تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

پیشاپیش عذرخواهی می کنم اگر سوال تکراری است.

سریالی بود مانند رویای باغ در نیمه شب که هر نیمه شب با نوعی سفر در زمان بچه ها به زمان یخ زدن رودخانه ی تیمز بر میگشتند و فک می کنم که روی رود یخ زده  سرسره بازی می کرد

قربان ادب و مرام همه ی دوستان گرامی .

نینا دزخواست کرده بود:

یک فیلم دیگه هم هست که به اسم بلای کامپیوتر فکر کنم دهه شصت پخش شد...

سلام

تقدیم به خانم نینا :

این فیلم کمدی داستانی  در دهه 60 و اوایل دهه 70  با دو عنوان تا حدی متفاوت از تلویزیون پخش شد:

بلای کامپیوتر - دردسر کامپیوتر

نام اصلی :

Improper Channels


محصول کانادا سال 1981

فیلم

نکته : نسخه زبان اصلی روی اینترنت خوشبختانه وجود دارد اما نسخه دوبله فارسی نه متاسفانه ...!

 نام اصلی سریال تلویزیونی  سوت کوچک نقره ای  :

                           A Little Silver Trumpet 

این سریال کوتاه 5 قسمتی نوستالژیک مخصوص نوجوانان محصول شبکه بی بی سی انگلستان در سال 1980 می باشد .در تلویزیون ایران بصورت یک فیلم تلویزیونی 120 دقیقه ای نمایش داده شد داستان سختی ها و شادی های زندگی دخترکی به نام آلیسون و مادرش در  لندن مه گرفته دوران ملکه ویکتوریا (اواخر قرن 19) .

Informationمتاسفانه در حال حاضر این سریال بر روی اینترنت موجود نیست بجز فیلمی از پشت صحنه ضبط آن بصورت سیاه و سفید در یو تیوب .

https://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=0Tvf5rf4prU

فیلم

(۱۴۰۰/۱۲/۲۶ عصر ۰۴:۱۴)سیلاس مارنر نوشته شده: [ -> ]

      سلام ...

 نام اصلی سریال تلویزیونی  سوت کوچک نقره ای تقدیم به همه خصوصا به صاحب لیست سیاه و خاکستری  Emiliano  عزیز :

                           A Little Silver Trumpet 

این سریال کوتاه 5 قسمتی نوستالژیک مخصوص نوجوانان محصول شبکه بی بی سی انگلستان در سال 1980 می باشد . داستان سختی ها و شادی های زندگی دخترکی به نام آلیسون و مادرش در  لندن مه گرفته دوران ملکه ویکتوریا (اواخر قرن 19) .

Informationمتاسفانه در حال حاضر این سریال بر روی اینترنت موجود نیست بجز فیلمی از پشت صحنه ضبط آن بصورت سیاه و سفید در یو تیوب .

https://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=0Tvf5rf4prU

فیلم

خیلی ازت ممنونم «سیلاس مارنر» عزیز. شما لطف داری.

راستش ضمن تشکّر، خواستم یادآوری کنم که این لیست‌ها متعلّق به تموم دوستان و عزیزانیه که تو تموم این سال‌ها همراه ما بوده‌ن و چه تو طرح سؤالات و چه تو پیدا شدن عکس و نام باعث ایجاد شادی و خاطره شده‌ن؛ بخصوص، لذّت کشف سؤال و لاغرتر کردن این متن فربه به‌شخصه معتقدم چندبرابر و شیرین‌تره! :)

من فقط سؤالات و درخواست‌ها رو گردآوری کردم و کار خاصّی انجام نداده‌م.

و بسیار خرسندم که هنوز دوستانی چون شما دغدغه‌شون پیدا شدن موارد موجود در فهرست‌ها هست؛ درحالی‌که، تعداد زیادی از عزیزان به‌دلایلی مث گرفتاری، ناامیدی، فراموشی و ... گروه رو ترک کردن.

تلاش شما، دوست عزیز، و دوستانی که ازاین‌به‌بعد قراره همکاری کنن ستودنیه و قدردانتون هستیم.

با سلام به دوستان گرامی. ضمن تبریک پیشاپیش سال نو و آرزوی بهروزی و تندرستی برای تمای اعضای محترم کافه. دو فیلم هست که مدتهاست به دنبال نشانی از آنها هستم. امیدوارم با کمک دوستان اطلاعاتی از آنها یافت شود.

مورد  اول. اگر اشتباه نکنم تله تئاتری بود در اواخر دهه 60 یا اوائل دهه 70 در مورد رزمنده ای که گمان می شد شهید شده اما در واقع زنده بود. او برای بازگشت نزد خانواده اش با روانشناسی مشورت کرد و او روش تئاتر درمانی را پیشنهاد داد تا با ورود ناگهانی به منزل موجبات شوک روحی برای همسر و سایر اعضای خانواده فراهم نشود و به تدریج با این موضوع کنار بیایند. لذا او با صورت باندپیچ شده به عنوان مستاجر به خانه برگشت و اتاقی در گوشه حیاط منزل خود کرایه کرد. در این مدت دوست صمیمیش مرتب به خانه آنها سر میزد و با توجه به اینکه همگان فکر می کردند رزمنده شهید شده به صورت تلویحی از همسر او خواستگاری می کرد. همسر رزمنده که هنوز امید به بازگشتش داشت مرتب به این خواستگار پاسخ منفی می داد. بالاخره رزمنده بعد از مدتها صحبت با همسرش و دوستش با همان صورت باندپیچی شده کم کم هویت خود را آشکار ساخت. به نظرم در آخر کار رزمنده و دوستش همدیگر را در آغوش گرفتند. مطمئن نیستم اما حدس می زنم یکی از هنر پیشه ها آقای جلیل فرجاد بود اما در عین حال ایشان نقشی شبیه به همین را در فیلم هویت (1364) ابراهیم حاتمی کیا بازی کرده اند.آیا از دوستان کافه کسی این تله تئاتر را به خاطر می آورد؟

مورد دوم. یک فیلم تلویزیونی  اقتباس شده از داستان گردنبند گی دو موپاسان که در آن مرحوم نعمت گرجی نقش آفرینی کرده بود. ظاهرا خانمی برای شرکت در جشن عروسی گردنبند دوست یا خواهرش را امانت می گیرد و هنگام بازگشت از جشن متوجه می شود آن را گم کرده. خلاصه با کلی قرض و وام و فروختن همه لوازم منزل پولی جمع کرده و عین آن گردنبند را می خرد و به دوستش یا شاید خواهرش بر می گرداند و در نهایت متوجه می شود که گردنبند امانت گرفته شده از جواهرات مصنوعی ساخته شده بوده! و اصلا شی گرانبهایی نبوده است.  این فیلم هم در سالهای اول بعد از انقلاب پخش شد. آیا از دوستان کسی به یاد می آورد این فیلم عنوانش چه بوده و اساسا جایی می توان در اینترنت آن را یافت؟با تشکر فراوان

سلام و تبریک مجدد سال نو

ابتدا خدمت دوست عزیزمان جناب مامفی عرض کنم که ؛

هر دو فیلم رو یادم هست، ولی اسمشون رو نه!

چون این مشکل از سیما خانوم بود که اسم فیلم ها را یک بار قبل از شروع ذکر  می کرد و دیگر هیچ.

مورد اول را فکر کنم مصطفی طاری نقش اول را ایفا می کرد.

متاسفانه در جستجوی من در وب سایت سوره چیز دندان گیری نیافتم.

به احتمال زیاد یک فیلم تلویزیونی بوده نه سینمایی!

مورد دوم را هم یادم هست که در تعطیلات نوروزی از شبکه ی یک پخش شد،شاید نوروز سال 63  یا 64 منزل خواهر بزرگترم بودیم و پای تلویزیون مبلی آن ها دسته جمعی تماشا می کردیم و خیلی هم خاطره انگیز شد.

از بازیگران آن فقط محمد ابهری را یادم هست که نقش باجناق را ایفا می کرد.در یک صحنه ای ابهری پرخاشگرانه آمد خانه ی نقش اول و گفت چرا دست بند مادرم رو پس نمی دهید؟

  مردی هم طاقتش تمام شد و گفت :دست بند گم شده!

(سینی چای از دست زنش افتاد و زنش از خجالت گریست! )

ابهری گفت باید خسارتش رو بدید،200 هزار تومنه،مردی جواب داد:

نه،130 هزار تومنه! مرتب یکی به دو می کردند که از خواب بیدار شد.

متاسفانه سیما خانوم ما خیلی از این دست فیلم ها را نیست و نابود کرده و فقط خاطراتش را برای ما گذاشته!

                                              ***

و اما فیلم های گمشده ی خودم:

1_ پیرمردی آلمانی که در مظان اتهام قرار می گیرد.

یکی از بازمانده های جنگ جهانی دوم از او شکایت کرده که در قتل عام اهالی یک روستا در  یونان شرکت داشته، به طوری که یک کودک را مستقیما" کشته!

آن پیرمرد 2تا پسر بزرگ دارد.

یکی از آن ها سیبیلو با گیس های بلند!

دومی احساساتی  با صدای خسروشاهی که شدیدا" از سابقه ی پدرش به خشم آمده .

مرتب از پدرش می پرسد که چرا دست به چنین جنایتی زده؟

پدرش اطاعت از مافوق را عنوان می کند.

ولی قتل آن کودک را گردن نمی گیرد.

پسر جوانش از شدت خشم و نفرت علیه پدرش، حین رانندگی دست به خودکشی می زند تا هم خود و هم پدرش را نابود کند، ولی خودش کشته می شود.

از پسر آن پیرمرد، زن و فرزندش باقی می ماند که پیرمرد از آن ها سرپرستی می کند.

دادگاه آن پیرمرد را تبرئه می کند.

در صحنه ی پایانی فیلم،نوه ی پیرمرد می پرسد:

چرا ما چیزهای قدیمی رو نگه می داریم؟

پدربزرگ :چون هر وقت دلمون براشون تنگ شد،بریم اونا رو ببینیم .

ضمنا" روند دادرسی و جزییات  زندگی پیرمرد از ذره‌بین یک نشریه پرطرفدار دیده می شود.

یادم هست که تیزر یا همان پیش پرده ی فیلم ،با صحنه ای نمایش داده شد که افراد آن نشریه، یک هدیه برای سردبیر درنظرگرفته بودند.

سردبیر با صدای مرحوم حسین عرفانی، بعد از منفجر شدن آن هدیه ی سرکاری، لبخندی می زند و می گوید:"بامزه بود! "

2_فیلم بعدی داستانش شبیه بالایی است، با این تفاوت که یک خانم خبرنگار یک جنایتکار جنگی را به پای میز محاکمه می کشاند .

اتهام بزرگ او ،مشارکت در اعدام اسرای جنگی به وسیله  ی کوره های آدم سوزی است.

بعد از گذشت چند جلسه از روند دادگاه،  ایادی آن جنایتکار، پسر کوچکش را گروگان می گیرند تا او از شکایتش دست بردارد.

یکی از شهودی که به دادگاه می آورد،یک افسر پیر است که از روند بازجویی جنایتکار فیلمبرداری کرده است.

                دوبلورها

زن خبرنگار...............رفعت هاشم‌پور

جنایتکار. .............. ایرج ناظریان

افسر پیر. ..............احمد رسول زاده

3_ فیلم سینمایی  قرنطینه ی خونین

سال 64 یا 65 از شبکه ی یک پخش شد. در عصر یک بعد از ظهر جمعه

پزشک پیری را با نقشه ای ناجوانمردانه، جایگزین یک محکوم به حبس طولانی مدت می کنند.

افسر زندان بان از این نقشه راز می گشاید.(رشوه )ولی هیچ کمکی به او نمی کند.

او و چند زندانی دیگر را به یک آزمایشگاه سری منتقل می کنند تا بر روی آن ها داروهایی را آزمایش کنند.

پزشک از اهداف آن ها سر در می آورد و با فرار از زندان،پادزهر آن دارو ها را می یابد.

وقتی دوباره به همان آزمایشگاه برمی گردد،تمام  زندانی ها را نیست و نابود می بیند.

دوبلورها

پزشک.................پرویز  بهرام

زندان بان.............پرویز  ربیعی

.

سلام بر همه دوستان  سال نو بخوشی و شادی

یک فیلم ژاپنی رنگی مد نظرم هست ک فقط قسمتی ازش یادمه و اون اینه ک یک سری خانم و اقا با کیمونو در یک مراسمی روی صحنه ایستادن و یک اقا در حال سخنرانی هست ک طاهرا حرفهایی میزنه ک ابروریزیه ودوربین خانوم رو نشون میده ک از حرصش داره از دست خودش وشگون میگیره در دهه شصت پخش شد اونزمان ک فیلمهای ژاپنی فراوون نشون میداد.

ممنون از دوستان

در ضمن جناب باد وایت در جستجوی فیلمهای شما هستم.

با سلام به دوستان گرامی.

ضمن تبریک سال نو و آرزوی بهروزی و سلامتی برای تمای اعضای محترم کافه کلاسیک.

فیلمی که حدودا ده دوازده سال پیش روی VCD دیدم

قضیه ی دختری بنام مارلی یا مالی که تا سن خاصی فکر کنم 18 سالگی قول میداد که ابلیس او را تحت تسلط می گرفت و از او استفاده میکرد و از صلیب می ترسیدند

بعد از بزرگ شدنشان باید کاری انجام می دادند

اخر فیلم لحظه ای که قرار بود تحت تسلط شیطان یا آن موجود اهریمنی در بیایند چیزی شکسته می شود که دیگر تحت تسلط در نمی یاد

****************************************************


فیلم دوم که خیلی قدیمی هم هست

یک کاراگاه چینی یا زاپنی بود که یه چیزی شبیه ادم اهنی کوتوله یا عروسک داشت

که این عروسک یا ادم اهنی فکر کنم رزمی کار یا جودوکار هم بود

این عروسک اگه تا ده می شمرد ،منفجر میشد

فیلم معروفی هست ولی چیز بیشتری یادم نیست

فک کنم اسم طرف اصلی چیزی شبیه بازرس هوگو یا همچین چیزی بود

(۱۴۰۱/۱/۴ عصر ۱۱:۳۳)جناب سرگرد نوشته شده: [ -> ]

سلام بر همه دوستان  سال نو بخوشی و شادی

یک فیلم ژاپنی رنگی مد نظرم هست ک فقط قسمتی ازش یادمه و اون اینه ک یک سری خانم و اقا با کیمونو در یک مراسمی روی صحنه ایستادن و یک اقا در حال سخنرانی هست ک طاهرا حرفهایی میزنه ک ابروریزیه ودوربین خانوم رو نشون میده ک از حرصش داره از دست خودش وشگون میگیره در دهه شصت پخش شد اونزمان ک فیلمهای ژاپنی فراوون نشون میداد.

ممنون از دوستان

در ضمن جناب باد وایت در جستجوی فیلمهای شما هستم.


سلام
خیلی ممنونم از اینهمه لطف و محبت
شرمنده میکنید جناب سرگرد عزیز


فیلم دوم که خیلی قدیمی هم هست

یک کاراگاه چینی یا زاپنی بود که یه چیزی شبیه ادم اهنی کوتوله یا عروسک داشت

که این عروسک یا ادم اهنی فکر کنم رزمی کار یا جودوکار هم بود

این عروسک اگه تا ده می شمرد ،منفجر میشد

فیلم معروفی هست ولی چیز بیشتری یادم نیست

فک کنم اسم طرف اصلی چیزی شبیه بازرس هوگو یا همچین چیزی بود

سلام دوست عزیز

فیلم دوم کمدیه ک اسمش همون بازرس هوگو هست.امیدوارم بتونم دوبلشو پیدا کنم

(۱۴۰۱/۱/۷ عصر ۱۰:۰۵)جناب سرگرد نوشته شده: [ -> ]


فیلم دوم که خیلی قدیمی هم هست

یک کاراگاه چینی یا زاپنی بود که یه چیزی شبیه ادم اهنی کوتوله یا عروسک داشت

که این عروسک یا ادم اهنی فکر کنم رزمی کار یا جودوکار هم بود

این عروسک اگه تا ده می شمرد ،منفجر میشد

فیلم معروفی هست ولی چیز بیشتری یادم نیست

فک کنم اسم طرف اصلی چیزی شبیه بازرس هوگو یا همچین چیزی بود

سلام دوست عزیز

فیلم دوم کمدیه ک اسمش همون بازرس هوگو هست.امیدوارم بتونم دوبلشو پیدا کنم

با تشکر از جناب سرگرد

لینک IMDB یا اسم انگلیسی این فیلم را میدونید چیه؟؟؟؟؟

یا سرنخی که بشه به اطلاعات کاملی از فیلم دسترسی پیدا کرد؟؟؟؟؟؟؟

درود بر شما جان لاک گرامی

در imdbبه این عنوان پیدا کردم  امیدوارم گمشده ما باشه.

(Mastermind (1976

با سلام.

به گمانم کسی دنبال فیلم مختومقلی بود!

https://www.y o u t u b e .com/watch?v=JmMwIiEME_Y   مختوم قلی آلتی کارلیف

https://www.imdb.com/title/tt7263682

پوستین جادویی(فره کو)          kincskereso kis kodmon 1973

https://www.imdb.com/title/tt0070271

فیلم کشتی راهنما را اصلا فراموش کرده بودم! نسخه چدیدترش(lightship 1985) را که دیدم صحنه مین دریایی را به یاد آوردم و  یکی از آدم بد های فیلم را که تعادل روانی نداشت و اسلحه ای دستش بود که یادم می آید برادر بزرگترمان گفت که این یوزی است! و الان فهمیده ام که نبوده.

برخی از این فیلم ها را در آپارات می توان پیدا کرد. رودی کوهنورد و در دل امواج را که مطمینم.

عکس ها با open in new tab  بزرگ و قابل خواندن می شود!

درود برهمگی:blush:

زمستان سال 1374

از شبکه ی یک

یک فیلم مستند بسیار زیبا پخش شد با عنوان

مهاجمان رودخانه ی کری ویرا

در این فیلم،زندگی کروکودیل های غول پیکری به نمایش درآمد که به گوزن های یال دار و گوره خرهایی که گله ای از رودخانه گذر می کردند یا آب می خوردند، حمله می کردند.

یکی از صحنه های به یادماندنی این فیلم، فرار گوره خری بود که پای عقبش در دهان تمساحی خوفناک گیر کرده بود!khhnddh

یادم هست که گوره خر شجاع ماasabi با یک چرخش 180 درجه ای گردن کشیده اش ، یک گاز حسابی از پس کله ی آن تمساح گرفت!

تمساح از درد فریاد زد:"آخ کله ام!"asabi

باز شدن دهان تمساح همان و در رفتن گوره خر قهرمان همان!

گفته می شود که این حرکت متهورانه ی گوره خر،با تشویق فراوان عده ای مواجه شده است!:cccokhande

                                                       ***

 چنانچه از دوستان قدیمی،کسی رد ونشانی از این فیلم زیبا سراغ دارد،ما را هم بی نصیب نگذارد.

پیشاپیش سپاسگزاری می کنم.

سلام کاپیتان مارو یاد ترس دوران نوجوونیمون انداختی.

از ترس تمساح ها با اضطراب دستشویی می رفتیم.

گشتم پیداش کردم.

The tides of kirawira (1994)

https://m.imdb.com/title/tt1827235/

اینم از مستند مدنظر تو یوتیوب:

https://youtu.be/SV8dnp-7H3Q

سلام و عرض ادب خدمت دوستان {#smilies.heart}

پیدا کردن سرنخ از یک فیلم مدتهاست که ذهن منو مشغول خودش کرده که متاسفانه خودم به نتیجه ای نرسیدم . امیدوارم به کمک دوستان پیشکسوت و جدید اسمش پیدا بشه .

حدود یکی دو روز مانده به تحویل سال 1373 یا 1374 فیلمی که احتمال میدم فرانسوی هم بود از شبکه یک پخش گردید که موضوعش پیرمردی بود که انگار توهم گرفته بود که تو خونه خودش جاسوسان قصد دارند بیان و بکشنش و فکر میکرد که از در و پنجره قصد دارن وارد خونه بشن و مدام کنترل میکرد که باز نشده باشن . یک چیز دیگر هم که یادمه اینکه نوار این فیلم مشکل داشت و چند بار وسط فیلم پاره شد و بعد از دقایقی ادامه اش پخش شد . فیلم رنگی هم بود .

پیشاپیش سپاسگذارم {#smilies.heart}

سلام دوستان عزیز

یک سریال تلویزیونی بود که احتمالاحوالی بهار  سال 72 پخش میشد به اسم آرش فکر میکنم هر روز هم میداد داستان هم درمورد خونواده ای تحصیلکرده ای بود که دو بچه سالم داشتند ولی پسر آخرشون نوعی عقب موندگی ذهنی داشت

یک فیلم هم در نظرمه به نام شارلوت حداقل اینطور به یاد منه ولی هر چقدر دنبالش گشتم چیزی پیدا نکردم در مورد جنگ جهانی بود

ممنون میشم کمکم کنید

(۱۴۰۰/۱۲/۲۶ عصر ۰۴:۱۴)درنای سفید نوشته شده: [ -> ]

 نام اصلی سریال تلویزیونی  سوت کوچک نقره ای  :

                           A Little Silver Trumpet 

این سریال کوتاه 5 قسمتی نوستالژیک مخصوص نوجوانان محصول شبکه بی بی سی انگلستان در سال 1980 می باشد .در تلویزیون ایران بصورت یک فیلم تلویزیونی 120 دقیقه ای نمایش داده شد داستان سختی ها و شادی های زندگی دخترکی به نام آلیسون و مادرش در  لندن مه گرفته دوران ملکه ویکتوریا (اواخر قرن 19) .

Informationمتاسفانه در حال حاضر این سریال بر روی اینترنت موجود نیست بجز فیلمی از پشت صحنه ضبط آن بصورت سیاه و سفید در یو تیوب .

https://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=0Tvf5rf4prU

فیلم

من تصاویر محوی دارم که نمیدونم مال این فیلمه یا نه آیا در این فیلم دخترک یک گردنبندی هم داشت که صدای دریا میداد وقتی اون رو به گوش می چسباند؟دخترعموی کوچکی هم داشت که گردنبند رو میدزده؟


(۱۴۰۰/۱۲/۱۰ عصر ۰۲:۵۳)nausica نوشته شده: [ -> ]

پیشاپیش عذرخواهی می کنم اگر سوال تکراری است.

سریالی بود مانند رویای باغ در نیمه شب که هر نیمه شب با نوعی سفر در زمان بچه ها به زمان یخ زدن رودخانه ی تیمز بر میگشتند و فک می کنم که روی رود یخ زده  سرسره بازی می کرد

قربان ادب و مرام همه ی دوستان گرامی .

سلام دوست من

رویای باغ در نیمه شب دقیقا همچین صحنه ای داشت آخرین باری که تام میره به گذشته هاتی بزرگ شده بود و روی یخ اسکیت میکرد شاید مربوط به همون باشه

آدرس های مرجع