تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

(۱۳۹۹/۱۱/۱۹ عصر ۰۸:۲۰)دره پدری نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان.

یه فیلم دیگه هم بود که فک کنم از شبکه 2 پخش شد. داستان فیلم اینطور بود که یه عده از زندانی ها توی یه روز که تلویزیون مسابقه ورزشی مهمی داشت، از زندان فرار کردن و رفتن اسکناس تقلبی چاپ کردن و دوباره برگشتن تو زندان. ولی چون در حین چاپ اسکناس، رنگ ها آفتاب دیده بودن، کارشون لو رفت....

کسی اسم این فیلمو میدونه؟

سلام دوست عزیز

بله این فیلم رو دیدم و خوب یادم هست که مسابقه هم به وقت اضافه کشیده شد و اونا فرصت بیشتری یافتند تا به کارشون برسند.

ولی متاسفانه اسمش رو یادم رفته...:huh:

یکی-دو روز صبر کنید تا برم یادداشت های دوران بیکاری ام رو پیدا کنم!asabi

مطمئنم که در اون جا اسمش رو نوشتم.

پس لطفا" شکیبا باشید.:rolleyes:

(۱۳۹۹/۱۱/۱۹ عصر ۰۸:۲۰)دره پدری نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان.

یه فیلم دیگه هم بود که فک کنم از شبکه 2 پخش شد. داستان فیلم اینطور بود که یه عده از زندانی ها توی یه روز که تلویزیون مسابقه ورزشی مهمی داشت، از زندان فرار کردن و رفتن اسکناس تقلبی چاپ کردن و دوباره برگشتن تو زندان. ولی چون در حین چاپ اسکناس، رنگ ها آفتاب دیده بودن، کارشون لو رفت....

کسی اسم این فیلمو میدونه؟

هفت سارق طلایی ،1968 Sette volte sette ( Seven Times Seven )

سلام خدمت دوستان گرامی.میخواستم اسم یه مسابقه تلویزیونی که در اواخر دهه ۷۰ با اجرای سیدمحمد حسینی از شبکه ۳ پخش میشد و در انتهای مسابقه به تیم برنده یه خودروی پیکان جایزه میدادن رو بدونم(منظورم مسابقه سیمرغ نیست که چند سال بعد از این مسابقه روی آنتن رفت).

سپاس از همه دوستان

(۱۳۹۹/۱۲/۱۵ عصر ۰۳:۱۸)کاپیتان رای نوشته شده: [ -> ]

سلام خدمت دوستان گرامی.میخواستم اسم یه مسابقه تلویزیونی که در اواخر دهه ۷۰ با اجرای سیدمحمد حسینی از شبکه ۳ پخش میشد و در انتهای مسابقه به تیم برنده یه خودروی پیکان جایزه میدادن رو بدونم(منظورم مسابقه سیمرغ نیست که چند سال بعد از این مسابقه روی آنتن رفت).

سپاس از همه دوستان

فکر کنم اسمش مسابقه بزرگ باشه

(۱۳۹۹/۱۲/۱۵ عصر ۰۳:۱۸)کاپیتان رای نوشته شده: [ -> ]

سلام خدمت دوستان گرامی.میخواستم اسم یه مسابقه تلویزیونی که در اواخر دهه ۷۰ با اجرای سیدمحمد حسینی از شبکه ۳ پخش میشد و در انتهای مسابقه به تیم برنده یه خودروی پیکان جایزه میدادن رو بدونم(منظورم مسابقه سیمرغ نیست که چند سال بعد از این مسابقه روی آنتن رفت).

سپاس از همه دوستان

سلام . من هم نظرم ابتدا به " مسابقه بزرگ " بود ولی تا جایی که یادم میاد این مسابقه از شبکه تهران پخش می شد و تکرارش بعدها از برنامه شبانگاهی شبکه اول پخش شد . برای همین اگر حتما از شبکه 3 پخش شده ، احتمالا مسابقه دیگری بوده . با احترام

با سلام خدمت دوستان گرامی

سالهاست دنبال نام اصلی فیلمی هستم که از دهه شصت ذهن منو مشغول خودش کرده و تاکنون فیلمهای بسیاری رو دانلود کردم یا تو یوتیوب دیدم ولی هیچکدوم اون نبوده ! هر کلمه مرتبط هم بوده سرچ کردم ولی باز هم نتیجه ای نگرفتم .

فیلمی که دنبالش میگردم مربوط به دوره چارلی چاپلین و باستر کیتون و ... هست که در دهه شصت بارها و بارها از شبکه های مختلف خصوصا شبکه اول پخش گردید . خودم بیشتر به یکی از این دو هنرمند احتمال میدم ولی پیدا نشد که نشد .

قسمتی از این فیلم دقیق یادم مونده و آن اینکه : در قسمتی از فیلم قهرمان داستان پیش یه سوپرمارکت کار میکنه که بر اثر اختلاف ، صاحب مغازه از مغازه بیرونش میکنه . بعد قهرمان داستان میره مغازه بغلی رو که خالی بود اجاره می کنه و دیوار وسط دو تا مغازه که مثل یک کاغذ دیواری بود رو کلا پاره کرده و میکنه و پشتش قفسه سوپرمارکته هست که اجناسش بدین ترتیب جور میشه و اجناس رو ارزان میده و تمام مشتری های اون مغازه به این مغازه کوچ میکنن . در قسمتی از این فیلم هر دو تا صاحب مغازه اتفاقا دستشونو روی یک جنس میگذارن و وقتی جنس رو برمیدارن صاحب مغازه قیافه این شاگرد سابق رو میبینه و میفهمه قضیه از چه قراره{#smilies.smile}

مطمئنم خیلی از این دوستان این فیلم رو دیدند . اگر نام اصلی یا لینکی از این فیلم را سراغ داشتین ، لطفا برایم بنویسید .

سپاسگذارم  {#smilies.heart}

(۱۳۹۹/۱۲/۲۳ صبح ۰۱:۲۳)کوئیک نوشته شده: [ -> ]

با سلام خدمت دوستان گرامی

سالهاست دنبال نام اصلی فیلمی هستم که از دهه شصت ذهن منو مشغول خودش کرده و تاکنون فیلمهای بسیاری رو دانلود کردم یا تو یوتیوب دیدم ولی هیچکدوم اون نبوده ! هر کلمه مرتبط هم بوده سرچ کردم ولی باز هم نتیجه ای نگرفتم .

فیلمی که دنبالش میگردم مربوط به دوره چارلی چاپلین و باستر کیتون و ... هست که در دهه شصت بارها و بارها از شبکه های مختلف خصوصا شبکه اول پخش گردید . خودم بیشتر به یکی از این دو هنرمند احتمال میدم ولی پیدا نشد که نشد .

قسمتی از این فیلم دقیق یادم مونده و آن اینکه : در قسمتی از فیلم قهرمان داستان پیش یه سوپرمارکت کار میکنه که بر اثر اختلاف ، صاحب مغازه از مغازه بیرونش میکنه . بعد قهرمان داستان میره مغازه بغلی رو که خالی بود اجاره می کنه و دیوار وسط دو تا مغازه که مثل یک کاغذ دیواری بود رو کلا پاره کرده و میکنه و پشتش قفسه سوپرمارکته هست که اجناسش بدین ترتیب جور میشه و اجناس رو ارزان میده و تمام مشتری های اون مغازه به این مغازه کوچ میکنن . در قسمتی از این فیلم هر دو تا صاحب مغازه اتفاقا دستشونو روی یک جنس میگذارن و وقتی جنس رو برمیدارن صاحب مغازه قیافه این شاگرد سابق رو میبینه و میفهمه قضیه از چه قراره{#smilies.smile}

مطمئنم خیلی از این دوستان این فیلم رو دیدند . اگر نام اصلی یا لینکی از این فیلم را سراغ داشتین ، لطفا برایم بنویسید .

سپاسگذارم  {#smilies.heart}

سلام

open all hours  نیست؟

(۱۳۹۹/۱۲/۲۳ صبح ۰۵:۵۶)ماهی گیر نوشته شده: [ -> ]

سلام

open all hours  نیست؟

سلام و عرض ادب . ممنون از شما . بیشتر قسمتهای این سریالو تو یوتیوب گذرا چک کردم ولی متاسفانه این نبود . تو اون فیلم دو تا مغازه بغل همدیگه بودن و بینشون فقط یک دیوار نازک مثل کاغذ دیواری بود !  و تا جاییکه یادمه فیلم صامت هم بود و روش موزیک بود . درسته که اون موقع ما یک تلویزیون 14 اینچ سیاه و سفید توشیبا داشتیم  ولی دقیقا یادمه که فیلم رو دور تند بود . نمیدونم اصطلاح حرفه ای اش چی میشه ولی مثل فیلمهای اون زمان سرعت پخش فیلم زیاد و رو دور تند بود که این موضوع مربوط به تمام فیلمهای اون موقع میشه و اخیرا در نسخه های بازسازی شده سرعت پخش فیلم رو اصلاح میکنن . باز هم ممنون از لطف شما {#smilies.heart}

(۱۳۹۹/۱۲/۲۳ صبح ۰۱:۲۳)کوئیک نوشته شده: [ -> ]

فیلمی که دنبالش میگردم مربوط به دوره چارلی چاپلین و باستر کیتون و ... هست که در دهه شصت بارها و بارها از شبکه های مختلف خصوصا شبکه اول پخش گردید . خودم بیشتر به یکی از این دو هنرمند احتمال میدم ولی پیدا نشد که نشد .

قسمتی از این فیلم دقیق یادم مونده و آن اینکه : در قسمتی از فیلم قهرمان داستان پیش یه سوپرمارکت کار میکنه که بر اثر اختلاف ، صاحب مغازه از مغازه بیرونش میکنه . بعد قهرمان داستان میره مغازه بغلی رو که خالی بود اجاره می کنه و دیوار وسط دو تا مغازه که مثل یک کاغذ دیواری بود رو کلا پاره کرده و میکنه و پشتش قفسه سوپرمارکته هست که اجناسش بدین ترتیب جور میشه و اجناس رو ارزان میده و تمام مشتری های اون مغازه به این مغازه کوچ میکنن . در قسمتی از این فیلم هر دو تا صاحب مغازه اتفاقا دستشونو روی یک جنس میگذارن و وقتی جنس رو برمیدارن صاحب مغازه قیافه این شاگرد سابق رو میبینه و میفهمه قضیه از چه قراره{#smilies.smile}

فیلمی که شما به دنبالش هستید بخشی از فیلمی است که روزهای هیجان و خنده نام دارد.

Days of Thrills and Laughter-1961

در لینک زیر دقیقه 31:32 می توانید اون بخش رو مشاهده کنید

https://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=8ZaeSSxwA1E

(۱۴۰۰/۱/۱ صبح ۰۷:۵۴)واترلو نوشته شده: [ -> ]

فیلمی که شما به دنبالش هستید روزهای هیجان و خنده نام دارد.

Days of Thrills and Laughter-1961

در لینک زیر دقیقه 31:32 می توانید مشاهده کنید

https://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=8ZaeSSxwA1E

سلام . خیلی ممنون از شما جناب واترلوی عزیز . من همچنان امیدوار بودم که یکی از اعضای قدیمی کافه کلاسیک این فیلم رو پیدا کنه . خیلی ممنونم . خود خودشه . من این همه سال فکر میکردم یا چارلی چاپلین بوده بازیگرش یا باستر کیتون . بیجهت نبود که نمیشد پیداش کرد . این گره فقط به دست شما باز میشد . خصوصا که در این فیلم بازیگر به اون صورت مشهوری هم وجود نداشت . شاد باشید و سال نویتان مبارک {#smilies.heart}

با تشکر مجدد از جناب واترلو . در جستجوی بیشتر متوجه شدم این فیلم مورد نظر من یک فیلم مستقل بوده که قسمتی از آن در فیلمی که جناب واترلو اشاره فرمودند ، گنجانده شده . البته من فکر می کنم فیلمی که دیدم و از تلویزیون ایران پخش شده همین فیلمی هست که جناب واترلو اشاره نمودند {#smilies.heart}

نام اصلی فیلم :  Spot Cash 1921

اطلاعات بیشتر از این فیلم در لینک زیر :

http://www.lordheath.com/Spot_Cash.html

متاسفانه لینک دانلود دیگری از این فیلمها به جز همان لینکی که جناب واترلو فرستادند وجود نداره . با سپاس فراوان {#smilies.heart}

با سلام

انیمیشنی که در دهه 60 چند بار پخش شد

داستان حضرت سلیمان بود که شخصی امد پیش سلیمان نبی و شکایت کرد که عزرائیل را دیده که با عصبانیت نگاهش کرده و ........

سلیمان به باد فرمان داد تا آن شخص را به هندوستان ببرد

داستان برگرفته از شعر یکی از شعرای فارسی هم هست

نام این انیمه را کسی میدونه

با سلام و احترام. دوستی از من اسم فیلمی رو پرسید که فقط صحنه های محدودی رو یادش بود و من نتونستم راهنمایی کنم. اگر دوستان خاطرشون اومد ممنون میشم بفرمایند.

اما صحنه ها

در جنگلی یا جایی پر درخت طرف برای اینکه زیاد به نظر برسه چندتفنگ رو جاسازی کرده بود و همزمان شلیک می کرد

یک کلیسا هم در ذهن داشت.

ممنونم

سلام دوستان

یک فیلمی هست که حدود ده تا بیست سال قبل در تلویزیون دیدم. بنظرم می آید که نقش اول فیلم هم آقای رضا کیانیان بودند.

یک فیلم معمایی بود و داستان فیلم از این قرار بود که آقای کیانیان در یک مسافرتی بودند و مسیر به یک روستایی می رسند و ماشینشان خراب می شود و مجبور می شوند که شب در آنجا سکونت کنند. برای سکونت به یک خانه می روند. در این خانه چند پیرمرد بازنشسته زندگی می کنند. این پیرمردها یکی قاضی، یکی منشی، یکی وکیل، دادستان و چنین شغل هایی داشتند. هنگامی آقای کیانیان قرار می شود شب آنجا بماند، پیرمردها به او می گویند که برای اینکه تا صبح بیکار نباشیم و سرگرم باشیم، ما برای تو یک دادگاه تشکیل می دهیم و البته تو خودت در این دادگاه، داوطلبانه اقرار به گناهانت می کنی آیا قبول می کنی؟ و یک دادگاهی تشکیل می شود. دیگر یادم نیست که چه اتفاقاتی می افتد. اما بگونه ای پیش می رود که آقای کیانیان به جرم های خود اعتراف می کند و  ...

متشکر می شوم از دوستان که این فیلم را بررسی نمایند و نام آن را راهنمایی کنند.

(۱۴۰۰/۲/۲۰ صبح ۱۰:۵۹)بازی 1997 نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان

یک فیلمی هست که حدود ده تا بیست سال قبل در تلویزیون دیدم. بنظرم می آید که نقش اول فیلم هم آقای رضا کیانیان بودند.

یک فیلم معمایی بود و داستان فیلم از این قرار بود که آقای کیانیان در یک مسافرتی بودند و مسیر به یک روستایی می رسند و ماشینشان خراب می شود و مجبور می شوند که شب در آنجا سکونت کنند. برای سکونت به یک خانه می روند. در این خانه چند پیرمرد بازنشسته زندگی می کنند. این پیرمردها یکی قاضی، یکی منشی، یکی وکیل، دادستان و چنین شغل هایی داشتند. هنگامی آقای کیانیان قرار می شود شب آنجا بماند، پیرمردها به او می گویند که برای اینکه تا صبح بیکار نباشیم و سرگرم باشیم، ما برای تو یک دادگاه تشکیل می دهیم و البته تو خودت در این دادگاه، داوطلبانه اقرار به گناهانت می کنی آیا قبول می کنی؟ و یک دادگاهی تشکیل می شود. دیگر یادم نیست که چه اتفاقاتی می افتد. اما بگونه ای پیش می رود که آقای کیانیان به جرم های خود اعتراف می کند و  ...

متشکر می شوم از دوستان که این فیلم را بررسی نمایند و نام آن را راهنمایی کنند.

سلام

این فیلم مال سال 1392 هه

ولی مضمونش شبیه

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%...9%86%D8%AC

(۱۳۹۹/۱۱/۱۰ عصر ۱۰:۲۳)کاپیتان باگواش نوشته شده: [ -> ]

سلام.یه فیلم یا سریالی نزدیک 34 سال پیش پخش میشد.چند تا پسر نوجوان میرن داخل چاه و یکی از اجرهای چاه رو برمیدارن.نمیدونم گنج بود یا کلید ولی طلسم شده بود.فکر کنم طلسم ریش قرمز میگفتن بهش.کسی یادش میاد . میتونه راهنمایی کنه اسمش چی بود؟

سلام

تا اونجا ک یادمه اسم اون سریال ریش سیاه بود که اسم همون الماس طلسم شده بود ک متعلق به دزد دریایی بوده که باعث نابودیش شده بود و برای صاحبش بدبختی و نحوست میاورد.یه جوان خوب و درستکار بدستش اورد و به دلیلی بیگناه زندانی شد .یادمه در زندان هم پیشانی زندانیهارو داغ میکردن تا بعد از ازادی در جامعه مشخص و مطرود باشن کلا مثل نفرین شده ها زندگی میکردن. یادمه اخرش با دختری ازدواج کرد و مثل اینکه الماس رو برگردوند سرجاش ک توی همون چاه بود یا از چاه دراورد نابودش کرد نمیدونم دقیق.

امیدوارم همون فیلم باشه ک تعریف کردم.

سلام وقتتون بخیر

فیلمی رو سالها پیش دیدم ولی اسمش رو فراموش کردم در مورد یه فرد بیگناه بود که در زمان جنگ جهانی به یکی از بازداشتگاهها منتقل میشه و همش بهش میگفتند تو فیلیپ هستی هر چقدر این فرد توضیح میداد که من فیلیپ نیستم ولی همه از بازجو و نگهبان ها گرفته تا هم بندها میگفتند تو قیلیپ هستی و میخواستند محاکمه ش کنند  اکثر زمان فیلم در مورد این بود که این اقا میخواست اثبات کنه که اشتباها بازداشت شده . تا اونجایی که یادم هست آخر فیلم خود این فرد هم که به یک بازداشتگاه دیگه ای منتقل شده بود در جواب کسانی که اسمش رو می پرسیدند جواب میداد من فیلیپ هستم .


فیلم دیگه ای که بعضی از صحنه هاش در خاطرم مانده ولی اسمش رو فراموش کردم در مورد یک بازداشتگاه اسرای جنگی بود که یکسری از زندانی ها بالاخره بعد از تلاش های فراوانی که برای فرار و رسیدن به کشور بی طرف سوییس میکنند موفق به فرار میشوند ولی آلمانی ها بقیه شون رو به بازداشتگاه برمیگردونند یه صحنه ای که یادم هست زمانیه که یکی از اسرا با هیجان به بقیه دوستانش میگه که نامه ای از خاله ؟؟؟ از سوییس رسیده (همون دو اسیری که موفق به فرار شده بودند با اسم مستعار نامه نوشته بودند و خبر رسیدنشون به سوییس رو به دوستانشان داده بودند)

فیلم بعدی هم در مورد دو مرد نظامی یکی از کشور شوروری و اونی یکی آمریکا بود که دقیق یادم نیست سر چی در یک جنگل گیر افتاده بودند و در تلاش بودند که خودشون رو نجات بدند فیلم اگر اشتباه نکنم اصلا دیالوگی نداشت ایندو کل فیلم در حال مبارزه با همدیگه هم بودند گاهی آمریکایی موفق میشد فرد اهل شوروی رو گیر بندازه و شکنجه ش بکنه و گاهی هم برعکس اتفاق می افتاد

باز یک فیلمی در مورد جنگ جهانی دوم بود دو پسربچه از دست آلمانی هایی که اونها رو با خانواده اسیر کرده بودند فرار میکردند و هر جا میرفتند سعی میکردند کسی مچ دستشون رو که شماره ای روی اون توسط آلمانی ها حک شده بود رو نبینه چون متوجه میشدند که اینها اسیر هستند هر کاری هم میکردند اون شماره ها پاک نمیشدند

یک فیلم ژاپنی بود که فقط یادم مونده طی یه حادثه ای شخصیت اصلی فیلم که یک مرد جوان بود یک شبه موهاش سفید شد.

یک فیلم چینی هم بود که در مورد یک زن و شوهر شعبده باز بودند که همرا با دختر کوچیک و گروهشون برنامه اجرا میکردند اما یک روز یه گروه (فکر کنم ژاپنی هایی بودند که چین رو اشغال کرده بودند) دختر بچه رو میدزدند پدر دنبال نشانی از دخترش میگرده و بعد از سالها که دخترش رو که یک زن جوان شده بود پیدا میکنه
ممنون میشم من رو در پیدا کردن نام و نشان این فیلم ها کمک کنید .

(۱۴۰۰/۲/۳۰ عصر ۰۸:۳۷)شانون نوشته شده: [ -> ]

سلام وقتتون بخیر

فیلمی رو سالها پیش دیدم ولی اسمش رو فراموش کردم در مورد یه فرد بیگناه بود که در زمان جنگ جهانی به یکی از بازداشتگاهها منتقل میشه و همش بهش میگفتند تو فیلیپ هستی هر چقدر این فرد توضیح میداد که من فیلیپ نیستم ولی همه از بازجو و نگهبان ها گرفته تا هم بندها میگفتند تو قیلیپ هستی و میخواستند محاکمه ش کنند  اکثر زمان فیلم در مورد این بود که این اقا میخواست اثبات کنه که اشتباها بازداشت شده . تا اونجایی که یادم هست آخر فیلم خود این فرد هم که به یک بازداشتگاه دیگه ای منتقل شده بود در جواب کسانی که اسمش رو می پرسیدند جواب میداد من فیلیپ هستم .

فیلم دیگه ای که بعضی از صحنه هاش در خاطرم مانده ولی اسمش رو فراموش کردم در مورد یک بازداشتگاه اسرای جنگی بود که یکسری از زندانی ها بالاخره بعد از تلاش های فراوانی که برای فرار و رسیدن به کشور بی طرف سوییس میکنند موفق به فرار میشوند ولی آلمانی ها بقیه شون رو به بازداشتگاه برمیگردونند یه صحنه ای که یادم هست زمانیه که یکی از اسرا با هیجان به بقیه دوستانش میگه که نامه ای از خاله ؟؟؟ از سوییس رسیده (همون دو اسیری که موفق به فرار شده بودند با اسم مستعار نامه نوشته بودند و خبر رسیدنشون به سوییس رو به دوستانشان داده بودند) فیلم بعدی هم در مورد دو مرد نظامی یکی از کشور شوروری و اونی یکی آمریکا بود که دقیق یادم نیست سر چی در یک جنگل گیر افتاده بودند و در تلاش بودند که خودشون رو نجات بدند فیلم اگر اشتباه نکنم اصلا دیالوگی نداشت ایندو کل فیلم در حال مبارزه با همدیگه هم بودند گاهی آمریکایی موفق میشد فرد اهل شوروی رو گیر بندازه و شکنجه ش بکنه و گاهی هم برعکس اتفاق می افتاد باز یک فیلمی در مورد جنگ جهانی دوم بود دو پسربچه از دست آلمانی هایی که اونها رو با خانواده اسیر کرده بودند فرار میکردند و هر جا میرفتند سعی میکردند کسی مچ دستشون رو که شماره ای روی اون توسط آلمانی ها حک شده بود رو نبینه چون متوجه میشدند که اینها اسیر هستند هر کاری هم میکردند اون شماره ها پاک نمیشدند یک فیلم ژاپنی بود که فقط یادم مونده طی یه حادثه ای شخصیت اصلی فیلم که یک مرد جوان بود یک شبه موهاش سفید شد. یک فیلم چینی هم بود که در مورد یک زن و شوهر شعبده باز بودند که همرا با دختر کوچیک و گروهشون برنامه اجرا میکردند اما یک روز یه گروه (فکر کنم ژاپنی هایی بودند که چین رو اشغال کرده بودند) دختر بچه رو میدزدند پدر دنبال نشانی از دخترش میگرده و بعد از سالها که دخترش رو که یک زن جوان شده بود پیدا میکنه ممنون میشم من رو در پیدا کردن نام و نشان این فیلم ها کمک کنید .

فیلم دوم  stalag 17

فیلم سوم کمی شبیه Killing Season 2013 هست نمیدونم خودشه یا نه

اون فیلم ژاپنی که یه شبه موهاش سفید میشد به گمونم kwaidan 1964 باشه

باقی فیلمها رو هرچی سرچ کردم چیزی دستگیرم نشد

باسلام خدمت دوستان

فیلمی را باید حدود ده سال یا بیشتر (ممکن است پانزده یا بیست سال قبل) دیدم ام  که البته حدس می زنم بدلیل اینکه در آن سال ها عموما این گونه فیلم ها یا از آقای جمشید هاشم پور بود و یا از آرنولد شوارتزنگر، ممکن است نقش اصلی فیلم یکی از این دو باشند. اما خیلی مطمئن نیستم.

اما فیلم، تنها قسمتی از آن که بخاطر دارم این هست که نقش اول فیلم به محل افراد بد فیلم حمله می کند اما دستگیر می شود. این افراد بد یک استخر بزرگ یا به نوعی یک دریاچه کوچک داشتند که در آن سوسمار بود، و دشمنان خود را برای شکنجه، در بالای داربست هایی بر روی این استخر پر از سوسمار می بستند و به مرور شخص می افتد در استخر. البته واضح هست که نقش اول فیلم این اتفاق برایش نیفتاد اما دیگر چیزی در خاطرم نیست. البته بنظرم می آید که یک دختر هم در این قسمت بود که او هم بنظرم دستگیر شده بود و نقش اول می خواست او را نجات دهد و یا آن دختر دست های، نقش اول را باز کرد و توانستند فرار کنند.

مدتی است این صحنه در خاطرم هست. متشکر می شوم اگر نام این فیلم راهنمایی کنید.

(۱۴۰۰/۳/۱ صبح ۰۷:۲۷)فلیکس کینگ نوشته شده: [ -> ]

فیلم دوم  stalag 17

فیلم سوم کمی شبیه Killing Season 2013 هست نمیدونم خودشه یا نه

اون فیلم ژاپنی که یه شبه موهاش سفید میشد به گمونم kwaidan 1964 باشه

باقی فیلمها رو هرچی سرچ کردم چیزی دستگیرم نشد

بسیار متشکرم.

آدرس های مرجع