تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

             یکیش شاید فیلم

The Biggest Battle 1978


باشه:

(۱۳۹۹/۴/۲۰ عصر ۱۲:۱۲)پهلوان جواد نوشته شده: [ -> ]

             یکیش شاید فیلم

The Biggest Battle 1978


باشه:

ممنون بابت توجه و وقتی که گذاشتید. اما فکر نمی کنم این بوده باشد. فیلم مورد نظر من که اگر اشتباه نکنم سال 73 پخش شد گریم ریموند لاو لاک بسیار مشابه گریمش در سریال مینو بود و تقریبا نیز همان سن و سال می نمود. در واقع فیلم می بایست جدیدتر از این یکی بوده باشد.

باز هم ممنون.

با سلام ببخشید نمی دانم که کجا باید نام فیلم مورد نظرم را بنویسم ولی خدمت شما عزیزان عرض کنم دنبال یک فیلم رزمی چینی و یا هنگ کونگی می گردم فکر کنم برای دهه 70 باشد یک پیرمرد رزمی کار  (کونگ فو کار)که تمام لباس ها و ریش و سبیل و ابرویش سفید است قدرت زیادی دارد ولی نقطه ضعفش جای حساس بدن او و در اصطلاح بیضه های او می باشد هر حریفی که می خواهد به نقطه حساس او ضربه بزند او یک عدد تخم مرغ کف دست او می انداخت ...همین از فیلم یادم است

جناب لوک مگ گرگور: فیلم چهارم. یک خواهر و برادر سیزده چهارده ساله متوجه می شوند که آدم فضایی ها که خود را به شکل انسان درآورده اند در زمین حضور دارند. بچه ها با عینک مخصوصی می توانند چهره واقعی آنها را ببینند. فضایی ها قصد فریب دادن آن بچه ها و نابودی زمین را دارند که در نهایت موفق نمی شوند.

با سلام خدمت دوست عزیز جناب مک گرگور. در یکی از پستهای قبلی درباره فیلم بالا اطلاعاتی داده بودید.به نظرم  در سال 75 فیلمی به نام گان هد https://www.imdb.com/title/tt0097410/ یا Gun head محصول سال 1989 از تلویزیون پخش شده که کم و بیش با توضیحات شما مطابقت دارد. امیدوارم همان فیلم مورد نظر شما باشد. 

ارادتمند

(۱۳۹۹/۴/۲۱ عصر ۰۹:۲۶)مامفی نوشته شده: [ -> ]

جناب لوک مگ گرگور: فیلم چهارم. یک خواهر و برادر سیزده چهارده ساله متوجه می شوند که آدم فضایی ها که خود را به شکل انسان درآورده اند در زمین حضور دارند. بچه ها با عینک مخصوصی می توانند چهره واقعی آنها را ببینند. فضایی ها قصد فریب دادن آن بچه ها و نابودی زمین را دارند که در نهایت موفق نمی شوند.

با سلام خدمت دوست عزیز جناب مک گرگور. در یکی از پستهای قبلی درباره فیلم بالا اطلاعاتی داده بودید.به نظرم  در سال 75 فیلمی به نام گان هد https://www.imdb.com/title/tt0097410/ یا Gun head محصول سال 1989 از تلویزیون پخش شده که کم و بیش با توضیحات شما مطابقت دارد. امیدوارم همان فیلم مورد نظر شما باشد. 

ارادتمند

ممنون دوست گرامی. البته فیلم خودش نبود. فیلم مورد نظر من انگار یک فیلم غربی بود که در نوروز سال 1378 چند شب پس از پخش فیلم جومانجی ساعت یازده شب از شبکه دو پخش شد. بیشتر ماجراجویانه بود تا اکشن و جلوه های ویژه خاص و آنچنانی هم نداشت. یادمه رئیس فضایی ها در قالب انسان موهای بلندی داشت. حتی اومده بودن با مادر بچه ها صحبت کنند که بچه ها به شکل مخفیانه با اون عینک مخصوص چهره واقعی و وحشتناک اونها را می بینند. یادمه در پایان فیلم فضایی ها با گفتن این موضوع به دختره که شما و خانواده و دوستانتان زنده می مونید خواستند فریبش بدند که موفق نمی شوند.

اما باز هم ممنون. به خاطر اینکه فیلم‌هایی که معرفی کردید مانند کریسمس در خانه، دو پیکر و یا همین باعث شد که من با این فیلم‌های زیبا آشنا بشم.

جناب لوک مگ گرگور: فیلم چهارم. یک خواهر و برادر سیزده چهارده ساله متوجه می شوند که آدم فضایی ها که خود را به شکل انسان درآورده اند در زمین حضور دارند. بچه ها با عینک مخصوصی می توانند چهره واقعی آنها را ببینند. فضایی ها قصد فریب دادن آن بچه ها و نابودی زمین را دارند که در نهایت موفق نمی شوند.

با سلام خدمت دوست عزیز جناب مک گرگور. در یکی از پستهای قبلی درباره فیلم بالا اطلاعاتی داده بودید.به نظرم  در سال 75 فیلمی به نام گان هد https://www.imdb.com/title/tt0097410/ یا Gun head محصول سال 1989 از تلویزیون پخش شده که کم و بیش با توضیحات شما مطابقت دارد. امیدوارم همان فیلم مورد نظر شما باشد. 

ارادتمند

جناب لوک مگ گرگور: ممنون دوست گرامی. البته فیلم خودش نبود. فیلم مورد نظر من انگار یک فیلم غربی بود که در نوروز سال 1378 چند شب پس از پخش فیلم جومانجی ساعت یازده شب از شبکه دو پخش شد. بیشتر ماجراجویانه بود تا اکشن و جلوه های ویژه خاص و آنچنانی هم نداشت. یادمه رئیس فضایی ها در قالب انسان موهای بلندی داشت. حتی اومده بودن با مادر بچه ها صحبت کنند که بچه ها به شکل مخفیانه با اون عینک مخصوص چهره واقعی و وحشتناک اونها را می بینند. یادمه در پایان فیلم فضایی ها با گفتن این موضوع به دختره که شما و خانواده و دوستانتان زنده می مونید خواستند فریبش بدند که موفق نمی شوند.

دوست عزیز جناب لوک مک گرگور با سلام. با مشورت با یکی از دوستان فیلم بازم فیلم شما را پیدا کردم. آفرین بر حافظه شما که سال پخش را به خاطر داشتید. اگر به سال پخش فیلمهای دیگر مورد نظرتان اشاره کنید شاید راحت تر بتوان آنها را یافت. فیلم مورد نظر شما با عنوان سیاره بی دفاع پخش شده. عنوان اصلی The Shrunken City است محصول 1998. https://www.imdb.com/title/tt0156075/?re...flmg_dr_27

در مورد فیلم چاقوی کند بله عنوان چاقوی کند است نه کهنه. من هم چیز زیادی یادم نیست. فقط این شخص (الکس لوگان) با یادآوری تدریجی تصادف حمله عصبی می گیره. برادرش با دکتر پیش او می روند و او کم کم حافظه اش را بدست آورده و یادش میاد در یک روز تعطیل شاهد ترور شخص مهمی بوده و چهره آدمکش را به یاد میاورد. برادرش احساس خطر می کنه و تصمیم می گیره  الکس را بکشه. او درنهایت توسط کسی که فکر می کرد دوستش هست کشته میشه.

درباره سایر قسمت های Sunday Night Theater واقعا مطمئن نیستم اپیسودهای دیگری هم دوبله و از تلویزیون پخش شده باشد

امیدوارم این توضیحات به شما کمک کرده باشد.

با ارادت

جناب مک گرگور نوشته: همچنین فیلمی بود در مورد یک مرد و دو پسرش توی یک دهکده. یکی از اونها که دانش آموز زرنگی بود قرار بود بره دانشگاه اما با غیبت ناگهانی اون یکی برادرش مجبور میشه بمونه و به باباش در کارهای مزرعه کمک کنه. بعد از حدود بیست سال اون یکی برادرش بر می گرده در حالی که اینکی ازدواج کرده و یک فرزند جوان و بچه های کوچکتر داره. اون از برادرش ناراحته که باعث شده به خاطرش تحصیلاتش رو ادامه نده. وقتی میبینه بابای کهنسالشون پسرشو بعد از سال‌ها در آغوش می گیره حسادت میکنه و به زنش میگه من یک عمر واسه بابام کار کردم اینجوری منو در آغوش نگرفت. آخر سر وقتی برادرش فرزند کودک داداشش رو از آتش‌سوزی نجات میده روابطشان دوباره برادرانه و صمیمی میشه. یادمه پسر جوان اون مرد هم می خواست بره دانشگاه اما باباش چون خودش سالها پیش نتونسته بره بهش اجازه نمی داد اما آخر سر با رفتنش موافقت میکنه.

با سلام مجدد به جناب مک گرگور عزیز. فکر کنم این گمگشته شما را هم نیز پیدا کردم. اواسط دهه 70 فیلمی پخش شد به نام درو که عنوان اصلی آن Harvest for the Heat  محصول 1994 است https://www.imdb.com/title/tt0109992/

امیدوارم همان فیلم مورد نظر شما باشد.

موفق باشید

جناب مامفیییی دوست گرانقدر. چه بگویم که زبان از بیان احساسم قاصر است. هر دو فیلم خودشان بودند. گل کاشتید دوست من. سپااااااس هم برای فیلم‌ها و هم توضیحات ارزشمندتان.

 فیلمی کمدی درباره یک رئیس که کیفش با یک بچه عوض می شه. اونقدر دست به دست میشه تا در نهایت دوباره به همون رئیس می رسه  و معلوم میشه توی کیف کیکی هست که مادرش برای تولدش پخته و براش فرستاده!

یادمه یه فیلم آمریکایی بود که یه یه سرباز میخواست از یه پسربچه پسش بگیره و صدای سرباز رو آقای منوچهر والی زاده صحبت میکرد و برای پسربچه ده تا ساندویچ  همبرگر میخره و بهش میگه فقط یه غول میتونه ده تا ساندویچ همبرگر رو بخوره

جناب بازی 1997 :شاید در حدود ده سال قبل (کمتر یا بیشتر) یک فیلم خارجی در تلویزیون پخش شد که خلاصه داستان به این صورت بود.

یک تعداد افراد برای انتخاب شدن و ورود به نیروهای پلیس آزمون های مختلفی را می دادند. تا در نهایت تعداد محدودی از آن ها انتخاب شوند. در این بین یک دختر و یک پسر نیز بودند. آزمون های مختلف برگزار می شد و افراد در آن آزمون ها شکست می خوردند و حذف می شدند. اکثر افراد حذف شده بودند تا اینکه این دختر و پسر که در این مدت علاقه ای هم بین آن ها شکل گرفته بود و از مراحل زیادی عبور کرده بودند، قرار شد در یک عملیات شرکت کنند و با تعدادی از نیروها در پشت یک استیشن سوار شدند و برای عملیات اعزام شدند. در بین راه یک سری افراد به این گروه حمله کردند و آن ها را اسیر کردند و بعد شروع کردند به شکنجه تک تک افراد که هر کدام عملیات را فاش کنند. کم کم تک تک افراد تحت شکنجه عملیات را فاش می کردند. البته افراد هر کدام در اتاق های جداگانه بودند و گاهی اوقات صداهای هم را می شنیدند و یا تصاویری از دیگر افراد به آن ها نشان می دادند. مقاومت آن پسر از همه بیشتر بود. و تمامی شکنجه ها را تحمل می کرد. تا اینکه یک روز تصویری از آن دختر، شکنجه و تصمیم به کشتن دختر، برای پسر پخش کردند. و اون پسر در نهایت نتوانست تحمل کند و عملیات را فاش کرد. در هنگامی که داشت عملیات را فاش می کرد تصویر از اتاقی که اون پسر در آن زندانی بود به بیرون آمد و مشخص شد افرادی که آن ها را گروگان گرفتند، از نیروهای خود سازمان بودند و این هم یک مرحله از آزمون بوده است و همه آن شکنجه هایی که به آن دختر می دادند، نمایش بوده است و برای فریبِ پسر بوده است. در این لحظه تمامی شرکت کنندگان و آن دختر داشتند، تحمل پسر را مشاهده می کردند و می خواستند که موفق بشود. اما آن پسر نتوانست و او هم عملیات را فاش کرد البته بخاطر نجات آن دختر. و بعد یک مرتبه درب اتاقی که پسر، در آن بود باز شد و پسر هم متوجه شد که این هم یک مرحله از آزمون بود.

با سلام به دوست عزیز. حدس می زنم فیلم مورد نظر شما سرباز جین با عنوان انگلیسی G. I Jane باشد.  https://www.imdb.com/title/tt0119173/

اابته مطمئن نیستم این فیلم از تلویزیون پخش شده یا خیر اما داستان آن کم و بیش با توضیحات شما مطابقت دارد.

با آرزوی تندرستی برای همگی دوستان

(۱۳۹۷/۱۰/۱۷ صبح ۱۲:۱۵)لرد پدینگتون نوشته شده: [ -> ]

دوستان گرامی سلام..دنبال اسم یک فیلم میگردم که اون قدیما پخش شد.خانواده شخصی توسط یک راننده ماشین سنگین کشته شدن..و از اون به بعد کار اون  شخص فقط شده بود کشتن رانندگان ماشین سنگین..یه جورایی شبیه فیلم صادق کرده بود..فکر کنم فیلمه المانی یا فرانسوی بود..

جناب لرد پدینگتون. دیدم که خیلی وقت پیش برای پیدا شدن این فیلم درخواست داده بودید. ممکنه فیلم مورد نظر شما این فیلم لهستانی باشه. داستانش که خیلی شبیه!

https://m.imdb.com/title/tt0093797/

(۱۳۹۴/۹/۵ عصر ۰۸:۴۴)ماهی گیر نوشته شده: [ -> ]

سلام

اسم این فیلم قدیمی  لطفا!

مردی نسبتا یا تماما خبیث با زنی که دو تا پسر داره ازدواج میکنه ....این مرد مستمرا پسرا رو اذیت میکنه (در سکانسی یادم میاد اون ها رو به جایی که پر از مار هست میبره و با مار می ترسونتشون)

سلام ماهیگیر عزیز. اینو انگار چند سال قبل پرسیده بودید. اگه هنوز پیداش نکردید باید بگم من اینو یادمه. البته اونا خواهر و برادر بودند و نه دو برادر.

Night of the hunter 1991

https://m.imdb.com/title/tt0102533/

(۱۳۹۹/۴/۲۴ صبح ۰۹:۵۳)لوک مک گرگور نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۹/۵ عصر ۰۸:۴۴)ماهی گیر نوشته شده: [ -> ]

سلام

اسم این فیلم قدیمی  لطفا!

مردی نسبتا یا تماما خبیث با زنی که دو تا پسر داره ازدواج میکنه ....این مرد مستمرا پسرا رو اذیت میکنه (در سکانسی یادم میاد اون ها رو به جایی که پر از مار هست میبره و با مار می ترسونتشون)

سلام ماهیگیر عزیز. اینو انگار چند سال قبل پرسیده بودید. اگه هنوز پیداش نکردید باید بگم من اینو یادمه. البته اونا خواهر و برادر بودند و نه دو برادر.

Night of the hunter 1991

https://m.imdb.com/title/tt0102533/

سلام

خودشه مرسی:haha::

جناب لوک مک گرگور: سالها پیش یک فیلم انگار به نام پدر نمایش داده شد که فکر می کنم مجارستانی بود. در مورد یک دختر بچه بود که با باباش توی یک ساختمان زندگی می کردند. مادرش روانپریش و در تيمارستان بود اما گاهی با مادرش میومدند که دخترشو بگیره. اما دختر بچه باباشو دوست داره. آخر فیلم انگار توی دادگاه بود که دختر بچه خودش رو از بالای ساختمان می اندازه و باباش هم همراهش خودشو می اندازه ولی هر دوشون می افتند روی بالشتک هایی که آتش‌نشانان اونجا گذاشته بودند. بعد هم اون مرد دست دخترش رو می گیره و با هم اونجا رو ترک می کنند.

با سلام به دوست گرامی جناب مک گرگور. فکر کنم گم گشته بالای شما نیز پیدا شده. این فیلم لهستانی به نام پدر در زمستان 1377 از تلویزیون پخش شده. عنوان لاتین فیلم Tato  است محصول 1995. https://www.imdb.com/title/tt0114626/

امیدوارم این بار نیز حدسم درست بوده باشد.

ارادتمند

جناب لوک مک گرگور: فیلم پنجم. یک فیلم فرانسوی یک مرد چهل ساله مخترع و مفلس که با دختر دوازده ساله اش زندگی می کند گویا اختراعش را می دزدند و بانک هم خیلی آنها را تحت فشار قرار می دهد. در نهایت آن مرد قصد بستن حسابش را دارد که بانک برای بستن حساب نیز از وی درخواست مقدار زیادی پول می کند.

با سلامی دوباره به دوست عزیز جناب مک گرگور. هنگام مشورت با دوستی قدیمی ظاهرا سال 1379 فیلمی کمدی ایتالیایی با عنوان دزدی به خاطر مالیات از تلویزیون پخش شده که شخصیت مخترعی هم داشته. شاید فیلم مورد نظر شما همین باشد اما چندان مطمئن نیستم. https://www.imdb.com/title/tt0208485/

با آرزوی توفیق

سلام و سپاس دوباره بر مامفی گرامی. فیلم لهستانی پدر که خودش است. به نظر می رسد که این فیلم‌ها به نوعی خاطرات خودتان نیز باشند. چرا که زمان دقیق پخش شان را نیز به خاطر دارید!

فیلم دومی اما خودش نبود. آن فیلم که انگار فرانسوی بود حدس و تنها حدس می زنم که باید محصول دهه هشتاد میلادی باشه. به خاطر فضای فیلم و همچنین از روی ظاهر اون مرد چهل ساله که کمی موهاش بلند بود ( نه خیلی بلند مثل دهه هفتاد) و سبیل داشت. فیلمش نیمه کمدی بود. انگار طرف برنامه نویس کامپیوتر یا همچین چیزی بود که البته دقیق یادم نیست. یادمه اون و دختر دوازده سالش گاهی به شوخی به هم تیکه می انداختند. یه بار داشتند با هم راه می رفتند دختره بهش گفت زشت نیست مرد چهل ساله اینقدر مفلس باشه و باباش بهش می گفت زشت نیست دختر دوازده ساله اینقدر زبان دراز باشه. اون آقا انگار یک دوست دختر هم داشت. البته مسلما در دوبله دقیق به این موضوع اشاره نمی شد. اما اون خانم میومد بهشون سر می زد و کم کم پیششون ماندگار شد. احتمالا اون خانم مرغداری داشته که ورشکست شده بود. یادمه یه جاش خبر آوردند که اون دختر بچه فکر کنم از روی گرسنگی دزدی کرده. پدرش میره  پیش پلیس دخترشو میاره. بانک هم بهش فشار میاره. اواخر فیلم وقتی وضعشون یک مقدار بهتره میشه تصمیم می گیرند از شر بانک خلاص بشند. سکانس آخر سه نفری رفته بودند بانک که پدر حسابشو ببنده. برای بستن حساب ازش درخواست کلی پول می کنند که یکباره از روی تعجب دهانشونو باز می کنند و همینجا فیلم تموم میشه. در واقع یک فیلم اجتماعی بود که در بستری نیمه کمدی عرضه شده بود. فکر کنم سال هشتاد یا هشتاد و یک، شبکه سه ساعت هشت شب پخش شد.

درود بر همگی

امروز یک دفعه نوت هایی از موسیقی یک سریال خارجی در ذهنم تداعی شد که مربوط به سال 1369 می شود.

فکر کنم اسم این سریال که در لابه لای برنامه کودک شبکه یک پخش می شد، این بود:استلا

شاید هم یک فیلم سینمایی یا تلویزیونی بوده که سیماخانوم:cheshmak: مثل همیشه قطعه قطعه اش کرده و از آن یک مینی سریال درست کرده است.

در هر صورت،در  کافه هم جست وجو کردم،ولی نتیجه ای حاصل نشد.

موضوع سریال درباره ی یک پسر10-12ساله بود که پدرومادرش باهم بحث و جدل مداوم داشتند و مادر کم طاقت داشت چمدانش را می بست تا از پدر بچه هایش طلاق بگیرد و به بغض و ناراحتی پسرک که با چشم گریان این مجادله را تماشا می کرد،اعتنایی نمی کرد.

به گمانم این پسر یک رابطه ای با دنیای  ماورا داشت.shakkk!

در زمستان 69 پخش شد و من نتوانستم تمام قسمت هایش را خوب ببینم.فقط آهنگ زیبایش هر از چندگاهی در قسمت تاریک مغزم نواخته می شود و دیگر سکوت!:dodgy:

با درود خدمت همه دوستان

فیلمی که چند روز پیش از یکی از شبکه های داخل کشور پخش شد

من فثط جند دقیقه از فیلم رو بیشتر نتونستم ببینم

فیلم ژاتر فانتزی تخیلی داشت و احتمالا جدید بود

اسم فیلم زیرنویس نشد و نفهمیدم مال کدوم شبکه بود که جستجو کنم

صحنه ای که دیدم چند بچه در آزمایشگاه پدرشون داشتن بازی میکردن

پدر دستگاهی ساخته بود که اجسام را بزرگ میکرد

یکی از بچه ها برای شیطنت دست کرد توی بینی اش و محتوای بینی اش را پرت کرد توی دستگاه

و تبدیل شد به هیولای سبز و چندش آور

بقیه اش را ندیدم

(۱۳۹۹/۴/۲۷ عصر ۰۷:۰۲)جان لاک نوشته شده: [ -> ]

با درود خدمت همه دوستان

فیلمی که چند روز پیش از یکی از شبکه های داخل کشور پخش شد

من فثط جند دقیقه از فیلم رو بیشتر نتونستم ببینم

فیلم ژاتر فانتزی تخیلی داشت و احتمالا جدید بود

اسم فیلم زیرنویس نشد و نفهمیدم مال کدوم شبکه بود که جستجو کنم

صحنه ای که دیدم چند بچه در آزمایشگاه پدرشون داشتن بازی میکردن

پدر دستگاهی ساخته بود که اجسام را بزرگ میکرد

یکی از بچه ها برای شیطنت دست کرد توی بینی اش و محتوای بینی اش را پرت کرد توی دستگاه

و تبدیل شد به هیولای سبز و چندش آور

بقیه اش را ندیدم

سلام

این نبود؟

https://www.imdb.com/title/tt1100119/

پاسخ به ارسال شماره #2530

باسلام و تشکر از جناب مافی بابت توجه و بررسی جستجوی نام فیلم بنده.

آن فیلمی که مد نظر بنده بود حدودا مانند این فیلم دارای یک سری مراحل و آزمون هایی برای وارد شدن به نیروی ویژه بود. البته این فیلم عموما در فضای باز و کنار دریا و نیروی دریایی بود و آن فیلم عموما در محیط های بسته و سوله بود. البته مسئله اصلی آن فیلم مورد نظر بنده، آن آزمون انتهایی می باشد، که مشخص می شود که یک فریب بوده است و می خواستن بفهمند که افراد چقدر حاضر هستند تا در مورد عملیات، رازداری کنند و از طرف دیگر آن مرد تا پای جان خود استقامت می کند اما بخاطر نجاتِ جان آن دختر، نتوانست تحمل کند و عملیات را فاش می کند. در آن فیلم علاوه بر اینکه سربازان، برای آزمون انتهاییِ خود، مورد فریب قرار می گیرند، بیننده هم مورد فریب قرار می گیرد و تقریبا در اواخر فیلم متوجه می شد که موضوع چه بوده است.

در کل از زحمتی که شما کشید و یک فیلم زیبایی دیگر نیز معرفی کردید متشکرم اما اگر دوستان باز هم در مورد نام آن فیلم بررسی نمایید متشکر می شوم.

آدرس های مرجع