تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: کـارتون های ماندگار و خاطره انگیز کودکی
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64

سلام خدمت تمام دوستان عزيز

كارتون هاي دوران كودكي ما بيش از يك كارتون بودند.شايد درس هايي دربطن اين كارتونها به ما مي دادند كه امروزه با اين كارتونهاي كه نه معني و مفهوم دارند و بيشتر انسان را به سوي خشونت و جنگ و جدال سوق مي دهند قابل قياس نيست.متاسفانه دوره ما كوتاه بود ولي خوشبختانه دوره اي پر بار بود.زمان عید کریسمس البته قبل از انقلاب فيلم زندگي شگفت انگيز كاپرا رو پخش مي كردند و واقعا فيلمي تاثير گذار بود اما بعد از اتفاقاتي كه افتاد كارتون عيد كريسمس رو پخش كردند كه اون هم جاي خودش معناي خاصي رو به بيننده منتقل مي كنه

باز هم از تمامي دوستان (بهزاد عزيز، رامين عزيز،دلشدگان عزيز، و تمامي بزرگواران تشكر مي نمايم كه حداقل توانستند بخشي از خاطرات بنده و ديگر دوستان رو دوباره زنده كنند  و بگويند كه درست است كه گذشته قابل برگشت نيست اما خاطرات همچنان زنده و در ذهن ما نقش بستند

(۱۳۸۹/۶/۶ صبح ۰۷:۲۷)منصور نوشته شده: [ -> ]

گاهی بهنگام گشتهای اینترنتی به سایتهای جالبی برمیخوریم. یک سایت فروش کارتون نظرم را جلب کرد که ظاهرا صدا را از نسخ قدیمی استخراج و با تهیه نسخ اصلی فیلم ، ترکیبی که صداگذاران فعلی فیلمهای دوبله انجام میدهند را به انجام رسانده است اما ظاهرا قیمتها بالاست. دوستان مستحضر باشند از آنجا که خود خریدی از این سایت نداشته ام به هیچ عنوان درخصوص کیفیت فیلمها نمیتوانم اظهار نظر کنم.

http://www.arinashop.com/index.php?targe...ory_id=110

منصور گلم، سلام، سلام، سلام

و سلامي گرم به همه كافه نشينان عزيز

والله... بقول معروف، حرف كه ماليات نداره، پس گفتنش هم ظاهرا ضرري براي گوينده، بالاخص در دنياي مجازي

اين سايت از يكسال پيش كه من مطلع هستم اطلاعيه فروش كارتونهاي نسخه اصلي رو درج كرده ولي تاكنون يك كار هم تحويل مشتري نداده است. دوستان عزيز كافه نشين حواسشون باشه كه يه وقت خداي نكرده....

بنده به شخصه به همراه 2 تن از دوستان در شهرهاي مختلف تماسهاي مكرري گرفتيم تا اكثر كارهاي 2 صداي ايشون رو تهيه كنيم، ولي تا الان مطلقا موفق نشديم.

ما گشتيم نبود، شما هم نگرديد كه نيست...

(۱۳۸۹/۶/۱۷ عصر ۱۰:۴۴)سروان رنو نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۸۹/۶/۱۶ صبح ۰۸:۴۰)دلشدگان نوشته شده: [ -> ]

اون زمان تلویزیون همیشه شبهای کریسمس کارتون اسکروچ را پخش می کرد یادش به خیر ،

دروان کودکی سه روز بود که تلویزیون حسابی گل می کاشت و برنامه های زیبا می گذاشت: اول عید نوروز ، دوم عید کریسمس و سوم یه روزی بود به نام روز کودک ! ( روز جهانی کودک ) که از صبح تا شب برامون فیلم و کارتون می ذاشت !nnnn:

سفر به سرزمین آرزوها (یک پرونده مفصل و خواندنی درباره محبوب ترین کارتونهای کودکی) :

هفته نامه فرهنگی همشهری جوان / شماره 97 / آذرماه 1385 / استثنائا 100 صفحه / 200 تومان + یک سی دی

[تصویر: 44721.jpg]

شخصیت‌های كارتونی محبوب دهه شصت و هفتاد تلویزیون در شماره جدید هفته‌نامه همشهری جوان گردهم آمده‌اند تا پس از سال‌ها، خاطرات روزهای خوب برنامه‌ كودك دیدن را زنده ‌كنند. البته این همه ماجرا نیست.روزهایی كه چه كوچكترها و چه بزرگترها پایه ثابت تماشای برنامه كودك و نوجوان شبكه‌های یك و دو تلویزیون بودند و كارتون دیدن به تجربه مشترك یك نسل بدل شد.

روز جهانی كودك و تلویزیون (19 آذر، 10 دسامبر) بهانه بچه‌های همشهری جوان بوده تا به سراغ این كارتون‌ها بروند و ویژه‌نامه مفصل و پر و پیمانی را در 100 صفحه آماده كنند.

در این ویژه‌نامه اطلاعات خواندنی درباره این كارتونها خواهید خواند كه بیشتر آن‌ها تا به حال جایی منتشر نشده است. یك سی‌دی شامل عكس و موسیقی و فیلم تعدادی از این كارتون‌ها هم همراه این ویژه‌نامه است تا این ضیافت كارتونی را تكمیل كند. این ویژه‌نامه را می‌توانید از كیوسك‌های مطبوعاتی با همان قیمت شماره‌های عادی مجله همشهری جوان (200 تومان) تهیه كنید .

اگر می‌بینید هنوز برای كارتون‌ها غش و ضعف می‌رویم، زیر سر دنیای مشترك و در عین‌حال شخصی است كه پایه خیلی از باورها و روحیات و اخلاق نسل ما شده است.

1 - اگر هنوز مثل آن بچه آشنای تیتراژ برنامه كودك شبكه اول، منتظر ایستاده‌اید كه كبوتری بیاید و این صفحه را كنار بزند، یك پیشنهاد خوب برایتان داریم. صفحات ویژه‌نامه را روبه‌روی خودتان بگیرید، چشمانتان را ببندید و یك صفحه را انتخاب كنید. ببینید توی فال كارتونی‌تان چه چیزی رقم خورده است.

2 - اگر فال گرفتید و اولین مطلب كارتونی جلوی چشمتان آمد و هوس كردید بخوانید، آمادگی لازم را داشته باشید كه یك دفعه توی ذوقتان نخورد. چون ممكن است با یك مطلب پر از اطلاعات روبه‌رو شوید و كلی شاكی شوید كه ای آنت! ای سنگدل! دلت آمد این‌قدر خشك و بی‌عاطفه با كارتون محبوب من برخورد كنی؟

ولی الكی شاكی نشوید، چون از اول با خودمان این قرار را گذاشتیم كه مطالب بیشتر اطلاعات محور باشد تا احساسات محور. البته باز هم مقدار انبوهی احساسات به میان صفحات نفوذ كردند، به خصوص درباره كارتون‌هایی كه اطلاعات خاصی درباره آن‌ها پیدا نكردیم.

3 - نمی‌دانید برای به دست آوردن دو كلمه اطلاعات درباره خیلی از كارتون‌ها چه زجری كشیدیم. اولین مشكل ندانستن نام اصلی آن‌ها بود. بله، با ‌آن خرده انگلیسی كه بلدیم، معادل انگلیسی نام كارتون را پیدا كردیم، ولی مشكل این جا بود كه نام فارسی خیلی از كارتون‌ها هیچ ربطی به نام اصلی‌اش ندارد.

مثلا اسم اصلی«حنا دختری در مزرعه»، «كاتری، دختر مرغزار» بوده و یا «خپل در باغ گل‌ها»، «James the Cat» بوده است و الی آخر (نام‌ اصلی كارتون‌هایی را كه پیدا كردیم در كنار مطلب هر كارتون زده‌ایم تا شما دیگر برای پیدا كردن عكس و مطلب مثل ما به دردسر نیفتید.) برای پیدا كردن بعضی از كارتون‌ها هم كه دیگر كاملا ناامید شدیم.

ولی در آخرین روزها، كلی درهای حكمت روبه‌روی بچه‌ها باز شد و عكس كارتون‌هایی مثل نل و خپل و رابرت پیدا شد. متأسفانه دیگر زمانی برای تولید مطلب جدید و اضافه كردن اطلاعات تازه نبود. البته پیدا كردن اسم اصلی كارتون فقط گاهی اوقات مشكل را حل می‌كرد، چون خیلی وقت‌ها مطالب مربوط به یك كارتون به زبان دیگری غیر از انگلیسی بود.

مثلا درباره بامزی، اوایل هر چه پیدا می‌كردیم به زبان سوئدی بود و درباره بولك و لولك به زبان لهستانی! وسط معركه این زبان‌های عجیب و غریب، ژاپنی بلد بودن احسان رضایی خیلی بهمان كمك كرد.

احسان‌رضایی اطلاعات مربوط به افسانه سه برادر را از زبان ژاپنی ترجمه كرد و برای پیدا كردن كارتون‌هایی مثل پسر شجاع و ای‌كیو سان هم از نام ژاپنی آن‌‌ها كمك گرفت. این‌ها را برای منت گذاشتن سر كارتون‌ها نگفتیم، چون كارتون‌ها بیشتر از این‌ها بر سر ما منت دارند! فقط گفتیم تا بدانید چه خون دل‌ها خوردیم تا مطالبی را جمع‌آوری كنیم كه بیشتر از 95درصد اطلاعات آن‌ها، برای اولین بار دارد در مطبوعات ایران چاپ می‌شود.

این‌جا لازم است یك تشكر درست و حسابی از اینترنت و به خصوص سایت ویكی‌پدیا بكنیم كه اگر نبودند معلوم نبود این همه اطلاعات و عكس را از كجا باید پیدا می‌كردیم. اگر هم می‌بینید بعضی عكس‌ها بی‌كیفیت است همه‌اش تقصیر این اینترنت است، ما بی‌تقصیریم!

4 - چرا برای ایرانی‌ها فقط دو صفحه؟ این به خاطر كم بودن كارتون‌های ایرانی در زمان كودكی‌مان است. آن زمان بیشتر محصولات ایرانی برنامه كودك یا فیلم و سریال بودند و یا برنامه. حتی بیشتر كارهای عروسكی‌مان هم برنامه عروسكی بودند نه كارتون عروسكی.

از اول هم قرار بود در این ویژه‌نامه فقط به كارتون‌ها بپردازیم و برای همین سریال‌ها و فیلم‌های خارجی مثل طوفان و بچه‌های كوه آتشفشان را هم كنار گذاشتیم. به بعضی از برنامه‌های ایرانی مثل مدرسه موش‌ها و خانه مادربزرگه و چاق و لاغر هم قبلا به صورت مفصل پرداخته بودیم. همین شد كه نقش ایرانی‌ها در این پرونده این قدر كم‌رنگ شد.

5 - چرا این هفته را برای چاپ این پرونده انتخاب كردیم؟ دلیل ساده‌ای دارد، 10دسامبر كه برابر می‌شود با 19آذر، روز جهانی كودك و تلویزیون است. این همان روزی است كه تلویزیون یك جمعه قبل یا بعد آن، از صبح تا شب برای  بچه‌ها برنامه كودك پخش می‌كند. اولین بار را یادتان هست؟

6 - بند آخر این مطلب ماند برای پاسخ به سؤالی كه شاید توی ذهن خیلی‌ها بعد از دیدن این ویژه‌نامه پیش آمده باشد. این كه اصلا چرا این همه صفحه و انرژی را برای موضوعی مثل كارتون‌های كودكی‌مان گذاشته‌ایم؟ این سؤالی است كه جواب آن زیاد راحت نیست.

یعنی برای كسی كه هم نسل ما نباشد، توضیح این عشق و علاقه به كارتون‌ها كار سختی است. ما با تلویزیون بزرگ شدیم. آن زمان نه بازی‌های كامپیوتری این قدر گسترده شده بود و نه از سی‌دی و دی‌وی‌دی فیلم‌های روز دنیا خبری بود و نه ماهواره‌ای بود و نه اینترنتی و نه حتی كامپیوتری.

آن روزها اصلی‌ترین منبع سرگرمی‌ خیلی از ما، تنها تماشای تلویزیون بود. تجربه‌های زندگی و لحظه‌های غم و شادی را لابه‌لای كارتون‌ها پیدا می‌كردیم و با كارتو‌ن‌ها و شخصیت‌های محبوبمان، دنیای خیالی خود را می‌ساختیم.

دنیای ساده و معصومانه‌ای كه توی آن آدم بدها همیشه شكست می‌خوردند و آدم خوب‌ها همیشه پیروز می‌شدند. دنیای شخصی كارتونی كه خیلی جذاب‌تر از دنیای دور و برمان بود.

ولی نكته اصلی این بود كه دنیای شخصی هر كدام از ما، شباهت زیادی به دنیای شخصی بقیه داشت. آخر منبع الهام همه‌مان یكی بود: تلویزیون. برای همین این دنیای شخصی، كم‌كم به دنیای شخصی یك نسل بدل شد. این همان اصل ماجراست.

اگر می‌بینید هنوز مثل گالیور در اسارت دنیای لی‌لی‌پوتی كارتون‌ها هستیم، زیر سر این دنیای مشترك و در عین حال شخصی است كه پایه خیلی از باورها و روحیات و اخلاق نسل ما، چه بد و چه خوب شده است.

حداقل فایده این ویژه‌نامه، جمع شدن خیلی از این كارتون‌ها در كنار هم است تا شاید تصویر شفاف‌تر و جامع‌تری از چیزی به دست بیاوریم كه بخشی از وجود نسل ما را سر و شكل داده است.                       نوشته :  محمد جباری همشهری آنلاین

هدیه ای ناقابل برای کودکان دهه 50 و 60 :
نرم افزار چند رسانه ای, هفته نامه همشهری جوان. (ویژه نامه کارتون های دوران کودکی)
بهمراه PDF مجله (همون شماره)
توضیحات: در مورد 167 کارتون اطلاعاتی مفید و مختصر داده شده شامل: متن، عکس،موسیقی و فیلم

لینکهای دانلود (حجم فایل حدود 500 مگابایت می باشد)
Vijename_Cartoon.part1.rar
Vijename_Cartoon.part2.rar
Vijename_Cartoon.part3.rar
Vijename_Cartoon.part4.rar
Vijename_Cartoon.part5.rar
Vijename_Cartoon.part6.rar

رمز فایل: ندارد

همانطور که قبلا اشاره کردم در این مجله به یک مقاله اجازه چاپ داده نشد . و آن هم تنها به خاطر خانم نوشابه امیری و  كامبیز كاهه . متاسفانه تنگ نظری بعضی از افراد باعث شده نام خانم نوشابه امیری در برخی کتابها و مجلات حذف شود . اما باز جای شکرش باقیست که حداقل مطلبی درباره خانم نادره سالار پور عزیز در ویژه نامه همشهری جوان چاپ شد . احتمالا همین مسائل مانع چاپ نام خانم نوشابه امیری و سایر هنرمندمان عزیزمان در کتاب آقای اکبر منانی شده است . در زیر مقاله ای که هرگز در ویژه نامه کارتونهای خاطره انگیز چاپ نشد را بدون کم و کاست تقدیم شما عزیزان می کنم .

به قلم نوید غضنفری عزیز :

یك ویژه نامه «كارتون های نسل ما» در مجله همشهری جوان درآوردیم (شماره 97،آذرماه 1385) كه هزار و یك حكایت دنباله اش بود. فعلا كاری با آن قسمت اش ندارم كه مؤسسه همشهری لطف فرمودند و پكیج مجله و سی دی اش را همان قیمت معمول وقت مجله (200 تومان) نهادند و فردای توزیع هركه خبردار شد، دست كم پنج شش تایی، هم راه با خرید نان برای صبحانه اش از روی كیوسك ها برداشت و این طوری بود كه زحمات چند ماهه تمام بچه ها زایل شد، بعدش هم كه مطابق معمول در قسمت نامه های خواننده ها از عده ای ثابت تشكر شد و خلاص! فعلا می خواهم شقه دیگر ماجرا را تعریف كنم و از خودسانسوری ای كه گریبان گیرمان شده بنویسم. از دو بزرگواری كه اسم شان، داخل نوشته های من در آن ویژه نامه خط خورد: نوشابه امیری و كامبیز كاهه. نام های آشنایی كه بچه های نسل ما را با عشق به خواندن مطلب سینمایی (به خاطر خود مطلب) آشنا كردند.نمی توانیم پنهان كنیم كه زمانی مجله دنیای تصویر را از آخرش باز می كردیم تا مدخل هایی كه كامبیز كاهه برای راهنمای فیلم می نوشت را همان اول ببلعیم. نوشابه امیری خاطره سال های خوب هفته نامه سینما را زنده نمی كند؟ مدخل او را از پرونده دوبلورهای كارتون (و هرجای دیگری كه از او نامی بردم) حذف كردند، در حالیكه رسانه سخت گیری مثل تلویزیون از آوردن نام نوشابه امیری به عنوان سرپرست گفتار فیلم در تیتراژ فیلم هایی كه گاهی پخش می كند، ابایی ندارد! از آن بدتر حذف نام كامبیز كاهه در یادداشتی بود كه برای موسیقی كارتون ها(با تیتر وصلت صدا و تصویر) نوشتم. فرصتی استثنایی برای ادای دین پیدا كرده بودم، موسیقی و كارتون. نقد دامبو در مجله فیلم كه برای همه ما نوستالژی است و آن یكی لذتی شخصی بود كه از خواندن مقدمه كتاب آهنگسازان بهزاد رحیمیان برده بودم. فرصتی كه وقتی آن مجله ارزان چاپ شد و جای نام كامبیز كاهه عبارت «یكی از نویسندگان»! قرار گرفت، دود شد و رفت هوا. ببینم مگر هنوز آن دو كاف زیر مدخل های راهنمای فیلم بهزاد رحیمیان، امضای استاد نیست پای اثرش؟!
نسخه دست نخورده آن یادداشت را می گذارم این جا، شاید قدری از دین ام ادا شود.
...
آدم های خیلی خوشبختی هستیم، هر از گاهی گوشه ای از تصاویرِ کارتون های دورانِ بچگی (یا فیلم هایی که دیده ایم) در ذهنمان ظاهر می شود_ حالا به هر دلیلی_ و ناگهان واردِ دنیایِ دیگری می شویم. مثل کلیدی برای ورود به دنیایِ رؤیاگونِ خیال پردازی. این کلیدها دامنه بسیار وسیعی دارند و برای اشخاص مختلف، متفاوت عمل می کنند و سرعت هایشان برای رساندنِ ذهن، به مرز میانِ رؤیا و واقعیت فرق می کند. برایِ من (و خیلی های دیگر) این کلید «صدا» است. این اصوات هم دامنه گسترده ای دارند، گاهی از یک نُتِ ساده شروع می شوند یا در قالبِ یک ترکیب نُتی توی گوش می پیچند و بعد می توانیم با سوت زدن، ادامه اش بدهیم. بعضی موقع ها این اوهام با یادآوریِ صدایِ سازِ خاصی که در موسیقی کارتون رویِ تصاویر می آمده، در ذهنمان تشکیل می شوند. حتی اگر مثل من به رابطه مستقیم سازبندیِ موسیقیِ کارتون و تونالیته صدایِ صداپیشگان اش معتقد باشید، یک ترکیبِ صدایی منبع الهامتان می شود ! ملودی را که خیلی نرم مرور کنید مثل یک کابل نوری به فضا و حال و هوایِ کارتون وصلتان می کند و بعد از آن، صدایِ کاراکترها یکی یکی با ترکیب ویژه خود به این جشن صدا و تصویر می آیند. مثلِ وقتی که تمِ محزونِ عنوان بندیِ بچه های کوهِ آلپ که با آرپیج های سازِ ماندولین نواخته می شد را به خاطر می آوریم و رژه کاراکترهای کارتون (از جمله سنجابِ دنی) توی تیتراژ، در حاشیه بالا و پایین تصویر، یادمان می آید و بلافاصله صدایِ لوسین (نوشابه امیری) در گوشمان می پیچد. حکایتِ ملودیِ شاد و شنگولِ پینوکیو قدری پیچیده تر است، چون همیشه اول صدایِ تِق تِق مخصوص پایِ پینوکیو را احساس می کنیم و بعد صدایِ نادره سالارپور رویِ تصویرِ ذهنی مان سوار می شود. ملودیِ ساده و کودکانه پت پستچی فوراً «عکس» ماشین قرمزِ پت را رویِ آن پلِ قوسی و سنگیِ اطراف دهکده آشکار می کند و لحظه ای بعد صدایِ ژاله علو را حس می کنیم. از بختِ خوبِ ما، موسیقی اریژینال سایمن در سرزمین نقاشی ها تویِ دوبله عوض نشد تا لحنِ انگلیسی و تمِ سحرانگیزش بیش تر با فضایِ داستان های ادوارد مک لاخن جور در بیاید.از آن جا که ما بچه های بعد از انقلاب خیلی از تم های اصلی کارتون ها را نشنیده ایم، گاهی این خیال ها در مسیرهای اشتباهی می افتند و گیج می شویم ! مثلِ موسیقی عنوان بندیِ آن شرلی که در واقع ترانه Careless Whisper جرج مایکل بود!! و تلاشِ همیشگی مان برای تجسمِ آن دختر معصومِ مو هویجی، ناکام می مانَد، بخواهیم و نخواهیم تصاویرِ کلیپِ ترانه ارجح تر هستند. تا همین چند مدت پیش فکر می کردیم موسیقی باغِ گل ها/ خپل کارِ اریک کلاپتون است، اما ترانه James the Cat گری یرشون هیچ ربطی به موسیقی ای که ما می شنیدیم ندارد. موسیقیِ باخانمان/ پرین که دیگر یادآور تکنوهایِ اولیه دهه 1980 (قطعه Tom's Diner سوزان وگا)است و ارتباط اش با سرزمین های اروپایِ شرقی و آداب و رسوم مردم بوسنی معلوم نیست.
برایِ این نوع خیال پردازی استثنا هم داریم، گاهی عکسِ ماجراهای قبلی پیش می آید، مثل وقتی که فضای ایتالیایی بچه های مدرسه والت را تصور می کنیم. آهسته چهره های انریکه، دِروسی و فرانچی جلوی چشممان می آیند و بعد موسیقی ایتالیایی الاصل اش را که با آکاردئون نواخته می شد، می شنویم. گاهی صدا و تصویر انقدر در هم تنیده شده اند که نمی شود به هیچ قیمتی سوایشان کرد و معلوم نیست کدام یک اول به ذهن می آیند. در این مورد به خصوص اگر تمِ موسیقی معروف هم باشد، با شنیدنِ آن روی تصاویرِ جدید، نمی توانیم قدیمی ها را از ذهن پاک کنیم. وقتی تمِ مشهورِ The Flight of the Bumble-bee را زمزمه می کنیم، انگار نه انگار که یک قطعه ارکسترالِ نیکلای کورساکف است، ما آن را با فضایِ هاچ زنبور عسل می شناسیم (حتی اجرایِ راکِ آن توسط جو ساتریانی و مالمستین و جان پتروچی در کنسرت G3 لطمه ای به تصاویرِ ما نزد!)، مشکل بتوانیم موسیقی جاز هنری مِنچینی را برای پلنگ صورتی با تصویری غیر از کاراکترِ کارتونی اش تجسم کنیم.
آن موقع که هنوز روزگار خوب بود و کامبیز کاهه می نوشت، توی مقدمه کتاب آهنگ سازان بهزاد رحیمیان (با تیترِ «لذت های موسیقی فیلم») اشاره کرد که موسیقیِ فیلم شیطان است، دائم رنگ عوض می کند و روی تصاویر سرک می کشد، که موتیفِ شخصیت فیلیپ مارلواست(نقل به مضمون). با این حساب موسیقیِ کارتون تخس است، گاهی مثلِ کاراکترهای میکی ماوس و تام و جری از در و دیوارِ تصاویر بالا می رود و گاهی مثل پت و مت (اثر پتر اسکومال) آهسته آهسته شروع می شود و انقدر پیش می رود تا همه چیز را خراب کند!   ...

در پایان این مقاله در قسمت نظرات کاربران نوشته های زیر را دیدم که اطلاعی از صحت و سقم آن ندارم  : موسیقی متن سریال بچه های آلپ كه البته در بعضی از قسمتهای سریال ماركوپولو هم بكار رفت نخستین موسیقى تصویرى استاد مجید انتظامی بود در فیلم كوتاه زال و سیمرغ ساخته اكبر صادقى . دوستان اگر اطلاعی از این موضوع داشتند ما را هم مطلع کنند .

با سپاس فراوان دلشدگان

شهراشباح  2003  محصول ژاپن

برنده جايزه اسكار بهترين انيميشن

كارگردان :هايائـو ميازاكي

سرپرست گويندگان : زهره شكوفنده

چيهيرو / شوكت حجت

مادر چيهيرو / زهره شكوفنده

پدر چيهيرو / محمود فاطمي

هاكــو / رزيتا ياراحمدي

ليــن / مريم نوري درخشان

يـو بابا / فرانك رفيعي

بچه يـوبابا / مژگان عظيمي

مادر لين، دسنگيره در / مينا شمس

كاماجي / محمدعلي ديباج

وزغ بزرگ / تورج نصر

قورباغه ، ناشناس / اردشير منظم

اعظم دلبري - حسن كاخي

Disney's Mickey's Christmas Carol [Book]
سرود كريسمس  
محصول والت ديزني 1983
سرپرست گويندگان : پرويز نارمجيها
اسكروچ(مك داك) / جواد پزشكيان
باب كراچيت (ميكي موس)/محمد عبادي
مامور جمع اوري اعانه (موش سيبيلو)/عزت ا.. گودرزي
مامور جمع آوري اعانه (موش ليوان بدست)/ عباس سعيدي
روح مارلي(گوفي)/ناصرنظامي
روح كريسمس گذشته(جيمي كريكت جيرجيرك پينوكيو)/حسين حاتمي
نامزد اسكروج(ديزي داك)/مهوش افشاري
تيم كوچولو (پسر باب كراچيت)/رزيتا ياراحمدي
فرد خواهرزادهاسكروج(دونالد داك)/تورج نصر
روح كريسمس امسال /سيامك اطلسي
روح كريسمس آينده / احمد مندوب هاشمي
سگ قبركن اول / ولي ا... مومني
سگ قبركن دوم/ نصرت ا... حميدي
سگ بابا نوئل / شهروز ملك آرايي
سگ گدا / كنعان كياني
 

Japanese Captain Silver arcade flyer.

ناخدا سيلور

روايت كننده /مريم شيرزاد

جيم هاكينز  / شيوا گراني

آقاي اسميت / صادق ماهرو

دكتر جونز / پرويز نارنجيها

ناخدا پيو / حسين حاتمي

ناخدا سيلور / شهاب عسگري

ناخدا طوطي - مرد جنگل / مهدي آژير

روح جنگل / كنعان كياني

گروه دزدان دريايي / كنعان كياني - مهدي آژير - عزت ا... گودرزي - حسين حاتمي - فرهنگ مهرپرور

اوایل دهه 60 وقتی تیتراژ سندباد با اون موزیک زیبا و جادویی پخش می شد انگار دنیا رو بهم می دادن . یا پلنگ صورتی با اون تیتراژ استثنایی . بازرس و پلنگ صورتی باهم توی یک لامبورگینی یا ترنزم واقعی !

فکر کنم از 62 - 63 به بعد این تیتراژ ها رو مضر تشخیص دادن و از اون به بعد سانسور میکردن .

اما برای من یکی از زیباترین و لذت بخش ترین خاطرات دوران کودکیم تماشای این کارتون ها با اون تیتراژ های مسحور کنندس . و کارتون های دیگه ای که شاید دیگه الان کسی اون ها رو به یاد نیاره . مثلا :

 در این دنیای شگفت انگیز - مامفی - گربه ی کلونداک - توشه لاک پشت - زوروی والت دیسنی -دهکده ی سبزیجات - باغ گلها - تنسی تاکسیدو و چاملی ( این یکیو تا سالها تلوزیون بصورت جسته گریخته پخش می کرد . البته قسمت های محدودیش رو و اون هم با حک و اصلاح و جرح و تعدیل ! ) اما من دورانی رو به یاد می آرم که دوشنبه ها بصورت روتین تنسی تاکسیدو پخش می شد و احتمالا بدون سانسور . حدود سال 59 - 60 . چرا انقدر دقیق یادم مونده ؟ چون دوشنبه ها میرفتیم خونه ی مادر بزرگم و این کارتون رو اونجا میدیدم .

اما از یه مقطعی به بعد که کارتون های ژاپنی وارد شد ( حدود 63 - 64 ) به مرور دیگه خیلی از این کارتون هایی که نام بردم پخش نشد . نمیدونم چرا . و بجاش نقاشی پخش می شد و کارتون هایی مثل مهاجران - بنر - دهکده ی حیوانات - خانواده ی دکتر ارنست - هاچ - هاچین واچین - هادی و هدا - حنا ... و ما مجبور بودیم تماشا کنیم ...

یک ابتکار جالب در دوبله ی کارتون پلنگ صورت ( با صدای پرویز نارنجی ها بعنوان راوی یا نریتور ) این بود که بین 2 قسمت مجزای کارتون پلنگ صورتی بصورت پیش پرده قسمت هایی از برنامه های آینده ی پلنگ صورتی پخش می شد و با یه موسیقی سایکو مانند ( قسمتی از موزیک اورجینال کارتون ) ما می رفتیم تو هپروت و تخیل خودمون و از همون موقع لحظه شماری می کردیم برای برنامه ی آینده .

مشابه این شیرینکاری در برنامه هفتگی هارولد لوید هم بود . با صدای ناصر تهماصب بعنوان راوی . که همون دوران پخش می شد . اوایل انقلاب . یه موزیک متن بسیار زیبا داشت . که هرچی می گردم کامل و با کیفیتش رو پیداش نمی کنم که دانلود کنم .

بعد از پخش تیتراژ جذاب با اون موزیک دلنشین ( جاز کافه ایه دهه 1920 که ساز اصلیش ترومپت بود )  2 تا فیلم 20 یا 10 دقیقه ای از هرولد لوید پخش می شد . با توضیحات به جا و صدای صمیمی ناصر تهماصب . بیشتره مواقع هم با این عبارت شروع می شد : ببینین کی اومده !  این دوست ما هرولده ...

فیلم شروع میشد و درست در بحرانی ترین قسمت ناگهان فیلم قطع می شد و ما صدای ناصر تهماصب رو روی قسمت های دیگه ای از یه فیلم دیگه ی هارولد لوید میشنیدیم که می گفت :  نه تعجب نکنین . این برنامه ی هفته ی آیندس . الان دوباره برمی گردیم ... 

بعد دوباره برمی گشتیم و تهماصب ادامه میداد : خب ... کجا بودیم ؟

یادش به خیر . چرا لحظات خوب زندگی که آدم تا مغز استخونش لذت می بره انقدر محدودن ؟

اواسط دهه 60 کارتونی ازتلویزیون پخش شد به نام خانواده وحوش ومتاسفانه چندقسمت بیشترپخش نشدوبعدمتوقف شد کارتون فوق العاده ای بود درهرقسمت ارآن ماجرای حیوانی بود که فداکاری می کرد اسم یکی ازقسمتهایی راکه به خاطردارم  گرازآئینه ای بود دیگری داستان یک گوزن بزرگ ودوست داشتنی بود که نام آن را به خاطر ندارم وهینجور در هر قسمت یک حیوان قهرمان رو معرفی می کرد آیا دوستان این کارتون را به خاطر دارند؟

دقیقا !

حتی سالش رو هم یادمه 1364 . یه سریال کارتونیه ژاپنی بود . یه قسمتیش رو یادمه توی روستاهای ژاپن میگذشت . پدر خانواده شکارچی بود و گوزن شکار میکرد .

پسر خانواده یه روز یه بچه گوزنی رو که مادرش به توسط شکارچی ( یعنی پدر پسره ) کشته شده بود با اصرار آورد خونه و ازش نگهداری کرد . اما آخرش یادم نیس چی شد .

یه قسمت دیگش درمورد یه خرس بود که زخمی شده بود و زجر میکشید .


حتی صدای راوی اون کارتون رو هم یادمه . همون راوی سریال بچه های آلپ بود که دقیقا همون دوران از شبکه 2 پخش می شد .

اون سریال وحش یا وحوش چهارشنبه ها از شبکه 1 پخش می شد .


حتی این هم یادمه که بعضی صحنه های حساس و تعیین کننده ی اون کارتون بصورت اسلوموشن و از زوایای مختلف تکرار می شد .

مثلا صحنه ای که یک گوزن با شاخش بدن یک خرس رو می درید و خون می پاشید تو هوا .


یه قسمت دیگش هم درمورد بوزینه ها بود که برای نجات فرزندانشون جانفشانی می کردن . و شکارچی ها اون ها رو هدف قرار می دادن .

سپاسگذارم دوست عزیز آره همین بود عجب کارتون زیبایی بود یادش بخیر مخصوصا اون صحنه هایی که به صورت آهسته نشون می داد گوزنه به حیوانهی وحشی شاخ می زد آیااین کارتون جایی پیدا می شود متاسفانه هیچ وقت دیگر تکرارنشد


کارتون خانواده وحوش

این کارتون ازهمزیستی حیوانات دردل طبیعت می گفت وتیز هوشی کلنجاررفتنشان باخطراتی که شکارچیان برای آنها ایجادمی کردند

داستان ازدل منطقه کوهستانی روایت می شدوماکارتون راازنگاه بچه های دهکده ای درژاپن وبعدحیوانات می دیدیم .درواقع آدم بزرگهادراین بین غریبه بودند.آنها فقط به شکارحیوانات وفروش آنها فکرمی کردند.مثلاماجرای ماده خرسی که برای آوردن غذاازکمینگاه زمستانی اش بیرون آمدودرتله شکارچیان افتاد.یاماجرای آن بچه عقابی که ازبرادرش جدایش کرده بودندو...این کارتون می توانست مهربان بودن حیوانات رابه بچه هاآموزش دهدوآنقدراین پیام راخوب القامی کرد که احساس می کردیم زبان حیوان رامی فهمیم .یکی ازنقاط قوت کارتون،موسیقی آن بود.لحظات اوج موسیقی درهنگام تماشای خانواده وحوش یک چیزی شبیه افکت صدای گل زدن های سوباسا درکارتون فوتبالیست ها بود حتما می توانیدبرای خودتان تداعی کنیدصدای جیغ موسیقی ومثلا تصویرعقابی که جلو خورشیدرامی گرفت.موسیقی که فضای دلهره آورداستان رادوچندان می کرد.برای مابچه ها ترس واضطراب لذت بخشی راهمراه داشت.آنقدرکه دلمان نمی خواست کارتون تمام شود خانواده وحوش ازکارتون های دهه 60 تلویزیون بودکه سال 1984توسط چشم بادامیها ساخته شد.

(۱۳۸۹/۷/۳ عصر ۰۵:۴۲)هری لایم نوشته شده: [ -> ]

اما برای من یکی از زیباترین و لذت بخش ترین خاطرات دوران کودکیم تماشای این کارتون ها با اون تیتراژ های مسحور کنندس . و کارتون های دیگه ای که شاید دیگه الان کسی اون ها رو به یاد نیاره . مثلا :

 در این دنیای شگفت انگیز - مامفی - گربه ی کلونداک - توشه لاک پشت - زوروی والت دیسنی -دهکده ی سبزیجات - باغ گلها - تنسی تاکسیدو و چاملی

باز هم یکی از دوستان موجب شد که حس نوستالژیک ما گل کنه و به یاد دوران شاد و بی خیال کودکی بیفتیم.(هرچند که این حس در ما دائم الشکوفا است و به هر بهانه ای یاد ایام ماضی در خیال ما زنده میشه! )       البته هری عزیز! بعضی از جوانهای کافه سنشان به این کارتونهاقد نمیدهد   مگر اینکه تکرارشان را دیده باشند که البته به گفته شما در پخش مجدد میزان جرح و تعدیلها زیاد بود.

در این دنیای شگفت انگیز رو هنوز یادمه که تیتراژش اینجوری بود که پسربچه ای با چکش به گردویی ضربه میزد با اون شعر جالبش:"گردوی دانش  سخت است و محکم...... اما توانیم   آن را شکستن  با نیروی ....می - خوا - هم - بدا - نم...

 مامفی عروسکی،مترسک و جادوگر بدجنس با جاروی پرنده اش که کابوس ساز شبهای من بود!

با اون شعر جالب تیتراژش:

Mumfie...you are...an elephant who's bound to go far...down in pinetree forest the star you are...Mumfie...Mumfie

         HERE COMES MUMFIE        

گربه کلوندایک با اون موش بدجنس و جمله به یاد موندنیش: ناجی افسانه ای همه جا هست!

توشه لاک پشت که تو هرکاری میخواست اوسّا بشه! و از آقای جادوگر میخواست که به اون شغل درش بیاره هرچند که همیشه گند میزد و آقای جادوگر مجبور بود دوباره اونو به شکل اولش برگردونه با اون شعر معروفش: کار هر بز نیست خرمن کوفتن  گاو نر میخواهد و مرد کهن ..........لاک پشت!!   

دهکده سبزیجات با جانوران گیاهیش(عجب پارادوکس جالبی!)جعفری،شوید،برگ بو و مریم گلی و ... با تیتراژ جالبش که پشت یک دیوار آجری تعدادی گیاه می رویید و ...(اسم اصلی:The herbs)

 پروفسور بالتازار عجیب و غریب با اختراعاتی مفید و مشکل گشا! با اون شعر و تیتراژ جالبش

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

جعبه اسباب بازی متنوع و آموزنده 

 

 کارتون مول که نمیدونم اسم واقعیش چی بود!

تنسی تاکسیدو و چاملی که همیشه منو یاد لورل و هاردی مینداخت. البته تو کارتون ، چاقه خنگ و لاغره به ظاهر داناتر بود!

 تبصره 1: هرچه گشتم عکسی از توشه لاک پشت و در این دنیای شگفت انگیز تو اینترنت نتونستم پیدا کنم.

تبصره 2:در مورد خانواده وحوش هم هر کلمه ای رو که به ذهنم میرسید چه به فارسی و چه انگلیسی تو گوگل سرچ کردم. گشتم نبود نگردید نیست!! (البته اگر کسی با زبان ژاپنی آشنایی داشته باشه شاید موفق بشه. من که غیر از سایونارا کلمه ژاپنی دیگه ای بلد نیستم!) [تصویر: free-character-smileys-186.gif]

 تبصره 3: دوست عزیز هری لایم! اسامی دوبلورهای تمام کارتونهای ماندگار و محبوب دوران کودکی ما در این تاپیک موجود است.

تبصره 4:این نوشته را-هرچند ناقابل است- تقدیم میکنم به بهزاد ستوده،دلشدگان،سروان رنو و سایر دوستان عزیزی که با نوشتن در این تاپیک زیبا ، خاطرات مارا از دوران کودکی زنده کردند.

 

 

(۱۳۸۸/۱۱/۱ عصر ۰۳:۱۸)Savezva نوشته شده: [ -> ]

 

خانواده دکتر ارنست

مدیر دوبلاژ : مهدی علی محمدی

دکتر ارنست: زنده یاد حسین معمارزاده

آنا (همسر دکتر ارنست): شهلا ناظریان

فلونه: ناهید امیریان

جک: نوشابه امیری

فرانس: محمد بهره مندی

كاپيتان : ولي ا.. مومني

تام تام : فريبا شاهين مقدم

مهين برزويي  مريم شيرزاد

كارتون دكتر ارنست بتازگي صداگذاري شده و با نسخه قبلي قابل مقايسه نيست  كيفيت تصويري عالي  دارد كه سيد زحمت كشيده به آرشيوش اضافه كرده است  كه تماشاي ان خالي از لطف نيست بخصوص تيتراژ اصلي كارتون و صحنه هاي رقص و ازدواج فرانس  كه تابحال  رويت نكرده ايد

پيشنهاد مي كنم كارتون بابا لنگ دراز و كماندار نوجوان هم صداگذاري بشود

كماندار نوجوان  با 44 قسمت دوبله از 52 قسمت  تقريباً نسخه كاملي است كه با صداگذاري خيلي با مزه مي شود

هری عزیز! گویا جمله من کمی مشکل داشت که باعث برداشت اشتباه شما شد. آنرا اصلاح کردم.منظور من اسامی دوبلورهای کارتونها بود. 

در مورد موسیقی باغ گلها هم خدمتتان عرض کنم که آن موسیقی دستپخت بچه های هنرمند! سیمای خودمان بود.موسیقی اصلی باغ گلها و مشخصات آن در همین تاپیک و در لینک زیر هست:

http://cafeclassic.ir/thread-149-page-7.html

در تمام منابعی که من دیدم سال ساخت اون 1984 قید شده.  تو سایت معتبر IMDB هم همینطور. اینهم لینکش:

http://www.imdb.com/title/tt0813723/

گویا در همان سال ساخت هم (1365 شمسی) به ایران اومده و دوبله شده.

(۱۳۸۹/۴/۲۴ عصر ۰۷:۵۹)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]

وُوك

مدير دوبلاژ  صادق ماهرو 

راوي

عزت ا... مقبلي :روباه پدربزرگ

اكبرمناني :روباه پدر -غاز

سيمين سركوب :روباه مادر

مينو غزنوي :روباه دختر

ناهيد اميريان:بچه روباه(ووك)

نادره سالارپور :بچه روباه

زهرا هاشمي :بچه روباه - مرغ

آزيتا ياراحمدي:بچه روباه

بدري نورالهي :مرغ

فريده شيرازي :مرغ

امير زندي :ووك جوان

فريبا شاهين مقدم:كلاغ

اصغر افضلي :مرد مزرعه دار

تورج نصر:سگ نگهبان

كنعان كياني:سگ نگهبان

مهدي آژير:خروس ـسگ ولگرد كوچك -غاز

عباس سلطاني:سگ سفيد ولگرد

ظفر گرايي :قورباغه

احمد مندوب هاشمي:سگ قهوه اي ولگرد

جواد پزشكيان :جغد - سگ پير

محمد عبادي :سگ  سياه ولگرد

 

كارتون  "ووك " را من از قبل داشتم  ولي توي سايت سيد براي فروش موجود است

http://www.filmdoub.com/

قصه باغ گلها حدود ۱۳۶۱ يا ۱۳۶۲ در تلويزيون برای اولين بار پخش شد. نه در دهه ۵۰ . بعدها همين طور تکرار و تکرار شد.
........ آقای جادوگر مجبور بود دوباره اونو به شکل اولش برگردونه با اون شعر معروفش: کار هر بز نیست خرمن کوفتن  گاو نر میخواهد و مرد کهن ..........لاک پشت!!  اگر حافظه درست باشد با صدای کنعان کيانی بود...با آن پشت زمينه سرگيجه آور.

(۱۳۸۹/۶/۲۵ عصر ۱۲:۵۵)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]

 
مامور جمع اوري اعانه (موش سيبيلو)/عزت ا... گودرزي
سگ قبركن دوم/ نصرت ا... كريمي
سگ بابا نوئل / شهروز ملك آرايي
 

بهزاد عزیز

اگر منظورتان از رنگی کردن نام گویندگان این است که به رحمت ایزدی پیوسته اند باید بگویم شهروز ملک آرایی در قید حیات است.

فکر می کنم نصرت اله کریمی نیز همچنین.

و تا جایی که اطلاع دارم عزت اله گودرزی از دنیا رفته اند.

سهيل جان  كارتون سرود كريسمس و ناخدا سيلور را عزيز دل ، دلشدگان هديه فرستاد  و بدون فوت وقت  معرفي شد كه چون با عجله بود اشكال داشت و تصحيح شد

از حسن توجه شما و تيزبيني  كه داري تشكر مي كنم

با سلام به دوستان

يكي از كارتونهاي كه واقعآ عاشقش بودم بسته ناطقه...با اون آهنگ فوق العاده زيباش..

بسته ناطق

گوينده تيترا‍ژ: غلامعلي افشاريه

پاني(پنه لوپه) : مينو غزنوي

طوطي:تورج نصر

قورباغه: مرحو م كنعان كياني

اچ اچ: صادق ماهرو

گرگ: جواد پزشكيان

اسوالد: غلامعلي افشاريه

رييس راسو ها: مرحو م احمد مندوب هاشمي

راسوي سرباز:؟؟؟

قطار پرنده:؟؟؟

كاكا ترييست: محمد علي ديباج

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64
آدرس های مرجع