سال ها پيش از هشت ازدواجي که بخشي از وقايع زندگي اليزابت تيلور را رقم مي زند، اين ستاره معروف هاليوود درزماني که 17 سال بيشترنداشت، نامه هايي را روي کاغذ صورتي با جوهربنفش براي اولين نامزد خود نوشته است که با اين عنوان آغاز مي شود«به عزيرترين عزيرانم»
اليزابت در تاريخ ششم ماه مه 1949 خطاب به نخستين عشق زندگي خود «ويليام پاولي» مي نويسد:«هرگز نمي دانستم مي توان به اين صورت عاشق شد، اين قدرکامل به رشد رسيده! تا امروز هيچکس را به اندازه يک سوم توهم دوست نداشته و بعد از اين هم نخواهم داشت(يعني از اين جهت خيالت راحت باشد که پس از تو هيچکس ديگر را هيچوقت…هيچوقت دوست نخواهم داشت، همين و بس.)
الیزابت تیلور درآن زمان و چندماه پيش از نخستين ازدواجش با «پاولي» نامزد بود و بيش از 60 عدد از نامه هاي عاشقانه اي که بين ماه هاي مارس تا اکتبر همان سال براي او نوشته است توسط حراجي «آر آر» RR در شهر آمهرست در ايالت «نيوهمپشاير» به فروش گذاشته خواهد شد، اين حراجي دوسال پيش نامه هاي اليزابت تيلور را از ويليام پاولي که درحال حاضر در فلوريدا زندگي مي کند خريداري کرده است.
اين نامه هاي هرگز منتشرنشده، گوشه اي از افکار و احساسات اليزابت تيلور ستاره نوجواني که در آن زمان درحال تغيير و تحول بود را به نمايش مي گذارد.
اليزابت در اين نامه ها گاه از اضافه وزن خود شکايت دارد:«همينطور که اينجا نشسته ام و اين نامه را براي تو مي نويسم مشغول خوردن همه شکولات هاي يک جعبه بزرگ هستم. اما واقعا بايد جلوي خودم را بگيرم و از اين همه پرخوري خودداري کنم.»
درهمين نامه اليزابت تيلور از امتخانات آخرسال مدرسه سخن برده است و درباره دو فيلمي که به تازگي در آن مشغول به بازي است صحبت کرده است؛ از «مکاني در آفتاب» و اينکه چقدر کارگردان آن را دوست دارد و از فيلمي به نام «خماري بزرگ» که او آن را فيلمي عذاب آور و کارگردان آن را غيرقابل تحمل مي خواند.
اما بيش از هرچيز ديگر، اليزابت در اين نامه ها درباره خود «پاولي» صحبت مي کند که پسر 22 ساله سفير سابق آمريکا در برزيل است و با هيجان از او مي خواهد که عشق او را باور کند و به او قول مي دهد که اين عشق ابدي است.