بازیگر افسانهای هالیوود در 93 سالگی درگذشت
فرهنگ > سینما - میکی رونی بازیگر ریزنقش آمریکایی که زمانی یکی از پرفروشترین ستارههای استودیو مترو گلدوین مهیر بود، از دنیا رفت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رونی که بیش از همه برای بازی در نقش اندی هاردی، نوجوان شاد و پرانرژی در 16 فیلم مترو گلدوین مهیر شهرت داشت، یکشنبه درگذشت. او 93 ساله بود.
وبسایت تیامزد گزارش داد رونی مدتها بود با بیماری دست و پنجه نرم میکرد. او هنگام مرگ روی فیلمی به نام «مورد عجیب دکتر جکیل و آقای هاید» کار میکرد.
رونی در دوران کاری خود که حدود 90 سال ادامه داشت، در بیش از 200 فیلم بازی کرد و در تلویزیون و تئاتر هم فعال بود.
او دو جایزه اسکار افتخاری (1939 و 1983) دریافت کرد، برای فیلمهای «بروبچهها در ارتش» (1939)، «کمدی انسانی» (1943)، «جسور و شجاع» (1956) و «اسب نر سیاه» (1979)، چهار بار نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد شد، برای «میکی» (1964) و فیلم تلویزیونی «بیل» (1981) دو جایزه گلدن گلوب گرفت و برای «بیل» جایزه امی را هم دریافت کرد.
او یک پدیده و یکی از چهرههای شاخص و محبوب دنیای سرگرمی در قرن بیستم بود. رونی نه تنها بازیگر بلکه یک خواننده و رقصنده حرفهای هم بود.
او متولد 23 سپتامبر 1920 در بروکلین در نیویورک سیتی بود. پدر و مادرش در نمایشهای واریته کار میکردند. او اولین بار در 18 ماهگی در کنار پدر و مادرش روی صحنه رفت و خیلی زود همراه همیشگی آنها در نمایشهای مختلف شد.
دوران کاری رونی در سینما از 1926 آغاز شد و تا 2013 ادامه داشت. او با 87 سال سابقه در کنار کارل لملی بازیگر کمکار، بیشترین سابقه فعالیت در هالیوود را دارد.
فرصت بزرگ زمانی نصیب رونی شد که دیوید اُ. سلزنیک در فیلم گانگستری «ملودرام منهتن» (1934) نقشی برای او در نظر گرفت. یک اتفاق باعث شد این فیلم بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. 22 ژوئن همان سال جان دیلینجر، سارق معروف آمریکایی بیرون سالن بایاگراف تیهتر در شیکاگو جایی که فیلم رونی نمایش داده میشد، توسط ماموران افبیآی با شلیک گلوله از پا درآمد.
میکی رونی و همسرش اوا گاردنر، 1942
رونی 14 ساله پس از نمایش «ملودرام منهتن» به سرعت مورد توجه قرار گرفت و استودیو مترو گلدوین مهیر با او قرارداد بست. او سال 1937 در فیلم درجه ب «یک ماجرای خانوادگی» نقش شخصیت اندی هاردی را بازی کرد. فیلم که تصویری ایدهآلیستی و سالم از یک شهر کوچک آمریکایی ارائه داده بود، به شکلی غیرمنتظره مورد توجه قرار گرفت و آغازگر یک مجموعه پولساز برای مترو گلدوین مهیر شد.
در این فیلمها، شخصیت شاد و شنگول اندی درگیری ماجراهایی با دخترانی میشود که نقش آنها را جودی گارلند، لانا ترنر، ایستر ویلیامز و آن راترفورد بازی میکنند و وقتی اندی به دردسر میافتد (که البته چیزی جدی نیست)، پدرش، قاضی جیمز کی. هاردی (با بازی لایونل باریمور در فیلم اول و لوییس استون در فیلمهای بعدی) به او کمک میکند.
ظاهر فرشتهوار، موهای پرپشت و قد پنج فوت و سه اینچی رونی باعث شد او تا حدود 30 سالگی نقش پسربچهها را بازی کند.
عکس روی جلد شماره ماه مارس 1940 مجله تایم با تیتر «دوستداشتنیترین مانچکین آمریکا» به او اختصاص داشت که در آن زمان برای یک بازیگر اتفاقی نادر بود.
رونی در 1941 برای سومین سال پیاپی پرفروشترین بازیگر هالیوود شناخته شد و از بازیگرانی چون کلارک گیبل، باب هوپ، بت دیویس و آبوت و کاستلو جلو زد.
او در 18 سالگی برای بازی در نقش وایتی مارش مقابل اسپنسر تریسی در فیلم «شهر پسران» (1938) یک جایزه اسکار ویژه نوجوانان دریافت کرد. آکادمی علوم و هنرهای سینمایی 50 سال بعد نیز با اعطای یک جایزه اسکار افتخاری از دستاوردهای رونی در سینما تقدیر کرد.
«رویای یک شب نیمه تابستان» (1935)، «کاپیتانهای شجاع» (1937)، «ماجراهای هکلبری فین» (1939)، «ولوت در مسابقه گراند نشنال» (1944) که در آن با الیزابت تیلور همبازی بود، «پلهای توکیو-ری» (1954)، «صبحانه در تیفانی» (1961) در نقش صاحبخانه ژاپنی آدری هپبرن، «مرثیه برای یک سنگینوزن» (1962) در نقش مربی آنتونی کویین، از دیگر فیلمهای مطرح رونی است.
رونی هشت بار ازدواج کرد و اولین و معروفترین همسرش اوا گاردنر ستاره هالیوود بود.
هالیوود ریپورتر / 7 آوریل / ترجمه: علی افتخاری
کد خبر: ۱۸۵۴۵۶
۱۹ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۰
«مری اندرسون»، یکی از بازیگران فیلم به یادماندنی «بربادرفته» در سن 96 سالگی درگذشت.
به گزارش ایسنا، «مری اندرسون»، بازیگر نقش «مایبل مریودر» در فیلم «بربادرفته» و همچنین یکی از 9 بازمانده از فیلم «قایق نجات» ساخته «آلفرد هیچکاک» در سن 96 سالگی در لسآنجلس درگذشت.
«اندرسون» همسر «لئون شامروی»، فیلمبردار معروف آمریکایی بود که 18 بار نامزد اسکار شد و چهار بار برای فیلمهای «قوی سیاه» (1942)، «ویلسون» (1944)، «او را در بهشت تنها بزار» (1945) و «کلئوپاترا» (1963) موفق به کسب جایزه اسکار شده بود.
«مری اندرسون» زمانی که در دانشگاه استنفورد مشغول تحصیل بود، توسط «جورج کوکر» کارگردان که در جستجوی بازیگری برای ایفای نقش «اسکارلت اوهارا» در فیلم «بربادرفته» براساس اقتباسی از رمان نوشته «مارگارت میشل» بود انتخاب شد، اما با اخراج «کوکر» نقش اسکارلت به «ویوین لی» رسید که در نهایت اسکار بهترین بازیگری را بدست آورد و «اندرسون» تنها نقشی کوتاه در فیلم بدست آورد.
«اندرسون» در فیلم «قایق نجات» ساخته «آلفرد هیچکاک» در سال 1944 در نقش پرستار ارتش آمریکا در کنار بازیگرانی چون «تالولا بنکید»، «ویلیام بندیکس» و «والتر سلزاک» ایفای نقش کرد.
هشتاد و پنج سالگی آدری هپبورن و گوگل !
HANS GIGER
خداحافظی با خالقِ"موجود بیگانه"
مجسمه ساز، نقاش و طراح صحنه در سبکِ سورئالیست
اثر ماندگار ALIEN 1979 مدیون هنرنمایی هانس گیگر میباشد
غیر از فیلمهای «بیگانه»، یکی از مخلوقات فیلم «ارواح خبیثه 2: سوی دیگر» همین طور یکی از موجودات بیگانه فیلم «نوع» به کارگردانی راجر دانلدسن را طراحی کرد
فیلم بیگانه برای شخصیت موجود فضایی، که وی طراحی کرده بود موفق به دریافت اسکار بهترین جلوه های ویژه سال 1980 شد
برای فیلم «batman forever» ساخته جوئل شوماخر نیز یک batmobile طراحی کرد که البته در فیلم استفاده نشد http://cafeclassic4.ir/imgup/2932/140009...c52312.jpg
یادش گرامی_________
ادامه خبر http://www.khabaronline.ir/detail/354937/culture/cinema
یک دوره جدید فیلم بینی در سینماتک با حضور آقای محسن آزرم و با موضوع ده فیلم برترهیچکاک قرار است برگزار شود. البته این دوره واقعی است و مانند دوره قبلی از تله های متفقین نمی باشد ! کسانی که تهران هستند و یا امکان شرکت در کلاس ها را دارند لطفا بقیه را هم در جریان بگذارند. بدیهی است شرکت شما در این دوره باعث شادی روح هیچکاک خواهد شد.
.
ایلای والاک هم رفت . ستاره ای که با ایفای نقش زشت در فیلم خوب ،بد ،زشت با کارهای رذیلانه اش حرصمان را در می آورد و البته بلوندی محبوبمان را آزار می داد در 98 سالگی بدرود حیات گفت.
یک دیدار خاطرهانگیز با ستارههای "قصه عشق" پس از ۴۴ سال / خاطرات جذاب و تصاویر دریغآلودشان: «در یک شب برفی در نیویورک، همه گریه میکردند
«عشق یعنی هرگز نگی متاسفم». این دیالوگ ماندگار به همراه موسیقی سحرانگیز فرانسیس له برای «داستان عشق» (یا همان love story) بخشی از خاطرات مشترک نسلهای مختلف شده است. مردمی که درسرتاسر دنیا این فیلم را دیدهاند و به قول الی مک گرا، نه با دیالوگهایش، که با زبان جهانیِ عشق، با آن ارتباط برقرار کردهاند.
داستانهای عاشقانه هیچوقت به پایان نمیرسند. حالا و پس از چهار دهه از اولین نمایش "داستان عشق"، این فیلم هنوز هواداران خود را دارد. هنوز نوای خاطرهانگیزش همه جا و در دیدارهای عاشقانه شنیده میشود. هنوز هستند مردمانی که با تماشایاش احساساتی شوند و با جنیفر و الیور همراه شوند. بی جهت نیست که الی مک گرا و رایان اونیل، از آن به عنوان بهترین فیلمشان یاد میکنند. و بهترین لحظات سینماییشان، بر سر ساخت و نمایش فیلم برایشان رخ داده است.
پس از ۴۴ سال، الی مک گرا ۷۵ ساله به همراه رایان اونیل ۷۳ ساله، رودر روی هم نشستهاند تا به مناسبت نظرسنجی صد فیلم برتر هالیوودریپورتر، در مورد سحر و جادوی این درام معروف عاشقانه، خاطراتشان و البته، وضع و حال امروزشان بگویند.
بخشهایی از این مصاحبهی جذاب را که با شوخطبعیهای این دو همراه است، در زیر بخوانید:
هر کدامتان چطور شد بازیگر "داستان عشق" شدید
رایان اونیل: الی با رئیس استودیو (رابرت ایوانز) ازدواج کرده بود!
الی مک گرا: فیلمنامه که برایم فرستاده شد فقط میخواندم و گریه میکردم. احتمالا باید قرص ماه کامل بوده باشد یا یک چنین چیزی!
الی مک گرا: درباره زمان فیلمبرداری "داستان عشق" می گوید: دوران ساخت فیلم به طرز باورنکردنیای لذتبخش بود. من هنوز اوایل کارم بود و اینقدر تجربه نداشتم که بفهمم همیشه اینطور نیست. رایان اما همیشه سخت کار میکرد اما من نه. در طول فیلمبرداری هرکدام از بچهها به نوبت میزدند زیر گریه. اما با وجود این داستان غمانگیز، آن سه ماه خیلی خوب بود. به ما دائم خوش میگذشت و میخندیدیم.
رایان اونیل: بهترین لحظاتی که در یک فیلم حضور داشتم آن موقع بود. هزار تایی بازی کردم!
الی مک گرا: من ۶ تا بازی کردم.
از نمایش افتتاحیه فیلم چیزی به یاد دارید؟
الی مک گرا: ۱۶ دسامبر ۱۹۷۰ بود و هرچیزی که فکرش را بکنید، اتفاق افتاد. سرتاسر دنیا فروشش فوقالعاده بود. یادم هست که در روز افتتاحیه، چیزی که برایم جالبتر از تماشای فیلم بود، گوش دادن به صدای گریههای مردم و بالاکشیدن دماغشان بود. مرد و زن اشک میریختند، برایم تکان دهنده بود.یک شب برفی در سینمایی در برادوی نیویورک بود. برف میبارید و آن شب همه چیز زیبا، جادویی و خیالانگیز بود و آب از بینی مردم راه افتاده بود. مخصوصا مشاور قبلی مکگراو. یادت هست رایان؟
رایان اونیل: آره، الی مثل یک بچه گریه میکرد.
الی مک گرا: تا امروز، به دورترین جاها سفر کردم. از هند و آفریقا گرفته تا آمریکای جنوبی و...، همهی مردم ساکن این سرزمینها فیلم رو دیده بودند و میشناختند. ممکن است دلیلاش این باشد که فیلم دیالوگ زیادی نداشت.
و شاید به خاطر این که عشق جهانی است؟
رایان اونیل: "عشق یعنی اینکه هرگز نگی متاسفم" اوه خدای من.
مطمئنا این معروفترین دیالوگ فیلم است که از نظر عقلی شاید توصیه خوبی برای دو نفر نباشد؟
الی مک گرا: مزخرف بود!
رایان اونیل: بهتره بگید معذرت میخوام!
هرچند وقت یکبار همدیگه رو می بینید؟
رایان اونیل: الی از اینجا دور شد و رفت سمت غرب.
الی مک گرا: خونه من سال ۹۳ سوخت. برای همین مجبور شدم که به نیومکزیکو برم.
رایان اونیل: تا جایی که بشود همدیگه رو نمیبینیم.
ولی ما یک چیزهای دیگهای شنیدیم.
رایان اونیل: من الی رو دوست دارم ، همیشه هم دوستش داشتم.
الی مک گرا: که خیلی هم برام دلپذیر و شیرینه.
رایان اونیل: ولی الی من رو دوست نداره!
الی مک گرا: کلی از عشاق دلشکسته (اونیل) دم در آپارتمانش صف کشیدن.
رایان اونیل: یک بار که پشت فرمان بودم و رسیدم به یک چراغ قرمز. کسانی که توی ماشین بغلی بودن ازم پرسیدن "تو بو بریجر نیستی؟" گفتم "نه استیو مک کویینم!" تا حالا هیچکس حدس نزدیکتری نزده بود!
__________________
منبع:عصرجوان
جیمز گارنر بازیگر کلاسیک فیلم های فرار بزرگ،جایزه بزرگ، ویکتور و ویکتوریاو... امروز در گذشت.
من واقعا این بازیگر رو از ته قلب دوست دارم....
لورن باکال به عنوان همسر چهارم همفری بوگارت تا آخر عمر او در سال ۱۹۵۷ با او زندگی کرد و بعدها گرچه قصد داشت با فرانک سیناترا ازدواج کند، اما از او دلشکسته شد و سرانجام با جیسون روباردز ازدواج کرد.
باکال سال 1924 به دنیا آمده بود و تنها فرزنده یک خانواده مهاجر یهودی به آمریکا بود. او وقتی 6 سال داشت شاهد رفتن پدرش از کانون خانواده بود و با مادرش بزرگ شده بود. وی از نوجوانی جذب آکادمی هنرهای زیبای آمریکا شد و به کارهای هنری روی آورد.
او دو کتاب خاطرات نیز نوشت که یکی با عنوان «روی پای خودم» در سال 1978 منتشر شد و جایزه کتاب ملی سال 1980 را از آن خود کرد و دیگری «حالا» در سال 1994 که به سالهای سالخوردگی او و زندگی تنهایش اختصاص داشت.
باکال برنده جایزه سیسیل بی. دومیل هم بود که در سال 1992 برای یک عمر دستاورد هنری دریافت کرد.
اما باکال بازیگر صحنه تئاتر هم بود و دو جایزه تونی برای بازی در نمایشهای موزیکال دریافت کرد. یکی در سال 1970 برای «هلهله» و دیگری در سال 1981 برای «زن سال» که توسط کاترین هپبورن ازدوستان صمیمی او روی سن رفته بود.
باکال یک بار برای بازی در نقش مادر باربارا استرایسند در فیلم «آینه دو چهره دارد» در سال 1996 نامزد جایزه اسکار شد. او در سال 2010 یک اسکار افتخاری برای حضورش در فیلم های دوران طلایی سینمای آمریکا از آکادمی گرفت.
بسیاری از فیلمهای باکال امروز از آثار کلاسیک سینما محسوب می شوند که «داشتن و نداشتن» و «خواب بزرگ» (1946)، «گذرگاه تاریک» (1947) و «کی لارگو» (1948) از جمله آنها هستند. او در فیلم «قتل در قطار سریعالسیر شرق» به کارگردانی سیدنی لومت هم خوش درخشید.
آنها پیش از بازی در فیلم مشترکشان «داشتن یا نداشتن» به کارگردانی هاوارد هاوکس در سال 1944 با هم آشنا شده بودند. باکال در آن فیلم تنها 19 سال داشت و با این حال جفت خیلی مناسبی برای بوگارت 44 ساله محسوب می شد.
بوگارت و باکال یکی از زوج های محبوب هالیوود بودند و در طول ازدواجشان که 11 سال طول کشید، نقش های رمانتیک زیادی را بر پرده بردند.
باکال دیروز صبح بر اثر یک حمله قلبی در خانه اش در داکوتا که زمان زیادی را در آنجا سپری کرده بود، چشم از جهان فرو بست.
لورن باکال یکی از نمادهای دوران طلایی هالیوود در 89 سالگی درگذشت
لورن باکال همسر همفری بوگارت در فیلم هایی چون «داشتن یا نداشتن» و «کی لارگو» در برابر همسرش نقش آفرینی کرده بود
خالق قلعه عقاب ها درگذشت
به نقل از کافه سینما برایان جی. هاتن کارگردان نوستالژی قلعه عقاب ها در 79 سالگی ( در تاریخ نوزدهم آگوست) در گذشت
مرگ هاتن به علت حمله قلبی که هفته گذشته به او دست داده بود، رخ داد. هاتن کارش را در سینما به عنوان بازیگر شروع کرد و تا زمان ساخت اولین فیلم سینماییاش در مقام کارگردان، حضور در فیلمهایی چون «جدال در اوکی کورال» و «آخرین قطار گانهیل» (هر دو به کارگردانی جان استرجس) را تجربه کرده بود. در سال 1965 اولین فیلمش را ساخت و البته تا 1975 به بازی در سینما و تلویزیون ادامه داد. کارنامه او در مقام کارگردان از لحاظ کمی چندان پربار نبود. به طوری که در طول 18 سال فعالیت به عنوان کارگردان (هاتن آخرین فیلمش را در سال 1983 ساخت) تنها 9 فیلم کارگردانی کرد. اما در این میان چند فیلم خاطرهساز و همکاری با چند ستاره مهم تاریخ سینما به چشم میخورد. هاتن دو فیلم مهم درباره جنگ جهانی دوم با بازی کلینت ایستوود کارگردانی کرد: «جایی که عقابها جرأت میکنند» (1968) (در ایران: قلعه عقابها) که ریچارد برتن در کنار ایستوود حضور داشت، و «قهرمانان کلی» (1970) (در ایران: هنگ جانبازان). ستاره بعدی که در فیلمهای هاتن حضور پیدا کرد، الیزابت تیلور بود. هاتن دو فیلم «ایکس، وای و زد» (1972) (با بازی مایکل کین و سوزانا یورک) و «نگهبان شب» (1973) (با بازی لارنس هاروی) را با حضور الیزابت تیلور در نقش اصلی کارگردانی کرد. «ایکس، وای و زد» نامزد جایزه گلدنگلوب بهترین فیلم انگلیسی زبان خارجی شد (فیلم در انگلستان ساخته شده بود) و این مهمترین موفقیتی فیلمی به کارگردانی هاتن در فصل جوایز بود. بعد از «نگهبان شب» هفت سال طول کشید تا هاتن فیلم بعدیاش، «اولین گناه مرگبار» را با بازی فرانک سیناترا و فی داناوی ساخت. در ابتدا قرار بود رومن پولانسکی این فیلم را بسازد. اما فاش شدن اتهام تجاوز به دختری زیر سن قانونی و تبعات آن برای پولانسکی، باعث شد تا او جایش را به هاتن بدهد. بروس ویلیس هم اولین بازیاش را در این فیلم انجام داد.
سلام به همه
امروز متوجه درگذشت یکی از بازیگران فیلمهای کلاسیک شدم .
ویرنا لیزی بازیگر 78 ساله ایتالیایی که در دهه 1960 نقش مقابل هنرپیشههای سرشناس چون فرانک سیناترا را ایفا میکرد، درگذشت.
وی یکی از چهرههای سینمای اروپا بود که در سال 1994 جایزه بهترین بازیگر نقش اول را برای بازی در فیلم فرانسوی ملکه مارگو از جشنواره کن دریافت کرد. لیزی سال 2002 آخرین بازی خود را در فیلمی ایتالیایی به نمایش گذاشت.
لیزی اواخر دهه 1960 در فیلم چگونه زن خود را بکشیم با جک لمون همبازی شد. فرانک سیناترا، تونی کورتیس و جین فوندا از دیگر چهرههایی بودند که با وی همبازی شدند.
به گزارش هالیوود ریپورتر، لیزی در سال 2004 جایزه یک عمر دستاورد هنری گلدن گلوب ایتالیا را دریافت کرد.
او بازیگری را در دهه 1950 با ایفای نقش در فیلمهای ایتالیایی شروع کرد. ویرنا لیزی در طول عمر حرفهایاش موفق به کسب هفت جایزه «دیوید دی دوناتلا» شد.
خدا وکیلی خوش تیپ بود ، روحش شاد و یادش گرامی.
سرجیو سولیما کارگردان فیلم معروف صادق خان (ببرمالزی) در سن 94 سالگی در گذشت .
فیلم صادق خان با تمامی جرح و تعدیلهایش یکی از فیلمهای خاطره انگیز دهه 60 است که تماشای آن در سالنهای سینما برای نسل ما یادآور خاطراتی شیرین است. بویژه دوبله بیادماندنی حسین عرفانی بجای کبیر بدیع در نقش صادق خان.
سرجیو سولیما
همسر سابق کرک داگلاس (و مادر مایکل داگلاس) درگذشت
دیانا داگلاس روز جمعه 12 تیرماه(3 جولای) در سن 92 سالگی و بر اثر بیماری سرطان در آسایشگاه سالمندانی در شهر لسآنجلس درگذشت.
دیانا داگلاس اولین همسر کرک داگلاس ستاره بزرگ سینمای کلاسیک بود، که در زمان تحصیلش در آکادمی هنرهای دراماتیک نیویورک با وی آشنا شده بود. ثمره ازدواج این دو که هشت سال دوام آورد، دو پسر به نامهای مایکل و جوئل بود.
دایانا داگلاس در سال 1923 در برمودا به دنیا آمد. او فعالیت بازیگری در هالیوود را از سال 1943 و در کمپانی فیلمسازی برادران وارنر آغاز کرد. او در سال 1943 مدل روی جلد مجله «زندگی» بود.
از جمله بازیهای دایانا داگلاس می توان به فیلمها و سریال های تلویزیونی چون «هواپیماها، قطارها و ماشین ها»، «آی.آر» و «بال غربی» نام برد. دیانا در سال 2003 و در فیلم «او خانواده را اداره میکند - It runs in the family» در کنار همسر سابقش(کرک) و پسرش(مایکل داگلاس) ایفای نقش کرد.
او پنج سال پس از طلاق از داگاس در سال 1951 با «بیل درید» بازیگر ازدواج کرد. «درید» سال 1992 درگذشت و دیانا در سال 2002 با همسر سومش «دونالد وبستر» ازدواج کرد.
بازیگر زن سرشناس سینمای هالیوود درگذشت
فرهنگ > سینما - بازیگر سرشناسی که بیشتر به خاطر ایفای نقش در فیلم «معجزه در خیابان سیوچهارم» به کارگردانی جان فورد{درستش جورج سیتونه-ناظر کافه} مشهور بود، شنبه به مرگ طبیعی درگذشت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مورین اوهارا در 95 سالگی در خانهاش در آیداهو چشم از جهان فروبست. خانواده اوهارا درباره مرگ او گفتند : «مورین مادر، مادربزرگ و رفیق دوستداشتنی ما بود. او در آرامش در کنار خانوادهاش و در حالی که به موسیقی متن فیلم محبوب خود «مرد آرام» گوش میداد، درگذشت.»
اوهارا در کنار جان وین در سال 1952 در فیلم «مرد آرام» به کارگردانی جان فورد بازی کرده بود. او یکی از بازیگران محبوب فورد بود و در پنج فیلم به کارگردانی او بازی کرد، که یکی از مشهورترین این فیلمها «دره من چه سرسبز بود» برنده پنج جایزه اسکار شد.
این بازیگر که در سال 1939 برای بازی در فیلم «گوژپشت نتردام» به هالیوود آمده بود، در سال 1947 در کلاسیک «معجزه در خیابان سیوچهارم» در کنار ناتالی وود نقشآفرینی کرد.
مورین اوهارا سال گذشته جایزه اسکار افتخاری یک عمر دستاورد هنری را دریافت کرد.
درگذشت بازیگر کهنهکار آمریکایی
فرهنگ > سینما - رابرت لوگیا بازیگر «صورت زخمی»، «شرافت پریتزی»، «روز استقلال» و «بزرگ» درگذشت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، همسر لوگیا خبر درگذشت او را به رسانهها اطلاع داد. او که در زمان مرگ 85 سال داشت در طی پنج سال اخیر به بیماری آلزایمر مبتلا بوده است.
لوگیا به دلیل چهره و صدای منحصر به فرد خود انتخابی مناسب برای فیلمهای گانگستری بود. او در فیلم «صورت زخمی» درنقش رئیس مافیای مواد مخدر میامی و در فیلم «شرافت پریتزی» در نقش تبهکاری سیسیلی ظاهر شده بود. از دیگر آثار او میتوان به «بزرگراه گمشده» به کارگردانی دیوید لینچ و سریال «سوپرانوز» اشاره کرد. این بازیگر سال 1985 برای بازی در فیلم «لبهی ناهموار» نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
او سال 1988 در فیلم کمدی فانتزی «بزرگ» به کارگردانی پنی مارشال در کنار تام هنکس بازی کرده است. لوگیا علاوه بر این در پنج فیلم کمدی به کارگردانی بلیک ادواردز از جمله سه فیلم «پلنگ صورتی» ایفای نقش کرده است.
لوگیا سال 1930 در نیویورک بدنیا آمد. او کار بازیگری را از سال 1951 آغاز کرد. تام هنکس و کوین اسپیسی درگذشت او را در توئیتر تسلیت گفتند. هنکس نوشت : «بدرود رابرت لوگیا. یک بازیگر بزرگ در روح و جان»
منبع : سیانان / 4 دسامبر
بازیگر «مرد شش میلیون دلاری» درگذشت
فرهنگ > تلویزیون - بازیگر نقش دکتر رودی ولز در سریال محبوب «مرد شش میلیون دلاری» درگذشت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مارتین ای.بروکس بازیگر، خواننده، کارگردان و نویسندهای که شاید بیش از همه به خاطر ایفای نقش دکتر رودی ولز در سریال تلویزیونی «مرد شش میلیون دلاری» شناخته میشد، هفتم دسامبر در لسآنجلس درگذشت. او در هنگام مرگ 90 سال داشت.
بروکس در طول دوران کاری خود بارها در تئاتر برادوی بر صحنه حاضر شده بود. او برای بازی در اقتباس آرتور میلر از «دشمن مردم» هنریک ایبسن و «آتش درخشان» نوشتهی جان اشتاین بک جایزه جهانی تئاتر و جایزه دونالدسون را دریافت کرد. او علاوه بر این چند بار نامزد دریافت جایزه تونی هم شده بود.
این بازیگر در سریالهای تلویزیونی بسیاری نیز بازی کرده بود که مشهورترین آنها سریال «مرد شش میلیون دلاری» بود. او یکی از بازیگرانی بود که در این سریال در نقش شخصیتی به نام دکتر رودی ولز بازی کرد. او پس از آن در سه فیلم تلویزیونی دیگر نیز در نقش دکتر ولز ظاهر شد.
مارتین باوم سال 1925 در نیویورک به دنیا آمد. او در جنگجهانی دوم شرکت داشت و پس از جنگ وارد دانشگاه شد. این بازیگر پس از تحصیل به برادوی رفت و نامش را به مارتین بروکس تغییر داد. رمانهای «دنی براون»، «شمع رومی» از آثار مارتین ای.بروکس هستند.
منبع : ورایتی / 7 دسامبر
102 سالگی بازیگر زاهد کهکشانها
امروز دوم آوریل تولد سر الک گینس بازیگر کلاسیک سینمای بریتانیا است. او در سال 1914 متولد شد و در 2000 میلادی چشم از جهان فرو بست. شاید بسیاری از ما کمتر او را در نقشهای متفاوتی که در چندین دهه دوران حرفه ایش بازی نمود به یاد آوریم در حالی که او افتخارات و جوایز بسیاری را در این مدت از آن خود نمود؛ از اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول مرد برای بازی در فیلم پل رودخانه کوآی گرفته تا اسکار افتخاری یک عمر دستاورد هنری در 1980، دو نامزدی اسکار و دریافت چندین جایزه گلدن گلوب و بفتا و سایر جشنواره های معتبر. برای همین پنج نمونه از بهترین هنرنمایی های گینس در کل دوران سینماییش را به استناد مجله گاردین فهرست می کنم:
1 - فاگین در اولیور توییست Oliver Twist 1948
فاگین دیوید لین با بازی زیبای الک گینس آن قدر زیبا و جا افتاده بود که من حتی به نوعی شخصیت جالب و چهره عجیب او را دوست داشتم. گینس دوسال قبل از آن در فیلم اقتباسی دیگری از رمانهای دیکنز، آرزوهای بزرگ در نقش هربرت پاکت برای دیوید لین بازی کرده بود ولی این بار نقش فاگین، او را در سی و چهار سالگی به اوج شهرت رساند. او در زیر کلاه گیس انبوه، پروتز و گریم سنگین چهره اش از فاگین چنان شخصیت منفی جالبی ساخت که احساساتی ضد و نقیض بین مردم جهان برانگیخت به همین دلیل اکران فیلم در اسراییل ممنوع شد چون به اعتقاد دولت مداران یهود کاراکتر فاگین نمای ضد سامی داشت در حالیکه در مصر هم ممنوع شد چون به اعتقاد سینماگران مصری در تماشاچی احساس جذبه و سمپاتی به وجود می آورد!
2 - هشت نفر از خاندان آسکوُین در دلهای مهربان و تاجها Kind Hearts and Coronets 1949
یک کمدی کلاسیک سیاه انگلیسی که شهرت خود را مدیون بازی الک گینس در هشت عضو یک خاندان اشرافی (هفت مرد و یک زن) است. موضوع ازدواج دختر یک دوک با یک خواننده فقیر ایتالیایی و طرد وی از خانواده و جامعه اشراف انگلستان است که بعدها پسر جوان وی می خواهد از این خاندان برای بلاهایی که بر سر مادرش آورده اند، انتقام بگیرد.
3 - سیدنی استراتون در مرد سفید پوش The Man in the White Suit 1951
نقش ظریف دیگری از الک گینس با کارگردانی مک کندریک. این فیلم بارها در سیمای خودمان به نمایش در آمده و حکایت همان مخترعی است که پارچه ای سپید ابداع می کند که هرگز کثیف و لکه دار نمی شود و باعث خشم صنعت گران نساجی می شود. خط ملایم فیلم در ماسک کمدی، یک حمله شدید به فساد صنعتی و در کل به سیستم سرمایه داری است و بازی گینس در آن درخشان است.
4 - کلنل نیکُلسون در پل رودخانه کوآی Bridge on the River Kwai 1957
فیلم جنگی دیدنی از دیوید لین کبیر که برای گینس اسکار به ارمغان آورد. فیلمی که در عین گیشه شکنی یکی از جنگی ترین فیلمهای ژانر خود شناخته شده است. گینس در نقش یک افسر معمولی بریتانیایی مقید، خشک و مقرراتی در عین حال حساس، شاهکار می کند.
5 – اُبی ون کنوبی در جنگ ستارگان Star Wars 1977
با اینکه الک گینس بعدها اعلام کرد حضور در سری جنگ ستارگان بدترین تجربه سینماییش بوده و دلش می خواهد این نقش را از کارنامه هنریش پاک نماید اما همین سری فیلمهای پر طرفدار اکشن- کهکشانی جنگ ستارگان لوکاس بود که از او در کهن سالی یک چهره شناخته شده برای جوانان ساخت و تبدیل به بازیگری مولتی میلیونر نمود. اُبی همان استاد زاهدی است که در زمان مناسب آموزگار لوک اسکای واکر جوان میشود، تا او را با مفاهیم فراموش شدهٔ جدای آشنا کند، و از او برای مبارزه با امپراتوری خبیث کهکشانی یک جدای بسازد.
عقاب سرسفید , هنرپیشه فیلم رقصنده با گرگ درگذشت.
خبرگزاری بی بی سی گزارش داد دیوید بالد ایگل (عقاب سرسفید) از رهبران سرخپوست آمریکا که در فیلم اسکاری "رقصنده با گرگ" هم بازی کرده است در 97 سالگی درگذشت.
او نوه وایت بول ( گاو سفید ) بود که در نبرد معروف بیگ هورن کوچک در سال 1876 مشارکت داشت. در این نبرد چندین قبلیه سرخپوست آمریکا با هم متحد شدند و در جنگ با هنگ هفتم سواره نظام آمریکا به پیروزی رسیدند. عقاب سرسفید در 40 فیلم بازی کرد. او همچنین در جنگ جهانی دوم در نبرد آنزیو (ایتالیا) شرکت داشت و مدال هم گرفت. سپس در عملیات معروف نرماندی ( پیاده شدن متفقین در فرانسه ی تحت اشغال آلمان نازی) شرکت جست و زخمی شد.
عقاب سرسفید بعدها وارد هالیوود شد و معلم اسب سواری و تیراندازی بازیگرانی مانند جان وین شد. او همچنین بدلکار ارول فلین هنرپیشه معروف بود.
عقاب پیر سرانجام در 22 ژوئیه در منزلش واقع در منطقه اختصاصی رود شایان که مخصوص سرخپوستان بود چشم از جهان فروبست.
منبع : بی بی سی (با اندکی ویرایش و تغییر )
پی نوشت: این سرخپوست ها عجب نام های جالبی دارند.