تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

(۱۴۰۱/۱۱/۸ صبح ۰۱:۱۲)مارادونا نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۱/۱۱/۷ عصر ۰۹:۱۸)پیرمرد نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۱/۱۱/۷ عصر ۰۸:۱۲)مارادونا نوشته شده: [ -> ]

درود دوستان

شاید تکراری باشه ولی فیلم مورد نظر من در مورد شستشوی مغزی یک سری از ماموران روس هست که بعدا بودن اینکه خودشون متوجه باشن در داحل آمریکا کار و زندگی میکنند و فقط باشنیدین یک کد پشت تلفن ماموریت از پیش تعیین شده خودشون رو انجام میدهند ؟

سلام و عرض احترام

فیلم مورد نظر شما، فیلم تلفن محصول سال ۱۹۷۷ با بازی چارلز برانسون است

لینک IMDB

(۱۴۰۱/۱۱/۷ عصر ۰۸:۳۴)مارادونا نوشته شده: [ -> ]

درود

دوستان کسی مجموعه قصه های توکتو (زندگی مردمان اسکیمو درون ایگلو ها و ..) رو یادش هست و آیا میشه پیداش کرد ؟

در مورد سوال دیگرتان در جستار برنامه‌های خاطره انگیز کودکی در مورد توکتو(اسکیموها)اخیرا چند قسمت در سایت نماشا قرار داده شده است که لینک چند قسمت را خدمتتان می‌فرستم

قسمت ۱

قسمت ۲

قسمت ۱۰

البته سایت‌های دیگری مثل نمایش و آپارات بعضی قسمت‌های این مجموعه را قرار داده‌اند که با جستجو در گوگل می‌توانید آنها را بیابید

بسیار ممنون ، قصه های توکتو رو با چه عنوان انگلیسی میشه جستجو کرد چون من هر کاری کردم پیدا نشد.

Four Stories of Tuktu

سلام و احترام مجدد خدمت دوستان گرامی

سوالم کمی با موضوع جستار فاصله دارد و بابت آن از دوستان پوزش می‌طلبم

اواخر دهه شصت که برنامه خردسالان آغاز شد و ساعت ۴ بعدازظهر پخش می‌شد، بعصی از روزها علاوه بر مجری خانمی که فکر می‌کنم نامشان سرکار خانم معلم بود، مجری‌بازیگری تحت عنوان آقاجورواجور هم بود که نقش آن را جوانی با سبیل و ابروهای تقریبا به هم پیوسته که جلوی موهایش کم‌پشت بود، بازی می‌کرد. در اوایل دهه هفتاد، گمانم نوروز ۷۱ یا ۷۲، این جوان با عروسک پیرمردی به نام "عزیز آقا قلقلکی" همبازی بود و برنامه آنها از شبکه دوم سیما، صبح‌ها پخش می‌شد. از نکات جالب عزیز آقا که بقال محله بود، علاقه‌اش به "گل کوچیک" بود.

آیا دوستان، رد و نشانی از این برنامه و بازیگر مذکور دارند؟

(۱۴۰۱/۱۱/۸ عصر ۱۰:۳۴)پیرمرد نوشته شده: [ -> ]

سوالم کمی با موضوع جستار فاصله دارد و بابت آن از دوستان پوزش می‌طلبم

اواخر دهه شصت که برنامه خردسالان آغاز شد و ساعت ۴ بعدازظهر پخش می‌شد، بعصی از روزها علاوه بر مجری خانمی که فکر می‌کنم نامشان سرکار خانم معلم بود، مجری‌بازیگری تحت عنوان آقاجورواجور هم بود که نقش آن را جوانی با سبیل و ابروهای تقریبا به هم پیوسته که جلوی موهایش کم‌پشت بود، بازی می‌کرد.

.

.

آیا دوستان، رد و نشانی از این برنامه و بازیگر مذکور دارند؟

سلام و ارادت؛

برنامه خردسالان شبکه یک تیتراژ جالبی داشت و کودک چند ماهه بامزه‌ای، حسابی در آن شادی می‌کرد!

مجری مسلط برنامه خردسالان، سرکار خانم فریده معلمی بود که طبق شنیده‌هایم از همکاران سازمانی، همان سال‌ها به انگلستان مهاجرت کرد.

اما بازیگر مورد نظر جنابعالی در آیتم‌های نمایشی برنامه خردسالان، جناب فرهاد تجویدی است که خوشبختانه حالا نیز در عرصه تئاتر فعال است.

فرهاد تجویدی، کارگردان و بازیگر تئاتر

(۱۴۰۱/۱۱/۸ عصر ۱۰:۳۴)پیرمرد نوشته شده: [ -> ]

سلام و احترام مجدد خدمت دوستان گرامی

سوالم کمی با موضوع جستار فاصله دارد و بابت آن از دوستان پوزش می‌طلبم

اواخر دهه شصت که برنامه خردسالان آغاز شد و ساعت ۴ بعدازظهر پخش می‌شد، بعصی از روزها علاوه بر مجری خانمی که فکر می‌کنم نامشان سرکار خانم معلم بود، مجری‌بازیگری تحت عنوان آقاجورواجور هم بود که نقش آن را جوانی با سبیل و ابروهای تقریبا به هم پیوسته که جلوی موهایش کم‌پشت بود، بازی می‌کرد. در اوایل دهه هفتاد، گمانم نوروز ۷۱ یا ۷۲، این جوان با عروسک پیرمردی به نام "عزیز آقا قلقلکی" همبازی بود و برنامه آنها از شبکه دوم سیما، صبح‌ها پخش می‌شد. از نکات جالب عزیز آقا که بقال محله بود، علاقه‌اش به "گل کوچیک" بود.

آیا دوستان، رد و نشانی از این برنامه و بازیگر مذکور دارند؟

سلام «پیرمرد» عزیز.

توضیحات «رابرت» گرامی بسیار عالی و کامل بود. ممنونم از ایشون.

نام برنامهٔ موردنظر شما «فینگیل» بود. خدمت شما:

[تصویر: 1_eajl_thumb.jpg]

'دون دیه‌گو دلاوگا'

دوستان، درود! با گذشتِ 8ماه، از نو ، یادی از گمشده‌ام میکنم تا مگر پیدا شود!

این "ماجراجوی دلاور" را مطمئن هستم اسم شهرش "نوبوکروف" بود. و با مردم شهرش یک سفر فضایی طولانی چندین ساله داشت. یعنی کل شهر روی پهنه‌ی آسمان حرکت داشت (مثل یک سفینه‌ی بزرگ). فیلمش یک فیلم فانتزی روسی بود با فیلمبرداری درخشان رنگی. اینقدر رنگ‌هایش جذاب بود که فکر میکردم تازه با کامپیوتر رنگ‌گذاری شده است! اگه در اصل هم، رنگی بوده باشد تاریخش باید مال دهه‌ی 1950 باشد و نهایتاً اوایل دهه‌ی 1960. اینرا از الگوی چهره‌ی بازیگران می‌گویم. گریم‌ها به مردم روسِ قرون وسطی تا رنسانس شبیه بود ولی تیپ قیافه‌ی بازیگرانش مال دهه‌ی 1950-1940 روسیه بود. منو یاد "ایوان مخوف" می‌انداخت. بخاطر همین در دفترم نوشته بودم با بازی "نیکلای چرکاسف". چون قهرمان فیلمش خیلی شبیه جوانی‌های "ایوان" بود.

با سلام و درود

بنظر می آید غیر از آسگارد اسکاندیناویایی ها، هیچ قوم دیگری، در افسانه هایشان شهری در آسمان ندارند.و جز Krull 1983 فیلمی هم  تا سال 1380 پیدا نشد، که نزدیک به این افسانه باشد.

هرچند بنظر می آید دون دیه گو دیگر در میان ما نیستند (امیدوارم تندرست و کامروا در کنار خانواده باشند) که در صورت تمایل،تایید یا تکذیب کنند. به شرط حذف شهر پرنده، و تغییر جزیی "نوبوکروف" به "نوبوگرود" توضیحاتشان با Sadko 1953 تطابق کامل دارد. این هم خود فیلم در کانال رسمی mosfilm. هرچند کیفیت دلخواه را برای لذت بردن از رنگها، ندارد. t1p.de/l01sp ترجمه فارسی زیرنویس: قابل فهم


(۱۳۹۷/۱/۱۶ صبح ۰۴:۰۷)لوک مک گرگور نوشته شده: [ -> ]

در سالهای گذشته،(اگر اشتباه نکنم سال هفتاد و چهار بود)  یک مینی سریال خارجی نشان داده شد. در مورد دو مرد، یکی بسیار جوان و اون یکی بزرگتر که اگر اشتباه نکنم در جنگ اسیر دشمن شده بودند. بعدا مرد بزرگتر بر می گرده و به مادر و خواهر اون مرد جوانتر می گه که دوستش تحمل شکنجه های دشمن را نداشت. اعتراف کرد و بعد کشته شد. مادر و خواهر اون جوان مرده در ابتدا عکس العملی نشون نمی دند و به نظر می رسه که حرفهاش رو باور می کنند، اما بعد در سکانس انتهایی سریال، دست و پای اون مرد را می بندند و با شکنجه کردنش ازش می خواند که حقیقت رو بگه. اگر اشتباه نکنم اون مرد زیر شکنجه های دو زن می میره و در نهایت هم مشخص نمی شه که آیا واقعا اون مرد جوان اسرار جنگی رو برای دشمن لو داده و یا اینکه کار خودش بوده؟

اگر نشانی از این سریال دارید لطفا اعلام کنید.

سلام و درود خدمت اهالی کافه

اگر ذهن بنده درست یاری کند محل وقوع جنگ یکی از کشورهای مستعمراتی شمال آفریقا بود ... آیا دوستان سرنخی از این  سریال گمشده دارند؟

(۱۴۰۱/۱۱/۱۰ صبح ۰۳:۲۷)مراد بیگ نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۷/۱/۱۶ صبح ۰۴:۰۷)لوک مک گرگور نوشته شده: [ -> ]

سلام و درود خدمت اهالی کافه

اگر ذهن بنده درست یاری کند محل وقوع جنگ یکی از کشورهای مستعمراتی شمال آفریقا بود ... آیا دوستان سرنخی از این  سریال گمشده دارند؟

Un Métier de Seigneur - 1986 کارگردان: ادوار مولینارو t1p.de/plxm5 و فایل زیر نویس ترجمه ماشینی t1p.de/yxny9 

من مدت زیادیه دنبال این فیلم می‌گردم. تقریبا همه جا رو گشتم. تو سایت‌های ایرانی ازش خبری نیست. لینک تورنتش هم از کار افتاده. راهی به ذهنتون نمی‌رسه؟؟ ممنون از راهنمایی‌تون. god bless the child 1988

از قرار معلوم فقط من نبوده ام که این فیلم را دیده بودم. t1p.de/xdhre که از اینجا می شود دانلود کرد.t1p.de/26vng واین هم زیر نویس فارسی t1p.de/mmyo6 البته خودم از vlc player استفاده می کنم. واقعا هم این فیلم پیدا نمی شد و علاقه ای هم به دیدنش نداشتم. ولی پشیمان نیستم که دیدمش. بنظر می آید صاحب اصلی فیلم مرده باشد، و این ورثه باشند که بعد از سالها، به اشتراکش کذاشته اند. والله اعلم.

این پست t1p.de/c4arx کلورا سبب شد که علاقمند به دیدن دوباره اش شوم، که جز مبهماتی، چیزی از آن در یاد نمانده. و اینکه درباه فیام کوتاه شارینگهام گرامی هم نوشته بودند.t1p.de/ir92l مجموعه ای با عنوان"سینمای کوتاه" یا "فیلم کوتاه" یک فیلم کوتاه هست که برنده نخل طلا و اسکار شده. The Lunch Date" (1989)" که مرا به یاد آن فیلم می اندازد. t1p.de/k9fsh واین هم یکی دیگر که اسکار گرفته! t1p.de/45429 

سلام دوستان

دنبال لیستی از فیلم های ایرانی و برنامه ها و سریال های پخش شده  از تلوزیون در دهه فجر قبل از سال 80 بودم. (دهه60 و 70 ) کسی میتونه کمک کنه؟!

فیلم هایی که الان به خاطر دارم

1-ترن

2- شکار

3- بالاش

4- شیر سنگی

5- ساوالان

6- تشریفات

7- مسافران مهتاب

8- زنگ ها

9- تیرباران

10- سناتور

(۱۴۰۱/۱۱/۱۵ عصر ۰۳:۴۰)آدمیرال گلوبال نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان

دنبال لیستی از فیلم های ایرانی و برنامه ها و سریال های پخش شده  از تلوزیون در دهه فجر قبل از سال 80 بودم. (دهه60 و 70 ) کسی میتونه کمک کنه؟!

فیلم هایی که الان به خاطر دارم

1-ترن

2- شکار

3- بالاش

4- شیر سنگی

5- ساوالان

6- تشریفات

7- مسافران مهتاب

8- زنگ ها

9- تیرباران

10- سناتور

این سبک فیلمهای دهه شصتی از جلیل فرجاد رو بیشتر میپسندم مثل دست نوشته ها ، توهم ، هویت ، چون بیشتر جنایی معمایی بودن تا اینکه بطور خاص به موضوعات سال 57 بپردازن

اون وقتا با اینکه سن و سالی نداشتم ولی بازیگر مورد علاقم ایشون بودن و تاثیر گذارترین فیلمش توهم

جالبه هر زمان یاد فیلم توهم میافتم سریع یه خاطره هم مرور میشه

حدودا هفت هشت سالم بود که به مراسم عروسی یکی از آشنایان دعوت شده بودیم ، آقای فیلمبرداری که اونجا حضور داشت محمد رضا عالی پیام بود

تیشپ و چهرش دقیقا مثل نقشی بود که تو فیلم توهم بازی کرده بود ، عینک هم داشت ، اتفاقا یکبار تو یکی از صفحاتش به این موضوع اشاره کردم

(۱۴۰۱/۱۱/۹ صبح ۰۱:۳۷)رابرت نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۱/۱۱/۸ عصر ۱۰:۳۴)پیرمرد نوشته شده: [ -> ]

سوالم کمی با موضوع جستار فاصله دارد و بابت آن از دوستان پوزش می‌طلبم

اواخر دهه شصت که برنامه خردسالان آغاز شد و ساعت ۴ بعدازظهر پخش می‌شد، بعصی از روزها علاوه بر مجری خانمی که فکر می‌کنم نامشان سرکار خانم معلم بود، مجری‌بازیگری تحت عنوان آقاجورواجور هم بود که نقش آن را جوانی با سبیل و ابروهای تقریبا به هم پیوسته که جلوی موهایش کم‌پشت بود، بازی می‌کرد.

.

.

آیا دوستان، رد و نشانی از این برنامه و بازیگر مذکور دارند؟

سلام و ارادت؛

برنامه خردسالان شبکه یک تیتراژ جالبی داشت و کودک چند ماهه بامزه‌ای، حسابی در آن شادی می‌کرد!

مجری مسلط برنامه خردسالان، سرکار خانم فریده معلمی بود که طبق شنیده‌هایم از همکاران سازمانی، همان سال‌ها به انگلستان مهاجرت کرد.

اما بازیگر مورد نظر جنابعالی در آیتم‌های نمایشی برنامه خردسالان، جناب فرهاد تجویدی است که خوشبختانه حالا نیز در عرصه تئاتر فعال است.

فرهاد تجویدی، کارگردان و بازیگر تئاتر

تا همین چند سال پیش گاهی اوقات اسم فرهاد تمجیدی رو تو نت جستجو میکردم تا کلیپ طنزی که دهه هفتاد پخش شد دوباره ببینم ، در واقع ایشون رو با همون برنامه به خاطر سپردم

البته هر بار که جستجو میکردم بی نتیجه بود و چه خوب که رابرت عزیز به اسم ایشون اشاره کرد ، چون همین حالا ویدئوی مورد نظرمو پیدا کردم !

تا قبل ازین نمیدونستم اسم برنامه برگ سبزه تولید 1376

شاید علاقه ام به این قسمت مجموعه برمیگرده به حس مشترکی که با نقش فرهاد در این مجموعه دارم ، چون این قضیه رو بارها تجربش کردم ، شاید دهها بار هم بیشتر !

جالبه هر جا این حشره موذی رو دیدم تا وقتی پیداش نکردم آروم و قرار نداشتم ، دو سه مرتبه هم برام پیش اومد تا دم صبح بیدار بودم دقیقا مثل ماجرایی که تو این داستان اتفاق میافته

(۱۴۰۱/۱۱/۱۵ عصر ۰۹:۳۷)BATMAN نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۱/۱۱/۹ صبح ۰۱:۳۷)رابرت نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۱/۱۱/۸ عصر ۱۰:۳۴)پیرمرد نوشته شده: [ -> ]

سوالم کمی با موضوع جستار فاصله دارد و بابت آن از دوستان پوزش می‌طلبم

اواخر دهه شصت که برنامه خردسالان آغاز شد و ساعت ۴ بعدازظهر پخش می‌شد، بعصی از روزها علاوه بر مجری خانمی که فکر می‌کنم نامشان سرکار خانم معلم بود، مجری‌بازیگری تحت عنوان آقاجورواجور هم بود که نقش آن را جوانی با سبیل و ابروهای تقریبا به هم پیوسته که جلوی موهایش کم‌پشت بود، بازی می‌کرد.

.

.

آیا دوستان، رد و نشانی از این برنامه و بازیگر مذکور دارند؟

سلام و ارادت؛

برنامه خردسالان شبکه یک تیتراژ جالبی داشت و کودک چند ماهه بامزه‌ای، حسابی در آن شادی می‌کرد!

مجری مسلط برنامه خردسالان، سرکار خانم فریده معلمی بود که طبق شنیده‌هایم از همکاران سازمانی، همان سال‌ها به انگلستان مهاجرت کرد.

اما بازیگر مورد نظر جنابعالی در آیتم‌های نمایشی برنامه خردسالان، جناب فرهاد تجویدی است که خوشبختانه حالا نیز در عرصه تئاتر فعال است.

فرهاد تجویدی، کارگردان و بازیگر تئاتر

تا همین چند سال پیش گاهی اوقات اسم فرهاد تمجیدی رو تو نت جستجو میکردم تا کلیپ طنزی که دهه هفتاد پخش شد دوباره ببینم ، در واقع ایشون رو با همون برنامه به خاطر سپردم

البته هر بار که جستجو میکردم بی نتیجه بود و چه خوب که رابرت عزیز به اسم ایشون اشاره کرد ، چون همین حالا ویدئوی مورد نظرمو پیدا کردم !

تا قبل ازین نمیدونستم اسم برنامه برگ سبزه تولید 1376

شاید علاقه ام به این قسمت مجموعه برمیگرده به حس مشترکی که با نقش فرهاد در این مجموعه دارم ، چون این قضیه رو بارها تجربش کردم ، شاید دهها بار هم بیشتر !

جالبه هر جا این حشره موذی رو دیدم تا وقتی پیداش نکردم آروم و قرار نداشتم ، دو سه مرتبه هم برام پیش اومد تا دم صبح بیدار بودم دقیقا مثل ماجرایی که تو این داستان اتفاق میافته

تشکر میکنم از جناب batman عزیز یکی از گمشده هام فیلم توهم بود.

یه فیلم گمشده دیگه هم دارم یه فیلم در دهه فجر پخش شد داستانش اینجوری بود که بعد از انقلاب یکی از خانه های بزرگان مملکتی یا ساوکی کمیته گرفته بود و تبدیلش کرده بود به موزه ...گویا اینا موقع فرار یه چیزی مدرکی یا پول یا هر چیز قیمتی دیگه تو خانه قایم کرده بودند ولی نتونسته بودند با خودشون ببرند بعد از مدتی میان تا برش دارن ولی باید شبانه و دزدکی نفوذ کنند به خانه دربهای شیشه ای بود برق وصل میکردن به درها باز میشد

در حین دزدی فکر کنم برق اتصالی کرد یا همچین چیزی... آژیر و درگیری و.... مامورای کمیته ریختن داخل و باقی ماجرا...

حالا که اسم فرهاد تجویدی اومد وسط من هر وقت این بازیگر میبینیم یاد سریال از نفس افتاده و فیلم سن میکله میوفتم یادمه  در این سریال چندین بار به   فیلم سن میکله یه خروس داشت  St. Michael Had a Rooster اشاره کرد.


(۱۴۰۱/۱۱/۱۵ عصر ۰۳:۴۰)آدمیرال گلوبال نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان

دنبال لیستی از فیلم های ایرانی و برنامه ها و سریال های پخش شده  از تلوزیون در دهه فجر قبل از سال 80 بودم. (دهه60 و 70 ) کسی میتونه کمک کنه؟!

فیلم هایی که الان به خاطر دارم

1-ترن

2- شکار

3- بالاش

4- شیر سنگی

5- ساوالان

6- تشریفات

7- مسافران مهتاب

8- زنگ ها

9- تیرباران

10- سناتور

سلام و ارادت؛

من به چند عنوان که در خاطر دارم و همه قبل از سال ۷۰ ساخته و پخش شده‌اند، اشاره می‌کنم:

۱- این ۴ عنوان همان اوایل انقلاب و به شکل محدود پخش شدند و بعدتر به خاطر حجاب بازیگران زن و مباحث ایدئولوژیک پخش نشدند: خون بارش، زنده باد، فصل خون و خاک و خون

۲- این فیلم‌ها بارها و بارها پخش شدند و هر کدام به نحوی با موضوع انقلاب و یا دوره پهلوی اول و دوم در ارتباط بودند: تفنگدار، ریشه در خون، تاراج، دادشاه، محکومین، بازرس ویژه، خانه عنکبوت، شیلات، تشکیلات، ۵۳ نفر، خبرچین، گردباد، نقطه ضعف، گزارش یک قتل، معما، راز کوکب، مرگ دیگری، شب دهم و گل‌های داوودی

۳- تا آنجا که به خاطر دارم، دو سینمایی ای ایران و ماموریت تنها فیلم‌هایی هستند که در ژانر کمدی ساخته شده و داستان آنها با انقلاب ارتباط داشت.

۴- دو سینمایی زنگ‌ها و مسافران مهتاب که در فهرست بالا آمده است، مشخصا هیچ ارتباطی با انقلاب ۵۷ ندارند.

۵- اما معروف‌ترین سریال‌های تولید شده با موضوع انقلاب تا قبل از سال ۷۰، عبارتند از: خبرنامه (برای نوجوانان)، شاه دزد و طبل تو خالی

(۱۴۰۱/۱۱/۱۶ عصر ۰۷:۴۱)آدمیرال گلوبال نوشته شده: [ -> ]

یه فیلم گمشده دیگه هم دارم یه فیلم در دهه فجر پخش شد داستانش اینجوری بود که بعد از انقلاب یکی از خانه های بزرگان مملکتی یا ساوکی کمیته گرفته بود و تبدیلش کرده بود به موزه ...گویا اینا موقع فرار یه چیزی مدرکی یا پول یا هر چیز قیمتی دیگه تو خانه قایم کرده بودند ولی نتونسته بودند با خودشون ببرند بعد از مدتی میان تا برش دارن ولی باید شبانه و دزدکی نفوذ کنند به خانه دربهای شیشه ای بود برق وصل میکردن به درها باز میشد

در حین دزدی فکر کنم برق اتصالی کرد یا همچین چیزی... آژیر و درگیری و.... مامورای کمیته ریختن داخل و باقی ماجرا...

سلام و عرض ادب {#smilies.heart} . احتمال میدم فیلم مورد نظر " بحران " باشه . ساخت سال 66 علی اصغر شادروان

(۱۴۰۱/۱۱/۱۷ صبح ۱۲:۳۸)رابرت نوشته شده: [ -> ]

۵- اما معروف‌ترین سریال‌های تولید شده با موضوع انقلاب تا قبل از سال ۷۰، عبارتند از: خبرنامه (برای نوجوانان)، شاه دزد و طبل تو خالی

سریال رعنا هم یکی از سریال های مطرح و خوب در رابطه با انقلاب بود.

(۱۳۹۵/۱۲/۲۸ عصر ۰۷:۰۴)آناکین اسکای واکر نوشته شده: [ -> ]

دقیقا در چنین روزی، سال 1367، فیلمی از تلوزیون پخش شد که ماجرای اون در زندان می گذشت. فیلم اروپایی بود و داستان فردی رو به تصویر کشید که ظاهرا از ماجرایی که نباید، آگاه شده بود. در نتیجه یک پاپوش خیلی شیک که دقیقا اندازه بود، براش دوختند و اون رو به زندان انداختند . در زندان هم به روش های مختلفی سعی کردند که یا اون رو راضی کنند یا زهر چشم ازش بگیرن، ولی طرف کوتاه نمیومد .

در نتیجه تصمیم به قتلش گرفتند و چیزی که خیلی جالب بود نمایش بدون سانسور صحنه قتل بود. چند نفری وارد سلول اون زندانی شدند و دستها و پاهاش رو گرفتن و با یک چاقوی تاشو رگ دستش رو زدند. فیلم بردار هم چنان از نزدیک این صحنه رو گرفت که تا چند روز به این صحنه فکر می کردم . وقتی هم رگش رو زدند همونطور که خون از بدنش خارج می شد ازش با طعنه پرسیدن : حالت چطوره ؟ و طرف با ضعف پاسخ داد : خوبم ! حالم خوبه !

آیا این فیلم برای دوستان آشنا هست ؟

پرونده بسته شد، فراموشش کن 1971     هر چند این گرامی هم دیگر بین ما نیستند، شاید دیگرانی هم خواسته باشند نام این فیلم را بدانند.

معمار وانزی، در حالی که در انتظار محاکمه به اتهام قتل غیر عمد، پس از یک تصادف رانندگی است به محض ورود، تجربه زندان را با پوست خود حس می کند و مجبور است روش های سرکوبگرانه نگهبانان، خشونت هم سلولی هایش و دوستی های صمیمانه و غیرصادقانه را از هم جدا کند. او در نهایت درگیر توطئه ای علیه یک شاهد ناخوشایند جنایات سازمان یافته خواهد شد که با همدستی نگهبانان به عنوان خودکشی شناخته می شود.  با گذشت زمان، وانزی باشاهد در یک سلول قرار می گیرد. آنها حاضرند برای ساکت کردن این مرد دست به هر کاری بزنند، زیرا او شواهد غیرقابل انکاری دال بر گناه آنها در کشته شدن هزاران نفر در ساختن سد دارد. وانزی به تدریج متوجه می شود که او یک عروسک خیمه شب بازی در دستان نامرئی و قدرتمند است و از او برای از بین بردن آخرین شاهد این جنایات استفاده می شود . وانزی برای مدتی تلاش می‌کند تا حقیقت را آشکار کند، اما در نهایت، با درک اینکه آزادی خودش مشروط به...  t1p.de/qdgl6  امکان فعال کردن ترجمه زیر نویس، هست. وزیر نویس t1p.de/8cylh  به یاد جستجوی بی نتیجه صحنه هایی از این فیلم در  The Glass House 1972 افتادم. بعنوان نمونه صحنه ای که پیرمردی می گوید شب اول زندان به شب زفاف می مونه، ویا آنجا که سابقه داری، از یک دادگاه دیگر برمی گردد . از او که درباره نتیجه می پرسند، شانه هایش را بالا می اندازد و می گوید: نمی دانم، شاید یک حبس ابد دیگر! و شروع به قلع و قمع زندانیانی که در حال بازی فوتبال هستند می کند. ویا قسمت پایانی گفتگوی وانزی با زندانبان.

در دهه 60 و 70 چه فیلم های بزرگی ساخته میشد.

وقتی ما بچه بودیم یکبار یک فیلم سینمایی از تلویزیون پخش شد و اینطور بود که یک پدر پیر , همه بچه هاش رو به زیرزمین خونه اش که عمارت مجللی بود دعوت کرده بود و بهشون میگفت چقدر ارث براشون باقی گذاشته و این برادرها با هم اختلاف داشتند . پدر هی  نصیحت شون می کرد ولی ناگهان فوت کرد. چد لحظه بعد از فوت پیرمرد, ناگهان یک زلزله شدید اومد و همه بچه ها در زیر زمین زیر آوار دفن شدند و راه خروج زیر زمین هم بسته شد. تلاش برای نجات باعث آشتی اونها و همکاری شون شد و بالاخره با رفتن روی دوش همدیگه تونستند به یک سوراخ در سقف دست پیدا کنند و کمک بیارن.

من هر چی روی اینترنت گشتم این فیلم رو پیدا نکردم. کسی اطلاعی داره ؟

سینمایی آوار 1364

خلاصه داستان

پيرمرد ثروتمندی پسران و عروس هايش را فرا ميخواند تا پيش از مرگ ميراثش را ميان آنان تقسيم كند

تنها كسانی كه به مال پيرمرد چشم ندارند پسر بزرگتر و خدمتكار پير خانه اند

پيرمرد زمانی كه در زيرزمين خانه مشغول موعظه برای فرزندان و عروسها است ميميرد

همزمان با مرگ او زلزله ای راه زير زمين را به بيرون مسدود مي كند ، دارايی پيرمرد به ويرانه اي تبديل ميشود

باز ماندگان پس از كشمكش های بسيار تصميم مي گيرند پس از خلاص شدن از زير «آوار» ويرانه را بازسازی كنند

البته قبلتر در اینجا به این فیلم اشاره شده

(۱۴۰۱/۱۱/۲۰ صبح ۱۲:۰۱)سروان رنو نوشته شده: [ -> ]

در دهه 60 و 70 چه فیلم های بزرگی ساخته میشد.

وقتی ما بچه بودیم یکبار یک فیلم سینمایی از تلویزیون پخش شد و اینطور بود که یک پدر پیر , همه بچه هاش رو به زیرزمین خونه اش که عمارت مجللی بود دعوت کرده بود و بهشون میگفت چقدر ارث براشون باقی گذاشته و این برادرها با هم اختلاف داشتند . پدر هی  نصیحت شون می کرد ولی ناگهان فوت کرد. چد لحظه بعد از فوت پیرمرد, ناگهان یک زلزله شدید اومد و همه بچه ها در زیر زمین زیر آوار دفن شدند و راه خروج زیر زمین هم بسته شد. تلاش برای نجات باعث آشتی اونها و همکاری شون شد و بالاخره با رفتن روی دوش همدیگه تونستند به یک سوراخ در سقف دست پیدا کنند و کمک بیارن.

من هر چی روی اینترنت گشتم این فیلم رو پیدا نکردم. کسی اطلاعی داره ؟

درود بر همگی

جناب سروان رنو!

یعنی واقعا" شما اسم فیلم آوار رو از یاد برده بودید؟

عجیبه !

وقتی پاسخ دوست عزیزمان ،بتمن گرامی را دیدم، گمان کردم که یکی از اعضای تازه وارد این درخواست رو ارائه کرده، نه شما!

فیلم آوار یکی از بهترین دوبله های دهه شصتی رو داره

طوری که اینجانب فایل صوتی اونو جداگانه ذخیره کردم و با فایل فقط دوبله ی چند فیلم دیگه، روی یک CD رایت کردم و حین رانندگی گوش میدم.تصحیح می کنم؛ گوش جان می دهم به صداهایی که دیگر به خاطرات پیوستند.

مرحومان جاویدالاثر  منوچهر اسماعیلی، جلال مقامی، حسین عرفانی، شهلا ناظریان، احمد رسول زاده،نیکو خردمند و

بازماندگان حنجره طلاییان :خسرو خسروشاهی، ژرژ پطرسی، سعید مظفری ومهوش افشاری

پیشنهاد می کنم راهکار بنده را انجام دهید.

واقعا" حیف است که فراموش شوندچنین  فیلم هایی که نگاه به پوسترشان، می ارزد به این فایل های سوپرمارکتی!

پاینده باشید.

(۱۴۰۱/۱۱/۲۲ صبح ۰۳:۰۷)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

جناب سروان رنو!

یعنی واقعا" شما اسم فیلم آوار رو از یاد برده بودید؟

آره بابا . فکر کنم 30 سال پیش از تلویزیون دیدم .

خود فیلم و سکانس هاش به یاد می مونه اما اسم ها بعد از 30 سال چطور به یاد بمونه ؟ :llerr

اتفاقا من دیروز کل فیلم رو دیدم. بازی هادی اسلامی مثل همیشه درخشان بود. از محمد مطیع خیلی خوشم اومد. بازی بقیه چنگی به دل نمی زد. مخصوصا فرامرز قریبیان روی مخ بود ! فیلمنامه و داستان فیلم خیلی خوبه. دوبله مثل بیشتر فیلم های ایرانی دهه 60 و 70 عالیه . فیلمبرداری چندان خوب نیست اما در کلاس فیلم های ایرانی فیلم متفاوت و جالبی است و بیخود نیست که بعد از اینهمه مدت در یادها مونده.

بە یاد دارم قبلا هم یک جایی در اعماق این کافە در مورد این فیلم کە بدنبالشم توضیحاتی دادەام اما هرچە گشتم آن مطلب را نیافتم ؛ لذا مجدد اینجا کە مکان مقبولش میباشد درخواستم را مطرح میکنم.

اواخر دهەی شصت یا اوایل هفتاد بود کە در خانەی همسایەامان یک فیلم ترسناک دیدم(اولین فیلم ترسناکی کە دیدم).

داستان از این قرار بود کە عدەای برای تهیەی گزارش وارد یک غار شدە و در مسیر بە اسکلتی برخوردند.

آنسوی داستان جشن تولد یک خانم بود در آپارتمانی کە همەی اهالیش در آن جشن حضور داشتند و اتفاقا این خانم با نامزدش بگو مگویی پیدا میکنند و مهمانی را ترک میکند و بە اتاق خودش میرود و مشغول دیدن برنامەی فوق از تلویزیون میشود.

دست برقضا یکی از افراد گروە پژوهش دستش را میبرد و چند قطرە خون روی دندانهای جمجمەی اسکلت میچکد و او را زندە میکند و سپس اسکلت بە شکلی بسیار مضحک از تلویزیون بیرون می‌آید و بە دخترک تنها در اتاق حملە ور میشود و او کم کم تبدیل بە (خون آشام یا زامبی ) میشود.

خانم بە مهمانی برمیگردد و یکی پس از دیگری را آلودە میکند و ادامەی داستان.

این فیلم بە گمانم از سینمای ژاپن بود و برای کودک شش هفت سالەای چون من اوج ترس و دلهرە را بهمراە داشت. ترسی کە بعدها کلبەی وحشت توانست رو دستش بلند شود و تا ایام نوجوانی و مجموعە فیلمهای کینە دیگر هیچ فیلمی نتوانست بهم چنین شوکی وارد کند .

البتە نوع دیگری از ترس رو با دیدن دیگران آلخاندرو آمنبار و روانی هیچکاک و کاراکتر کایزر شوزە در مظنونین همیشگی برایان سینگر و امثالهم بە رگهایم حس کردم اما شُک‌های یک لحظەای در ژانر ترس را همیشە دوست دارم ، انگار یک لحظە دچار برق گرفتگی میشوم.

پیشاپیش سپاس از دوستانی کە آستین بالا میزنند و در یافتن این فیلم بندە را کمک مینمایند.

پ ن : اگر از پستهای قدیمیم متوجە شدە باشید پسری دارم آردین نام و آن دورانی کە کوچک بود گاها در پستهایم در موردش مینوشتم ؛ اینروزها کە در سرآغاز نوجوانیش بسر میبرد و همچون پدر بە سینما علاقەمند است ، باهم فیلمهای زیادی و البتە خوبی دیدەایم . حال میخواهم این فیلم را ببینیم تا کمی در کنار هم یا بترسیم و یا بخندیم.

آدرس های مرجع