تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: اینترنت گردی ...
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24

آلبوم COLORED از آمریکا 

(100 سال قبل)

این مطلب تاریخی، هنری به تازگی در اغلب سایتهای خبری منتشر شده

از ابتدای تاریخ عکاسی، عکاسان رویای خلق تصویر رنگی مانند آنچه با چشم می‌دیدند را در سر داشتند

آنها برای چند دهه با رنگ کردن عکس‌های سیاه و سفید سعی می‌کردند به آن واقعیت بخشند اما نتیجه اصلا راضی کننده نبود  

تا اینکه برادران لومیر دست به اختراع باورنکردنی زدند که نتیجه آن را در تصاویر زیر مشاهده میکنید

در آن زمان عکاسانی از آمریکا نیز برای نخستین بار در این قاره با دوربین برادران لومیر عکاسی کردند

عکاسانی چون چارلز مارتین، ادین ویشرد، کلیفون آدامز اولین کسانی بودند که با خرید دوربین اتوکروم شروع به عکاسی کردند

عکس‌هایی که آنها از زندگی مردم آمریکا، بومیان سرخ پوست و گاوچران‌ها تگزاس بین سالهای 1910 تا 1925 گرفته اند 

مانند دیگر عکس‌های اتوکروم هنوز بعد از نزدیک به یک قرن رنگ‌های زنده و چشم نوازی دارند

ادامه تصاویر به همراه توضیحات بیشتر

به نظرم جالب اومد.از دوستان شیرازی مخصوصا سروان عزیز اگر دسترسی به این مستند دارید اعلام بفرمایید

من نگهدار جمالی وسترن می سازم


زمان به شتاب می گذرد و روزگار را می سازد . آدم های بسیاری با زمان حرکت می کنند و همیشه همراه روزگار می مانند اما هستند آدم هایی که در جایی از زمان متوقف می شوند و با روزگار همراه نمی شوند. این ها خاطره باز هستند یا دل داده به نوستالژی . معمولا دربرابر روزگار مقاومت می کنند و هزینه مقاومت و سرکشی دربرابرش را هم تمام و کمال می پردازند. روزگار گاه گاهی هویت برخی از آنها را عیان می کند و عموم می توانند از نزدیک با این مقاوم در برابر زمان و دلداده به شیفتگی آشنا شوند و زندگی اش را از نزدیک ببینند. این زندگی ها معمولا پند آموز به بیننده و عموم نیستند ،فقط جور دیگری از زندگی هستند که باید دید تا فهمید جور دیگر زیستن و گذران هم هست.زندگی "نگهدار جمالی"نیز یکی از این نوع زندگی ها است.

چهارشنبه گذشته در ششمین جلسه از شب های داکیو نایت که به همت دوستان همزمان در بسیاری از شهرها از جمله لس آنجلس،تورنتو،نیویورک،ونکوور،سانفرانسیسکو،فرانکفورت،دبی...چهارشنبه آخر هر ماه برگزار می شود،به تماشای فیلمی جالب از کامران حیدری نشستم .

فیلم "من نگهدار جمالی وسترن می سازم"درباره یک شیرایزی ساده دل و علاقمند به سینمای وسترن است که تلاش می کند با تمام بضاعت و توانی که دارد فیلم وسترن بسازد.

فیلم با طرح و داستان از پیش نوشته شده و مبتنی بر مستند داستانی روایت زندگی نگهدار جمالی است و کارگردان برشی از زندگی او را به تصویر می کشد که او قصد دارد فیلم جدیدی را بسازد و همزمان در زندگی فردی و خانوادگی و شغلی نیز با گرفتاری هایی دست و پنجه نرم می کند اما همه این مسائل او را از ساخت فیلم منصرف نمی کند .

فیلم با همان پلانی که در ابتدا شروع شده پایان می یابد .دقیقا با دیالوگی که در ابتدا از قول جمالی در توصیف شخصیت یک وسترن می شنویم .

نگهدار جمالی را شاید نتوانیک فیلمساز حرفه ای به شمار آورد چرا که دانش و آگاهی آکادمیک درباره سینما ندارد و اصولا هیچگونه تحصیلاتی ندارد اما به سبب علاقه و پیگیری در طول چندین دهه توانسته به ابزار و امکانات حداقلی برای ساخت فیلم دست پیدا کند و با اتکا به تجربه دیداری و با حداقل امکانات و با بضاعت ناچیز دست به ساخت فیلم بزند . هر چند فیلم ها در مواردی به کاریکاتور شباهت پیدا می کند اما در طول این فیلم وقتی با زندگی واقعی کارگردان آشنا می شویم،حتی علاقمند می شویم که کارهای او را ببینیم . نگهدار فیلم سازی ایرانی است که طی ۳۵ سال اخیر در بیابانهای پیرامون شیراز فیلم هایی با الهام از سینمای وسترن ساخته است.

نگهداربی سواد است، اما به سینمای وسترن علاقه خاصی دارد و تمامی عمر خود را وقف ساختن فیلم هایی با این سبک کرده. او تاکنون بیش از ۵۰ فیلم ساخته است.

او همیشه دلش می خواسته بازیگر شود، اما هیچ کارگردانی حاضر نبود به او نقشی در فیلمش بدهد. برای همین، تصمیم گرفت خودش فیلم بسازد تا بتواند  در آن بازی کند و البته بعد از مدتی عاشق کارگردانی شد.

او هزینه لازم برای ساختن فیلم هایش را از راه کارگری و اوراق کردن اتومبیل یا دست فروشی به دست می آورد. او بازیگران فیلم هایش را از خیابانهای شیراز پیدا می کند .

این فیلم مستند در جشنواره بین المللی فیلم بوسان در کره جنوبی به نمایش درآمده است. جمالی که همزمان با نمایش فیلمش در کره، خود در شیراز بوده، در ایمیلی که برای خبرگزاری فرانسه فرستاده، نوشته است:«امیدوارم وقتی تماشاگران داستان واقعی زندگی مرا در این مستند می بینند، مرا به عنوان کارگردان خوبی بشناسند که فیلم های وسترن تأثیرگذار می سازد.»

نگهدار جمالی می گوید:«امیدوارم تهیه کنندگانی که این مستند را درباره من می بینند، از من بخواهند برایشان فیلم بسازم.»

کامران حیدری سازنده فیلم معقتد است نزدیک بوده به دام ساختن یک مستند اجتماعی بیافتد اما زود دریافته که سینما، دغدغه اصلی جمالی است و محور این مستند نیز باید عشق او به سینمای وسترن باشد. حیدری می گوید:«علاقه جمالی به سینما خیلی خالص است. او قصد پول ساختن از فیلم هایش را ندارد، اما دار و ندارش را وقف ساختن‌‌ آنها می کند. بهتر آن است که تنها قصه اش را روایت کنی و از عشقش به سینمای وسترن بگویی.»

نگهدار جمالی پوسترهای تبلیغاتی فیلم هایش را خود درست می کند و به دیوار می چسباند و فیلم را روی دیوار میدانی نزدیک خانه اش به مردم نشان می دهد. فیلم های او در هربار نمایش، حدود ۲۰ تماشاگر دارد که روی قالی های کهنه ای که او بر زمین پهن می کند، می نشینند و فیلم را تماشا می کنند.

کامران حیدری، می گوید که جمالی از فیلم هایش کپی می گیرد و آن ها را به رایگان به مردم محله اش می دهد.

حیدری می گوید تا نیمه های ساختن مستند زندگی جمالی نمی دانسته که او بی سواد است. جمالی سناریوی فیلمش را از روی کاغذهایی «می خوانده» که به نظر می رسیده نوشته است و آنها را هم به کسی نشان نمی داده، چون نمی خواسته کسی بفهمد که او سواد خواندن و نوشتن ندارد. جمالی تمام فیلم هایش را به شکل بداهه می سازد.

این مستند سازدر ادامه صحبت هایش در باره این فیلم گفته است عباس کیارستمی به او گفته که جشنواره های فیلمی از جمله جشنواره بوسان، جایی مناسب برای شناساندن نگهدار جمالی است و او امیدوار است که از راه این جشنواره، هم مستند خودش و هم فیلم های جمالی را به دنیا بشناساند تا شاید مجموعه ای از دی وی دی های فیلم های جمالی به همراه مستندی که درباره او ساخته شده، به محافل سینمایی جهان ارائه شود.

نگهدار جمالی درباره فیلم مستندی که با محور زندگی او ساخته شده، می گوید:«اول فکر کردم باید مثل وسترن های خودم، در این فیلم هم نقش بازی کنم. اما بعد فهمیدم که در این فیلم باید خودم باشم تا مردم مرا بشناسند و زندگی واقعی ام را ببینند.»

کارگردان : کامران حیدری

تدوین : بهمن کیارستمی

برنامه ریزو دستیارکارگردان :انسیه علوی زاده

تصویر: کامران حیدری

صدابردار: ساسان کاوه

صداگذار: کامیار بهبهانی ،فرشید زرمهر

عکاس : سجادآورند

پژوهش : کامران حیدری

تصحیح رنگ : حمید رضا فطوره چیان

پوستر و دی وی دی:احمد رضایی

ترجمه و زیرنویس : صنم کلانتری ،کامبیز صفاری

تهیه کننده : مهرداد منوریان

منبع : http://talkhzibast.persianblog.ir/post/645/

(۱۳۹۴/۹/۷ عصر ۱۱:۵۳)Keyser نوشته شده: [ -> ]

به نظرم جالب اومد.از دوستان شیرازی مخصوصا سروان عزیز اگر دسترسی به این مستند دارید اعلام بفرمایید

درود بر کایزر عزیز ؛

من البته این موضوع را قبلا شنیده بودم  اما  اینکه تا حد جشنواره خارجی جلو رفته باشد را نمی دانستم. حتما جستجو و پیگیری خواهم کرد . البته ما در اینجا از این توتو های خوش ذوق که با دست خالی اینگونه کارهای عجیب و غریب و تحسین برانگیز انجام می دهند کم نداریم. چند سال پیش هم یک همشهری شیرازی , شخصا در خانه اش اقدام به دوبله کامل فیلم سینما پارادیزو  کرده بود که انصافا هم خوب کار کرده بود. خودش به جای چندین مرد و خواهرش به جای چندین زن صحبت کرده بودند.

سایتی هست که متن شما رو با استفاده از کاراکترها می نویسد...

البته فقط متن انگلیسی...

برای اینکه یادی هم بشه از کورت عزیز که خیلی وقته آنلاین نشده از اسم ایشون استفاده کردم.

برای اینکه متن به هم نریزه عکسش رو گرفتم ولی خروجی سایت، خود نوشته است.

Text ASCII Art Generator

[از گزینه Test All استفاده کنید.]

البته خود سایت اصلی قابلیت های دیگه ای هم داره...

مثلا سرعت تایپ شما رو اندازه می گیره و به شما میگه که توی کدوم قسمت ضعیف تر هستید...

یا مثلا نوشته شما رو به شکل Gradient در میاره:

Kurt Steiner

Kurt Steiner

Kurt Steiner

Kurt Steiner

یا یک قسمت دیگه داره که جالبه به اسم Scrolling Text Time Waster که اسمش روشه!! یک متن رو اسکرول می کنید تا وقت رو تلف کنید! امتحان کنید!!

Scrolling Text Time Waster

تازه اگه دوست داشتید بیشتر وقت تلف کنید، متنش هم قابل تغییره!

عکس یادگاری خسرو شکیبایی و داریوش مهرجویی با جکی چان


پوریا شکیبایی پسر مرحوم خسرو شکیبایی عکسی از بیست وپنج سال پیش، از پدرش در سفر به جشنواره فیلم توکیوی ژاپن منتشر نمود. او قبل از سفر از پوریای هفت ساله پرسید که از ژاپن چه سوغاتی میخواهد؟ پوریا علاوه بر لیستی از اسباب بازیهای درجه یک ژاپنی،از پدر خواست با آرنولد یا راکی یا جکی چان عکس بگیرد و برایش بیاورد. شادروان شکیبایی در جلسه مصاحبه آکیرا کوراساوا بطور اتفاقی جکی چان را دید و ...

و... پوريا شكيبايى با دیدن این عکس آن روزخوشبخترين پسر هفت ساله ى روى زمين بود!

مشروح مطلب مربوطه در سایت خبر آنلاین:

http://www.khabaronline.ir/detail/483356/culture/cinema

البته من زیاد از دیجی کالا خوشم نمیاد.

ولی اخیرا یک حرکت خیلی خفن زده.

اونم ایجاد یک مجله اینترنتیه.

Mag.DigiKala.Ir

مجله اش شامل چهار بخشه:

خبر / دیجیتال / دانش / سرگرمی

خبر و دیجیتال بیشتر در حوزه تازه های فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکه.

سرگرمی معرفی بازی های کامپیوتری جدید...

ولی قسمت دانش واقعا خوبه.

به عنوان مثال یک بخشی به مناسبت یکصدمین سالگرد نظریه نسبیت اینشتین داره (که همین نوامبر گذشته بود) که مطالبش جالبه.

اگه حوصله خوندن هیچ کدومشون رو ندارید، توصیه می کنم این انیمیشن 5 دقیقه ای که به زبون خیلی ساده نظریه نسبیت رو توضیح داده رو ببینید.

http://mag.digikala.com/wp-content/uploa..._2.mp4?_=1

یا یک قسمت دیگه که هر روز یک عکس نجومی منتشر می کنه...

به نظرم بسته به سلیقه تون می تونید چیزای به درد بخوری توش پیدا کنید.

عکس امروز: سحابی های هلال و حباب، در صورت فلکی قو!

درود برهمه دوستان

میخوام خاطرات دهه 60 را زنده کنم ، چه کسایی با اینها خاطره دارند؟

یادتون هست با این ده تومانی چه چیزهایی میشد خرید ؟ البته متولدین دهه 50 بهتر یادشونه یا اوایل دهه 60 !!!

کیک و پفک رو خوب یادمه.

یادتون میاد؟ یک کیک یا یک بسته چیپس یا یک بسته پفک در دهه 60 ، 5 تومن بود!!!!!

پاک کن مورد علاقه ؟ یا نفرت ؟

میخوام بدونم کیا از اینها نگه داشتند؟

بعد از تاپیک فیلم های متشابه، و تاپیک پیشنهادهای آهنگ های متشابه (که اعتماد به نفس کلید زدنش رو ندارم!) بریم سراغ بازیگران متشابه.

توی سایت های خارجی موارد زیادی رو میشه پیدا کرد، که بعضی هاش شبیه هستند ولی خیلی هاشون هم شبیه نیستند...

ولی خب من فقط مواردی که خودم باهاشون برخورد داشتم رو میگم...

بعلاوه سعی می کنم از بازیگران ایرانی هم نمونه بیارم که یک کم بومی سازی هم شده باشه!

اگه دوستان هم موردی به خاطرشون میاد لطفا بگن من اضافه کنم...

1) جان هارت و یان مک کلن

من تا همین چند وقت پیش هم نمی دونستم یان مک کلنی هم وجود داره!!

فکر می کردم بازیگر گاندولف همون جان هارته! یه بار یه جای دیدم نوشته نقش گاندولف با بازی یان مک کلن! هی می گفتم چرا اشتباه نوشتند!! تا اینکه سرچ کردم و دیدم این ها دو نفر متمایزند!

.


.

2) اندی گارسیا و مارک استرانگ

اینجا هم مارک استرانگ رو از شرلوک هلمز گای ریچی می شناختم. بازیگر نقش لورد بلک وود...

بجز اون توی 11 یار اوشن دیده بودمش...

تا اینکه رفتم فیلم تسخیرناپذیران رو دیدم و به نظرم اومد که سنش باید خیلی بیشتر از اون چیزی باشه که من حدس میزدم!!

وقتی رفتم سرچ کردم دیدم که حتی اونی که توی 11 یار اوشن دیده بودمش هم مارک استرانگ نیست! بلکه یه بازیگر خیلی معروف تره که حتی توی پدرخوانده 3 هم بازی کرده! اندی گارسیا...

الان که سرچ کردم دیدم یک بازیگر متشابه دیگه هم برای مارک استرانگ هست!

استنلی توچی! که معروف ترین نقشش رئیس فرودگاهه توی فیلم ترمینال اسپیلبرگ! [شاید بعضی ها ندونند ولی ماجرای عجیب غریب فیلم ترمینال الهام گرفته از زندگی یک ایرانیه به اسم مهران کریمی ناصری که 18 سال توی فرودگاه زندگی کرده!]

.


.

3) خاویر باردم و جفری دین مورگان

البته این دفعه اشتباه نگرفتم. خاویر باردم رو خوب می شناختم. وقتی جفری دین مورگان رو برای اولین بار توی فیلم «پی نوشت: دوستت دارم» دیدم متوجه این شباهت شدم...

.


.

4) ناتالی پورتمن و کی‌را نایتلی

این مورد رو توی سایت ها زیاد دیده بودم اشاره کردند ولی خودم بش بر نخورده بودم.

البته این ها انقدر معروفند که آدم اشتباه نمی گیره ولی خب اگه معروف نبودند خیلی شبیه بودند! یعنی از اونایی که فیلم باز نیستند این رو خیلی شنیدم که انگار یک نفرند...

.


.

5) هیث لجر و جوزف گوردون لویت

نکته جالب این مورد اینه که هر دوشون مورد علاقه نولان هستند!

یه جورایی جوزف جای هیث لجر رو گرفته بعد از فوتش...

.


.

6) تام هنکس و بیل موری

این ها هم معروف تر از اونی هستند که با هم اشتباه گرفته بشن ولی یک دوستی داشتم که یه بار عکس بیل موری رو دیده بود و فکر می کرد تام هنکسه!

.


.

7) مهناز افشار و گوگوش.

که خب خیلی معروفه!

.


.

8) الویس پریسلی و حسام نواب صفوی

به قول دن ویتوی عزیز، سلطان راک اند رول!

البته این مورد رو توی سایت ها پیدا کردم.

:)

.


.

9) لیلا حاتمی و نیکول کیدمن!!!!!

واقعا نمی دونم چرا بعضی ها همچین چیزی میگن! من که شباهت زیادی نمی بینم.

بشخصه یک لبخند لیلا رو با صد تا نیکول کیدمن عوض نمی کنم...

ولی خب از اون جایی که زیاد شنیدم آوردم.

یک بازیگر سریال های خارجی هم هست که از بعضی زاویه ها شبیه لیلا میشه. ولی خب باز هم پیش لیلا عددی حساب نمیشه! :heart:

.


.

10) طناز طباطبایی و حضرت ناتالی وود!

این هم از اون جمله هاییه که وقتی می شنوم خیلی کفری میشم. asabi

.


.

11) آیرن و آوا گاردنر

آیرن زازیانس بازیگر ایرانی-ارمنی قبل از انقلاب که 3 سال پیش فوت کردند.

توی سایت های خارجی هم حتی به این شباهت اشاره کردند ولی خب احتمالا کنتس پابرهنه با شنیدن این حرف همون حس من بهش دست میده!! :دی

[با تشکر از خانم لمپرت]

.


.

12) هرتیک روشن و مجید یاسر

والا شاید خنده دار باشه ولی به نظرم خیلی شبیه اند!

تازه من اوایل فکر می کردم مجید یاسر و بهروز شعیبی یک نفرند! می گفتم چقدر یارو بازیگر خفنیه! :دی

.


.

13) امیرحسین رستمی و سیلوستره استالونه...

اینو خود امیرحسین رستمی گفت یک بار توی تلویزیون! می گفت از بچگی بهم می گفتند! :دی

البته مهدی امینی خواه هم همچین نظری داره!

:دی

.


.

14) ویدا جوان و آلیزه

البته این مورد (و مورد بعدی یه پاش خواننده است) ولی خب به نظرم واقعا شبیه اند...

بخصوص با این لبخند قشنگ!

امیدوارم نقش های بیشتری به ویدا بدن که آلیزه رو بیشتر ببینیم! :دی

.


.

15) هانیه توسلی و الکساندرا استن

شاید هم خیلی شبیه نباشند ولی اولین باری که استن رو دیدم یاد هانیه توسلی افتادم.

البته سر فیلم شام آخر که هانیه توسلی و کتایون ریاحی نقش مادر و دختر رو بازی می کردند، یک عکسی منتشر شده که شباهتشون رو نشون میده...

[با تشکر از حمیدخان]

.


.

16) کتایون و الیزابت تیلور

کتایون امیرابراهیمی (بازیگر زمانه خانم توی من یک مستاجرم) گویا قبل از انقلاب به کتی تیلور معروف بوده!

شاید الان زیاد شبیه نباشند ولی این میزان شباهت اون زمان خیلی بوده! :دی

[با تشکر از حمیدخان]

.


.

17) سحر دولتشاهی و کلیر دنس

واقعا شبیه اند!

از فرم فک و صورت گرفته تا بینی و ابرو...

ولی این کشف مال من نیست! توی یک سایتی دیدم...

البته مدت ها قبل کشف کرده بودم که کلیر دنس شبیه دختره توی فیلم «در بروژ» است. کلمنس پوسی...

.



.

18) رضا کیانیان و آل پاچینو

این هم از توی سایت ها پیدا کردم!

.


.

19) لیلا اوتادی و ...

لیلا اوتادی هم از این چهره های نسبتا رایجه.

این یکی خواهر می گفت شبیه اسکارلت یوهانسونه اون یکی می گفت شبیه ابرو گوندش.

رفتم سرچ کردم دیدم توی یک سایت نوشته شبیه آماندا سیفیریده!

و همه هم راست میگن! :دی

.


.

20) فریبرز عرب نیا و علی رضا جلالی تبار

این مورد هم خواهرم گفت...

ولی بعدش سرچ کردم چند تا کامنت هم توی سایت های متفرقه پیدا کردم که اینو گفته بودند.

بهشون میاد داداش باشند!

.


.

21) عاطفه نوری و غزاله جزایری

من اینا رو هم فکر می کردم یک نفرند!

البته به لطف عمل های زیبایی، اکثر بازیگرا یک شکل شدند!

غزاله جزایری توی سریال اغما بازی می کرد و عاطفه نوری توی سریال رستگاران...

.


.


22) شبنم مقدمی و فرشته سرابندی

این دو نفر رو هم قبلا فکر می کردم یک نفرند!!

احتمالا مشکل از منه! :دی

.


.

23) پردیس افکاری و حمیرا ریاضی

البته به خاطر سبک نقش هایی که بازی می کنند آدم با هم اشتباه نمی گیره... ولی شباهت زیادی دارند به نظرم.

.


.

24) پژمان بازغی و کیوانچ تاتلیتوگ

این رو هم توی سایت ها دیدم... اون یارو بازیگر نقش مهند در سریال ترکی عشق ممنوع است.

.


.

25) آنجلینا جولی و الناز شاکردوست

این هم توی سایت ها بود.

از اونجایی که از هیچ کدومشون خوشم نمیاد احتمالا شبیه بودند! :دی

.



.

26) بهناز جعفری و کامران جعفری!

انصافا اگه فامیل نیستند خیلی شبیه اند...

ولی از حق نگذریم کامران خوشگل تره! ;)

.


.

27) منوچهر اسماعیلی و حسین توشه

گفتم یک کم هم پا تو کفش دوبلورها بکنم! :)

.


.

28) محمود بصیری و محمود احمدی نژاد

حالا که پا تو کفش همه کردیم چند تا سیاستمدار هم بیاریم توی کار...

البته قصد بی احترامی ندارم. این پست فقط داره شباهت ظاهری شون رو بیان می کنه...

.


.

29) حسن روحانی و حمید لولایی

البته این مورد و مورد قبلی بسیار معروف هستند.

البته روحانی یک بازیگر متشابه دیگه هم داره.

مندی پاتیکین... بازیگر فیلم عروس شاهزاده که نقش اون شمشیر زن اسپانیایی رو بازی می کرد.

.



.

30) محسنی اژه ای و هلن هانت!!

این هم حسن ختام! :)


.



.

31) آذر شیوا و ...

به گفته یکی از دوستان آذرشیوا بازیگر قبل انقلابی هم شباهت قابل توجهی به جولی اندروز دارد.

البته من عقیده دارم بیشتر شبیه بیتا سحرخیز است...

.


. 

32) فرناز رهنما و جنت لی

این دوتا رو هم یادم رفته بود که حالا اضافه کردم!

Inline image 2

.

با تشکر از هانیبال عزیز.

شاید با مشاهده پست هانیبال عزیز برخی براشون جالب باشه تا همزاد خودشون (Doppelganger) رو پیدا کنند و ببینند آیا جایی در این دنیای پهناور کسی شبیه به اونها هست یا نه!!!

این سایت به شما کمک می کنه تا Doppelganger خودتون رو پیدا کنید و از احوالش با خبر بشین. شاید هم به سرتون بزنه یه راست بروید در خونه اش و با همدیگه یه عصرانه بخورید!

Find My Doppelganger

:cheshmak:

10 سینماگر،10 عکس،10 نکته


سایت اکادمی اسکار، عکس هائی از بازیگران و بزرگان عالم سینما همراه با نقل قولی از آنها منتشر کرده است که ده را برگزیده ایم تا گفته هایشان را مرور کنیم.

آلفرد هیچکاک: "در فیلم های  روایی، کارگردان خداست؛ در فیلم های مستند، خدا کارگردان است."

والت دیسنی: "(سینما)نوعی از سرگرمی است که غیرممکن را ممکن کنید."

و مابقی تصاویر رو توی لینک زیر مشاهده کنید..

http://www.parsine.com/fa/news/264498/10...8%AA%D9%87

چند روز پیش که پست بازیگران متشابه رو می نوشتم به یک سری عکس جالب برخورد کردم!

تغییر جنسیت بازیگران!

این تصاویر در سایت Pinterest تحت عنوان Gender Bending قابل مشاهده است.

.

====================================

===============

=

.

1) جان وین

.

.

2) هریسون فورد

.

.

3) تام هنکس

.

.

4) بن کینگزلی

.

.

5) کوین اسپیسی

.

.

6) ویل اسمیت

.

.

7) تامی لی جونز

.

.

8) ریچارد گری

.

.

9) جرارد باتلر

.

.

10) آدرین برودی

.

.

11) شان کانری

.

.

12) کیت بلانشت

.

.

13) روآن اتکینسون

.

.

14) نیکول کیدمن

.

.

15) آنجلینا جولی

.

با تشکر از هانیبال گرامی

رودیگر، تو بالاخره منُ میکشی!

از بین بازیگران خارجی که در نقش های غیر متعارف ظاهر شدند، دیدی با نام اصلی دیتر هالروردن در فیلم دیدی و ارثیه فامیلی به نقش فلورنتین رو هچ وقت فراموش نمیکنم

فلورنتین (دیدی) یه شوهر یا دستیار داشت که مدام سرش داد میزد و تیکه کلامش (با فن بیان زیبا و کلام طنز آقای عرفانی) این بود

رودیگر تو بالاخره منو میکشی! آخرشم رودیگر کلش رو میکنه! 

فلورنتین و رودیگر در نمایی از فیلم

نباید فراموش کرد، موفقیت این فیلم در ایران مرهون زحمات (دوبله حرفه ای و به یادماندنی) آقای عرفانی بود

Dieter Hallervorden

 September 5, 1935 

 1985 Didi und die Rache der Enterbten

در این اثر سینمایی هالروردن در ۷ نقش متفاوت ظاهر شد که در دوبله فارسی آن صداپیشگی هر ۷ نقش را حسین عرفانی برعهده داشت

دانلود آلبوم موسیقی متن دیدی و ارثیه فامیلی

 به کافه کلاسیک خوش آمدید 

Cafe Classic در منطقه ای با نام Thorndond (نیوزلند) قرار گرفته است که در October 2011 افتتاح شد

با هدف ایجاد محیطی دلنشین، سینمایی و به یادماندنی برای مهمانان گرامی و پذیرایی گرم از آنان در ساعاتی از روز و شب

شاید عجیب نباشه اگه روزی کاربران انجمن کافه کلاسیک هم در این مکان دور هم جمع شده و اوقات خوشی را سپری کنن

تصاویری از نمای خارجی و داخلی کافه کلاسیک

CAFE CLASSIC 

بانوی آغوش :heart:

الیزابل لیرد ملقب به "بانوی آغوش Hug Lady " چندروز پیش در هشتاد و سه سالگی درگذشت . به مناسبت درگذشت او تمام شبکه های خبری مطرح گزارش های ویژه ای به نمایش گذاشتند.

الیزابت و همسرش از 40 سال قبل در تگزاس ساکن شدند و از همان موقع به انجام خدمات مددکاری اجتماعی داوطلبانه روی آوردند. در سال 2003  از دفتر فرماندهی ارشد ارتش در ایالت تگزاس با تماسی تلفنی از الیزابت در خواست شد وظیفه داوطلبانه خوشامدگویی به سربازانی که از جبهه های اقصی نقاط جهان به وطن باز می گشتند یا قصد عزیمت داشتند را در فورت هود به عهده گیرد . او و همسرش مشتاقانه مانند والدین حقیقی ساعات زیادی را درایستگاه قطار و فرودگاه و اسکله بندر منتظر آمدن سربازان می ماندند و با آمدن آنها برای خوشامد گویی جوانان را در آغوش می فشردند.

درسال 2008 همسر الیزابت درگذشت اما او کماکان به این عمل خیرخواهانه اما سخت و خسته کننده ادامه داد و تخمین زده می شود بیش از نیم میلیون سرباز را با آغوش پر مهر خود بدرقه یا خوشامد گویی نموده است. او خود همیشه می گفت: "آغوش برای سربازان مهم و انرژی بخش است و لبخند بر چهره شان می آورد" مخصوصا وقتی سربازی را بدرقه می کرد به او امیدوارانه می گفت:" من همینجا منتظرم تا برگردی و دوباره درآغوشت بگیرم"... برای مراسم تشییع جنازه او فرماندهی ارتش مراسم ویژه ای برپا نمود ولی افسوس که همه 500000 هزار سرباز نتوانستند حضور یافته و با بانوی آغوش برای همیشه وداع گویند.


http://www.salvationarmytexas.org/elone-...-hug-lady/

http://www.nbcnews.com/nightly-news/vide...4879043885

میلانا دختر مجسمه ای

میلانا دختر 21 ساله اهل صربستان، جهانگردی که با دو یورو سفر خود را بصورت هیچ هایک (جهانگردی با هدف گشتن جهان با کمترین خرج ممکن) از صربستان آغاز کرد و با عبور از کشور های مهمی همچون آلمان، فرانسه ، انگلیس، ترکیه ، با پیام دوستی و مهربانی بعد از گذر از 21 کشور جهان وارد ایران و شیراز شد. او می گوید: تمام هزینه سفر خود را از طریق نوعی نمایش خیابانی فراهم می کنم که یک نوع گریم خاص دارد و فقط با ایستادن صامت کنار خیابان همراه است. هدفم از اجرای این هنر خیابانی کسب خرج سفر و خوراک و تامین هزینه های ویزای خود برای سفر به مقاصد بعدی است.

--------------------------------------------------------------------------

من یک دختر 21 ساله هستم از صربستان. من به دور دنیا سفر می کنم و مثل یک مجسمه در خیابان ها می ایستم و پول جمع می کنم برای تامین هزینه غذا و گرفتن ویزا با این هنر خیابانی...

 

دختر صرب (Pierre Statue) رو چند روز پیش در قیسبوگ دیدم. آدم عجیب غریب و خاصیه. این دختر به کشورهای مختلف سفر می کنه و توی خیابون فیگور مجسمه می گیره و پانتومیم بازی می کنه، یه جعبه هم جلوی خودش میذاره تا مردم توش پول بریزن. اخیراً در سفرهای دور دنیای خود به ایران رسیده. و الان هم در تهران هست. بچه های ایرانی هم باهاش عکس انداختن.

چند نفر از دخترهای تهران اون رو به رستوران دعوت کردن و غذاهای ایرانی مثل هلیم بادمجون براش خریدن khhnddh 

در اصفهان

--------------------------

یونان

--------------------------

ایتالیا

--------------------------

رم، ایتالیا

--------------------------

تیرانا، آلبانی

--------------------------

ترکیه

--------------------------

ترکیه

--------------------------

ترکیه

--------------------------

مونته نگرو

--------------------------

جوانی که این عکس رو گرفته میگه :

یه دختر اونجا بود با یه جعبه
براش مهم نبود که شما تو جعبه پول بذارین یا نه...
"خیلی خب فکر کنم مهم بود"
اما اگه شما این کارو نکنین داد نمی زنه... بهتون نمیگه که شرم آوره که یکی، دوتا یا سه تا عکس می گیرین بدون اینکه پول بدین...
حتا بهتون نمیگه اول پول بدین بعد عکس بگیرین
اون فقط کاری رو که دوست داره انجام میده
بدون اینکه به این فکر کنه که بعضی ها بگن بین گدایی با هنر فرق هست
براش مهم نیست
اون فقط کاری که دوست داره انجام میده... برای خودش
مردم اگه بخوان می تونن احمق باشن
اونجا یه دختر بود با یه جعبه و جعبه ای پر از آرزو

There was a girl with a box
It was not important for her if you put a money in the box or not .....
"Ok i thing it was important"
but if you don't do it she will not shouting...

she will not tell you that its shamefull to take one, two, three and more photo without paying money...

even she will not tell you that" fırst mony, then photo"...
she just do what she like to do...
without thinking about someone's idea about differences between art and begging...she don't care
She just do what she like.... for herself

People can be silly if they want

There was a girl with a box and box was full of wishes...

ادامه عکسها را در اینجا ببینید.

پنج برداشت غلط درباره بیماران روحی

حداقل یک پنجم افراد در طول سال نوعی از مشکل روحی و روانی را تجربه می کنند. با این وجود، بخش بزرگی از مردم سعی می کنند مشکلات روحی شان را بروز ندهند. یک اتهام بزرگ و غیر منطقی بر سر بیماری های روحی است که به آنها اجازه نمی دهد دست یاری به سمت علم پزشکی بلند کنند.
ترس اینکه دیگران بفهمند باعث می شود بسیاری از مشکلات علاج یابنده در زندگی افراد برای سال های متمادی نه تنها ادامه داشته باشد بلکه وخیم هم بشود. بعضی ها می ترسند تشخیص بیماری شان، بر کار و زندگی شان تاثیر زیاد داشته باشد. آیا می توانم همچنان معلم بمانم اگر بفهمند من افسردگی دارم ؟ اگر مردم بفهمند من از تشویش رنج می برم گمان خواهند کرد که شرکتم ورشکسته خوهد شد ؟
ترس اصلی از لقب دیوانه بودن است. اگر دیگران بفهمند نزد روانشناس می روم آیا به من اعتماد خواهند کرد ؟ آیا مرا از جمع خود حذف خواهند کرد. ترس و نگرانی هایی که در واقع، غیرمنطقی هم نیستند چون با وجود برنامه های آموزشی و تبلیغات زیادی که برای جلوگیری از حدس و گمان ها ابراز می شود هنوز برداشت های غلط، با قدرت تمام وجود دارند:

۱- آدم هایی که مشکل روحی دارند از نظر روحی سالم نیستند


با یک درد زانو یا کمی فشار خون نمی توانیم بگوییم یک فرد، سلامت جسمی ندارد. به همان صورت، هر انسانی که احساسات جریحه دار شده دارد یا در دوره کوتاهی افسردگی داشته است قرار نیست از سلامت روحی برخوردار نباشد.
بر اساس آمار سازمان بهزیستی و  خدمات انسانی آمریکا، فقط حدود ۱۷ درصد افراد جامعه از هر نظر دارای سلامتی روحی هستند. بقیه افراد جامعه انواع مختلف بیماری روحی را یا دارند یا تجربه کرده اند.

۲– بیماران روحی، افراد ضعیفی هستند


بیماری جسمی نظیر مرض قند را یک انسان قوی نیز می تواند داشته باشد که هر روز می دود و ورزش می کند و به سر کار برود. افرادی که مشکلات روحی نظیر افسردگی یا دلهره و تشویش یا بیماری دیگر روحی دارند افراد ضعیفی نیستند.
بخشی از بیماری های روحی افراد، ارثی است و یا ناشی از شوک های سختِ زندگی نظیر از دست دادن والدین در تصادف رانندگی است. با این همه، بسیای از بیماری های روحی اگر مورد معالجه قرار بگیرند از شدت و وخامت شان جلوگیری خواهد شد.
ایجاد عادت های سالم نظیر تغذیه خوب، ورزش و خواب عمیق، می تواند مشکلات روحی را کاهش دهد. فاصله گرفتن از عادت های بد نظیر احساس بدبختی خودتحقیری و خودتخریبی نیز تاثیر زیادی در بهبود سلامت روحی دارند.

۴- بیماران روحی افراد خشنی هستند

متاسفانه رسانه ها موقعی از بیماران روحی حرف می زنند که همزمان با خشونت های خانوادگی یا تیراندازی به مردم می باشد. در خیلی از موارد در توضیح انگیزه خلافکاران جنایی نیز به مشکلات روحی و روانی شان اشاره می کنند. اما حقیقت این است که اکثریت افرادی که با مشکلات روحی درگیر هستند خشونت در زندگی و رفتارشان نیست.
موسسه روانشناسی آمریکا در گزارشی که عرضه کرده است بر اساس آمار نشان داده است که فقط 7.5 درصد جرائم خشونت آمیز جامعه مربوط به بیماران روحی است. در صورتی که فقر، اعتیاد، بیکاری، بی خانمانی دلایل اصلی جنایان ثبت شده هستند.

 ۵ – بیماری های روحی علاج ندارند

بخشی از بیماری های روحی نظیر اسکیزوفرنی شاید به صورت کامل معالجه پذیر نیستند ولی اکثریت بیماری های روحی قابل علاج هستند. بر اساس آمار موسسات مربوطه، بین ۷۰ الی ۹۰ درصد بیماری های روحی به کمک دارو و مشاوره، قابل کنترل هستند. بخشی از آنها نیز می توانند به طور کامل رفع شوند.
فرهنگ عمومی و رسانه ها، احساس خوشایندی برای مطرح کردن و کم کردن تابو و ترسِ بیماری های روحی ندارند. با وجود آنکه خودکشی جزو ۱۰ دلیل اصلی مرگ و میر جامعه آمریکا است ولی سرطان و چاقی معمولا در خبرها به عنوان دلیل مرگ افراد درج می شوند و نسبت به بیماری های روحی سکوت می شود.
این سکوت را به زعم خودمان بشکنیم تا مهمتر از همه، خود بیماران روحی به خودشان اجازه دهند از دستاوردهای پزشکی استفاده کنند.

The 5 Most Common Misconceptions About Mental Illness –  Amy Morin

https://www.psychologytoday.com/blog/wha...ign=FBPost

بزرگترین موزه زیر آب دنیا

این موزه رو Embodies Hope ( مظهر امید ) نامیدن و در عمق ۸ متری آب های کانکون،در خلیج مکزیک قرار داره. مکزیکی ها برای حمایت از بقا و حیات گیاهان مرجانی نادر اومدن با قرار دادن 500 مجسمه از بتون خنثی در محیط زیست دریایی امکان تولید مثل و تکثیر گیاهان مرجانی رو روی اونها بوجود آوردن تا توریستها یا با غواصی و یا با قایقهای کف شیشه ای این هارمونی طبیعی-صناعی رو تماشا کنن و قدر گیاهان کمیاب مرجانی رو بدونن و زیستگاه مرجانها رو از بین نبرن.  این مجسمه های زیبا توسط مجسمه‌ساز انگلیسی، جیسون دی کایرس ساخته شده و جالبیش اینه که سرعت بالای رشد مرجان‌ها باعث تغییر ظاهری مجسمه‌ها شده و بزودی این مجموعه به صخره‌های مرجانی مبدل می‌شود و دیگر موزه‌ای وجود نخواهد داشت! تا هنوز چند صدتایی از مجسمه ها باقین نظرتون رو به چندتا از قشنگتریناشون جلب میکنم:

تصاویر بیشتر

البته جا داره اشاره کنم از این نوع موزه های زیر آبی در خیلی از کشورها ساخته شده که از جمله جاهای مشهور روسیه، استانبول و اسکندریه است. اما جالبیش اینه که ایران خودمون هم یک موزه زیر آبی بنام غدیر خلیج فارس  داره! و تندیس هفت تن از مشاهیرمون؛ پرفسور محمود  حسابی، زکریا رازی، استاد محمد حسین شهریار، ابوالقاسم فردوسی، غلامرضا تختی، میرزا محمد تقی خان امیر کبیر و محمد حسین فهمیده در عمق 6 متری آبهای خلیج فارس در کنار پارک زیتون قشم نصب شده و هزینه ساخت تندیسها بدون دریافت کمک از هیچ دستگاه و ارگانی و بصورت شخصی و با مشارکت چهار تن از جانبازان استان فارس طی مدت یک ماه فراهم شده است. دستشون هم درد نکنه... ادامه مطلب

تاسیس این موزه زیبای فرهنگی که جلوه ای از هنرمعاصر ایرانیان رو در معرض دید جهان گذاشته و در دل خلیج فارس با ایجاد یک جاذبه توریستی بین المللی تونسته افتخار آفرین بشه از جمله کارهای نیک روزگاره. اخیرا هم استاندار فارس از تمامی هنرمندان استانهای کشور خواسته آثار تندیسی شون رو ارائه کنند تا موزه غدیر گسترش کمی  وکیفی پیدا کنه. ما با اشاعه هنر میتونیم هویتمون رو تثبیت کنیم. با ارتقا فرهنگی میتونیم در تمام عرصه ها قوی جلوه کنیم. بخشی از شعر پر مفهوم ترانه زیبای «هویت» از علیرضا عصار رو حسن ختام پستم میکنم:

وقتی که ایران هست خلیج یعنی فارس
تاریخ می لرزد از خشم قوم پارس
جز این اگر باشد خلیج آبی نیست
بی سایه ایران غیر از سرابی نیست


تا میهن کاوه تابوت ضحاک است
این سرزمین از هر اهریمنی پاک است
صدها هزار آرش جان در کمان دارند
تیری اگر کاریست این عاشقان دارند

وقتی هویت را در نام میجوید
هر بی نشان ناچار صد یاوه میگوید
چیزی که در صلح است از جنگ میخواهد
قدرت اصالت نیست فرهنگ میخواهد

رابطه اینترنت و افسردگی


دو سوال را در نظر بگیرید. اول: شما چه کسی هستید؟ به این مفهوم که چه چیزی شما را، از نظر وسایلی که می خرید، لباس هایی که می پوشید، ماشینی که سوار می شوید (یا نمی شوید)، از هم نوعان تان متفاوت می سازد؟ چه مقوله ای شما را از منظر کارهایی که می کنید، حرف هایی که می زنید، و احساساتی که دارید، از لحاظ ساختار بنیادی روانی تان، منحصر به فرد می کند؟ و حالا سوال دوم: از اینترنت چگونه استفاده می کنید؟

ممکن است این سوالات بی ربط به یکدیگر به نظر بیایند، ولی اینگونه نیست.

طبیعتاً محتوای مورد مصرف شما در اینترنت می تواند نمایانگر بعضی از مشخصه های روانی تان باشد. آیا شما تا پاسی از شب در اینترنت پوکر بازی می کنید؟ پس احتمالا آدم ریسک پذیری هستید. رفتار و ماجراهای روزانه خود را در شبکه های اجتماعی به روز می کنید؟ پس شانس زیادی وجود دارد که آدم برونگرایی هستید.

آیا نحوه ی استفاده ی شما از اینترنت، صرف نطر از محتوای شان، می تواند بیانگر شاخصه های روانی شما باشد؟ اخیرا تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته که به این سوال جواب مثبت می دهند.

محققان ابتدا از بیش از صد داوطلب خواستند تا پرسشنامه ای درباره ی «تجربیات عاطفی اخیر خود» پر کنند. نکته ای که داوطلبان نمی دانستند این بود که معیاری مهم برای اندازه گیری افسردگی در این پرسشنامه گنجانده شده بود. محققان سپس بر پایه ی نحوه ی استفاده از اینترنت، نتایج را در سه گروه دسته بندی کردند: «تراکم» که بیانگر میزان رد و بدل شدن اطلاعات در یک شبکه بود؛ «کاربرد» که نوع استفاده از اینترنت را نشان می داد (مثلا ایمیل، دانلود موسیقی، و یا گشت و گذار در اینترنت)؛ و نهایتا « آنتروپی» که میزان تصادفی بودن گردش اطلاعات را اندازه گیری می کرد. در واقع منظور از این بخش، وسعت محدوده ای بود که یک نفر در آنِ واحد مشغول رد و بدل اطلاعات با دیگر منابع موجود در شبکه بود.

تاکید می شود که محققان از محتوایی که کاربران اینترنت با آن رو به رو می شدند اطلاعی نداشتند و فقط از نحوه ی استفاده ی آنها از اینترنت خبر داشتند. هیچ کدام از دسته های یاد شده اطلاعاتی درباره ی اینکه کاربران از کدام وبسایت بازدید می کردند، محتوای چت یا ایمیل شان چه بود و یا چه نوع فایلی را دانلود می کردند نمی دادند.

در جمع بندی این تحقیقات تیم مزبور توانستند الگوهایی خاص در استفاده از اینترنت را به افسردگی افراد شرکت کننده مرتبط سازند. مثلا، به اشتراک گذاری، فرستادن تعداد زیادی ایمیل و چت کردن بسیار، و تمایل به پریدن از یک وبسایت به وبسایت دیگر، همه و همه ابتلا به علائم افسردگی را به نوعی پیش بینی می کرد.

مثلا پریدن از یک وبسایت به وبسایتی دیگر می تواند نشانه ای از بی میلی (ناتوانی در لذت بردن از انجام کارهای لذت بخش) باشد، زیرا فرد مدام در پی یافتن محرک های احساسی است. یا ایمیل زدن و چت کردن «بیش از حد» می تواند نشانه ای از عدم برخورداری از روابط رو در روی سالم اجتماعی باشد، چرا که فرد فقط در پی برقراری ارتباط با دوستانی است که دور از او زندگی می کنند، یا برای یافتن دوست های جدید اینترنتی تلاش می کند.

یک نکته اساسی که در حین تطبیق اطلاعات جمع آوری شده حتماً در نظر گرفته شد این بود که به هر حال تشخیص افسردگی با وجود تاثیرات مخربی که بر روی بیمار می گذارد، بسیار مشکل است. آمار نشان می دهد که دو سوم از افرادی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کنند متوجه قابل درمان بودن بیماری خود نمی شوند و در نتیجه به دنبال معالجه ی خود نیستند. حتی بیمارانی که چه با تصمیم خود و چه با اصرار اطرافیان به دنبال معالجه ی خود هستند، از پذیرفتن علائم بیماری، شرمگین هستند و تا حد ممکن انکار می کنند.

شاید جالب ترین مفهوم درباره ی ارتباط میان افسردگی و استفاده از اینترنت، امکان تشخیص زودهنگام گرایش به افسردگی باشد، نه فقط قبل از تشخیص توسط متخصص، بلکه حتی قبل از اینکه خود فرد متوجه ابتلا به بیماری باشد. نتایج این تحقیق که مداخله ای ساده به صورت نظارت بر نحوه ی استفاده از اینترنت است شاید بتواند بیماری رایج و خطرناکی همچون افسردگی را در مراحله اولیه آن قابل تشخیص و درمان کند، و در نتیجه افراد زیادی از این روش سود ببرند.

What Internet Habits Say about Mental Health, Adrian F. Ward and Piercarlo Valdesolo

http://www.scientificamerican.com/articl...ce=message

ترجمه از :  مجله مرد روز

20 عکس دلسرد کننده از بچگی وحشی ترین انسانهای تاریخ


الکساندر پیچوشکین

این بچهء خسته کننده الکساندر پیچوشکین است. پیچوشکین بعد از آسیب مغزی احتمالی

در کودکی و زندگی جهنمی به عنوان یک قلدر، شکنجه گر و الکلی تبدیل به یک جنایتکار

پیچیده شد. او مسئول قتل های زنجیره ای بین سال های 1992 تا 2006 بود. این یعنی که

می توانست مسئول مرگ 49 الی 60 نفر باشد. او به زندان ابد محکوم شد که باید 15 سال

اول آن را در سلول انفرادی بگذراند !


جوزف استالین

این پسر خوشتیپ با این لبخند مرموز وقتی بزرگ شد به دیکتاتور بدنام جوزف استالین تبدیل

شد. راجع به اینکه او و رژیمش مسئول مرگ چه تعداد افرادی بوده اند بحث های زیادی وجود

دارد. اما تخمین زده می شود که بین 10 الی 20 میلیون نفر از مردم به دلیل ترور، قحطی و

جنگ مرده اند.


تد باندی

تد باندی شارلاتان ترین قاتل زنجیره ای شناخته شده است. مرد جوان خوشتیپ و بی تکلف

به 30 قتل اعتراف کرده است که به احتمال قوی رقم اصلی بیشتر از اینها به نظر می رسد.

این کابوی گستاخ چگونه بزرگ شد که به یک قاتل بی رحم و متجاوز به مردگان تبدیل شد ؟


جفری دامر

این عکس از پسر کوچک و سگش در آلبوم عکس هیچ خانواده ای دیده نخواهد شد.

به هرحال آن بچه کوچک بزرگ شد تا تبدیل شود به جفری دامر قاتل زنجیره ای که در جریان

محاکمه او در دادگاه ثابت شد که او در قتل 17 مرد جوان و پسربچه از کنترل و سلامت کامل عقل

برخوردار بوده است. دامر متجاوزی بود که در آدمخواری و تجاوز به مردگان بشدت افراط می کرد.

او در زندان به وسیله هم سلولی هایش آنقدر کتک خورد تا مرد.

 

اسامه بن لادن

اسامه بن لادن حتا به عنوان یک کودک هم نگاه سرد و بی احساسی دارد. او در یک خانواده

ثروتمند و بانفوذ در عربستان سعودی بدنیا آمد. او چهره کلیدی در جنگ مجاهدین با شوروی

در افغانستان بود قبل از تاسیس القاعده و برنامه ریزی حملات 11 سپتامبر.


گری ریج وی

این نوجوان معمولی کسی است که شما نگران آن نیستید که بچه های شما را حلق آویز کند

اما او وقتی بزرگ شد به یکی از پرکارترین قاتلان سریالی در آمریکا تبدیل شد. گری ریج وی 49 زن

را کشت و به اجساد آنها تجاوز کرد. او بدون هیچ گزینه عفو مشروط به حبس ابد محکوم شد.


هاینریش هیملر

حتا به عنوان یک کودک هم هاینریش هیملر نگاه خشکی داشت. او وقتی بزرگ شد به

قدرتمندترین نخبگان نازی و مورد اعتمادترین افراد هیتلر تبدیل شد. او مسئول تاسیس و اداره

اردوگاه های کار اجباری بود و بعنوان رییس گشتاپو خدمت کرد. همچنین اس اس را از یک

نیروی کوچک به یک قدرت وحشتناک تبدیل کرد.

 

چارلز منسون

این بچه شیطان و موذی وقتی بزرگ شد تبدیل به شرورترین مرد تاریخ شد، چارلز منسون.

به عنوان رهبر فرقه منسون معتقد به کشتن 7 نفر بود تا منجر به آغاز یک جنگ نژادی بزرگ

در آمریکا شود.

جان وین گسی

در این عکس از جان وین گسی حتا به عنوان یک پسربچه مشهود است که چیزی شدیداً

آزارش می دهد. گسی دلقک قاتل نامیده شد بعد از اینکه 33 مرد جوان را با اغواکردن به

خانه اش برد و کشت. قتل ها هولناک تر از معمول بودند زیرا گسی دلقک و سرگرم کننده

بچه ها بود. او بعد از 14 سال انتظار در سال 1994 اعدام شد.

هیروهیتو

کسی که حتا از سنین پایین ناسیونالیست بود، هیروهیتو بر ژاپن از 1928 تا 1989 حکومت کرد.

او در سال 1937 پایتخت چین را در طول جنگ دوم چین و ژاپن اشغال کرد. در طول یک دوره 6

هفته ای نیروهای او بطور برنامه ریزی شده شهروندان چینی را مورد تجاوز و کشتار قرار دادند

که تحت عنوان تجاوز نانکن یا جنایات نانکن شناخته می شود و در آن حدود 300000 نفر جانشان

را از دست دادند.


صدام حسین

صدام حسین از سال 1989 تا 2003 رییس جمهور عراق بود تا وقتی که با خشونت توسط

نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا سرنگون شد. اعتقاد بر این است که او مسئول مرگ بیش از

1 میلیون نفر از مردم خودش است.

آدولف هیتلر (شخصیت مورد پسند سروان رنو khhnddh)

اغلب معتقدند که آدولف هیتلر بدترین انسان زمان ماست. او معمار اصلی کشتار یهودیان و

مسئول مستقیم مرگ و معلول شدن میلیونها نفر از مردم بود. حتا امروز هم زندگی هر کس روی

زمین تحت تاثیر جنایات او قرار می گیرد.


بنیتو موسولینی

موسولینی اغلب پدر فاشیسم شناخته می شود. او مسئول بسیاری از جنایات جنگی

وحشتناک از جمله دستور بمب گذاری در یک بیمارستان صلیب سرخ و استفاده از گاز خردل

علیه نیروهای دشمن بود. قتل عام و اعدام یک مشخصه از حکومت او بودند.


کیم جونگ ایل

کیم جونگ ایل مسئول گرسنگی مردم خودش است. او همچنین دستور کشتار جمعی، تجاوز

و دیگر جرایم ننگین بر علیه مردم خود داده است. پسر او کیم جونگ اون دنبال آن است که پا

جای پای پدر خود بگذارد !

آندرس برینگ بریویک

آندرس برینگ بریویک تروریست نروژی که 77 نفر از جمله 69 کودک را کشت. او تحت عنوان لیگ

کارگران جوان برای جلب توجه مردم به بیانیه شدیداً افراط گرایانه خودش، به یک کمپ تابستانی

در جزیره حمله کرد.


آلبرت دی سالوو

مرد جوان در سمت چپ تصویر آلبرت دی سالوو است. دی سالوو بین 14 ژوئن 1962 تا 4 ژانویه 1964

حدود 13 زن را در منطقه بوستون کشت. گرچه رقم واقعی می تواند بسیار بالاتر باشد.

تیمورلنگ و جوهر سارنایف

برادران تیمورلنگ و جوهر سارنایف بمب گذاری در ماراتن بوستون را در سال 2013 طرح ریزی کردند.

این بمب گذاری به مرگ 3 نفر و مجروح شدن بیش از 264 نفر انجامید. تیمورلنگ در طول 4 روز

تعقیب کشته شد اما جوهر دستگیر و توسط دادگاه فدرال به اعدام محکوم شد.


مائوتسه تونگ

سیاست های تصویب شده توسط دیکتاتور چینی مائوتسه تونگ برای مردم، نسل کشی و

قحطی به ارمغان آورد. او می تواند مسئول غیرمستقیم مرگ تا 70 میلیون نفر در طول حکومت

خود در سراسر چین از 1949 تا 1976 باشد.

ماکسیمیلیان روبسپیر

ماکسیمیلیان روبسپیر رهبر فرانسه بود که برای اولین بار استفاده از گیوتین را عمومی کرد.

در طول 10 ماه حکومت خونبار او حدود 41000 مردم گردن زده شدند از جمله بسیاری از

دوستان صمیمی خودش !

آدام لانزا

آدام لانزا کمی بیش از یک کودک بود زمانی که مرگبارترین تیراندازی مدرسه ای در تاریخ

آمریکا را انجام داد. او مادرش، 6 معلم و 20 نوجوان را کشت قبل از اینکه به خودش شلیک کند.

او عقده اسلحه داشتن و تیراندازی در مدرسه را داشت.

ترجمه اختصاصی از :

http://viralmozo.com/2015/11/08/22-chill...evilpeople

 

درود

نمیدانم جای این پست اینجا هست یا نه، اما به بهانه پست فیلم اورکا:

منابع: سایت http://www.absokoun.com

و

http://www.defenders.org/orca/basic-facts

«اورکا» یا به اصطلاح نهنگ قاتل نوعی وال دندان‌دار است که در واقع بزرگ‌ترین عضو از خانواده‌ی دلفین‌ها به شمار می‌رود. این موجود به شدت اجتماعی است و در گروه‌هایی مادرتبار زندگی می‌کند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بسیاری از اورکاها تمام عمر با مادرشان زندگی می‌کنند!

اورکاها بدنی کشیده و مدور با باله‌های بزرگی در وسط پشت خود دارند. بدن سیاه آن‌ها با قسمت‌های سفیدی در زیر بدن و نزدیکی چشم‌ها نشان‌دار شده است.

اورکاهای نر می‌توانند تا 23 فوت قد داشته‌ باشند در حالی که مادینه‌ها تا 21 فوت رشد می‌کنند. وزن نرها تا 10 تن و ماده‌ها بین 4 تا 6 تن است. این موجودات در طبیعت 30 الی 50 سال عمر می‌کنند. اندازه‌ی بزرگ و قدرت بدنی اورکاها آن‌ها را در زمره‌ی سریع‌ترین پستانداران دریایی قرار می‌دهد، به طوری که سرعت‌شان می‌تواند به 35 کیلومتر بر ساعت برسد.

اورکاها از ماهی، ماهی مرکب، پرندگان و پستانداران دریایی تغذیه می‌کنند. آن‌ها نیز مانند دلفین‌ها از انعکاس صدا – فرستادن صدا و بازگشت آن از اشیا پیرامون برای تشخیص مکان - برای شکار کردن استفاده می‌کنند و هم‌چنین استفاده‌ از ضربات سخت تن به تن برای بی‌حس کردن شکار. بسیاری اوقات اعضای یک خانواده با هم برای گرفتن غذا همکاری می‌کنند. آن‌ها ممکن است به طور گروهی تعداد زیادی ماهی را به یک منطقه‌ی کوچک برانند و سپس به نوبت دلی از عزا درآورند یا این‌که خود را به ساحل بزنند تا پنگوئن‌ها و شیرهای دریایی را به سمت آب فراری دهند، جایی که نهنگ‌های قاتل دیگر منتظر غذا هستند.

جمعیت رسمی اعلام‌شده‌ی اورکاها در سطح جهان نامشخص است اما احتمالا تعداد آن‌ها از 50000 تا کمتر نیست.

در حالی که این موجودات در تمام اقیانوس‌ها یافت می‌شوند، محل اصلی سکونت آن‌ها قطب شمال و جنوب و ساحل غرب ایالات متحده و کانادا است. آ‌ن‌ها هم در آب‌های ساحلی و هم در آب‌های آزاد اقیانوس‌ها وجود دارند.

همان‌طور که گفته شد اورکاها حیواناتی به شدت اجتماعی اند و گروهی سفر می‌کنند. گروه‌ها معمولا از 5 الی 30 وال تشکیل می‌شود، در حالی که برخی گروه‌ها ممکن است ترکیب شده و گروهی با 100 عضو یا بیشتر تشکیل دهند. در گروه‌های اورکا سلسله مراتب اجتماعی حاکم است و گروه‌ها توسط اعضای مادینه رهبری می‌شوند. به نظر می‌رسد این حیوانات انواع پیچیده‌ای از شیوه‌های ارتباطی دارند، شامل زبان‌ها و لهجه‌های گوناگون، که بین گروه‌های مختلف متفاوت است.

دوران بارداری اورکا، 13 الی 16 ماه است. کودک در پاییز به دنیا می‌آید در حالی که 400 پوند وزن و تا 7 فوت قد دارد. یک فرزند حداقل تا 2 سال با مادرش می‌ماند.

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد نهنگ‌های قاتل در زمره‌ی پستانداران دریایی هستند که بیش از بقیه آلوده‌ شده‌اند. آلودگی‌های شیمیایی آب آن‌ها را برای بیماری و به‌خصوص مشکلات زاد و ولد بسیار مستعد می‌کند.

بدون یک حرکت جدی زیست‌محیطی، اورکاهای جنوبی که گونه‌‌ی ژنتیکی خاصی از نهنگ‌های قاتل هستند، از بین خواهند رفت. مدافعان حیات وحش به شدت برای ائتلاف با گروه‌های ملی و محلی منطقه و هم‌چنین دانشمندان تلاش می‌کنند تا راه حلی جامع برای از بین بردن تهدیدها و بهبود وضعیت آن‌ها پیدا کنند.

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24
آدرس های مرجع