تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

(۱۳۹۶/۹/۴ عصر ۰۲:۲۴)پدرخوانده نوشته شده: [ -> ]

یه فیلم رزمی فکرکنم از کلوپ گرفته بودیم واسه همون دهه 70 اگه اشتباه نکنم هندی بود. راجع به یه مبارزی که خیلی قوی بود (مشخصاتش هم یادمه موهای کوتاه سیاه داشت با سیبیل) و همه رو تو مبارزه شکست میداد. وقتی داشت یکی از حریفهاش و شکست میداد تو صورتش یه پودری میریزن که موقتا کور میشه و باعث میشه حریفش شکستش بده و در نهایت با یه ضربه فلجش میکنه. دوستش یا برادرش برای انتقام یه سری تمرینات سخت انجام میده (مثلا با چشمهای بسته تمرین کردن) و برمیگرده و انتقامش و میگیره و درست لحظه ای که طرف و شکست میده اون مبارز اولی از شدت خوشحالی از روی ویلچر بلند میشه و پاش خوب میشه. (فکر میکنم اونموقع این فیلم و از جمع دوتا فیلم رینگ خونین و کیک بوکسر فرانکی ساخته بودن)

سلام

و خوش بحالتون چون من یادمه! فیلم مورد نظر شما (JIGAR 1992)با شرکت اجی دیوگان. یادش بخیر چه فیلم هندیایی که ندیدیم .محض تجدید خاطره برم دانلودش کنم !

یک فروشنده بزرگ الماس قصد دارد الماس مشهوری به نام الماس کارتر را به نمایش گذاشته و بعد از چند روز در حضور مشتریان برش بدهد. پلیس یک دزد سابق را برای بررسی امکانات امنیتی فروشگاه به کار می گیرد. افسر پلیس به او مشکوک است. دزد سابق عاقبت با گریم به عنوان کارشناس برجسته الماس از هلند وارد میدان می شود و الماس را با زیرکی تمام می رباید و ...

در صحنه ای از فیلم دزد سابق برای اثبات ناکارآمدی سیستم دزدگیر فروشگاه، در کنار افسر پلیس چرخی در فروشگاه می زند و ناگهان یکی از جواهرات را از دست فروشنده قاپ زده و از در پا فرار می گذارد. افسر پلیس با دستپاچگی دنبالش می دود و موفق نمی شود. همان موقع دزد برگشته و با تمسخر می گوید که هدفش اثبات نامناسب بودن سیستم ایمنی بود.

سالها پیش فیلمی نشان داده شد که در مورد دوستی یک بچه خیابانی حدودا دوازده ساله با یک زن سی و چهار ساله عینکی بود. یادمه وقتی اون زن گفت که سی و چهار سالشه بچه تعجب کرد و بعد با لبخند گفت خوب خیلی بزرگ نیستی.

فیلم دیگری هم بود که  داستان یک پسر بچه بود که از طرفی روابطش با مادرش رو نشون می داد و از طرفی هم با یک غول بزرگسال دوست شده بود. تاکید می کنم غوله بچه نبود.

همچنین فیلمی بود در مورد یک مرد و دو پسرش توی یک دهکده. یکی از اونها که دانش آموز زرنگی بود قرار بود بره دانشگاه اما با غیبت ناگهانی اون یکی برادرش مجبور میشه بمونه و به باباش در کارهای مزرعه کمک کنه. بعد از حدود بیست سال اون یکی برادرش بر می گرده در حالی که اینکی ازدواج کرده و یک فرزند جوان و بچه های کوچکتر داره. اون از برادرش ناراحته که باعث شده به خاطرش تحصیلاتش رو ادامه نده. وقتی میبینه بابای کهنسالشون پسرشو بعد از سال‌ها در آغوش می گیره حسادت میکنه و به زنش میگه من یک عمر واسه بابام کار کردم اینجوری منو در آغوش نگرفت. آخر سر وقتی برادرش فرزند کودک داداشش رو از آتش‌سوزی نجات میده روابطشان دوباره برادرانه و صمیمی میشه. یادمه پسر جوان اون مرد هم می خواد بره دانشگاه اما باباش چون خودش سالها پیش نتونسته بره بهش اجازه نمی داد اما آخر سر با رفتنش موافقت میکنه.

اسم این فیلمها رو کسی می دونه.

[quote='لوک مک گرگور' pid='36485' dateline='1511380379']

اوایل دهه هشتاد خودمون یک فیلم وسترن نشان داده شد که پایان باز شد. چیز زیادی ازش در خاطرم نیست. جز اینکه کاراکتر اصلی انگار اولش بچه بود. یک سری دزد سرگردنه هم بودند که یادمه یکبار رئیس اونها عصبانی میشه. زبونشو گاز می گیره و کنده میشه و می اندازش دور. از اون به بعد تا سالها دیگه درست نمی تونه حرف بزنه. آخر فیلم هم کاراکتر اصلی که دیگه یک مرد جوان بود سوار بر اسب شد و  با خودش می گفت باید انتقام بگیرم. و همینجا فیلم تموم شد. به خاطر همین گفتم که انتهای روشنی نداشت. به نظر هم نمی اومد فیلم قدیمی باشه. شاید محصول دهه نود میلادی بود. از کانال سه هم دیدمش.

کسی اسم این فیلم رو می دونه؟

وقت بخیر

یاد فیلمی افتادم که توی همین مایه ها بود . پسرکی که مادرش سرخپوست بود و عده ای راهزن مادرشو میکشن یه کیفی هم داشت که از پوست بود اونم میدزدن .پسرش بزرگ میشه برای انتقام از یه کابویی تیراندازی یاد میگیره  چون مهارتش در تیر اندازی  خوب بود  وارد دارو دسته راهزنها میشه بعد انتقام میگیره.

(۱۳۹۶/۹/۷ عصر ۱۲:۵۵)جناب سرگرد نوشته شده: [ -> ]

[quote='لوک مک گرگور' pid='36485' dateline='1511380379']

اوایل دهه هشتاد خودمون یک فیلم وسترن نشان داده شد که پایان باز شد. چیز زیادی ازش در خاطرم نیست. جز اینکه کاراکتر اصلی انگار اولش بچه بود. یک سری دزد سرگردنه هم بودند که یادمه یکبار رئیس اونها عصبانی میشه. زبونشو گاز می گیره و کنده میشه و می اندازش دور. از اون به بعد تا سالها دیگه درست نمی تونه حرف بزنه. آخر فیلم هم کاراکتر اصلی که دیگه یک مرد جوان بود سوار بر اسب شد و  با خودش می گفت باید انتقام بگیرم. و همینجا فیلم تموم شد. به خاطر همین گفتم که انتهای روشنی نداشت. به نظر هم نمی اومد فیلم قدیمی باشه. شاید محصول دهه نود میلادی بود. از کانال سه هم دیدمش.

کسی اسم این فیلم رو می دونه؟

وقت بخیر

یاد فیلمی افتادم که توی همین مایه ها بود . پسرکی که مادرش سرخپوست بود و عده ای راهزن مادرشو میکشن یه کیفی هم داشت که از پوست بود اونم میدزدن .پسرش بزرگ میشه برای انتقام از یه کابویی تیراندازی یاد میگیره  چون مهارتش در تیر اندازی  خوب بود  وارد دارو دسته راهزنها میشه بعد انتقام میگیره.

فیلم اول

Ned Blessing: The True Story of My Life

(۱۳۹۶/۹/۵ عصر ۰۷:۵۲)جناب سرگرد نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۶/۹/۴ عصر ۰۲:۲۴)پدرخوانده نوشته شده: [ -> ]

یه فیلم رزمی فکرکنم از کلوپ گرفته بودیم واسه همون دهه 70 اگه اشتباه نکنم هندی بود. راجع به یه مبارزی که خیلی قوی بود (مشخصاتش هم یادمه موهای کوتاه سیاه داشت با سیبیل) و همه رو تو مبارزه شکست میداد. وقتی داشت یکی از حریفهاش و شکست میداد تو صورتش یه پودری میریزن که موقتا کور میشه و باعث میشه حریفش شکستش بده و در نهایت با یه ضربه فلجش میکنه. دوستش یا برادرش برای انتقام یه سری تمرینات سخت انجام میده (مثلا با چشمهای بسته تمرین کردن) و برمیگرده و انتقامش و میگیره و درست لحظه ای که طرف و شکست میده اون مبارز اولی از شدت خوشحالی از روی ویلچر بلند میشه و پاش خوب میشه. (فکر میکنم اونموقع این فیلم و از جمع دوتا فیلم رینگ خونین و کیک بوکسر فرانکی ساخته بودن)

سلام

و خوش بحالتون چون من یادمه! فیلم مورد نظر شما (JIGAR 1992)با شرکت اجی دیوگان. یادش بخیر چه فیلم هندیایی که ندیدیم .محض تجدید خاطره برم دانلودش کنم !

سلام

دست شما دردنکنه دوست عزیز. خیلی لطف کردی واقعا خیلی ذهنمو درگیر کرده بود. تو اون دوران دیدن این فیلمها خیلی مزه میداد.

با سلام خدمت همه ی دوستان

واقعا خیلی خوشحالم که به این انجمن اومدم. اطلاعات دوستان واقعا خیلی عالیه. اسم دوتا از فیلمهایی که واقعا دوست داشتم دوباره ببینم و اینجا پیدا کردم. واسه همین جسارت پیدامیکنم تا بیشتر از وجود این عزیزان بهره ببرم.

1- یه فیلم بود اوایل دهه 70 یکی دوبار تلویزیون پخش کرد راجع به پسری بود که با حیوانات صحبت میکرد. تو بخشی از فیلم چندتا قطار بودن که حاوی مواد سمی بودن که از کنترل خارج شده بودن. این پسره یه مشعل درست میکنه تا بره قطار و منفجر کنه که تو آخرین لحظه سگش فداکاری میکنه و مشعل و از دست پسره میقاپه و خودش به سمت قطار میره تا منفجرش کنه. (این فیلم و چند نفر دیگه هم با توضیحات دیگه ای پرسیده بودن که متاسفانه مشخص نشد اسم فیلم چی بوده)

2-یه فیلم بود درباره یه سیاره به اسم ژوپیتر که آدمها توش زندگی میکردن ولی یه بار که یه شهاب سنگ داشته میخورده به زمین به خاطر اینکه این سیاره سر راهش بوده مجبور میشن منفجرش کنن تا شهاب سنگ به این سیاره بخوره و به زمین نخوره. آخرش هم وقتی داشتن با سفینه از سیاره میرفتن، سیاره با یه صداهایی ازشون خداحافظی میکرد. این فیلم رو هم دهه 70 به اسم خداحافظ ژوپیتر دیدم ولی الان هرچی دنبالش میگردم پیداش نمیکنم.

(۱۳۹۶/۹/۷ عصر ۰۲:۵۷)سارتانا نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۶/۹/۷ عصر ۱۲:۵۵)جناب سرگرد نوشته شده: [ -> ]

[quote='لوک مک گرگور' pid='36485' dateline='1511380379']

اوایل دهه هشتاد خودمون یک فیلم وسترن نشان داده شد که پایان باز شد. چیز زیادی ازش در خاطرم نیست. جز اینکه کاراکتر اصلی انگار اولش بچه بود. یک سری دزد سرگردنه هم بودند که یادمه یکبار رئیس اونها عصبانی میشه. زبونشو گاز می گیره و کنده میشه و می اندازش دور. از اون به بعد تا سالها دیگه درست نمی تونه حرف بزنه. آخر فیلم هم کاراکتر اصلی که دیگه یک مرد جوان بود سوار بر اسب شد و  با خودش می گفت باید انتقام بگیرم. و همینجا فیلم تموم شد. به خاطر همین گفتم که انتهای روشنی نداشت. به نظر هم نمی اومد فیلم قدیمی باشه. شاید محصول دهه نود میلادی بود. از کانال سه هم دیدمش.

کسی اسم این فیلم رو می دونه؟

وقت بخیر

یاد فیلمی افتادم که توی همین مایه ها بود . پسرکی که مادرش سرخپوست بود و عده ای راهزن مادرشو میکشن یه کیفی هم داشت که از پوست بود اونم میدزدن .پسرش بزرگ میشه برای انتقام از یه کابویی تیراندازی یاد میگیره  چون مهارتش در تیر اندازی  خوب بود  وارد دارو دسته راهزنها میشه بعد انتقام میگیره.

فیلم اول

Ned Blessing: The True Story of My Life


متشکرم خود خودشه.

(۱۳۹۶/۹/۷ عصر ۰۵:۱۰)پدرخوانده نوشته شده: [ -> ]

2-یه فیلم بود درباره یه سیاره به اسم ژوپیتر که آدمها توش زندگی میکردن ولی یه بار که یه شهاب سنگ داشته میخورده به زمین به خاطر اینکه این سیاره سر راهش بوده مجبور میشن منفجرش کنن تا شهاب سنگ به این سیاره بخوره و به زمین نخوره. آخرش هم وقتی داشتن با سفینه از سیاره میرفتن، سیاره با یه صداهایی ازشون خداحافظی میکرد. این فیلم رو هم دهه 70 به اسم خداحافظ ژوپیتر دیدم ولی الان هرچی دنبالش میگردم پیداش نمیکنم.

 با سلام

فیلم خداحافظ ژوپیتر رو منم یادمه در اون دوران قحطی فیلم وتکنولوژی می شد به عنوان یه فیلم پیشرو حسابش کرد به نظرم محصول کشور ژاپن بود با اینکه ازلحاظ تکنیکی چیزی برای ارایه نداشت ولی جزو فیلم های محبوبم بود و مثل فیلم  (رولی)  هیچگا ه تکرا ر نشد تا بتونیم باهاش نوستالژی بازی کنیم .

سلام دوستان عزیز کافه

یه فیلم تخیلی بود شخصیت مرد نامرعی و یه زن خون اشام و هاید جکیل و مردی که نمیمرد (یه تابلو داشت تو تابلو پیر میشد و زخمی ولی خودش هیچیش نمیشد ) همه اینا باهم میخواستن یه ماموریت انجام بدن . فقط همین رو یادمه اگر کسی میدونه بگه ممنون میشم cryyy!

سلام علیکم یه فیلم سینمایی قدیما از شبکه دو نمایش داده شده بود که یه نوجوون خیلی شیطون بود که اسمش جیسون بود کسی اسم واقعی فیلم رو میدونه؟؟

(۱۳۹۶/۹/۸ عصر ۰۹:۵۶)مموله نوشته شده: [ -> ]

[quote='پدرخوانده' pid='36524' dateline='1511876407']

 با سلام

فیلم خداحافظ ژوپیتر رو منم یادمه در اون دوران قحطی فیلم وتکنولوژی می شد به عنوان یه فیلم پیشرو حسابش کرد به نظرم محصول کشور ژاپن بود با اینکه ازلحاظ تکنیکی چیزی برای ارایه نداشت ولی جزو فیلم های محبوبم بود و مثل فیلم  (رولی)  هیچگا ه تکرا ر نشد تا بتونیم باهاش نوستالژی بازی کنیم .

باسلام

من نمیدونستم فیلم ژاپنی هستش. با این راهنمایی که انجام دادید تونستم پیداش کنم. ممنونم

فیلم sayonara jupiter (bye bye jupiterr) 1984

http://www.imdb.com/title/tt0086247/

(۱۳۹۶/۹/۱۱ صبح ۰۹:۲۸)اوچیها ایتاچی نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان عزیز کافه

یه فیلم تخیلی بود شخصیت مرد نامرعی و یه زن خون اشام و هاید جکیل و مردی که نمیمرد (یه تابلو داشت تو تابلو پیر میشد و زخمی ولی خودش هیچیش نمیشد ) همه اینا باهم میخواستن یه ماموریت انجام بدن . فقط همین رو یادمه اگر کسی میدونه بگه ممنون میشم cryyy!

با سلام .

احتمالا فیلم

The League of Extraordinary Gentlemen


محصول سال 2003 هالیوود با بازی شان کانری مد نظرتون باشه .

[تصویر: 52wq_everettcollection_leagueextraordinary-150527.jpg]

تو فروش گیشه بسیار ناموفق بود و شان کانری از اون به عنوان بزرگترین اشتباهش نام میبره .

در واقع آخرین فیلم این بازیگر محبوب شد و بعد از اون دیگه هیچ کارگردانی به سراغش نرفت .

این لینک IMDB

http://www.imdb.com/title/tt0311429/?ref_=nm_flmg_act_3

اوایل دهه هشتاد فیلمی نشان داده شد درباره یک مرد با همسر و دختر نوجوانش که زندگی خوبی دارند. کم کم طی حوادثی اسراری از گذشته اون مرد نمایان میشه که زندگی خانوادگی شو به خطر می اندازه. یادمه در یکی از سکانس ها اون مرد توی خونه به همسرش اعتراف می کنه که بابا و برادرهایش توی مافیا بودند و کشته شدند اما قبل از مرگ به اون که کوچکتر از همشون بوده دفترچه ای رو می دند که توش اسامی کل اعضای مافیا توشه که اگر روزی به ناحق گرفتار شد بتونه با تحویل اون دفترچه خودش رو تبرئه کنه. اما اون دفتر چه توی آتش سوزی سوخت. در این بین کارآگاهی که از بیرون خانه حرفاشونو می شنید و در گذشته توی مافیا بوده از شنیدن سوخته شدن دفترچه لبخندی بر لبانش نقش می بنده. اون مرد دستگیر می شه. روزی که دخترش به دیدنش میاد به دخترش میگه من همیشه فلان کتاب رو مطالعه می کنم تو هم رفتی خونه بیاد من اون کتاب رو بخون. دختر که میره خونه میره داخل کتاب رو می گرده و دفترچه رو اونجا می یابه. جنایتکاران که متوجه می شند اون دفترچه هنوز وجود داره دخترشونو گروگان می گیرند و درخواست دفترچه رو دارند. دفترچه تحویل و دخترشون آزاد میشه، اما همچنان تهدید می شند که دخترشونو توی راه مدرسه اذیت می کنند. آخر فیلم همسر اون مرد که قبلا اسامی دفترچه رو توی اینترنت منعکس کرده باعث میشه که اعضای مافیا لو رفته و دستگیر بشند.

خیلی فیلم زیبایی بود و از کانال یک بعد از ظهر روز جمعه نشان داده شد. کسی اسمش رو می دونه؟

سلام و شب بخیر

یک سریال خارجی بود حدود 15 سال پیش پخش میشد درباره دختری بازیگوش به اسم سوفی(sofy)

که گویا مادر نداشت و پدرش هر از گاهی میومد بهش سر میزد .اگه اشتباه نکنم مریم شیرزاد به جاش حرف میزد.

البته این رو با اون کارتون سوفی که نامادری ظالمی داشت اشتباه نگیرید

(۱۳۹۶/۹/۱۱ صبح ۰۹:۲۸)اوچیها ایتاچی نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان عزیز کافه

یه فیلم تخیلی بود شخصیت مرد نامرعی و یه زن خون اشام و هاید جکیل و مردی که نمیمرد (یه تابلو داشت تو تابلو پیر میشد و زخمی ولی خودش هیچیش نمیشد ) همه اینا باهم میخواستن یه ماموریت انجام بدن . فقط همین رو یادمه اگر کسی میدونه بگه ممنون میشم cryyy!

همونجور که دوست خوبمون دارت ویدر عزیز گفتن این فیلم به نام لاتین  The League of Extraordinary Gentlemen 2003 و به اسم فارسی  انجمن نجیب زادگان عجیب پخش شد .

لینک دانلود فیلم به همراه دوبله فارسی تقدیم شما :

دانلود مستقیم فیلم با کیفیت 1080p

خلاصه داستان فیلم انجمن نجیب زادگان عجیب :


در سال ۱۸۹۹، یک گروه از شخصیت های فانتزی مشهورِ معاصر، گروهی را تشکیل می دهند، تا یک ماموریت مهم و مخفی را انجام دهند که اعضای گروه عبارتند از: زنی خون آشام به اسم مینا‌هارکر، دریانوردی به اسم کاپیتان نیمو، فردی دوشخصیتی به اسم دکتر جکیل/آقای‌هاید، مردی نامرئی به اسم رودنی اسنیکر، مردی نامیرا به اسم دوریان گری و یک مامور مخفی آمریکایی به اسم تام سایر…

عوامل دوبله صدا وسیما فیلم انجمن نجیب زادگان عجیب :


حسین عرفانی، شروین قطعه ای،‌ تورج مهرزادیان، امیرهوشنگ زند، نگین کیانفر، منوچهر والی زاده، نصرالله مدقالچی، میرطاهر مظلومی، امیرهوشنگ قطعه ای، محمدرضا مومنی و…

سال 1373 سریالی نشان داده شد که تقریبا همش توی یک زیردریایی می گذشت. یادمه آخر سریال فقط یک نفر نجات می یابه و بقیه به دلایل مختلف جان می دهند. اگر اشتباه نکنم بر اساس داستان واقعی ساخته شده بود.

سریال دیگه ای نیز همان سال نشان داده شد که کاراکترهاش نام حیوانات را داشتند. فکر می کنم نقش اصلی اسمش خفاش بود و اگر هم اشتباه نکنم با آدم بدها می جنگید.

در نهایت هم سالها پیش فیلمی دیدم درباره رابطه عاطفی بین یک پسر بچه یازده ساله با باباش. عمده فیلم توی کوهستان می گذشت. آخر فیلم گویا اون بچه از صخره می افته و گروه امداد نجاتش می دند. فیلم احتمالا باید محصول سال 1997 باشه. چون توی فیلم گفته شد که اون بچه متولد سال 1986 هست.

با درود

نام دو فیلم را می خواستم

اولی که از تلویزیون چندین بار پخش شد

دقیقا یادم نیست ولی فکر کنم دو گروه بودن که میخواستن کاری یا سرقتی انجام بدهند

توی یکی از صحنه های اصلی هنرپیشه فیلم میره سراغ  خونه مادر یکی از گروه رقیت که وقتی از منزل پیر زن خارج میشه و توی محوطه  حیاط یا باغ خونه بوده  پیر زنه از داخل خونه اونو با تفنگ میزنه

و همین اتفاق باعث گرفتن حال بیننده میشد

*****************************

فیلم دومی که روی CD بود و زیر نویس داشت

مطمئن نیستم ولی فکv کنم . بازیگرش مایکل داگلاس بود

ولی مطمئن نیستم

طرف زن داشت ولی با نامزد یا دوست دختر قبلیش هم رابطه ذاشت که زنش متوجه میشه

صحنه ای که یادمه توی یه مهمونی یه زن مسن یا میانسال میخواست سیگار بکشه که از پیش مهمونا اومد یه جای خلوت تر

دوستش گفت چرا از مهمونا جدا شدی

و اون زن گفت "گاهی یه رفتار ناهنجار اجتماعی باعث میشه بتونی از جمع  به این بهانه جدا بشی"

البته ممکنه مترجم ها متفاوت ترجمه کرده باشن ولی اون زمان این ترجمه زیرنویس بود

با سلام و درود دوستان عزیز کافه

ممنون از دوست عزیز کسیدی و دارت عزیز دقیقأ همین فیلم بود سپاس فراوان :haha:::heart:

یه فیلم دیگه هم هست در مورد برخورد یه شهاب سنگ با کره ماه 
که اون رو از مسیرش خارج میکنه و به سمت زمین حرکت میکنه

(۱۳۹۶/۹/۷ عصر ۱۲:۵۵)جناب سرگرد نوشته شده: [ -> ]

پسرکی که مادرش سرخپوست بود و عده ای راهزن مادرشو میکشن یه کیفی هم داشت که از پوست بود اونم میدزدن. پسرش بزرگ میشه برای انتقام از یه کابویی تیراندازی یاد میگیره  چون مهارتش در تیر اندازی  خوب بود  وارد دارو دسته راهزنها میشه بعد انتقام میگیره.

شبیه داستان فیلم نِوادا اسمیت (1966) است؛ به کارگردانیِ هنری هاتاوی و بازیِ استیو مک‌کوئین، کارل مالدن و سوزان پله‌شت.

مشخصات فیلم در ویکی‌پدیا

نوادا اسمیت

در تلویزیون ایران، اوّلین باری که به یاد دارم، "شبکه‌ی یک" این فیلم را در تاریخ 11 فروردین 1377 پخش کرده بود.

آدرس های مرجع