده شیمیایی توی ازمایشگاه غول پیکر شد

بعد پسر بچه رفت توی دهن سگه  یه ماده ریخت توی حلقش بعد دوباره کوچک شد

http://cafeclassic4.ir/thread-262-post-7...ml#pid7666

(۱۳۹۳/۳/۳ عصر ۰۲:۲۸)Kurt Steiner نوشته شده: [ -> ]

6- یک وسترن زیبا پخش از برنامه هنر هفتم ؟ درباره یک شهر؛ یک بانک و یک کلانتر با جرات و مسوول که درخواست راهزنان برای تسلیم  پولهای بانک به آنها را نمیپذیرد . در حالیکه مردم ، شهر را از ترس ترک کرده اند و کسی حاضر به کمک نیست خود با معاونش یک تنه  آماده رویارویی با گنگسترها میشود  با کمک او پولها را در جای امنی قرار میدهد . برای مبارزه مواضع امنی درست می کند و بعد کلانتر  به تنهایی  با سنگربندی و صحنه چینی آنها را از پای در می آورد . در انتهای فیلم خود درون گاوصندوق بانک میرود  تنها و با ابتکارعمل طوری اسلحه آماده شلیک و دینامیتها  را میچیند که بانک  با ورود راهزنان منفجر میشود . درحالیکه دیگر همه چیز از بین رفته خود زنده و سالم از درون گاوصندوق بیرون می آید

جواب سوال شما که سوال جناب "جان لاک" هم میباشد. فیلم "جدال در شهر" است

Shootout in a One-Dog Town 1974

http://www.imdb.com/title/tt0072154/

فیلمی بود که توش چند تا تیرانداز مرغ هایی رو از پا به تیری افقی آویزون می کردند و هرکس که میتونست اون مرغ رو با تفنگ بزنه صاحبش میشد. یکی از تیراندازها تفنگش رو با ساچمه پر میکنه و اون مرغ رو میزنه. صحنه تیر خوردن و بال بال زدن پرنده  به صورت اسلوموشن پخش میشد. شاید حدودای 30-25 سال پیش از تلویزیون پخش شده بود. چیز بیشتری از فیلم یادم نیست.

--------------------------------------------------------------------------------------------------

در مورد فیلمی مستند که در اون یه نفر شبیه ریک بلین فیلم کازابلانکا لباس پوشیده و شبیه اون رفتار میکنه سوالای زیادی شده. در واقع این فیلم یکی از قسمت های برنامه مستندی با نام The real thing ساخته ی جیمز بورک در سال 1980 است. در این سری فیلمها به بررسی حواس و تمایز بین واقعیت و حقیقت میپردازه. در یکی از قسمت های اون شخصی که چشمها و دستاشو بستند و تو یه اتاق محبوس کردند و در حقیقت از حس بینایی محرومه ، از طریق حواس فعال دیگه اش مثل حس بویایی و لامسه  و شنوایی نمیتونه واقعیت محیط اطرافش رو تشخیص بده و به اشتباه فکر میکنه تو طبیعت بسر میبره. صدای پنکه رو با هواپیما اشتباه میگیره. صدای موش داخل قفس رو با صدای پرنده بالای درخت اشتباه میگیره. ریزش آب از داخل بطری رو با صدای آبشار اشتباه  میگیره و الخ. حتی بعد از اینکه چشمهاش رو باز میکنه بازهم دچار اشتباهات بصری میشه. مثلا یه جا که از زاویه خاصی به یک سه پایه نگاه میکنه اونو با یه دست مسلح به طپانچه اشتباه میگیره و ...

خدمت اساتید بزرگ عرض نمایم که یه فیلمی رو یادمه که یه راننده ماشینهای مسابقه بطور اتفاقی درگیر یه ماجرا میشه یه زنه یه تراشه ای با خود حمل میکرد این زنه در حال فرار وارد ماشین این فرد میشه و هر دو با هم فرار میکنن


یه تیکه کلام هم یادمه که وقتی به دوستش زنگ میزد اون دوستش بدون اینکه سلام احوال پرسی کنه میگفت این مزاحم کیه !!

دوستان گرامی یه کارتون عروسکی بودش یه پری زیبا فکر کنم زخمی میشه بعد یه موش کور تو لونه اش ازش مواظبت میکنه تا اینکه خوب میشه . دقیقا یادم نیست ولی فکر کنم این رو میخواستن به عقد !! یه موش کور دیگه در بیارن که اومده بود خونه این موشه کوره ولی اون پری توسط یه پرنده ای از لونه میره بیرون

آدرس های مرجع