زنی که عاشق است هر کاری برای عشق خود می کند، میفهمید! هر کاری!!!
نخست فیلم نامه قوی از قوی ترین نویسندهی جهان در رشتهی خودش! دوم بازیگران و بازیگردانی معرکه و تراز اول فیلم، سوم تعلیق برای کسانی که میخواهند تعلیق را در سینما بیاموزند، چهارم قاب بندیهای نمرهی یک! و پنجم دوبلهی استخواندار که به گمانم میتواند جزو شاهکارهای دوبله هم به حساب آید و صد البته کارگردانی که هنوز که هنوز است همتا ندارد.
کسانی که فیلم را دیده اند آن را اسپویل نکنند و کسانی که هنوز به معجزهی سینمای کلاسیک شک دارند فقط یک بار این فیلم را ببینند.
دوستان، نام این رُخشارهی ارزشمند چیست؟
لطفادوستانی که پاسخ را یافته اند در پست کاپیتان اسکای پیام بگذارند و به دیگر دوستان هم زمانی برای اندیشیدن و جستجو کردن بدهند. اما شما که پاسخ را میدانید بدون آوردن نام با دادن نشانیهایی کلیدی، خاطرههای شخصی که با فیلم دارید، ارجاعات سینمایی، تصاویری دیگر از فیلم، نکتههای کلیدی و رویدادهای زمان ساخت فیلم به دیگر دوستان برای رسیدن به پاسخ درست یاری نمایید.
با سپاس و ادب
با سپاس از امیلیانو و آلبرت کمپیون که به درستی پاسخ چیستان را گفتند.
نام فیلم: شاهدی برای تعقیب Witness for the Prosecution 1957
کارگردان بیلی وایلدر
تهیهکننده آرتور هورنبلو، جونیور
فیلمنامهنویس:بیلی وایلدر، هری کورنیتز
بر پایه:شاهدی برای دادستان، اثر آگاتا کریستی
بازیگران: تایرون پاور، مارلنه دیتریش، چارلز لوتن، السا لنچستر، اونا اوکانر، جان ویلیامز، هنری دانیل، ایان ولف، روتا لی، تورین تاچر، نورما واردن
موسیقی: متی ملنک - رالف آرتور رابرت
فیلمبردار: راسل هارلن - تدوینگر: دنیل مندل
مدت زمان: ۱۱۶ دقیقه – کشور:آمریکا - هزینهٔ فیلم:۳ میلیون دلار -فروش گیشه: ۹٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار
خوشبختانه نقد خوبی به نوشتهی برت گوردن ارجمند در این پیوند در همین کافه در دسترس میباشد. ایشان میگوید:"شاهدی برای تعقیب ساخته بیلی وایلدر محصول 1957، هیچکاکی ترین فیلم وایلدر و چندلری ترین اثر آگاتا کریستی است."
پایان این فیلم آنقدر غیر منتظره بود که در سانسهای پیش نمایش فیلم از تماشاگران خواسته میشد کارتی که رویش نوشته بود "من رسما قسم می خورم که پایان شاهدی برای تعقیب را فاش نکنم." را امضا کنند. در پایان فیلم هم گوینده از بینندهها میخواهد برای اینکه دوستانشان که فیلم را ندیدهاند هم از آن لذت ببرند پایانش را فاش نکنند.
مآخذی ارزشمند:
- نقد و بررسی فیلم شاهدی برای تعقیب Witness for the Prosecution 1957
- Witness For The Prosecution (شاهدی برای تعقیب)
یه انجمن بودیم چند سال پیش، درش جستاری مشابه این جستار وجود داشت و هرکی برنده میشد، مدیریّت براش جایزهٔ مجازی ویژهای به خصوصیش ارسال میکرد؛ البتّه، قبلش سلایق برنده پرسیده میشد و با توجّه به اون این کار انجام میشد.
من خودم چند عکس نسبتاً نایاب و زیبا از «گوگوش»، «جمیله» و «کتایون» به همراه چندین پوستری که نداشتم نصیبم شد. همگی با کیفیّت بسیااار عالی و رزولوشن بالا (بهقول «مهدی» خان، مدیر محترم، «خوراک چاپ»).
اینجا از این خبرا نی؟ :)
فک کنم باشه، انجمن گرمتر میشه.
ممنون که وقت گذاشتید.
یک فیلم زیبا با موضوع ماوراء الطبیعه :
از همه به خاطر کیفیت پایین عکسها معذرت میخام ولی نسخه بهتری از این فیلم موجود نیست اگر کسی اسم فیلم رو میدونه پیام خصوصی بده و به بقیه فرصت بده اگر کسی نتونست اسم فیلمو بگه راهنمایی میکنم
پی نوشت:
راهنمایی ، فیلم بر اساس داستان واقعی ساخته شده و محصول سال ۱۹۵۱ هست
احسنت بر کاپیتان اسکای که تونست فیلموشناسایی کنه:
نام فیلم : La Senora De Fatima
متاسفانه از این فیلم نسخه کیفیت بالا موجود نبود که بشه عکسهای بهتری رو گذاشت
یک فیلم شاد و مفرح از یکی از کارگردانان نامدار تاریخ سینما...
داستان دلباختن استاد دانشگاه به یک رقاصه در حال گریز...
آن هم در شرایطی که استاد و همکارانش در حال انجام یک کار بزرگ علمی هستند و حضور زنی زیبا در میان آنها لحظاتی جذاب و جالب را رقم می زند....
فیلمی با هنرمندی ستارگان بزرگ سینمای کلاسیک در دهه 40 میلادی...
در صورتی که نام فیلم را سریع حدس زدید لطفا به صورت پیام خصوصی به savezva ارسال نمایید تا فرصت برای دیگران نیز فراهم باشد...
با سپاس از کاپیتان اسکای، لپکی و پهلوان جواد گرامی که نام فیلم را به درستی حدس زدند
فیلم Ball of Fire یا گوله آتش یا آتشپاره! ساخته هوارد هاکز کبیر با فیلمنامه ای از بیلی وایلدر و چارلز براکت در سال 1941 است که در آن گری کوپر و باربارا استانویک نقش آفرینی می کنند.
فیلم مانند بیشتر آثار هوارد هاکز دارای دیالوگ های درخشان است و در این میان گری کوپر در نقش استاد خجالتی با چهره معصومش فوق العاده ظاهر شده است.
ضمن اینکه نسخه دوبله فیلم هم در اینترنت موجود و قابل دسترسی است.
روزی روزگاری سینما که با یک تکه کاغذ، یک کارگردان می توانست فیلمی شاد و سرزنده بسازد!
این فیلم رویایی و سرشار از خیال پردازی با بهره گیری از همهی ویژگیهای یک رُخشارهی ردهی "ب" ویژهی هالیوود می تواند روز خوشی را برای شما بسازد و سرگرمتان نماید. و مگر هدف سینما این نیست؟
دوستان، نام این فیلم بامزه چیست؟
لطفا کسانی که پاسخ را یافته اند در پست کاپیتان اسکای پیام بگذارند و به دیگر دوستان هم زمانی برای اندیشیدن و جستجو کردن بدهند. اما شما که پاسخ را میدانید بدون آوردن نام با دادن نشانیهایی کلیدی، خاطرههای شخصی که با فیلم دارید، ارجاعات سینمایی، تصاویری دیگر از فیلم، نکتههای کلیدی و رویدادهای زمان ساخت فیلم به دیگر دوستان برای رسیدن به پاسخ درست یاری نمایید.
با سپاس و ادب
با کسب اجازه از همه دوستان به ویژه کاپیتان اسکای عزیز، یک فیلم کلاسیک در آرشیو(آرشیو تو گیومه!) خودم دارم که خواستم اینجا شما عزیزان لطف کنید و نام این فیلم را حدس بزنید.ممنون.
این فیلم اثر یکی از فیلمسازان مشهور انگلیسی به نام رابرت استیونسون است و در دهه شصت میلادی ساخته شده است
البته اگر تصاویر مناسب نیست،ببخشید چون برای اولین بار در کافه از یک فیلم عکس بارگذاری کردم.
این تصویر هم برای راهنمایی بیشتر!
(۱۴۰۰/۹/۴ عصر ۰۶:۱۵)کاپیتان اسکای نوشته شده: [ -> ]
روزی روزگاری سینما که با یک تکه کاغذ، یک کارگردان می توانست فیلمی شاد و سرزنده بسازد!
با سلام و درود و کسب رخصت از دوست عزیزمان جناب کاپیتان اسکای و سایر دوستانی که البته حدسشان درست بوده است :
ملوان آمریکایی هنری آدامز با بازی گریگوری پک که بر اثرحادثه فقیر و دست به دهان سرگردان کوچه پس کوچه های شهر لندن گشته با خوش شانسی در یک شرط بندی منحصر به فرد بین برادران ثروتمند رودریک و الیور مونپلیه درگیر می شود ، برادران پاکتی حاوی اسکناس یک میلیون پوندی را به هنری هدیه می دهند، اسکناسی که الیور ادعا می کند که وجود آن به هنری اجازه می دهد تا یک ماه کامل بدون خرج کردن پول به راحتی زندگی بنماید ....
یک کمدی آرام با مضمونی جدی اما دهشتناک و صد البته بدون تاریخ مصرف ! که نشان دهنده ی طبیعت بشر در منظری نامطلوب است ، چرا که نشان می دهد انصاف خصلتی است که قشر متموّل و متوسط اغلب از آن بی بهره بوده و از دید ایشان اعتبار انسانها به نوع پوشش و تعداد صفرهای جلوی اسکناس(شما بخوانید حساب بانکی) ایشان وابسته است!! و رقت انگیزنر آنکه تنها با انگیزه ی دریافت پاداش حاضر به دادن تسهیلات اعتباری به دیگران هستند در نتیجه از دید ایشان از میان رفتن ثروت یا قدرت باعث از میان رفتن اعتبار انسانهاست ...
کلام آخر اینکه اسکناس یک میلیون پوندی رفتار انسانهایی را که ثروت و قدرت دارند با انسانهایی که هر دو را ندارند ، کاملا غیر منصفانه می داند.
یک درام زیبا ساخته شده در دهه 40 میلادی با موضوع رنج کودکان در زمان جنگ جهانی
با پایانی دردناک
کسایی که اسم فیلم رو میدونن به بقیه هم فرصت بدن
راهنمایی : فیلم محصول هالیوود نیست محصول یک کشور اروپاییست
اگر کسی نتونس تاآخر هفته بگه اسم فیلمو میگم
نام فیلم: واکسی
به ایتالیایی: SCUISCIA
به انگلیسی: SHOESSHINE
یک درام زیبا محصول سال 1946 کشور ایتالیا به کارگردانی ویتوریو دسیکا ماجرای دو پسر بچه واکسی که برای خرید یک اسب با دردسرهای زیادی مواجه میشن.
نسخه دوبله فارسی این فیلم توسایتهای ایرانی زیادی موجود هست
https://uupload.ir/view/sciuscià__n3q6.mp4
بیایید سری بزنیم به مجله وزین "عالم هنر" به صاحب امتیازی اسمائیل کوشان و سردبیری علی کسمائی
در شماره 1 به تاریخ جمعه 22 شهریور 1330 با بهای تک شماره 6 ریال که با چهارده تومان می توانستید یکساله آبونهی مجله باشید.
این مجله، کافه کلاسیک پدربزرگهای ما بوده است. آدمهایی همانند ما عاشق سینما که شانس آن را داشته اند تا فیلم های دست اول کلاسیک را به تماشا بنشینند نه در دنیای مجازی که کنار هم و نه بر روی مانیتور و تلفن همراه که بر پردهی سینما! نه با صدایی مصنوعی و گنگ که نخست با افتی شدید VHS شده و سپس MP4 شده و با نرم افزارهای ویرایش صدا ترمیم شده، که با همان صدایی که انگار زنده از دهان دوبلورها بیرون میآمده و تصویر واقعی گسترده در فضای تاریک و دلچسب سینما! و نوستالژی، غم غربتی است از رویای شیرینِ روزگاران نه چندان دور، که دیگر دست یافتنی نیست!
دوستان، نام این فیلم چیست؟
لطفا کسانی که پاسخ را یافته اند در پست کاپیتان اسکای پیام بگذارند و به دیگر دوستان هم زمانی برای اندیشیدن و جستجو کردن بدهند. اما شما که پاسخ را میدانید بدون آوردن نام با دادن نشانیهایی کلیدی، خاطرههای شخصی که با فیلم دارید، ارجاعات سینمایی، تصاویری دیگر از فیلم، نکتههای کلیدی و رویدادهای زمان ساخت فیلم به دیگر دوستان برای رسیدن به پاسخ درست یاری نمایید.
با سپاس و ادب
با سپاس از مرادبیگ ارجمند برای پاسخ درست ایشان
برای شیفتگان ارنست همینگوی روشن است که ساختن فیلم از رمانهای او ساده نیست! هر کسی همینگوی را خوانده باشد میداند که او در لابلای واژگان به کار رفته حسی را در خواننده ایجاد میکند که نماهای سینمایی نمیتواند!
همینگوی هر چه را مینویسد با همهی وجود با آن درگیر بوده است و این درگیری را جز از راه تصویرسازیِ ذهنی، آن هم با قلم، نمیتوان منتقل کرد.
برای من، بهترین رمانِ ارنست، وداع با اسلحه است. وقتی کارگردانی تلاش می کند این اثر گرامی را مو به مو به فیلم درآورد نتیجهی کار یک فاجعهی وحشتناک است. قلم همینگوی را نمیشود سینمایی کرد. باید آن را شناخت، لمس کرد، بو کرد، چشید و آنگاه، این حس را، و نه داستان را، سینمایی کرد. در میان تمام برداشت های سینمایی تنها "پیرمرد و دریا"ست که توانسته این حس را به خوبی به زبان سینمایی برگرداند. ارنست همینگوی که تا آن روز دل خوشی از برگردان سینمایی آثارش نداشت، در این اثر، بر روند کار کنترل و نظارت کامل داشت.
ارنست همینگوی پشت صحنه فیلم پیرمرد و دریا با اسپنسر تریسی
*
بجز "پیرمرد و دریا"، تنها یک شاهکار دیگر را میشناسم که از پس آزمون "ارنست همینگوی" برآمده است. "ناخدا خورشید" یک کار برجسته و بی مانند در سینمای ایران است. ناصر تقوایی یک کپی ایرانی شده از "داشتن و نداشتن" را ساخته است. قدرت آن به خاطر شناخت فرم داستان نویسی همینگوی و شناخت درست و دقیق محتوا، همسو با فرهنگ و ادبیات ایرانی است و خوشبختانه این درهم آمیختگی، گرته برداری نیست.
انگار بزرگ علوی با مشاورهی صادق هدایت، قلم ارنست همینگوی را برداشته و فیلم نامهی "ناخدا خورشید" را بر پیرنگ "داشتن و نداشتن" بازنویسی کرده است. او محتوای فرهنگ ایرانی را در فرم کارآمد قلم همینگوی ریخته و اثری ناب، برجسته و بیمانند ساخته است. از همین روست که ناخدا خورشید برای ما تماشایی و دلنشین شده است. این تجربهای ایرانی از احساسات مردانه، سخت و تاثیرگذار همینگوی است.
با این پیش درآمد باید به فیلم "زنگها برای که به صدا در میآیند" ساختهی سم وود نگریست. آیا این فیلم توانسته با هنرمندی بازیگرانی همانند گری کوپر، اینگرید برگمن حسی که خواندن کتاب برمیانگیزد را داشته باشد؟ بدیهی است که آنهایی که کتاب را پیش از دیدن فیلم خوانده باشند میتوانند بهتر پاسخ بدهند.
افت و خیز، فراز و فرود، هست و نیست، باید و نباید، چه باید کرد؟ این داستان یک وکیل مدافع کارکشته است که در برابر موکل خویش به زانو در میآید.
دوستان، نام این فیلم چیست؟
لطفا کسانی که پاسخ را یافته اند در پست کاپیتان اسکای پیام بگذارند و به دیگر دوستان هم زمانی برای اندیشیدن و جستجو کردن بدهند. اما شما که پاسخ را میدانید بدون آوردن نام با دادن نشانیهایی کلیدی، خاطرههای شخصی که با فیلم دارید، ارجاعات سینمایی، تصاویری دیگر از فیلم، نکتههای کلیدی و رویدادهای زمان ساخت فیلم به دیگر دوستان برای رسیدن به پاسخ درست یاری نمایید.
با سپاس و ادب
(۱۴۰۰/۱۰/۲ عصر ۱۲:۵۰)کاپیتان اسکای نوشته شده: [ -> ]
افت و خیز، فراز و فرود، هست و نیست، باید و نباید، چه باید کرد؟ این داستان یک وکیل مدافع کارکشته است که در برابر موکل خویش به زانو در میآید.
سلام و درود خدمت اهالی کافه
اغلب شما علاقمندان سریالهای تاریخی ایران ،حسن فتحی را با نویسندگی و کارگردانی سه گانه ی شب دهم ، مدار صفر درجه و شهرزاد می شناسید ، هنرمندی مسلط به تاریخ ایران زمین در عین حال آشنا با آثار کلاسیک بزرگان سینمای جهان ، جدای از تحریفی که در تاریخ به گمان نویسنده ی مطلب بصورت عامدانه از سوی ایشان در آثارش اتفاق افتاده و می افتد ، نسخه برداری و ارجاعات ماهرانه ی او را از روی آثار برتر سینمای جهان در خلق داستان ، شخصیت پردازی و خلق کارکترهای کلیدی داستان و در نهایت ساخت آن ، از نقاط قوت ایشان میتوان برشمرد ؛
به یقین نویسنده ، شخصیت سرگرد فتاحی با بازی پیر داغر در سریال مدار صفر درجه از قهرمان شکست خورده ی اثر کلاسیک فوق وام گرفته شده است ، بخصوص ری اکشن های او زمانی که در نقش بازپرس پرونده ی قتل جهانگیر همایون پناه مقابل متهم پرونده زینت الملوک جهانبانی قرار می گیرد ... با این تفاوت که قربانی نهایی این پرونده ، شخصی غیر از خود او نیست .
با درود و سپاس از همه دوستان و شادباش آغاز سال نو ترسایی به همه دوستان مسیحی
و سپاس بسیار از دوست ارجمند و بی سر و صدای کافه "لپکی" که آرام و مرموز در کافه سرک میکشد و میبینیم که دانش خوبی در دنیای سینما به ویژه سینمای کلاسیک دارد و درود بر مرادبیگ عزیز که استادانه نقدی به جا و شایسته ازین فیلم ارجمند داشتند.
قضیه پاراداین یا پرونده پاراداین (1947) حلقه ی وصل دو فیلم ارزشمند شاهکاری چون بدنام (۱۹۴۶) و طناب (۱۹۴۸) در سه سال پشت سر هم در دوران پیشتازی استاد دلهره آلفرد هیچکاک بزرگ! ما آلیدا والی را با آن نقش بزرگ در فیلم مرد سوم می شناسیم که این بار نقش یکی از سه ضلع مثلث عشقی را بازی می کند. من بازی چارلز لوتن را خیلی دوست دارم. شاید او را در اسپارتاکوس به یاد داشته باشید یا شاهدی برای تعقیب و البته بهترین کار او از میان آثاری که دیده ام انتخاب هابسون و شباهت بازی او در فیلم پرونده ی پاراداین با بازی در شاهدی برای تعقیب اگرچه کمرنگ اما درخور توجه است.
اما استاد بزرگ، هیچکاک گرانمایه، که این بار به سروقت روانشناسی رفته و سویهی روانی آدم ها و جایگاه ها را بررسی می کند. دو اشتباه در یک عشق که دومی باتیزبینی و نکته سنجی همسر وکیل با بازی آن تاد، پایانی شوم نمی یابد. وکیل خوش شانس ما با بازی گریگوری پک در برابر آزمونی سخت به تکاپو می افتد و اگرچه سرافکنده اما با تجربه ای گرانسنگ از پس این فتنه بر می آید. خوش شانس ازین رو که همسری دارد بسیار منعطف و تیزهوش و نکته سنج که می داند چه زمانی وارد صحنه شود و چه سخنانی را بر زبان براند و قهرمان این فیلم اوست که همچون بئاتریس دوشادوش همسر خویش پیش می رود و راهنما و همدم و همدرد همسر خویش است. (خدا قسمت کند!)
باز گردش و چرخش و زاویه های دوربین هم تماشایی، هم با معنی و هم مهر هیچکاک را دارد. روح ترسناک و عصیانگر آلفرد همهی فیلمهایی را که میسازد از فیلمنامه تا فیلمبرداری و تدوین دربر میگیرد و در کورهی تعلیق میپزد و در پوستهای از وهم و دلهره میپیچد و از این همه برشی ترش و شیرین از یک کیک داغ و خوشمزه به خوردمان می دهد!
و جا دارد یادی کنیم از گویندگان سرشناس و ارجمند این فیلم که تاثیر شایسته ای بر برگردان آن به زبان شیرین پارسی داشته اند:
منوچهر اسماعیلی | گریگوری پک / آنتونی کین
زنده یاد نیکو خردمند | خانم پارادین
شهلا ناظریان | آن تاد / گی کین
خسرو خسروشاهی | لوئیس جوردن / لاتور
پرویز ربیعی | کارآگاه
تورج نصر | لارکین
زنده یاد صادق ماهرو | سر سایمون
نصرالله مدقالچی | تامی
زنده یاد پروین ملکوتی، زهرا اقارضا، مهوش افشاری و …
اگر فکاهی انگلیسی را شنیده باشید شاید در بیمزگی آن با من همرای باشید. سینمای کمدی بریتانیایی هم دست کمی از لطیفههایش ندارد. سرد، لوس، بی مزه، انگار برادران مارکس را توی فریزر گذاشته باشی تا یخ ببندند و بخواهی که برایت فیلم کمدی بازی کنند.
با این حال تماشای برخی از آنها خالی از لطف نیست. به ویژه دو فیلم؛ یکی "قاتلین پیرزن" که برداشتی هالیوودی هم با بازی تام هنکس دارد که به گمانم نگارش انگلیسی ارزش بیشتری داشته باشد، دیگری همین فیلم که نیم نگاهی به فناوری و دردسرهای آن دارد.
لطفا کسانی که پاسخ را یافته اند در پست کاپیتان اسکای پیام بگذارند و به دیگر دوستان هم زمانی برای اندیشیدن و جستجو کردن بدهند. اما شما که پاسخ را میدانید بدون آوردن نام با دادن نشانیهایی کلیدی، خاطرههای شخصی که با فیلم دارید، ارجاعات سینمایی، تصاویری دیگر از فیلم، نکتههای کلیدی و رویدادهای زمان ساخت فیلم به دیگر دوستان برای رسیدن به پاسخ درست یاری نمایید.
با سپاس و ادب
(۱۴۰۰/۱۰/۱۴ صبح ۱۱:۴۵)کاپیتان اسکای نوشته شده: [ -> ]
این فیلم که نیم نگاهی به فناوری و دردسرهای آن دارد.
با درود به دوستان ارجمند و سپاس از لپکی بزرگوار برای پاسخ درست ایشان، به فیلم هفتهی پیش بپردازیم:
مرد سفید پوش (مردی در لباس سفید)
The Man in the White Suit 1951
سال تولید : ۱۹۵۱
کشور تولیدکننده: انگلستان
محصول: ایلینگ
کارگردان: الکساندر مکندریک
فیلمنامهنویس: راجر مک دوگال ، جان دایتون و الکساندر مکندریک
فیلمبردار: داگلاس اسلوکوم
آهنگساز: بنجامین فرانکل
هنرپیشگان:
الک گینس، جون گرینوود، سسیل پارکر، مایکل گوگ، ارنست تسیگر، هوارد ماریون کرافورد و ویدا هوپ.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۸۴ دقیقه
دستیار آزمایشگاه یک کارخانه نساجی، پارچهای می سازد که ... . پس از درگیری های زیاد، یک کارخانهدار و دخترش از او پشتیبانی میکنند، اما...
دادخواستی در برابر پیشرفتهای علمی تازه که به شکلی روزافزون سبب نابودی دستاوردهای پیشین میشود. گینس در نقشی سرد اما به یادماندنی خود را نشان می دهد و تصویربرداری، کار یکی از فیلمبرداران نامدار سینمای انگلستان، اسلوکوم است.
این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین نویسندگی (فیلمنامه) برای راجر مک دوگال ، جان دایتون و الکساندر مکندریک شد.
شگفت انگیز و غیر قابل تکرار، بزرگتر از زندگی، آنقدر آشکار و روشن که هیچ نمایی از آن فراموش نمی شود! تکان دهنده، شاعرانه، یک اپرای شتری پر سر و صدا!
این نمایی بلند است، خیلی، هرچند که کارگردان نمای طولانیتری گرفته بود اما در پایان نگران شد و بخش زیادی از آن را حذف کرد و امروز افسوس می خوریم. کاش این نمای شگفت انگیز برش نمی خورد و از آن لذت بیشتری می بردیم.
اجازه بدهید قانون چیستان های سینمایی را بشکنیم و به همین یک فرتور بسنده کنیم هرچند که همین نما هم داد می زند چیست و از کجاست!
لطفا کسانی که پاسخ را یافته اند در پست کاپیتان اسکای پیام بگذارند و به دیگر دوستان هم زمانی برای اندیشیدن و جستجو کردن بدهند. اما شما که پاسخ را میدانید بدون آوردن نام با دادن نشانیهایی کلیدی، خاطرههای شخصی که با فیلم دارید، ارجاعات سینمایی، تصاویری دیگر از فیلم، نکتههای کلیدی و رویدادهای زمان ساخت فیلم به دیگر دوستان برای رسیدن به پاسخ درست یاری نمایید.
با سپاس و ادب