مصائب ژاندارک Passion de Jeanne d'arc
کارگردان: کارل تئودور درایر
فیلمنامه: درایر، ژوزف دلتای
فیلمبردار: رودلف ماته، کوتولا
بازیگران: ماریا(رنه) فالکونتی، اوژن سیلون، آندره برلی، آنتونن آرتو، میشل سیمون، موریس شوتس
محصول 1928 فرانسه
* ژاندارک دوشیزهای فرانسوی که در جنگ فرانسه و انگلستان(در قرن 15) با لباس مردانه علیه متجاوزین میجنگید و مدتی رهبری سربازان فرانسوی را به عهده داشت. در سال 1431 به اتهام کفر و همینطور پوشیدن لباس مردانه در دادگاهی که توسط کلیسا برگزار شده بود محاکمه و به مرگ محکوم شد
***
نکاتی درباره فیلم
محاکمه ژاندارک در واقعیت 18 ماه طول کشیده اما فیلم به گونهای روایت میشود که گویی در یک روز، محاکمه و اجرای حکم انجام میشود.
درایر قصد داشت فیلم را به شکل ناطق بسازد که به دلیل نبودن امکانات فنی، فیلم به شکل صامت ساخته شد اما به خواسته درایر هنرپیشگان حین بازی دیالوگهای خود را ادا کردهاند.
دکورهای فیلم توسط هرمان وارم(که دکورهای فیلم دفتر دکتر کالیگاری-از اولین و معروفترین آثاری سینمای اکسپرسیونیستی آلمان- کار اوست) در قطعه زمینی در پاریس ساخته شد{در فیلم پسرزمینهها سفید دیده میشود اما در اصل از رنگ صورتی برای دیوارها استفاده شده تا تصاویر خوشنماتر دیده شود}
ماریا(رنه) فالکونتی(1946-1982) بازیگر ایتالیایی در حالی برای نقش ژاندارک انتخاب شد که پیش از این فیلم سابقه بازی در یک نمایش را داشت و در سال 1917 در یک فیلم بلند و یک فیلم کوتاه نقشی فرعی برعهده داشت. بعد از مصائب ژاندارک در فیلم دیگری بازی نکرد اما همین یک فیلم هم او را در تاریخ سینما و در شمایل ژاندارک ماندگار کرد.
در فیلم از گریم استفاده نشده بود و بازیگران با چهره واقعی خود جلوی دوربین رفتهاند.
والنتین هوگو(یکی از طراحان صحنه فیلم)روایت کرده که کارگردانی درایر به گونهای بود که بازیگران بعد از قطع فیلمبرداری همچنان درگیر نقشهایشان بودند... در صحنه سوزاندن ژاندارک عوامل فنی متاثر شده بودند، خود فالکونتی هم به گریه افتاده بود و آماده بود که واقعا سوزانده شود!
نسخۀ اصلی فیلم توسط کلیسای کاتولیک سانسور و به نمایش در آمد، در سالهای جنگ جهانی دوم در کشورهای تحت اشغال آلمان نمایش فیلم ممنوع بود.
از اینگرید برگمن که در نسخه سال 1948 ژاندارک(ساختۀ ویکتور فلیمینگ) نقش ژندارک را به عهده داشت، نقل شده اگر پیش از بازی در ژآندارک، این فیلم(مصائب ژاندارک) را دیده بود هیچگاه در این نقش بازی نمیکرد.
***
نگاهی به فیلم
فیلم با نماهایی از پروندۀ محاکمه ژاندارک(که در کتابخانه پاریس نگهداری میشود) آغاز میشود(که تاکیدیست بر مستند بودن گفتگو و رویدادها فیلم) و این نکته ذکر میشود که سوال و جوابها در دادگاه ژاندارک به دقت ثبت شدهاند.
فیلم با صحنههای تراولینگ در دادگاه شروع میشود(در صحنههای داخلی فیلم کمتر شاهد حرکت دوربین هستیم و تاکید بیشتر بر نماهای بسته از چهرۀ بازیگران است) و بعد نماهای درشت(کلوزآپ) از چهره اعضای دادگاه بر پسزمینه سفید؛ نماهای بسته از چهره بازیگران یکی از ویژگیهای فیلم است و این امکان را فراهم کرده تا با تاکید بیشتری بر جزئیات و حالات چهره، روحیات و ویژگی شخصیتی نقشها برجستهتر شود، ژان با ایمانی راستین و کشیشانی مزور، ریاکار و قدرتطلب. نوع میزانسن صحنههای دادگاه و زاویه رو به بالای دوربین از قضات(Low Angel) و زاویه رو به پایین(High Angel) از ژاندارک، تاکیدی بر تنهایی میان قضاتی بیرحم و تصمیمی از پیش گرفته شده در محکومیت ژان است. این نماها نشانگر تصویری مخوف و وهمآلود از قضای و اعضای هیات منصفانه و تاکید بیشتر بر مظلومیت ژان است؛ قضاتی که ژاندارک را متهم به ارتباط و تعظیم به شیطان میکنند در زاویه رو به بالای دوربین و با چهرههای خشمگین و برافروخته، تصویری شیطانصفت و پلید دارند.
برشهای سریع از چهره شخصیتها به یکدیگر التهاب حاکم بر فضا را تشدید کرده و اوج آن صحنه شکنجه ژندارک و نماهای بسته از ابزار شکنجه، شکنجهگران و ژان است (تدوینی متاثر از "سبک مونتاژ" که سینماگران شوروی مبدع و مروج آن بود). از کنتراست شدید و نورپردازی برای شخصیت پرداری استفاده چندانی نشده، چهره ژان اغلب نور ملایم و گاهی روشنتری از دیگر شخصیتها دارد اما نورپردازی گاه تند شخصیت محاکمهکنندگانِ او، خباثت چهرهشان را با تاکید بیشتری برجسته میکند. نورپردازی و کنتراست صحنهها(در کنار نماهای بسته) نیز به گونهایست که شخصیتها نسبت به پسزمینه جلوه بیشتری داشته باشند.
یکی از صحنههایی که هم در میزانس و هم در مونتاژ ریاکاری و ایمان دروغین کشیشان را بازتاب میدهد، صحنهایست که یکی از اعضای دادگاه به سراغ ژان میآید تا با پیام دروغین او را راضی به اظهار ندامت بکند، سایه میلههای زندان بر اتاق به شکل صلیب در آمده که او پای بر این صلیب میگذارد، و موقعیت کشیش در کادر به شکل مورب و گویی در حال واژگونی و سقوط است.
بخش عمدهای از فیلم در فضای داخلی میگذرد که وسایل اندکی در آن به چشم میخورد(پنجره یا صلیب)، خطوط تند و خشن در پسزمینه قضات و صلیب و خطوط ملایم در نماهای ژان؛ درایر با این پرداخت صحنهها و با نماهای درشت از چهره بازیگران توجه تماشاگر را بیش از هر چیز متوجه چهره و وجه انسانی(و متفاوت) شخصیتهای فیلم میکند.
درایر از لحاظ فرم نیز دست به کارهای غیرمتعارف زده؛ قاب بندی غیرمتقارن و نامتعادل(که در صحنههایی تداعیگر سینمای اکسپرسیونیستی آلمان در اوایل دهه 1920 است) و فضای خالی بیش از حد در بالای سر بازیگران، قرار دادن بازیگران در بخش نامتناسبی از کادر(که با کادربندی کلاسیک و رعایت تناسبها در تضاد است)، امتداد نگاه بازیگران متفاوت از نگاهی که از نمای قبل انتظار میرود و...
یکی از نقاط قوت فیلم(و شاید اصلیترین آن) بازی بینظیر و درخشان فالکونتی است که نقش را زنده کرده و به آن تجسم عینی داده است. بازی او به گونهایست که گویی به این باور رسیده که او ژاندارک(و نه بازیگر این نقش) است. فالکونتی با نگاه معصوم و دردمند با چشمانی خیره و پر اشک که گاه با اضطراب و نگرانی و ترس توام است و چهرۀ گاه درمانده و گاه پر امید، تصویری فراموش نشدنی از شخصیت ژاندارک خلق کرده است.
درایر نیز با نوع روایت و شخصیتپردازی چهره قدیسگونهای از ژاندارک ترسیم کرده و فالکونتی با نوع بازیاش ژاندارک را در شمایل یک قدیسِ بیگناه در میان انسانهایی ریاکار به تصویر کشیده است.
تدوین موازی صحنههایی که موهای ژان کوتاه می شود تا آمادۀ مرگ شود با صحنهها که مردم مشغول تفریح و سرگرمیاند، گویی به تماشای سیرک آماده اند، تاکیدیست بر مردمی بیتفاوت. صحنهای که ژان را برای مراسم مرگ و سوزاندن بردهاند او اعترافنامه را امضا میکند(اعترافنامه که حکم مرگ او را تبدیل به حبس ابد میکند). در صحنههایی که موهای کوتاه شده و بر زمین ریخته ژان جارو می شود و نگاه او به موهای از دست رفته(تجسمی از زیبایی فناپذیر و مادی) و تاجی که ساخته بود، ژان را به خود میآورد؛ قاضیان را فرا میخواند و اعتراف میکند به گناهی بزرگ، به نادیده گرفتن خداوند و اینکه اعترافش از ترس آتش بوده و هنوز به باورهایش ایمان دارد. صحنه اعتراف پیش از مرگ ژان برای پدر روحانی، در حالی که زانو زنده و با با چهرهای آرام مشغول دعاست و صلیبی در پسزمینه، گواه آن است که او تطهیر شده و آمرزیده خواهد شد.
صحنه مرگ و سوزاندن ژان از سکانسهای تاثیرگذار فیلم است. کبوتران سفیدی که بر برج کلیسا فرود میآیند و نوزادی که آرام در آغوش مادر شیر میخورد (آرامش پیش از مرگ). آتش شعله میکشد و چهره ژان و پرندگانی که در آسمان به پرواز در میآیند و مردمی که با چشمان گریان نظارهگر جان باختن ژان هستند در نماهایی پیوسته میآیند. دوربین در این صحنهها تحرک بیشتری دارد و مقدمهایست بر صحنههای بعدی که مرگ ژان آن مردم بیتفاوت را به اعتراض و شورش وا می دارد.
فیلم با این نوشته به پایان میرسد:«شعلهها روح ژان را حفظ کردند تا در بهشت جوانه بزند، ژان که قلبش، قلب فرانسه شده است. ژآن که خاطرهاش همواره به وسیله مردم فرانسه گرامی داشته خواهد شد.»
***
نسخه موجود فیلم که توسط کمپانی کرایتریون ترمیم و منتشر شده در 82 دقیقه است، نسخه اولیه 110 بوده است.
این نسخه با این موسیقی کم نظیر(ساخته ریچارد انهورن در دهه 1990)، تماشای فیلم را به تجربهای منحصربفرد تبدیل میکند. صحنههای همراه با همنوایی بانوان تداعیکننده نیایش است و همراهی گروه همسرایان فضایی روحانی به فیلم بخشیده است.{دوستی که فیلم را در سالهای دور بر روی پرده سینما دیده بود اعتقاد داشت تماشای نسخه دی وی دی فیلم با این موسیقی تجربه شگفتانگیزتری بوده است}
***
مصائب ژاندارک معروفترین و بهترین اثر کارل تئودرایر است. درونمایه مذهبی در اغلب فیلمهای درایر وجود دارد و دوست دارم در اینجا اشارهای هم بکنم به یکی دیگر از آثار ارزشمند او، فیلم کلام(یا اوردت) و آن سکانس تاثیرگذار معجزه، صحنهای که تماشاگر ناباور به خدا نیز منتظر(و مشتاق) است تا معجزه رخ دهد...
از روی این واقعه فیلمهای بسیاری ساخته شده، از همان سالهای آغازین سینما تا به امروز. اولین نمونه فیلمی محصول 1898 فرانسه است در 1 دقیقه و با عنوان اعدام ژاندارک(Execution of Joan of Arc)؛ در پست مجزایی به سایر آثار ساخته شده در این باره پرادخته خواهد شد.